روند نزولی بورس تا چه زمانی ادامه پیدا می کند؟
سرویس برخط پلاس - میر معینی با اشاره به اینکه در حال حاضر برخی از شرکتهای بورسی مانند برخی از شرکتهای پتروشیمی میتوانند سودسازی بسیار خوبی را داشته باشند، ادامه داد: این شرکتها برای بلندمدت بسیار ارزنده هستند، به طوری تله ای برای یک تحلیلگر بنیادی که برخی از آنها p/b زیر ۶ دارند و میتوانند سود بسیار خوبی را نصیب سهامداران خود کنند، اما همانطور که عرض شد به دلیل وضعیت خاصی که در حال حاضر در بازار سهام حکمفرما است، کمتر کسی در بازار پیدا میشود که بخواهد به دید بلندمدت اقدام به سرمایه گذاری کند در این رابطه برخی از برخی از افراد ترجیح میدهند، با توجه به افزایش نرخ سود سپرده بانکی، سرمایه خود را در بانک بگذارند و یک سود تضمینی و بودن ریسک را دریافت کنند، تا اینکه بخواهند برای کسب سود در بورس دچار ریسک پذیری شوند.
صف نشینی سهام داران در سمت فروش سهام همچنان ادامه دارد. این روز ها بازار سهام شاید بیشترین آسیب را از اجرای دامنه نوسان نامتقارن پذیراست. جایی که ارزش معاملات خرد سهام به کمترین میزان در ۱۵ ماه اخیر رسیده است و در عوض شاهد سنگین شدن صفوف فروش هستیم.
به جرات می توان گفت همین میزان اندک معاملات نیز به دلیل اجبار سهام داران حقوقی به خرید سهام محقق شده است. پولی که در نهایت از جیب مردم در جهت تلاش برای متعادل کردن بازاری خرج می شود که با ابهامات موجود، چشم انداز مشخصی ندارد. حتی اگر سهام در سطوح فعلی ارزنده نیز تلقی شوند، نباید تله ارزندگی را از یاد برد. تله ای که عنوان می کند مهم نیست سهم چه قیمتی دارد مهم این است که تا چه زمان افت می کند.
از سوی دیگر انباشته شدن سفارش ها برای خروج از گردونه معاملات سهام به سنگین شدن صفوف فروش در تله ای برای یک تحلیلگر بنیادی قریب به اتفاق نماد های معاملاتی انجامیده است. کاهش صفوف فروش از ۴ هزار میلیارد تومان در میانه بهمن ماه به ۲۶۸۷ میلیارد تومان در دادوستد های روز یکشنبه نیز به معنای کاهش تعداد فروشندگان نیست بلکه به نظر می رسد از ناامیدی سهامداران در خصوص به فروش رفتن سهامشان نشات می گیرد. اعداد و ارقامی که به وضوح از اوضاع و احوال نامساعد این روز های بازار سهام و سهام داران حکایت دارد.
روند نزولی تا چه زمانی ادامه پیدا می کند؟
حمید میرمعینی کارشناس بازار سهام در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه اگر بخواهیم تاریخچه روند معاملات بورس طی یک سال اخیر را مورد بررسی قرار دهیم، اظهار داشت: در این راستا رشد بورس در نیمه اول سال ۹۹ از دو عامل بسیار مهم تاثیرپذیرفته است، در وهله اول افزایش نرخ ارز باعث شد که بورس طی ۵ ماه نخست سال گذشته با رشد شتابانی روبرو شود، در وهله دوم نیز انتظارات تورمی نیز با افزایش روبرو شد و همین عامل نیز در رشد بورس دخیل بود، اما از مردادماه از قدرت خرید در بورس کاسته شد و قیمت ها از این تاریخ شروع به اصلاح کردند.
وی افزود: به بیان دیگر می توان گفت، دلار زمانی که به مرز ۳۲ هزار تومان رسید، دیگر کشش افزایش بیشتر را از لحاظ اقتصادی نداشت و شروع به ریزش کرد، به تبع آن نیز انتظارات تورمی هم تعدیل شد، که در نتیجه رخ دادن این دو اتفاق، اصلاح بورس در شش ماه دوم سال رقم خورد.
میرمعینی گفت: طی یک سال گذشته و در دوران رشد بورس در هر دو شیوه ازرش گذاری مبتنی بر ارزش دارایی ها و ارزش گذاری مبتنی بر ارزش درآمد ها که خرید سهام بر اساس آن ها انجام می گرفت، تحت تاثیر دو محرکی که به آن ها اشاره شد، همراه با بازدهی قابل توجه ای شدند، اما زمانی که این دو عامل رنگ باختند شاهد نزول شاخص کل بورس و قیمت سهام شرکت ها در بازار سرمایه بودیم.
این کارشناس بازار سهام با اشاره به انتظار بهبود وضعیت سیاسی و احیای برجام، یادآور شد: با توجه به بهبود احتمالی اوضاع سیاسی و روابط بین المللی کشور و افت دو محرکی که بیان شد تحت تاثیر این موضوع و همچنین اصلاح چند ماه اخیر بورس، در کوتاه مدت نمی توان شاهد این بود که بورس بتواند یک رشد منطقی را پشت سر بگذارد، زیرا که در این رابطه علیرغم جذاب بودن قیمت ها، بسیاری از فعالان منتظر آن هستند که کمی از ابهامات موجود کاسته شود و همچنین قیمت ها با کاهش بیشتری مواجه شود.
وی با تاکید بر اینکه در حال حاضر سرمایه گذاران بورسی در اکثر موارد دید کوتاه مدت دارند، بیان داشت: به دلیل این که بسیاری از افراد تنها به دنبال کسب سود در یک مقطع زمانی کوتاه هستند، برای همین شاهد معاملات بی رمقی در بازار هستیم، اما اگر افراد دید بلندمدت داشته باشند، قیمت های فعلی سهام شرکت های بورسی و فرابورسی جذاب به نظر می رسد، این موضوع با فرض این است که دلار در اثر بهبود فضای اقتصادی و همچنین احیای برجام تا قیمت ۱۸ تا ۲۰ هزار تومان نیز کاهش پیدا کند.
میر معینی با اشاره به اینکه در حال حاضر برخی از شرکت های بورسی مانند برخی از شرکت های پتروشیمی می توانند سودسازی بسیار خوبی را داشته باشند، ادامه داد: این شرکت ها برای بلندمدت بسیار ارزنده هستند، به طوری که برخی از آن ها p/b زیر ۶ دارند و می توانند سود بسیار خوبی را نصیب سهامداران خود کنند، اما همانطور که عرض شد به دلیل وضعیت خاصی که در حال حاضر در بازار سهام حکمفرما است، کمتر کسی در بازار پیدا می شود که بخواهد به دید بلندمدت اقدام به سرمایه گذاری کند در این رابطه برخی از افراد ترجیح می دهند، با توجه به افزایش نرخ سود سپرده بانکی، سرمایه خود را در بانک بگذارند و یک سود تضمینی و بدون ریسک را دریافت کنند، تا اینکه بخواهند برای کسب سود در بورس دچار ریسک پذیری شوند.
این تحلیلگر بورسی خاطرنشان کرد: در دو ماه آینده به نظر می رسد وضعیت بورس به همین منوال فعلی ادامه پیدا کند و نباید انتظار رشد چندانی را از بازار داشت، از سوی دیگر در مورد تاثیر انتخابات ریاست جمهوری بر روی بازار باید به این نکته اشاره کرد که در دوره های گذشته با توجه به اینکه هرچه به برگزاری انتخابات نزدیک تر می شدیم، یک رشد مصنوعی در بازار شکل می گرفت، که این محرک تحت عنوان تغییرات فصلی از آن یاد می شود، این رشد همانطور که عرض کردم بر اساس عوامل بنیادی واقعی نبود و یک رشد مبتنی بر هیجان بود، اما به اعتقاد بنده در دوره حاضر به دو دلیل چنین رشدی را نمی توانیم شاهد باشیم.
میرمعینی اضافه کرد: اول اینکه به دلیل بی اعتمادی مردم نسبت به بورس به دلیل ریزش اخیری که طی چند ماه گذشته رخ داده بسیاری این ریسک را نمی کنند که دوباره سرمایه خود را به بورس وارد کنند، با توجه به این موضوع تحت تاثیر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نقدینگی لازم برای رشد به بورس وارد نخواهد شد، دلیل دوم نیز این است که هنوز برنامه نامزد های بالقوه ریاست جمهوری در مورد مسائل اقتصادی و به خصوص بورس مشخص نشده و همین موضوع ابهامات را بیشتر کرده است.
آیا دستورالعملهای من درآوردی، بازار بورس را حرفهای تر میکند؟
تلفیق بحران کرونا، سقوط قیمت نفت و رکود در اقتصاد ایران و جهان و مهمتر از همه تدابیر عالیه مسئولان مربوطه، باعث کاهش شش درصدی شاخص کل در این هفته شد. به این ترتیب شاخص کل در پایان معاملات این هفته در ایستگاه ۵۲۰ هزار و ۲۱۱ واحدی توقف کرد و این یعنی عقب نشینی بازار تا سطوح تجربه شده در روز ۱۱ اسفند گذشته. در این مدت کاهش شاخص هم وزن اندکی کمتر از چهار درصد بود. در واقع بر خلاف اظهار نظر مدیران سازمان که تصمیمات اخیر را در جهت پرهیز از حبابی شدن سهام، کاهش سفته بازی و صیانت از سهامداران میدانند، کاهش بیشتر شاخص کل نسبت به شاخص هم وزن نشان میدهد سقوط ارزش شرکتهای بزرگ بیش از شرکتهای کوچک بوده و در واقع کسانی که در این میان بیشتر مجازات شدهاند، سرمایه گذاران در سهام شرکتهای دارای پشتوانه ارزش بنیادی بودهاند.
کاهش شاخصها در شرایطی رخ داد که در هفته پیش از آن، سازمان بورس با تغییر ارزش حجم مبنا، میزان معامله لازم برای ثبت سقف تغییر قیمت سهام را تغییر داده بود. در واقع اگر چنین دستکاری در مکانیزم بازار صورت نگرفته بود چه بسا شاهد بودیم که سایه بی تدبیری از سایه جنگ بلند تر میشد و سقوط شاخص حتی از هفته سوم دی ماه که سرمایه گذاران نگران رخداد جنگ بودند نیز بیشتر میشد.
جدا از آنچه در یادداشت هفته پیش در خصوص تصمیمات غیرمسئولانه در مجموع ارکان مدیریتی بازار ذکر شد، این هفته هم شاهد استمرار این ابداعات بودیم. در حالی که روز چهارشنبه هفته گذشته سرمایه گذاران بر اساس قواعد حاکم بر بازار اقدام به انجام معاملات خود کرده بودند، ناگهان در آخرین ساعات روز چهارشنبه اعلام شد بر اساس تصمیم هیئت مدیره سازمان بورس از روز شنبه حد نوسان روزانه به دو درصد نسبت به قیمت پایانی روز گذشته محدود میشود. این رفتار که بیشتر به در تله انداختن سهامداران شبیه بود، قبل از آنکه به مرحله اجرا برسد با مداخله رئیس کل بانک مرکزی که عضو شورایعالی بورس است و ارسال نامهای از سوی وزیر اقتصاد ملغی شد تا مجدداً در جلسه شورای عالی مورد بررسی قرار گیرد. اما در هر صورت پیامی که سرمایه گذارن از این تصمیم دریافت کردند تصمیم مدیران سازمان برای جلوگیری از رشد بیشتر ارزش سهام در بازار بود. جلوهای دیگر از این تفکر حاکم بر سازمان در طول هفته نیز قابل مشاهده بود. این در حالی است که حتی آزادترین اقتصادهای جهان نیز در این هفته اعلام کردند با کاهش نرخ بهره، تزریق نقدینگی و حمایتهای دیگر از بازارهای مالی و کسب وکارها در برابر بحران و رکود دفاع خواهند کرد. در نهایت روز چهارشنبه و پس از برگزاری جلسه شورایعالی که در آن مقرر شد دامنه نوسان قیمت در محدوده پنج درصد قبلی بماند بازار نسبت به کاهش ارزش سهام واکنش نشان داد و با رشد جزئی به کار خود پایان بخشید.
در همین زمان که گردانندگان اقتصاد کلان، مسئولان سازمان را از گل به خودی در بازار سرمایه باز میدارند در گوشه و کنار هستند مدیرانی که با اظهار نظرهای خود باعث دلگرمی این مسئولان در ضربه زدن به بازار میشوند. از جمله این مدیران میتوان مدیرعامل سرمایه گذاری اهداف، هولدینگ عظیم زیر مجموعه صندوق بازنشستگی نفت را نام برد که در مصاحبهای مصوبات اخیر را در جهت صیانت از سهامداران خرد عنوان کرده است. امیدقائمی با بیان اینکه برخی رفتارهای سفته بازانه باعث شده بود که قیمت برخی از سهمها از مدار خود و از میزان ارزش ذاتی واقعی فاصله بگیرد، گفت: «به این ترتیب، این نگرانی به وجود آمد که سرمایه گذاران حقیقی تازه وارد، با خرید سهمهایی که خارج از ارزش ذاتی خود هستند، متضرر شوند و تجربه بدی از بازار سرمایه در ذهنشان شکل بگیرد، همچنین جذب مخاطبان بیشتر را برای بازار سرمایه با مشکل روبرو کند. بنابراین در هفتههای اخیر نهاد ناظر بازار سرمایه، با استفاده از مکانیزم عرضه و تقاضا و در واقع محدود کردن دامنه نوسان به دنبال روشهایی هستند که بتوانند با عرضه شرکتهای بیشتر منابع مردم را جذب سرمایه گذاریهای جذابتر کنند.»
برای درک بهتر منظور این مدیر دغدغه مند از جلوگیری از فاصله گرفتن قیمت سهام از ارزش ذاتی خوب است نگاهی جزئی به عملکرد سرمایه گذاری اهداف در عرضه اولیه اخیر داشته باشیم. سرمایه گذاری اهداف به صورت مستقیم مالک حداقل ۱۲۰ هزار میلیارد ریال از سهام شرکتهای حاضر در بازار سرمایه است که در آنها مالکیت بیش از یک درصد دارد. همچنین اهداف از طریق گروه پتروشیمی تابان نیز بیش از ۴۰۷ هزار میلیارد ریال از سهام شرکتهای گروه نفت و پتروشیمی را به صورت مالکیت بالاتر از یک درصد در اختیار دارد.
در ۲۱ بهمن ماه، "اهداف" اقدام به عرضه اولیه شرکت زیر مجموعه توسعه مالی مهر آیندگان کرد. در گزارش ارزشگذاری منتشر شده در سایت شرکت بورس پیش از عرضه اولیه که توسط تأمین سرمایه تمدن تهیه شده است، ارزش شرکت بر اساس خالص ارزش دارایی مبلغ ۸۷ هزار میلیارد ریال برآورد شده است که با در نظر گرفتن عرف کاهش قیمت معاملاتی در شرکتهای سرمایه گذاری بر اساس ۶۵ درصد از خالص ارزش دارایی ارزش هر سهم ۵,۶۲۵ ریال برآورد شد. عرضه اولیه شرکت نیز دقیقاً به همین نرخ صورت پذیرفت. همگان تله ای برای یک تحلیلگر بنیادی آگاهند که به دلیل عرضه کوپنی سهام تازه وارد توسط بورس و فرابورس، صرف نظر از ارزنده بودن یا نبودن سهم به دلیل محدود بودن عرضه، سهام عرضه شده از روز بعد از عرضه با صف خرید شروع به رشد روزانه پنج درصد میکند.
اکنون با گذشتن تنها ۱۹ روز کاری از این عرضه اولیه، قیمت سهام این شرکت با رشد ۹۸.۵ درصد به هر سهم ۱۱,۱۶۶ ریال رسیده است. این در حالی است که سقف ارزش برآوردی در گزارش ارزشگذاری هر سهم ۸,۶۵۴ ریال بوده است. رشد ۹۸ درصدی ارزش سهام شرکت در حالی است که خالص ارزش دارایی شرکت در این مدت اندکی بیش از ۵۰۰ ریال افزایش داشته است. سرمایه گذاری اهداف در این مدت صرفنظر از ۵۰۰ میلیون سهم که در سقف ارزندگی سهم در روز عرضه اولیه به فروش رسانده، اقدام به عرضه ۵۰۰ میلیون سهم در قیمتهای بالاتر کرده است. عرضه این سهام در نرخهای ۷۹۰۰ تا ۱۲,۰۶۶ ریال صورت پذیرفته است. میتوان تخمین زد سرمایه گذاری اهداف تا اینجا از محل فروش یک میلیارد سهم "ومهان"، ۷,۸۰۰ میلیارد ریال پول از بازار خارج کرده، که بالغ بر ۲,۰۰۰ میلیارد ریال آن به وضوح مازاد بر ارزش ذاتی شرکت بوده و جدا از بالا رفتن خالص ارزش دارایی اهداف در اثر رشد قیمت ومهان است که در گزارشات مدیریتی به آن خواهند بالید و مبنای دریافت پاداشهای مدیریتی خواهد بود.
در این ایام مصاحبه دیگری نیز حیرتانگیز شد. عضو هیئت مدیره کانون کارگزاران در این مصاحبه عنوان کرد که ابلاغیه جدید سازمان در مورد فرآیند صدور کد معاملاتی برای مشتریان جدید بازار سرمایه به همراه اطلاعیه اصلاح موادی از دستورالعمل پذیره نویسی و عرضه اولیه اوراق بهادار را نقطه عطفی در جهت حرفهای تر شدن بازار سرمایه دانست.
سوال اینجاست که آیا مقررات و دستورالعملهای من در آوردی منجر به حرفهای تر شدن بازار سرمایه میشود؟ آیا نقض حقوق شهروندی به صراحت آورده شده در قانون مدنی مبنی بر حق معامله شهروندان منجر به حرفهای شدن بازار سرمایه میشود؟ آیا عامل حبابی شدن قیمت سهام سهامداران خرد ناآشنا به مکانیزمهای بازار هستند یا پولهای کلانی که از قضا توسط حرفهای ترین فعالان بازار مدیریت میشود؟ آیا تاوان ناتوانی سازمان در نظارت بر حباب سازان و ناتوانی کانون کارگزاران در مجاب کردن اعضا به رعایت رفتار حرفهای را باید شهروندان از همه جا بی خبر بدهند؟ آیا این کارگزاران نیستند که به جای تشویق مشتریان به خرید سهام ارزشمند با تحریک آنان به انجام معامله بیشتر و بیشتر موجبات خطای معاملاتی آنها را فراهم میآورند؟ آیا نمیتوان به جای گمراهی تازه واردان به بهانه انواع آزمون و هدایت اجباری نقدینگی آنها به سمت صندوقها، با هزینه کرد جزئی از سود سرشار معاملاتی که نصیب کارگزاران و نهادهای ناظر میشود به سرمایه گذاران در خصوص ارزش ذاتی سهام اطلاع رسانی کرد؟ یا بر عکس باید با برگزاری انواع کلاس آموزش معامله بر اساس نمودارها آنها را تشویق به عدم توجه به ارزش واقعی سهام کرد؟ آیا اکنون که پس از گذشت ۱۱ سال از فعالیت صندوقهای سرمایه گذاری این صندوقها به دلایل مختلف در جلب نظر سرمایه گذاران موفق نبوده اند و سرمایه گذاران حاضرند با پذیرش ریسک معاملات شخصی و صرف زمان و امکانات، خود اقدام به سرمایه گذاری در بازار کنند چنین حقی میتوان برای نهاد ناظر قائل بود که سرمایه آنها را با طراحی انواع موانع به سمت صندوقها هدایت کند تا کارمزد بیشتری نصیب مدیران ناموفق شود؟ و آیا هر جا حبابی در بازار شکل میگیرد پای یک کارگزار در میان نیست؟ یا به صورت مشارکت فعال یا به صورت سکوت در برابر تخلفات مشتریان پر گردش و ثروتمند!
قابل توجه است که این نوشته حاوی هیچ توصیهای برای هرگونه تصمیم سرمایه گذاری شامل خرید و فروش نبوده و صرفاً بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده است بنابراین مسئولیت هرگونه تصمیم بر عهده سرمایه گذاران خواهد بود.
** کارشناس ارشد مدیریت مالی، فعال و تحلیلگر بازار سرمایه و بورس
فیلم آموزش پرایس اکشن با دکتر داوود استقامت
حرکت قیمت یک دارایی مانند سهام بورس با گذشت زمان و رسم روند حرکت بر روی نمودار، پرایس اکشن نامیده می شود. برخی معامله گران صرفا باتوجه به این روش و براساس شکل و روندهای حاصل از آن، استراتژی معاملاتی خود را برنامه ریزی می کنند. در این مقاله، مروری کوتاه درمورد اطلاعات حاصل از این روش و نحوه بکارگیری آن در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت.
اطلاعات حاصل از پرایس اکشن
پرایس اکشن بعنوان پایه و بنیان تحلیل تکنیکال نمودار سهام و ماده اولیه در بازار بورس تعبیر می شود. این روش را در نمودارهایی می توان استفاده کرد که قیمت یک دارایی با گذشت زمان نشان داده می شود.
اغلب سرمایه گذاران به سراغ نمودار شمعی یا همان کندل استیک می روند. زیرا در یک شمع می توان اطلاعات زیادی ازجمله قیمت آغازین و پایانی، اوج و کف قیمت را بدست آورد. الگوهایی مانند الگوی سه شمعی و الگوی پوشا را می توان پرایس اکشن نامید.
این روش، یک اندیکاتور مستقل و ابزار مفید در تحلیل تکنیکال است. مهمترین اطلاعاتی که می توان از آن بدست آورد عبارتند از:
- به کمک این روش می توان اتفاقات بعدی بازار را حدس زد.
- قیمت در طول زمان را به تصویر کشیده و نمودارهای مفیدی به ما ارائه می دهد.
- این روش برای محاسبه و اندازه گیری سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال بکار می رود.
- یک منبع دیتا برای سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال محسوب می شود.
- نوسان گیران و معامله گران روند، از این روش بیشتر استفاده می کنند.
- تحلیلگران درهنگام استفاده از این روش می بایست به مسائل و سایر عوامل در کنار نمودار و قیمت فعلی دقت کنند. سایر عوامل را می توان حجم و دوره زمانی رسم نمودار نامید.
تحلیل تکنیکال به این روش
سرمایه گذاران و معامله گران حرفه ای در تحلیل تکنیکال از این روش استفاده می کنند. آنها اغلب بطور منطقی سیگنال ها و اطلاعات مفید در این روش را دنبال می کنند. اما افراد تازه کار این گونه نیستند و در رویای یک شبه پولدار شدن به کمک پرایس اکشن می نشینند.
این سیستم بسیار منطقی بوده و از قوانین مشخص و واضحی پیروی می کند. سیگنال هایی که با حرکت قیمت ایجاد می تله ای برای یک تحلیلگر بنیادی شود به کمک این روش نشان داده می شود و با کمی دقت می توان آنها را درک کرد.
این روش در تحلیل تکنیکال از صدها سال پیش در بازارهای مختلف استفاده شده است. مردم همواره برای خرید و فروش، نمودارهای قیمتی یک کالا را مورداستفاده قرار می دادند.
محدودیت های بکارگیری پرایس اکشن
- شیوه استفاده از این روش در تحلیل های تکنیکال بستگی به هر فرد داشته و کاملا شخصی محسوب می شود.
- دو سرمایه گذار درهنگام تحلیل به کمک این روش ممکن است به نتایج متفاوت یا مخالف هم دست یابند.
- یک تحلیلگر به کمک این روش ممکن است روند مثبت رو به بالا و تحلیلگر دیگری به روند منفی را نتیجه گیری کند.
بنابراین توجه به دوره زمانی نیز در تحلیل پرایس اکشن بسیارمهم است. زیرا هر سهام در بورس با یک سری روندها منفی و رو به پایین بصورت روزانه و در یک روزند کلی رو به بالا بصورت ماهیانه روبرو خواهد شد.
در ادامه مجموعه ویدیویی شامل 17 فایل ویدیوی با کیفیت خوب و با تدریس رسا و عالی آقای دکتر داوود استقامت مدرس بازارهای مالی درباره آموزش پرایس اکشن تهیه شده است.
این مطلب کورس آموزشی T-PAM (پرایس اکشن) از داوود استقامت را به طور کامل برای شما دوستان آماده کرده ایم .آموزش روش T_PAM (techno price action methood ) کاملا استاندارد و با بازدهی بالا میباشد.
با عرض پوزش به دلیل اعتراض و نارضایتی تعداد زیادی از شرکت کنندگان ازکلاس های آقای استقامت ویدیوها از سایت حذف شد.
«پیش پا افتاده های بنیادی» چاپ شد/کتابی برای معرفی سیتواسیونیستها
کتاب «پیش پا افتاده های بنیادی» نوشته رائول وَنه گِم با ترجمه بهروز صفدری توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «پیش پا افتادهه ای بنیادی» نوشته رائول وَنه گِم به تازگی با ترجمه بهروز صفدری توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این کتاب سال ۱۹۶۲ منتشر شده است.
مترجم این کتاب هدف از ترجمه آن را شناساندن اندیشه رادیکال انتقادی برای ایجاد تغییر و تحول در چشم انداز نقد اجتماعی در ایران و زبان فارسی عنوان کرده است. این خواسته صفدری براساس آثار جنبشی شکل گرفته که انترناسیونال سیتواسیونیست در سال ۱۹۷۵ اعلام موجودیت و سال ۱۹۷۲ خود را منحل کرد.
بهروز صفدری میگوید با وجود شباهتهایی که وجود دارند، سیتواسیونیست ها هیچ وقت نخواستند به هیچ نحوی با ژان پل سارتر در یک گروه قرار داده شوند. اما پیش از آن که جنبش لتریست ها ، یعنی خواستگاه شأن در سالهای ۱۹۵۲ و ۱۹۵۳، آفرینش و تکثیر موقعیتهای شورانگیز در زندگی روزمره را محور افکار و اعمال خود قرار دهد، سارتر در کتاب «تهوع» خود از زبان شخصیتهای داستانش، نظریه لحظات کامل و موقعیتهای ممتاز را طرح کرده بود. منبع و پیشینه دیگری که به گفته مترجم کتاب پیش رو، میتوان برای جنبش ستیواسیونیستی برشمرد، بخشهایی از کتاب «عشق دیوانه وار » آندره برتون است؛ جایی که از حاملان کلیدهای موقعیت صحبت میشود.
مقدمه مترجم کتاب بر آن، پاییز سال ۹۷ نوشته شده و پس از آن، «پیش گفتار بر چاپ ۲۰۰۴» و سپس «پیش گفتار بر تجدید چاپ کتاب در نشر لوود (پاریس ۱۹۹۵)» منتشر شده اند . خود متن «پیش پا افتادههای بنیادی» هم در ۳۰ بخش کوتاه نوشته شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
اسطوره، که زاده اراده آدمیان به زنده ماندن و جان سالم به در بردن از مواجهه با قوای مهارناپذیر طبیعت است، یک سیاست نجات عمومی است که فراتر از ضرورت اش به کار گرفته شده است؛ و فروکاستن زندگی به تنها ساحتِ زنده مانی و نفی زندگی به مثابه حرکت و تمامیت، در نیروی جبارانه خویش تثبیت شده است.
اسطوره مورد اعتراض، اعتراضات را به شکلی واحد و کلی درمی آورد و دیر یا زود آنها را در خود هضم میکند. در برابرش هیچ چیز از هر آنچه، چه تصویر و چه مفهوم، در صدد تخریب ساختارهای روحی [معنوی] حاکم باشد، تاب مقاومت ندارد. او بر بیان وقایع و زیسته ها حکم فرماست و ساختار تفسیری خود ( دراماتیزاسیون ، نمایشی ساختن) را بر این بیان تحمیل میکند. آگاهی از زیسته ها که بیان خود را در سطح ظواهر سازمان یافته مییابد آگاهی خصوصی را تعریف و تعیین میکند.
این کتاب با ۱۵۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
ایران و تله پانترکیسم و ایرانشهری
صادق ملکی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: جریان پانترکیسم و ایرانشهری فارغ از حمایت بیرونی، حامیان داخلی و حاکمیتی در درون ایران دارد که خطر آنان کمتر از عوامل خارجی نیست. برای رهایی از خطرات این دو جریان ضمن آن که اراده ای ملی لازم است نباید به هیچ وجه به تحریکاتی پرداخت که برای کشور خسارت بار باشد.
دیپلماسی ایرانی: ایران این سرزمین تاریخی قرن های متمادی موطن اقوام، مذاهب متنوع با آداب و فرهنگ های مختلف بوده است. کرد و بلوچ، لر و ترک، ترکمن و عرب، شیعی و سنی، زردتشتی و یهودی و ارمنی هر یک رنگی از تبلور ایرانیت بوده و چون ویژگی چهار فصل به این سرزمین غنا داده و فرصت و مزیت استراتژیک به ایران بخشیده اند. این تنوع در طول تاریخ پر و فراز و نشیب ایران در خدمت هویت مشترکی بوده که توانسته است به ایران و ایرانی در طول تاریخ هویت ماندگار ببخشد. این در حالی است که مردم کشورهای همسایه ای چون افغانستان، عراق و ترکیه همچنان در تعریف خود با بحران هویتی مواجه هستند و در معرفی خویش اولویت را نه به هویت ملی، بلکه به هویت قومی و یا مذهبی خویش می دهند. در این کشورها بعضا نیز اختلافات هویتی به ده ها سال جنگ و عدم ثبات منجر شده است و همچنان در ابعادی ادامه دارد.
با این وجود، این سخن به معنای عدم نگرانی ایران و ایرانی نسبت به سرزمین خویش در ابعاد مختلف نیست. عدم رسیدن به بلوغ شهروندی که امری توسعه ای در ابعاد حاکمیتی، مردمی و ملی است و از همه مهمتر از دست دادن بخش های وسیعی از خاک ایران در دوره قاجار سبب شده است همواره عقبه ذهن ایرانی درگیر و نگران تجزیه باشد. تجزیه ای که منشاء آن نه عوامل هویتی داخلی بلکه دشمنی خارجی بوده است. اگرچه جنگ تحمیلی و انسجام و رشادت های ایرانیان در صفی متحد توانست تا حدود زیادی این ذهنت را به حاشیه براند و از میزان نگرانی ها بکاهد اما با هر بحرانی این حاشیه وارد متن می شود و در ایجاد آن، دشمنان ایران تلاش وافر داشته اند و دارند.
در کنار اذهان به جایگاه خاص و رفیع اقوام ایرانی در بزرگی و ماندگاری این سرزمین، باید در تعریف هویتی ایران به دو خمیرمایه بنیادی آن تاکید ویژه شود. تشیع و زبان فارسی دو ستونی است که ایران بدان تکیه داده است که خدشه و صدمه به آنها صدمه به تمامیت ایران خواهد بود.
متاسفانه چندی است که این دو ستون دانسته و ندانسته توسط دوست و دشمن مورد هدف و بی مهری قرار گرفته است.
اگرچه تشیع مذهب غالب مردم ایران است اما در ترویج آن، آذربایجان نقش اساسی داشته و حتی در بعدی بار آن همچنان بر دوش آن است. زبان فارسی نیز فارغ از زبان رسمی و جایگاه ملی و فرهنگی آن، زبان مشترک همه ایرانیان است که نه ایران و ایرانی بلکه جهان در ادبیات نظم مدیون آن است.
متاسفانه دشمنان ایران با شناختی که از ایران دارند این دو ستون پایداری ایران را به ظرافت مورد هدف قرارداده اند. بارزترین حوزه فعالیت و تحریک این دشمنان، تبلور خود را در فعالیت جریان پانترکیسم و ایرانشهری نشان داده و هر یک از این دو جریان از منظری در صدمه به وحدت ملی سعی دارند. یکی با نفی زبان ترکی آن را آذری می نامد و نام جغرافیای منطقه را به آن زبان می دهد و دیگری خویش را به توران وصل می کند. یکی در جریان بحران قرا باغ در کنار آذربایجان و دیگری در کنار ارمنستان می ایستد. این در حالی است که بدنه اجتماعی ایران و ایرانی هنوز در نوستالوژی از دست دادن 17 شهر قفقاز است و این نوستالوژی برای ایرانیان آذربایجانی مضاعف است. عدم درک این حساست بدنه اجتماعی، اگر تدبیر رهبری در ایستادن در کنار جمهوری آذربایجان نبود، می توانست فاجعه ای وسیعتر از کاریکاتور روزنامه ایران ایجاد کند. فارغ از آن، جریان ایرانشهری درک نکرد که بازیگر اصلی قفقاز، روسیه در کنار باکو است و شرایط سیاسی، اقتصادی و بین المللی پیروز تله ای برای یک تحلیلگر بنیادی را آذربایجان نشان می دهد و قرار گرفتن در کنار بازنده، ما را نیز بیشتر بازنده می کرد.
اندیشه مبتنی بر نژاد و تبار اندیشه ای غیرعلمی و در عین حال اندیشه ای متحجرانه است. هر تئوری و تفکر خود برتر بینانه راه به خطا رفته و جز جهل و دشمنی بهره ای ندارد. حتی اگر تبار را اصل قرار دهند ترک های ایرانی همان اندازه ایرانی اند که شیرازی ها ایرانی اند. تسلط ایلات و عشایر در لشکرکشی ها غلبه و تغییر زبانی را سبب بوده چنانکه آناتولی که ترک نیست زبانش ترکی شده است. به همین سبب زبان ترکی که واقعیت مسلط آذربایجان ایران است و به هیچوجهی نباید نفی و یا تعضیف شود. هر حرکتی در این جهت به تضعیف تشیع و تقویت پان ترکیسم منجر خواهد شد. ادبیات مرثیه ای زبان ترکی، رمز ماندگاری و پیوند آذربایجان و فدایی شدن آن برای ایران است. ایرانشهری که نبش قبر کرده و با تاریخ مرده قبل از اسلام در پی نفی هویت امروز آذربایجان است و زبان ترکی را به زبان مغول پیوند می دهد، غافل از آن است که مغول نیز در سیر تاریخی خود در خدمت ایران درآمد.
ترکیه وارث عثمانی زخم خورده از آن است که جغرافیای آذربایجان محل تاسیس صفویه ای است که حاکمان و مردم آن با انتخاب مذهب تشیع مهمترین مولفه قدرت مذهبی عثمانی را به چالش کشیدند و در تعریف هویتی خود اولویت را نه به زبان بلکه به مذهب دادند و ایران را مهمترین سد راه گسترش نفوذ عثمانی ها به شرق کردند. امروز نیز آذربایجان و آذربایجانی مهمترین پشتیبان تشیع و این مذهب، مهمترین عامل پیوند این خطه با ایران عزیز است. جریان پانترکیسم که مهمترین حامی آن ترکیه است در انتقام از حقارت تاریخی همواره در تعضیف تشیع و تقویت پان ترکیسم سعی داشته است. البته این تلاش تنها برای انتقام تاریخی نیست بلکه به دنبال اهداف ژئوپلتیکی است.
مطمئن باشید ترکیه چه در جمهوری آذربایجان و چه در جغرافیای آذربایجان ایران، برای رسیدن به اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی به دنبال تعضیف تشیع و تقویت پانترکیسم است و متاسفانه در داخل جریان ایرانشهری متصل به انگلیس و امریکا و سلطنت طلبان در قالب مبارزه با پان ترکیسم با نفی زبان ترکی هم به تعضیف تشیع وهم به تقویت پانترکیسم می پردازند.
ترکیه در سیاست داخلی و در مواجهه با هویت آذریها و علوی های شیعی این کشور، علایق و تعلقات مذهبی را تضعیف و تعلقات هویت مبتنی بر ترک ی گرایی را تقویت می کند. این سیاست در بخش هایی در مقابله با کردها در این کشور جواب داده است. سیاست آنکارا در ارتباط با کردها نیز تلاش برای تقویت نقش مذهب میان کردها و در نتیجه ایجاد پیوند میان جمعیت ترک و کرد این کشور است.
از بحث اصلی دور نشویم. این اشارات بدان سبب بود که از بازی پیچیده، چند لایه و چند وجهی که در جریان است آگاه شویم.
اینجانب درارتباط با مطامع ترکیه نسبت به ایران سال هاست تذکر داده ام و می دهم و بارها پیش بینی شرایط امروز را کرده ام و اگر تدبیر نشود شرایط بدتر از آن را نیز گفته و باز بر آن تاکید می کنم.
جریان پانترکیسم و ایرانشهری فارغ از حمایت بیرونی، حامیان داخلی و حاکمیتی در درون ایران دارد که خطر آنان کمتر از عوامل خارجی نیست. برای رهایی از خطرات این دو جریان ضمن آن که اراده ای ملی لازم است نباید به هیچ وجه به تحریکاتی پرداخت که برای کشور خسارت بار باشد.
هر آن کس که قلب او برای ایران می تپد، بداند در کنار احترام به اقوام و مذاهب، باید دغدغه همه، رنگ ملی داشته باشد. نام ایران چون نام ترکیه دلالت بر نام یک قوم ندارد و اگر ایران متعلق به همه ایرانیان است باید همه در ساختار آن احساس تعلق داشته باشند. ایران با عاشورا و نوروزش سرزمین ترکها، کردها، لرها، بلوچ ها، عرب ها، ترکمن ها، اهل تسنن و تشیع، زردتشتی و ارامنه و. بوده و این تنوع قومی، مذهبی و فرهنگی خود رمز ماندگاری ایران و ایرانی است.
دیدگاه شما