ریسک مالی و انواع آن
برای هر فردی که میخواهد سرمایه خود را وارد بازار سرمایه و بازار بورس کند، توجه به برخی از فاکتورهای پیشرو از اهمیت بالایی برخوردار است. ترس از دست دادن سرمایه و کاهش ارزش دارایی یکی از دغدغههای مهم برای کسانی است که قصد ورود به بازارهای مالی را دارند. به همین خاطر توجه به کاهش ریسک مالی و خطراتی که ممکن است اصل سرمایه را تهدید کند، همواره مورد توجه بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران بوده است. در این مقاله میخواهیم به بررسی و تعریف ریسک مالی بپردازیم و انواع آن را شرح دهیم و در ادامه مطالبی که به آنها اشاره خواهیم کرد:
انواع ریسک مالی
ریسک و بازده در مدیریت مالی
روشهای کاهش ریسک مالی
مزایا و معایب Financial Risk
مدیریت ریسک مالی
ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟
ریسک مالی که به زبان انگلیسی Financial Risk تعریف میشود، به معنی خطر از دست دادن دارایی و کاهش ارزش دارایی در سرمایهگذاری مالی میباشد. در هر حال با ورود پول به بازار سرمایه، احتمال از دست رفتن بخشی از آن همواره وجود دارد. هر کسی که در بازارهای مالی سرمایهگذاری میکند، این احتمالات و خطرات را مورد بررسی قرار میدهد. بنابراین ریسک مالی میتواند به خطر از دست رفتن پول و سرمایه و نیز احتمال از دست دادن سرمایه و دارایی تعریف شود. در واقع هیچ کس دوست ندارد در بازار سرمایه ضرر کند اما این احتمال را همیشه به عنوان ریسک باید پذیرفت و در نظر گرفت.
در بازار بورس، ریسک مالی رابطه مستقیمی با بدهی شرکتها دارد و هر چقدر شرکتی از بدهیها و وامهای بیشتری برخوردار باشد، ریسک مالی بیشتری خواهد داشت.
انواع ریسک مالی
دستهبندی ریسک مالی بر اساس نوع سرمایهگذاری و نوع بازار مالی آن میتواند انواع مختلفی داشته باشد. در این قسمت سعی میکنیم تا این تقسیم بندی ها را شرح دهیم.
ریسک سرمایه گذاری
ذات بازار سرمایه همواره با ریسک همراه بوده است. هر معاملهای برای سرمایهگذاری، با خود خطر کاهش ارزش سرمایه و از دست دادن بخشی از دارایی را به همراه دارد. این نوع ریسک همانطور که از نام آن پیدا است به ریسکهایی که برای سرمایهگذاری در حوزههای مختلف صورت میگیرد، تعلق پیدا میکند.
این ریسک بیشتر در بازارهایی مثل بورس، دلار، طلا مربوط میشود که روزانه با نوسانات مختلفی مواجه میشوند و ریسک مالی آنها نسبت به دیگر بازارها بالاتر است.
ریسک بازار
این ریسک مربوط به نوسانات بازار میباشد و ریسک بازار میتواند مستقیم با نوسانات قیمتی همراه باشد به طوریکه با تغییرات قیمتی، قیمت سهم یا قیمت ارز دچار تغییر شود. همچنین میتواند به شکل غیر مستقیم با ریسک همراه شود به شکلی که فعل و انفعالات فرعی، سهم یا دارایی را دچار تزلزل و کاهش قیمتی کند.
ریسک نقدینگی
این ریسک، مربوط به نقد شدن سرمایه یا سهام مربوطه میباشد. وقتی شما در بازاری سرمایهگذاری میکنید، هر چقدر بتوانید به راحتی آن دارایی را به پول نقد تبدیل کنید، ریسک نقدینگی پایینتری را تجربه کردهاید. اینکه شما بتوانید سهم یا دارایی خود را با قیمت مناسب بفروشید و تبدیل به پول نقد کنید، مستقیماً به ریسک نقدینگی ارتباط خواهد داشت. برای مثال وقتی میخواهید سهام پالایشگاه نفت بندرعباس را خریداری کنید، ممکن است نوسانات آن روز بالا باشد و شما در قیمت دلخواه نتوانید سهم را خریداری کنید. همچنین زمانیکه به پول نقد آن سهم احتیاج دارید نتوانید به راحتی در قیمت مناسبی به فروش برسانید.
ریسک اعتبار
در این ریسک، میزان اعتبار پولی که شخص برای سرمایهگذاری از شخص دیگر یا نهاد دیگری قرض گرفته، مورد توجه قرار میگیرد. به عنوان مثال ممکن است فرد سرمایهگذار برای خرید سهام، از کارگزاری خود، مقداری اعتبار مالی تقاضا کند و پس از خریداری، قیمت سهم دچار افت و ضرر شود. در این حالت ریسک اعتبار به وجود خواهد آمد چرا که در آینده نزدیک باید این اعتبار را به کارگزاری پس بدهد. همینطور این ریسک میتواند مانند قرض گرفتن یا وام گرفتن در نظر گرفته شود.
ریسک عملیاتی
این ریسک مربوط به عدم کنترل و مدیریت مالی، اتفاقات غیر ارادی مثل کلاهبرداری میشود. ممکن است درست نبودن استراتژی سرمایهگذاری و سوء مدیریت در دسته ریسک عملیاتی قرار بگیرند.
ریسک و بازده در مدیریت مالی
این نکته همیشه مورد توجه سرمایهگذاران بازار قرار میگیرد که چه میزان ریسکی با چه میزان بازدهی برای سرمایهگذاری خود متحمل شدهاند. در نظر گرفتن نسبت ریسک به بازدهی از مهمترین پارامترهایی است که هر معاملهگری در بازار باید به آن اشراف داشته باشد، چرا که بسیار مهم است که شما برای رسیدن به بازدهی تا چه اندازه ریسک کردهاید. طبیعتاً هر چقدر با ریسک کمتری به بازدهی بیشتری برسید، نوع سرمایهگذاری و نوع معامله شما مناسب بوده است. بسیاری از تحلیلگران و معاملهگران بازار بورس، ابتدا میزان ریسکپذیری و شرایط سهم را به لحاظ موقعیت تکنیکالی یا شرایط سودآوری و بنیادی شرکت بررسی میکنند تا به این نتیجه برسند که آیا این میزان ریسک نسبت به انتظاری که از بازدهی و سود وجود دارد، منطقی به نظر میرسد یا نه. به همین نحو در دیگر بازارهای مالی این مدیریت مالی، مهم و تأثیرگذار به نظر میرسد که توجه به آن میتواند شما را به سمت سرمایهگذاری پر بازده و موفق سوق دهد.
روشهای کاهش ریسک مالی
همه معاملهگران و سرمایهگذاران در انواع بازارهای مالی توجه اصلی خود را روی کاهش ریسک مالی برای سرمایهگذاری میگذارند تا از دارایی و سرمایه خود، بهینه استفاده کرده باشند.
اما چه روشهایی را میتوان نام برد تا سرمایهگذاران، ریسک مالی خود را کاهش دهند؟
تجزیه و تحلیل شرایط
بسیاری از بازارهای مالی رابطه مستقیمی با شرایط اقتصادی، رکود و تورم، شرایط سیاسی و اجتماعی دارند. به همین خاطر قبل از ورود به سرمایهگذاری در حوزههای مختلف، بهتر است نسبت به شرایط موجود، اقدام کرد. هر چقدر در شرایط با ثبات اقتصادی، بتوانید اقدام به سرمایه گذاری کنید، ریسک مالی خود را تا حد زیادی کاهش دادهاید. بنابراین باید نسبت به شرایط، جوانب کلی را سنجید.
آموزش انواع تحلیل های بازار
بسیاری از کسانی که در بازارهای مالی مثل بازار بورس، به سود مناسبی دست پیدا میکنند، به انواع تحلیلهای بازار مثل تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی تا حد زیادی اشراف دارند و یا آموزش دیدهاند. به همین علت، طی مراحل آموزشی و تحلیلی در مراکز معتبر یا مطالعه کتب مختلف در این حوزه، میتواند باعث کاهش ریسک مالی شود.
مشورت از افراد آگاه و نهادهای مربوطه
اگر سابقه فعالیت در بازارهای مالی را ندارید یا از ریسک و احتمالات آن مطلع نیستید، بهتر است پیش از اقدام به سرمایهگذاری، از خبرگان این حوزه یا نهادهایی که میتوانند مشاورههای مخصوص و مؤثری بدهند، مشورت بگیرید تا بدون آگاهی به بازارهای مالی ورود پیدا نکنید.
حریص بودن را کنار بگذارید
در بازارهای مالی هر چقدر حرص و طمع خود را کمتر کنید و به سود تا حد مشخصی قانع باشید، میتوانید ریسک مالی خود را کمتر کنید چرا که حریص بودن بیش از اندازه ممکن است شما را در ورطه سرمایهگذاری ریسکپذیر گرفتار کند.
داراییهای خود را در بازارهای مختلف تقسیم کنید
اگر تمام دارایی و سرمایه خود را فقط در یک بازار سرمایهگذاری کنید، ریسک مالی خود را تا حد زیادی افزایش دادهاید. اما اگر سرمایه خود را در صنایع و بازارهای دیگری پخش کنید، احتمال کاهش دارایی یا از دست دادن بخشی از سرمایه را کمتر و کمتر کردهاید.
مزایا و معایب ریسک مالی
ریسک مالی به خودی خود امر منفی تلقی نمیشود و بسیاری از سرمایهگذاران در مواقع مناسب، ریسکپذیری خود را افزایش دادهاند و توانستند سود قابل توجهی نیز کسب کنند. ریسک مالی میتواند جنبه مثبت و منفی داشته باشد که در این قسمت به آنها میپردازیم:
مزایای ریسک مالی
- توجه به افزایش آگاهی از شرایط برای تصمیمگیری مناسب
- استفاده از ابزارهای تحلیل برای سرمایه گذاری ایدهآل
- در نظر گرفتن نسبت ریسکپذیری به بازدهی سرمایه گذاری
معایب ریسک مالی
- ممکن است از کنترل خارج شود و اتفاقات غیر قابل پیشبینی با آن همراه باشد.
- پایین آوردن ریسک در شرایط مختلف دشوار است.
- احتمال تاثیرپذیری از بازارهای دیگر وجود دارد.
مدیریت ریسک مالی
مدیریت ریسک مالی به فرآیندی گفته میشود که شما به عنوان سرمایهگذار، تمامی جوانب و شرایط موجود را برای سرمایهگذاری یا راه اندازی کسب و کار میسنجید تا بتوانید احتمال از دست دادن سرمایه و دارایی خود را به حداقل برسانید. در مدیریت ریسک مالی، تجزیه و تحلیل نسبت میزان ریسکپذیری به بازدهی مورد انتظار، اهمیت ویژهای پیدا میکند. داشتن استراتژی مناسب برای سرمایهگذاری و بررسی روشها و مدلها از مهمترین فاکتورها برای مدیریت ریسک مالی است.
جمعبندی
ریسک مالی از مفاهیم مهم و مؤثر در بازار سرمایه به شمار میرود که در نظر گرفتن آن و آگاهی از آن میتواند شما را به سمت سرمایهگذاری مناسب سوق دهد. کاهش ریسک مالی، دغدغه ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران بازار است که در این مقاله ابتدا به تعریف ریسک مالی و سپس به راهکارهایی برای کاهش ریسک مالی پرداختیم. در این خصوص، افزایش آگاهی و آموزشهای لازم، میتواند تا حد زیادی در کاهش ریسک مالی تاثیرگذار باشد. به همین علت کارگزاری اقتصاد بیدار با بهرهمندی از مشاوران بازار سرمایه، آموزش بورس و. آماده خدمتگذاری به سرمایهگذاران و معاملهگران عزیز میباشد.
ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن
ترجمه این مقاله با کیفیت عالی آماده خرید اینترنتی میباشد. بلافاصله پس از خرید، دکمه دانلود ظاهر خواهد شد. ترجمه به ایمیل شما نیز ارسال خواهد گردید.
2-1- رابطه متقابل بین ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری
2-2- تأثیر ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری بر ثبات بانک
3. مدلسازی اقتصادسنجي و دادهها
3-1- مدلسازی اقتصادسنجي
3-2- منابع دادهها و آمار توصیفی
4-1- رابطه بین ریسک اعتباری و ريسك نقدینگی
4-2- تأثیر ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری بر ثبات بانک: روش GMM
5. نتیجهگیری و رويههاي مفهومي
The global financial crisis has induced a series of failures of most conventional banks. This study investigates the main sources of banking fragility. We use a sample of 49 banks operating in the MENA region over the period 2006e2013 to analyze the relationship between credit risk and liquidity risk and its impact on bank stability. Our results show that credit risk and liquidity risk do not have an economically meaningful reciprocal contemporaneous or time-lagged relationship. However, both risks separately influence bank stability and their interaction contributes to bank instability. These findings provide bank managers with more understanding of bank risk and serve as an underpinning for recent regulatory efforts aimed at strengthening the joint risk management of liquidity and credit risks.
The recent financial crisis has led to bank failures that have had a negative impact on the real economy. Therefore, a particular attention to the consequences of financial instability on the economy has been established (Agnello & Sousa, 2012). Furthermore, in an environment characterized by market imperfections, it is imperative to protect the depositors against bank failures (Dewatripont & Tirole, 1994). Consequently, the banking system needs to identify the ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن sources of banking fragility. On the other hand, banks are exposed to several financial risks. According to Cecchetti and Schoenholtz (2011), these financial risks include the chance that depositors will suddenly withdraw their deposits (liquidity risk), borrowers will not repay their loans on time (credit risk), interest rates will change (interest rate risk), the bank's computer systems will fail or their buildings will burn down (operational risk). Nevertheless, among these risks, credit and liquidity risks are not only the most important risks that banks face, but they are also directly linked to what banks do and why banks fail.
5. Conclusion and policy implications
Liquidity and credit risks are the two most important factors for banking survival. This paper studies the effect of liquidity risk and credit risk on banking stability using a panel dataset of 49 banks operating in the MENA countries over the period 2006e2013. Moreover, we found that credit risk and liquidity risk do not have an economically meaningful reciprocal contemporaneous or time-lagged relationship, besides, each risk category has a significant impact on banking stability. We also documented that the interaction of the two risk categories has a significant impact on banking stability. Therefore, the estimation results showed the importance of credit and liquidity risks in understanding banking stability in the MENA region.
بحران مالی جهانی موجب ایجاد شکستهای بیشتر بانکهای متداول ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن شده است. این مطالعه به بررسی منابع اصلی شکنندگی بانکداری میپردازد. ما از یک نمونه با 49 بانک فعال در منطقه منا در طول سالهای 2006 تا 2013 استفاده میکنیم تا رابطه بین ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی و تأثیر آن بر ثبات بانکی را بررسی کنیم. نتایج ما نشان میدهد که ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی به طور همزمان و يا با فاصله زماني داراي رابطه متقابل و از لحاظ اقتصادی معنیدار نيستند. با این حال، هر دو ريسك به طور جداگانه بر ثبات بانک تاثیر میگذارند و تعامل آنها موجب بیثباتی بانک میشود.این یافتهها مدیران بانک را بیشتر با ریسک بانکها آشنا كرده و به عنوان پایهای برای تلاشهای نظارتی ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن اخیر که با هدف تقویت مدیریت ریسک مشترک خطرات نقدینگی و اعتباری است، به کار میرود.
بحران مالی اخیر منجر به شکستهای بانکی شده است که تاثیر منفی بر اقتصاد واقعی داشته است. بنابراین، توجه ویژهای به پیامدهای بیثباتی مالی در اقتصاد ایجاد شده است (آگنلو و سوسا ، 2012). علاوه بر این، در محیطی با نقص بازار، حفظ سپردهگذاران از شكست بانکها ضروری است (دواتريپنت و تيرول ، 1994). در نتیجه، سیستم بانکداری باید منابع شکنندگی بانکی را شناسایی کند. از سوی دیگر، بانک ها در معرض خطرات مالی بسياري هستند.طبق گفته سچتي و شونهولتز (2011)، این خطرات مالی عبارتند ازاحتمال اين كه سپردهگذاران به طور ناگهانی سپردههای خود را برداشت كنند (ريسك نقدينگی)، وامگیرندگان وامهای خود را به موقع بازپرداخت نكنند (ريسك اعتباری)، نرخ بهره تغییر کند (ریسک نرخ بهره)، سیستمهای کامپیوتری بانک دچار نقص شوند يا ساختمانهایشان دچار آتشسوزي شوند (ریسک عملیاتی). با این وجود، در میان این خطرات، خطرات اعتباری و نقدینگی نه تنها مهمترین خطراتی هستند که بانکها با آن روبرو ميشوند، بلکه به طور مستقیم با فعاليت بانکها و دلیل شكست بانکها در ارتباط هستند.
5. نتیجهگیری و رويههاي مفهومي
خطرات نقدينگی و اعتباري دو عامل مهم برای بقاي بانکداری هستند. این مقاله تأثیر ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری بر روي ثبات بانکی را با استفاده از مجموعه دادههای پانل 49 بانکفعال در کشورهای منطقه منا در طول سالهای 2006 تا 2013 بررسی میکند. علاوه بر این، ما دریافتیم که ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی رابطه معکوس معنادار اقتصادی همزمان یا با تاخير ندارند، علاوه بر این، هر دسته ریسک تاثیر قابل توجهی بر ثبات بانکی دارد.ما همچنین دريافتيم که تعامل دو دسته ریسک تأثیر قابل توجهی بر ثبات بانکداری دارد. بنابراین، برآورد نتایج نشان دهنده اهمیت خطرات اعتباری و نقدینگی در درک پایداری بانکی در منطقه منا است.
کنترل ریسک نقدینگی در بانک ها
بانک مرکزی با ابلاغ یک دستورالعمل، بر ضرورت مدیریت ریسک نقدینگی موسسات اعتباری مطابق با آخرین استانداردهای بین المللی تاکید کرد.
به گزارش پایگاه خبری بانک مسکن، بانک مرکزی در آخرین ابلاغیه خود به شبکه بانکی، ایجاد واحدی مجزا برای مدیریت ریسک نقدینگی را الزامی کرد. واحدی که باید به طور مستمر ریسک نقدینگی بانک یا موسسه اعتباری را رصد کند. با اجرای دستورالعمل جدید، بانکها در مقابل شوکهای مالی مقاومتر خواهند شد و در مواقع بحران از قدرت نقدینگی بیشتری برخوردار خواهند بود. ساز و کارهای پیش بینی شده در این دستورالعمل قابلیت کنترل شوکهای مالی در بازار پول را افزایش میدهد. با این اوصاف، سرایت شوکها به خارج از این دایره و مبتلا کردن دیگر بخشهای اقتصاد به حداقل خواهد رسید. دستورالعمل «حداقل الزامات مدیریت ریسک نقدینگی مؤسسات اعتباری» به تصویب شورای پول و اعتبار رسیده و اجرای آن از سال بعد الزامی است .
این دستورالعمل با هدف مدیریت «ریسک نقدینگی» تهیه شده است. ریسک نقدینگی، احتمالی است که در آن موسسه اعتباری، در تامین داراییهای نقد برای پرداخت بدهیها و ایفای تعهدات به مشکل میخورد. در اینجا منظور از داراییهای نقد، وجه نقد و سایر داراییهایی است که به سرعت و با حداقل هزینه ممکن، قابل تبدیل به وجه نقد باشند؛ به این نوع داراییها، «دارایی نقد باکیفیت» گفته میشود. عدم مدیریت صحیح ریسک نقدینگی، میتواند بانک را وارد بحران کند، حتی توقف فعالیت بانک و ورشکستگی نیز دور از ذهن نیست. بانک مرکزی نیز با توجه به اهمیت موضوع، برای اولین بار اقدام به تعریف ساز و کاری معین برای پوشش ریسک نقدینگی کرده است. کنترل مستمر ریسک نقدینگی میتواند بانک را در شرایط بحرانی احتمالی، بیمه کند. تجارب جهانی حاکی از این است که برخی بانکها با وجود سرمایهکافی، به دلیل ضعف در مدیریت ریسک نقدینگی با مشکل مواجه شدند. در نتیجه مدیریت مجزا و متمرکز این موضوع، حیاتی است .
بانک مرکزی در دستورالعمل حاضر، آخرین ضوابط و استانداردهای بینالمللی را لحاظ کرده است. اسناد کمیته نظارت بانکی بال و اسناد مربوط به هیات خدمات مالی اسلامی در تهیه دستورالعمل مورد توجه بوده است. در سند بال ۳، دو استاندارد در خصوص کیفیت نقدینگی معرفی شده است. هدف غایی این دو استاندارد، افزایش توانایی شبکه بانکی در جذب شوکهای ناشی از تنشهای مالی و اقتصادی و کاهش ریسک سرایت بحران از بخش مالی به بخش واقعی اقتصاد است. استاندارد اول نسبت پوشش نقدینگی است که بهبود وضعیت نقدینگی موسسه اعتباری را در کوتاه مدت، هدف گرفته است. استاندارد دوم، نسبت تامین مالی پایدار خالص نام دارد. این نسبت به پایداری نسبتهای نقدینگی در بازه یکساله میپردازد. زمان لازم الاجرا شدن استاندارد دوم، به سال بعد میلادی موکول شده است؛ به همین علت بانک مرکزی در دستورالعمل فعلی استاندارد اول را در نظر گرفته است .
بانکها و موسسات اعتباری موظفند ۵ اقدام برای انجام کامل مدیریت ریسک نقدینگی انجام دهند . در گام اول باید یک راهبرد برای مدیریت ریسک نقدینگی خود تهیه کنند. بانکها در مرحله اول که تدوین راهبرد مدیریت ریسک نقدینگی است، باید روشهای اندازهگیری ریسک را مشخص کنند. پیش بینی سناریوهای مختلف نیز در همین مرحله انجام میشود. این مرحله باید هر سال حداکثر دو ماه پس از شروع دوره مالی به بانک مرکزی گزارش شود. پایش ریسک نقدینگی باید به صورت روزانه صورت گیرد. بانکها علاوه بر اینکه باید روشهای مناسبی برای اندازهگیری سطح نقدینگی پول رایج کشور داشته باشد، باید برای ارزهای مهم نیز این روال را رعایت کنند .
ایجاد ساختار سازمانی گام دوم در این فرآیند است. بانکها در قدم بعدی باید ساختار سازمانی لازم را برای تحقق هدف ایجاد کنند. در حقیقت بانکها برای مدیریت کارآمد ریسک، باید ساختار سازمانی مناسب آن را پیش بینی کنند. در این ساختار باید وظایف سیاستگذاری، اجرایی و نظارتی کاملا از یکدیگر مجزا شده باشند. برای این منظور «کمیته فرعی ریسک نقدینگی» زیرمجموعه «کمیته ریسک» تشکیل میشود که وظیفه سیاستگذاری ریسک نقدینگی را بر عهده میگیرد. واحد مدیریت ریسک نقدینگی در بانکها باید حداقل دارای ۶ عضو باشد؛ رئیس واحد اجرایی مدیریک ریسک، رئیس واحد خزانهداری، رئیس واحد امور مالی، رئیس واحد مرتبط با تجهیز منابع، رئیس واحد اعتبارات و رئیس واحد سرمایهگذاری. کمیته فرعی ریسک نقدینگی علاوه بر مدیریت و سیاستگذاری، وظیفه نظارت بر وضعیت نقدینگی در تمامی سطوح موسسه اعتباری را نیز دارد. جهت اجرای امور نیز «واحد اجرایی مدیریت ریسک نقدینگی» زیرمجموعه «واحد اجرایی مدیریت ریسک» ایجاد میشود. ارزیابی شاخصهای اندازهگیری ریسک نقدینگی و طراحی و اجرای آزمون بحران و تحلیل نتایج آن، دو نمونه از وظایفی است که این واحد جدید مسوول آن است .
قدم سوم بانکها، تدوین مقررات داخلی برای مدیریت ریسک نقدینگی است. این مقررات باید به تصویب هیات مدیره موسسه اعتباری برسد. ساختار سازمانی نیز در قالب این مقررات تعریف میشود. در این مقررات، رویههای اصلاحی در موارد تخطی از حدود مقرر نقدینگی نیز پیش بینی میشود. مقررات داخلی باید دارای یک ساز و کار کنترلی به منظور حصول اطمینان از عملکرد صحیح مدیریت ریسک نقدینگی باشند .
تنوع بخشی به منابع وجوه، نیز گام چهارم بانکها در مسیر ریسکزدایی نقدینگی، تنوع بخشی به منابع است. این هدف با مدیریت دسترسی به بازار صورت میگیرد. در دستورالعمل مورد بحث، راهکارهایی در این راستا ارائه شده است. در وهله اول بانکها باید به جذب و حفظ طیف وسیعی از انواع سپردهگذاران و سایر تامینکنندگان منابع مالی و ارزیابی رفتار آنها مبادرت کنند. بانکها باید میزان قابلیت اتکا به هر یک از منابع خود را بررسی و از اطمینان بیش از اندازه به یک منبع خودداری کنند. شبکه بانکی کشور باید میزان سهولت دسترسی به بازار را متناسب با ترکیب منابع خود در نظر گیرد؛ با این کار بانک مطمئن خواهد بود که میتواند منابع خود را به موقع به فروش برساند. نوسانات فصلی بازار نیز باید در محاسبه جریانهای ورودی و خروجی وجوه نقد در نظر گرفته شوند .
در نهایت، پنجمین مرحله نیز ایجاد یک سامانه اطلاعاتی برای مدیریت ریسک نقدینگی است. سامانه اطلاعاتی با این هدف ایجاد میشود که پایش اطلاعات با سهولت و شفافیت بیشتر انجام گیرد. با استفاده از سامانه اطلاعاتی مقایسه وضعیت نقدینگی محقق شده با سناریوی مربوطه نیز به سهولت صورت میگیرد .
ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی (risk liquidity) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
در ابتدا لازم است بدانید که نقدیندگی یا نقدشوندگی یعنی قابلیت تبدیل شدن به پول نقد در کمترین زمان. متعاقباً ریسک نقدشوندگی نیز ریسکی است در مورد فروش و نقد کردن یک سهم وجود دارد. هر چه این ریسک برای یک سهام کمتر باشد ما می ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن توانیم آن سهام را راحت تر به پول نقد «مطابق با قیمت دلخواهمان» تبدیل کنیم.
ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی (risk liquidity) چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی ( risk liquidity )
دنیای بورس هر روز در حال بزرگتر شدن است، طبیعتاً این بزرگ شدن موجب رونق بازار و استقبال بیشتر از آن می شود. طبیعیست ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن که در این بازار بزرگ موفقیت توسط افرادی کسب می شود که آشنایی بیشتری با جزئیات این بازار دارند. در این مطلب قصد داریم تا شما را با ریسک نقدینگی آشنا کنیم که یکی از مفاهیم کاربردی در بورس است و بسیاری از فعالان و معامله گران توجهی به آن نمی کنند، اما دانستن آن کمک زیادی به موفقیت شما در بورس می کند. پس با ما باشید تا در ادامه ی این مطلب شما را بیشتر با ریسک نقدینگی آشنا کنیم .
ریسک نقدشوندگی در چه مواقعی ظاهر می شود؟
برای شروع لازم است بدانید که نقدینگی اصطلاحی است که برای اشاره به چگونگی خرید یا فروش دارایی ها یا اوراق بهادار در بازار استفاده می شود. فاکتور نقدینگی یک دارایی اساساً توضیح می دهد که چقدر سریع می توان آن را به پول نقد تبدیل کرد. به طور کلی دو نوع نقدینگی در بازار وجود دارد که اولین مورد نقدینگی مربوط به بودجه و دومین مورد نقدینگی مربوط به بازار است .
نوسان نقدی در اثر فاکتور های مختلف موجب ایجاد مفهومی به نام ریسک نقدینگی می گردد. در واقع اگر شرایطی پیش بیاید که شما در آن نتوانید سهام خودتان را به ارزش واقعی خودش و در زمانی کوتاه بفروشید، ریسکی به نام ریسک نقدشوندگی را به جان خریده اید. این ریسک اشاره به این دارد که شما برای فروش سهم خودتان به قیمت واقعی اش چقدر زمان لازم دارید. اگر دارایی یا سهام شما برای فروش با قیمت مورد نظرتان به زمان بسیار زیادی احتیاج دارد، ریسک نقدشوندگی یا نقدینگی دارایی شما بالاست.
در طرف مقابل هم اگر شما بتوانید راحت و سریع سهام یا دارایی خودتان را به قیمت واقعی اش بفروشید، ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی سهام شما بسیار پایین خواهد بود .
افزایش این ریسک سهام را تحت تاثیر قرار می دهد چرا که سرمایه گذاران تلاش خواهند کرد تا هر چه سریعتر سهام خودشان را بفروشند. به همین میزان عرضه به شدت بالا می رود که این اتفاق موجب می شود تا شکاف قیمت خرید فروش به وجود بیاید. در این شرایط هر کسی قصد دارد تا به هر قیمتی که شده سهامش رو بفروشد، به همین دلیل قیمت سهام به شدت کاهش می یابد .
پس می توان اینگونه گفت که افزایش ریسک نقدشوندگی، افزایش عرضه و کاهش شدید قیمت ها را به دنبال دارد؛ در سمت مقابل کاهش ریسک نقدشوندگی موجب بالا رفتن تقاضا و متعاقباً بالا رفتن قیمت ها می شود .
توجه داشته باشید که شکاف قیمت خرید و فروش و زمان لازم برای فروش، فاکتورهای اساسی در میزان ریسک نقدشوندگی به حساب می آیند. (1)
انواع مختلف ریسک نقدشوندگی
ریسک نقدینگی در بودجه
این ریسک به عوامل مختلفی از جمله اندازه شرکت بستگی دارد، چرا که هرچقدر اندازه شرکت بزرگتر باشد، توان جبران بدهی ها نیز بیشتر خواهد شد و در نتیجه ریسک نقدینگی پایین خواهد آمد . (2)
ریسک نقدینگی در بازار
مسلماً در این شرایط آتش به مالتان خواهید زد! شما در این شرایط ملک خودتان را زیر ۱۰ هزار دلار خواهید فروخت، در شرایطی که ارزش واقعی آن ۱۰ هزار دلار است اما به سبب عجله شما برای فروش و کاهش تقاضا برای خرید، ریسک نقد شوندگی به وجود می آید و شما قادر نخواهید بود ملکتان را به قیمت واقعی خودش بفروشید. در نتیجه ی این اتفاقات شما برای فروش و نقد کردن دارایی خودتان دچار ضرر و زیان خواهید شد . (2)
دلایل و عوامل موثر بر ریسک نقدینگی
برای شروع لازم است بدانید که شکاف قیمت خرید و فروش وقتی اتفاق می افتد که یک سهام قیمتی درخواستی پایین تر و یا بالاتری نسبت به قیمت پیشنهادی فروشنده دارد. شکاف قیمت خرید و فروش در واقع اختلاف بین «بالاترین قیمت پیشنهادی یک خریدار برای پرداخت بابت یک سهم» و «پایین ترین قیمت پیشنهادی یک فروشنده برای یک سهم» است.
در این بین بدیهی است که خریدار به دنبال پرداخت قیمت پیشنهادی و خودش و فروشنده نیز به دنبال دریافت قیمت پیشنهادی خودش باشد. حال اگر شکاف قیمت خرید و فروش کم باشد و فاصله ی بین دو مولفه تعیین کننده میزان شکاف نزدیک باشد«یعنی قیمت پیشنهادی خریدار بالاتر از فروشنده باشد»، این برداشت برای فروشنده به وجود می آید که سهام در آینده ای نزدیک دچار افزایش قیمت خواهد شد و او برای سهم خودش مبلغ بالاتری را درخواست خواهد کرد که این موضوع نشانگر کاهش ریسک نقدینگی آن سهم است؛ یا به طور ساده می توان گفت که آن سهم توانایی بالایی برای تبدیل به پول نقد دارد . (3)
علاوه بر شکاف قیمت خرید و فروش، عمق بازار نیز یکی از فاکتورهای موثر بر ریسک نقدینگی است. در واقع عمق بازار به توانایی بازار برای جذب میزان غیر منتظره ای از فروش یا خروج یک سرمایه گذار از بازار سهامداری اشاره می کند. برای مثال وقتی یک سهامدار کوچک کمپانی اپل اقدام به فروش سهام می کند اتفاق خاصی برای قیمت آن سهم نمی افتد، اما در طرف مقابل وقتی که یک سرمایه دار بزرگ اقدام به فروش تمامی های خودش می کند روند عرضه و تقاضا را به هم می زند، طبیعتاً با این کار او میزان عرضه بالا می رود و این اتفاق موجب افزایش ریسک نقدینگی می گردد .
اندازه یک ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن شرکت مهم در میزان ریسک نقدینگی تأثیرگذار است، چرا که شرکت های بسیار بزرگ در اثر فروش بخشی از سهام شان کمتر تحت تاثیر قرار می گیرند.
البته باید این موضوع را در نظر داشته باشید که این قیمت ها موقتی خواهند بود و پس از مدتی به حالت عادی باز می گردند. در این بین باید آگاه باشید که به توانایی بازار در بازگشت از قیمت های موقت نادرست انعطاف پذیری می گویند. انعطاف پذیری نیز ارتباط تنگاتنگی با اندازه شرکت دارد.
افق زمانی فروشنده هم تاثیر بسیار زیادی روی جابجایی ریسک نقدینگی دارد، چرا که اگر فروشنده ای برای فروش سهام خودش از نظر زمانی عجله داشته باشد به طرز فزاینده ای خطر کاهش نقدینگی را افزایش می دهد، در حالی که اگر فروشنده یا فروشندگان یک سهم زمانی صبور باشند خطر کاهش نقدینگی آن ها را تهدید نمی کند . (4)
در کنار تمام معیارهایی که بیان کردیم، حجم معاملات نیز یکی از معیارهای پرکاربرد برای محاسبه ریسک نقدینگی است اما در حال حاضر این فاکتور یک شخص ناقص به حساب می آید به طور کلی می توان گفت که حجم بالای خرید یا فروش در یک تجارت لزوماً به معنی بالا یا پایین رفتن ریسک نقدینگی نیست .
نحوه محاسبه ریسک نقدینگی
در این مورد می توان به جرات گفت که محاسبه خطر نقدینگی یک هنر است. پس از محاسبه ی فاکتر VaR ، باید آن را در محاسبات و پیش بینی های خودمان قرار دهیم. برای این کار معمولاً از یک روش افزودنی VaR استفاده می شود. این فرآیندها Var یا داده های در خطر را بعد از در نظر گرفتن عوامل نقدینگی تنظیم می کنند . در اثر این فرآیند، پارامترهای مختلف ما اصلاح می شوند.
باید بدانید که گاهی اوقات این فرآیند، اصلاح پارامترهای مدل VaR مانند سطح اطمینان، میزان دوره والبته حساسیت ورودی ها را شامل می شود. از طرفی محققان نیز تمایل دارند تا رویکردهای مختلفی را در یک مدل اقتصادی امتحان کنند تا برایشان اطمینان حاصل شود که میزان ریسک نقدینگی با دقت اندازه گیری می شود . اما در این بین همه ی کارشناسان معتقدند که ریسک نقدینگی بیش از هر چیزی به شکاف قیمت بستگی دارد. (5)
تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام
جالب است بدانید که قبل از بحران مالی جهانی خطر نقدینگی از طرف بسیاری از سهامداران و معامله گران، فاکتوری با اهمیت به شمار نمی رفت. اما پس از بحران بزرگ مالی در جهان همه متوجه تاثیر فاکتور نقد شوندگی روی پروژه های مالی کوتاه مدت و سیستم های بانکی و سهام شدند و همین موضوع باعث شد تا بسیاری از اقتصاددان ها دست به اصلاح مدل های مالی بزنند؛ چرا که آن ها بعد از بحران بزرگ مالی جهان دریافتند که همه موسسات کوچک و بزرگ مالی و حتی دولت ها به طور جدی می توانند تحت تاثیر ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی قرار بگیرند .
از نظر علمی، فقدان نقد شوندگی برای سهام، ریسک نقدشوندگی را بالا می برد؛ چرا که دارندگان یک سهم خاص با فهمیدن این موضوع که ممکن است در صورت تاخیر در فروش درگیر زیان های بزرگ شوند، سریعاً اقدام به فروش سهام ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن می کنند. همین موضوع میزان عرضه برای یک سهام به شدت بالا برده و میزان تقاضا را نزدیک به صفر می کند، این موضوع منجر به افت شدید قیمت سهام می شود.
نباید فراموش کرد که این اتفاقات در کشورهایی که در حال توسعه هستند باشدت بیشتری رخ می دهد، چراکه معامله کنندگان در این کشورها پتانسیل تصمیمات احساسی بسیار بالایی دارند و ممکن است با ایجاد صف فروش در یک سهم موجب شکسته شدن قیمت آن بشوند . (6)
نتیجه گیری و جمع بندی
آگاهی نسبت به نکات ریز و تاثیرگذار می تواند سرنوشت ما در بازار بورس را تغییر دهد. اهمیت ریسک های مختلف در بازار بورس معمولاً دست کم گرفته می شود و ذهن سرمایه گذاران و علاقه مندان در بازار بورس صرفاً روی مفهوم ریسک معمولی متمرکز می شود. این در حالی است که مفاهیمی مانند ریسک نقدینگی و ریسک قانونی نیز دارای اهمیت بالایی هستند.
همانطور که در این مطلب اشاره کردیم، ریسک نقدینگی را می توان به دو بخش ریسک نقدینگی بودجه و ریسک نقدینگی بازار تفکیک نمود. مطمئناً با دانستن مفهوم ریسک نقدینگی و تأثیر آن روی جریان بازار سهام، درک بهتری از روند بازار خواهیم داشت و این درک صحیح موجب تصمیم گیری های خوب می گردد.
نتیجه این فرایند نیز سود کردن در بازار بورس است که این روزها همه به دنبال آن هستیم. در انتها امیدواریم که از این مطلب اطلاعات مفیدی را دریافت کرده باشید تا با آگاهی بیشتر، قدم های مهمی را برای رسیدن به موفقیت بردارید.
سند رهنمود های مدیریت ریسک نقدینگی در خدمات مالی اسلامی ترجمه شد
ایلنا: بانک مرکزی سند اصول 23 گانه «رهنمود مدیریت ریسک نقدینگی برای موسسات ارایه دهنده خدمات مالی اسلامی به استثنای موسسات بیمه اسلامی(تکافل) و طرح های سرمایه گذاری جمعی اسلامی» را ترجمه و منتشر کرد.
به گزارش ایلنا از روابط عمومی بانک مرکزی، این رهنمودها که توسط هیات خدمات مالی اسلامی (IFSB) در مارس2012 تدوین شده ، منبع مناسبی برای آشنایی درباره اهمیت مدیریت ریسک نقدینگی در موسسات اعتباری است.
یکی از مهمترین ریسک های فراروی بانک ها و موسسات سپرده پذیر، ریسک نقدینگی است که ناشی از فقدان تطابق زمانی دارایی ها و بدهی های آن هاست. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که می تواند بانک ها را تا آستانه توقف و حتی ورشکستگی پیش برد.
بر این اساس ضرورت دارد بانک ها و موسسات اعتباری برای برخورداری از توان و ظرفیت مناسب نقدینگی جهت ایفای موثر نقش واسطه گری وجوه، از سازوکار مناسب مدیریت ریسک نقدینگی برخوردار شوند به نحوی که علاوه بر انجام فعالیت های عادی دارای توان کافی برای رفع مشکلات نقدینگی و گذر از شرایط حساس و بحرانی احتمالی باشند.
تجربه بحران جهانی اخیر نیز نشان داد برخی بانک ها با ریسک نقدینگی و اهمیتهای آن وجود سرمایه کافی با مشکلاتی روبرو شده اند که به طور عمده ناشی از نبود مدیریت مناسب نقدینگی بوده و در واقع، برخی از مشکلات پدید آمده برای آنها ناشی از کاستی در اصول اساسی مدیریت ریسک نقدینگی بوده است.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک ها و موسسات اعتباری برای ایفای تعهدات کوتاه مدت مالی و سرمایه گذاری های بلند مدت آن ها در طول زمان بوده و در مقاطع زمانی مختلف روزانه، هفتگی، ماهانه و . صورت می پذیرد.
بانک ها و موسسات اعتباری به منظور ایفای تعهدات خود از قبیل اعطای تسهیلات، بازپرداخت سپرده ها و همچنین افزایش دارایی ها نیاز به نقدینگی دارند. بنابراین، نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی آنها را با ریسک یا خطر فقدان توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی (احتمال محقق نشدن پیش بینی های آینده) مواجه می سازد.
از طرفی، نگهداری مقادیر بیش از حد نقدینگی نیز نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سودآوری بانک ها و موسسات اعتباری و کاهش سود پرداختی به سپرده ها و در نتیجه از دست دادن بازار می شود.
با توجه به علل پیدایش ریسک نقدینگی که همان خروج سپرده ها، قابلیت پایین تبدیل دارایی های غیرنقد به نقد، حجم سرمایه گذاری ها و شکاف زمانی دارایی ها و بدهی ها است، متداول ترین روش های اندازه گیری ریسک نقدینگی در بانک ها و موسسات اعتباری در تعیین منابع و مصارف نقدینگی را باید، محاسبه نسبت های ترازنامه، شاخص نقدینگی، محاسبه شکاف تامین مالی و تخمین وجه نقد لازم برای تامین آن و اندازه گیری ارزش فعلی خالص ترازنامه دانست.
مدیریت ریسک در ترازنامه تابعی از مدیریت دارایی و بدهی است. لذا، مهمترین اقدام در مدیریت دارایی ها و بدهی ها، تخصیص منابع تجهیز شده بانک ها و موسسات اعتباری به دارایی های درآمدزا به نحوی که ریسک بازپرداخت نشدن به حداقل کاهش یافته و ریسک نقدینگی ناشی از خروج سپرده ها حداقل شود.
این سند به ارتقای دانش مدیریت ریسک نقدینگی در شبکه بانکی کشور، کمک می کند و به همت اداره مطالعات و مقررات بانکی ترجمه شده است.
دیدگاه شما