کال مارجین چیست؟ — توضیح به زبان ساده
ترید و معامله در بازارهای مالی نیازمند آگاهی از انواع بازارها و مفاهیم مطرح شده در آنها است. یکی از اصطلاحات اساسی که در هر سه بازار بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال به وفور استفاده میشود، اصطلاح کال مارجین است. کال مارجین پیام اخطاری است که نشان میدهد میزان ضرر معاملات یک تریدر به آستانه مارجین تعیین شده رسیده است و معاملهگر برای جلوگیری از لیکوئید شدن یا خروج از معامله، باید فعالیتی را انجام دهد. کال مارجین در بازارهای اهرمدار استفاده میشود و در بازارهای مالی داخلی نیز مختص بازار آتی در بورس کالا است. در این مقاله میخواهیم به طور مفصل به سوال کال مارجین چیست پاسخ دهیم و نحوه مقابله با آن را بررسی کنیم.
کال مارجین چیست ؟
«کال مارجین» (Call Margin) که اصطلاح درستتر آن «مارجین کال» (Margin Call) است به پیامی گفته میشود که از تریدرها میخواهد پول بیشتری به حساب معاملاتی خود اضافه کنند یا برخی از موقعیتهای معاملاتی خود را ببندند تا مارجین بیشتری برای معامله داشته باشند. برای درک بهتر این مفهوم نیاز به بررسی مفهوم مارجین است.
مارجین در واقع سرمایه واقعی کاربر است که برای تضمین معاملات استفاده میشود. زمانی که از اهرم در معاملات استفاده میشود، تریدرها با مبلغ بیشتری از سرمایه اصلی خود وارد معاملات میشوند اما این به این معنی نیست که میزان ضرر آنها میتواند بیشتر از پول اصلی آنها باشد. مارجین در واقع به مقدار پولی گفته میشود که تریدر باید در حساب معاملاتی خود داشته باشد تا بتواند ضررهای محتمل را جبران کند.
ارتباط بین مارجین و اهرم ارتباط معکوس است به این معنی که هر چه اهرم استفاده شده توسط یک معاملهگر بیشتر باشد، میزان مارجین درگیر در معامله برای آن کمتر است اما در مقابل ریسک معامله بیشتر و احتمال کال مارجین شدن معامله بالا است. زمانی که بازار در جهت خلاف روند معامله یک تریدر حرکت میکند، مارجین کاربر کاهش مییابد. زمانی که مقدار مارجین به درصد تعیین شده برای مارجین کال برسد، پیام مارجین کال از طرف بروکر یا کارگزاری به تریدر ارسال خواهد شد. بنابراین، کال مارجین یک هشدار برای معاملهگر است تا متوجه در ضرر بودن موقعیتهای معاملاتی خود باشد.
کال مارجین در بازار آتی بورس کالا چیست ؟
کال مارجین زمانی معنی پیدا میکند که کاربر از اهرم برای معاملات خود استفاده کرده باشد. بنابراین، در معاملات سهام بازار بورس و معاملات اسپات بازار رمزارزها این مفهوم مورد استفاده قرار نمیگیرد. در این بازارها میزان تغییرات ارزش دارایی کاربران، به همان اندازه تغییرات واقعی قیمت است و تا زمانی که معاملهگر دارایی خود را نفروشد، همچنان مالک آن است.
در معاملات اهرمدار مثل بازار آتی (فیوچرز) و بازار مارجین در کریپتو، بخشی از سرمایه درگیر در معاملات، از طرف صرافیها و تامینکنندگان نقدینگی تامین میشود. به همین دلیل با استفاده از مفهوم مارجین کال و «سطح خروج از بازار» (Stop Out Level) سعی میشود دارایی قرض گرفته شده آسیب نبیند و تنها پول اصلی تریدر در معرض خطر باشد.
بازار سهام بورس ایران تنها دارای معاملات اسپات است و معاملات اهرمدار آتی در آن وجود ندارد. برخلاف بازار سهام، بورس کالا امکان انجام معاملات آتی بر روی کالاهای مشخص را به کاربران میدهد. در این بازار کاربران کالاها را برای یک تاریخ مشخص در آینده با قیمت امروز معامله میکنند. برای این که معامله از دو طرف تضمین شود هر دو کاربر باید مبلغی را به عنوان «وجه تضمین اولیه» در اختیار کارگزاری قرار دهند.
در این بازار امکان انجام هر دو نوع معادله خرید و فروش وجود دارد و میزان سود و ضرر معامله هر نیم ساعت یکبار به روز میشود. مفهوم کال مارجین در این بازار با مفهومی به نام «حداقل وجه تضمین» تعریف میشود. میزان حداقل وجه تضمین برای هر کالا توسط سازمان بورس تعیین میشود و میتواند با تغییر شرایط تغییر کند. حداقل وجه تضمین در واقع میزان پولی است که در صورت ضررده بودن معامله و رسیدن ارزش دارایی کاربر به آن، کال مارجین اتفاق میافتد.
معمولا این مقدار در بازار بورس آتی کالای ایران برابر با 70 درصد وجه تضمین اولیه است. بنابراین، اگر وجه تضمین اولیه برای شرکت در معامله آتی یک کالا 1 میلیون تومان باشد، کاربر برای فعالیت در این بازار حداقل باید 1 میلیون در حساب معاملاتی آتی خود داشته باشد و در صورت ضررده بودن معامله و رسیدن ارزش آن به 700 هزار تومان کاربر کال مارجین خواهد شد.
Margin Call در بازار آتی بورس کالا چگونه محاسبه میشود ؟
برای محاسبه کال مارجین در بازار آتی بورس کالا، ابتدا باید مقادیر مربوط به وجه تضمین اولیه برای هر معامله و حداقل وجه تضمین مشخص شوند. فرض کنید برای ورود به هر معامله زعفران در بازار آتی وجه تضمین اولیه مورد نیاز 500 هزار تومان است و حداقل وجه تضمین برای معامله برابر با 70 درصد است. اگر کاربری بخواهد ده معامله بر روی خرید زعفران باز کند، باید 5 میلیون تومان را به عنوان وجه تضمین در اختیار کارگزار قرار دهد. حال قیمت زعفران به صورت روزانه تغییر میکند و وضعیت معاملات کاربران هر نیم ساعت یکبار بهروز میشود.
با توجه به حداقل وجه تضمین 70 درصدی معاملات، اگر مجموع قیمت معاملات کاربر به زیر 3/5 مییون تومان برسد در این صورت معاملات کاربر کال مارجین میشود و پیام هشدار از طرف کارگزاری به کاربر ارسال خواهد شد. کاربر میتواند با اضافه کردن پول جدید یا بستن چند تا از معاملات خود، مارجین معاملات را به سطج بالاتری برساند در غیر اینصورت، کارگزاری به صورت اتوماتیک این کار را انجام میدهد. بستن یکی از معاملات در آستانه کال مارجین باعث آزاد شدن 350 هزار تومان میشود که این مبلغ میتواند به 9 معامله دیگر اضافه شود و مارجین آنها را به حدود 390 هزار تومان برساند که بالاتر از سطح کال مارجین است.
لیکویید شدن به چه معناست و چگونه از آن جلوگیری کنیم؟
کال مارجین یا لیکویید شدن به ضرر کردن در یک حساب به اندازه موجودی و از بین رفتن کل سرمایه گفته میشود. این دو عبارت مفهوم یکسانی دارند ولی معمولا از اصطلاح کال مارجین در بازار فارکس و لیکویید در بازار رمز ارزها استفاده میشود. لیکویید شدن زمانی اتفاق میافتد که شما در بازار رمز ارزها با اهرم و لوریچ معامله میکنید و بدون رعایت قوانین معاملاتی و قراردادن حد ضرر و با تحلیل اشتباه، بازار برخلاف جهت تحلیل شما حرکت کرده و زیان هنگفتی به شما وارد میسازد.
معاملات اهرم دار معاملاتی هستند که در آنها کارگزاری به معاملهگرانش به میزان درخواست آنها تا چندین برابر مبلغ سرمایه خود اعتبار میدهد و معاملهگر قدرت معامله بیشتری در بازار ارز دیجیتال داشته باشد.
به این صورت معاملهگر چندین برابر میزان دارایی خود معامله میکند و به همان میزان هم میتواند سود یا زیان کند. در این روش تمامی سود و زیان متعلق به معاملهگر میباشد و کارگزاری برای سود چندین برابری معاملهگر بهرهای از او دریافت نمیکند. اما از طرف دیگر کارگزاری معاملات معاملهگران را زیر نظر داشته و آن ها فقط میتوانند به میزان سرمایهای که تفاوت لیکوئید و کال مارجین نزد کارگزاری دارند، ضرر کنند و کارگزاری به محض زیاد شدن زیان معاملهگر، با چند بار تذکر تمام معاملات را با ضرر بسته و مبلغ اعتباری را که به معاملهگر داده شده را برداشت میکنند و کل حساب معاملهگر صفر میشود. به این صورت یک حساب معاملاتی لیکویید میشود.
اصطلاح لیکویید شدن کاربر در بازار ارز دیجیتال
به فرآیند برداشت سرمایه اولیه، به نفع صرافی طی پیش بینی غلط، در قراردادهای آتی لیکویید شدن میگویند. کلمه لیکویید در لغت به معنای آب کردن است. لیکویید شدن در بازار رمز ارزها بین تریدرها معنی متفاوتی با نقدینگی موجود در بازار را دارد. یک کاربر بر خلاف معنی مثبت رایج این اصطلاح، خبر خوبی نیست. در واقع با لیکویید شدن، همه یا بخشی از دارایی خود را از دست میدهد و صرافی دارایی او را به حساب خود منتقل کرده است. اصطلاح صحیح برای این اتفاق مارجین کال شدن است.
اما این اتفاق چطور و چرا رخ میدهد؟
پیشبینیهای غلط روند بازار و همچنین استفاده از معاملات مارجین (Margin Cantract) و قراردادهای آتی (futures contract) ممکن است باعث لیکویید شدن کاربر شوند.
چگونه می توانیم بگوییم یک بازار لیکویید است؟
سه اصل مهم وجود دارد که می تواند به لیکویید یا غیرلیکویید بودن بازار کمک کند:
- حجم معاملات 24 ساعته
- تعداد لیست (دفتر) سفارشات
- اسپرد بید و اسک (bid-ask spread)
اسپرد بید و اسک، تفاوت بین کمترین قیمت درخواستی (اسک یا خرید) و بالاترین قیمت پیشنهادی (بید یا فروش) است.
لیست سفارشات ممکن است به دلیل عواملی مانند سفارشات limit و iceberg که همیشه در لیست سفارشات قابل مشاهده نیستند، منبع قابل اعتمادی نباشند.
هنگام ترید لیکوییدیتی بسیار مهم است، زیرا یک عامل مهم برای ورود یا خروج آسان از یک بازار خاص است.
جلوگیری از لیکویید شدن
هنگام استفاده از اهرم، تعداد انگشت شماری از گزینهها برای کاهش شانس لیکویید وجود دارد. یکی از این گزینهها با عنوان "توقف ضرر" شناخته میشود. توقف ضرر، که در غیر این صورت به عنوان "سفارش توقف" یا "توقف بازار" شناخته میشود، سفارش پیشرفتهای است که سرمایهگذار در صرافی رمزنگاری قرار میدهد و به صرافی دستور میدهد که دارایی را در صورت رسیدن به نقطه قیمتی خاص بفروشد.
هنگام تنظیم توقف ضرر، باید موارد زیر را وارد کنید:
- قیمت توقف : قیمتی است که در آن دستور توقف ضرر اجرا میشود.
- قیمت فروش: قیمتی است که در آن قصد فروش یک دارایی رمزنگاری شده خاص را دارید.
- اندازه : چقدر دارایی خاصی را قصد فروش دارید.
اگر قیمت بازار به قیمت توقف شما برسد، دستور توقف به طور خودکار دارایی را به هر قیمت و مبلغ ذکر شده اجرا و به فروش میرساند. اگر معاملهگر احساس میکند بازار میتواند به سرعت در برابر آنها حرکت کند، ممکن است قیمت فروش را پایینتر از قیمت توقف تعیین کنند تا احتمال پر شدن آن (توسط معامله گر دیگری خریداری شود) بیشتر باشد.
هدف اصلی توقف ضرر محدود کردن ضررهای احتمالی است. اجازه دهید برای پیش بینی همه چیز، دو مثال را در نظر بگیریم.
مثال 1 : یک معامله گر 5000 دلار در حساب خود دارد اما تصمیم میگیرد از یک حاشیه اولیه 100 دلار و اهرم 10 برابر برای ایجاد موقعیت 1000 دلاری استفاده کند. او توقف ضرر را در 2.5 درصد از موقعیت ورودی خود قرار میدهد. در این مورد، معاملهگر میتواند به طور بالقوه 25 دلار در این معامله از دست بدهد، که تنها 0.5 of از کل حساب حساب او است.
اگر معاملهگر از توقف ضرر استفاده نکند، در صورت افت 10 درصدی قیمت دارایی، موقعیت وی منحل میشود. فرمول تصفیه بالا را به خاطر بسپارید.
مثال 2 : یک معامله گر دیگر 5000 دلار در حساب تجاری خود دارد اما از حاشیه اولیه 2500 دلار و یک اهرم سه برابری برای ایجاد موقعیت 7500 دلار استفاده می کند. با قرار دادن توقف ضرر در 2.5 away دور از موقعیت ورودی خود، معامله گر می تواند 187.5 دلار در این معامله از دست بدهد، که 3.75 loss ضرر از حساب آنها است.
درس اینجا این است که در حالی که استفاده از اهرم بیشتر معمولاً بسیار خطرناک تلقی میشود، این عامل در صورتی که اندازه موقعیت شما بیش از حد بزرگ باشد، بسیار مهم میشود، همانطور که در مثال دوم مشاهده میشود. به عنوان یک قاعده کلی، سعی کنید ضررهای خود در هر معامله را کمتر از 1.5 درصد از کل اندازه حساب خود نگه دارید.
تعیین محل توقف ضرر
در معاملات حاشیهای، مدیریت ریسک مسلماً مهمترین درس است. هدف اصلی شما باید حفظ زیان در حداقل سطح باشد، حتی قبل از فکر کردن در مورد سود. هیچ مدل معاملاتی خطاناپذیر نیست. بنابراین، شما باید مکانیسمهایی را برای کمک به بقا در شرایطی که بازار مطابق انتظار پیش نمیرود، به کار گیرید.
قرار دادن صحیح توقف ضررها از اهمیت حیاتی برخوردار است و در حالی که هیچ قانون طلایی برای تعیین توقف ضرر وجود ندارد، اغلب گسترش 2 تا 5 درصد از حجم معاملات شما توصیه میشود. برخی از معاملهگران ترجیح میدهند، ضررهای توقف را دقیقاً در پایینترین میزان نوسان اخیر (به شرطی که آنقدر پایین نباشد که شما قبل از شروع آن تصفیه میشود) تعیین کنند.
ثانیاً، شما باید اندازه معاملات خود و ریسک مربوطه را مدیریت کنید. هرچه اهرم شما بیشتر باشد، شانس شما برای تصفیه بیشتر است. استفاده از اهرم بیش از حد شبیه قرار گرفتن سرمایه شما در معرض ریسک غیر ضروری است. علاوه بر این، برخی از صرافیها تصفیه تهاجمی را مدیریت میکنند. برای مثال، BitMEX فقط به معاملهگران اجازه میدهد تا BTC را به عنوان حاشیه اولیه نگه دارند. این بدان معناست که در صورت کاهش قیمت بیت کوین، میزان وجوه نگهداری شده در وثیقه نیز منجر به نقد شدن سریعتر میشود.
با توجه به ریسک مربوط به معاملات اهرم، برخی از صرافیها به پایینترین سطح دسترسی معاملهگران حرکت کردهاند. هر دو Binance و FTX یکی از صرافیهای رمزنگاری شده متمرکز هستند، که محدودیتهای اهرم را از 100x به 20x کاهش میدهند.
سخن پایانی
بهتر است که در هر بازاری که سرمایهگذاری میکنیم، ابتدا میزان ریسکهای سرمایهگذاری آن بازار را برآورد کنیم. هر دارایی دارای یک ضریب نقد شوندگی است که میتواند معیار مناسبی برای آن باشد که شما تصمیم به خرید و یا نگهداری و فروش آن بگیرید.
برای خودتان حدضرر و حدسود تعیین کنید و با استراتژی درست وارد بازار معاملات شوید. یادتان باشد که یک استراتژی خوب هم به تحلیل بنیادی و هم به تحلیل تکنیکالی یک سهم یا ارز بستگی دارد. حتما با کادر آموزشی آکادمی آسیا سرمایه در ارتباط باشید تا راه درست را به شما نشان دهند.
لیکویید شدن یا کال مارجین چیست و چه زمانی اتفاق می تفاوت لیکوئید و کال مارجین افتد؟
بازار ارزهای دیجیتال به سرمایهگذاریهای خطرناک و نوسانات شدید قیمت در میان مردم جهان شهرت دارد. با وجود اینکه نوسانات این بازار چالشهایی را برای قانونگذاران ایجاد کرده است، در مقایسه با کلاسهای دارایی سنتی مانند سهام و کالا، بازار ارزهای دیجیتال فرصتی برای به دست آوردن سودهای چشمگیر در میان سرمایهگذاران ایجاد کرده است.
افزایش این نوسان، تفاوت لیکوئید و کال مارجین پتانسیلی است که سبب به وجود آمدن موقعیتهای معاملاتی بیشتر از طریق متدهای معاملاتی مانند Margin trading ،perpetual swaps و futures میشود. معاملات مشتقه قراردادهای مبتنی بر قیمت یک دارایی پایه هستند که این امکان را به معاملهگران میدهند تا بر قیمت آینده آن دارایی شرطبندی کنند.
معاملات مشتقه کریپتو، برای اولین بار در سال 2011 به بازار معرفی شده و در سالهای اخیر، بهویژه در میان سرمایهگذاران خردهفروشی gung-ho که بهدنبال حداکثر بهرهبرداری از استراتژیهای معاملاتی خود هستند، محبوبیت بالایی یافته است.
برای مثال معاملهگران میتوانند از طریق معاملات مارجین پتانسیل درآمدزایی و سوددهی خود را با استفاده از وجوه قرض گرفته شده از صرافیهای دیجیتالی افزایش دهند. صرافی کوینکس، صرافی کوکوین و صرافی بای بیت تعدادی از صرافیهای متمرکز رمزنگاریشدهای هستند که امکان انجام معاملات مارجین را برای کاربران خود فراهم کردهاند.
توجه داشته باشید این نوع معاملات مانند شمشیر دو لبه عمل میکنند؛ یعنی همانطور که معاملات مشتقه سبب افزایش پوزیشنهای سودآور معاملهگران میشوند، به همان اندازه نیز خطر لیکویید شدن یا از دست دادن سرمایه معاملهگر نیز وجود دارد.
لیکویید شدن چیست؟
لیکویید شدن یا Liquidation به فرایندی گفته میشود که در آن معاملهگر همه سرمایه خود در پوزیشن مارجین را از دست بدهد و ضرر کند. اصولاً این پروسه هنگام سقوط قیمت بازار اتفاق میافتد؛ با این حال در فضای ارزهای دیجیتال، اصطلاح لیکویید شدن، عمدتاً بهمنظور توصیف بستهشدن اجباری پوزیشن معاملهگر بهدنبال از دست رفتن تمام یا بخشی از حاشیه اولیه (Initial margin) استفاده میشود.
انواع لیکوئیدیشن
لیکویید شدن را میتوان به دو گروه جزئی (Partial) و کلی (Total) تقسیم کرد:
- لیکویید شدن جزئی: بهمنظور کاهش پوزیشن و اهرم فشاری که معاملهگر تعیین کرده، پوزیشن مذکور را تا حدی زود میبندد.
- لیکویید شدن کلی: هنگام بستن پوزیشن، از تمام حاشیه اولیهای که معاملهگر تعیین کرده، استفاده شده است.
معاملات مارجین چیست؟
معاملات مارجین نوعی از متدهای معاملاتی در برخی صرافیهای دیجیتالی هستند که براساس آن معاملهگر میتوان با وجوه قرض گرفته شده از افراد شخص ثالث مانند صرافی وارد معامله شود. درواقع این متد درست مانند قرضگرفتن یا وامگرفتن پول از یک فرد یا نهاد دیگر برای خرید ارز دیجیتال عمل میکند. این روش معاملاتی به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا اندازه پوزیشن معاملاتی خود را با استفاده از ابزاری به نام leverage یا اهرم فشار، افزایش دهند و تنظیم کنند.
برای استفاده از پلتفرم معاملاتی مارجین لازم است معاملهگر مراحل احراز هویت در صرافی را سپری کند و سپس مقداری ارز دیجیتال یا فیات را بهعنوان وثیقه که به Initial Margin معروف است، نزد صرافی قرار دهد. این مارجین اولیه مانند یک صندوق بیمه برای صرافی عمل میکند؛ برای مثال، اگر از یک اهرم فشار 5× در مارجین اولیه 100 دلاری استفاده کنید، یک وام 400 دلاری به شما داده میشود و پوزیشن معاملاتی شما از 100 به 400 دلار افزایش مییابد.
چه زمانی لیکویید شدن اتفاق میافتد؟
لیکویید شدن زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر نتواند الزامات تعیینشده در پوزیشن مارجین خود را بهدرستی برآورده کند. در واقع مارجین به درصدی از ارزش کل معامله گفته میشود که بهمنظور بازکردن و حفظ پوزیشن باید نزد صرافی سپرده شود.
زمانی که حساب مارجین معاملهگر به پایینتر از سطح توافقشده با صرافی برسد، صرافی بهطور خودکار پوزیشن را بسته و سرمایهگذار سرمایه خود را از دست میدهد. میزان ضرر معاملهگر به اهرم فشار تعیینشده و میزان کاهش قیمت بازار بستگی دارد. در برخی از موارد لیکوئیدیشن سبب ازدسترفتن کل سرمایه فرد میشود.
اگر پوزیشن اهرمدار شما به آستانه لیکویید شدن برسد، با یک Margin call مواجه خواهید شد. این فراخوان به شما میگوید که لازم است مارجین بیشتری ایجاد کنید. در این زمان دو گزینه پیش روی معاملهگر است: 1. بهمنظور بالابردن مجدد اهرم به اندازه مورد نیاز، وجوه بیشتر به مارجین اضافه شود. 2. صرافی بهطور خودکار پوزیشن فرد را لیکوئید کند.
مفهوم قیمت لیکوئیدیشن
قیمت لیکوئیدیشن (انحلال) یا Liquidation price نقطهای است که در آن پوزیشن لوریجدار معاملهگر بهطور خودکار بسته میشود. عواملی که بر آن تأثیرگذار هستند عبارتاند از:
قیمت لیکوئیدیشن توسط صرافیها استفادهشده محاسبه شده و ممکن است میانگینی از چندین صرافی بزرگ دیجیتالی باشد. زمانی که قیمت ارز دیجیتال مدنظر از آستانه قیمت لیکوئیدیشن عبور کند، فرایند لیکویید شدن شروع میشود.
از آنجا که قیمت ارزهای دیجیتال بهطور مدام در حال تغییر است، لازم است از آخرین اخبار مطلع باشید و سودآوربودن پوزیشن ایجادشده را دوباره بررسی کنید؛ در غیر این صورت به احتمال زیاد سرمایه شما لیکوئید شده و متضرر میشوید.
چطور از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
وقتی درباره معامله در بازارهای سرمایه، از جمله ارزهای دیجیتال و متدهای معاملاتی خاص مانند معاملات مارجین صحبت میشود، بیشک مدیریت ریسک مهمترین نکته است. در این موارد لازم است هدف اصلی معاملهگر حتی پیش از رسیدن به سود به حداقل رساندن سطح ضرر احتمالی باشد. از آنجا که خطر از دست دادن سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال اجتنابناپذیر است، بهرهگیری از مکانیسمهایی که به بقای معاملهگر در بازار کمک کنند، ضروری به نظر میرسد.
از آنجا که همواره احتمال از دست دادن دارایی هنگام انجام معاملات وجود دارد، استفاده از استراتژیهای معاملاتی هوشمند مانند استفاده از لوریج کمتر و نظارت مارجین میتواند به جلوگیری از لیکویید شدن دارایی کاربر کمک کند. علاوه بر این، صرافیهای دیجیتالی صندوقهای بیمه را راهی برای به حداقل رساندن اینگونه از ضررها به کاربران ارائه میدهند.
صندوقهای بیمه صرافیهای دیجیتالی
صندوق بیمه یک استخر ذخیره وجوه است که بهعنوان یک مکانیسم محافظتی در برابر ضررهای احتمالی بیش از اندازه در معاملات، عمل کرده و از آن برای پوشش ضرر قرارداد استفاده میشود. زمانی که پوزیشن یک معاملهگر در قیمتی بهتر از قیمت ورشکستی لیکوئید شود (قیمتی که زیان معاملهگر برابر با مارجین اولیه است)، هر سودی به صندوق بیمه وارد میشود.
از طرف دیگر، اگر قیمت لیکوئیدیشن کمتر از قیمت ورشکستگی (bankruptcy price) باشد، ضرر پوزیشن از میزان مارجین اولیه تعیینشده توسط معاملهگر بیشتر خواهد شد. در این حالت، صندوق بیمه این کسری را پوشش خواهد داد؛ برای مثال، جان و آلیس پوزیشنهای لانگ مختلف بیت کوین را با قیمت ورشکستگی بهترتیب 40 هزار و 39.500 دلار افتتاح کرده و هر دوی آنها دارای قیمت لیکوئیدیشن 40.200 دلار هستند؛ درنتیجه زمانی که دارایی آنها لیکوئید میشود، جان در 40 هزار دلار لیکوئیده شده و از صندوق بیمه وی برداشت میشود؛ درحالیکه آلیس براساس آخرین قیمت معاملهشده 39.800 دلار، با قیمت 39.500 دلار منحل میشود.
استراتژی خروج از لیکوییدیشن
هنگام بازکردن یک پوزیشن و تعیین میزان اهرم فشار (لوریج)، گزینههای مؤثری برای کاهش احتمال لیکویید شدن دارایی در دسترس هستند. گزینه Stop Loss یکی از آنهاست که بهعنوان سفارش Stop Order یا Stop Market نیز شناخته میشود؛ نوعی سفارشگذاری پیشرفته که در بیشتر صرافیهای ارزهای دیجیتال در دسترس کاربران قرار دارد. سرمایهگذار با استفاده از این گزینه به صرافی دستور میدهد تا بهمحض اینکه دارایی وی به یک نقطه قیمت خاص رسید، آن را بفروشد. هنگام ایجاد سفارش توقف ضرر، لازم است موارد زیر را تنظیم کنید:
- Stop Price/ قیمت توقف: قیمتی که در آن سفارش Stop Loss معاملهگر اجرا میشود.
- Sell Price/ قیمت فروش: قیمتی که معاملهگر قصد دارد دارایی دیجیتالی مدنظر خود را در آن قیمت بفروشد.
- Size/ اندازه: میزانی از ارز دیجیتال مدنظر که قصد فروش آن را دارید.
اگر قیمت بازار به قیمت Stop Price تعیینشده توسط معاملهگر برسد، سفارش Stop Order وی بهصورت خودکار اجرا میشود و دارایی مدنظر به قیمت و میزان از قبل تعیینشده به تفاوت لیکوئید و کال مارجین فروش میرسد. اگر معاملهگر احساس کند وضعیت بازار با سرعت برخلاف انتظار پیش میرود، میتواند میزان Sell Price را پایینتر از Stop Price قرار میدهد؛ زیرا در این صورت احتمال فروش سفارش بالا میرود. همانطور که مشخص شد، هدف اولیه ثبت سفارش Stop Loss، محدودکردن ضررهای احتمالی است. برای در نظر گرفتن تمام جنبهها باید دو سناریوی زیر را در نظر داشته باشید.
سناریوی اول
یک معاملهگر 5.000 دلار در حساب خود دارد، اما تصمیم میگیرد برای ایجاد پوزیشن 1.000 دلاری، از مارجین اولیه 100 دلار و اهرم فشار 10× استفاده کرده و یک Stop Loss، 2.5 درصدی از پوزیشن ورودی خود تنظیم میکند. در این مثال، معاملهگر میتواند بهطور بالقوه 25 دلار را در این معامله از دست میدهد، این میزان تنها 0.5 درصد از گل حساب وی است، اما اگر معاملهگر از گزینه توقف ضرر استفاده نکند، درصورت کاهش قیمت 10 درصدی دارایی، پوزیشن وی لیکوئید میشود.
سناریوی دوم
معاملهگر دیگری 5000 دلار در حساب معاملاتی خود دارد. این شخص برای ایجاد پوزیشن 7500 دلاری، از مارجین اولیه 2500 دلار و اهرم 3 × استفاده میکند. با قراردادن Stop Loss، 2.5 درصدی از پوزیشن ورودی، این معاملهگر میتواند در این معامله 187.5 دلار از دست بدهد. این میزان به معنای 3.75 درصد ضرر از کل حساب وی است.
نکته: درحالیکه استفاده از اهرم فشار بالا همواره بسیار پرخطر در نظر گرفته میشود، این فاکتور زمانی اهمیت پیدا میکند که اندازه پوزیشن شما بسیار بزرگ باشد (مانند سناریو دوم). بهعنوان یک قاعده کلی، سعی کنید در هر معامله میزان ضرر را کمتر از 1.5 درصد از کل اندازه حساب خود نگه دارید.
تفاوت Forced Liquidation با Liquidation
اصطلاح لیکویید شدن (Liquidation) در بازارهای سرمایه به معنای تبدیل داراییها به پول نقد است، اما لیکویید شدن در معاملات ارزهای دیجیتال، به تبدیل غیرارادی داراییهای کریپتو به پول نقد یا معادلهای نقدی دیگر مانند استیبل کوین اشاره دارد. از طرف دیگر، لیکویید شدن اجباری (Forced Liquidation) زمانی اتفاق میافتد که معاملهگران نتوانند مارجین موردنیاز تعیینشده برای یک موقعیت اهرمی مشخصشده را برآورده کنند.
تفاوت اصلی این دو در این است که در انحلال اجباری پوزیشن معاملاتی معاملهگر بهطور خودکار توسط صرافی بسته میشود، اما در انحلال معمولی، معاملهگر بهطور داوطلبانه تصمیم به نقدکردن دارایی خود میکند. تفاوت دیگر آنها این است که لیکویید شدن در سایر بازارهای سرمایه ممکن است بهتدریج انجام شود، اما در انحلال اجباری تمام پوزیشنهای معاملاتی فرد همزمان بسته میشوند.
انحلال اجباری معاملهگران را از متحملشدن هرگونه ضرر اضافی محافظت میکند و به آنها این امکان را میدهد تا کنترل بیشتری بر پوزیشن خود داشته باشند. از طرف دیگر در انحلال اجباری همه پوزیشنها بهطور همزمان بسته شده و این امر به از دست رفتن فرصتهای معاملاتی فرد منجر میشود.
نتیجهگیری
قبل از آنکه شروع به استفاده از امکانات صرافیهای دیجیتالی مانند معاملات مارجین و فیوچرز کنید، لازم است بهطور کامل با این نوع معاملات آنها آشنا شوید و اطلاعات لازم را کسب کنید؛ چراکه معاملات اهرمی، به همان اندازه که سودبخش هستند، ممکن است به لیکویید شدن سرمایه شما منجر شوند.
کال مارجین به چه معناست و چه زمانی کال می شویم؟
برای شروع در نظر داشته باشید که چهار اصطلاح زیر با یک دیگر متفاوت است و توجه داشته باشید که آنها را با یکدیگر اشتبه نگیرید. توضیح مختصری می دهیم و سپس ادامه می دهیم.
- margin (وجه تضمین اولیه)
- margin level (یک معیار قابل اندازه گیری)
- margin call level (مقدار تعیین شده)
- margin call (رخ داد)
ابتدا تفاوت مارجین کال و سطح مارجین کال را روشن می کنیم و سپس هر یک را بررسی و با مثال توضیح می دهیم که کال مارجین چیست
تفاوت بین “margin call level” و “margin call”
مارجین کال با مارجین کال متفاوت است و اکثر تریدرها این دو موضوع را باهم اشتباه می گیرند. مارجین کال لول (margin call level) یک آستانه است که توسط بروکر مشخص می شود. و زمانی که (margin level) به این آستانه برخورد می کند حساب معاملاتی اصطلاحا (margin call) می شود. به عبارت دیگر مارجین کال لول یک سطح از قبل تعیین شده است و کال مارجین یک رویداد است.
به طور مثال نقطه انجماد آب صفر درجه سانتی گراد است این نقطه برابر است مارجین کال لول و تغییرات دما همان (margin level) است و رسیدن دمای آب به صفر یا زیر صفر به معنای مارجین کال است.
اما داستان تنها به انجماد ختم نمی شود بلکه این کاهش دما به نابودی نیز منجبر می شود که در فارکس به این حالت استاپ اوت می گوییم.
کال مارجین لول چیست؟
بروکرها برای حساب های معاملاتی یک عدد برای (margin level) به صورت درصد % مشخص می کنند که به مارجین کال لول (Margin Call Level) شهرت دارد.
مارجین کال لول که به معنای سطح تماس مارجین نیز شناخته می وشود. زمانی که ضرر شناور معاملات باز، باعث کاهش زیاد مارجین لول (سطح مارجین) شود حساب معاملاتی در معرض تماس حاشیه قرار می گیرد که با رسیدن به این آستانه موقعیت های باز همگی در معرض بسته شدن یا (liquidated) قرار می گیرند.
به عبارت دیگر سطح تماس (Margin Call level) یک شاخص ثابت است که اگر مارجین لول به آن برسد پیام اخطار بسته شدن یا لیکوئید شدن دریافت می کنید.
بنابراین مارجین لول (متغیر) و سطح تماس (حد) و ارزش خاصی است که “کال مارجین لول” نام دارد.
معمولا بروکر های فارکس سطح تماس مارجین را 100% در نظر می گیرند، این بدان معناست که اگر مارجین لول به 100 را رد کند کال مارجین (تماس حاشیه) اتفاق می افتد.
کال مارجین یا (margin call) چیست؟
کال مارجین (margin call) یک وضعیت نامناسب برای یک حساب معاملاتی است و مالک حساب توانایی باز کردن معاملات جدید را ندارد و شدیدا در معرض از بین رفتن تمام حساب قرار دارد.
زمانی که سطح مارجین (margin level) به سطح تماس حاشیه (margin call level) می رسد و یا آن را رد می کند، کال مارجین (magin call) اتفاق می افتد. به عبارت دیگر یک تماس حاشیه ای (کال مارجین) زمانی اتفاق می افتد که کارگزار به مالک حساب اطلاع می دهد که مارجین لول، سطح تماس را رد کرده است و احتمال لیکوئید شدن حساب وجود دارد.
در گذشته این اعلان یک تماس تلفنی بود اما امروزه به صورت یک پیام یا ایمیل انجام می تفاوت لیکوئید و کال مارجین شود. بنابراین کال مارجین زمانی اتفاق می افتد که زیان شناور بیش از (مارجین استفاده شده) شود و این بدان معناست که اکوئیتی کمتر از مارجین مورد استفاده است.
نحوه محاسبه کال مارجین همراه با مثال
فرض کنید یک حساب معاملاتی در یک بروکر فارکس داریم که سطح تماس حاشیه ای (margin call level) درآن برابر با 100% است، این بدان معناست که اگر سطح مارجین به این مقدار برسد و از آن عبور کند، پلت فرم معاملاتی یک اخطار یا هشدار ارسال می کند.
فرض کنید یک حساب 1000 دلاری داریم یعنی بالانس برابر با 1000$ است و یک موقعیت USD/CHF را با 1 مینی لات (10000 واحد) باز می کنیم که دارای (Required Margin) 200 دلاری است. از آنجایی که یک موقعیت باز است مارجین استفاده شده نیز 200 دلار است. معامله طبق تفکر ما پیش نمی رود و زیان شناور 800 دلاری را برای ما رقم می زند این بدان معنی است که اکوئیتی برابر با 200 دلار است.
Equity = Balance + Floating P/L
مارجین لول در حال حاضر به 100 درصد رسیده است.
Margin Level = (Equity / Used Margin) x 100%
100% = ($200 / $200) x 100%
هنگامی که مارجین لول به 100 می رسد، نمی توانیم هیچ موقعیت جدیدی را باز کنیم مگر اینکه بازار به نفع ما حرکت کند. اگر بازار برنگردد فقط در صورتی می توانیم معامله جدید باز کنیم که مبلغ بیشتری در حساب شارژ کنم یا پوزیشن را ببندیم. به عبارت دیگر تا زمانی که سطح حاشیه به سطح بالای 100 افزایش نیابد، حساب قادر به باز کردن هیچ موقعیت جدیدی نخواهد بود.
اگر بازار همچنان علیه ما ادامه یابد چه اتفاقی می افتد؟
هنگامی که مارجین لول به سطح خاص دیگری می رسد، کارگزار مجبور می شود موقعیت را ببندد این سطح به عنوان سطح توقف (Stop Out) شناخنه می شود که بر اساس بروکر و نوع حساب متفاوت است.
تفاوت کال مارجین(Call Margin) با استاپ اوت (Stop Out) چیست؟
یکی از سوالاتی که معمولاً برای دوستان پیش میآید این است که اعداد و ارقامی که در پنجرهی ترمینال نرمافزار متاتریدر نمایش داده میشود چه معنایی دارند و چه اطلاعاتی را به ما نشان میدهند؟ در این آموزش قصد داریم این موارد را به شما آموزش دهیم و مفصل در رابطه با آنها صحبت خواهیم کرد.
اولین موردی که شاید لازم است در رابطه با آن بحث بکنیم بالانس است.
بالانس به چه معناست؟
بالانس (Balance) موجودی شما را نمایش می دهد تفاوت لیکوئید و کال مارجین و به شما میگوید که چه مقدار پول در حساب معاملاتیتان وجود دارد. در ابتدای کارتان عددی که در بالانس مشاهده میکنید، مساوی با واریزی است که انجام دادهاید. اما به مرور زمان با سود و زیان شما، این عدد بیشتر یا کمتر میشود.
تفاوت بالانس با اکویتی (Equity) چیست؟
همانطور که در تصویر زیر دیده میشود، مورد بعدی که در پنجره ترمینال وجود دارد، اوکیتی است. در صورتی که شما وارد هیچ معاملهای نشده باشید، یا بهتر است بگوییم تمام معاملات خود را بسته باشید، عدد بالانس شما برابر با اکویتی شما است.
اکویتی (Equity) در واقع موجودی شناور شما هست. یعنی زمانی که شما وارد معامله می شوید، سود شما به بالانس شما اضافه میشود یا سودتان به به آن اضافه میشود و عدد حاصل در اکویتی به شما نمایش داده می شود. به عنوان مثال اگر 2 دلار در سود باشید بالانس شما همچنان بدون تغییر 700 دلار باقی خواهد ماند، اما اکویتی شما میشود 702 دلار.
همانطور که در تصویر زیر می بینید بعد از اینکه ما وارد معامله شدیم میزان سود یا ضرر با بالانس ما جمع شده و در اکویتی نمایش داده می شود.
مارجین یا مارژین (Margin) چیست؟
مارجین میزان پول شما که درگیر معامله شده است را به شما نمایش می دهد. در واقع به شما می گوید که در ورود به معامله چه مقدار از بالانس شما بلوکه شده و برای این معامله درگیر شده است. شاید اینجا این سوال پیش بیاید که مارجین چطور محاسبه میشود؟
با استفاده از فرمول زیر شما می توانید میزان مارجین را برای معاملات مختلف محاسبه کنید:
مارجین= حجم معامله شما * 100،000 * قیمت فعلی جفت ارز / اهرم حساب معاملاتی شما
در این فرمول حجم معامله شما در واقع همان لات سایز است و با هر حجمی که وارد معامله شدید باید عدد آن را وارد کنید.
۱۰۰،۰۰۰ در واقع اندازه کانتراکت جفت ارزی هست که در اون در حال معامله هستید. خیلی درگیر توضیح این مورد نمیشویم، اما بهرحال بدانید که این اعداد تقریباً قراردادی هستند و شما 100،000 را میباید در این قسمت اضافه کنید (البته در برخی از موارد ممکن است عدد دیگری باشد).
مورد بعدی قیمت هست و در قیمتی که شما میخواهید وارد معامله شوید باید عدد آن را در این فرمول وارد کنید. به عنوان مثال در تصویر بالا قیمت مورد معامله ما عدد 0.89537 است و آن را باید در این فرمول اضافه کنیم.
حاصلضرب این سه را تقسیم بر اهرم معاملاتی حساب خودمان میکنیم تا به این شیوه مارجین این معامله شما محاسبه شود. اگر موجودی حساب شما به اندازه مارجین نباشد شما نمیتوانید این معامله را با این حجم باز کنید.
اما Free Margin یا مارجین آزاد چیست؟
این مورد آن بخش از داراییتان را نشان میدهد که درگیر معامله نیست و در واقع به ما میگوید که چقدر پول داریم برای باز کردن معاملات جدید. به این صورت محاسبه میشود که مارجین شما از اکویتی شما کم میشود و فری مارجین به دست میآید. اگر سود کنیم این عدد بیشتر میشود و هر چقدر ضرر کنیم این عدد به سمت صفر نزدیکتر میشود و به این معنی است که ما نمیتوانیم معامله جدیدی را باز کنیم.
مارجین لول (Margin level) چیست؟
مارجین لول هم به این صورت به دست میآید که اکویتی شما را تقسیم بر مارجین میکند و بعد آن را در 100 ضرب میکند تا به صورت درصدی بیان شود. اگر مارجین لول شما به عدد ۱۰۰ نزدیک شود، به این معنی است که شما درحال کال مارجین شدن هستید و نمیتوانید معامله جدیدی رو باز کنید.
همه این محاسبات را میتوانید به عنوان تمرین برای خودتان انجام دهید تا با نحوه اندازهگیری این موارد در متاتریدر آشنا شوید.
تفاوت استاپ اوت ( Stop out ) با کال مارجین (Call margin) چیست؟
اما دو اصطلاح نزدیک به هم داریم که برایتان توضیح میدهیم:
استاپ اوت حالتی است که در آن فری مارجین شما کاهش پیدا میکند و نواری که موجود شما را نمایش میدهد به رنگ قرمز در میآید. در این حالت کارگزاری یا بروکر کعاملات شما را یکی یکی میبندد. این کار را هم با معاملاتی شروع میکند که بیشتر در ضرر هستند. علت این موضوع این است که معاملات سود ده شما را حفظ کند تا اگر بنا هست معاملات سود ده شما اکانت شما را از ضرر خارج کنند و احیا کنند، این فرصت به آنها داده شود.
اما کال مارجین چبه این گفته میشود که موجودی شما به قدری کاهش پیدا کند که دیگر نتوانید با آن معامله جدیدی را باز کنید.
فرق این دو مورد پس به این صورت است. در این آموزش سعی کردیم موارد مختلفی که در پنجره ترمینال نرم افزار متاتریدر به شما نمایش داده می شود را مفصل توضیح دهیم و امیدواریم کهاین توضیحات برای شما مفید بوده باشد.
امیدوارم که هیچ موقع طعم کال مارجین یا استاپ اوت را نچشید و همیشه در بازار سبز و پر سود باشید…
دیدگاه شما