مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و تمام چیزهایی که باید درباره آن بدانید
سرمایهگذاری و کسب درآمد یک مسیر پر از چالش، موفقیت و شکست است. بنابراین اگر اهل تجارت هستید، باید خودتان را برای قدم گذاشتن در این مسیر آماده کنید. برای موفقیت در سرمایهگذاری باید به همان اندازه که به دانش تجارت نیاز دارید، جسارت ریسکپذیری هم داشته باشید. اما مرز موفقیت و شکست در مبحث ریسکپذیری بسیار باریک است و نتیجه نهایی با تصمیمگیریهای کوچک رقم میخورد. بنابراین مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یک هنر است. هنری که شما را به سمت سودهای آنی هدایت میکند و تا حد ممکن از ضرر دور نگه میدارد. در این مطلب از مجله لندو قصد داریم که از ترفندهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری صحبت کنیم تا هدفمندتر بتوانید سودتان را افزایش دهید.
آشنایی با انواع ریسک در سرمایهگذاری
طبق آنچه گفتیم، ریسک بخش جدانشدنی از سرمایهگذاری پربازده است. تفاوت یک سرمایهگذار حرفهای با یک معاملهگر ناآشنا به بازار سرمایه، در پذیرش و نحوه مدیریت ریسک در سرمایه گذاری مشخص میشود. حرفهایها با کمک ابزارها و ترفندهای به موقع، ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند و آن را به سود تبدیل میکنند. برای آنکه بهعنوان یک معاملهگر بتوانید خطرهای یک معامله را مدیریت کنید، پیش از هر چیز باید با انواع ریسکهای مرسوم در سرمایه گذاری در بورس و دیگر بازارهای مالی سرمایهگذاری آشنا شوید. به همین منظور، در ادامه به سراغ معرفی ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک رفتهایم.
ریسک سیستماتیک چیست؟
در بازارهای مالی به ریسکهایی سیستماتیک میگویند که نتیجه آن در کل نظام اقتصادی تأثیرگذار است. بنابراین در بازاری مثل بورس، همه سهامهای موجود مشمول ریسک سیستماتیک میشوند. به زبان سادهتر زمانی که با تورم، رکود اقتصادی در کشور، کم و زیاد شدن میزان بهره، اتفاقات غیرمنتظرهای مثل جنگ و… روبهرو هستیم، این اتفاقات روی کل نظام اقتصادی تأثیر دارند، بنابراین به آنها ریسکهای سیستماتیک میگویند. پس وقتی بحران اقتصادی بهوجود میآید با یک خطر سیستماتیک روبهرو هستیم و دیگر باید با نگاهی کلی آن مدیریت کنیم.
ریسک غیر سیستماتیک به چه معناست؟
ریسک غیر سیستماتیک، همانطور که از نامش پیداست، دیگر روی کل سیستم اقتصادی مؤثر نیست. این ریسکها مختص به یک شرکت یا سهام یک واحد صنعتی است. بنابراین فراگیر نیست و در مقیاس کوچکتر باید بررسی شود. گاهی به دلیل وضعیت بازار ممکن است سهام یک شرکت خاص افت کند و به قیمت پایینی برسد. در واقع وضعیت بازار فقط روی این سهام مؤثر بوده است و ربطی تعریف ریسک در سرمایه گذاری به سهام دیگر واحدها ندارد. مثلاً تغییر قیمت مواد اولیه کارخانههای تولید یا تغییر نرخ هزینه واردات یک کالای پرمصرف، نمونههایی از ریسکهای غیر سیستماتیک هستند.کسی که بازار را خوب بشناسد و از رشد دوباره سهام خاطر جمع باشد، در چنین مواقعی میتواند با بررسی درست موقعیت و با شناسایی بهترین زمان معامله در بورس به سراغ خرید سهام شرکت مورد نظر برود تا در روزهای آتی یک سود کلان بهدست آورد.
منظور از مدیریت ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
اصولاً سرمایهگذاری با ریسک همراه است و با موفقیت و شکست تعریف میشود. بنابراین کسی که اهل سرمایهگذاری باشد، خوب میداند که برای رسیدن به سودی بیشتر از رقبا باید بیشتر هم ریسک کند. در واقع در صورت عدم پذیرش ریسک، باید به سودهای ثابت بسنده کند و تنها در سرمایهگذاریهایی شرکت کند که حداقل سود ممکن را دارد. بنابراین ریسک در سرمایهگذاری به این معنی است که سرمایهگذار بپذیرد، با یک خرید و فروش ممکن است به سود کلان برسد، اما در عین حال احتمال شکست هم وجود دارد. وقتی صحبت از مدیریت ریسک در سرمایه گذاری میشود، منظورمان هدایت این ریسکها به سمت موفقیت و کاهش احتمال شکست است.
در نگاه کلیتر مدیریت ریسک در سرمایهگذاری در سه مرحله شناسایی ریسک، میزان تأثیر و برنامهریزی استراتژیک خلاصه میشود. برای این کار باید پیش از هر اقدامی ریسکهای پرسود و در عین حال قابل کنترل را بشناسیم و میزان ضرر احتمالی آن را بسنجیم. بعد از شناسایی و انتخاب بهترین موقعیتهای قابل کنترل، باید اهمیت هر ریسک را هم بررسی کنیم . حالا لازم است که هر کدام از پیشنهادهای ریسکی را با توجه به احتمال موفقیت درجهبندی کنیم. در مرحله آخر باید به سراغ یک برنامه استراتژیک برویم تا بتوانیم میزان ریسک و در نتیجه احتمال شکست را کم کنیم. در واقع هرچه بهتر بتوانیم موقعیت را مدیریت کنیم و خیالمان از میزان بازدهی راحتتر باشد، پرجرئتتر میتوانیم به سراغ خرید و فروشهای پرسودی برویم که هر سرمایهگذاری خطر نزدیک شدن به آن را به جان نمیخرد.
استراتژیهای کلی برای مدیریت ریسک
یکی از مهمترین مراحل مدیریت ریسک سرمایه گذاری در فرابورس ، بورس یا دیگر تجارتها، تعیین استراتژی است. در این مرحله بعد از ارزیابی کامل شرایط، به ترفندهایی نیاز داریم که بتوانیم میزان زیان را در معامله کمتر و آنها را به سمت سود هدایت کنیم. معاملهگرهای حرفهای، استراتژی خود را بر اساس چند اصول کلی طراحی میکنند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
پذیرش ریسک سیستماتیک
بسیاری از مواقع ریسک به صورت سیستماتیک است. یعنی در خرید و فروش انواع بازارهای مالی تأثیر میگذارد. در واقع به دلیل رکود اقتصادی ناشی از یک اتفاق در کل کشور یا جهان، همه سرمایهگذاریهای مختلف مثل سهام، اوراق بهادار و… با ریسک در معاملات روبهرو هستند. در چنین مواقعی برای تمرکز بهتر و برنامهریزی هدفمندتر، یک معاملهگر حرفهای باید شرایط را بپذیرد و خود را برای عواقب ریسک تجارت آماده کند. این آمادگی دید افراد را بیشتر میکند تا تصمیمهای کاربردیتر بگیرند.
امنیت بیشتر با انتقال ضررهای احتمالی
یکی از نکاتی که برای تنظیم استراتژی در مدیریت ریسک سرمایهگذاری باید در نظر بگیریم، اقداماتی است که با انجام آنها میتوان بخشی از عواقب ریسک را به دیگران واگذار کرد. در واقع گاهی با بستن یک قرارداد شما بخشی از ریسک را به مجموعه دیگری انتقال میدهید؛ در نتیجه در صورت شکست، ضرر کمتری متحمل میشوید. بهعنوان مثال گاهی استفاده از انواع وام یا بیمه میتواند تاحدی در ضرر جبران و مدیریت ریسک به ما کمک کند.
کم کردن ضررهای احتمالی
هر روشی که بتواند زیان را به حداقل برساند، یک ترفند استراتژیک محسوب میشود. اهمیت استراتژی کاهش ضرر، تنها در سرمایهگذاریهای کلان یا خرید و فروش سهام خودش را نشان نمیدهد؛ بلکه در سرمایهگذاریهای کوچک زندگی هم نقش مؤثری دارد. حتی دریافت وام هم نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود. در واقع شما ممکن است برای خرید یک ملک، کالای مورد نیازتان یا حتی طلا، بودجه کمی داشته باشید. اگر بخواهید منتظر جمع شدن پولتان بمانید، بدون شک با توجه به تورم موجود در بازار، ضرر بزرگی پرداخت خواهید کرد. چون قیمت آن ملک، کالا یا هر گرم طلا بعد از گذشت مدت زمانی بالا میرود و باید همان کالای قبلی را با قیمتی جدید و گرانتر بخرید. درحالیکه با دریافت به موقع وام، میتوانید در زمان مناسب خرید کنید و پول اضافه پرداخت نکنید.
در مقیاس کوچکتر میتوان وامهای مخصوص خرید کالا را مثال زد. در واقع اگر برای خرید یک کالا به دنبال دریافت وام هستید، اما باید زمان زیادی را صرف پیدا کردن ضامن و فراهم کردن چک ضمانت صرف کنید تا بتوانید این وام را بگیرید، در چنین حالتی احتمال ضرر در خرید کالا بالاست. چون ممکن است به دلیل وقفه افتاده بین زمان درخواست تا زمان دریافت وام، قیمت کالای مورد نظر افزایش پیدا کند و مجبور شوید هزینه بیشتری را پرداخت کنید. برای جلوگیری از چنین ضررهایی شما به یک وام با سفته بدون ضامن و چک نیاز دارید تا در زمان کوتاهی، پیش از افزایش قیمت کالا بتوانید آن را دریافت کنید. بنابراین با انتخاب یک وام مناسب میتوانید مدیریت ریسک در سرمایه گذاری کوچکی مثل خرید کالا را هم به خوبی عهدهدار شوید.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
با توجه به نگاه کلی که باید در استراتژی داشته باشیم، میخواهیم به سراغ چگونگی مدیریت ریسک در بازارهای مالی مهمی مثل سهام برویم و از روشهای اصلی برای کنترل ریسک در بورس بگوییم. برای همین پیش از هرچیز به سراغ محاسبه حد ضرر میرویم تا بتوانیم یک خط قرمز برای معاملات سهام ایجاد کنیم. با کمک این حد میتوانید ریسک خرید و فروش سهام را کنترل کنید. در واقع اگر قیمت سهام از عدد حد ضرر هم کمتر شود، برای کاهش ریسک باید زودتر به فکر فروش آن باشید.
کار دیگری که لازم است انجام دهید، ایجاد چند سبد سرمایهگذاری است. این سبدهای سرمایهگذاری باید تا حد ممکن ریسک غیر سیستماتیک کمی داشته و از سهام چند صنعت مختلف تشکیل شده باشند. حتی لازم است که به سراغ صندوقهای درآمد ثابت یا سرمایهگذاریهای مرتبط با طلا هم بروید تا پشتوانهای برای کنترل ضررهای احتمالی ناشی از خرید و فروش دیگر سهامها در بورس داشته باشید. در واقع داشتن سبدهای متنوع باعث ایجاد تعادل میشود. یعنی ممکن است که یک سهام دچار افت ارزش شود، اما بالا رفتن قیمت سهام دیگر، این زیان را جبران میکند. همچنین سرمایهگذاری در صندوقهای بدون ریسک و درآمد ثابت، با یک سود همیشگی همراه است. این سود پشتوانه خوبی برای جبران ضررهای ناشی از ریسکپذیری محسوب میشود.
بهعنوان توصیه آخر برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، پیشنهاد میکنیم زمانی به سراغ خرید و فروش در بورس بروید که این بازار رونق بالایی دارد و سهامها رشد صعودی پیدا کردهاند. در دورههایی که بورس روند صعودی دارد، بیشتر سهامها سودآوری بالایی دارند و کنترل ریسک معاملات به دلیل کاهش احتمال زیان بسیار راحتتر است.
بیشتر بدانید تا حرفهایتر باشید
دنیای تجارت هر روز شما را با چالش جدیدی روبهرو میکند تا به سراغ روشهای تازه سودآوری بروید و تنها به روشهای قبلی در کسب درآمد بسنده نکنید. برای رقابت در بازارهای کلان مالی و قدرت بیشتر در مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، باید تا حد ممکن در مورد ابزارهای تجارت اطلاعات بهروزی داشته باشید. یادتان باشد که هرچه بیشتر بدانید، قدرت بالایی در کنترل ریسک خواهید داشت، سود بیشتری بهدست میآروید و در نتیجه مثل یک معاملهگر حرفهای رفتار میکنید. مجله لندو میتواند در مورد انواع بازارهای مالی و روشهای سرمایهگذاری اطلاعات خوبی در اختیارتان قرار دهد تا با دانش بیشتر وارد دنیای تجارت شوید. لندو یک سامانه مالی است که با وارد شدن به صفحه خرید قسطی میتوان برای تهیه انواع کالا و خدمات به صورت آنلاین از آن وام دریافت کرد. این وام بدون چک و ضامن و تنها با ارائه سفته داده میشود و سقف آن ۲۰ میلیون تومان است.
سوالات متداول
۱ـ مدیریت ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
توانایی کنترل ریسک و کاهش زیان، یک معامله را به سمت موفقیت هدایت میکند و از درصد شکست آن کم میکند. به مجموعه مراحلی که برای رسیدن به این هدف برنامهریزی میشود، مدیریت ریسک در سرمایه گذاری گفته میشود.
۲ـ تفاوت ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک در چیست؟
ریسک سیستماتیک ناشی از یک اتفاق در سطح گسترده کشور یا جهان است که تمام سرمایهگذاران یک بازار مالی با آن روبهرو میشوند. اما ریسک غیر سیستماتیک مختص یک سهام و صنعت خاص است. بنابراین ناشی از یک بحران کلی در نظام اقتصادی نیست.
۳ـ حد ضرر چه تأثیری در مدیریت ریسک دارد؟
حد ضرر خط قرمز معاملات را مشخص میکند. به این صورت که اگر قیمت یک سهام از عدد حد ضرر کمتر شد، معاملهگر باید برای فروش آن اقدام کند.
ریسک و بازده
ریسک و بازده، دو مفهوم مخالف هم در دنیای مالی و سرمایه گذاری است. بسیار حیاتی است که یک سرمایه گذار تصمیم بگیرد چقدر توانایی پذیرش ریسک را دارد، به طوری که در عین حال با وجود سرمایه گذاری که انجام داده احساس راحتی کند.
افراد می توانند با انحراف معیار، میزان ریسک را اندازه بگیرند. به خاطر وجود ریسک، احتمال از دست رفتن بخشی از سرمایه گذاری یا کل آن وجود دارد. اما “بازده” تعریف ریسک در سرمایه گذاری از سمت دیگر، سود یا زیانی است که یک سرمایه گذاری به همراه دارد.
ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
ابندا برای درک بهتر از مطلب تعریفی از ریسک را ارائه می دهیم؛ ریسک کردن به معنای احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است. یا به عبارتی ریسک همان احتمال عدم موفقیت است. یک سرمایه گذار برای سود بیشتر سرمایه گذاری می کند و هر چه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را می توان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.
مثالی برای ریسک:
ریسک در همه بازارها و سرمایه گذاری ها وجود دارد؛ به طور مثال فرض کنید شما پولی را در صندوق های درآمد ثابت سرمایه گذاری می کنید و هر ماه مبلغ مشخصی را به عنوان سود دریافت می کنید، در این حالت ریسک شما در حد صفر بوده است چراکه پیش بینی شما از سود و بازده مورد نظر در هر ماه محقق خواهد شد.
باید در نظر داشته باشید منظور از سود یا همان بازده در بازار سرمایه پاداش پولی است که در اثر سرمایه گذاری کسب می کنید. حال اگر همان پول را در بورس سرمایه گذاری کنید ممکن است به سود چند برابری دست پیدا کنید و ممکن است حتی اصل پول خود را هم از دست بدهید.
در این حالت شما پذیرفته اید که در قبال رسیدن به سود بیشتر ریسک بالاتری را بپذیرید. دقت کنید زمانی که از سود قطعی صحبت می کنیم، مطمئن هستید که هر ماه این مبلغ را دریافت خواهید کرد ولی در مورد سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اطمینان صددرصد ندارید و ممکن است به سود مورد انتظار خود برسید و یا سود کمتر یا بیشنر را تجربه کنید که این همان ریسک است. (برای کسب اطلاعات بیشتر در باب ریسک می توانید به مقاله ریسک و انواع آن مراجعه بفرماید.)
بازده سرمایه گذاری چیست؟
برای درک بهتر رابطه ریسک و بازده بهتر است مفهوم بازده سرمایه گذاری را بشناسید. بازده پول یا سودی است که سرمایه گذار در اثر سرمایه گذاری به دست می آورد. دقت کنید میان بازده یا سود مورد انتظار شما و سود و بازدهی که در عمل به دست می آورید، تفاوت وجود دارد.
به طور مثال تصور کنید مبلغی را در بورس سرمایه گذاری کرده اید و انتظار دارید در بازه زمانی مشخص به سود مثلا ۲۰% که به آن (سود مورد انتظار) می گوییم، برسید حال اگر در همان بازه مشخص سود به دست آمده یا (سود عملی) ۲۵% باشد، نه تنها انتظارات شما برآورده شده است بلکه به سود بیشتری هم دست پیدا کرده اید.
نکته مهم: تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
ریسک و بازده چه رابطه ای دارند؟
رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است. هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، میزان ریسک پذیری خود را مشخص کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود.
آیا ریسک ب معنای خطر و ضرر است؟
مهم است به این نکته توجه داشته باشید و جود ریسک بالا، مساوی بازده بالاتر نیست، بنابراین توازن بین ریسک و بازده به این معناست که ریسک بالاتر، صرفا نشان دهنده پتانسیل سود بالاتر است و هیچ تضمینی وجود ندارد. ریسک بالاتر، احتمال ضرر سنگین تر را نیز در پی خواهد داشت.
نسبت بازده به ریسک:
یکی از مهم ترین فاکتورهای شناخت رابطه ریسک و بازده، نسبت بازده به ریسک است. این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار شما به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است. به طوری که هر سرمایه گذاری باید پیش از ورود به بازارهای سرمایه گذاری، این نسبت را محاسبه کند.
مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه گذاری شما است. به عبارت نسبت بازده به ریسک نشان می دهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید کرد.
رابطه ریسک و بازده رابطه ریسک و بازده
بر مبنای اصول سرمایه گذاری، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد ۱ است. به این معنی که توان ریسک پذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از ۱ برای این نسبت، قابل قبول نیست.
که در نتیجه می توان گفت: ورود به چنین معاملاتی صحیح نیست به این علت که نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را قبول کرده اید و چنین عملکردی در بلند مدت، به احتمال قوی به زیان شما تمام خواهد شد.
ریسک و بازده در مدیریت مالی
مفهوم ریسک و بازده یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیت های اساسی در کسب و کار است به عبارتی، هر چقدر یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، می توان انتظار بازده مالی بیشتری در آن کسب و کار را هم داشت.
البته باید از این مورد هم غافل نشویم که همیشه احتمالات منفی و استثناهایی که ممکن پیش آید را در نظر داشته باشید چراکه ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
از مهم ترین کاربرد های ریسک:
از کاربردهای نسبت بازده به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایه گذاران هیجانی با ریسک غیر منطقی است؛ تا بدین وسیله مجبور شوند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب و رابطه معقولی ایجاد کنند.
نسبت بازده به ریسک بهینه
به عقیده یک مربی مالی با تجربه، پاداش ۲ تا ۳ برابری نسبت به ریسک، مقدار مناسب و قابل قبولی است به طوری که اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی ۱۰ درصد باشد، باید انتظار بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشید.
چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلندمدت مناسب است. ولی به این معنی بهترین نسبت بازدهی نیست. شرایط بازارهای مالی و میزان ریسکی که حاضرید بپذیرید، می تواند این نسبت را تغییر دهد.
معیارهای مهم ارزیابی موقعیت قبل از ریسک
معیارهای مهم و قابل توجه که باید در زمان ارزیابی موقعیت و قبل از پذیرش ریسک مورد توجه داشته باشد.
سطح ریسک
یکی از تصمیمات بزرگ و حائز اهمیت برای هر سرمایه گذار، انتخاب صحیح سطح ریسک می باشد. میزان تحمل ریسک بر اساس شرایط فعلی سرمایه گذار، اهداف آینده او و سایر فاکتورها مشخص می شود و با مقایسه بازار ها و میزان ریسک و البته توجه به شخصیت خودتان خود برای پذیرش ریسک اقدام کنید. اگر بخواهید از میان چندین بازار و روش سرمایه گذاری را بر اساس سطح ریسک (از پر ریسک به کم ریسک مرتب کنیم) می توان این گونه بیان کرد:
- سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
- سرمایه گذاری در بازار آتی سکه
- سرمایه گذاری در بازار سهام تهران
- صندوق های سرمایه گذاری (صندوق های بدون سود ثابت)
- اوراق مشارکت شرکت ها
- اوراق مشارکت دولتی
- سپرده گذاری در بانک ها
دسته بندی افراد در مواجه با ریسک؛
- افراد ریسک پذیر
- افراد ریسک گریز
- افراد بیتفاوت به ریسک
شناخت خود و افراد دیگر و یا رقبا بر اساس ویژگی های فردی در مقوله ریسک پذیری می تواند کمک شایانی باشد برای برنامه ریزی بهتر و همچنین عملکرد بهتر در رقابت و این می تواند در روش سرمایه گذاری برای موفقیت بیشتر بسیار تاثیرگذار باشد.
ریسک و پذیرش عواقب آن:
باید بدانید در کنار نکات مثبت ریسک، عواقب احتمالی آن هم وجود دارد که لازم است به آنها را نیز در نظر داشته باشید این امر موجب می شود که از قبل سناریو شکست بررسی و مورد توجه قرار گیرد و خود را برای اثرات منفی و شکست احتمالی آماده کرده و در لیست برنامه ریزی برای مقابله با این احتمال آماده کنید.
پذیرش ریسک کمتر همراه با مثال:
رابطه ریسک و بازده تحت تاثیر روش سرمایه گذاری است که شما انتخاب می کنید. زمانی که شما در دارایی هایی با درآمد ثابت سرمایه گذاری کنید، تقریبا هیچ گونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. در چنین شرایطی بازدهی محدود و مشخصی نیز نصیب شما خواهد شد.
به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپرده های بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آنها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولا اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین می شود.
در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایه گذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایه گذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی به دنبال بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایه گذاری این است؛ پذیرش ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی و سود بالاتر.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله ابزار های تحلیل داده را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
در مطالب قبلی، اشاره شد که ارزش اوراق بهادار به پشتوانۀ یک دارایی دیگر تعیین میشود. به طور مثال ارزش سهام یک شرکت به عملکرد آن شرکت بستگی دارد و با بهبود و یا ضعف آن، ارزش سهام شرکت نیز تغییر میکند. بنابراین برای خرید یک دارایی، مانند سهام، توجه به اطلاعاتی که میتواند روی قیمت آن اثرگذار باشد بسیار حائز اهمیت است. زیرا اگر تصمیم خرید یک سهم، منطبق بر بررسی اطلاعات و اطمینان از تأثیر مثبت آنها بر سهم باشد میتواند تا حد زیادی ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد. در ادامه مفهوم ریسک را دقیقتر بررسی خواهیم کرد.
به بیانی ساده، ریسک احتمال محقق نشدن پیشبینیهاست. برای مثال، فرض کنید قیمت سهام شرکت الف 150 تومان است و طبق پیشبینی، قیمت این سهم برای ماه آینده 160 تومان برآورد شده و طبق همین پیشبینی، فردی این سهم را خریداری کرده است. حال اگردر ماه آینده قیمت سهم طبق پیشبینی برابر با 160 تومان یا بیشتر باشد، فرد ریسک ناشی از سرمایهگذاری را با موفقیت پست سر گذاشته است. اما اگر در ماه آینده قیمت سهام مذکور، برابر 155 تومان باشد پیشبینی با 50% عدم موفقیت همراه بوده است. بنابراین میتوان گفت که تعریف دیگری از ریسک، احتمال عدم موفقیت است. هر چه احتمال عدم موفقیت در کسب سود در سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری بیشتر است.
میتوان به دو نکته پیبرد که پیشبینی صحیح، نقش بسیار زیادی در کاهش ریسک سرمایهگذاری دارد و چون لزوماً پیشبینیها منطبق بر واقعیت نخواهند بود، بنابراین فردی که قصد ورود به بورس را دارد باید توانایی پذیرش ریسک را داشته باشد.
در کنار مفهوم ریسک، همواره مفهوم دیگری به عنوان بازده در ادبیات سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایهگذاری است. پیشتر گفته شد که فرد با سرمایهگذاری در سهام از طریق افزایش قیمت سهم و دریافت سود نقدی، درآمد کسب میکند. به مجموع این دو مقدار، بازده میگویند. به عنوان مثال اگر قیمت یک سهم در طی یک سال از 150 تومان به 195 تومان افزایش یابد و 15 تومان نیز سود نقدی به سهامداران پرداخت کند در مجموع بازده سرمایهگذاری در این سهم معادل 40% است که معادل 10% سود نقدی و 30% افزایش قیمت سهام است.
سرمایه گذاری در اوراق مشارکت، سالانه درصد معینی بازده به همراه دارد و ریسک سرمایهگذاری در این اوراق بسیار کم است. با این حال برخی افراد برای کسب بازدهی بیشتر در سهام سرمایهگذاری میکنند تا با تحمل ریسک بیشتر، بازدهی بالاتری کسب کنند. به همین علت است که به بازده، پاداش ریسک نیز میگویند. در این مطلب به طور خلاصه، مفهوم ریسک و بازده بیان شد. در مطالب بعدی به تفصیل به رابطۀ بین ریسک و بازده خواهیم پرداخت.
سنجش آنلاین سواد مالی
موسسۀ حسابداران رسمی آمریکا سواد مالی را توانایی ارزیابی و مدیریت مؤثر امور مالی شخصی به منظور تصمیمگیریهای عاقلانه در جهت رسیدن به اهداف زندگی و دستیابی به وضعیت مالی خوب تعریف کرده است. آکادمی مالی امید با طراحی آزمونهای تعیین سطح، امکان سنجش دانستههای مالی کاربران را در سه سطح مقدماتی، تعریف ریسک در سرمایه گذاری متوسط و پیشرفته فراهم آورده است. متقاضیان با شرکت در این آزمون، طبق نمرۀ اخذ شده، گواهینامه دریافت میکنند.
ریسک سرمایه گذاری
"ریسک" را میتوان بهطور ساده نوسان بازدهی تعریف کرد. وقتی قیمت سهمی با دامنه بالا نوسان میکند، اصطلاحاً سهم پر ریسک خوانده میشود. در بازار سهام دو نوع ریسک مطرح میشود: ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک.
ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که در ارتباط با یک سهم خاص باشد. بهعنوانمثال، لغو مجوز تولید دارو برای یک شرکت دارویی میتواند سبب افزایش ریسک سهم شود. این نوع ریسک که مربوط به یک شرکت یا صنعت خاص است، ریسک غیرسیستماتیکمیگویند. از سوی دیگر، ریسک سیستماتیک ریسکی است که مربوط بهکل بازار سهام است و به سهم خاصی ارتباط ندارد . بحرانهایی چون جنگ، ناامنی، زلزله، بحرانهای مالی و … از جمله ریسکهای سیستماتیک است که کل سهام بازار سرمایه را تحت تأثیر خود قرار میدهد .
سبد سرمایهگذاری
با توجه به ماهیت ریسک سرمایه گذاری غیر سیستماتیک، امکان کاهش این ریسک در بازار سهام وجود دارد. تشکیل سبد سرمایهگذاری (پرتفولیو) راهی برای کاهش ریسک سرمایه گذاری غیرسیستماتیک است. زمانی که شما مجموعهای از سهام که تنوع کافی داشته باشند، خریداری کنید اثرات منفی و مثبت اخبار و وقایع سهام را که عامل ریسک غیر سیستماتیک هستند، کاهش میدهید.
هرچه تعداد سهام در سبد سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک سرمایه گذاری غیرسیستماتیک پرتفولیو کمتر خواهد بود. البته این امر سبب کاهش بازدهی سبد نیز خواهد شد. چرا که برخی سهام در سبد رشد و برخی افت خواهند کرد که این سبب افت بازدهی سرمایهگذاری خواهد شد. نکته مهم در خصوص ریسک سبد اینکه امکان کاهش ریسک سرمایه گذاری سیستماتیک با تنوعبخشی در سبد سرمایهگذاری ممکن نیست. بدین معنا که افزایش تعداد سهام در سبد تأثیری در کاهش ریسک سرمایه گذاری سیستماتیک نخواهد داشت. لذا، همواره سطحی از ریسک برای سرمایهگذاران در بازار سهام وجود خواهد داشت .
ریسک سرمایه گذاری
نکته نهایی اینکه حذف کامل ریسک در حوزه سرمایهگذاری ممکن نیست و سرمایهگذار با قبول سطح معقولی از ریسک بایستی انتظار بازدهی بالاتر از نرخ سود بدون ریسک را خواهد داشت. درواقع اصطلاحاً پاداش تحمل ریسک از سوی سرمایهگذاران بایستی بازدهی بالاتری از نرخ بدون ریسک خواهد بود .
منبع:
لینک های مفید
در زیر فهرستی از منابع اصلی ریسک معمول کلاسهای دارایی اصلی جمع آوری شده است. اگر میخواهید تا راجع به یک ریسک خاص بیشتر اطلاعات کسب کنید، توضیحات کاملتر آنها را در ادامه بخوانید. (لطفاً توجه داشته باشید: این یک لیست کامل و جامع نیست.)
ریسک بازار
ریسک صنعت
ریسک توقف نماد
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ سرمایه گذاری مجدد
ریسک نرخ ارز
چرا ریسک سرمایه گذاری اهمیت دارد؟
ریسک صنعت: ریسک مربوط به بخشها و صنایع خاصی از سرمایه گذاری ریسک صنعت گفته میشود. برای مثال سهام شرکت های پتروشیمی در معرض ریسک هایی قرار دارند که شرکت های دارویی ممکن است متأثر از آن نوع ریسک ها نباشند.
ریسک توقف نماد: این نوع ریسک زمانی رخ میدهد که قیمت آغازین سهام یک شرکت بعد از توقف و بسته شدن نماد شرکت با قیمت نهایی در روز بسته شدن نماد آن تفاوت قابلتوجهی داشته باشد. ریسک توقف نماد میتواند بین پایان یک روز و آغاز روز بعد اتفاق بیفتد. ریسک توقف نماد در طول یک آخر هفته یا یک تعطیلات واضحتر میشود، جایی که اتفاقات زیادی از زمان تعطیل شدن در روز چهارشنبه و بازگشایی در روز شنبه میتواند رخ دهد. اطلاعاتی که ممکن است بعد از بسته شدن نماد شرکت منتشر شود و رخدادهای اقتصادی و سیاسی تعریف ریسک در سرمایه گذاری تنها بخشی از کاتالیزورهایی هستند که میتوانند این نوع ریسک را تقویت کنند.
ریسک نرخ بهره: ریسک نرخ بهره غالباً به طور واضحی در سرمایه گذاری اوراق مشارکت قابل مشاهده است، جاییکه افزایش نرخ بهره بانکی منجر به کاهش قیمت اوراق مشارکت میشوند و به ارزش سرمایه گذاری های اوراق مشارکت آسیب میرسانند. کاهش نرخ بهره تاثیرعکس داشته و به افزایش قیمت اوراق مشارکت منجر میشود. ریسک نرخ بهره همچنین میتواند به کلاسهای دارایی دیگر، مثل سهام شرکت ها نیز سرایت کند، جایی که نرخ های بهره بالاتر ممکن است نتیجه تلاشهای سیاست بانک مرکزی برای مبارزه با تورم یا تسلط بر رشد سریع اقتصادی باشد، امری که میتواند باعث شکلگیری رکود در اقتصاد تعریف ریسک در سرمایه گذاری شود. به عبارتی اثر نرخ های بهره بالاتر ممکن است به کاهش فعالیت اقتصادی منجر شود که درنتیجه آن به ارزش سهام شرکت ها آسیب وارد میشود. نرخ های بهره پایین برای تحریک رشد اقتصادی میتواند تأثیر مثبتی بر همان دارایی ها بگذارد، ولی باز هم تضمینی برای این رابطه وجود ندارد و افزایش و کاهش نرخ بهره میتواند آثار پیشبینینشدهای بر اقتصاد داشته باشد.
ریسک سرمایه گذاری مجدد: فرض کنید شما در یک نوع اوراق مشارکت سرمایه گذاری کردهاید که بازده سالانه ۲۲ درصد داشته است. اکنون که شما به سررسید این اوراق نزدیک میشوید، باید به دنبال گزینه جدیدی برای سرمایه گذاری باشید تا پولی که از محل سررسید اوراق مشارکت قبلی دریافت میکنید در جای جدید سرمایه گذاری کنید؛ اما به دلیل کاهش نرخ بهره و تغییر شرایط اقتصادی، نمیتوانید سرمایه گذاری جدیدی پیدا کنید که با همان نرخ ۲۲ درصد یا بیشتر به شما سود پرداخت کند. به همین دلیل ناچارید در اوراقی سرمایه گذاری کنید که سود ۱۸ درصد عاید شما میکند. به این نوع ریسک، ریسک سرمایه گذاری مجدد گفته میشود.
آشنایی با ریسک و انواع آن
واژه لاتین ریسک که در زبان فارسی، از آن به مفهوم خطر نام برده میشود، یکی از بنیادیترین مفاهیم دنیای پول و تجارت است. به بیان ساده، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی نهفته در هر نوع سرمایهگذاری است. با ورود به دنیای معاملهگری، اجتناب از ریسک غیرممکن میباشد و به منظور انجام محاسبات منطقی و سرمایهگذاری هوشمندانهتر، باید همیشه درصد مشخصی برای ریسک در نظر بگیریم. برخی افراد به اشتباه گمان میکنند که ریسک صرفاً به معنی نوسانات بازار یا حرکات قمارگونه برخی معاملهگران میباشد؛ در حالی که ریسک در اصلی ترین وجه خود، به عدم قطعیت اشاره میکند.
اهمیت تعیین ریسک
به همین جهت تمام کسانی که با تجارت سر و کار دارند، باید توجه ویژهای به آن داشته و مفهوم ریسک را به خوبی درک کنند زیرا، در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظارشان خواهد بود. ریسک در داراییهای مختلف و همچنین برای مدیریت سرمایههای خرد و کلان، شامل مؤلفههای گسترده و متفاوتی میباشد اما، تمرکز مطلب فعلی بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک برای سرمایه گذاران حقیقی در بازار سهام است. در واقع بسیاری باور دارند؛ به دلیل ماهیت بازار سرمایه که به طور ذاتی با پول و سفته بازی سر و کار دارد؛ درک عمیق این مفهوم، یکی از الزامات اساسی معاملهگری موفقیت آمیز در این بازار است.
انواع ریسک در بازار سهام
ریسک به انواع و اقسام مختلفی تقسیم میشود که ریسکهای بازار مالی را میتوان در دو دسته سیستماتیک و غیرسیتماتیک تقسیم بندی نمود.
ریسک سیستماتیک؛ مربوط به وقایع کلان اقتصادی، تحولات سیاسی و… بوده و مرتبط با صنعت یا شرکت خاصی نیست. بارزترین ویژگی این نوع از ریسک، غیر قابل پیش بینی بودن آن است زیرا مربوط به رخدادهای مهم و بزرگ در سطح کشور یا جهان میباشد که عموماً نتایج و تأثیرات نهایی این امور قابل پیشبینی و محاسبه نیستند. معاملهگران باید با درنظر داشتن رویکردهای تدافعی مشخص، همیشه آمادگی رویایی با چنین اتفاقاتی را داشته باشند، چون وقوع آنها در هر لحظه محتمل بوده و شدت و ضعف اثرات ناشی از این بحرانها نیز مشخص نیست. از نمونههای ریسک سیستماتیک، میتوان به تغییرات نرخ بهره، اثرات تورم، تحریمهای بین المللی، جنگ و… اشاره نمود.
ریسک غیر سیستماتیک؛ ناشی از رخدادهای داخلی بازار سهام نظیر شرایط صنعت، وضعیت کلی شرکت، تحرکات سهامداران عمده و… بوده و تا حد زیادی به واسطه دانش تحلیل بازار قابلیت پیش بینی دارد. در واقع می توان گفت، این اتفاقات با صنعت یا شرکت خاصی مرتبط بوده و معمولاً کل بازار را تحت تأثیر قرار نمیدهند. طی سالهای اخیر برخی از صنایع خاص، نقش مهمی در تأمین نیازهای درآمدی کشور ایفا نمودهاند و از همین روی سرمایه گذاران نسبت به اخبار و وقایع پیرامون این شرکتها، تمرکز و حساسیت بالایی دارند. کوچک ترین تغییرات در شرایط فعالیت آنها، از سوی فعالان بازار به دقت رصد شده و میتواند موجب نوسانات قیمتی شدید در ارزش سهام این شرکتها شود. از نمونه این مسائل، میتوان به بحث تعیین نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی در لوایح بودجهای اشاره نمود که قیمت سهام گروه محصولات شیمیایی را به وضوح تحت الشعاع قرار میدهد. تغییرات نرخ سوخت صنایع، قوانین مالیاتی شرکتها، تعرفههای صادرات و واردات، ترکیب هیئت مدیره و… مثالهایی برای ریسک غیر سیتماتیک هستند.
نحوه تعیین ریسک برای یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که در مقاله قبلی نیز به آن اشاره شد، یکی از اصول قطعی و مرسوم انجام معاملات موفق در بازار سهام، تعیین ریسک پیش از ورود به معامله است. به منظور تعیین ریسک یک موقعیت معاملاتی در ابتدا باید مشخص کنیم که در هر معامله چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه، برای ما قابل تحمل و منطقی خواهد بود؟
مقدار ایدهآل و توصیه شده ریسک در هر معامله، بین ۱ تا ۳ درصد میباشد که در ابتدای شروع فرآیند معاملهگری توصیه میشود؛ از همان ۱ درصد یا حتی مقادیری کمتر شروع کنید. در کنار تعیین ریسک هر موقعیت معاملاتی، باید قوانینی برای محدودههای مجاز ریسک پذیری در دورههای زمانی مشخص نیز داشته باشید. به طور مثال باید بدانید که روزانه، هفتگی و ماهانه حداکثر چه مقدار پذیرش ریسک از نظر شما منطقی بوده و به بقای بلند مدت شما در بازار آسیبی نمیرساند. ممکن است یک معاملهگر، ریسک هر معامله را به درستی تعیین کرده و به آن پایبند باشد اما، این فرد در طول روز معاملات متعددی را انجام میدهد و در این مورد هیچگونه محدودیتی برای خود متصور نیست! فرض کنید چندین معامله او در طول یک روز، به صورت پشت سرهم با ضرر خاتمه یابند؛ عملاً در چنین شرایطی مدیریت سرمایه اعمال نشده و زیان سنگینی به حساب معاملاتی وارد آمده است. در نتیجه توصیه میشود که بر اساس مدیریت ریسک شخصی تمام جزئیات مربوط به ریسک معاملات خود را تعیین نموده و از این قوانین پیروی کنید.
پس از مشخص شدن درصد ریسک احتمالی، به منظور تعیین حجم مجاز معامله، باید به جزئیات استراتژی معاملاتی خود رجوع کرده و نقاط ورود و خروج و فاصله آنها نسبت به یکدیگر را محاسبه و بررسی کنیم. نحوه دقیق تعیین حجم معاملات و نقاط خروج، در مقالات آتی آسان بورس برای شما عزیزان، توضیح داده خواهد شد.
در ادامه برای درک بهتر نحوه تعیین ریسک، به یک مثال ساده توجه نمایید:
سرمایه گذار الف در حساب معاملاتی خود، ۱۰ میلیون تومان موجودی دارد. این شخص بر اساس استراتژی مدیریت ریسک، برای هر موقعیت معاملاتی ۳ درصد ریسک در نظر میگیرد. به عبارت دیگر، در صورتی که پیش بینی او از آینده این سهم اشتباه بوده باشد؛ نهایتاً با پذیرش ضرر ۳۰۰ هزار تومانی، سهام خود را به فروش خواهد رساند.
رعایت محدوده ریسک
برخی معاملهگران حین خروج از معامله، تعلل دارند و به امید بازگشت سهم به مدار صعودی، از بازار خارج نشده و گمان میکنند؛ با تحمل چند درصد زیان بیشتر، فرصت کسب سود مورد انتظارشان را خواهند داشت! اما منطق سرمایهگذاری در بازار سهام ایجاب میکند که به محدودههای ریسک پذیری خود پایبند باشیم زیرا ممکن است؛ هیچگاه بازگشتی رخ نداده و یک روند نزولی طولانی مدت به همراه صفهای فروش سنگین، موجب تقبل یک ریسک نامحدود صرفاً برای یک موقعیت معاملاتی شود.
در مقاله بعدی، در مورد مفهوم بازده و رابطه آن با ریسک صحبت خواهیم نمود تا، به عنوان یک معاملهگر سهام قادر به تعیین ریسک و بازده معاملات خود باشید.
دیدگاه شما