آموزش تحلیل تکنیکال ؛ شاخصهای تکنیکال (بخش اول)
تریدرها علاوه بر مطالعه در مورد الگوهای شمعی، میتوانند از منابع بیشمار شاخصهای تکنیکال استفاده کنند تا در تصمیمگیریهای معاملاتی به آنها کمک کنند. شاخصهای تکنیکال (اندیکاتورها) سیگنالهای ابتکاری یا مبتنی بر الگوها هستند که توسط قیمت، حجم یا قراردادهای باز مورد استفاده تریدرها تولید میشوند.
شما در معاملات ارزهای دیجیتال و هر دارایی دیگری میتوانید از تحلیل تکنیکال به عنوان بخشی از استراتژی خود استفاده کنید و این امر شامل مطالعه شاخصهای تکنیکال مختلف نیز هست. شاخصهای تکنیکال محاسبات ریاضی هستند که به صورت خطوط در نمودار قیمت ترسیم شده و میتوانند به تریدرها در شناسایی سیگنالها و روندها کمک کنند.
تحلیلگران تکنیکال با تجزیه و تحلیل دادههای گذشته، از شاخصها برای پیشبینی حرکت قیمت در آینده استفاده میکنند. نمونههایی از شاخصهای تکنیکال رایج عبارتند از میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص جریان پول (MFI)، استوکستیک، واگرایی/همگرایی میانگین متحرک (MACD) و باندهای بولینگر.
نحوه عملکرد شاخصهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک دانش است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی مانند حرکت قیمت و حجم مورد استفاده قرار میگیرد. بر خلاف تحلیلگران فاندامنتال که سعی میکنند ارزش ذاتی یک دارایی یا ارز دیجیتال را بر اساس دادههای مالی یا اقتصادی ارزیابی کنند، تحلیلگران تکنیکال بر الگوهای حرکت قیمت، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی تمرکز میکنند تا قدرت یا ضعف یک دارایی را ارزیابی کنند.
شاخصهای تکنیکال که به عنوان «تکنیکال» نیز شناخته میشوند، روی دادههای معاملاتی مانند قیمت، حجم و قراردادهای باز تمرکز میکنند، نه اصول اولیه یک معامله، مانند درآمد، بازده یا حاشیه سود. شاخصهای تکنیکال معمولاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشوند، زیرا برای تجزیه و تحلیل حرکتهای کوتاه مدت قیمت طراحی شدهاند، اما سرمایهگذاران بلند مدت نیز ممکن است از این شاخصها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع شاخصهای تکنیکال
انواع شاخصهای تکنیکال
دو نوع عمده از شاخصهای تکنیکال وجود دارد:
- شاخصهای پوششی (Overlays): شاخص پوششی یک تکنیک اساسی تحلیل تکنیکال و معاملاتی است که شامل همپوشانی یک روند بر روند دیگر است. این شاخصهای تکنیکال از مقیاسهای مشابه با قیمتها استفاده کرده و معمولاً روی نمودار قیمت ترسیم میشوند. از آنجایی که این شاخصها با نمودار قیمت همپوشانی دارند به آنها پوششی یا همپوشان گفته میشود. به عنوان مثال، میتوان به میانگین متحرک و باندهای بولینگر اشاره کرد.
- شاخصهای نوسانساز (Oscillators): یک شاخص اسیلاتور فاصله دو نقطه را روی یک نمودار تحلیل تکنیکال به منظور ردیابی مومنتوم (یا عدم وجود آن) اندازهگیری میکند. این شاخصهای تکنیکال بین یک حداقل و حداکثر در نمودار نوسان کرده و بر مومنتوم بازار تمرکز میکنند. این شاخصها معمولاً در بالا یا پایین نمودار قیمت ترسیم میشوند. نمونهها شامل استوکستیک، MACD یا RSI هستند.
تریدرها و سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتورها، نوسانات و بازگشت قیمتها را در بازارهای خنثی تعریف میکنند، زیرا آنها در محدوده مشخصی حرکت میکنند.
در بسیاری از موارد، تحلیلگران تکنیکال استفاده از اسیلاتورهای متعدد در یک نمودار واحد را زائد میدانند، زیرا اسیلاتورها از نظر فرمول ریاضی، عملکرد و ظاهر خود شباهت قابل توجهی به هم دارند.
تریدرها اغلب هنگام تجزیه و تحلیل داراییها و از جمله ارزهای دیجیتال از شاخصهای تکنیکال مختلفی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، تریدرها باید شاخصهایی را انتخاب کنند که برای آنها مناسبتر است و با نحوه کار آنها آشنا باشند. همچنین، تریدرها ممکن است شاخصهای تکنیکال را با الگوهای نموداری ترکیب کنند. شاخصهای تکنیکال را میتوان با توجه به ماهیت کمی آنها در سیستمهای معاملاتی خودکار نیز به کار برد.
در واقع، شاخصها سنگ بنای تحلیل تکنیکال هستند و نقش مهمی در ارائه و تأیید سیگنالهای ورود و خروج در سیستمهای معاملاتی دارند. شاخصهای تکنیکال را میتوان در دو دسته عمده دیگر نیز جای داد:
- شاخصهای پیشرو (leading): شاخص پیشرو یک سیگنال پیشبینی است که حرکت قیمت در آینده را پیشبینی میکند. به عبارت دیگر، این شاخصها احتمال تغییر روند را از قبل نشان میدهند. این شاخص شرایط فعلی بازار را میسنجد تا نشان دهد در آینده رخ دادن چه اتفاقی محتمل است. بیشتر شاخصهای پیشرو مومنتوم قیمت را در یک دوره زمانی معین ارزیابی میکنند. برخی از شاخصهای برجسته و محبوب عبارتند از شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، اسیلاتور استوکستیک و٪ R ویلیامز.
- شاخصهای متأخر (lagging): این شاخصها پشت سر قیمت حرکت کرده و معمولاً شاخصهای دنبالکننده (تعقیب کننده) روند هستند؛ یعنی به روندهای گذشته نگاه کرده و مومنتوم را نشان میدهند. این شاخصها بر اساس دادههای اخیر قیمت ارزیابی خود را انجام میدهند. مانند میانگینهای متحرک (MA) و همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (MACD). شاخصهای متأخر تنها پس از تغییر حرکت قیمت تغییر میکنند و بنابراین تأخیر دارند.
معمولاً شاخصهای پیشرو بهتر از شاخصهای متأخر در نظر گرفته میشوند، زیرا جهت احتمالی حرکت قیمت را قبل از وقوع پشبینی میکنند. با این حال، ماهیت پیشبینی آنها لزوماً صحت یا اعتبار آنها را افزایش نمیدهد.
شاخصهای پیشرو معمولاً همراه با شاخصهای متأخر استفاده میشوند. وقتی از این دو نوسان ساز (پیشرو و متأخر) با هم استفاده میشود، اطلاعات دقیقتری از احساسات بازار ارائه میشود و به پیشبینی بهتر حرکت احتمالی قیمت کمک میکند.
همچنین، شاخصها جنبههای مختلف عملکرد بازار را بدون در نظر گرفتن این که پیشرو هستند یا متأخر، ارزیابی میکنند. علاوه بر این، بسته به نحوه محاسبه، شاخصها میتوانند در بالا و پایین یک خط صفر نوسان کنند. اینها را شاخصهای نوسانی (اسیلاتورها) مینامند. انواع دیگر شاخصها میتوانند شاخصهای روند، شاخصهای مومنتوم و شاخصهای حجمی باشند. انواع مختلف شاخصها اغلب میتوانند با یکدیگر متناقض باشند، زیرا برخی از آنها برای بازارهای رونددار مناسبترند، در حالی که برخی دیگر برای بازارهای خنثی مناسب هستند.
مهم است که قبل از استفاده از یک شاخص، آنچه را که ارزیابی میکند، نحوه محاسبه و واکنش آن نسبت به تغییرات قیمت را درک کنید. وقتی بدانید یک شاخص چگونه کار میکند و چگونه در برابر تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد، در معاملات خود عملکرد بهتری خواهید داشت.
شاخصهای روند
در تحلیل تکنیکال، هدف اصلی یک شاخص روند این است که به صورت عینی جهت روند را با هموار کردن ماهیت نوسانی حرکات قیمت مشخص کند. این شاخصهای تکنیکال جهت و قدرت یک روند را با مقایسه قیمتها با یک خط پایه تعیین میکنند. طیف وسیعی از شاخصهای مختلف روند وجود دارند که میتوانند برای تحلیل تکنیکال استفاده شوند. این شاخصها معمولاً شاخصهای متأخر هستند، زیرا معمولاً بر اساس حرکات قبلی قیمت شکل میگیرند. بنابراین، این شاخصها بیشتر از آنکه قیمت را هدایت کنند، پشت سر آن حرکت میکنند. برخی از شاخصهای روند مانند MACD قدرت روند را هم اندازهگیری میکنند.
آموزش اندیکاتور CA_-_MA_cross برای شناسایی میانگین قیمتی در بازه زمانی مشخص و تشخیص سیگنال میانگین قیمتی مخصوص تریدینگویو
با عضویت در کانال تلگرامی سایت هوش فعال میتوانید از آموزش ها و مقالات منتشر شده در کانال استفاده نمایید و همچنین از اخبار اقتصادی مرتبط نیز که در کانال منتشر می شود استفاده کنید لینک عضویت در کانال تلگرام
اندیکاتور CA_-_MA_cross برای شناسایی میانگین قیمتی در بازه زمانی مشخص و تشخیص سیگنال میانگین قیمتی مورد استفاده قرار میگیرد. این اندیکاتور به خوبی خطوط حمایت و مقاومت را تعریف میکند، خط روند را تشخیص میدهد، شتاب روند را میسنجد و سیگنال معاملاتی تولید میکند. روند کلی در زمانی که قیمت بالای ابر باشد، صعودی به شمار میرود و زمانی که پایین ابر باشد، نزولی است. هنگامی که قیمت در درون ابر قرار گرفته باشد روند خنثی یا در حال انتقال است. این اندیکاتور از دو میانگین متحرک 50 و 100 روزه اسفاده شده است و نقاط تقاطع این دو خط سیگنال خرید و فروش را صادر می کند.نحوه استفاده از این اندیکاتور این است که هنگامی که خط سبز در محل تقاطع دو خط میانگین متحرک مشاهده شود و کندل ها از قرمز به سبز تغییر رنگ دهد، نقطه ورود و هنگامی که خط قرمز در محل تقاطع دو خط میانگین متحرک مشاهده شود و کندل ها از سبز به قرمز تغییر رنگ دهد، نقطه خروج می باشد
خدمات سایت هوش فعال به شما کاربران و فعالان عزیز در حوزه ارز دیجیتال
شما می توانید ایده های معاملاتی خود را درقالب استراتژی و اندیکاتور در سایت تریدینگ ویو پیاده سازی کنید، ما در سایت هوش فعال این کار را با بهترین کیفیت و دقت بالا انجام می دهیم، برای ثبت سفارش استراتژی و اندیکاتور برای سایت تریدینگ ویو به این لینک مراجعه فرمایید.
برای اینکه شما بتوانید از استراتژی ها و اندیکاتور های سایت تریدینگ ویو نهایت استفاده را ببرید و محدودیت های حساب رایگان را نداشته باشید باید اکانت پرمیوم سایت تریدینگ ویو را تهیه کنید ما در سایت هوش فعال اکانت پرمیوم تریدینگ ویو را با بهترین کیفیت و خدمات در اختیار شما قرار می دهیم جهت تهیه این اکانت می توانید بر روی این لینک کلیک کنید و یا با پشتیبانی سایت هوش فعال تماس بگیرید.
سایت هوش فعال با ایجاد سیستمی بیش از 70 کانال VIP ارزدیجیتال معتبر خارجی را در قالب چند پلن مختلف در اختیار کاربران خود قرار می دهد، شما با دریافت اشتراک کانال VIP اردیجیتال روزانه به صدها سیگنال معتبر اسپات و فیوچرز دسترسی پیدا می کنید . برای کسب اطلاعات بیشتر با پشتیبانی سایت هوش فعال تماس بگیرید یا روی این لینک کلیک فرمایید
سیگنال گیری اندیکاتور CA_-_MA_cross:
سیگنال ورود:
- هنگامی که کندل ها دو خط میانگین متحرک را رو به بالا بشکنند و میانگین متحرک کوتاه (50 روزه)، میانگین متحرک (100 روزه) را رو به بالا بشکند کندل ها به رنگ سبز در آمده و در این هنگام یک خط سبز در محل تقاطع دیده می شود و سیگنال ورود صادر می شود.
سیگنال خروج:
- هنگامی که کندل ها دو خط میانگین متحرک را رو به پایین بشکنند و میانگین متحرک کوتاه (50 روزه)، میانگین متحرک (100 روزه) را رو به پایین بشکند کندل ها به رنگ قرمز در آمده و در این هنگام یک خط قرمز در محل تقاطع دیده می شود و سیگنال خروج صادر می شود.
- نام کامل اندیکاتور: Moving Average Cross Alert, Multi-Timeframe (MTF) (by ChartArt)
- در دورههای زمانی کوتاهتر سیگنالهای بیشتری وجود دارد و به همین دلیل دقت بیشتری را میطلبد.
- این اندیکاتور برای به دست آوردن جهت و شتاب در یک روند استفاده می شود.
- با استفاده از این اندیکاتور می توان سیگنال های نوسانی بسیار مهمی گرفت.
- برای یک سیگنال گیری و معامله مطمئن تر، این اندیکاتور را به همراه اندیکاتور های دیگر آزمایش کنید و تاییدیه های بهتری در معامله خود بگیرید.
تنظیمات اندیکاتور CA_-_MA_cross:
- تنظیمات فوق برای تغییر رنگ و تغییر سایز اندیکاتور می باشد و برای خوش رنگ تر شدن اندیکاتور، شما می توانید به سلیقه خود، آن را تغییر دهید.
نویسنده: مجتبی اسماعیلی
کاربر محترم لطفا نظرات و تجربه ی خود از این اندیکاتور را با ما در دیدگاه زیر به اشتراک بگذارید و هر دیدگاه شما تجربه و انگیزه ی زیادی برای ادامه مسیر به ما می دهد.
استراتژی Trend Trading چیست و چطور باعث موفقیت در ترید میشود؟
معاملهگری در بازار ارزهای دیجیتال از راه خرید و فروش بیت کوین و اتریوم و سایر آلتکوینها، یکی از راههای کسب درآمد از بازار رمز ارزهاست. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، ابزارهایی برای ارزیابی دقیقتر قیمتها در بازار هستند. در این مقاله قصد داریم درباره یکی از مشهورترین استراتژیهای ترید به نام Trend Trading صحبت کنیم. این روش در بازارهای بورس و فارکس مورد استفاده قرار گرفته و بازدهی مناسبی برای معاملهگران داشته است. اکنون میخواهیم چگونگی استفاده از این روش را در بازار ارزهای دیجیتال شرح دهیم.
روند در بازارهای مالی و Trend Trading
پیش از آن که بخواهیم به معرفی روش Trend Trading بپردازیم، ابتدا لازم است به معرفی روند بپردازیم. روند در بازارهای مالی چه معنایی دارد؟
تمامی بازارهای مالی مثل بازار سهام، جفت ارزها، کالاها و بازار رمز ارزها همواره دارای روند هستند؛ در واقع قیمتها همواره در یک روند قرار دارند. روند در بازارها به سه دسته کلی تقسیم میشود: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی.
روند صعودی زمانی در بازار حاکم است که قیمت یک دارایی افزایش یابد. بازار افزایشی یا بازار گاوی اسامی دیگری است که برای این نوع بازارها استفاده میشود. در چنین بازاری فشار خرید بالاست و تقاضا بر عرضه غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست خریداران افتاده است.
روند نزولی دقیقا برعکس روند صعودی است و این روند زمانی در بازار وجود دارد که در آن، قیمت دارایی کاهش یابد. بازار ریزشی و بازار خرسی اسامی دیگری هستند که برای این نوع روند استفاده میشود. در چنین مواقعی فشار فروش در بازار بالاست و عرضه بر تقاضا غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست فروشندگان افتاده است.
اما زمانهایی در بازار وجود دارد که قیمت تغییرات زیادی نداشته و در یک بازه قیمتی مشخص، نوسان میکند؛ به چنین روندی در بازار، روند خنثی گفته میشود؛ روند ساید یا روند افقی نیز دیگر اسامی هستند که برای چنین بازارهایی مورد استفاده قرار میگیرند.
پس از این مقدمه به سراغ معرفی این روش خرید و فروش رفته و درباره استراتژی Trend Trading صحبت خواهیم کرد.
استراتژی ترید در جهت روند یا Trend Trading چیست؟
جمله مشهوری در تحلیل تکنیکال وجود دارد: روند دوست شماست؛ همواره در جهت روند معامله کنید.
این جمله اشاره به این موضوع دارد که هیچگاه نباید با روند حاکم بر بازار جنگید و در خلاف جهت آن معامله کرد. روش Trend Trading همین ایده را پیادهسازی میکند.
در این روش از ابزارهای مختلف تحلیلی به جهت شناسایی روند حاکم بر بازار استفاده میشود. این استراتژی معاملاتی محدود به تایم فریم خاصی نمیشود؛ از این روش میتوان در معاملات کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت استفاده کرد. همچنین در نمودارهای ساعتی نیز این استراتژی قابل استفاده است؛ از این جهت هیچ محدودیت زمانی برای این روش وجود ندارد.
نکته دیگری که در این استراتژی وجود دارد این است که نیازی نیست هر ساعت و هر روز قیمت را چک کنید؛ ایده اصلی این روش، خرید در محدوده حمایت و فروش در محدوده مقاومت است؛ این که قیمت چگونه این مسیر را طی خواهد کرد، اهمیتی ندارد.
ایده کلی این روش این است که روند حاکم بر بازار را شناسایی کن و در همان جهت معاملات خود را انجام بده. اگر روند صعودی بود، خرید و در صورتی که روند نزولی است اقدام به فروش دارایی کن. اما چطور باید روند حاکم بر بازار را شناسایی کرد؟
شناسایی روند بازار در Trend Trading
استراتژی Trend Trading به هدف ورود به بازار در ابتدای یک روند و خروج از آن در انتهای همان روند طراحی شده است. برای شناسایی روند بازار در تحلیل تکنیکال ابزارهای زیادی وجود دارد؛ اندیکاتورها و اسیلاتورها و همچنین استفاده از تکنیکهای پرایس اکشن در این روش معاملاتی استفاده میشود.
تمام کاری که باید در این روش انجام داد، شناسایی روند بازار و معامله در همان جهت است. این معامله تا زمانی که نشانههای بازگشت در روند ظاهر نشود، ادامه خواهد داشت. یکی از المانهای این روش معاملاتی تنظیم حد ضرر برای تمامی معاملات است؛ اگر در یک روند صعودی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله، ایجاد یک کف جدید در قیمتی پایینتر از کف قبلی است. برعکس زمانی که در یک روند نزولی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله ایجاد یک سقف جدید در قیمتی بالاتر از سقف قبلی است.
پرایس اکشن و استراتژی Trend Trading
در صورتی که از روش پرایس اکشن یا رفتار قیمت استفاده میکنید، زمانی که خط روند یا کانال نزولی شکسته شود، روند صعودی آغاز شده و باید در این محدوده وارد بازار شد؛ تا زمانی که قیمت در یک روند صعودی باقی بماند، نباید پوزیشن معاملاتی بسته شود و به محض مشاهده نشانههای نزولی شدن بازار، باید از بازار خارج شد.
این نشانه میتواند شکست خط روند صعودی یا ظهور یک الگوی معکوس باشد. استفاده از الگوهای نموداری کلاسیک مانند الگوهای دو قله و دو دره، الگوی سرو شانه، الگوی مثلث، پرچم و غیره نیز میتواند در استراتژی معاملاتی Trend trading مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور و اسیلاتورها در روش Trend Trading
اندیکاتورها و اسلاتورها نیز میتوانند در این روش مورد استفاده قرار گیرند. اندیکاتور میانگین متحرک – Moving Average – یکی از این اندیکاتورهاست.
بدین منظور باید از محدودیتهای استفاده از تقاطع طلایی دو اندیکاتور میانگین متحرک با دو دوره زمانی متفاوت استفاده کرد؛ مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه و میانگین متحرک ۲۰۰ روزه. تقاطع این دو میانگین متحرک نقطه ورود و خروج تریدر خواهد بود. برای مثال، زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به طرف بالا قطع کند (تقاطع طلایی) نشاندهنده آغاز روند صعودی است و میتواند در این قیمت وارد بازار شد.
زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به سمت پایین قطع کند (تقاطع مرگ) نشان دهنده آغاز روند نزولی است و باید در این قیمت از بازار خارج شد. خرید و فروش به این روش و با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک یکی از روشهای خرید و فروش بر اساس استراتژی Trend Trading است.
استفاده از استراتژی Trend Trading در خرید و فروش بیت کوین
همانطور که در بالا اشاره شد، برای استفاده از این روش میتوانیم از ابزارهای متفاوتی استفاده کنیم. نقطه مشترک تمامی این ابزارها، شناسایی روند فعلی بازار و همراه شدن با آن است.
تفاوتی ندارد از چه ابزاری استفاده میشود، تنها نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تا زمانی که نشانههای تغییر روند فعلی ظاهر نشده است، از ترید خارج نشوید تا از تمامی پتانسیل یک روند استفاده کنید. در اینجا برای نمایش این روش معاملاتی، مثالی از این استراتژی در نمودار بیت کوین را نشان خواهیم داد. لازم به ذکر است که در این مثال از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شده و هدف آموزش این ابزارها نیست.
در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین در تایمفریم روزانه انتخاب شده است. در این نمودار، شاهد شکلگیری یک خط روند نزولی هستیم. تا زمانی که قیمت در زیر این خط روند قرار دارد، روند نزولی است.
مطابق استراتژی Trend Trading نباید فعلا در چنین شرایطی اقدام به خرید کرد؛ بلکه باید منتظر ماند تا قیمت بتواند خط روند نزولی خود را شکسته و در بالای این خط روند بسته شود. زمانی که این اتفاق افتاد، وارد بازار شده و خرید بیت کوین را انجام میدهیم.
حد ضرر این خرید را زیر خط روند نزولی قرار میدهیم. به عبارتی اگر قیمت مجددا به زیر خط روند بازگردد، شکست خط روند نامعتبر بوده و روند نزولی همچنان ادامه خواهد داشت. تا اینجا قیمت خرید و حد ضرر مشخص است. برای انتخاب نقطه خروج به تصویر زیر توجه کنید.
همانطور که در تصویر بالا مشخص است، تا زمانی که قیمت در بالای خط روند صعودی قرار دارد، میتواند در معامله باقی ماند و اصلاحات قیمت نباید باعث خروج از بازار شود. قیمت همچنان در یک روند صعودی قرار دارد، لذا با روند باقی مانده و تا زمانی که روند صعودی به پایان نرسیده است، معامله خود را باز نگهداری میکنیم.
در نهایت با شکست خط روند صعودی، روند مطلوب ما به پایان رسیده و باید از بازار خارج شد. این نقطه، نقطه خروج معامله است.
همانطور که در تصویر بالا نشان داده شده است، خرید و فروش با استفاده از این استراتژی معاملاتی سود ۲۵ درصدی را به ارمغان آورده است.
سخن پایانی
بر اساس شخصیت هر فرد، روشهای معاملاتی گوناگونی معرفی شده است.
روش Trend Trading یکی از بهترین روشها برای افرادی است که صبر زیادی در بازار دارند؛ همچنین برای افرادی که زمان کافی برای حضور همیشگی در بازار را ندارند و یا نخواهند مدام قیمتها را چک کنند، محدودیتهای استفاده از تقاطع طلایی این روش پیشنهاد مناسبی است. مخصوصا در مورد بازار ارزهای دیجیتال به دلیل تمام وقت بودن آن و همچنین نوسانات شدیدی که در آن امری عادی است، استفاده از این روش آرامش خاطر بیشتری را برای تریدر فراهم میکند.
درس 11 : اندیکاتور میانگین متحرک (MA) چیست؟
در این مطلب به معرفی اندیکاتور میانگین متحرک (MA) و علت استفاده از آن میپردازیم و انواع میانگینهای متحرک و بهترین سطوح آنها را موردبررسی قرار میدهیم.
در این مطلب رهنمون کاملی در مورد تحلیل تکنیکال میانگین متحرک عرضه شده که برای همهی معاملهگران مفید خواهد بود.
میانگین متحرک(MA)
امروز، یکی از اندیکاتورهای تکنیکی در تحلیل فنی را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد- میانگین متحرک. برویم با رهنمون تحلیل تکنیکال میانگین متحرک آغاز کنیم.
تحلیل تکنیکال میانگین متحرک
مطابق با ویکیپدیا میانگین متحرک، محاسبهای است که با ایجاد سریهای زیرمجموعهای مختلف از مجموعه کل دادهها برای آنالیز نکات دادهای انجام میشود. همچنین میتوان از آن به عنوان «میانه متحرک» و «میانه نورد» نام برد و نوعی فیلتر پاسخ ضربه محدود است. تغییرات شامل موارد زیر میباشند: شکلهای ساده، و تجمیعی یا وزنی.
محاسبه اصلی:
میانگین متحرک(MA) بسته به نوعش به شیوههای مختلف محاسبه میشود. بگذارید به یک میانگین متحرک ساده (SMA) امنیت با قیمتهای پایانی زیر طی 15 روز نگاهی بیندازیم:
- هفته اول(5 روز)- 20، 22، 24، 25، 23
- هفته دوم(5 روز)- 26، 28، 26، 29، 27
- همچنین، هفته سوم(5 روز)- 28، 30، 27، 29، 28
یک میانگین متحرک 10 روزه قیمت پایانی را برای ده روز اول به عنوان اولین نقطه داده، میانگینگیری خواهد کرد. نقطه داده بعدی به اولین قیمت سقوط خواهد کرد، قیمت را به روز 11 اضافه کرده و میانگین میگیرد و همینطور مانند جدول زیر ادامه مییابد.
قیمت پایانی
SMA 10 روزه
ارزشهای عددی مورداستفاده برای SAM
میانگین روز 1 تا 10
میانگین روز 2 تا 11
میانگین روز 3 تا 12
میانگین روز 4 تا 13
میانگین روز 5 تا 14
میانگین روز 6 تا 15
علت استفاده از میانگین متحرک چیست؟
میانگینهای متحرک با ایجاد سریهایی از اعداد میانگین زیرمجموعههای مختلف مجموعه داده کامل کمک میکنند. چرا که مکمل مشخصهای برای درک هر زمان از چیدمان هستند، یک میانه متحرک میتواند غوغای ناهنجاریهای قراردادی و استرس الگوهای خط سیر طولانی را برطرف کند.
محققان تخصصی و معاملهگران بورس اوراق بهادار از نقاط میانه متحرک در بسیاری ابزارها استفاده میکنند که تعداد قابل توجهی از آنها بدون کاربردشان قابل تصور نیستند. به ندرت هیچ اندیکاتوری تا این اندازه ثابت بوده است.
هزینههای اوراق بهادار و برآوردهای پروندهها ناپایدار و متغیر است و کارگزاران را وادار میکند تا هر موقعیت مطلوبی را جستجو کنند که به آنها امکان کاهش خطر و بهبود احتمال سود را بدهد. ظن اساسی تحقیقات تخصصی بر این است که اجرای کار در گذشته میتواند توسعههای آینده را تعلیم دهد. نقاط میانه متحرک عملکردی مهم در تضمین الگوهای ارزشی گذشته است.
نحوهی استفاده از میانگینهای متحرک
بخشی از ارکان اساسی میانگین متحرک، تشخیص الگوها و وارونگیها، سنجش کیفیت انرژی سود و تصمیمگیری نواحی بالقوه در جایی است که یک مزیت، پشتیبانی یا مخالفت را کشف خواهد کرد. در این بخش، توجه را بدین سمت معطوف میکنیم که چگونه دورههای منحصر به فرد میتوانند انرژی را شناسایی کنند و چگونه نقاط میانه متحرک میتوانند در تصمیمگیری نحوهی قرارگیری دستورات توقف ضرر مفید باشند.
به علاوه، ما بخشی از ظرفیتها و محدودیتهای نقاط میانه متحرک را موردبررسی قرار خواهیم داد که هنگام استفاده از آنها به عنوان عنصری از یک روند تبادلی باید به آنها فکر کرد.
میانگینهای متحرک روندهای قیمت کالا را برای معاملهگرانی شناسایی مینمایند که روندها را در استراتژیهای معاملاتیشان لوریج میکنند. به عنوان یک اندیکاتور تاخیری، میانگینهای متحرک، روندهای جدید را پیشبینی نمیکنند اما روندها را به محض ایجاد، مورد تائید قرار میدهند.
شتاب حرکت(مومنتوم)
هنگامی که معاملهگر به دورههای زمانی مورد استفاده در ایجاد میانگین توجه دقیق میکند، بینشهای ارزشمندی در مورد انواع مختلف شتاب حرکت به دست میآید. برای یافتن حرکت کوتاهمدت یک کالا، معاملهگر به میانگینهای متحرکی که بر دورههای زمانی 20 روزه یا کمتر تمرکز دارند، توجه میکند.
شتاب متحرک میانمدت با مشاهدهی میانگینهای متحرک با دورههای 20 تا 100 روزه اندازهگیری میشود. هر میانگین متحرک، متشکل از دورههای بیشتر از 100 روز میتواند برای اندازهگیری شتاب متحرک بلندمدت یک کالا استفاده شود.
بخشی از ارکان ضروری میانگین متحرک، تشخیص الگوها و وارونگیها، سنجش کیفیت انرژی سود و تصمیمگیری نواحی بالقوه در جایی است که مزیت، پشتیبانی یا مخالفت را کشف خواهد کرد. در این بخش، توجه را بدین سمت معطوف میکنیم که چگونه دورههای منحصر به فرد میتوانند انرژی را شناسایی کنند و چگونه نقاط میانه متحرک میتوانند در تصمیمگیری تعیین دستورات توقف ضرر مفید باشند.
به علاوه، ما بخشی از ظرفیتها و محدودیتهای نقاط میانه متحرک را موردبررسی قرار خواهیم داد که هنگام استفاده از آنها به عنوان عنصری از یک روند تبادلی باید به آن فکر کرد.
براساس شکل زیر، شتاب حرکت قدرتمند رو به بالا زمانی قابل مشاهده خواهد بود که میانگینهای کوتاهمدتتر بالای میانگینهای بلندمدت قرار گیرند. لذا، دو میانگین باید یک واگرا داشته باشند. به علاوه، زمانی که میانگین کوتاهمدتتر در زیر میانگینهای بلندمدت قرار دارند، شتاب حرکت رو به پائین محقق میشود. این دو نمودار را در زیر مشاهده کنید.
استفاده منظم دیگر از نقاط میانگین متحرک در تصمیمگیری پشتیبانیهای ارزشی بالقوه است. نیازی به دخالت زیادی در مدیریت نقاط میانه متحرک نیست تا متوجه شویم که کاهش هزینه یک سود، مکررا متوقف میشود و ابعاد غیرقابل تشخیص از یک میانه لازمالاجرا به اجرا در بُعد قابلتشخیص تبدیل میشود.
به عنوان مثال، در نمودار شرکت مایکروسافت (MSFT) که در شکل 3 نشان داده شده است، میتوانید ببینید که بین اواخر سال 2016 و فوریه 2018 ، نقاط میانه متحرک 50 روزه و 75 روزه میتوانند قیمت را افزایش دهند. کارگزاران متعددی حرکت سریع را خارج از محدودهی نقاط میانگین متحرک اصلی در سر دارند و سایر اندیکاتورهای تخصصی را به عنوان اثبات حرکت عادی مورداستفاده قرار خواهند داد.
مقاومت
زمانی که قیمت یک دارایی به زیر سطح تاثیرگذار حمایت میرسد، درنظرگرفتن عمل میانگین به عنوان مانعی قدرتمند برای سرمایهگذاران در عقب راندن قیمت به بالای میانگین، کار متداولی است.
همانطور که از پائین نمودار جنرال الکتریک مشهود است، این تناقض به طور منظم توسط معاملهگران به عنوان علامتی برای دریافت مزایا یا پایاندادن به هر موقعیت طولانیمدت جاری مورد استفاده قرار میگیرد. بسیاری از معاملهگران کوتاهمدت، در عوض این نقاط میانه را به عنوان شیوهای مورداستفاده قرار خواهند داد که بر این حقیقت پرتو افکند که قیمت مکرراْ خارج از محدوده تناقض بوده و با پایینآمدن تمایل آن، به حرکت در میآید.
در صورتی که شما یک متخصص مالی هستید که موقعیتی طولانی در مزیتی دارید که در زیر نقاط میانه متحرک اصلی درحال تبادل هستند، مشاهدهی دقیق این ابعاد در زمینههایی میتواند بیشترین فایده را برای شما داشته باشد که میتوانند به طور فوقالعادهای بر برآورد شما تأثیر بگذارند.
حد ضرر (استاپ لاس)
گرایشهای حمایت و مقاومت نقاط میانه متحرک از آنها دستگاهی افسانهای برای نظارت بر خطر میسازد. قابلیت نقاط میانه متحرک برای تشخیص کلید تعیین دستور حد ضرر، معاملهگران را قادر میکنند تا موقعیتهای درحال از بین رفتن را پیش از آنکه بتوانند بزرگتر شوند، سریعا تغییر جهت دهند.
همانطور که در شکل 5 مشهود است، معاملهگرانی که موقعیت بلندمدت در سهام دارند و ترتیب حد ضرر را در زیر اجرای نقاط میانه قرار میدهند میتوانند مقدار زیادی پول نقد در ذخیرهشان نگه دارند. استفاده از نقاط میانه متحرک جهت قراردادن دستور حد ضرر برای هر شیوه تبادل موثر، حیاتی است.
سیستم دیگر، به کارگیری دو نقطه میانه متحرک برای یک نمودار است: یکی بلندتر و یکی کوتاهتر. زمانی که MA کوتاهمدت، MA بلندمدت را قطع میکند، این یک نقطهی خرید است، در حالی که نشان میدهد الگو درحال حرکت است. این نقطه «تقاطع طلایی» نامیده میشود.
در اتریوم، زمانی که MA کوتاهمدت، MA طولانیمدت را از پائین قطع میکند، یک تکان متحرک است که نشان میدهد الگو به سمت پائین درحال حرکت است. این نقطه «تقاطع مرده/مرگ» نامیده میشود.
انواع میانگینهای متحرک
سه نوع از معروفترین نقاط میانی متحرک به شرح زیر است:
- 1) میانگین متحرک ساده (SMA)
- 2) میانگین متحرک نمایی (EMA)
- 3) میانگین متحرک خطی وزنی
درحالی که شمارش این نقاط حرکتی نوسان دارد، آنها همچنین برای کمک به کارگزاران در تشخیص الگوهای ارزشی خط سیر کوتاه، متوسط، و بلند مدت کمک میکنند.
میانگین متحرک اصلی
شناختهشدهترین نوع میانگین متحرک، میانه متحرک مستقیم است. این میانگین کل اکثریت بهاهای تمامشده در یک روز و دوره را میگیرد. تقسیمات نتایجی هستند که با عدد مجموع هزینههای به دستآمده در محاسبه مورداستفاده قرار گرفتهاند.
برای مثال، یک میانه متحرک مستقیم 10 روزه، 10 بهای تمامشده آخر را میگیرد و آنها را بر 10 تقسیم میکند.
میانگین متحرک 50 روزه نسبت به ارزشهای عددی از میانگین 200 روزه، پذیراتر است. وقتی تمام موارد گفتهشده انجام شود، معاملهگران میتوانند پاسخدهی میانه متحرک را با کاهش دوره زمانی بسازند و پیشرفتها را با امتداد زمان، هموار کنند.
مفسران میانه متحرک اصلی در پرتو این حقیقت، اعتبار اجتنابناپذیری را میبینند. اینکه هر نقطه در آرایش اطلاعات، تاثیر مشابهی بر نتیجه دارد باعث می شود کمتر به ذهن خطور کند که در چه ترتیبی اتفاق میافتد.
برای مثال، ارزش عددی که 199 روز پیش، جهش به بالا داشته، یک روز قبل تاثیر مشابهی را در یک میانگین متحرک 200 روزه داشته است. این واکنشها به معاملهگران امکان تشخیص انواع مختلف نقاط میانه متحرک موردنظر و همچنین توجه به این مسائل و نیز محاسبه بسیار دقیق را میدهد.
میانگین وزنی مستقیم
میانه وزنی مستقیم، به طور عادی ناچیزترین مقدار میانه متحرک اصلی است. این میانه، کل هر یک از بهاهای تمام شده واحد را میگیرد، در موقعیت نقطه اطلاعات ضرب، و بر تعداد دورهها تقسیم میکند.
برای مثال، میانه وزنی مستقیم پنج روزه بهای تمامشده فعلی را میگیرد و در پنج ضرب میکند. قیمت نهایی دیروز را منهای چهار کرده و بعد مجموع را بر پنج تقسیم میکند. درحالی که این به حل مساله با میانه متحرک اصلی کمک میکند، اکثر کارگزاران نوع بعدی میانگین متحرک را به عنوان بهترین جایگزین انتخاب کردهاند.
میانگین متحرک نمایی
میانه متحرک نمایی، محاسبهی تصاعدی و گیج کنندهای را به کار میگیرد. این اساساً برای هموارسازی اطلاعات و قراردادن اهمیت بیشتر بر تمرکزات اطلاعات بعدی است. معاملهگران بایستی به خاطر داشته باشند که EMA با توجه به میانه متحرک مستقیم نسبت به دادههای جدید به طور تصادفی پذیراست. این باعث میشود میانهی متحرک، تصمیمگیری برای برخی معاملهگران تخصصی ایجاد کند.
میانگینهای متحرک ساده متداول
میانههای متحرک علاوه بر تشخیص الگوهای فعلی و سطوح پشتیبانی یا مانع، برای ایجاد علائم واقعی مبادله کاربردی هستند.
شیب میانه متحرک به عنوان ابزار بررسی کیفیت الگو مورداستفاده قرار میگیرد. در واقع، نیروی زیادی بر اشارهگرها وجود دارد (همانطور که در بخش بعد خواهیم یافت) جهت تصمیم گیری در مورد کیفیت یک الگو نگاهی به شیب میانه عادی داشته باشید.
بسیاری از بررسیکنندگان تخصصی اغلب به نقاط میانه متحرک مختلف نظر دارند، در حالی که چشمانداز خود را از الگوهای خط سیر طولانی چارچوببندی میکنند. زمانی که یک میانه متحرک آنی طی خط سیر طولانی به طور عادی حرکت میکند، نشان میدهد که الگو، بالاتر یا صعودی است. علاوه بر این، شیوهی دیگری برای نقاط میانه متحرک گذرا زیر نقاط میانه متحرک با خط سیر طولانی است.
نقاط میانه متحرک همچنین میتوانند برای تشخیص وارونگیهای شیب به چند روش مختلف استفاده شوند:
ارزش متقاطع میانه متحرک میتواند به عنوان یک شاخص افسانهای تبدیل الگویی باشد. درحالی که ارزش متقاطعشده طی میانه متحرک، شکست صعودی رو به جلو را نشان میدهد.
به طور منظم، معاملهگران یک میانه متحرک با مدت زمان طولانی را برای اندازهگیری این هیبریدها مورداستفاده قرار میدهند. از آنجا که قیمت غالباْ تا حد امکان با نقاط میانه متحرک کوتاهمدتتر ارتباط برقرار میکند، برای استفاده روزمره غوغای زیادی به پا کرده است.
نقاط میانه متحرک آنی که نقاط میانه متحرک بلندمدت را از پائین قطع میکنند، به طور منظم نشانگر یک تبدیل رو به افول هستند. حال آنکه ترکیب میانه عادی گذرا طی یک میانگین متحرک بلندمدت میتواند پیش از شکست موج بالاتر رود. تفکیکهای بلندتر بین نقاط میانه متحرک، وارونگیهای بلندمدتتری را نیز پیشنهاد میکند.
برای مثال، یک هیبرید میانه متحرک 50 روزه با میانگین متحرک 200 روزه. این میانه پرچمی به گل نشستهتر از هیبرید متحرک 10 روزه با میانگین متحرک 20 روزه دارد.
در نهایت، نقاط میانه متحرک میتوانند برای شناسایی نواحی کمک و مانع، اجرا شوند. برای مثال، نقاط متحرک بلندمدت، میانه متحرک 200 روزه نواحی کمک و مانع برای سهام را نظارت میکنند. سیری طی میانه متحرک باارزش اغلب به عنوان سیگنالی برای معاملهگران متخصص مورداستفاده قرار میگیرد که الگو در حال تغییر است.
بهترین سطوح MA ؟
- تفاوتهای بین EMA و SMA .
- مزایا و معایب EMA و SMA.
- پیشبینی خودکار
- بهترین دورههای میانگین متحرک برای معامله روزانه
- بهترین دورهها برای معامله نوسانی
- مسیر روند و فیلتر
- تقاطع طلایی و تقاطع مرگ
قوانین اصلی برای معامله با SMA
دو طراحی تبادلی معروف که نقاط میانه متحرک مستقیم را مورداستفاده قرار میدهند تقاطع مرگ و تقاطع طلایی را به مشارکت میگیرند. تقاطع مرگ زمانی واقع میشود که میانه متحرک مستقیم 50 روزه، میانگین متحرک 200 روزه را در زیر قطع میکند. این به عنوان حرکت رو به نزولی درنظر گرفته میشود که در آینده باعث ضرر است.
تقاطع طلایی زمانی واقع میشود که میانه متحرک گذرا یک میانگین بلندمدت را قطع میکند. چرا که با درجات بالای تبادل تقویتشده میتواند بعدا باعث حصول سود و منفعت گردد. انواع مختلفی از نقاط میانه متحرک وجود دارند از قبیل میانه متحرک نمایی(EMA) .
نقاط میانه متحرک دارایی سرگرم کنندهای برای معاملهگرانی هستند که اوراق بهادار را تفکیک میکنند. آنها نگاهی سریع به الگوی کلی و کیفیت الگو دارند. همچنین، یک سیگنال مبادلهی صریح برای معکوسها یا شکستها محسوب میشوند. شناختهشدهترین بازههای زمانی که هنگام ایجاد نقاط میانه متحرک مورداستفاده قرار میگیرند، نقاط میانی متحرک 200، 100، 50، 20 و 10 روزه هستند.
میانه متحرک 200 روزه مقیاس مناسبی برای تخصیص زمان یک ساله است. حال آنکه نقاط میانه متحرک کوتاهتر برای تخصیصهای زمانی کوتاهتر مناسب هستند. این نقاط میانه متحرک معاملهگران را قادر میسازند تا بخشی از مشکل را هموارسازی کنند. این نوع میانگینها اساساً در تحولات ارزشی روزمره یافت شده و به آنها تصویر شفافتری از الگو میدهد.
در بخشهای بعدی، قسمتی از روشهای جایگزین مورد استفاده برای تأیید هزینه و طرحهای توسعه را بررسی خواهیم کرد. همچنین میتوانید بخوانید:
آموزش اندیکاتور استوکاستیک و چگونگی استفاده از آن در تحلیل ارز دیجیتال
برای توضیح نحوه حرکت قیمت در بازارهای مالی به یک مثال توجه کنید. توپی را در نظر بگیرید که با شتاب به سمت بالا پرتاب شده است. این توپ بعد از بالا رفتن ناگهانی کاهش سرعت داده، یک لحظه متوقف میشود و سرانجام سقوط آزاد می کند. در بازارهای مالی به ویژه ارز دیجیتال درست شاهد همین اتفاق هستیم. در چنین وضعیتی برای اندازهگیری مومنتوم قیمت دارایی دیجیتال باید از اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator) استفاده کنیم که در این مطلب در مورد چگونگی نحوه استفاده از آن در ترید اطلاعات لازم را کسب خواهید کرد.
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator) چیست؟
اندیکاتور استوکاستیک، اندیکاتوری مومنتوم (تکانهای) است که با کمک آن میتوانید قیمت پایانی یک رمزارز را با دامنه قیمتی آن در یک بازه زمانی مشخص مقایسه و بررسی کنید. در واقع این اندیکاتور با صدور سیگنالهای معاملاتی با مقادیر صفر تا 100 برای نشان دادن وضعیت اشباع خرید و فروش مورد استفاده قرار می گیرد. هر زمان که خواستید میتوانید حساسیت اندیکاتور را با محاسبه میانگین متحرک (Moving Average) یا تعدیل بازه زمانی کاهش دهید.
فرمول محاسبه اندیکاتور استوکاستیک
در فرمول بالا، C قیمت پایانی (آخرین قیمت پایانی)، L14 کمترین قیمت معامله شده در 14 روز گذشته، H14 بیشترین قیمت معامله شده در 14 روز گذشته و K% مقدار فعلی اندیکاتور استوکاستیک است.
در بسیاری از مراجع پرسنت K (K%) به عنوان اندیکاتور استوکاستیک سریع و پرسنت D (D%) که با گرفتن میانگین متحرک سه دورهای از K% به دست میآید، به عنوان اندیکاتور استوکاستیک آهسته شناخته میشود.
در توضیح نحوه محاسبه این اندیکاتور آمده است که سیگنالهای معاملاتی زمانی صادر میشوند که در بازار صعودی قیمت نزدیک به سقف و در بازار دارای روند نزولی قیمت نزدیک به کف بسته شود. در نتیجه سیگنال معاملاتی استوکاستیک هنگامی صادر میشود که پرسنت K (K%) میانگین متحرک سه دورهای را قطع کند.
اوسیلاتور استوکاستیک (Stochastic) آهسته و سریع با یکدیگر تفاوت دارند. وجه تمایز این دو در این است که K% آهسته یک دوره کند شدن دارد و در آن هموارسازی داخلی K% را کنترل میکند. بنابراین نتیجه به دست آمده گویای این است که تنظیم میانگین متحرک بر 1 دوره معادل همان اندیکاتور استوکاستیک سریع K% است.
آشنایی با مفهوم اندیکاتور استوکاستیک
استوکاستیک در بازه نوسان محدود 0 تا 100 در حال نوسان استو بدین ترتیب وضعیت اشباع خرید و فروش را نشان میدهد. نکته حائز اهمیت این است که مقادیر بالای 80 وضعیت اشباع خرید را نشان میدهد و مقادیر پایین 20 گویای اشباع فروش است.
البته نمی توان بطور قطعی گفت که هر وقت Stochastic Oscillator در وضعیت اشباع قرار گرفت روند حرکت قیمت تغییر می کند و سیگنال خرید یا فروش صادر می شود، چرا که ممکن است یک روند بسیار قوی وضعیت اشباع خرید یا فروش خود را برای مدتی طولانی حفظ کند. در هر حال معامله گران باید همواره تغییرات اندیکاتور استوکاستیک را با تغییر روند قیمت بررسی کنند.
در حالت عادی اندیکاتور استوکاستیک دو خط را نمایش می دهد. یکی از خطوط نشانگر مقدار واقعی نوسانگر است و دیگری میانگین متحرک ساده سه روز است. چنانچه این دو خط در نقطهای با یکدیگر تلاقی کنند یعنی در مومنتوم روزانه تغییر بزرگی حاصل شده است. در این وضعیت سیگنالی مبنی بر بازگشت روند از حالت صعودی یا نزولی صادر خواهد شد.
جورج لین (George Lane) در اواخر دهه 1950 نوسانگر استوکاستیک را ساخت. این اندیکاتور قیمت پایانی یک ارز را نشان میدهد. این قیمت پایانی، نسبت به قیمت سقف و کف آن ارز در یک بازه محدودیتهای استفاده از تقاطع طلایی زمانی مشخص که اغلب 14 روز است به دست آمده. جورج لین معتقد است که اندیکاتور استوکاستیک از سرعت یا مومنتوم قیمت پیروی میکند و تابع قیمت، حجم یا هیچ مولفهی دیگری نیست.
لین میگوید پیش از اینکه در خود قیمت نوسان ایجاد شود، در اصل مومنتوم یا سرعت تغییر قیمت یک سهم تغییر خواهد کرد. در این شرایط اندیکاتور اولین و مهمترین سیگنال را صادر میکند که این سیگنال واگرایی برای پیشبینی حرکت بازگشت روند (از حالت صعودی یا نزولی) را نشان میدهد.
مثالی برای فهم کارکرد اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator)
در اکثر پلتفرم های تحلیل تکنیکال ، اوسیلاتور استوکاستیک وجود دارد و طرز کار با آن اصلا سخت و پیچیده نیست. دوره زمانی استاندارد این اندیکاتور 14 روز است؛ اما میتوانید با توجه به نیازتان این دوره مشخص را تنظیم کنید.
فرمول نوسانگر استوکاستیک بدین صورت است که با کسر پایین ترین قیمت دوره زمانی از قیمت پایانی کنونی و تقسیم آن به دامنه قیمت کل (یعنی تفاضل میان بیشترین قیمت و کمترین قیمت در دورهای مشخص) و ضرب کسر حاصل در 100 نتیجه به دست میآید.
بیایید برای فهم بهتر این فرمول یک مثال را در نظر بگیریم. چنانچه بیشترین قیمت در 14 روز اخیر 150 دلار، کمترین قیمت در این دوره 125 دلار و قیمت پایانی فعلی نیز 145 باشد، آنگاه مقدار نوسانگر تصادفی دوره جاری از این قرار خواهد بود:
(145-125) / (150 – 125) * 100 = 80
در این مثال میبینیم که اندیکاتور نوسانگر استوکاستیک با مقایسه قیمت جاری با دامنه قیمتی که طی یک دوره زمانی 14 روزه نشان میدهد، در حوالی قیمتهای سقف و کف اخیر خود به یک قیمت نهایی رسیده و عدد 80 را نشان میدهد. این عدد بیانگر این است که ارز دیجیتال مورد نظر ما در چند قدمی رسیدن به وضعیت اشباع خرید قرار دارد.
تفاوت اندیکاتور استوکاستیک با اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
اوسیلار استوکاستیک و شاخص قدرت نسبی (RSI) از جمله نوسانگرهای مومنتوم هستند که برای انجام تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند. در برخی از موارد این دو اندیکاتور با هم مورد استفاده قرار میگیرند اما در ذات خود با یکدیگر فرق دارند.
تحلیلگران در هنگام استفاده از اندیکاتور استوکاستیک فرض میکنند که قیمت پایانی با روند فعلی هم جهت است. بر این اساس شاخص RSI با اندازهگیری سرعت حرکت قیمت، سطوح اشباع خرید و فروش را مشخص میکند. یعنی این شاخص برای اندازهگیری سرعت حرکت قیمت ارز در بازه زمانی تعیین شده ساخته شده است، در حالی که نوسانگر تصادفی در معاملات مربوط به بازارهای رنج (قیمت خنثی) عملکرد قابل توجهتری دارد.
در نهایت میتوان گفت که استفاده از شاخص RSI در بازارهایی که دارای روند صعودی یا نزولی هستند مفیدتر است و اندیکاتور استوکاستیک نیز بیشتر در بازارهای کمدامنه و متلاطم و ناامن مورد استفاده قرار می گیرد.
آشنایی با محدودیتهای استفاده از نوسانگر استوکاستیک
اولین محدودیت Stochastic، ایجاد و صدور سیگنالهای اشتباه و نامعتبر است. اگر زمان صدور سیگنال، قیمت تغییر کند و با سیگنال هم راستا نباشد سیگنال اشتباه صادر میشود و کاربر را به اشتباه میاندازد.
چنانچه بازار در وضعیت متلاطم قرار بگیرد صدور سیگنالهای اشتباه ادامه خواهد داشت. در چنین شرایطی برای حل این مشکل و تعیین روند قیمت ارز مورد نظر باید از فیلتر استفاده کنید. در این صورت فقط به سیگنالهایی که هم راستا با روند حرکتی قیمت صادر می شوند اطمینان خواهید کرد.
کلام آخر
یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتور استوکاستیک یا نوسانگر تصادفی است که در دهه 50 میلادی توسط جورج لین ساخته شد. از این اندیکاتور برای مشخص شدن وضعیت اشباع خرید و فروش در بازار استفاده میشود. این اندیکاتور قیمت پایانی یک سهم یا ارز در بازار را نسبت به دامنه قیمت آن سهم در یک زمان مشخص که معمولا 14 روز است مقایسه میکند. این اندیکاتور با محدودیت دامنهای که دارد همواره در بازه 0 تا 100 در نوسان است.
استوکاستیک وضعیت اشباع بازار خرید و فروش را نشان میدهد. در این زمینه لازم است بدانید که مقادیر بالای 80 وضعیت اشباع خرید را نشان میدهد و مقادیر پایین 20 گویای اشباع فروش است. همچنین بهتر است که از این اندیکاتور در بازارهای رنج (خنثی) و کمدامنه استفاده شود.
دیدگاه شما