نکاتی در زمینه راه اندازی دامداری
در واقع انتخاب بهترین نژاد تا دفع شکارچیان، اتخاذ یک رویکرد متفکرانه و دقیق همه و همه موارد لازمی هستند که برای داشتن یک گله سالم و شاد، ضروری است.
برای مشاوره و خرید گوسفند زنده تماس بگیرید ۰۹۱۲۲۰۰۵۰۲۹
۱٫ نژاد گوسفند را انتخاب کنید
اولین قدم در مورد انتخاب نژاد گوسفندانی که به دنبال پرورش آن هستید، این است که بدانید در راستای چه هدفی از این گوسفندان می خواهید مراقب این تله های سرمایه گذاری باشید مراقب این تله های سرمایه گذاری باشید استفاده کنید.
گوسفند زنده برای اهداف مختلفی پرورش داده می شود از جمله این اهداف پرورش برای گوشت، پشم و شیر است. دسته بندی نژاد گوسفندان بر اساس اهدافی که پرورش داده می شوند از قرار زیر است:
• پرورش فقط برای گوشت: نژاد همشایر، نژاد کاتادین و نژاد سافولک
• پرورش برای گوشت و پشم: نژاد کوریدیل، نژاد دورست، نژاد تونس، نژاد کلمبیا و نژاد رامنی
• پرورش فقط برای شیر: نژاد فریژان شرقی
ملاحظات دیگری که باید در نظر گرفته شود شامل اندازه و زیستگاه طبیعی است، بنابراین مطمئن باشید که فضای مناسب و آب و هوایی لازم را برای سازگاری نژاد انتخابی خود را دارید. مهم نیست که چه نوع گوسفندی را انتخاب می کنید، به دنبال حیوانات جداگانه با چشم های روشن و شفاف ، دندان های سالم و بدون وجود توده هایی در سر یا گردن باشید.
این موارد نشانه ای برای بیماری های درمان نشده در دام است. گوسفندان انتخابی شما نباید خیلی لاغر یا چاق باشند و پستان میش نیز نباید گلوله ای باشد.
بهترین گزینه برای شما همیشه خرید مستقیم گوسفند و دام زنده از دامداری است که آنها را پرورش داده است که این امکان را به شما می دهد که از بقیه گله و همچنین والدین حیوان دیدن کنید.
لنگ زدن ممکن است نشان دهنده پوسیدگی سم باشد که می تواند گوسفندان دیگر شما را نیز آلوده کند و سم های ناصحیح تراش خورده نیز ممکن است نشان دهنده عدم مراقبت از دام باشد. اگر می خواهید با خیال راحت مسیر خود را آغاز کنید، قبل از خرید گوسفندان از یک دامپزشک بخواهید به نژاد انتخابی شما نگاهی بیندازید تا اطمینان حاصل شود که سالم هستند.
۲٫مکان امن و راحت برای دام زنده
قدم بعدی شما به عنوان دامپرور بعد از انتخاب نژاد گوسفند مورد نظر، این است که یک فضای امن برای گله ایجاد کنید. خبر خوب این است که فقط به سه چیز در محل اسکان آنها نیاز دارید:
• یک سوله ساده با سه طرف رو به جنوب: برای اکثر گوسفندان پناهگاه مناسبی است، هنگام تعیین اندازه فضای مورد نیاز خود، برای هر گوسفند بالغ ۱۵ تا ۲۰ فوت مربع فضا مورد نیاز است. اگر میش های شما در زمستان به دنیا بیایند، شما همچنین به یک ساختار محصور برای محافظت از بره ها در برابر هوا نیاز خواهید داشت.
• سایه کافی در مناطق گرم و در ماه های گرم تابستان لازم است. سایه طبیعی درختان در صورت موجود بودن کافی خواهد بود. در غیر این صورت، یک ساختار باز و مقدار زیادی آب آشامیدنی خنک و تمیز به آنها امکان می دهد تا از آفتاب فرار کنند و گرمازده نشوند.
• در نظر گرفتن حصار برای حیواناتی که عاشق پرش و رم کردن هستند: داشتن یک حصار محکم یک امر ضروری است. یک حصار سیم دار با اندازه متوسط، از نوع سیم صاف برقی یا سیم بافته شده غیرالکتریکی، به اندازه کافی محکم است و می تواند حیوانات خود را در جایی که قرار است باشد نگه دارد بدون اینکه به آنها آسیب برساند.
۳٫ تغذیه مناسب گوسفند زنده
گوسفندان با خوشحالی در چمنزارها، مرتع ها و درختان می چرند و تقریبا برای هر چهار گوسفند حدود یک هکتار چراگاه نیاز است. در زمستان، احتمالا باید رژیم غذایی آنها را با یونجه یا دانه، یا یک ویتامین مخصوص گوسفندان تهیه کنید. همیشه از فیدر یا محلی برای قرار دادن غذا که برآمده باشد استفاده کنید تا از ریختن یونجه روی زمین و کپک زدگی و آلودگی آن جلوگیری شود.
۴٫ ایمنی و سلامت گله را تضمین کنید
مانند سایر حیواناتی که در محله های نزدیک زندگی می کنند، انگلی و بیماری نیز می توانند به سرعت در میان گله ها پخش شوند. بنابراین، وقتی صحبت از شرایطی مانند کرم و پوسیدگی پا می شود، پیشگیری مهم است.
مرتع ها را هر دو تا سه هفته بچرخانید و هرگونه علائم عفونت را تحت نظر داشته باشید. با دامپزشکی متخصص در مراقبت از گوسفند در ارتباط باشید تا به سلامت گله را تحت نظر داشته باشد.
۵٫از گله در برابر شکارچیان محافظت کنید
برای گوشتخواران، گله گوسفندان یک انتخاب آسان است. خوشبختانه مراحل مختلفی وجود دارد که باید برای رفع آسیب پذیری گوسفندان خود در برابر شکارچیان انجام دهید،
• از حیوانات نگهبان، مانند سگ های اهلی و یا الاغ ها نگهداری کنید.
• روشنایی شبانه را افزایش دهید و از نرده های بلند و ایمن استفاده کنید.
• در اواخر بهار یا اوایل تابستان، هنگامی که سایر منابع غذایی (مانند خرگوش و جوندگان) به وفور یافت می شوند، حیوانات خود را برای گوشت بره پرورش دهید.
• به گوسفندان خود زنگوله وصل کنید تا در صورت بروز اتفاقی، صدای آنها را بشنوید. زنگ های با فرکانس بالا ممکن است حیوانات شکارچی را از انجام کار منصرف کند.
• گله های خود را تا آنجا که ممکن است شب ها نزدیک به محل اقامت خود یا شخصی به عنوان نگهبان نگه دارید تا بتوانید مراقب آنها باشید.
• برای صید و رها کردن شکارچیان بالقوه بدون آسیب رساندن به آنها، از تله های زنده گیر استفاده کنید.
پس از بررسی جوانب مثبت و منفی، می توانید مسیر خود را در راه اندازی دامداری آغاز کنید تا زمانی که شما آماده و مایل به سرمایه گذاری در منابع مورد نیاز برای گوسفندان و ایجاد فضایی برای شاد و سالم نگه داشتن حیوانات باشید، به احتمال زیاد از آنها لذت خواهید برد و به همان میزان نیز پشم، گوشت و شیر بسیار بیشتری نیز دریافت خواهید کرد و به بهره وری مالی نیز خواهید رسید.
محبت کردن زیاد در رابطه عاطفی و هشت باور پشت پرده آن
محبت کردن زیاد در رابطه عاطفیام؛ تنها اشکال من بود!
نمی دونی چقدر بهش محبت کردم و هواش رو داشتم.
هر کاری در توانم بود؛ براش انجام دادم. هر خدمتی تونستم بهاش کردم
همیشه باهاش مهربون بودم و سعی کردم همهجا کمکش کنم.
همیشه توی رابطه که برم اینجوری محبت میکنم.
ولی این یکی هم مثل اونای دیگه ترکم کرد.
آخه چرا این همه محبت و فداکاری منو ندیده گرفت؟
چرا دوباره شکست عشقی رو تجربه کردم؟
اگر این جملات هم برای شما آشنا است بهتر است حتماً این مقاله را بخوانید.
چون تازه متوجه میشوید که محبتهای شما باعث ازبینرفتن رابطهتان میشود.
در این مقاله هشت باور بررسی می شود که باعث ایجاد رفتار محبت زیاد در رابطه شده است.
در کنار هرکدام از این هشت باور ناکارآمد؛ باور با ارزش و کارآمدی هم معرفی خواهد شد.
آنچه در این مقاله خواهید خواند:
باورهای ما نقش مهمی در رفتارهای عادتی ما دارند. برای کنار گذاشتن عادتها؛ اول باید باور پشت آن را تغییر دهیم.
هشت باور زیر باعث زیاد محبت کردن در رابطه میشوند. همین باعث بهم خوردن تعادل در رابطه و بالا رفتن احتمال شکست آن میشود.
به این باورها توجه کنید:
- باور دارم محبت درمان همه دردهاست
- باور دارم که بلدم محبت کنم!
- باور دارم اینجوری کمبودهای رابطه را جبران می کنم
- باور دارم ممکن است بخاطر محبت نکردن مرا رها می کند
- باور دارم ارزش رابطهام بالاتر میرود
- باور دارم او همه زندگی من است
- باور دارم او به محبت زیادی نیاز دارد
- باور دارم این کار خوبی و بزرگواری ام را نشان می دهد
حالا نگاهی دقیقی به این باورها و نتایج واقعی آنها می اندازیم.
نگاهی عمیق تر به باورهای پشت پرده محبت زیاد
زیاد محبت میکنم چون باور دارم که از محبت خارها گل میشود
شما به این ضربالمثل چقدر اعتقاد دارید؟
از محبت خارها گل میشود.
خبر بد این است که محبت باعث تبدیل خار به گل نمیشود. این توصیه شاعرانه؛ انتخاب آدمهای تنبل است!
میپرسید تنبلی چه ربطی به محبت کردن دارد؟
آیا قبول دارید که برای ایجاد ارتباط با افراد نیاز به مهارتهایی هست. مانند مهارت گوشکردن، مهارت مذاکره؛ مهارت متقاعدکردن و …
اگر قرار بود مهربانی همه مشکلات و اختلافنظرها را حل کند؛ خوب آنوقت میشد گفت از محبت خارها گل میشود.
اما واقعیت نشان میدهد محبت کردن هرچقدر هم زیاد و بزرگ باشد اثری در حل مشکلات واقعی ندارد. البته اثر مثبتی ندارد.
در واقع محبت در آن مواقع؛ یعنی فرار از حل مسئله و یا انکار آن. پس اثر منفی هم دارد.
باور درست : از محبت خارها وقتی گل می شود که فکری برای زخمی نشدن دستان خود بکنید!
در توصیف عقیده ناکارآمد بالا؛ متوجه شدیم که بهتر است زمانی به مشکل یا اختلافنظر برخوردیم؛
بهجای افزایش محبت؛ به حل واقعی مشکل بپردازیم.
شاید بهتر باشد بهجای انجام کاری مهربانانه مثل اتو کردن لباسهایش؛
وقت بگذاریم تا مهارت حل مسئله؛ مدیریت روابط؛ توانایی مذاکره؛ هنر شنیدن و سایر مهارتهای نرمی که برای ادامه رابطه لازم داریم را یاد بگیریم
و از آنها در رابطهمان بهخوبی استفاده کنیم.
یادمان باشد محبت چیزی را درست نمیکند. فقط حال خوب موقتی ایجاد میکند، از آن بهعنوان درمان استفاده نکنیم.
زیاد محبت میکنم چون باور دارم که بلدم محبت کنم!
میخواهم نشان مراقب این تله های سرمایه گذاری باشید بدهم که بلدم محبت کنم. میدانم محبت کردن چه جوری است؛ میخواهم به او همنشان بدهم.پیام آشکار محبت من؛ اشاره به توانمندی من، علاقه ام به رابطه و لحظات خوش آن است.
اما آیا پیام محبت شما به درستی به او می رسد؟
قانونی پنهان در رابطه وجود دارد:
در گذر زمان ما بهطرف مقابل یاد میدهیم که چطور با ما رفتار کند. خوب خبر خوبی به نظر میرسد.
شاید ما؛ بامحبت کردن زیاد به او نشان دهیم که دوست داریم با ما هم اینجور رفتار شود.
اما متأسفانه؛ پیام پنهان محبت زیاد این نیست! بلکه کاملا بر خلاف انتظار ماست.
باور درست : محبت کردن زیاد در رابطه عاطفی؛ میتواند پیام های پنهانی ناخوش آیندی ایجاد کند.
بهجای محبت زیاد؛ مراقب رفتارهایی باشید که پیام اشتباه میفرستند.
یادتان باشد اگر طرف مقابل خودشیفتگی حتی مختصری هم داشته باشد؛ محبت کردن و سرویسها اضافه دادن؛ خودشیفتگی او را بیشتر و بیشتر میکند. حالا باید دردسرهای خودشیفتگی او را هم تحمل کنید.
از این به بعد؛ متوجه پیامهای پنهان محبتکردنتان باشید و مدیریت پیام محبتهایتان را به هنرهای مدیریتیتان اضافه کنید.
مطمئن باشید محبوبیتتان چندین برابر خواهد شد.
زیاد محبت میکنم چون باور دارم اینجوری کمبودهای رابطه را جبران می کنم
اگر رابطه شما اشکالاتی دارد و کمبودهایی در آن پیدا می کنید؛ چه باید بکنید؟
بیشتر از او تلاش کنید و محبتهای زیادی را به رابطه تزریق کنید؟
احتمال مراقب این تله های سرمایه گذاری باشید دارد به این خاطر باشد که خودتان را در حل مسئله تواناتر می دانید.
پس احتمالاً او را ناتوان و بیعرضه میبینید و سعی میکنید با انجام کارهایش و محبت زیاد به او کمک کنید؛ این را هم از عشق زیاد میدانید و امیدوارید او عاشق بودن شما را دلیل انجام این کارها بداند.
اما خبر بد این است که او دلیل واقعی را متوجه میشود.او میفهمد که در واقع شما او را بیعرضه و نالایق میبینید.
اتفاق بد دیگر این است که او به روش شما عادت می کند و کم کم وقت و انرژی کمتری در رابطه می گذارد.
باور درست : مشکلات رابطه را به دقت بررسی می کنم و جایی که لازم باشد برای حل آنها از او کمک میگیرم.
حالا که تا اینجا آمدیم!
در مورد او چه فکری میکنید؟ با خودتان صادق باشید.
اگر او شایستگیهایی که میخواهید ندارد؛ پس بهجای محبت زیاد و انجام کارهایش؛ فکری برای ادامه دادن یا ندادن رابطه بکنید
و اگر تصمیم به ادامه گرفتن داشتید او را همانطور که هست بپذیرید و خودتان را از عذاب کارهای اضافی و خدمات بیش از حد خلاص کنید.
زیاد محبت میکنم چون باور دارم ممکن است بخاطر محبت نکردن مرا رها می کند
محبت کردن زیاد در رابطه عاطفی بخاطر ترس از رها شدن؛ دلیل شایعی است. اضطرابات رابطه عاطفی؛ باعث بیدار شدن هیجانات منفی و تله رها شدگی قدیمی میشود.
ترس از دست دادن رابطه و باز تنها شدن؛ باعث می شود هر روز کاری با محبت و خدمتی برای او انجام دهیم.
این گونه محبت کردن ما, هیچ ربطی به عشق و عاشقی ندارد.
نیاز به عشق واقعی
وجود محبت واقعی عاشقانه برای زنده ماندن عشق حیاتی است.
مانند هوای که برای زنده ماندن لازم داریم.
اگر فکر میکنید برای دیگران؛ ریشه واقعی محبت کردن شما آشکار و مهم نیست؛ اشتباه میکنید.
توانایی فهمیدن عشق واقعی یا عشق بهخاطر ترس ازدستدادن؛ در نهاد و ناخودآگاه همه انسانها وجود دارد.
حتی از کودکی فرق مادر واقعاً عاشق و مادر نیازمند رو میتوانیم بفهمیم.
باور درست: اگر محبت کردن زیاد در رابطه عاطفی ام بخاطر ترس از دست دادن باشد؛ به جای آن؛ درمان ترسم می پردازم.
به دلیل ترس از رها شدن و ترک کردن او؛ محبت زیادی نکنید.
بهجای آن فکری برای تله رها شدنیتان بکنید و یکبار برای همیشه از شر ترس از رها شدن غلبه کنید.
بعد از درمان تله رهاشدگی؛ رابطه شما تبدیل به رابطه عاشقانه واقعی میشود که ترککردنش برای هر دو طرف بسیار سخت میشود.
چهار باور بعدی محبت کردن زیاد در رابطه:
اگر تا به الان باور خودتان را در میان ۴ باور بالا پیدا کرده اید؛ باز هم به باورهای بعدی توجه کنید.
باورهای زیادی در ما وجود دارند . شدت و مدت شکل گیری آنها با هم متفاوت است.
برای ساخت یک رابطه خوب و طولانی عاشقانه؛ همه باورهای مضر و منفی را رها کنید و به جای آنها؛ باورهای مثبت و کارآمد بنشانید.
زیاد محبت میکنم چون باور دارم ارزش رابطهام بالاتر میرود
یک مثال
رابطهتان را یک بانک در نظر بگیرید؛ در شروع رابطه شما یک میلیارد تومان و او یک میلیون تومان در آن سرمایه گذرای میکنید!
خبر ورشکستگی بانک کدام یکی از شما دو نفر بیشتر میترساند؟
محبت کردن زیاد مانند گذاشتن سرمایه زیاد بهحساب بانک رابطه عاطفی شماست
وقتی در یک حساب مشترک شروع به سرمایهگذاری میکنید؛ مراقب نیستید و با خیال راحت بیش از او سرمایه گذاری می کنید.
اشکال محبت زیاد؛ مانند پرکردن بانک از سرمایه فقط خودتان است.
وقتی طرف مقابل فرصت و یا اجازه سرمایهگذاری بیشتر را نمییابد با خود فکر میکند که یک ضعف و اشکالی وجود دارد.
متوجه نیاز و ترس شما میشود. بنابراین رفتار شما را به حساب عشق نمیگذارد. در حالی که لازم بود شما عشقتان را نشان دهید و بجای آن ترستان رو شد!
سرمایه گذاری یک طرفه خطر بیشتری از پایان رابطه دارد.
در واقع رابطه یکطرفهای را ایجاد کردهاید که بهطرف مقابل فرصت نشاندادن و اثبات خود را ندادهاید.
خطر سوءاستفاده
اگر طرف مقابلتان سوءاستفادهگر باشد؛ با دیدن محبت های زیاد شما در رابطه عاطفی ؛ حتی وقتی دوستتان ندارد در رابطه بماند تا از سرمایههای زمانی، انرژی و مالیتان را استفاده کند.حالا چطور می توانید سرمایه های( زمان؛ انرژی و حتی مالی) رفته بدون عشق را؛ جبران کنید.
باور درست: محبت کردن زیاد در رابطه عاطفی؛ ناکارآمد و حتی خطرناک است و انجامش نمیدهم
در رابطههایتان فرصتی هم بهطرف مقابل بدهید که او هم سرمایهگذاری کند.
در ازای محبت و کاری که انجام میدهید فرصت دهید تا او هم نیاز شما را ببیند و با انجام کاری؛ رابطه را دوطرفه نگه دارد.
شما به یک رابطه دوطرفه عاشقانه نیاز دارید نه یک رابطه پر از سرمایه های خودتان.
زیاد محبت میکنم چون باور دارم او همه زندگی من است
اگر در رابطه میخواهید بهطرف نشان دهید که او را عزیزترین خود میدانید مشکلی نیست. ( کاری به مشکلات پیام های پنهانی رفتار شما نداریم!)
اما اگر این به معنی حذف عزیزان دیگر باشد؛ تهدیدآمیز میشود.
محبت زیاد فقط به یک نفر مثل گذاشتن همه تخممرغهایتان در یک سبد است. اگر این رابطه تمام شود همه زندگی اتان را از دست میدهید.
باور درست: اگر او همه زندگی من باشد به زودی هم او و هم زندگیام را باهم از دست خواهم داد!
قرار نیست بهخاطر ارتباط عاشقانهای که دارید؛ رابطه عاطفی خودتان با خانواده و دوستان را به پایان برسانید.
به دوستان نزدیک و خانواده مرتب سر بزنید و به آنها محبت کنید. سرمایههای زمانی و وجودیتان را برای آنها هم خرج کنید.
یادتان باشد رابطه عاشقانه جای خود را دارد و نباید مانع روابط دوستانه و خانواده نزدیکتان شود.
مراقب باشید همه فکر و ذکرتان او نباشد.
زیاد محبت می کنم چون باور دارم او به محبت زیادی نیاز دارد
باور غلط: او به محبت خیلی نیاز دارد. با محبت کردن؛ به او کمک می کنم که حال بهتری پیدا کند. بعد حال من هم بهتر می شود.
وقتی هر چه بهطرف مقابل توجه و مهرتان را نشان میدهید و او هنوز احساس کمبود عشق و عاطفه میکند؛
یعنی او هم تلهای دارد مثل تله رهاشدگی.
همه نیازهای عاطفی برآورده نشده از دوران کودکیاش را وارد رابطه عاشقانهاش با شما کرده است.
چاه پر نشدنی نیازها
اگر دریایی از محبت به سویش روانه کنید هم چاه نیازهای او پر نخواهد شد.
حتما تا بحال متوجه شده اید که حتی با محبت و عشق زیاد شما هم او هنوز حالش بد است و هنوز احساس کمبود توجه را دارد.
چاه نیازهای او تمامی ندارد. بامحبت کردن نمیشود به او کمک کرد او هم باید مانند شما به درمان تله روانش بپردازد.
باور درست : محبت کردن زیاد در رابطه عاطفی؛ کمکی به حال بد او نخواهد کرد.حال بد او نیاز به درمان دارد نه محبت.
اگر هر چه محبت میکنید فرد مقابل احساس نیاز بیشتری میکند؛ دست نگه دارید و نگاهی دوباره به شخصیت او کنید.
اگر در حال فعال کردن تله رهاشدگی او هستید؛ محبتهایتان را حتماً متعادل کنید و او را بهسوی درمان سوق دهید. (البته اگر خودش خواست)
زیاد محبت میکنم چون باور دارم این کار خوبی و بزرگواری ام را نشان می دهد
خوبی کردن نشاندهنده بزرگی است. بله. این نکته میتواند دلیلی باشد برای اینکه بخواهیم به دیگران خوبی کنیم.
لذت بردن از انجام کارهای خوب؛ میتواند یک عادت ما برای ایجاد حال خوبمان باشد.
مثلاً به عنوان محبت کردن زیاد در رابطه عاطفیمان؛ دوست داریم به او کادوی گرانی بدهیم و برایمان مهم نیست که او تلافی خواهد کرد یا نه.
(البته در گفتن آسان است به طور عملی واقعاً باید با خودمان کلنجار برویم که آیا دلمان نمیخواهد ما هم کادوی گرانی دریافت کنیم؟)
فرض میکنیم دلمان میخواهد کارها و محبتهای بزرگی را بهخاطر دل خودمان انجام دهیم.
باید مراقب باشیم تا هیچکدام از هفت مورد بالا اتفاق نیافتد. جوری محبت کنیدکه هر سه شما (خودتان؛ او و رابطهتان) رشد کنید.
چند باور کارآمد دیگر در مورد محبت کردن
باور دارم که محبت جای درمان را نمی گیرد.
باور دارم که محبت کردن را باید مدیریت کرد.
باور دارم محبت کردن پیام هایی دارد که ممکن است مطابق میل من نباشد.
باور دارم که محبت کردن زیاد؛ می تواند مانع دیدن اشکالات واقعی رابطه بشود.
باور دارم که محبت کردن باید بخاطر عشق و دوستی باشد نه ترس و اضطراب.
وقتی مراقب این تله های سرمایه گذاری باشید به مشکلی در رابطه برخورد؛ به دنبال راه حل درست آن خواهم بود.
شما چه باورهایی در مورد محبت کردن دارید؟ برای ما بنویسید. ایا این باورها به رابطه شما کمک کرده اند؟
نتیجه
کلمه محبت برای همه ما ارزش زیادی دارد.
در یک رابطه عاشقانه محبت کردن و محبت دیدن دلیل ماندگاری رابطه میتواند باشد
و درصورتیکه ندانیم چطور و چقدر محبت کنیم میتواند دلیل پایان رابطه هم باشد.
در مقاله بالا دیدید که هشت باور ناکارآمد؛ چطور باعث میشود افراد در محبت کردن زیادهروی کنند و رابطه اشان را خراب کنند.
هشت باور درست را هم که باید جایگزین آنها شوند را یاد گرفتید.
حالا در مورد محبت کردن آن هم از نوع عاشقانه چه فکر میکنید؟
- دوره تله های روابط عاطفی
- پایان رابطه عاطفی, محبت زیادی
برای اینکه به کسی تبدیل شی، که تا الان نبودی باید حاضر باشی کاری رو انجام بدی، که تا الان انجام ندادی
- محصولات آموزشی
- دوره های رایگان
- ویدیوهای آموزشی
- آزمون های روانشناسی
- پرسش و پاسخ
- درباره فرافکر
- 09120545101
- [email protected]
- تهران، بلوار فرحزادی، کوچه ناخدامحتاج، پلاک 67
فرافکر در شبکه های اجتماعی
نشست باطل شده است
لطفاً دوباره وارد شوید. برگهٔ ورود در یک پنجرهٔ تازه باز خواهد شد. پس از ورود میتوانید پنجره را بسته و به این برگه بازگردید.
کسب درآمد بالا نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد
مدارک دانشگاهی کمی وجود دارند که میتوانند مسیر کسب درآمدهای هنگفت را هموار کنند. این مراقب این تله های سرمایه گذاری باشید اتفاق ممکن است بیافتد، اما شما میتوانید بدون رفتن به دانشگاه هم درآمد بالایی داشته باشید. هدف این مقاله این نیست که شما را از تحصیل منصرف کند؛ بلکه میخواهد بگوید طی کردن مسیر موفقیت، لزوما با بالا رفتن از پلههای دانشگاه میسر نمیشود و خارج از آن هم می توان به اهداف بلند رسید، کما اینکه بسیاری رسیدند.
افرادی همچون بیل گیتس و مارک زاکربرگ که جزء افراد بسیار موفق هستند، هیچکدام تحصیلات دانشگاهی ندارند. طبق تحقیقات صورت گرفته 68 درصد آمریکاییها مدرک دانشگاهی ندارند. البته هدف ما این نیست که بگوییم تحصیلات دانشگاهی بیارزش هستند یا نمیتوانند مفید باشند بلکه میخواهیم بگوییم که برای رسیدن به موفقیت ضروری نیستند.
میخواهیم 7 دلیل را عنوان کنیم که نشان میدهند شما برای داشتن درآمدهای هنگفت نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارید:
1- آموزشهای آنلاین شما را به یک کارشناس تبدیل میکنند
زمانی بود که رفتن به دانشگاه و گرفتن مدرک کارشناسی ارشد وسیلهای برای کسب درآمدهای بزرگ بود. اما فراز و فرودهای اوضاع اقتصادی نشان میدهند که مدرک دانشگاهی همیشه کلید درهای موفقیت و فرصتهای بیشتر نیست. شما برای کاری که میخواهید انجام دهید نیاز به کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار ندارید، اما قبل از ثبت نام برای چهار سال تحصیلی و پرداختن هزینههای آن، ابتدا باید از به چالش کشیدن حدس و گمانهایتان دست بردارید. آیا واقعاً لازم است چهار سال درس بخوانید تا یک کدنویس شوید؟ یا این که میتوانید با گذراندن کلاسهای آموزشی توسعه وب را یاد بگیرید؟ شما میتوانید برای هر چیزی که میخواهید در آن تخصص داشته باشید، دورههای آنلاین آن را پیدا کنید، از این دورهها و تمام مطالبی که در مورد آن مییابید در جهت پیشرفت کارتان استفاده نمایید.
2- از همین حالا مشاوره دادن را آغاز کنید
برای آن که مشاور شوید نیاز به مدرک ندارید؛ همچنین برای راهاندازی خدمات خودتان لازم نیست یک کارشناس درجه یک باشید. روی حوزههایی کار کنید که میتوانند مشکلات دیگران را حل کنند. نگاهی به خدمات B2B ( فروش محصولات و خدمات یک شرکت به شرکت دیگر) داشته باشید که قادر به ارائه آنها هستید، از بازاریابی ایمیل گرفته تا بهینهسازی سایت. مراقب باشید در تله این باور که به قدر کافی از مشاوره سر در نمیآورید، نیفتید. اگر بیشتر از مشتریان خود میدانید و میتوانید آنها را با روشهای مفید در حل مشکلاتشان راهنمایی کنید، پس میتوانید به دنبال کار مشاوره باشید.
3- بدون داشتن مدرک ( یا پول زیاد) میتوانید در املاک و مستغلات سرمایهگذاری کنید
برای شروع سرمایهگذاری در املاک نیاز به هیچ مدرکی ندارید. البته ما از خرید خانه یا اموال اجارهای صحبت نمیکنیم. شما میتوانید بدون مدرک دانشگاهی یا حتی پول زیاد سرمایهگذاری در اموال تجاری را آغاز کنید. انبوه سپاری (Crowdsourcing) یک روش معروف برای انجام این کار است. برای مثال سایتهایی همچون Reality Mogul فرصتهای سرمایهگذاری را با ازای چند صد دلار پیشنهاد میدهند. مایملک آنها شامل هتل و ساختمانهای اداری و دستگاههای ذخیرهسازی میشود. شما هم برای کسب درآمد بیشتر میتوانید به دنبال فرصتهای تجاری املاک و مستغلات در جامعه خود باشید.
4- هنوز هم شغلهای زیادی وجود دارند که بدون نیاز به 4 سال دانشگاه، میتوانند درآمدهای هنگفتی برای شما داشته باشند
در این دوره و زمانه برای داشتن درآمدهای بالا لازم نیست حتماً به دانشگاه بروید. مثلاً کنترلکنندگان ترافیک هوایی نیاز مراقب این تله های سرمایه گذاری باشید به تحصیلات دانشگاهی ندارند. کارگزاران املاک و نویسندگان فنی برای کار کردن در رشتههای خود نیاز به تحصیلات ندارند، با این وجود پتانسیل کسب درآمد بالایی دارند. شما برای داشتن درآمد بالا میتوانید به مهارتهای خودتان تکیه کنید.
5- هزینههای دانشجویی میتوانند رویاهای شما را خراب کنند
اگر قرار است برای پرداختن هزینههای دانشگاه زیر بار قرض و بدهی بروید، نیاز به مدرک دانشگاهی ندارید. در آمریکا آمار وامهای دانشجویی بالاست و بیش از 44/2 میلیون آمریکایی درگیر بدهی وام دانشجویی هستند. حالا فکر کنید که شما چنین بدهی را ندارید، پس میتوانید آن میزان پولی که باید بابت وام خود بپردازید را صرف کسب و کار یا آموزش خودتان کنید یا همان حرفه و درآمدی را ایجاد کنید که به دنبالش بودید.
6- ممکن است وقتی فارغالتحصیل شدید دیگر آن مدرک دانشگاهی به کارتان نیاید
ما مخالف دانشگاه نیستیم، اما انجام این کار یک ریسک است. شما وقت و هزینه خود را صرف بدست آوردن مدرک میکنید که ممکن است بعد از فارغالتحصیلی بازار کار داشته باشد یا نداشته باشد. بهرحال، اگر مدرک دانشگاهی بتواند راه گشای شما باشد، به این معنی نیست که شما آماده ورود به بازار کار هستید. فناوری و فرآیندهای کسب و کار خیلی زود قدیمی میشوند. همگام شدن با تغییرات صورت گرفته در روندها، آن هم وقتی که چهار سال مداوم به کتابهای درسی خود چسبیدهاید، بسیار دشوار است.
7- سخت کوشی و پشتکار را در دانشگاه یاد نمیگیرید
نویسنده و روانشناس دکتر آنگلا لی داکورث میگوید سخت کوشی و پشتکار است که میتواند موفقیت را تعیین کند. به گفته او "پشتکار یعنی اشتیاق و استقامت برای رسیدن به اهداف بلند مدت". پشتکار مشتاقانه را نمیتوان از کتابها و آزمونها آموخت.
به این مطلب چند ستاره میدهید؟ (امتیاز: 4.5 - رای: 1)
رزومه نداری؟
آگـــــــــــهیهای فوری
جدول حداقل حقوق و دستمزد (حقوق پایه) سال 1400
برنامهنویس #C کیست و چگونه به یک برنامهنویس #C تبدیل شویم؟
آیا شغل برنامهنویسی حرفهای مناسب شما است؟
اگر این 7 نشانه را دارید زمان تغییر شغل فرا رسیده است
هر شغلی مزایا و معایب خاص خود را دارد، اما پرسشی که همواره مطرح است این است که چگونه باید تفاوت میان معایب بزرگ و کوچک یک شغل را تشخیص داد؟ بهطور مثال، گاهی اوقات.
تکنیک (5 چرا) راه حل مشکلات پیچیده
تاکنون با این مسئله روبرو شدهاید که راهحلی برای مشکلی پیدا نکنید و مجبور شوید آن مشکل را کنار بگذارید؟ اگر با مشکلی روبرو شوید که راهحل جامعی برای آن پیدا نکنید و تنها چند.
9 عادت شغلی استثنایی برای بهرهوری بیشتر در کار
عادت شغلی، به هرگونه تمایل نگرشی، اخلاقی، رفتاری یا عملی اطلاق میشود که شما برای رسیدن به اوج عملکرد در کسب و کار و محل کار خود، به کار میگیرید. عادتهای شغلی خوب، در واقع.
شش شغل با درآمد بالا که میتوانید از درون خانه کسب درآمد کنید
به دفتر کار خود میروید، از کارت شناسایی یا اثر انگشت برای ثبت زمان ورود استفاده میکنید، ساعتهای کاری را شمارش میکنید و پس از سپری شدن زمان کاری دومرتبه کارت خود را در دستگاه.
ثبت پاسخ
برای عضویت در خبرنامه ایمیل خود را وارد کنید
کارینسو
کارفرمایان
کارجویان
دارای مجوز رسمی کاریابی الکترونیکی (مجازی) به شماره ثبت 002/40/188312 از وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی
تغییر رمز
در حال بارگذاری لطفا شکیبا باشید
قوانین
شرایط و مقررات استفاده از خدمات برای کاربران
- کارجو : شخصی که به منظور استفاده از خدمات استخدامی و اشتغال در این سایت رزومه کاری خود را ثبت می نماید.
- کارفرما : شخصیتی حقیقی یا حقوقی که به منظور استفاده از خدمات استخدام نیروی کار فرصت شغلی خود را در این سایت ثبت نموده است.
- کلیه کاربران می بایست با توجه به اصول قانونی، حرفه ای و اخلاقی، به صورت کاملا صادقانه اقدام به ارائه اطلاعات خود نمایند.
- با توجه به محدود بودن امکانات و گستردگی بسیار زیاد کاربران سایت، کارینسو نمیتواند هیچ گونه تعهدی نسبت به صحت، دقت و کامل بودن اطلاعات ثبت شده از سوی کارجویان و کارفرمایان در سایت داشته باشد، اگر چه تا حد ممکن نسبت به حصول اطمینان از صحت و درستی اطلاعات ثبت شده توسط کاربران تلاش میکنیم، اما بدیهی است که بررسی صحت و سقم اطلاعات به عهده کاربران خواهد بود.
- به عنوان آگهی شغلی و شرح شغل دقت کنید. چنانچه عنوان یا شرح شغل منطقی نبود به منظور پیشگیری از بروز سوء استفادههای احتمالی، از ارسال رزومه خودداری نمایید.
- در صورت مشاهده هرگونه سوء استفاده و یا آگهیهای شغلی ناشایست و غیرمعقول، لطفاً سریعاً کارینسو را مطلع فرمایید.
- به کلیه کارجویان عزیز به ویژه بانوان گرامی به طور کلی توصیه میکنیم چنانچه برای شغلی دعوت به مصاحبه شدند، در مراجعات اولیه با یک همراه مراجعه نمایند.
- توجه داشته باشید، دریافت هزینه بابت تکمیل فرم رزومه یا درخواست همکاری و ثبت نام توسط شرکتهای خصوصی متقاضی نیرو، غیرقانونی است. لذا توصیه میکنیم هنگام مراجعه بابت استخدام از پرداخت مبلغ به هر عنوان خودداری نمایید.
- درج هر گونه مطالب مخالف عرف و شئونات اسلامی در سایت ممنوع بود و کارینسو حق دارد اطلاعات مزبور را از سایت حذف نماید.
- تمام اطلاعات درج شده در سایت نزد کارینسو محفوظ بوده و نشر کلی اطلاعات به هیچ فرد حقوقی و حقیقی امکان پذیر نیست.
- کارینسو از تمام امکانات و توانایی ها خود برای ایجاد امنیت، دقت، سرعت و سهولت در سایت استفاده می نماید.
- کارجو با ثبت رزومه در سایت اجازه دیدن اطلاعات کاری خود (سوابق تحصیلی، سوابق شغلی و تخصص ها و مهارتها) را به کارفرما می دهد.
- کارینسو تمام اطلاعات تماس کارجو از قبیل شماره تماس، آدرس، شماره همراه و . را فقط با تائید خود کارجو در اختیار کارفرما قرار می دهد.
- کارینسو به هیچ وجه بدون اجازه صاحبان اطلاعات، دست به تغییر و یا مخدوش کردن آنها نمی زند.
- کارفرما می بایست تمام اطلاعات دریافتی خود از کارجو را صرفاً جهت موارد استخدامی استفاده نماید و از فاش نمودن اطلاعات خودداری نماید که در اینصورت با پیگرد قانونی مواجه خواهد شد.
- هر فردی که با هدفی غیر از موارد استخدام، اشتغال و مطالعه محتوا از سایت استفاده نماید، بلافاصله از استفاده از سایت محروم خواهد شد.
- کارینسو تمامی تلاش خود را به کار می بندد تا بهترین و مناسبترین فرصت های شغلی را در اختیار کارجویان گرامی قرار دهد و نیز متناسبترین نیروی کار را به کارفرمایان محترم معرفی نماید، در نتیجه بدیهی است که کارینسو قادر نخواهد بود ضمانتی در مورد یافتن شغل برای کارجو و یافتن نیروی کار برای کارفرما ارائه نماید.
- پرداختهای الکترونیک در کارینسو کاملا امن بوده و کارینسو هیچ اطلاعاتی از حسابهای بانکی افراد را ذخیره نمیکند.
- کارینسو بین کاربران سایت خود از قبیل کارجو و کارفرما هیچ گونه تبعیضی قائل نبوده و تمام کاربران از امتیاز یکسان برای استفاده از خدمات سایت در فرآیندهای طراحی شده برخوردار هستند.
هرگونه سوءاستفاده از مشخصات مشاغل معرفی شده در سایت کارینسو اعم از شماره تلفن همراه یا نشانی پست الکترونیکی دیگران، و از جمله ارتباط های کاری منجر شده به کلاهبرداری پیگرد قانونی داشته و آگهی دهنده مسئول آن تلقی شده و کارینسو در این مورد هیچ گونه مسئولیتی ندارد.
تفاوت مشکل و مسئله چیست؟ منظور از تبدیل مشکل به مسئله چیست؟
بسیاری از ما دو واژهی مشکل و مسئله را بهجای یکدیگر و در حد واژههایی مترادف بهکار میبریم.
این در حالی است که در مدیریت و برخی دیگر از شاخههای علوم انسانی، تفاوت مشکل و مسئله در نگاه کارشناسان و متخصصان، بسیار جدی است و مراقب هستند که این دو واژه را به جای یکدیگر بهکار نبرند.
البته ماجرا در حد یک حساسیت از جنس ادبیات نیست؛ بلکه توجه به فرق مشکل و مسئله باعث میشود که مهارت ما در تصمیم گیری و حل مسئله افزایش پیدا کند.
مشکل با مسئله چه تفاوتی دارد؟
پیش از هر چیز، اجازه بدهید بر این نکته تأکید کنیم که مشکل را تقریباً میتوان با واژهی انگلیسی trouble همارز گرفت. در مقابل، مسئله بیشتر به واژهی انگلیسی Problem نزدیک است.
چند نکتهی زیر میتوانند تعریف مشکل و نیز تفاوت مشکل و مسئله را بهتر بیان کنند (+/+/+):
تفاوت مشکل و مسئله
مشکل یک قضاوتِ حسی است؛ اینکه یک جای کار میلنگد و چیزی در جایی آنچنانکه باید باشد نیست (اما چه چیزی؟ در کجا؟ چرا؟ اینها را نمیدانیم).
مشکل میتواند یک نارضایتی، ناراحتی، نگرانی و یک وضعیت نامطلوب باشد؛ اما آنقدر مبهم که نمیتوان آن را توضیح داد و تشریح کرد.
وقتی حس میکنیم مشکلی وجود دارد، معمولاً معتقدیم که باید در آینده کاری برای رفع آن مشکل انجام دهیم. اما چه کاری؟ نمیدانیم. چون هنوز حتی در تعریف و توصیف وضعیت موجود، ضعف داریم.
مشکل در مقایسه با مسئله، بسیار مبهمتر است. مسئله شفافتر است و در آن، وضعیت فعلی و احتمالاً وضعیت مطلوب، تا حد خوبی مشخص شده است. آنچه نمیدانیم، روش و اقدامهای مناسب برای حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب است.
مشکل “دیده” میشود؛ اما مسئله “تعریف” میشود
بسیاری از مشکلات وجود دارند که اصلاً دیده نمیشوند. هنر ما در زندگی شخصی و در محیط کار این است که مشکلات را ببینیم و به آنها توجه کنیم (دیدن در اینجا تقریباً معادل notice است).
مثلاً ممکن است در رابطه عاطفی میان دو نفر، مشکل وجود داشته باشد؛ اما یکی از این دو نفر، اصلاً متوجه نشده که مشکلی وجود دارد.
همین که فرد، متوجه میشود که جایی از این رابطه میلنگد و همه چیز، خوب و مطلوب نیست، به مشکل در رابطه، توجه کرده است.
توجه به مشکل بسیار مهم است و اگر مشکل را نبینیم، به احتمال زیاد آن مشکل عمیقتر، گستردهتر و پیچیدهتر میشود و در آینده ما را با مشکلات بزرگتر و جدیتری روبرو خواهد کرد.
اما دیدن مشکل، کافی نیست. حالا باید مشکل را به مسئله تبدیل کرد. به این معنی که:
تبدیل مشکل به مسئله
ابتدا باید ببینیم که وضعیت فعلی چیست.
سپس مشخص کنیم که وضعیت مطلوب ما چیست و چه باید باشد.
در ادامه باید راهکارهایی برای تغییر وضعیت موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب جستجو کنیم و از میان آنها، مناسبترین راهکار را انتخاب کنیم (این مرحلهی آخر، همانچیزی است که به آن تصمیم گیری گفته میشود).
توجه داشته باشید که وقتی یک مشکل را بررسی میکنیم، ممکن است متوجه شویم که این مشکل، ترکیبی از چند مسئله است. بنابراین برای مواجهه با آن مشکل، باید چند مسئله را به موازات یکدیگر تعریف و بررسی کنیم.
نخستین آموختهی متخصصان، مسئلههای استاندارد است
کسی که در یک رشتهی تخصصی، مثلاً مدیریت منابع انسانی، بازاریابی یا دیجیتال مارکتینگ آموزش میبیند، تعدادی مسئلهی استاندارد را میآموزند. مثلاً یاد میگیرند که:
- اگر نظام ارزیابی عملکرد نداریم و میخواهیم داشته باشیم، چه کارهایی باید انجام دهیم؟
- اگر مشتریان را بخشبندی نکردهایم و باید بخش بندی مشتریان انجام شود، فرایند مناسب برای این کار چیست؟
- اگر میدانیم وضعیت یک مقالهی ما در صفحهی نتایج موتورهای جستجو مطلوب نیست، چگونه از تکنیک های سئو برای بهبود وضعیت موجود استفاده کنیم؟
اما در دنیای واقعی، ما با مشکلات مواجه میشویم. مشکلاتی که پیچیدهتر و مبهمتر و چندوجهیتر از مسئلههای سادهای هستند که آموختهایم:
- ما در فروش محصولاتمان مشکل داریم.
- همکاران ما انگیزه ندارند.
- سایت ما موفق نبوده است.
- این رابطه، آن رابطهای که باید میشد، نشد.
همهی اینها از جنس مشکل هستند و تبدیل آنها به مسئله ساده نیست. خصوصاً اگر ما مراقب پیشفرضها و سوگیریهای ذهنی خود نباشیم.
انتظار ما از درس مهارت حل مسئله چه باید باشد؟
هیچگاه در درس مهارت حل مسئله، مسئلههای استاندارد آموزش داده نمیشوند.
در واقع فرض بر این است که هر فردی در حوزهی تخصصی خود، مسائل استاندارد را میشناسد و راه حل آنها را میداند. در زندگی شخصی و محیط اجتماعی هم، هر یک از ما مسئلههای مختلفی را آموختهایم و روشهای حل آنها را نیز به تجربه فراگرفتهایم.
اما درس مهارت حل مسئله میخواهد (و باید بکوشد) به ما کمک کند که بتوانیم از دانستههای خود در زمینهی حل مسئلههای استاندارد، برای رویارویی با مشکلات (که ترکیبی مبهم و پیچیده از مسائل و به عبارتی، یک مسئلهی غیراستاندارد محسوب میشوند) استفاده کنیم.
برای درک بهتر فرق مشکل و مسئله چه مثالی را میتوانیم به خاطر بسپاریم؟
یکی از بهترین مثالها، بخش Troubleshooting (رفع عیب و مشکلات) در دفترچهی راهنمای بسیاری از وسایل و تجهیزات است. این بخش به رفع مشکلات (Trouble) اختصاص دارد. به همین علت، اگر دقت کرده باشید، Troubleshooting معمولاً در قالب فهرستی از مسائل تنظیم میشود.
در موارد بسیاری، مشکل شما با مراجعه به بخش Troubleshooting حل نمیشود. بلکه صرفاً متوجه مسئلهی اصلی خود میشوید. مثلاً نوشته شده که اگر دستگاه روشن نمیشود و پریز در برق است و دکمهی منبع تغذیه را هم زدهاید، علت این وضعیت، احتمالاً آسیب دیدن منبع تغذیه است و برای رفع این مسئله، به تعمیرگاه مراجعه کنید.
مشکل مبهم روشن نشدن دستگاه، اکنون به مسئلهی شفاف منبع تغذیه تبدیل شده است.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای تصمیم گیری و حل مسئله برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. با فعال کردن اشتراک ویژه به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
بررسیهای ما نشان داده که دوستان متممی علاقهمند به تصمیم گیری و حل مسئله از درسهای زیر هم استقبال میکنند:
دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
مرور تجربهها و مشارکت در بحث
آیا شما هم تا کنون با کسانی که متخصص مسائل استاندارد هستند، اما در حل مشکلات ناتوانند، روبرو شدهاید؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت حل مسئله به شما پیشنهاد میکند:
سرمایه گذاری روی کریپتو و بیت کوین و خطرات آن
اگر باور ندارید که بازارها باید سروسامان بگیرند و یکی دو سال است که در کریپتو سرمایه گذاری کرده اید، به زودی به این نتیجه خواهید رسید.با اینکه مطبوعات مالی همواره مملو از سوابق معاملات کلاهبردارانه و پرخطر بوده اند اما بسیاری از شیوه های کلاهبرداریهای قدیمی از سیستم اصلی خارج شدهاند. با این حال این ترفند همچنان زنده و در حوزه کریپتو به خوبی کار می کنند. وقتی طرح های مشکوکی دیدید باید مسیر را تعیین کنید. شاید همه چیز شبیه اردک به نظر برسد، مانند اردک راه برود و یا صدایش مثل اردک باشد اما خیلی بعید است که یک قو باشد. مطمئنا سرمایه گذاری روی کریپتو و بیت کوین مانند همه سرمایه گذاری های دیگر دارای خطراتی است که در این مقاله به سه تله خطرناک در کار با ارزهای دیجیتال خواهیم پرداخت.
اولین کلاهبرداری کلاسیک این است: طرح پونزی
شارل پونزی یک کلاهبردار ایتالیایی بود. حقه اش خیلی ساده است. به سرمایه گذاران قول سود میدهد و سپس با پول سرمایهگذاری شده فرار میکند. این مبارزه اساسی با افرادی مانند برنی مادوف که تنها چند سال پیش میلیاردها دلار ضرر و زیان برای سرمایه گذاران به بار آورده بودند و کلاهبرداران کمتری سالانه به خاطر کلاهبرداری به سبک پونزی در مقیاس کوچک روانه زندان می شوند. اگر دیدید که یک پروژه کریپتو بازدهی سالانه ده درصد یا بیشتر دارد، چه برسد به ده درصد در ماه، شک نکنید که یک کلاهبرداری پونزی است. یک پونزی با پرداخت سرمایه سرمایه گذاران جدید به سرمایه گذاران قدیمی کار میکند و به یک گروه در حال رشد از سرمایه گذاران نیاز دارد تا همچنان در حال چرخش باقی بمانند. سود آنها مستقیماً از کیف پول آخرین افرادی که از آنها کلاهبرداری شده، تامین می شود.به محض اینکه این طرح از پول جدید خارج میشود،هرچند اغلب وقتی مجرم پشت این طرح احساس میکند که شبکه به آنها نزدیک شده و تصمیم میگیرد ناپدید شود. اگر این طرح سرمایه گذاران قدیمی را به یافتن سرمایه گذاران جدید تشویق کند، این یک علامت خطر دیگر است و محک زدن آن کار بسیار ساده ای است. اگر این طرح بازده یا سود قابل توجهی بالاتر از آنچه که می توانید در خیابان اصلی از یک مارک معتبر کسب کنید، ارائه می دهد، این یک کلاهبرداری است و به احتمال زیاد کلاهبرداری یک طرح اساسی پونزی خواهد بود. بنابراین چه باید کرد: در طرحهای کریپتو که نوید سود بالا را میدهند سرمایهگذاری نکنید.
کلاهبرداری در کریپتو و بیت کوین
این یک آفت در حوزه کریپتو بوده است، خصوصاً در میان صرافی های کوچک، اما در حوزه سکه بسیار زیاد شده است. سادهترین شکل آن ترویج یک طرح یا سرمایه گذاری با استفاده از ارز رمزپایه یا همان کریپتو و گرفتن پول و اجرا است. آنها سکهها را در جای دیگری به فروش می رسانند و به مشتریان القای می کنند که سکه ها مبادله می شوند اما در واقع فقط سیستم حسابداری صرافی را بازی میکنند. در واقع موجودی ها در کیف پول های مبادله ای که از بین رفته اند و دیگر سکه ای در کار نیست. زمانی که درخواستهای سپرده برای برداشت پول بیش از حد به محدوده کیف پول خالی آنها نزدیک میشود، فروشگاه ها را تعطیل میکنند. کیف پول مبادله ممکن است هک شده باشد، یا بخاطر یک ایراد کامپیوتری تخلیه شده باشد یا سکهها را بفروشند تا دستمزدها را پرداخت کنند، اما نتیجه این است که، رمزنگاری از بین رفته و مبادله بهم ریخته است. صفحه خطا سریع بالا می آید و با شما و رمزنگاری تان خداحافظی میکند. نکته جدید درباره این مدل ابتدایی این است که مشتری خود را از میان سایر مشتریان تشخیص دهید، از ارائه نتیجه مشتریان خود به مشتریان بزرگتر خودداری کنید و به این امید نباشید که کلاهبرداری از راه دور توسط دانش مشتری و سایر موارد غلط اشتباه آن استتار خواهد شد.
حالا چه باید کرد؟ موجودی های بزرگ رمزنگاری را در صرافی ها نگه ندارید. سکههای خود را به طور مرتب بیرون بیاورید و در کیف پول خود بگذارید. هر صرافی را که پرداخت سریع ندارد و یا نمی توان با آن ارتباط برقرار کرد، منتفی کنید. اساساً هرگز به هیچ صرافی اعتماد نکنید چون آنها مانند بانکها هستند. مهم نیست که . چقدر معتبر، منظم، سرمایه دار، صاحب دفاتر بزرگ واجرایی هستند سالانه چندین بانک ورشکست میشود. صرافی ها اساساً همان بانک هستند زیرا آنها تنها با تعدادی سکههایی کار میکنند و تجارت واقع حول این زنجیره بسته حرکت میکند. زمانی که از بیت کوین برای لایت کوین استفاده میکنید، تنها کاری که انجام می شود این است که یک سیستم حسابداری میگوید که آن زمان چند سکه داشتید و حالا چندتا دارید. حتی اگر سکهها وجود داشته باشند عمدتاً در کیف سرد نگهداری میشوند و هیچ ارتباط واقعی با سیستم حسابداری ندارند.
زمانی که میخواهید بیت کوین یا کریپتو رمزنگاری شده خود را بیرون بکشید، آن عملیات به احتمال زیاد با عملکرد مبادله ای بی ارتباط است و حساب جدیدی که بیت کوین ها را از آن خارج کرده اید مانده پایینی خواهند داشت. صرافی ها مانند کازینوها هستند، به آن طرف پول می دهید و ژتون دریافت می کنید، با ژتون بازی میکنید، هرچقدر ژتون برایتان ماند آن را به طرف مقابل می دهید و پول می گیرید. این بی ارتباطی بین سکههای واقعی و اعدادی که هنگام مبادله با آنها بازی میکنید، منجر به توانایی تبادل ارز مانند روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در آمریکا به ازای هر صد دلاری که مشتریان در بانک می گذارد ، بانک باید بیست دلار ذخیره قانونی داشته باشد، برای مثال، انگار پول نقد صرافی میتواند سکه ها را به بینهایت برساند و فقط هنگام چرخش رمزنگاری دچار مشکل شود و هنگام تجمیع مورد هدف قرار گیرد. وقتی کریپتو در حال سقوط است، معاملهای که میزان زیادی سکه در موقعیت خوبی باشد به محض رشد بازار رشد به فنا می روند. بنابراین مراقب افزایش قیمتهای رمزنگاری و کاهش پرداخت صرافی ها باشید. اگر چنین چیزی دیدید، پا به فرار بگذارید. به حرکت در آوردن سکهها را ادامه دهید تا بتوانید صرافی را با مشکل روبرو کنید، چون وقتی آنها به دردسر بیفتند، بصورت مخفیانه شروع به رسیدگی به امور خواهند کرد.
متوقف شدن حرکت
الان وسط شب است و شما خواب هستید. به نظر میرسد که بیت کوین در عرض دو دقیقه دو هزار دلار کاهش یافته و این باعث توقف حرکت شده و شما یک معامله هزار دلاری را از دست دادهاید اما بعد از آن بازار خیلی صعود می کند. لعنتی !! این یک توقف است و می تواند هر پانزده دقیقه یک بار پیش بیاید. این می تواند از صرافی باشد که می داند توقف های شما کجاست، می تواند با حرکات جعلی قیمت را خراب کند و سود را جبران کند.میتواند این کار را با فروش سکههای واقعی انجام دهد با این آگاهی که در توقفها پول بیشتری بدست خواهد آورد تا اینکه فروش سکههای کافی را از دست بدهد تا قیمت را در یک دقیقه پایین بیاورد و سپس مجبور شود آنها را دوباره بخرد. نکته خوب درباره توقف فروش این است که شما سکههای خود را از پس میگیریداین یک مجوز برای تولید پول است و در میان کارگزاران هیچکس تاکنون نتوانسته در برابر این وسوسه مقاومت کند. صاحبان سکه های زیاد و قدرت ندان تمام سکه های خود را در یک دقیقه وارد بازار نمیکنند. تاجران نیز بازی توقف در حرکت را انجام میدهند اما به طور کلی این دفتر مرکزی است که بیشتر بازی میکند زیرا آنها اطلاعات کافی برای انجام به موقع این کار را دارند. غیر قانونی بودن این مساله حتی در سهام و کالاها نیز متوقف نمیشود، اما این روزها این تهدید کمتر از گذشته است اما در بیت کوین به نظر به وفور دیده می شود.
یک تاجر باید چه کار کند؟
ضررهای متوقف شده را در سیستم ثبت نکنید.
آنقدر سنگین نشوید که نتوانید حرکت کنید.
حتی اهرم مرگ بدون توقف پیش می رود. با مشاهده سکوی توقف، دارو ندارتان را از دست خواهید داد. بهتر است بدون اهرم و بدون توقف معامله کنید. فراموش نکنید اهرم اغوا کننده است و تازه کارها طبق معمول به سمت شعله های آن کشیده میشوند. سیستم ها هیچ اهرمی را ارائه نمی دهند و متوقف می شوند زیرا به نفع شماست، دلیل این امر این است که همه چیز در اختیار آنها می باشد و بیانگر این است که تجارت یک محیط اشتراکی دلسوزانه اتفاق نمی افتد. اگر میخواهید با توقف ها سر و کار داشته باشید، آن ها را ذهنی انجام دهید، اگر میخواهید از اهرم استفاده کنید، مطمئن شوید که سر اهرم پایین است و اگر بالا بود، بدانید که باید در هر لحظه همه چیز را کنترل کنید.
بهترین کار این است که بخرید و نگه دارید، بخرید و بفروشید. اما متاسفانه هیچ کس نمیخواهد این کار را انجام دهد .به خاطر همین است که همیشه تاجران ثروتمند قدیمی کمی وجود دارند. زمانی که شما این کتاب را خواندهاید، هاوینگ یعنی تقسیم بیت کوین اتفاق خواهد افتاد. در آن روز نگه دارندگان بیت کوین ها به جلو و بالا پیش خواهند رفت.
دیدگاه شما