خوشبین، بدبین؛ واقعگرا
بازار آونگی است که تا همیشه، بین خوشبینی ناپایدار (که سهام را بیش از حد گران میکند) و بدبینی بیدلیل (که آن را بسیار ارزان میکند) در نوسان است. سرمایهگذار باهوش یک واقعگراست که به خوشبینها میفروشد و از بدبینها میخرد! این نقلقول از بنجامین گراهام، پدر سرمایهگذاری ارزش را حتماً شنیدهاید. این روزها که بازار سهام در تلاطم است سوال خوبی است که از خودتان بپرسید شما جزو کدام دستهاید؟ هر طرف که باشید احتمالاً باید خودتان را برای برخی پیامدها آماده کنید. تئوریهای اقتصادی و مالی بهطور گسترده با این پیشفرض شکل گرفتهاند که کارگزاران در بازار، منطقی رفتار میکنند. چنین فرضی در توضیح برخی ویژگیهای مشاهدهشده در بازارهای مالی با شکست روبهرو شد؛ برای مثال واکنش اندک یا گاهی اوقات شدید قیمت به اطلاعات جدید، حجم بیش از حد معامله، واکنش کم یا بیش از حد شرکتکنندگان در بازار یا نوسانات شدید در بازارهای مالی. برای توضیح این ویژگیها اقتصاددانان مالی از پیشفرض عقلانیت خارج شدند و در عوض فرض کردند که سرمایهگذاران ممکن است برخی خصوصیات روانشناختی داشته باشند که آنها را به سوی رفتار غیرمنطقی سوق میدهد. محققان اقتصاد رفتاری به تدریج دریافتند که تمامی اختلالات رفتاری از بدبینی و خوشبینی گرفته تا اضطراب و افسردگی برخلاف رفتار عقلانی عمل میکنند. در بازارهای سهام برخی بر اساس غریزه یا رفتار گلهای واکنش نشان میدهند تا احساس امنیت کنند. اطلاعات -در قالب اخبار خوب یا بد- بر رفتار سرمایهگذاران تاثیر میگذارد و آنها را خوشبین یا بدبین میکند. و در نهایت این رفتارها (خوشبینی و بدبینی) است که معاملات آتی و نوسانات بازار سهام را تعیین میکند. شواهد زیادی در ادبیات روانشناسی وجود دارد که نشان میدهد حتی افرادی که از سلامت روانی خوبی برخوردار هستند درک دقیقی از خود و دنیای اطراف خود ندارند. ادراکات مردم تمایل به سوگیری مثبت دارد؛ یعنی افراد دچار «توهمات مثبت» هستند. این توهمات مثبت بهطور گسترده در روانشناسی مستندسازی شده است. برای مثال برخی بر «توهم کنترل» تمرکز کردهاند (یعنی تمایل افراد به بیشازحد برآورد کردن کنترل خود) و برخی دیگر خوشبینی واقعبینانه را بررسی کردهاند. خوشبینی غیرواقعبینانه اما تمایل سیستماتیک مردم به دستبالا گرفتن احتمال وقوع اتفاقات خوب و در عین حال دستکم گرفتن احتمال وقوع اتفاقات بد است. بدبینها را میتوانید در نقطه مقابل این طیف تعریف کنید.
فعالان مالی بهخوبی از وجود چنین ویژگیهایی در بازارها آگاهاند. در واقع اصطلاحاتی که برای تعیین کیفیت بازار بهکار میرود از همین واقعیتها نشات گرفته است: آنها بازار خوشبینانه را مترادف بازار گاوی (صعودی) و بازار بدبینانه را مترادف بازار خرسی (نزولی) بهکار میبرند.
تفاوت بدبینها و خوشبینها
تمایز بین سرمایهگذاران بدبین و خوشبین را میتوان به بهترین وجه با یک ضربالمثل انگلیسی تعریف کرد: «یک بدبین، یک خوشبین باتجربه است». افراد خوشبین امیدوار و مطمئن هستند که همه چیز به سمت بهترشدن پیش خواهد رفت. در مقابل، بدبینها همیشه احتمال بدترین نتیجه را در ذهن دارند. مثبت بودن، خوشبینها را پرانرژی نگه میدارد در حالی که منفیگراییِ بدبینها، آنها را در صورت نیاز برای مقابله با خطرات آماده نگه میدارد.
دنیای مالی هم پر از سرمایهگذاران بدبین و خوشبین است. سرمایهگذاری که ذرهای بدبینی ندارد به زودی متوجه میشود که سرمایهگذاری چیزی بیش از یک شرطبندی خوشبینانه است. افراد خوشبین طی یک فرآیند تجربی و با تجربه معاملات بدون سود، متوجه میشوند تحقیق و زمانبندی در بازار اهمیت دارد. همین افراد ممکن است در طول زمان به دلیل سرخوردگی از اعتماد بیش از حد و رویاهای امیدوارانه، به بدبینی تمایل پیدا کنند.
با این حال، بدبینی افراطی هم سرمایهگذار را به دلیل ترس، منزوی نگه میدارد. مشکل اصلی این است که بدبینی از لحاظ فکری اغواکننده است. مطالعات این گفته را تایید میکند که بدبینی هوشمندانهتر از خوشبینی به نظر میرسد. یک مطالعه نشان میدهد افرادی که در مورد کتابها نقدهای منفی مینویسند «باهوشتر، شایستهتر و متخصصتر» از منتقدان مثبت تلقی میشوند.
به نظر میرسد این اصل صادق است که «بد، قویتر از خوب است». درد یک دلارِ ازدسترفته، بسیار بیشتر از شادی به دست آوردن یک دلار است. اطلاعات بد با دقت و وسواس بیشتری نسبت به اطلاعات خوب پردازش میشوند. و شاید به همین دلیل است که سرمایهگذاران، تقریباً همیشه بیش از حد به احتمال (هر چند دور) از دست دادن پول توجه میکنند.
اما واقعیت دیگری هم وجود دارد. بازارهای سهام همیشه رشد نمیکنند اما بیشتر اوقات سودآورند. برای مثال در ایالات متحده، سهام از نظر تاریخی تقریباً سه سال از هر چهار سال رو به رشد بوده و هیچ دوره 20سالهای وجود ندارد که سهمها ضرر کرده باشند. در بریتانیا نیز وضعیت مشابهی را میتوان مشاهده کرد. البته اوضاع همیشه هم خوب نیست و بدبینها میتوانند به فاجعههایی مانند بازار سهام ژاپن اشاره کنند، جایی که ارزش سهام پس از اوجگیری در سال 1989، به نصف کاهش یافته است. یا روند رفتاری سرمایهگذاران بازار سهام فرانسه یکی از مثالهای غلبه بدبینی بر خوشبینی است. با این حال همان قاعدهای که گفتیم هنوز پابرجاست. بازارهای مالی شاهد افتهای مکرر هستند اما روند بلندمدت همیشه صعودی بوده است. به همین دلیل اقتصاددانان معتقدند بهطور کلی نگاه خوشبینانه به بازارهای مالی سودمند است. اما چرا بسیاری از سرمایهگذاران به بدبینی تمایل دارند؟ تحلیلگران میگویند دلیل این سوگیری آن است که تقویت خوشبینی به زمان نیاز دارد، اما برای بدبین شدن یک شوک کوچک کافی است.
ویژگی یک سرمایهگذار خوب
بد نیست ببینیم کارشناسان، یک سرمایهگذار خوب را چگونه تعریف میکنند. نخست اینکه امیدوار است. کسبوکارها با نااطمینانیهایی احاطه شدهاند که کار را بدون حدی از اعتماد دشوار میکند. یک سرمایهگذار بزرگ موفقیت را صرفاً به امید نسبت نمیدهد اما همیشه مقداری از آن را حفظ میکند و در عین حال اقدامات لازم را برای کاهش خطرات انجام میدهد. سرمایهگذار بیش از حد خوشبین یا امیدوار هم ممکن است شکست بخورد اما سرمایهگذار بیش از حد بدبین ممکن است حتی نتواند معاملات خود را آغاز کند. در اینجا نکته اصلی برقراری «تعادل» است.
دوم، سرمایهگذاران خوب حاضرند برای اطلاعات پول بپردازند. آنها میدانند که اطلاعات «قدرت» است و اطلاعاتی که رایگان در دسترس است ممکن است برای آنها مزیت رقابتی ایجاد نکند. بنابراین حاضرند برای دریافت توصیههای حرفهای پول پرداخت کنند.
سوم، سرمایهگذاران باتجربه دارای سبد سرمایهگذاری هستند. میدانند که هر چند وقت یکبار ضرر خواهند کرد اما اجازه نمیدهند شکست آنها را از تلاش مجدد بازدارد. تنوع، بخشی کلیدی از سرمایهگذاری است و در واقع، با تفکر بدبینانه هماهنگ است. اندکی بدبینی به او یادآوری میکند که صنایع همیشه نوسانات نزولی را تجربه خواهند کرد بنابراین همه تخممرغهایش را در یک سبد نمیگذارد.
حال ببینیم سرمایهگذاران خوشبین چه ویژگیهایی دارند؟ اول آنکه به خوبی میدانند همه گزینهها به برد منتهی نمیشود اما در عین حال مطمئن هستند که همه آنها هم شکست نمیخورند. دوم، به جای تلاش برای یادگیری قوانین بازی -آن هم وقتی خارج از بازی هستند- سعی میکنند از اشتباهات درس بگیرند و در طول زمان با تجربه عملی پیشرفت کنند. و در نهایت پس از هر شکست کمتر مستعد تسلیم شدن هستند زیرا از هر سناریو به عنوان یک فرصت برای یادگیری استفاده میکنند و در تله همه یا هیچ نمیافتند.
و اما سرمایهگذاران بدبین! آنها ممکن است یک سرمایهگذاری موفق را برای کاهش احساسات منفی خود رها کنند؛ حتی زمانی که شانس به نفع آنهاست. ریسکگریز و کمالگرا هستند؛ باید قبل از پرداخت پول، از هر قدمی که در سرمایهگذاری برمیدارند مطلع باشند. و با توجه به اینکه بازارها نیازمند اقدام تله خرسی در مقابل موقعیت فروش سریع هستند سرمایهگذاران بدبین نسبت به خوشبینها فرصتهای بیشتری را از دست میدهند. به علاوه، بیش از حد به دادههای تاریخی اتکا میکنند. یعنی حتی زمانی که بازار در روند صعودی است اگر مسیر آن نامشخص باشد ممکن است در سرمایهگذاری تردید کنند. سرمایهگذاران بدبین به احتمال زیاد از ضرر و زیان تحت فشار قرار میگیرند زیرا فکر میکنند باید از هر سرمایهگذاریای که انجام میدهند سود ببرند. دوست دارند تنها بر اساس دانش کامل عمل کنند؛ به همین دلیل تمایلی به ورود به سرمایهگذاریهایی بدون طرح کلی واضح، ندارند. و در نهایت، تنها چیزی را که آماده از دست دادنش هستند، به خطر میاندازند؛ در مقابل خوشبینانی که تمایل دارند احتمال ضرر را برای هر فرصتی در نظر بگیرند.
پاداش بازار
آیا خوشبینها در بازار پاداش بیشتری میگیرند؟ پیش از آنکه به این سوال پاسخ دهیم بهتر است سناریویی را در نظر بگیریم که در آن یکی از طرفین فکر میکند همه چیز اشتباه پیش میرود، به همین دلیل استراتژیها و برنامههای «پوشش ریسک» خود را از قبل میچیند. طرف مقابل کاملاً خوشبین است و وقتی قلاب را میاندازد، مینشیند و منتظر میماند. اگر اوضاع خوب پیش برود، خوشبین در مقایسه با بدبین از مزیت بیشتری برخوردار خواهد بود زیرا منابع کمتری را خرج کرده و هزینههای پوششی اندکی پرداخت کرده است. اما، اگر همه چیز بد پیش برود سرمایهگذار خوشبین احتمالاً ضرر بزرگی میکند و بدبین در موقعیت بهتری قرار میگیرد. نکته کلیدی اینجاست: ثروت بر مبنای آنچه پسانداز میکنید -و نه آنچه به دست میآورید- ساخته میشود. بنابراین اگر پول زیادی به دست بیاورید اما آن را در معرض دید بگذارید دوام نخواهد داشت یا ممکن است توسط نیروهای بازار از شما گرفته شود. بنابراین در چنین حالتی بازار به بدبینان با دادن فرصتی دوباره پاداش میدهد.
در نهایت باید بگوییم افراد بدبین و خوشبین هر دو میتوانند در دنیای تجارت پیشرفت کنند زیرا برای حفظ بازار به یکدیگر نیاز دارند. اگر همه به تنهایی در یک بخش سود میبردند، تله خرسی در مقابل موقعیت فروش همه بخشهای دیگر به نفع بخش سودآور از گردونه خارج میشدند. همین نکته در مورد کسبوکارها هم صدق میکند. خوشبینها ابداع میکنند، اما بدبینها به آن دوام و پایداری میبخشند. یک شرکت هواپیما تولید میکند؛ دیگری چتر نجات میسازد!
بدبینها و خوشبینها در بازارهای گاوی و خرسی
در بازارهای سهام دو نیرو حاکم است؛ نیروی بازار گاوی و بازار خرسی. بازار خرسی با بدبینی و کاهش قیمتها مشخص میشود در حالی که خوشبینی و افزایش قیمتها مشخصه بازار صعودی است. بر اساس دادهها و سوابق تاریخی هیچ زمانی وجود ندارد که بازار خرسی بتواند در درازمدت بازار صعودی را سرکوب کند. این دو، بین یکدیگر در نوسان دائمی هستند. حرکت بازار را میتوان ناشی از تعامل دائمی بین سرمایهگذاران بدبین و خوشبین دانست.
در اینجا قدرت همان باور تله خرسی در مقابل موقعیت فروش نهفته است که پیشتر هم گفتیم: «یک بدبین، یک خوشبین باتجربه است.» در یک بازار نزولی یک بدبین ممکن است کاملاً خارج از بازار بنشیند و از خرید خودداری کند. یک خوشبین قوی ممکن است بیش از حد امیدوار باشد و در حالی که بازار همچنان روند نزولی دارد خرید کند. بهترین سرمایهگذار کسی است که این دو دیدگاه را با هم پیوند دهد. سرمایهگذاری که ذهنیت خوشبینانه دارد -مبنی بر اینکه خرس در نهایت به گاو تبدیل خواهد شد- برای خروج از بازار، انعطافپذیری و شکیبایی به خرج میدهد. همین سرمایهگذار اگر تجربهای از معاملات ناموفق در گذشته داشته باشد، استراتژی بدبینانهای اتخاذ میکند تا احتمال ضرر را پوشش دهد. یافتههای کاملیا کوهنن، یکی از محققان دانشگاه کارولینای شمالی نشان میدهد سرمایهگذاران زمانی متفاوت یاد میگیرند، که به جای سود، ضرر را تجربه کنند. و این دقیقاً همان چیزی است که سرمایهگذاران مبتلا به سوگیری بدبینی از آن گریزاناند. این سوگیری اثرات ماندگاری دارد. کسانی که بیش از حد بدبیناند، احتمالاً در داراییهای پرخطر مانند سهام کمتر سرمایهگذاری میکنند. این باعث میشود که از سایر سرمایهگذارانی که از بازار نزولی آسیب ندیدهاند عقب بمانند؛ و این هم به نوبه خود بدبینی آنها را تقویت میکند. خروج از این چرخه معیوب میتواند دشوار باشد. بیشک بازار نزولی، صرف نظر از اینکه در کدام مرحله از زندگی مالی فرد اتفاق بیفتد، برای هر سرمایهگذاری آسیبزاست. اما تاثیر کمتری بر سرمایهگذارانی دارد که در سالهای نخست تجربه بهتری دارند و میتوانند نسبت به توزیع بازده سهام، امیدوارتر باشند. کارشناسان بازار میگویند هر فرد قبل از آنکه پول خود را وارد بازار سهام کند باید از این توزیع آگاه باشد و زیان احتمالی خود را در بلندمدت در نظر بگیرد. شاید به همین دلیل است که گفته میشود آموزش سواد مالی در دوران دبیرستان و دانشگاه بسیار اهمیت دارد؛ یعنی قبل از آنکه مردم شروع به سرمایهگذاری کنند. در هر حال تلاش بهترین راه برای پیشرفت و شکست، راهی به سوی موفقیت است. برای موفقیت در سرمایهگذاری هیچ یک از این دو اصل را نباید نادیده گرفت یا بیش از حد به آنها اعتماد کرد. بهترین راه برای تبدیل شدن به یک سرمایهگذار موفق این است که در عین بهکارگیری استراتژیهای یک بدبین، خوشبین باشید. هوشیار بودن نسبت به تهدیدها، به اجداد ما کمک کرده است تا زنده بمانند اما این انگیزه تکاملی برای سرمایهگذاری بیشتر یک مانع است تا کمک. بدبینی میتواند هوشمندانه به نظر برسد اما تاریخ بازارهای سهام نشان میدهد که خوشبینی اغلب سودآورتر است.
ارتش روسیه آماده حمله به اوکراین؛ آیا ناتو حاضر به درگیری با خرس بزرگ خواهد بود؟ +تصاویر
چیزی که میتواند منجر به عزم جدی پوتین و رهبران روس برای اجرای این طرح شود، انفعال شدید غرب و ناتو در سالهای اخیر در مسائل منطقهای و نیاز حیاتی اروپا به منابع گازی روسیه در آستانه فصل زمستان است.
سرویس جهان مشرق _ تنش در دریای چین جنوبی و حمله به تایوان؛ تجمع نیروی ارتش روسیه در کریمه و شرق اوکراین، احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران، قطع روابط دیپلماتیک و حملات مرزی الجزایر و مغرب، اختلافات گسترده و نقض حریم دریایی و هوایی میان ترکیه و یونان در دریای اژه و .
هر کدام از این گزارهها کافی است به واقعیت تبدیل شود تا دنیا شاهد یک درگیری بزرگ منطقهای یا جهانی باشد؛ همواره کارشناسان مناطق تنش نامبرده را به عنوان یکی از مبدا های احتمالی آغاز جنگ جهانی سوم با دخالت قدرتهای بزرگ دنیا میدانند، اما این احتمالات تا چه میزان به واقعیت و دیده شدن در میدان نبرد نزدیک است؟
دیدگاه مشترک امریکا و دول اروپایی؛ حمله روسیه به اوکراین قطعی است
به گزارش میلیتاری تایمز، سازمان اطلاعات دفاعی اوکراین با اشاره به حضور بیش از ۹۲ هزار سرباز روس در مرزهای شرقی این کشور و شبه جزیره کریمه، مدعی است حمله ارتش روسیه احتمالا در اواخر ماه ژانویه ۲۰۲۲ میلادی به خاک این کشور آغاز خواهد شد. موضوعی که هفته گذشته با واکنش ژنرال لوید آستین وزیر دفاع ایالات متحده امریکا نیز همراه بود. وی در کنفرانس خبری خود خطاب به روسیه گفت: مقامات آمریکایی مطمئن نیستند که چرا ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در حال ایجاد نیروهای نظامی در نزدیکی مرز با شرق اوکراین است، اما آن را نمونه دیگری از اقدامات نظامی نگران کننده می دانند که نیازمند توضیح مسکو است.
تصویر ماهوارهای از دپوی گسترده تجهیزات زرهی ارتش روسیه در نزدیکی مرز اوکراین
ارتش روسیه در سال ۲۰۱۴ و وقایع جنگ داخلی اوکراین علاوه بر حمایت از شبه نظامیان جدایی طلب دونباس که کنترل شهر دونتسک را در اختیار دارند، با استفاده از فرصت به دست آمده اقدام به برگزاری یک رفراندوم در منطقه استراتژیک شبه جزیره کریمه کرده و این بخش از خاک اوکراین را ضمیمه خاک روسیه کردند؛ اقدامی که با اعتراض شدید غرب و اعمال تحریمهای گسترده اقتصادی علیه این کشور و عدم به رسمیت شناختن الحاق کریمه به خاک روسیه همراه شد، اما علی رغم تبعات سنگین و در مواردی کمرشکن تحریمهای اقتصادی علیه مسکو، مقامات این کشور نه تنها حاضر به عقب نشینی از الحاق شبه جزیره کریمه نشدند، بلکه امروز نقشه جدیدی برای ایجاد یک کمربند امنیتی از شمال کریمه تا حاشیه رودخانه دنیپرو و از شهر دونتسک تا بندر ماریوپل در جنوب اوکراین در سر دارند.
نقشه آرایش نظامی ارتش روسیه در اطراف خاک اوکراین و مناطقی که احتمال اشغال آنها وجود دارد
آنچه که مسکو به دنبال آن است، آسودگی خاطر از ۳ مسئله است:
نخست قطع ارتباط خاک اصلی اوکراین با شبه جزیره کریمه تا حاشیه رودخانه دنیپرو به منظور جلوگیری از حمله غافلگیرانه ارتش اوکراین در سالهای آینده برای بازپسگیری این منطقه.
دوم، رسیدن به منابع آبی رود دنیپرو و حل مشکل کمبود آب شرب در شبه جزیره کریمه است که در حال حاضر بیش از ۵۰۰ هزار پناهنده اوکراینی و نیروهای روس در آن سکونت دارند.
سوم، گسترش مناطق تحت کنترل شبه نظامیان جدایی طلب منطقه دونباس در شرق اوکراین و تلاش برای اشغال مجدد شهر اسلاویانسک و دور کردن دونتسک، مرکز قوای جدایی طلب از خطوط درگیری.
دلیل تردید احتمالی مسکو چیست؟ حمله ناتو یا تحریمهای فلج کننده؟
چیزی که میتواند منجر به اطمینان و عزم جدی پوتین و رهبران روس برای اجرای این طرح شود، انفعال شدید غرب و ناتو در سالهای اخیر در مسائل منطقهای و نیاز حیاتی اروپا به منابع گازی روسیه در آستانه فصل زمستان است؛ مسئلهای که نه تنها تا کنون هیچ راه حل جامعی برای جایگزینی خط لوله گاز روسی اندیشیده نشده است، بلکه بر اثر اختلافات داخلی میان اعضای اتحادیه اروپا حتی برخی کشورها نظیر آلمان خود را درگیر پروژه ثانویه با روسیه یعنی خط لوله گاز نورد استریم کردهاند.
طبیعتا فرماندهان نظامی و رهبران سیاسی مسکو با مشاهده بی توجهی امریکا و متحدین غربی به مسائلی نظیر جنگ در یمن، لیبی، گرجستان، قره باغ و سوریه و همچنین ناآمادگی شدید ارتشهای اروپایی برای هرگونه کمک به اوکراین و وابستگی این کشورها به گاز روسیه در فصل سرما، تردیدی برای حمله به مناطق جدیدی از خاک اوکراین با اطمینان از عدم مداخله نظامی ناتو نخواهند داشت؛ تنها عاملی که میتواند پوتین را از طرح حمله نظامی به اوکراین منصرف کند تبعات تحریمهای اقتصادی جدید علیه روسیه خواهد بود.
در سال ۲۰۱۴ و پس از ماجرای الحاق شبه جزیره کریمه به خاک روسیه، امریکا و کشورهای اروپایی تحریمهای گسترده اقتصادی علیه مسکو اعمال کردند که تاثیر منفی شدیدی بر رشد اقتصادی این کشور داشت و حتی در زمینه تکمیل پروژههای حساس نظامی این کشور نظیر ورود به خدمت جنگندههای نسل پنجم سوخوی۵۷ و تانک اصلی میدان نبرد جدید ارتش روسیه تله خرسی در مقابل موقعیت فروش یعنی T۱۴-Armata نیز منجر به تعویق چند ساله شد، زیرا هم برخی کشورها نظیر فرانسه و آلمان که در زمینه تکنولوژیک با روسیه همکاری دارند، صادرات محصولات خود را به این کشور قطع کردند و هم کاهش شدید درآمدهای اقتصادی روسیه منجر به کاهش تزریق پول به پروژههای نظامی این کشور شد.
جنگنده روسی سوخو۵۷
با یک لنز تلهفتو باکیفیت چه کارهایی میتوان کرد
نباید عکاسانی که میتوانند با لنزهای واید یا حتی لنزهای تلهفتو با کیفیت پایینتر عکسهای بسیار خوبی بگیرند را نادیده بگیریم. ولی برای به ثبت رساندن عکسها باکیفیت و سریع از فواصل دور در رشتههای عکاسی از حیات وحش و عکاسی ورزشی، به طور حتم به یک لنز تلهفتو نیاز داریم.
با یک لنز تلهفتو باکیفیت میتوان بهترین عکسها را در حیات وحش و محیطهای ورزشی به ثبت رساند.
آقای Grace Scalzo عکاس حیات وحش و پرندگان میگوید: هر وقتی که لنز کانن EF 600mm f/4L را برای عکاسی از حیات وحش استفاده کردهام، از قابلیتهای این لنز هیجان زده شدم. لنزهای پرایم سوپرتلهفتو برای عکاسی از حیوانات و پرندگان بهترین انتخاب هستند. سرعت، وضوح و بوکهای که این لنزها به همراه دارند، به صورت ایدهآلی با دید خلاقانه من هماهنگ هستند. البته که این لنزها وزن سنگینی دارند و برای استفاده از آنها نیاز به سهپایه است، اما از سختی حمل آنها هیچوقت پشیمان نشدهام.
ثبت شده با لنز EF 600mm f/4L IS III USM با دیافراگم f/8، سرعت شاتر 1/3200 ثانیه و ایزو 800 توسط Grace Scalzo
این عکاس حیات وحش به خوبی تجربه یک عکاس حرفهای در استفاده از لنزهای تلهفتو پرایم را توصیف کرده است، اما چه مشخصاتی به یک لنز تلهفتو لقب ردهبالا میدهد؟ در این متن خصوصیاتی در مورد بعضی از لنزهای رده بالای تلهفتو برای علاقهمندان شرح دادهایم ولی لازم به ذکر است که لنزهایی که در این متن با آنها مواجه میشویم؛ به علت برخورداری از بالاترین قابلیتها، قیمت بالایی نیز دارند. طراحی اپتیکال این لنزها، بدنه مقاوم و مشخصات فنی لنزهایی که در این متن به آنها میپردازیم، در ایدهآل ترین حالت ممکن هستند. به بیانی میتوان گفت که تهیه این لنزها، سرمایهگذاری بر روی خلاقیت شما است.
تمرکز این مقاله بر روی لنزهای سوپر تله فتو است، این لنزها معمولا فاصله کانونی بالاتر از ۳۰۰ میلیمتر دارند و تفاوت اصلی که یک لنز میان رده سوپرتلهفتو را از یک لنز میان رده سوپرتلهفتو متمایز میکند، حداکثر گشودگی دیافراگم لنز است. مثلا لنزی که حداکثر گشودگی دیافراگم آن f/4 و یا f/2.8 است، امکان استفاده از سرعت شاتر بالایی را برای کاربر فراهم میکند که این سرعت بالا برای فریز کردن سوژههایی که با سرعت بالا حرکت میکنند، امری الزامی است. اما قابلیتها و مشخصات دیگری نیز در اینکه به یک لنز را رده بالا بنامیم، دخیل است.
خرس قطبی ثبت شده با لنز EF 600mm f/4L IS III USM همراه با تلهکانورتر 2x، گشودگی دیافراگم f/8، سرعت شاتر 1/800 ثانیه و ایزو 1600 توسط Grace Scalzo
تکنیکهای طراحی پیشرفته امروزه موجب بالا رفتن کیفیت لنزهای زوم شدهاند و لنزهای سوپرتلهفتو زوم با کنتراست و گشودگی دیافراگم بالا در بازار موجود هستند. اما لنزهای لانگ زوم گشودگی دیافراگم متغیری دارند و عملکرد آنها در فواصل کانونی بالاتر از 400mm به سرعت همتایان پرایم خود نیست. اما با این حال لنزهای زوم نیز خصوصیات منحصربهفرد خود؛ مانند قابلیت بزرگنمایی به همراه دارند و اینکه معمولا این لنزها اندازه کوچکتر و وزن سبکتری نیز دارند. به هرحال بهترین لنزهای سوپر تلهفتو از نوع پرایم هستند و توسط شرکتهای کانن، نیکون، سونی و سیگما ساخته میشوند. بهترین این نوع لنزها برای عکاسی از حیات وحش و عکاسی ورزشی با مشخصاتی مانند فواصل کانونی 400mm، 500mm و 600mm و با حداکثر گشودگی دیافراگم f/2.8 و یا f/4 و یا حتی لنزهای کانن و نیکون در فاصله کانونی 800mm و با گشودگی دیافراگم f/5.6، شناخته میشوند. شرکت کانن همچنین لنزی با مدل 400mm f/4 DO در لنزهای رده بالای سوپرتلهفتو خود دارد که DO مخفف عبارت diffractive optics است و استفاده از این نوع عدسیها در این لنز موجب آن شده که این لنز اندازه کوچکتری داشته باشد.
Nikon AF-S NIKKOR 800mm f/5.6E FL ED VR
همانطور که Scalzo؛ عکاس حیات وحش گفته است: سرعت، وضوح و بوکه عوامل مهمی در کیفیت یک لنز تلهفتو هستند. این ویژگیها از چگونگی طراحی اپتیکال، الترونیک، مکانیکال و سیستمهای محاسباتی موجود در لنز تاثیر میگیرند. سرعت بالا تنها محصول گشودگی دیافراگم عالی و سرعت شاتر بالا نیست، بلکه سیستمها پیشرفته فوکوس خودکار، مانند قابلیت پیش تنظیم فوکوس، قفل فوکوس و وجود محدود کنندههای فوکوس میتوانند به عکاس در کنترل فوکوس طوری کمک کنند که لنزهای ارزان قیمت چنین قابلیتهایی را در اختیار کاربر نمیگذارند.
بعضی از عواملی که در سرعت لنزها تاثیر گذارند، در توضیحات لنزها موجود نیستند. اما چگونگی بعضی از ظرافات و مشخصات در ساخت و طراحی لنزها، زمان زیادی برده است و همچنین کاربران در هنگام استفاده نیز متوجه این قابلیتها میشوند. از این ظرافات در قابلیتها مکه میتوانند در سرعت و کیفیت عکاسی بسیار تاثیر گذار باشند میتوان به نکاتی مانند ارگونومی، محل قرار گیری دکمهها و حلقه تنظیم، قسمت مانت سهپایه و همچنین پشتیبانی از مبدلهای تله کانورتر، اشاره کرد.
عقاب عریان ثبت شده با لنز EF 600mm f/4L IS II USM همراه با تلهکانورتر ۲ برابری، گشودگی دیافراگم f/9، سرعت شاتر 1/250 ثانیه و ایزو 1000 توسط David Speiser
وضوح نیز مطمئنا یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار در کیفیت لنزها است. در لنزهای 600mm و دیگر لنزهای سوپر تلهفتو، المانهای اسفریکال موجب کاهش اعوجاج رنگی و بهبود وضوح میشوند و المانهای UD و Fluorite نیز موجب بهبود در دقت رنگ میشوند. شیشههای اپتیکال و کوتینگهای موجود روی المانها در اینگونه لنزها، بالاترین کیفیتی که تولید کنندگان قادر به ارائه آن هستند را به همراه دارند. البته لازم به ذکر است که رزولوشن سنسور دوربین و لنز، هر دو در وضوح تصاویر تاثیر گذارند.
وجود تثبیت کننده تصویر از دیگر مشخصاتی است که در لنزهای تلهفتو حائز اهمیت است و بر روی این لنزها چه از نوع زوم باشند و چه از نوع پرایم، سوئیچی برای حالتهای مختلف تثبیت کننده تصویر وجود دارد. پیشرفتهترین سیستمهای تثبیت کننده تصویر قادر هستند که تا ۶ استاپ لرزش و حرکت ناخواسته دوربین را جبران کنند. همچنین حالتهای مختلف تثبیت کننده تصویر، کیفیت تصاویر را هنگام عکاسی به صورت عمودی و افقی از سوژههای متحرک، در حالت پنینگ و یا در اوقاتی که دوربین روی سهپایه متصل است، بهبود میبخشند.
بوکه به طور کلی به افکت بلوری در نقاط خارج از فوکوس مربوط میشود که در لنزهای ردهبالا کیفیت بسیار بالاتری به همراه دارد. عمق میدان کم عمق که توسط گشودگی بالای دیافراگم این لنزها و همچنین دیافراگمهای مدور ۹ و یا ۱۱ پرهای موجب کیفیت بالای بوکه در استفاده از این نوع لنزها میشود.
کیفیت ساختار بدنه لنزهای رده بالا نیز مقاومت بالاتری در مقایسه با لنزهای ارزانتر بههمراه دارند. این لنزها در مقابل نفوذ آب مقاوم هستند و همچنین در مقابل ضرباتی که در عکاسی حیات وحش و ورزشی ممکن است متحمل شوند نیز مقاومت دارند. المان جلویی این نوع لنزها مجهز به کوتینگ فلورین هستند تا سختتر لکه دار شوند و پاک کردن چربی از آنها هم آسان باشد. علاوه بر اینها این لنزها معمولا قابلیتهای دیگری مانند هود لنز بلند، حلقه اتصال به سهپایه چرخان و همچنین ویژگیهای ضد سرقت نیز به همراه دارند.
دانستن اینکه لنزهای باکیفیت چه خصوصیاتی به همراه دارند یک مسئله است و استفاده صحیح از لنزهای سوپر تلهفتو مسئلهای دیگر است. پرچالشترین نکته در استفاده از این نوع لنزها، وزن سنگین و اندازه بزرگ آنها است. همراه داشتن سهپایه، مونوپاد و یا حتی سهپایههای مجهز به گیمبال در استفاده از این لنزها ضرورت دارد. همچنین تکنیکهای عکاسی مانند کنترل فوکوس، چگونگی تعقیب سوژههای متحرک و همچنین چکونه فشردن و رها کردن دکمه شاتر برای به حداقل رساندن لرزش دوربین از مهارتهایی است که با تمرین حاصل میشوند.
جغد کهنسال خاکستری ثبت شده با لنز EF 600mm f/4L IS II USM همراه با تلهکانورتر 1.4x، دیافراگم f/5.6، سرعت شاتر 1/80 ثانیه و ایزو 1600 توسط David Speiser
برای نتیجهگیری حداکثر از این لنزها، باید قابلیتهای آنها را بشناسید و به خوبی تمرین کنید. دانش بر اینکه کی و چگونه از محدود کنندههای فوکوس و تنظیمات پیشفرض فوکوس استفاده شود، موجب به ثبت رسیدن عکسهای موفقتر میشود. همچنین در مورد تثبیت کننده تصویر و حالتهای مختلف آن نیز باید دفترچه راهنمای لنز مطالعه کنید و بعد از شناخت قابلیتهای آن حالتهای مختلف تثبیت کننده تصویر را استفاده و تمرین کنید.
تله کانورتر
تلهکانورترها
تلهکانورترها یکی از ابزارهای مهم در استفاده از لنزهای تلهفتو است. این مبدلها موجب ۱.۴ و یا ۲ برابر شدن فاصله کانونی لنز میشوند و روشی مقرون بهصرفه برای اضافه کردن قابلیت بزرگنمایی به لنز هستند تا بتوانید از پرسپکتیوهای متفاوتی عکاسی کنید. تلهکانورترها همچنین بر روی لنزهای زوم نیز قابل استفاده هستند، اما باید در مورد سازگاری این مبدلها با قابلیتهای لنز خود، تحقیق کنید. همچنین به خاطر داشته باشید که استفاده از تلهکانورتر ها موجب کاهش نور ورودی به دوربین میشوند، در نتیجه حداکثر گشودگی دیافراگم بالا در استفاده از این مبدلها نکته بسیار مهمی است.
مرغ انجیر خوار ثبت شده با لنز EF 300mm f/2.8L IS II USM همراه با تلهکانورتر ۲ برابری، دیافراگم f/6.3، سرعت شاتر 1/640 ثانیه و ایزو 800 توسط David Speiser
دوربین
دوربین شما نیز درست به اندازه خود لنز در کیفیت تصاویر تاثیر گذار است. برای مثال اگر یک لنز تلهفتو را روی ۵ دوربین مختلف مانت کنیم و از سوژهای در موقعیت یکسان عکاسی کنیم؛ نتایج مختلفی را دریافت خواهیم کرد و سرعت فوکوس، تعقیب سوژه، وضوح و بسیاری از عوامل دیگر نیز عملکرد متفاوتی خواهند داشت. اگر کسی در مورد یک لنز خاصی تعریف و یا انتقاد میکند، دلیل بر این نمیشود که آن لنز برای شما و روی بدنه دوربین شما عملکرد مشابهی داشته باشد. حتی بهترین لنزها تله خرسی در مقابل موقعیت فروش نیز میتوانند بر روی بعضی از دوربینها عملکرد ایدهآلی را از خود نشان ندهند. اگر دوربین و لنز هماهنگی لازم را نداشته باشند، نتیج تصاویر رضایت بخش نخواهند بود. تحقیق کردن؛ کلید انتخابی لنز ایدهآل برای دوربین شما است.
عقاب ثبت شده با لنز Tamron 150-600mm f/5-6.3 Di VC USD، دیافراگم f/6.3، سرعت شاتر 1/800 و ایزو 800 توسط Lisa Langell
تحلیل بلندمدت قیمت بیت کوین ویژه ۲۰۲۲
برخلاف پیشبینیهای بیشتر تحلیلگران بازار ارز دیجیتال، بیت کوین کار خود را در سال ۲۰۲۱ با قیمتی کمتر از ۵۰,۰۰۰ دلار به پایان رساند؛ اما روند بازار در سال میلادی جدید چگونه خواهد بود و حمایتها و مقاومتهای کلیدی قیمت در سال ۲۰۲۲ کداماند؟
به گزارش مردم فردا به نقل از کوین تلگراف، بیت کوین سال ۲۰۲۱ را با تله خرسی در مقابل موقعیت فروش فاصلهای قابلتوجه از هدف ۱۰۰,۰۰۰ دلاری که تحلیلگران پیشبینی کرده بودند، به پایان رساند. جسی پاول (Jesse Powell)، مدیرعامل صرافی کراکن که خود مدتی قبل پیشبینی کرده بود قیمت بیت کوین در پایان سال ۲۰۲۱ به ۱۰۰,۰۰۰ دلار میرسد، همچنان نسبت به عملکرد بیت کوین در بلندمدت دیدگاهی صعودی دارد، اما احتمال سقوط قیمتها در کوتاهمدت را هم رد نمیکند.
یک نکته منفی که میتواند بر افزایش فشار فروش بیت کوین در کوتاهمدت تأثیر بگذارد، تغییر سیاستهای پولی بانک مرکزی آمریکاست. فدرال رزرو در ۱۵ دسامبر (۲۴ آذر) اعلام کرده بود که در ادامه با سرعت بیشتری به سمت متوقفکردن برنامه خرید اوراق قرضه حرکت خواهد کرد. علاوه بر این، این نهاد دولتی قصد دارد در سال ۲۰۲۲ نرخ بهره بانکی را در سه مرحله افزایش دهد.
سَم استوال (Sam Stovall)، کارشناس سرمایه در شرکت تحقیقاتی «CFRA Research»، گفته است آنطور که سابقه بازار نشان میدهد، در این دوره زمانی ۱۲ ماهه که فدرال رزرو قصد دارد در سه مرحله یا بیشتر، نرخ بهره بانکی را افزایش دهد، عملکرد شاخص «S&P ۵۰۰» هم احتمالاً به سمت بازدهی منفی متمایل خواهد شد.
از آنجایی که قیمت بیت کوین و شاخص S&P ۵۰۰ در سالی که گذشته همبستگی قابلتوجهی داشتهاند، اگر قرار باشد تاریخ تکرار شود ممکن است بیت کوین هم مانند بازار سهام آمریکا تحت فشار قرار گیرد. ممکن است افزایش احساس ترس باعث خروج عدهای از فعالان بازار شود، به همین خاطر پیشبینی این موضوع که آیا سرمایهگذاران در سال جدید هم به خرید بیت کوین برای مقابله با تورم رو به رشد حاکم بر اقتصاد جهان ادامه میدهند یا خیر، کار سادهای نیست و نمیتوان با قطعیت در این رابطه اظهارنظر کرد.
در این مطلب که بهطور ویژه برای آغاز سال ۲۰۲۲ میلادی تدارک دیده شده است، قصد داریم شرایط قیمتی بیت کوین را در بلندمدت بررسی کرده و حمایت و مقاومتهای کلیدی قیمت را برای سال جدید مشخص کنیم.
تحلیل بلندمدت قیمت بیت کوین
همزمان با جهش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۱۷، شاخص قدرت نسبی (RSI) به سطح ۹۶ رسیده بود که نشاندهنده خوشبینی بیش از حد معاملهگران در آن دوره زمانی است. جهشهای بسیار سریع قیمت معمولاً پایدار نیستند و در بیشتر مواقع با یک اصلاح عمیق یا دوره طولانی تثبیت قیمت مواجه میشوند. این دقیقاً همان چیزی است که پس از پایان روند صعودی سال ۲۰۱۷ اتفاق افتاد.
قیمت بیت کوین پیش از عبور از سطح ۲۰,۰۰۰ دلار در دسامبر ۲۰۲۰ (آذر ۹۹)، همواره در موقعیتی پایینتر از اوجهای سال ۲۰۱۷ قرار گرفته بود؛ این یعنی بازار برای سه سال درگیر مقدمهچینی برای آغاز روند صعودی اخیر بوده است.
جهش قیمت در سال ۲۰۲۱ شاخص قدرت نسبی را در ماه مارس (فروردین) و پیش از افزایش فشار فروش در بازار، به بالای سطح ۹۱ رساند؛ اما برخلاف سال ۲۰۱۷، این بار خریداران از حمایت میانگین متحرک نمایی (EMA) ۲۰ ماهه دفاع کردند.
این موضوع نشان میدهد که احساسات معاملهگران پس از سقوط ماه مه (اردیبهشت) همچنان مثبت باقی مانده بود و عدهای از فعالان بازار هم پس از سقوط قیمتها مشغول خرید در کفهای قیمتی شده بودند. چند ماه بعد هم یک جهش دیگر بیت کوین را به اوج تاریخی ۶۹,۰۰۰ دلاری رساند، اما خریداران باز هم در حفظ موقعیت خود ناکام ماندند. این یعنی عدهای از معاملهگران در جریان جهش قیمتها اقدام به فروش میکنند.
در چند ماه اخیر هم اصلاح قیمتها بار دیگر بیت کوین را به نزدیکی میانگین متحرک نمایی ۲۰ ماهه رساند و آنطور که از موقعیت شاخص قدرت نسبی پیداست، این احتمال وجود دارد که در ادامه از قدرت روند صعودی کاسته شود.
اگر در ادامه فروشندگان بتوانند قیمت را تا زیر میانگین متحرک نمایی ۲۰ ماهه پایین بکشند و موقعیت خود را در آن ناحیه حفظ کنند، احتمال سقوط قیمت تا حمایت مهم ۲۸,۸۰۰ دلاری افزایش مییابد. دفاعکردن از این سطح برای خریداران بسیار حائز اهمیت خواهد بود، چراکه شکستهشدن آن میتواند منجر به شکلگیری یک دوره تثبیت طولانیمدت شود.
از سوی دیگر، اگر قیمت در ادامه از سطوح فعلی یک حرکت صعودی جدید را آغاز کند، خریداران برای رسیدن به سطح ۶۹,۰۰۰ دلار تلاش خواهند کرد. عبور و بستهشدن کندل قیمت بالای این سطح، میتواند نشانهای برای ازسرگیری روند صعودی باشد.
نمودار قیمت بیت کوین (نمای ۱ هفتهای بازار بیت کوین/ دلار)
همان طور که از نمای ۱ هفتهای بازار پیداست، خریداران دو بار موفق شدهاند قیمت را به بالای ۶۴,۸۹۹ دلار برسانند اما در حفظ موقعیت خود بالای این سطح ناکام بودهاند. این اتفاق احتمالاً معاملهگرانی را که پس از شکستهشدن این سطح وارد موقعیتهای لانگ (خرید) شدهاند، در تله خرسی گرفتار کرده است.
میانگین متحرک نمایی ۲۰ هفتهای بهتدریج در حال پایینآمدن است و شاخص قدرت نسبی هم وارد ناحیه منفی شده است؛ وضعیتی که نشان میدهد فروشندگان مجدداً برای در دست گرفتن بازار تلاش میکنند. تلاش خریداران برای حفظ میانگین متحرک ساده ۵۰ هفتهای فعلاً موفق بوده است، اما این تلاش برای رساندن قیمت به بالای میانگین متحرک نمایی ۲۰ هفتهای کافی نبود.
وضعیت کنونی میتواند منجر به افزایش فشار فروش در بازار شود و در حال حاضر هم فروشندگان در جهت پایینکشیدن قیمت تا حمایت قدرتمند ۳۹,۶۰۰ دلاری تلاش میکند. خریداران چارهای جز دفاعکردن از این سطح ندارند، چراکه شکستهشدن آن میتواند با سقوط قیمت به ۲۸,۷۳۲ دلار همراه باشد.
این اتفاق میتواند شروع فاز بعدی چرخه صعودی بازار را عقب بیندازد و قیمت را در محدودهای بین ۲۸,۷۳۲ دلار تا ۶۹,۰۰۰ دلار گرفتار کند.
در مقابل، اگر قیمت از تله خرسی در مقابل موقعیت فروش سطوح فعلی حرکت صعودی جدید را آغاز کند و بتواند میانگین متحرک نمایی ۲۰ هفتهای را پشت سر بگذارد، خریداران بار دیگر این شانس را خواهند داشت تا خود را به بالای ناحیه مقاومتی بین ۶۴,۸۹۹ دلار تا ۶۹,۰۰۰ دلار برسانند.
اگر آنها موفق به انجام این کار شوند، احتمالاً شتاب صعودی هم افزایش مییابد و قیمت میتواند مسیر خود را به سمت اهداف ۱۰۰,۰۰۰ و ۱۰۹,۰۰۰ دلاری دنبال کند؛ محدودهای که احتمالاً فروشندگان در آن فعال خواهند بود.
این را هم اضافه کنیم که شکستهشدن حمایت ۲۸,۷۳۲ دلاری میتواند منجر به آغاز بازار نزولی شود و در این صورت سطح ۲۰,۰۰۰ دلار بهعنوان حمایت قدرتمند پیش روی قیمت عمل خواهد کرد.
در نمای ۱ روزه بازار، قیمت تقریباً برای یک هفته در یک کانال نزولی در نوسان بوده است. شیب میانگینهای متحرک رو به پایین است و شاخص قدرت نسبی هم مانند نمای ۱ هفتهای در ناحیه نزولی قرار دارد. در مجموع میتوان گفت که کنترل بازار در دست فروشندگان است.
اگر قیمت در ادامه از سطوح فعلی سقوط کند یا اینکه از میانگین متحرک نمایی ۲۰ هفتهای فاصله بگیرد، به این معنی است که احساسات بازار همچنان نزولی باقیمانده و معاملهگران بهدنبال فرصتی هستند تا با جهش قیمت اقدام به فروش کنند. این حرکت میتواند با سقوط بیت کوین تا کف قیمتی ۴ دسامبر (۱۳ آذر) در ۴۲,۳۳۳ دلار همراه باشد.
خریداران محکوم به دفاع از این سطح هستند، چراکه اگر این ناحیه حمایتی از دست برود فروشندگان برای پایینکشیدن قیمت تا زیر حمایت کانال تلاش خواهند کرد و در این صورت فشار فروش در بازار تقویت میشود.
محدوده بین ۳۹,۶۰۰ تا ۳۷,۳۰۰ دلار بهعنوان حمایت قدرتمند قیمت عمل خواهد کرد، اما اگر خریداران نتوانند از میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه عبور کنند، احتمالاً روند نزولی تا سطح ۲۸,۸۰۰ دلار ادامه پیدا میکند.
از طرفی، اگر قیمت رشد کند و به بالای مقاومت سقف کانال برسد، نشانهای برای کاهش فشار فروش در بازار است. در این صورت خریداران برای رسیدن به میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه تلاش خواهند کرد که میتواند این بار هم برای آنها چالشبرانگیز باشد.
خریداران باید از میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه عبور کرده و موقعیت خود را بالای این سطح حفظ کنند تا بتوان برای رسیدن قیمت به ۶۰,۰۰۰ دلار امیدوار بود. این سطح بهعنوان یک مقاومت قدرتمند پیش روی قیمت قرار گرفته است، اما اگر شکسته شود خریداران میتوانند برای رسیدن به اوج تاریخی ۶۹,۰۰۰ دلاری تلاش کنند.
چرا ماه سپتامبر در حال تبدیل شدن به یک ماه بالقوه بد برای قیمت بیت کوین است؟
بیت کوین پنج ماه گذشته خود در سپتامبر را با زیان بسته است و در صورت تکرار تاریخ ممکن است دردهای مشابهی را متحمل شود.
گاوهای بیت کوین (BTC) نباید در مورد بازگشت از پایین ترین سطح ژوئن ۱۷۵۰۰ دلار هیجان زده شوند، زیرا بیت کوین در روزهای آینده وارد پرخطرترین ماه خود می شود.
روانشناسی "اثر سپتامبر"
داده های تاریخی نشان می دهد که سپتامبر بدترین ماه بیت کوین بین سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۲۱ بوده است، به جز در سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶. در عین حال، میانگین کاهش قیمت بیت کوین در این ماه به میزان متوسط -۶ درصد است.
جالب اینجاست که سابقه ضعیف بیت کوین در ماه های سپتامبر گذشته با رکودهای مشابه در بازار سهام همزمان است. به عنوان مثال، میانگین کاهش شاخص S&P 500 ایالات متحده در سپتامبر ۰.۷٪ در ۲۵ سال گذشته است.
تحلیلگران استدلال می کنند که سرمایه گذاران پس از بازگشت از تعطیلات تابستانی خود در ماه سپتامبر از موقعیت بازار خود خارج می شوند تا سود یا حتی ضرر مالیاتی را قبل از پایان سال کاهش دهند.
در همین حال، آنها همچنین خاطرنشان می کنند که سرمایه گذاران فردی دارایی های خود را در ماه سپتامبر نقد می کنند تا هزینه های مدرسه سالانه فرزندان خود را بپردازند.
همبستگی بیت کوین با بازار سهام در طول و تله خرسی در مقابل موقعیت فروش پس از همه گیری ویروس کرونا تا حد زیادی مثبت بوده است. بنابراین، علاوه بر اثر سپتامبر، این روندهای بازتابی قیمت می تواند احتمال افت BTC را در ماه شوم افزایش دهد.
فدرال رزرو نرخ بهره را ۷۵bps افزایش داد
زیان بیت کوین در سال ۲۰۲۲ ناشی از ترس از افزایش نرخ فدرال رزرو و لغو کامل برنامه خرید ماهانه ۱۲۰ میلیارد دلاری اوراق قرضه آن برای مقابله با تورم فزاینده بود.
اما روایت بازار به سمت این امید که تورم به اوج خود رسیده است تغییر کرد. این باور پس از اینکه شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) در ماه ژوئیه در ایالات متحده به ۸.۵ درصد رسید در برابر ۹.۱ درصد در ماه قبل تقویت شد، که منجر به گمانه زنی ها مبنی بر کاهش برنامه های انقباضی فدرال رزرو شد.
این مصادف شد با بیت کوین و S&P 500 که بخش کوچکی از زیان سالانه خود را جبران کردند، همانطور که در زیر نشان داده شده است.
اما بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بهبود بیت کوین می تواند یک تله صعودی باشد، یک “رشد تسکین” که سرمایه گذارانی را که فکر می کنند بازار به کف رسیده است به دام می اندازد.
علاوه بر این، اکثر مقامات فدرال رزرو با توجه به تعهدشان برای کاهش تورم به ۲ درصد، همچنان طرفدار افزایش ۷۵ واحد پایه در نشست بعدی خود در ماه سپتامبر هستند.
در نتیجه، بیت کوین و S&P 500 در معرض خطر ادامه روند اصلاحی غالب خود در ماه سپتامبر هستند و به پایین ترین سطح سالانه نگاه می کنند.
دیدگاه شما