چه ورزش هایی برای درمان افسردگی و اضطراب مفید هستند؟
راه درمان افسردگی چیست؟ آیا احساس میکنید که افسردگی سراغ شما هم آمده است و به دنبال راه حلی برای شکست آن هستید؟
البته هر احساس غم و اندوهی به معنای افسردگی نیست. پیشنهاد میکنم این مطلب را با دقت بخوانید و افسردگی و علایمش را به خوبی بشناسید. همچنین در این مطلب راهکارهای مختلف درمان افسردگی را هم معرفی کردیم.
افسردگی چیست؟
همه ما ممکن است گاهی اوقات احساس غمگینی یا ناراحتی کنیم. اما افسردگی یک ناراحتی و غم ساده نیست. افسردگی یک احساس مزمن پوچی، غمگینی یا ناتوانی در احساس لذت است که ممکن است حتی دلیلی هم برایش نداشته باشیم. افسرده بودن با غمگین و اندوهگین بودنی که به دلیل مشکلات زندگی رخ میدهد فرق دارد.
افسردگی یک اختلال خلقی است که باعث احساس مداوم غم، پوچی و از دست دادن شادی میشود. رویدادهای مهم زندگی، مانند سوگواری یا از دست دادن شغل، میتوانند باعث ایجاد افسردگی در مقطعی از زندگی شوند.
اگر علائم بالا بیش از 2 هفته طول بکشد میتوان تشخیص افسردگی داد. اما در حقیقت افسردگی می تواند چندین هفته، ماه یا سال طول بکشد. مهم این است که این بیماری را بشناسید و هرچه زودتر برای درمان افسردگی اقدام کنید.
علائم افسردگی
احتمالا بارزتریین علامت افسردگی را غمگین بودن میدانند؛ اما علاوه بر مواردی که گفتیم به طور خاص علائم این بیماری میتواند شامل موارد زیر باشد:
- تغییر خلق و خوی
- تغییرات در اشتها
- زیاد یا کم خوابیدن
- بیقراری و ناآرامی
- کندی حرکت و گفتار
- احساس بیارزشی یا گناه
- از دست دادن میل جنسی
- خستگی یا از دست دادن انرژی
- کاهش یا افزایش وزن ناخواسته
- مشکل در تفکر، تمرکز یا تصمیم گیری
- افکار مکرر درباره مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی
- کاهش علاقه یا کاهش لذت بردن به فعالیتهایی که شخص قبلاً از آنها لذت میبرد
علائم در زنان
به گفته مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC)، افسردگی در زنان تقریبا دو برابر بیشتر از مردان است. محققانی که به دنبال درمان افسردگی هستند، دقیقا نمیدانند چرا افسردگی در زنان شایعتر است. با این حال، به نظر میرسد در برخی از موارد، دلیل افسردگی زنان، مسائل اجتماعی باشد. همچنین، برخی از دلایل مهم افسردگی زنان مربوط به اندوه پس از زایمان و معرفی انواع سندروم انجام استراتژی سندروم ملال پیش از قاعدگی میشود.
علائم در مردان
بر اساس مطالعات انجام شده، 5.5 درصد از مردان علائم افسردگی را در دورههایی از زندگیشان دارند. مردان مبتلا به افسردگی، بیشتر از زنان به نوشیدن الکل افراطی، نشان دادن خشم و عصبانیت و ریسک پذیری تمایل دارند. سایر علائم افسردگی در مردان ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- کار بدون وقفه
- پرخاشگری و خشونت ورزی
- داشتن مشکل در انجام مسئولیتهای کاری و خانوادگی
- اجتناب از حضور در موقعیتهای خانوادگی و اجتماعی
علائم در کودکان
متاسفانه آمار کودکان مبتلا به افسردگی در جهان بالا است؛ چراکه کودکان هم درگیر مسائلی مثل جنگ و فقر میشوند؛ این موضوع در حال افزایش است و همین، شرایط را ناراحت کنندهتر میکند. بنابراین باید هرچه زودتر برای پیشگیری و درمان افسردگی کودکان چاره اندیشی کرد.
افسردگی در کودکان میتواند انجام تکالیف مدرسه و فعالیتهای اجتماعی را برایشان چالش برانگیز کند. علائمی که ممکن است معرفی انواع سندروم انجام استراتژی در کودکان افسرده وجود داشته باشد، عبارتند از:
- زیاد گریه میکنند؛
- انرژیشان کم است؛
- سرکش و طغیانگر هستند؛
- به مادر یا پدرشان وابستگی زیادی دارند؛
- کودکان کوچکتر ممکن است در بیان احساسات خود با کلمات مشکل داشته باشند. به عبارتی توضیح دادن احساس غم و اندوه برای آنها دشوارتر است.
راه های نجات از افسردگی
شما میتوانید با یک سری راهکارها و رعایت نکاتی، افسردگی خود را مدیریت کنید؛ اما توصیه میکنیم از دریافت کمکِ مشاور شرمگین نباشید؛ چراکه این بیماری ممکن است شما را بسیار آزار دهد و راه نجاتش را هم به تنهایی پیدا نکنید.
1. داشتن تغذیه خوب
تغذیه شما مستقیما روی سلامت جسمی و روحی شما تاثیرگذار است. تحقیقات مختلفی به ما نشان داده که بعضی غذاهای بسیار شیرین (قند مصنوعی) و غذاهای فرآوری شده میتواند با مشکلات مربوط به سلامت روان ارتباط داشته باشد.
مطالعات دیگر همچنین نشان میدهد که خوردن غذاهایی میتواند به درمان افسردگی و برطرف کردن نشانههای آن کمک کند؛ غذاهایی مانند:
2. مصرف مکملهای غذایی
دریافت ویتامینها برای عملکرد درست مغز و بدن لازم هستند. تحقیقات نشان میدهد که یک سری ویتامینها به خصوص برای کاهش علائم افسردگی بسیار مفید است؛ از جمله:
- ویتامینهای گروه B: ویتامین B-12 و B-6 برای سلامت مغز ضروری هستند. اگر سطوح ویتامین B پایین باشند، احتمال ابتلا به افسردگی بالا میرود.
- ویتامین D: ویتامین D که گاهی ویتامین خورشید نامیده میشود، یک ویتامین ضروری برای مغز، قلب و سلامت استخوانهاست. ارتباط معناداری بین کمبود ویتامین D و افسردگی وجود دارد. اگر ویتامین دی بدن شما کم است، مکمل آن را مصرف کنید.
3. ترک الکل و مواد
نوشیدن الکل یا مصرف مواد مخدر ممکن است برای مدتی احساس بهتری در شما ایجاد کند. اما در دراز مدت، این مواد به شدت افسرده کننده هستند و شما را در سیاهچاله وحشتناکی از افسردگی و اضطراب میاندازند.
4. کنترل احساسات منفی
احساسات منفی برای یک شخص افسرده میتوانند بسیار آزاردهنده باشند و فرد را در خود غرق کنند. از مشاور خود بخواهید به شما راهحلهایی برای کنترل افکار منفی و مدیریت احساسات منفی ارائه دهد و تمرینات لازم برای دور کردن آنها را انجام دهید.
5. مراقبت از خود
میتوانید با مراقبت از خود به درمان افسردگی و علائم آن کمک کنید. این مراقبتها شامل خواب کافی، داشتن یک رژیم غذایی سالم، دوری از افراد منفی و شرکت در فعالیتهای لذت بخش است.
6. انجام مرتب ورزش
سعی کنید در هفته، چند جلسهی 30 دقیقهای فعالیت بدنی داشته باشید. ورزش میتواند تولید اندورفین را در بدن افزایش دهد، اندورفین و یک سری هورمونهای سرخوشی دیگر، هورمونهایی هستند که خلق و خوی شما را بهبود میبخشند.
تأثیر ورزش بر افسردگی
افسردگی یک بیماری است و داروهای خودش را دارد، اما قرصهای ضدافسردگی، تنها راهِحل درمان نیستندروشهای درمانی دیگری هم وجود دارد، تحقیقات نشان میدهد که ورزش نیز یک درمان مؤثر است.
دکتر میشائیل کریگ میلر، استادیار روانپزشکی دانشکده پزشکی هاروارد، میگوید: “ورزش و تحرک بدنی برای بعضی از افراد مانند داروهای ضدافسردگی عمل میکند، اگرچه ورزش بهتنهایی کافی نیست.” اکنون دلایل علمی و جالب تأثیر مثبت ورزشکردن بر افسردگی را میگوییم.
ترشح هورمون شادیآورِ اندورفین
هنگامیکه اندروفین در بدن آزاد میشود، احساس شادی و نشاط در ما بهوجود میآید؛ چراکه اندورفین یک هورمون طبیعیِ سرخوشی است. ورزش یکی از راههایی است که اندورفین را در خون بالا میبرد و از این طریق به درمان افسردگی کمک میکند.
انجام ورزش از نوع اصولیِ آن، نه فقط ترشح اندورفین، بلکه ترشح هورمونهای شادیآورِ دیگری مانند نوراپینفرین، دوپامین و سروتونین را هم تحریک میکند. در نتیجه باعث درمان افسردگی خواهد شد.
بالا بردن کیفیت رابطه جنسی
باورش سخت است، اما برای داشتن یک رابطه جنسی لذتبخش هم ورزش به کمک ما میآید!
با افزایش جریان خون بدن و تنظیم ترشح هورمونها در پی ورزش منظم، میل جنسی که در اثر افسردگی از بین رفته کمکم به ما برمیگردد.علاوهبر این توانایی جسمی و جنسی ما برای برقرارکردن رابطه بیشتر میشود. داشتن رابطه جنسی با کیفیت نیز به درمان افسردگی کمک زیادی میکند.
اجتماعیترشدن
با ورزش منظم در باشگاه، فرصت بیشتری برای تعاملات اجتماعی و معاشرت با دیگران خواهیم داشت و دوستان جدیدی پیدا میکنیم. برای خلاصی از افسردگی یا اضطراب اجتماعی و کمرویی، حضور در اجتماع ضروری است و به روحیه ما کمک زیادی میکند.
سبک زندگی ورزشی سالم
با ورزشکارشدن کمکم وادار به تغییرات مثبت در سبک زندگی خود میشویم. تحقیقات نشان میدهد مداومت در تمرینات ورزشی باعث کاهش تمایل استعمال دخانیات در افراد وابسته به نیکوتین و آسانترکردن مراحل ترک سیگار میشود.>
همچنین زندگی ورزشی ما را در مسیر داشتن رژیم غذایی مناسب و سحرخیزشدن قرار میدهد، این هم یک توفیق اجباری برای درمان افسردگی خواهد بود.
تقویت مغز و حافظه
آزمایشات روی موشها و انسانها نشان میدهد که ورزش از چند طریق باعث تقویت قدرت مغز و درمان افسردگی میشود:
- پمپ بیشتر خون به مغز
- تقویت هیپوکامپ (بخشی از مغز که مسئول حافظه و یادگیری است)
- طبق پژوهشهای دانشکده پزشکی دانشگاه هاروراد، فعالیت بدنی باعث افزایش خلاقیت و انرژی ذهنی میشود.
- افزایش ارتباط بین سلولهای مغزی (باعث افزایش عملکرد مغز، حافظه بهتر و محافظت از مغز در برابر آسیب و بیماری میشود)
افزایش اعتماد به نفس
انجام منظم ورزش، یک سرمایهگذاری درست برای روان و جسم است. ورزش وقتی تبدیل به عادت شود، عزتنفس ما را تقویت میکند و باعث میشود تا احساس قدرت کنیم و با برآوردهشدن اهداف ورزشی کوچک هم، احساس پیشرفت و ارزشمندی خواهیم کرد.
یک فرد با اعتمادبهنفس بالا، راحتتر میتواند سختیهای زندگی یا بیماری افسردگی را مدیریت کند. همچنین با شروع تمرینات یک برنامه ورزشی، به تدریج در اندام خود تغییرات مثبت میبینیم که باعث میشود احساس بهتری نسبت به ظاهر خود پیدا کنیم و همه اینها به پروسه درمان افسردگیمان کمک خواهد کرد.
فعالیت منظم یک سرمایهگذاری در ذهن، بدن و روح است. وقتی تبدیل به عادت شود، عزت نفس ما را تقویت میکند.
افزایش کیفیت خواب
یک جلسه تمرین زومبا یا شنای سبک، به ما یک خواب باکیفیت در شب هدیه میدهد. ورزش منظم حتی پیادهروی، الگوی خواب ما را تنظیم میکند و در بلندمدت تأثیراتش را روی بهبود مشکلات خواب مانند برطرفشدن بیخوابی و داشتن یک خواب عمیق خواهیم دید. همچنین باعث تنظیم ریتم شبانهروز خواهد شد که همین موضوع قدم بزرگی در درمان افسردگی است.
جلوگیری از پرخوری و بیاشتهایی عصبی
اختلالات تغذیهای مثل بیاشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی در نهایت ما را مبتلا به افسردگی خواهد کرد. اما راهِحل بسیار آسان و در دسترس برای جلوگیری و درمان افسردگی و مشکلات روحی مربوط به اختلالات تغذیه وجود دارد؛ آن هم ورزش منظم است، چراکه ورزش بهطور مستقیم روی روحیه، احساسات و اشتهای ما موثر است.
طبق تحقیقات اشتهای ما با داشتن یک روتین منظم ورزشی کنترل و متعادل میشود و راحتتر میتوانیم از پس بیاشتهایی (آنورکسیا) یا پرخوری عصبی بربیاییم.
شروع ورزش جهت رفع افسردگی
ابتدا ورزش مورد علاقهتان را پیدا کنید. سپس هدف معقولی برای خودتان مشخص کنید و به آن پایبند باشید و بعد ورزش خود را شروع کنید. برنامه شما باید متناسب با نیازها و تواناییهایتان تنظیم شود. اگر شرایط خاصی دارید، مثل محدودیتهای حرکتی، حتما پیش از شروع ورزش با کارشناسان ورزشی فیتامین مشورت کنید.
نکته: ضمنا یادتان باشد که با هرموفقیتی که در انجام برنامهتان بهدست آوردید، به خودتان جایزه بدهید.
بهترین ورزش برای درمان افسردگی
در این بخش قصد داریم که ورزشهایی که به درمان افسردگی کمک میکند را معرفی کنیم. پس هر کدام از ورزشهای زیر را که برایتان جذابتر و مناسبتر است را زودتر شروع کنید.
یکی از اصلیترین دلایلی که یوگا به سلامت روان کمک میکند، این است که با تمرینات مراقبه بدن و ذهن ما را ادغام میکند، چراکه یوگا ورزشی شامل تمرینات مختلف جسمی، تکنیکهای تنفس هوشیار و تمدد اعصاب است.
بسیاری از درمانگران، یوگا را برای مدیریت احساس غم، خشم و اضطراب و همینطور کاهش دردهای جسمی مزمن مثل کمردرد یا گردندرد پیشنهاد میدهند.
اینکه یوگا باعث آرامش میشود را نمیتوان دستِکم گرفت. دکتر میسون ترنر از گروه پزشکی ( Kaiser Permanente ) درباره تأثیر یوگا بر درمان افسردگی اینطور توضیح میدهد:
«ترکیب مراقبه و فعالیت بدنی از عناصر مهم تسکین دردهای روح است. تنفس صحیح و مراقبه به ما کمک میکند تا در لحظه حال حضور داشته باشیم و فرصتی برای پاککردن ذهن از انرژیهای منفی پیدا کنیم».
زومبا و ایروبیک در خانه
ماهیت ساختاری ورزشهای هوازی مثل رقص یا ایروبیک، جنبشی، مفرح و هیجانانگیز است.
پیچوتابخوردن ریتمیک با یک موسیقی شاد و همراهی با دوستان پر انرژی حاضر در باشگاه باعث میشود آنقدر جذب تمریناتمان شویم که مشکلات خارج از کلاس را برای ساعتی کلا فراموش کنیم.
علاوهبر این رقصیدن هم تعاملات اجتماعی ما را افزایش میدهد و باعث میشود از چاه انزوا و غم خارج شویم. فقط یک جلسه یک ساعته شرکت در جلسه زومبا یا هر ورزش مهیج دیگری کافی است تا متوجه چالاکی و چابکی جسم خود و تحرک و کاهش استرس و تنش روزمره شویم و درمان افسردگی را با موفقیت بیشتری پشت بگذاریم.
شناکردن میتواند برای خلق افسرده تأثیرات شگفتانگیزی داشته باشد.تقویت و رشد سلولهای مغزی، ترشح اندروفین و هورمونهای شادیآور، کمک به حفظ سلامت بدن و تناسب اندام و بهانهای برای بودن در جمع فقط چندتا از فواید ورزش شنا است.
شناکردن و رفتن زیر آب مثل یک آرامبخش و کاهنده فشارهای عصبی زندگی عمل میکند، چراکه آبدرمانی بهعنوان یکی از روشهای مؤثر در درمان افسردگی اثبات شده است. حتی اگر شنا بلد نیستیم باز هم میتوانیم از اثرات مثبتش بهرهمند شویم، حتی پیادهروی در آب بسیار روی سلامت روح و جسم ما تأثیرگذار است.
پیادهروی در طبیعت و جنگل یا پارک
قدمزدن در دل طبیعت یا پارک یک ترفند ساده برای ایجاد حس خوب و درمان افسردگی است. پیادهروی یک تمرین هوازی آسان و ساده است که تقریبا برای همه مناسب است. تمام چیزی که برای آن، نیاز داریم یک جفت کفش مناسب است، حالا آمادهایم تا بهآرامی شروع کنیم و به تدریج مسافت و زمان را افزایش دهیم.
گنجاندن برنامه پیادهروی منظم در برنامه هفتگیمان بعد از مدت زمان کوتاهی نتایج خیلی خوبی برای درمان افسردگی و بهبود شرایط روحی ما دارد.
چرا تنیس را توصیه میکنیم؟ چون یک ورزش هوازی است، مفرح و سرگرمکننده است، جمعی است و از همه مهمتر به دلیل تمرکزی بودن، باعث تحریک و تقویت فعالیتهای الکتریکی مغز میشود.
تنیس نه تنها به توانایی ورزشی، بلکه به استراتژی خوبی هم نیاز دارد. ما ناگزیر میشویم که سریع حرکت بعدی حریف خود را پیش بینی کنیم، بهترین پاسخ را انتخاب کنیم و آن را در عرض چند ثانیه اجرا کنیم.
با تنیس نه تنها میتوانیم عضلات بدن خود را تمرین دهیم، بلکه عضلات ذهنی خود را نیز تقویت میکنیم. همچنین با افزایش انرژی و تقویت هوشیاریِ ذهن، برای درمان افسردگی خود قدم بزرگی برمیداریم.
ورزشهای گروهی و توپی
انجام ورزشهای گروهی مثل والیبال و فوتبال و غیره، به بهبود روحیه و افزایش انرژی ما کمک میکند. پیوستن به این ورزشهای گروهی، یک روش جالب و مفرح برای فعالیت بدنی و بازیکردن است. همچنین از آنجا که در این ورزشها با توپ در تماس هستیم، میتوانیم استرس خود را به توپ منتقل کنیم.
علاوه بر اینها، این ورزشها باعث بهبود هماهنگی عصب و عضله، تمرکز، تقویت مهارتهای دیداری و حفظ تعادل میشود که برای افزایش انرژی مغزیِ فرد مبتلا به افسردگی بسیار مؤثر است و سازوکارهای شیمیایی مغز (مانند اختلال در ترشح هورمونها) بهبود میبخشد. در نتیجه به درمان افسردگی و مشکلات روحی کمک میکند.
سخن پایانی
افسردگی یک مشکل شایع است و علایم و نشانههای خاصی دارد. بهتر است هر چه زودتر نشانهها را جدی بگیرید و برای درمان افسردگی اقدام کنید. در این مطلب علاوه بر معرفی کامل افسردگی و علائمش، راههای مختلف درمان آن را نیز معرفی کردیم. یکی از روشهای موثر برای درمان افسردگی انجام مرتب ورزش است.
سندروم های روانپزشکی نادر و غیر معمول!
سندروم های روانپزشکی نادر
هنگام ارزیابی بیماران مبتلا به اختلالات روانی، اغلب پزشکان بر روی یک سری تشخیص های متداول و رایج برای تشخیص افتراقی و طرح درمان قرار می گیرند. با این حال، تعدادی از سندروم های نادر روانپزشکی وجود دارد که پزشکان با آن مواجه می شوند.
بعضی از سندروم ها صرفا یک نوع خاص از روانپزشکی عمومی هستند و معمولا با تمرکز بر درمان اختلالات زیر پایه ای درمان می شوند.
سندروم کاپگراس:
سندروم کاپگراس
این سندروم را فردی فرانسوی به نام ژان ماری کاپگراس که روانپزشک بود کشف کرد. این پزشک توهمات دو گانه را توصیف کرده است. توهم بیمار، در این سندروم به گونه ای است که وی تصور می کند همسر، دوست و یا یکی از اعضای نزدیک خانواده اش با فردی دیگر که از نظر ظاهر و رفتار به آن ها شبیه است جایگزین شده است.
سندروم کاپگراس، اغلب در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی اتفاق می افتد. اگر چه این سندروم کاپگراس در بیماران مبتلا به زوال عقل، صرع و آسیب های مغزی هم گزارش شده است. مدیریت و درمان این بیماری شبیه مدیریت و درمان اختلالات اساسی روانپزشکی است و عموما به دارو درمانی نیاز دارند. هر چند در بیماران مبتلا به زوال عقل، درمان های پیشرفته شناختی و استراتژی های غیر فیزیولوژیکی که باعث کاهش فرسایش می شوند باید استفاده شود.
سندروم فرگولی:
سندروم فرگولی
سندروم فرگولی یا فریگولی، به این علت نام گذاری شده است که بازیگر ایتالیایی لئوپولد فرگولی باعث آن بوده است. وی توانایی منحصر به فردی در ایجاد تغییرات سریع در ظاهر خود در صحنه داشته است و معمولا بر عکس سندروم کاپگراس است و نوعی توهم اشتباه در شناسایی محسوب می شود. فرد در این بیماری تصور می کند که همه ی افراد با چهره های مختلف، در واقع یک نفر هستند که می توانند چهره های مختلف به خود گیرد.
سندروم فرگولی هم مانند سندروم کاپگراس اغلب در بیماران اسکیزوفرنی اتفاق می افتد.
سندروم کوتارد:
سندروم کوتارد
اولین بار، جولز کوتاردیک نورولوژیست فرانسوی این سندروم را توصیف کرد، فرد مبتلا تصور می کند مرده است و دیگر حیات ندارد، خونریزی دارد و یا اندام های داخلی وی از بین رفته اند، این بیماری اغلب در بیماران مبتلا به افسردگی روانی یا اسکیزوفرنی مشاهده می شود و با تمرکز بر درمان اختلالات زیر پایه ای درمان می شوند.
پارامنزی تکراری (حافظه موازی):
پارامنزی تکراری
برای اولین بار توسط نورولوژیست به نام آرنولد پیک در سال 1903، برای توصیف یک بیماری در فرد مبتلا به آلزایمر مورد استفاده قرار گرفت. در پارامنزیا، (تحریف حافظه) فرد یادآوری می کند اما عموما این کار را به صورت اشتباه انجام می دهد. یعنی آنچه که فرد بیان می کند را قبلا انجام داده و در حافظه اش است اما زمان یا مکان آن درست نیست. اما در جعل حافظه، فرد کاملا افسانه سازی می کند یعنی اطلاعاتی که یادآوری می کند کاملا اشتباه است. در این پارامنزیای تکراری فرد تصور می کند مکان و یا فضایی دو برابر شده (تکثیر شده) و هم زمان در یک یا چند فضا قرار گرفته است و یا به مکان دیگری تغییر مکان داده است.
این اختلال مثل سندروم کاپگراس است با این تفاوت که به جای شخص، فضا و مکان مطرح است.
سندروم دست بیگانه:
سندروم دست بیگانه
سندروم دست بیگانه، نوعی دیگر از اختلالات عصبی است که در آن فرد مبتلا تصور می کند دستش برای خودش نیست و دستش غیر ارادی عمل می کند.
فرد معتقد است که دست، در حالی که هنوز به عنوان بخشی از بدن آن ها است به طور مستقل رفتار می کند و خواسته ی خود را دارد. سندروم دست بیگانه، عموما به علت سکته ی مغزی یا آسیب های مغزی دیگر به ویژه در ناحیه ی corpos callosum یا لوپ های پیشانی یا پارتیال ایجاد می شود.
سندروم آلیس در سرزمین عجایب:
سندروم آلیس در سرزمین عجایب
جان تاد، روانپزشک انگلیسی این سندروم را نام گذاری کرد. (AIWS) این بیماری یک بیماری عصبی است که در آن، احساس تصویر بدن، فضا و زمان … تحریف شده است. در این بیماری فرد تصور می کند قسمت هایی از بدنش کوچکتر یا بزرگتر شده اند. چیزهای ثابت ممکن است در دید فرد، متحرک به نظر برسند. سندروم آلیس در سرزمین عجایب، تغییراتی در قسمت هایی از مغز ایجاد می کند که با اطلاعات حسی سروکار دارد. این تغییرات روی ادراک شما از بدن و جهان پیرامون اثر می گذارد. این بیماری گاهی با میگرن، تومورهای مغزی و یا حتی در اثر استفاده از داروهای روانگردان ایجاد می شوند و هم چنین گاهی می تواند به عنوان نشانه ی اولیه ویروس اپسیتن یا سایر عفونت ها باشد. استراحت بهترین درمان است. اگر همراه با میگرن باشد درمان مانند همان درمانی است که در میگرن استفاده می شود. داروهای ضد انعقاد، ضد افسردگی، مسدود کننده های بتا، کانال کلسیم و…. هم استفاده می شود.
محقق و مترجم: میلاد اسد بیگی
بزرگترین گروه فوق تخصصی پزشکان مغز و اعصاب و متخصصین روانپزشکی در ایران
شاید دیگر کمتر کسی اطلاع نداشته باشد که در مجموعه بزرگ پزشکان جایروس بهترین فوق تخصص های مغز و اعصاب و اعصاب و روان و برترین فارغ التحصیلان آمریکا،اسپانیا و آلمان حضور دارند و خدمات مغزواعصاب و روان که در این مجموعه ارائه می شود با کیفیت ترین در تمام ایران است!
کادر درمانی جایروس از لحاظ تخصصی در حیطه های اعصاب، در تمام کشور بی نظیر است
شماره تماس های نوبت گیری سریع
مشاوره های تلفنی و ویزیت آنلاین ویدئویی نیز ارائه می شود.
واحد مغز و اعصاب و روان ☎ 22616377_021 ☎
واحد انجام تست خواب ☎ 02122639401 ☎
واحد ویزیت متخصص اختلالات خواب ☎ 02122648627 ☎
واحد مشاوره و روانشناسی ☎ 22636863_021 ☎
واحد مغز و اعصاب و روان غرب تهران (آزادی) ☎ 02166158469 ☎
اگر بی خوابی دارید، علاوه بر خدمات حضوری در کلینیک، میتوانید با تهیه دوره جامع درمان بیخوابی که توسط دکتر مصطفی امیری فلوشیپ اختلالات خواب تهیه شده است، بی خوابی تان را بدون دارو و در منزل درمان کنید.
اگر دچار افسردگی هستید یا میخواهید احساس شادی و معرفی انواع سندروم انجام استراتژی لذت را در زندگی تان تقویت کنید، میتوانید بصورت حضوری توسط متخصصین روانپزشکی یا روانشناسان مجموعه جایروس ویزیت شوید و علاوه بر خدمات حضوری، میتوانید با تهیه دوره آنلاین درمان افسردگی در خانه که توسط مجموعه پزشکان جایروس تهیه شده است، افسردگی تان را در منزل و بدون دارو درمان کنید (برای دیدن ویدئو معرفی دوره، کلیک کنید)
درمان تنبلی؛ با این ۱۵ استراتژی به جنگ تنبلی بروید!
بعید است تابحال تنبلی سراغتان نیامده باشد. حتی فعالترین افراد هم روزهای زیادی احساس کردهاند که انرژی کافی برای انجام کار ندارند و دوست داشتهاند تمام روز را هیچکاری انجام ندهند. اما اگر بهصورت مداوم درگیر تنبلی هستید تا انتهای این مقاله با ما باشید. ما استراتژیهای عملی و هوشمندانهای برای درمان تنبلی را با شما بهاشتراک گذاشتهایم.
اهدافتان را طوری تنظیم کنید که قابل مدیریت کردن باشند
اگر اهدافتان غیرواقعی و یا دور از دسترس باشند، انگیزه شما برای دست یافتن به آنها افت خواهد کرد. بهاینترتیب احتمال اینکه از تلاش برای رسیدن به آن دست بردارید، افزایش خواهد یافت.
مسئله مهم دیگری که باید در مورد اهدافتان درنظر داشته باشید این است که هدف نباید بهصورتی باشد که بیشازاندازه از شما وقت و انرژی بگیرد . در بسیاری از موارد تنبلی در محل کار از فرسودگی شغلی ناشی میشود.
درعوض سعی کنید اهدافتان را کوچک و قابل دستیابی تنظیم کنید. هدف نباید شما را تحت فشار قرار دهد یا باعث اضطرابتان شود. سعی کنید بیش از اندازه به رسیدن به هدف فکر نکنید و بر خوب پیش رفتن فرآیند رسیدن به هدف متمرکز شوید.
انتخاب هدف در زندگی
چطور اهدافمان را انتخاب و تنظیم کنیم؟
دست از انتظار برای کامل بودن بردارید
یکی دیگر از راههای درمان تنبلی این است که انتظار از خودتان را در حد واقعی تنظیم کنید. واقعیت این است که هیچکس کامل نیست و نیاز نیست همه عالی و بینقص باشند.
راهحل این است: معمولی باشید! معمولی بودن بسیار بهتر از این است که تلاش کنید بهترین باشید و در این راه به روانتان آسیب وارد کنید.
کمالگرایی نهتنها کارایی شما را کاهش خواهد داد، بلکه موجب بروز مشکلات روحی و روانی زیادی هم خواهد شد. اختلالات اضطراب و افسردگی از نتایج کمالگرایی است.
تلاش کنید خودتان را با همه نقصهایتان دوست داشته باشید و برای تلاشهایی که درراستای اهدافتان دارید به خودتان افتخار کنید.
دست از خودگویی منفی بردارید
راه دیگر درمان تنبلی این است که بهجای خودگویی منفی، خودگویی مثبت را سرلوحه کارتان قرار دهید. خودگویی منفی انرژی شما را برای انجام کار ازبین خواهد برد و میتواند مسیر شما را از راه اصولی و درست به بیراهه منحرف کند.
درعوض اگر همیشه به خودتان تلقین کنید که توانایی بالایی دارید و از پس انجام کارهایی که به شما محول شده است برمیآیید، انرژیتان برای انجام هر کاری بهصورت چشمگیری افزایش خواهد یافت.
سه راه برای پایان دادن به خودگویی منفی
برنامه عملی تنظیم کنید
وقتی برای رسیدن به هر هدف، برنامهای با تنظیم جزئیات عملی ایجاد کنید، تقریبا نصف مسیر را طی کردهاید. برنامههایی که به شما نشان میدهند در هر مرحله چه کاری انجام دهید، به شما اعتماد بهنفس و جهتگیری میدهد و راه دور زدن موانع و مقابله با چالشها را برایتان باز خواهد کرد.
با داشتن برنامه عملی، رسیدن به هدف بهمراتب آسانتر خواهد شد. وقتی احساس کنید راهی عملی برای دستیابی به آنچه در سر دارید جلوی رویتان است، حرکت سریعتری برای دستیابی به آن خواهید داشت.
بر نقاط قوتتان متمرکز شوید
بعید است که کسی نقاط قوت متعدد و مهارتهای متفاوتی برای مدیریت کارهایش را نداشته باشد. برای درمان تنبلی کافیست نقاط قوتتان را بشناسید و بدانید که چطور معرفی انواع سندروم انجام استراتژی معرفی انواع سندروم انجام استراتژی معرفی انواع سندروم انجام استراتژی میتوانید از هر کدام در جنبههای مختلف کارتان استفاده کنید.
هر نقطه قوت میتواند به شما کمک کند تا بهرهوری و انرژی خود را افزایش دهید و با قوت به سمت رسیدن به هدفتان حرکت کنید.
برای موفقیتهایتان جشن بگیرید
برای هر دستاوردی که در مسیر انجام کار داشتهاید، به خودتان افتخار کنید. وقتی بدانید چه زمانی به چه چیزی دست پیدا کردید و برای موفقیتهایتان در هر مرحله از خودتان تقدیر کنید، انگیزه کافی برای طی ادامه مسیر را پیدا خواهید کرد.
کافیست دستاوردهایتان را یادداشت کنید تا بهخاطر بسپارید مسیری که طی کردهاید از چه راههایی گذشته است و برای رسیدن به آن چقدر از خودتان توانایی نشان دادهاید. این کار به شما کمک میکند تا به مسیرتان ادامه دهید.
عادات قدیمیتان را کنار بگذارید
یکی از راههای عملی درمان تنبلی این است که چرخه معیوب آن را شناسایی کنید. شما باید بدانید چه عادتی در شما باعث میشود در نهایت تنبل بمانید و حرکتتان برای رسیدن به هدف کند شود.
وقتی بفهمید ایراد کار از کجاست و دقیقا چه چیزی جلوی راهتان را میگیرد. حالا نوبت این است که چرخه را بشکنید و عادت مخربتان را ترک کنید تا بفهمید تا چه اندازه توانستهاید به تلاش و بهرهوری بیشتر نزدیک شوید.
تنبلی چیست؟
ریشه، راهکار و درمان تنبلی
شخصیت ایدهآلتان را پیدا کنید
به این فکر کنید که دوست دارید چه کسی باشید. چه کار کنید و از اینکه به خواستههایتان برسید چه احساسی خواهید داشت. سعی کنید خودتان را در شخصیت ایدهآلی که در ذهن دارید تصور کنید .
وقتی آن را تصویر کنید، بهصورت ناخودآگاه تحریک خواهید شد تا درنهایت برای رسیدن به آن شخصیت گام بردارید.
متاسفانه زندگی پرمشغله این روزها امکان فکر کردن درباره خود ایدهآل را از ما گرفته است. همین مسئله به عاملی برای سردرگمی ما تبدیل شده است و میتواند یکی از ریشههای مهم تنبلی باشد.
از بهم ریختن تمرکز خودداری کنید
برای درمان تنبلی از هرچیزی که میتواند حواستان را پرت کنید دوری کنید. از گوشی موبایل و شبکههای اجتماعی، تا همکاران پرحرف که میتوانند ساعتها درباره هرچیزی با شما صحبت کنند.
وقتی عوامل موجب حواسپرتی اطرافتان زیاد شوند، دائما درمعرض بهم خوردن تمرکز قرار میگیرید. این مسئله به عاملی برای کاهش سطح بهرهوری و حتی تنبلی تبدیل خواهد شد.
اگر امکان دارید، محیطی ساکت و خلوت را برای کار یا درس خواندن انتخاب کنید. سعی کنید درطول فرآیند کارتان متمرکز بمانید و به هیچچیز جز کاری که در حال انجام هستید فکر نکنید.
تکنیک ۵دقیقه
تکنیکی برای درمان اهمال کاری
کارهای خستهکننده را به وظایف جالب و سرگرمکننده تبدیل کنید
هیچچیزی مطلقا خستهکننده نیست. درعینحال، همه کارهایی که بهصورت روتین و دائمی انجام میدهیم میتوانند در گذر زمان به کاری خستهکننده تبدیل شوند.
کارهای خستهکننده بیش از هرچیزی پتانسیل برانگیختن تنبلی و سستی ما را دارند. کافیست برای درمان تنبلی در مواجهه ایندسته از فعالیتها، آنها را به کارهایی جالب و سرگرمکننده تبدیل کنید.
میتوانید حین انجام دادن کار به موسیقی گوش کنید، یا اگر کارتان با فعالیت بدنی همراه است، با ردگیری میزان کالری که حین کار میسوزانید، آن را به فرآیندی جالب و قابل توجه تبدیل کنید.
تغذیه خود را اصلاح کنید
بله! تغذیه ناسالم یکی از عوامل مهم در ایجاد تنبلی است. برای درمان تنبلی ناشی از عوامل زیستی، کافیست که سبک زندگی خود را تغییر دهید و تغذیه سالمتری داشته باشید.
بعضی از مواد غذایی انرژی شما را افزایش میدهند و قند خونتان را در وضعیت باثباتی نگه میدارند و بهاینترتیب کمتر احساس ضعف یا خستگی خواهید کرد.
استفاده از محصولات غذایی سرشار از پروتئین مانند گوشت سفید، ماست یونانی، بادام درختی، ماهی تن و تخممرغ به شما کمک میکند تا سطح انرژی بدنتان را در وضعیت مطلوبی نگه دارید.
از تغذیه ناسالم دوری کنید
در طرف دیگر مورد قبل، دوری از مواد غذایی ناسالم قرار گرفته است. به همان میزان که تغذیه سالم در حفظ سلامتی و انرژی بدن تاثیرگذار است، حذف مواد غذایی ناسالم مانند محصولات غذایی حاوی شکر افزوده و دارای چربی بالا میتواند به شما کمک کند تا پرانرژیتر بمانید.
کربوهیدارتهای فرآوری و تصفیه شده مانند نان سفید و انواع پاستا، نوشیدنیهای حاوی الکل، مواد غذایی سرخ شده و فست فود از جمله مواردی هستند که باید برای درمان تنبلی حذف یا محدود شوند.
استراحت کافی داشته باشید
فکر میکنید یکی از مهمترین عوامل تنبلی چه باشد؟ بله! درست حدس زدید. نداشتن استراحت و خواب کافی میتواند بهصورت خودکار انرژی شما را درطول روز کاهش دهد و به عاملی مهم برای تنبلی تبدیل شود.
خواب شب کافی یکی از مهمترین عواملی است که باید برای بالا نگه داشتن سطح انرژیتان در طول روز مدنظر قرار دهید. سعی کنید نیمساعت قبل از زمان مطلوب خواب گوشی همراه را از خودتان دور کنید و درعوض کنار دستتان یک کتاب قرار دهید تا با مطالعه قبل از خواب هم چیزی به معلوماتتان اضافه شود و هم راحتتر به خواب بروید.
استرستان را مدیریت کنید
استرس و اضطراب میتواند بهصورت قابل توجهی انرژی شما را درطول روز کاهش دهد و به بهانهای عالی برای تنبلی تبدیل شود. برای درمان تنبلی ناشی از استرس باید روشهای مدیریت آن را یاد بگیرید و با بهکارگیری تکنیکهایی مانند تکنیک تنفس، خودآگاهی و سایر روشهای مدیتیشن خودتان را آرام کنید تا نهایتا این مسئله در بهرهوری و کارتان اختلال ایجاد نکند.
حواستان به وضعیت روحی و جسمیتان باشد
شاید برایتان جالب باشد که بدانید بسیاری از شرایط روانی خاص میتوانند موجب تنبلی شوند. شرایطی مانند افسردگی ، اختلالات اضطرابی ، افسردگی فصلی، اختلالات دوقطبی، استرس پس از سانحه و اضطراب حاد میتوانند تنبلی را افزایش دهند.
بههمین دلیل بسیار مهم است که برای درمان تنبلی قبل از هرچیزی از سلامت روانتان مطمئن شوید و اگر روانشناس اختلال خاصی را در شما تشخیص داد، حتما به فکر درمان باشید.
این مسئله درمورد وضعیت جسمی هم صادق است. بسیاری از مشکلات فیزیکی میتوانند موجب تنبلی شوند و کارایی شما را کند سازند. کمخونی، کمبود ویتامین، مشکلات تیروئیدی، قندخون پایین، دیابت، سندروم خستگی مزمن و حتی بعضی از انواع سرطان میتواند باعث ایجاد تنبلی در افراد شود.
و در نهایت
تنبلی الزاما مسئله بدی نیست. همه ما نیاز داریم که روزهایی تنبل باشیم و این مسئله به ما کمک میکند تا با انرژی مضاعف به استقبال روزهای کاری دیگرمان برویم. تنها کاری که برای مواجهه با تنبلی نیاز دارید این است که جلوی تکرار بیش از اندازه این احساس را بگیرید و با شناسایی عواملی که انرژی شما را سلب میکنند، به درمان تنبلی روی بیاورید.
اگر فکر میکنید نمیتوانید دلیل تنبلی مضاعفتان را پیدا کنید و این مسئله برایتان به معضلی غیرقابل حل تبدیل شده است، حتما با پزشک یا روانشناس مشورت کنید تا در پیدا کردن ریشههای روانی یا فیزیکی آن به شما کمک کنند. شما میتوانید برای تبدیل نطم و بهرهوری بیشتر به عادت خود، از کتاب معرفی انواع سندروم انجام استراتژی قدرت عادت نوشته چارلز داهیگ کمک بگیرید.
داهیگ در این کتاب به شما کمک میکنید تا عادات مثبت را به روتین زندگیتان تبدیل کنید تا نظم بیشتری داشته باشید و بهرهوری خود را افزایش دهید.
ما در ذهن تلاش کردهایم تا منابعی جذاب و خواندنی برای توسعه فردی و بهبود اوضاع روانی در اختیار مخاطبانمان قرار دهیم. اگر شما هم دوست دارید که زندگی موفقتر و شادتری داشته باشید، با کلیک بر لینک زیر به خانواده ذهن بپیوندید.
سندرم استکهلم چیست و چگونه با آن مقابله کنیم؟
سندرم استکهلم سازمانی مشکلی جدی است که با رشدی چشمگیر در محیط کار همراه است؛ بهطوری که میتوان از آن به عنوان یکی از بزرگترین آسیبهای موجود در محیط کار امروزی نام برد.
کارمندان و کارفرمایان لزوماً از داشتن چنین عارضهای آگاه نیستند. پیش از آنکه ببینیم سندرم اسکهلم سازمانی چیست، بهتر است کمی درباره سندرم استکهلم بدانیم.
سندرم استکهلم دقیقاً چیست؟
سندرم استکهلم به عارضهای روانشناختی اشاره دارد که اغلب در موقعیتهای گروگانگیری اتفاق میافتد؛ زمانی که گروگانها شروع به شناخت و همدردی با گروگانگیر خود میکنند. این موقعیت حتی در مواقعی که گروگانگیر با گروگان بدرفتاری میکند هم اتفاق میافتد. در این موقعیت، مدیریت منابع حیاتی (مانند غذا، آب، پناهگاه و غیره) و تنبیه و تشویق توسط گروگانگیر صورت میگیرد.
اصطلاح سندرم استکهلم (یا Stockholm Syndrome) برای اولین بار، پس از سرقت از بانکی در استکهلمِ سوئد مورد استفاده قرار گرفت و بعدها توسط روانشناسی به نام فرانک اوخبرگ (Frank Ochberg) تعریف و نامگذاری شد.
طی این گروگانگیری، چهار کارمند بانک به مدت ۶ روز به گروگان گرفته شدند. جالب اینجاست طی این شش روز، قربانیان چنان وابستگی عاطفی به گروگانگیرها پیدا کردند که حتی از همکاری با پلیس سرباز زدند و پس از آزادی، در دفاع از گروگانگیران خود برآمدند.
عجیب است. این طور نیست؟ این معرفی انواع سندروم انجام استراتژی ماجرا زمانی جالبتر میشود که میفهمیم ما هم ممکن است به این عارضه دچار باشیم.
سندرم استکهلم سازمانی و زندگی مدرن!
در زندگی مدرن امروز، ارزش هر انسان نشات گرفته از کارش است. بنابراین همه ما اگر برای مدتی طولانی در محیط کاری خاصی قرار بگیریم، احتمالاً سندرم استکهلم را تجربه خواهیم کرد. Corporate Stockholm Syndrome یا سندرم استکهلم سازمانی زمانی اتفاق میافتد که کارمندان برای مدتی طولانی در یک شرکت کار میکنند و معرفی انواع سندروم انجام استراتژی به آن شرکت وفادار میشوند. در این موقعیت، کارفرما از این وفاداری سوءاستفاده کرده و با آنها بدرفتاری میکند.
این بدرفتاریها میتواند در کلام کارفرما، ساعات کار طولانی یا عدم توجه کارفرما به سلامت همکار و سلامتی کارمند باشد. اگر رابطه میان کارفرما و کارمند به رابطه گروگان و گروگانگیر تبدیل شود، سرنوشت کارمند در اختیار کارفرما قرار میگیرد؛ بهطوری که اگر لحظهای احساس کنند کارمندش اوامر او را به خوبی انجام نمیدهد، عذر او را خواهد خواست.
کارمندانی که از سندرم استکهلم سازمانی رنج میبرند میل عجیبی به برقراری رابطه احساسی با شرکت خود دارند. این روابط معمولاً به سلامتیشان آسیبهای بسیار شدیدی وارد میکند. این افراد معمولاً رفتار بد کارفرما با خودشان یا دیگران را برای پیشرفت شرکت توجیه کرده و کاملاً منطقی میپندارند؛ بهطوری که وقتی فردی از بیرون رفتارهای کارفرما را زیر سوال میبرد با عصبانیت از او دفاع میکنند. به بیان دیگر، موضوعی به این سادگی را انکار میکنند.
فرهنگِ سازمانیِ شرکتی که در آن سندرم استکهلم سازمانی حاکم است، ویژگیهای خاصی دارد. برای مثال چنین شرکتهایی در اغلب اوقات، روحیه سوءاستفاده از همکاران را تحمل کرده یا حتی کارمندان را به آن تشویق میکنند. در این سازمانها حس وفاداری به شرکت به عنوان یک اصل مهم به کارکنان تفهیم و تلقین میشود. این در حالی است که سازمان، هیچگونه تعهد و وفاداری نسبت به سلامتی کارمندان و آینده شغلیشان ندارد.
نکته اصلی که در پیشرفت سندرم استکهلم سازمانی تاثیر دارد این است که طرفِ قدرتمند (کارفرما)، منبع تهدید و در عین حال مهربانی برای طرفی است که قدرت کمتری دارد (کارمند). در این حالت آسایش روانی فرد به راحتی تحت کنترل قرار میگیرد.
کارمندانی که این علائم را تجربه میکنند در معرض اختلالهای بزرگ روحی و روانی قرار میگیرند. گفته میشود گذراندن یک روز کاری با این میزان فشار روانی و در چنین محیطی، شدیداً به سلامت فرد آسیب خواهد زد. علاوه بر آن، این سندرم به سلامت دوستان و اعضای خانواده او نیز که هدف اصلی خشمهای فرو خورده او هستند نیز آسیب میرساند.
بر هم زدن این شرایط بسیار مشکل است به خصوص در جامعهای که کار کردن و رفاه مادی را بر سلامت روانی ترجیح میدهد. یادتان باشد که مدیران سوءاستفادهگر مطلقاً مستحق وفاداری نیستند زیرا آسایش خیال از هر چیز دیگری با ارزشتر است.
تفاوتهای بسیاری میان گروگانگیری در دنیای واقعی و گروگانگیری در محیط کار وجود دارد. واقعیت این است که رئیستان، شما را در اتاق زندانی نکرده و شما را به مرگ تهدید نکرده است، اما در محیط کار آنقدر فشار روی شما زیاد است که وضعیت را میتوان به چنین شرایطی تشبیه کرد.
اما برای اینکه گرفتار گروگانگیری و همینطور سندرم استکهلم در محیط کار نشوید باید چه کارهای انجام دهید؟
اختلال مسخ شخصیت – مسخ واقعیت: معرفی، علائم و درمان
اختلال مسخ شخصیت – مسخ واقعیت (DPDR) که گاهی اوقات به آن سندرم شخصیت زدایی – غیر واقعی سازی گفته می شود، یک بیماری بهداشت روانی است و در دسته ی اختلالات تجزیه ای قرار دارد.
اختلال مسخ شخصیت / مسخ واقعیت (DPDR) چیست؟
اختلال مسخ شخصیت – مسخ واقعیت نوعی احساس مبهم، غیرواقعی بودن و بیگانگی نسبت به خود است که به صورت دورهای پدید میآید.بیمار مبتلا به این اختلال ممکن است خود را مکانیکی، در رؤیا، یا جدا از بدن حس کند. مثلاً فکر میکند وقتی راه میرود خودش، خودش را نگاه میکند.
برخی از افراد ممکن است در یک دوره ای مسخ شخصیت و یا مسخ واقعیت را تجربه کنند. اما زمانی که این احساسات باقی بماند و یا هرگز به طور کامل از بین نرود ، اختلال مسخ شخصیت – مسخ واقعیت در نظر گرفته میشود. این اختلال در افرادی که تجربه آسیب دیدگی داشته باشند، شایع تر است.
انواع اختلال مسخ شخصیت – مسخ واقعیت
DPDR یکی از چهار نوع اختلال تجزیه است. این اختلالات شرایط قابل تشخیصی هستند که در آنها یک حس چندتایی هویت ، خاطرات و / یا هوشیاری وجود دارد. در صورت عدم درمان ، اختلالات تجزیه می تواند منجر به افسردگی و اضطراب شود و اعتقاد بر این است که با سابقه تروما مرتبط است.
طبق DSM-5 ، سایر شرایط تجزیه عبارتند از:
- اختلال فراموشی گسسته (Dissociative amnesia) : شرایطی که شامل عدم توانایی به خاطر سپردن اطلاعات مهم در مورد زندگی شما می شود
- اختلال گریز گسسته (Fugue Dissociative) : نوعی فراموشی برگشت پذیر است که شامل شخصیت ، خاطرات و هویت شخصی است
- اختلال هویت تجزیه ای (DID): وضعیتی است که با حضور دو یا چند شخصیت متمایز در یک فرد مشخص می شود
علائم اختلال مسخ شخصیت – مسخ واقعیت
اگرچه DPDR یک تشخیص واحد در نظر گرفته می شود، اما دارای دو جنبه متمایز است که ممکن است در مورد یک شخص وجود داشته باشد یا نه.
مسخ شخصیت
شخصی سازی به معنای جدا شدن از خود است، گویی که در حال تماشای زندگی خود از حاشیه هستید یا خود را در صفحه فیلم مشاهده می کنید. این می تواند شامل موارد زیر باشد:
- الکسی تیمیا یا عدم توانایی در تشخیص یا توصیف احساسات
- احساس بی حسی از نظر جسمی
- احساس رباتیک یا عدم توانایی کنترل گفتار یا حرکت
- احساس عدم ارتباط با بدن، ذهن، احساسات
- ناتوانی در اتصال احساسات به خاطرات یا “مالکیت” داشتن خاطرات به عنوان تجربه هایی که برای شما اتفاق افتاده است
- حس تحریف بدن و اندام شما (متورم یا کوچک)
- این حس که سر شما در پنبه پیچیده شده است
مسخ واقعیت یا غیر واقعی سازی
غیر واقعی سازی احساس جدا شدن از محیط شما، اشیا و افراد موجود در آن است. ممکن است جهان تحریف شده و غیر واقعی به نظر برسد، گویی که شما آن را از طریق پوششی مشاهده می کنید. ممکن است احساس کنید گویی یک دیوار شیشه ای شما را از افرادی که به آن ها اهمیت می دهید جدا می کند. این جنبه از جدا کردن می تواند باعث ایجاد تحریف در بینایی و سایر حواس شود.
- فاصله و اندازه یا شکل اشیا ممکن است مخدوش شود.
- ممکن است از محیط پیرامونی خود آگاهی بیشتری داشته باشید.
- به نظر می رسد وقایع اخیر در گذشته های دور اتفاق افتاده باشد.
- محیط ممکن است مبهم ، بی رنگ ، دو بعدی ، غیر واقعی یا بزرگتر از زندگی یا کارتونی به نظر برسد.
برخلاف سایر اختلالات روان پریشی ، افراد مبتلا به DPDR می دانند که تجربیات جدا معرفی انواع سندروم انجام استراتژی شدن آن ها واقعی نیست. این می تواند باعث شود آنها نگران سلامت روانی خود باشند.
تشخیص اختلال مسخ شخصیت – مسخ واقعیت
طبق اتحاد ملی بیماری های روانی (NAMI) ، تقریباً از هر چهار بزرگسال سه نفر در زندگی خود یک دوره تجزیه داشته اند ، اما فقط حدود 2٪ از آنها معیارهای DPDR را دارند.
برای تشخیص DPDR، پزشک ابتدا مطمئن می شود که علل دیگری مانند مصرف مواد مخدر ، اختلال تشنج یا سایر مشکلات بهداشت روانی مانند افسردگی ، اضطراب ، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یا اختلال شخصیت مرزی وجود ندارد. .
بعضی اوقات تصویربرداری و آزمایشات دیگر برای رد مسائل فیزیکی انجام می شود. تست های روانشناختی ، مصاحبه های ساختاریافته ویژه و پرسشنامه ها نیز می توانند به تشخیص DPDR کمک کنند.
هنگامی که سایر علل احتمالی رد می شوند ، یک پزشک معیارهای DPDR را در شرح داده شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات بهداشت روان (DSM-5) در نظر می گیرد ، از جمله:
- قسمت های مداوم یا مکرر شخصیت زدایی، غیر واقعی سازی یا هر دو
- درک توسط شخص که آنچه را که احساس می کنند واقعی نیست
- پریشانی قابل توجه یا اختلال در عملکرد اجتماعی یا شغلی ناشی از علائم
علل و عوامل اختلال مسخ شخصیت – مسخ واقعیت
برخی از افراد بیشتر از دیگران در معرض اختلالات روانپزشکی هستند. به عنوان مثال ، زنان بیش از مردان تجربه شخصیت زدایی – غیر واقعی سازی یا نوع دیگری از تجزیه را دارند.
استرس، اضطراب و افسردگی شدید عامل اصلی ایجاد DPDR است. کمبود خواب یا محیط تحریک بیش از حد نیز می تواند علائم را بدتر کند.
از 25 تا 50 درصد مواقع، استرس ناشی از اختلال شخصیت زدایی – غیر واقعی سازی نسبتاً جزئی است، یا حتی واضح نیست.
اغلب، افراد مبتلا به DPDR در زندگی خود آسیب های گذشته را تجربه کرده اند، از جمله:
- بدرفتاری یا غفلت احساسی – جسمی در کودکی
- مرگ یک عزیز به صورت غیر منتظره در زندگی
- شاهد خشونت خانگی
سایر عوامل خطر DPDR عبارتند از:
- سابقه استفاده تفریحی از مواد مخدر، که می تواند باعث به وجود آمدن شخصیت های غیر شخصی یا خالی از واقعیت شود
- یک تمایل ذاتی برای اجتناب یا انکار موقعیت های دشوار. مشکل در سازگاری با شرایط دشوار
- افسردگی یا اضطراب، به ویژه افسردگی شدید یا طولانی مدت یا اضطراب همراه با حملات هراس
- تجربه یا شاهد یک واقعه آسیب زا یا سواستفاده در کودکی یا بزرگسالی
- استرس شدید در هر زمینه از زندگی، از روابط گرفته تا امور مالی گرفته تا کار
درمان اختلال مسخ شخصیت – مسخ واقعیت
برای برخی، بهبودی به صورت ارگانیک و بدون درمان رسمی انجام می شود. برخی دیگر برای بهبودی کامل از DPDR نیاز به درمان های شخصی و هدفمند دارند. شانس این بازیابی بهترین زمانی است که با عوامل استرس زای اساسی که در ایجاد شخصی سازی و تجزیه در شخصی باعث ایجاد و تحریک شده اند، کنار بیایید.
روان درمانی
موثرترین روش برای مقابله با DPDR روان درمانی است. به عنوان مثال ، رفتار درمانی شناختی (CBT) راهکارهایی را برای جلوگیری از وسواس در مورد احساس چیزهایی که واقعی نیستند ، آموزش می دهد. CBT همچنین تکنیک های حواس پرتی را آموزش می دهد ، از جمله:
تکنیک های اتصال به زمین که حواس را برای کمک به شما در ارتباط بیشتر با واقعیت کمک می کنند – به عنوان مثال پخش موسیقی بلند برای درگیر کردن شنوایی یا نگه داشتن یک مکعب یخ برای احساس ارتباط با احساس.
تکنیک های روان پویایی متمرکز بر کار کردن درگیری ها و احساسات منفی که افراد تمایل به جدا شدن از آنها دارند و ردیابی لحظه به لحظه (تمرکز بر روی آنچه در لحظه اتفاق می افتد) همراه با برچسب گذاری تفکیک و تأثیر.
حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد
در حالی که درمان حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکت چشم (EMDR) در اصل برای درمان PTSD طراحی شده است، اما این روش اغلب برای درمان انواع شرایط بهداشت روان از جمله DPDR استفاده می شود.
دارودرمانی
هیچ دارویی به طور خاص برای درمان اختلال شخصیتزدایی – غیر واقعی سازی مورد تأیید نیست. با این حال، متخصص مراقبت های بهداشتی شما ممکن است داروهای ضد اضطراب و داروهای ضد افسردگی برای تسکین یا تسکین علائم بیماری تجویز کند.
جمع بندی
علاوه بر روان درمانی، چند استراتژی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تا در هنگام بروز علائم DPDR، زمین گیر باشید و یا شما را به واقعیت بازگرداند.
- پوست پشت دست خود را نیشگون بگیرید.
- برای تغییر کانون از دما استفاده کنید. چیزی را که واقعاً سرد یا واقعاً گرم است (اما خیلی گرم نیست) در دست خود قرار دهید.
- به اطراف اتاق نگاه کنید و مواردی را که می بینید بشمارید یا نام ببرید.
- چشمان خود را متحرک نگه دارید تا نتوانید منطقه بندی کنید.
- تنفس خود را آهسته کنید – یا نفس های عمیق بکشید – و هنگام استنشاق و بازدم توجه کنید.
- برای ایجاد آگاهی بیشتر از وضعیت درونی خود مراقبه را تمرین کنید.
- با یکی از دوستان یا عزیزان خود تماس بگیرید و از آنها بخواهید که با شما صحبت کنند.
اگر فرد موردعلاقه شما مبتلا به DPDR است، تمام تلاش خود را به کار بگیرید تا حمایت خود را حفظ کنید و او را ترغیب کنید که به دنبال درمان باشد، خواه از طریق روان درمانی، دارو، خود کمک یا ترکیبی از این گزینه ها.
دیدگاه شما