ریسک چیست و انواع آن کدام است
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند. برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟
ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینههای ثابت شرکت است.
ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟
ریسک مالی گونهای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در انواع ریسک در بازار سرمایه شرکت به سهامداران تحمیل میشود. ریسک ناشی از بهکارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی مینامند.
ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.
ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید. طبق نظریههای پرتفولیو با متنوعسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل انواع ریسک در بازار سرمایه دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.هر معاملهای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه میکنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.
ریسک اعتبار (Credit risk)
این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند. سرمایهگذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایهگذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.ا لبته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا میباشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکتها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.
ریسک نرخ انواع ریسک در بازار سرمایه سود (Interest Rate Risk)
ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.
در بین انواع ریسکها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته میشود و سرمایهگذاران و معاملهگران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.
این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایهگذاران بستگی دارد و نه منطق.
چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.
همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده.
این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسبوکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص انواع ریسک در بازار سرمایه خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.
ریسک مرتبط با بازار ثانویهای است که اوراق بهادار در آن معامله میشود. آن دسته از سرمایهگذاریهایی که خریدوفروش آن به آسانی صورت میگیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.
هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش مییابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.
انواع ریسک در بازار سرمایه گذاری بورس
انواع ریسک در بازار سرمایه گذاری بورس! اگر قصد سرمایه گذاری در بازار بورس را داشته باشید باید با انواع ریسک هایی که در این بازار وجود دارد آشنا شوید. ریسک به معنی از دست دادن بخشی یا همه سرمایه فرد سرمایه گذار است!
اما اگر با انواع ریسک ها آشنا باشید، نیازی نیست بترسید زیرا با برنامه ریزی به شما آسیبی نخواهد رسید.
ریسک مالی
ریسک مالی را با یک مثال یاد بگیرید. فرض کنید شما سهام یک شرکت را خریداری کرده اید و شرکت بعد از مدتی نمیتواند محصولاتش را بفروشد و دچار شکست خواهد شد. زمانی که ورشکستگی خود را اعلام کند، سهام شما فاقد ارزش میشود. به چنین ریسکی در بازار بورس ریسک مالی گفته میشود.
یکی از راه های در امان ماندن از ریسک مالی، جمع آوری اطلاعات کافی قبل از خرید سهام است. اگر بتوانید سهام مورد نظر خود را به خوبی تجزیه و تحلیل کنید تا حد زیادی ریسک مالی کاهش پیدا میکند.
ریسک تورم
فرض کنید شما 20 هزار تومان دارید، امروز با این 20 هزار تومان چه چیزهایی میتوانید بخرید؟ 5 سال پیش با آن چه چیزی میتوانستید بخرید؟ حالا کمی دورتر شویم و 20 سال پیش را در نظر بگیرید! این یعنی ریسک تورم.
به همین دلیل ما به شما توصیه میکنیم هرگز پول خود را راکد نگه ندارید و آن را در جایی سرمایه گذاری کنید که بازده آن از نرخ تورم بیشتر باشد.
ریسک شخصی
آیا فکر میکنید منشا ریسک های سرمایه گذاری همیشه بازار و عوامل اقتصادی است؟
بسیاری مواقع پیش می آید که خود سرمایه گذار، سرمایه اش را دچار خطر میکند. به عنوان مثال شما 10 میلیون پول دارید و با آن سهام میخرید. حال قیمت سهام تحت تاثیر عوامل مختلف ارزشش به 8 میلیون میرسد. شما برای هدف بلند مدت این سهام را خریداری کرده بودید اما ناگهان شرایطی برایتان پیش خواهد آمد که نیاز پیدا میکنید آن را در ضرر انواع ریسک در بازار سرمایه بفروشید. به این نوع خطر ریسک شخصی میگویند.
مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف انواع ریسک در بازار سرمایه معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته میشود:
- ریسک بازار: به ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر انواع ریسک در بازار سرمایه است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه انواع ریسک در بازار سرمایه انواع ریسک در بازار سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ انواع ریسک در بازار سرمایه بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش انواع ریسک در بازار سرمایه و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
ریسک و انواع آن
به زبان ساده ، خطر احتمال وقوع یک اتفاق ناخوشایند را ریسک می گوییم. ریسک یعنی نداشتن اطمینان به نتایج یک فعالیت که در رابطه با چیزی که انسان برای آن اهمیت خاصی قائل است می باشد (مانند سلامتی ، آسایش ، پول ، دارایی یا محیط زندگی) و بیشتر بر پیامدهای منفی و نه چندان مطلوب تمرکز دارد. تعریف های متفاوتی از آن ارائه شده. تعریف جهانی و بیشتر مردم از خطر کردن در موقعیت های مختلف این است: نداشتن اطمینان نسبت به کاری که می خواهند انجام دهند. در حوزه مالی به عنوان موقعیتی تعریف می شود که در آن شما نمی دانید پیامد کار چه خواهد بود. ممکن است سود بسیار خوبی بکنید یا اینکه برعکس دچار ضرر فراوانی بشوید. اگر خطر شما با فکر و تدبیر نباشد ممکن است تمام سرمایه اولیه خود را به باد بدهید.ما معمولا در حیطه مالی این کار را با چک کردن و تحلیل نمودارها و بررسی رفتارهای پیش فرض بازار انجام می دهیم. در حوزه مالی، انحراف معیار یک معیار رایج مرتبط با خطر پذیری است. انحراف معیار نوسانات قیمت اموال را در مقایسه با میانگین بازه زمانی آنها را در یک دوره مشخص ارائه می کند.
طبق گفته اقتصاد دانان اگر بتوانید خطر های موجود را برطرف کنید، می توانید بسیار هوشمندانه تر در بازار سرمایه فعالیت کنید و مقدار کم تری خسارت ببینید. با یادگیری خطر هایی که امکان دارد در هر اوضاع و شرایطی برای شما اتفاق بیفتند، شما می توانید آنها را بهتر کنترل کنید. به عنوان یک معامله گر و یا مدیر شرکتی خواه کوچک یا بزرگ شما باید توانایی چنین کاری را داشته باشید تا از خسارت های غیر ضروری و گزاف جلوگیری نمایید.
خب، حالا به انواع ریسک می پردازیم و توضیح مختصری درباره هر کدام از آنها می دهیم.
- ریسک اعتباری (همچنین به عنوان ریسک بدهی یا عدم پرداخت شناخته می شود)
ریسک اعتباری یعنی اینکه شما به فردی یا شرکتی مقداری اعتبار (پول) قرض داده اید و حالا آن فرد یا شرکت نمی تواند سود یا اصل پول شما را براساس تعهداتی که داده پرداخت کند.اوراق قرضه دولتی کمترین ریسک اعتباری را دارند (صفر نیست اما آنقدرها هم زیاد نیست که بتواند به شما ضررهای مالی سنگینی بزنید) ، در حالی که سپرده های شرکتی با نرخ پایین (اوراق پر بهره ولی با اعتبار کم) خطر اعتباری بالایی دارند. قبل از سرمایه گذاری در اوراق قرضه یا سپرده شرکت ، مطمئن شوید که آنها توسط یک آژانس رتبه بندی معروف مورد بررسی قرار گرفته باشند.
وقتی کشوری نتواند به تعهدات خود عمل کند و بدهی های خود را بپردازد. تمام سهام ، صندوق های سرمایه گذاری مشترک ، اوراق قرضه و سایر ابزارهای سرمایه گذاری مالی و کشورهایی که با آنها روابط مالی دارد تحت تاثیر قرار می گیرند. اگر کشوری کسری مالی زیادی داشته باشد ، تجارت با آن پر خطر تر از کشوری با کسری مالی کم می باشد. همکاری مالی با کشورهای در حال توسعه یا همان جهان سومی نسبت به کشورهای توسعه یافته خطر بسیار بیشتری دارد.
این نوع ریسک بیشتر در کشورهای درحال توسعه یا همان جهان سومی دیده می شود. این خطر به این معناست که امکان دارد دولت آن کشور در حال توسعه یک شبه سیاست های خود را تغییر دهد. به عنوان مثال ، امروزه با توجه بحث هایی که در مورد FDI می شود ، سیاست های هند برای سرمایه گذاران خارجی چندان جذاب به نظر نمی رسد و قیمت سهام آن منفی شده است.
این ریسک این است که شما با بالاترین نرخ موجود (در حال حاضر بالاتر از 9.50٪) سپرده ثابت یا سود شرکت با بازده بالا را قفل کنید و وقتی پرداخت سود شما انجام می شود ، هیچ معادلی برای سرمایه گذاری با نرخ بهره بالا جهت سرمایه گذاری مجدد در اختیار ندارید و سود دهی شما به پایان می رسد.
یک قانون طلایی در سرمایه گذاری بدهی داریم که می گوید: نرخ بهره که بالا رود ، قیمت اوراق قرضه پایین می آید. و برعکس. بنابراین به عنوان مثال با توجه به شرایطی که در بازار امروز داریم به نظر می رسید نرخ بهره به اوج خود رسیده است. این بدان معناست که از الان قرار است نرخ بهره روندی نزولی به خود بگیرد و در عوض قیمت اوراق قرضه افزایش می یابد. بنابراین الان بهترین زمان برای خرید صندوق های بدهی سرمایه گذاری می باشد. چون قیمت آنها بسیار کاهش یافته و تنها کاری که باید بکنید این است که یکی از آنها را خریداری کنید. سپس منتظر بمانید تا نرخ بهره کاهش یابد و شما سود کنید.
ریسک تورمی یا همان خطر انواع ریسک در بازار سرمایه تورم زمانی اتفاق می افتد که به دلیل تورم ، قدرت خرید شما کاهش می یابد.
ریسک بازار یعنی اینکه شما به دلیل خطرهای موجود مبلغ کمتری سرمایه گذاری می کنید. که عبارت است از: ریسک حقوق صاحبان سهام (خطر تغییر قیمت بورس یا نبود ثبات در بازار) ، نرخ بهره (خطر نوسانات نرخ بهره) ، ارز (خطر نوسانات ارزی) و کالا (خطر نوسانات قیمت کالاها). انواع دیگری از ریسک نیز وجود دارد مانند ریسک قانونی ، جهانی ، زمانبندی و موارد دیگر اما همانطور که در بالا توضیح دادیم اصلی ترین ریسک های درون بازار را موارد ذکر شده در بالا تشکیل می دهند. حواستان به میزان خطری که به جان می خرید باشد، گاهی اوقات با خطر پذیری نا به جا ممکن است تمام سرمایه خود را به باد دهید.
ریسک چیست – تعریف و انواع آن
ریسک در زبان عامیانه به احتمال وقوع حادثه یا اتفاقی ناخوشایند گفته میشود. دانستن اینکه ریسک چیست در زندگی روزمره میتواند از بروز خسارات جلوگیری کند.
در بازارهای مالی به احتمال تفاوت بازده واقعی (actual gain) سرمایهگذاری با بازده مورد انتظار (expected return) ریسک گفته میشود. همانگونه که دانستن اینکه ریسک چیست در زندگی روزمره کمک کننده است، در زندگی مالی نیز درک درست و صحیح از ریسک میتواند از زیان های مالی جلوگیری کند.
در مالی (finance) برای محاسبه کمی ریسک سرمایهگذاری، از انحراف معیار استفاده میکنند. انحراف معیار، معیار سنجش کمی ریسک در مالی است.
انحراف معیار، میزان انحراف بازده سرمایه گذاری از میانگین آن در یک بازه تاریخی است. یعنی هرچه پراکندگی بازده به صورت تاریخی بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری بیشتر است. برای مثال دو سهم A و B را در نظر بگیرید که بازده تاریخی آنها مطابق شکل زیر است.
میانگین بازده هر دو تقریبا برابر است اما ریسک سهم B از سهم A بسیار بیشتر است زیرا نوسان (پراکندگی) بیشتری را در گذشته داشته است.
انواع ریسک مالی
در حالت کلی دو نوع ریسک در بازارهای مالی وجود دارد که میتواند ارزش دارایی ها را تحت تاثیر قرار دهد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک.
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک که به آن ریسک بازار هم گفته میشود، ریسکی است که در کل اقتصاد وجود دارد و تمام فعالین بازار و اقتصاد را تحت تاثیر قرار میدهد. ریسک سیستماتیک قابل حذف از طریق متنوع سازی نیست.
ریسک هایی که باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک میشوند عبارتند از:
ریسک سیاسی (مانند جنگ یا تحریم)، ریسک نوسانات نرخ ارز، ریسک تورم، ریسک نرخ بهره و …
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک که به آن ریسک خاص (specific) هم گفته میشود، ریسکی است که صنعتی خاص یا یک یا چند شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد. این ریسک را میتوان با متنوع سازی کاهش داد.
مثالهایی از ریسک غیر سیستماتیک:
تغییر مدیریت شرکت، ظهور تکنولوژی جدید و رقیب محصول شرکت، قوانین جدید نهاد ناظر که درآمد شرکت را تحت تاثیر قرار دهد، ورود رقیب جدید به بازار و …
معاملات الگوریتمی چیست؟
معاملات الگوریتمی به استفاده از برنامه کامپیوتری که از فرمولهای از پیش تعیین شده برای…
سرمایه گذاری در بورس – دلایل و ویژگی های آن
برای بررسی سرمایه گذاری در بورس باید ویژگی های سرمایه گذاری را بدانیم. در مباحث…
دیدگاه شما