اصل افشا در حسابداری
تعریف اصول حسابداری چیست؟ آموزش چهار اصل حسابداری به زبان ساده چارچوب اولیه و زیربنایی حسابداری ابتدا بوسیلهی مفروضات شکل میگیرد و سپس بوسیله اصول حسابداری عملی میگردد. قوائد و راهنماییهای حاکم بر اندازه گیری، ثبت، طبقه بندی و گزارش نتایج معاملات و رویدادهای دارای اثر مالی بر یک واحد اقتصادی را اصول حسابداری میگویند. اصول حسابداری است که، نحوه اندازه گیری و تعیین سود را تعیین و چگونگی وضعیت مالی یک موسسه را مشخص میکند. حالا که با تعریف اصول حسابداری آشنا شدید، باید در مورد چهار اصول اصلی حسابداری بدانید. معرفی انواع اصول حسابداری+شناخت اصول پذیرفته شده حسابداری اصول حسابداری عبارتند از: اصل بهای تمام شده، اصل تحقق درآمد، اصل تطابق و اصل افشای کامل در حسابداری که در مقاله اصول حسابداری چیست، به بررسی کامل آن میپردازیم. بعد از آشنایی با چهار اصل حسابداری، بهتر است برای درک بهتر و بیشتر مقاله انواع روشهای حسابداری را هم مطالعه کنید. اما پیش از آن به شما پیشنهاد می کنیم، برای اینکه بهتر و بیشتر با اصول و مفاهیم مهم حسابداری آشنا شوید پادکست شماره 19 رادیو مالی که مرتبط با این موضوع است را بشونید. معرفی اصل افشای کامل در حسابداری اصل افشای کامل در حسابداری ایجاب میکند که رویدادها و وقایع مالی با اهمیت مربوط به واحد تجاری به طور مناسب و کامل، افشاء گردد. به طور کلی، ارائه هر گونه اطلاعات درباره رویدادها و وقایع مالی در متن صورت های مالی و یا ضمائم از اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ طریق یادداشت های توضیحی همراه با گزارشات مالی که بتواند بطور معقول در تصمیم گیری آگاهانه استفاده کنندگان تاثیر گذار باشد را اصل افشا میگویند. اصل افشا در حسابداری، به این معنا نیست که هر چیزی باید افشاء گردد، بلکه در افشاء اطلاعات، اولاً باید هزینه تهیه و افشاء و ثانیاً مربوط بودن آن، مورد توجه قرار گیرد. اصل افشا با اجتناب مالیاتی، رابطه متقابل دارد؛ به عبارتی هرچه کیفیت اطلاعات داخلی و کیفیت افشا بهتر باشد، اجتناب از مالیات هم بیشتر خواهد بود. اصل بهای تمام شده در حسابداری+ مزایا و معایب اصل بهای تمام شده طبق اصل بهای تمام شده، مبادلات حسابداری در تاریخ وقوع به بهای تمام شده در دفاتر ثبت میگردند. منظور از بهای تمام شده هر دارایی، ارزش مبادله نقدی آن تاریخ تحصیل است. بدهیها نیز معادل وجه نقد جاری مبادله که به عنوان بدهی متقبل شده مورد اندازه گیری قرار گرفته و ثبت میشود. چنانچه دارایی از طریق مبادلات غیر پولی در اختیار واحد تجاری قرار گیرد، ارزش متعارف دارایی تحصیل شده رایگان نیز، ارزش متعارف (منصفانه) دارایی مشابه در بازار در زمان انتقال مالکیت است. به عبارتی سادهترین پاسخ برای اصل بهای تمام شده تاریخی چیست، منعکس کردن داراییها به میزان بهای تمام شده تاریخی آنها در ترازنامه پایان سال است و نه ارزش روز آنها. در ادامه به معرفی مزایا و معایب اصل بهای تمام شده میپردازیم. معایب اصل بهای تمام شده تاریخی تغییرات ارزش دارایی ها در طول سال های متمادی در نظر گرفته نمی شود. تغییرات ارزش پول در زمان مورد توجه قرار نمی گیرد. مزایای روش بهای تمام شده تاریخی واقعی و قابل اتکا است. نشان دهنده ارزش متعارف دارایی در تاریخ تحصیل است. قابل رسیدگی و ردیابی است. اصل تطابق هزینه ها با درآمد (اصل تطابق در حسابداری) بر اساس اصل تطابق در حسابداری، هزینههای انجام شده جهت ایجاد درآمد، باید به حساب دوره ای که درآمد در آن تحصیل گردیده منظور گردد. به عبارت دیگر، سود هر دوره تفاوت بین درآمدهای تحصیل شده و هزینههای تحمیل شده برای کسب درآمد همان دوره است. در اصل تطابق هزینه ها با درآمد، بسیاری از هزینههای انجام شده در دوره جاری، بدلیل داشتن منافع آتی به عنوان دارایی در دفاتر و صورت های مالی ثبت و گزارش میشوند. در تعریف سادهتر برای اصل مقابله هزینهها با درآمدها، باید درآمدها را در دورهای که تحقق مییابند شناسایی کرده و هزینههای متحمل شده برای تحصیل آن درآمدها را نیز، در همان دوره تحمل شناسایی کنیم. مبانی شناخت هزینه عبارتند از: ارتباط مستقیم علت و معلولی بین درآمد و هزینه تخصیص منطقی و سیستماتیک شناخت بلا درنگ (تسریع در شناخت) هزینه بدون منافع جاری و آتی (زیان) ارتباط مستقیم علت و معلولی بین درآمد و هزینه در اصل مقابله برخی هزینه ها ارتباط مستقیم علت و معلولی با درآمد شناسایی شده دوره مالی واحد انتفاعی دارند، از این رو به موازات تحقق درآمد، دارایی های مصرف شده به عنوان هزینه شناسایی می گردد. مثال: حق بازاریابی نماینده فروش، هزینه بسته بندی، بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه حمل و تحویل کالا. تخصیص منطقی و سیستماتیک در اصل تطابق در حسابداری چنانچه در مواردی انتفاع از یک دارایی بیش از یک دوره گزارشگری به طول انجامد، و ارتباط مستقیم و آشکار علت و معلولی بین رویداد هزینه و درآمد خاص وجود نداشته باشد و انقضای بخشی از بهای تمام شده دارایی ها در ایجاد درآمد در چند دوره نقش اساسی ایفا کند، در چنین شرایطی کل بهای تمام شده بین دوره های مالی که انتظار انتفاع از آن می رود، به روش منطقی، منظم و سیستماتیک سر شکن میشود. مثال: هزینه استهلاک دارایی های ثابت، هزینه بهری تسهیلات بلند مدت، هزینه اجاره، هزینه بیمه. اصل تطابق درآمد و هزینه و شناخت بلا درنگ ( تسریع در شناخت) چنانچه بین هزینه بطور عینی ارتباط مستقیم و آشکاری با درآمدی خاص، وجود نداشته باشد و مخارج مزبور نیز، در دوره جاری فاقد منافع آتی بوده و صرفاً منافع اقتصادی دوره جاری از آن قابل انتظار باشد، علاوه بر این، ارتباط بین هزینه با درآمد شناسایی شده مرتبط با یک دوره زمانی مشخص باشد، در چنین شرایطی کل مخارج متحمل شده را بلادرنگ به عنوان هرینه دوره شناسایی میکنیم. مثال: حقوق پرداختی به مدیران و کارکنان اداری، هزینه های ناشی از دعاوی حقوقی. هزینه بدون منافع جاری و آتی (زیان) با اصل تطابق هزینهای که تعیین ارتباط آن به دوره یا دورههای مختلف غیر ممکن بوده و انتظار منافع جاری و آتی برای آن غیر قابل تصور میباشد. در چنین شرایطی، آن هزینه به عنوان زیان دوره جاری شناسایی و از درآمد دوره جاری کسر میگردد. مثال: جرایم پرداختی، خسارات وارده به دارایی ها در اثر حوادث غیر مترقبه. برای دریافت نکات مهم مالیاتی در خصوص اصل تطابق حسابداری، باید ماده 147 و 148 قانون مالیاتهای مستقیم را مطالعه کنید. اصل تحقق درآمد، اصول اصلی حسابداری قاعده کلی آن است که درآمد هنگامی که کسب می شود باید ثبت گردد و نه قبل از آن. قانون کلی برای شناخت درآمد، قابل اندازه گیری بودن، مربوط به و قابل اتکا بودن آن است. به عبارتی دیگر مطابق با اصل تحقق درامد، درآمد باید به محض تحقق شناسایی شود و نه در زمان دریافت وجه نقد. بر اساس اصل درآمد، باید سه شرط زیر برای ثبت درآمد محقق شود: عملیات مربوط به تحصیل درآمد تکمیل شده باشد. مبلغ درآمد به طور معقول و مطمئن قابل اندازه گیری باشد. قابلیت وصول آن به طور معقول، مطمئن باشد. پنج روش شناسایی درآمد روش فروش: درآمد در مقطع فروش ثبت میشود. روش وصول: تنها هنگامی استفاده میشود که دریافت وجه نا مطمئن باشد. در این روش فروشنده برای ثبت درآمد باید منتظر دریافت وجه بماند. این روش محافظه کارانهترین روش شناسایی درآمد به شمار میآید. روش اقساطی: این روش نوعی وصول میباشد که برای فروشهای اقساطی استفاده میشود. در این روش، سود ناویژه (بهای تمام شده کالای فروش رفته – درآمد فروش) به تدریج که وجوه نقد وصول میگردد، ثبت میشود. روش تکمیل کار: برای کارها و خدماتی که سالها به طول میانجامد میباشد و در مورد زمان ثبت درآمد، محافظه کارانه ترین شکل این است که کل درآمد در زمان تکمیل کار ثبت میشود. روش درصد تکمیل کار (درصد پیشرفت کار): این روش نیز برای کارها و خدمات بلند مدت میباشد. بر اساس درآمد به تدریج که کار انجام میشود، شناسایی میگردد. به طوری که هر سال درصد تکمیل پروژه برآورد میگردد (مقایسه هزینههای انجام شده طی سال با کل هزینههای برآورده شده) و مطابق با آن درصد در آمد شناسایی میگردد. این روش زمانی مناسب است که درصد تکمیل کار در طور دوره قابل برآورده باشد. صل افشاء در حسابداری بیان می کند که کلیه اطلاعات ضروری برای درک صورتهای مالی شرکت باید در پرونده های شرکت های عمومی گنجانده شود. به عنوان مثال، تحلیلگران مالی که صورتهای مالی را می خوانند باید بدانند که از چه روش ارزیابی موجودی استفاده شده است. همچنین نحوه محاسبه استهلاک و سایر اطلاعات مهم برای درک صورتهای مالی باید قابل بررسی باشد. از آنجا که مقدار اطلاعاتی که می توان ارائه داد به طور بالقوه زیاد است، برای کاهش میزان افشاء، مرسوم است که فقط اطلاعاتی در مورد رویدادهایی افشاء شود که احتمال دارد بر وضعیت مالی یا نتایج مالی واحد تجاری تأثیر مهمی داشته باشد. این افشاگری ممکن است گاهی شامل مواردی باشد که هنوز نمی توان به طور دقیق تعیین کرد، مانند وجود اختلاف با یک نهاد دولتی بر سر موقعیت مالیاتی یا نتیجه یک دعوی موجود. **اصل افشاء در حسابداری همچنین بدین معناست که شما همیشه باید سیاست های حسابداری موجود و همچنین هرگونه تغییر در آن سیاست ها (مانند تغییر روش ارزیابی دارایی) را از سیاست های مندرج در صورت های مالی برای دوره قبل گزارش دهید. شما می توانید این اطلاعات را در جاهای مختلف در صورتهای مالی، مانند شرح اقلام خطی در صورت سود یا ترازنامه درج کنید. اصل افشای کامل برای اطمینان از عدم تقارن اطلاعات محدود بین مدیریت شرکت و سهامداران فعلی آن، بدهکاران یا سایر اشخاص ثالث بسیار مهم است. لازم به ذکر است که مفهوم اصل افشاء در حسابداری معمولاً برای صورتهای مالی ایجاد شده داخلی استفاده نمی شود. نمونه هایی از اصل افشای در حسابداری به طور کلی، شرکت ها موظفند تنها اطلاعاتی را افشا کنند که می تواند بر نتایج مالی شرکت تأثیر مهمی داشته باشد. متداول ترین مواردی که شرکت ها باید گزارش دهند می تواند شامل هر یک از موارد زیر باشد: 1. سیاستهای حسابداری و تصدیق هرگونه تغییر در سیستم یا اصول حسابداری و توجیه آن 2. کلیه صورتهای مالی شرکت شامل پاورقی ها و هرگونه یادداشت های صورتهای مالی و تکمیلی 3. تلفات موجودی (به دلیل کاهش تقاضا، قدیمی بودن یا آسیب) یا میزان تلفات مادی ناشی از کاهش هزینه یا قانون بازار 4. دعاوی موجود 5. ماهیت یک معامله غیر پولی 6. شرح هر گونه تعهدات بازنشستگی دارایی ها 7. هرگونه انتظارات آینده از تغییرات نرخ مالیات بر ارزش افزوده 8.ماهیت رابطه با یک طرف مرتبط که تجارت با آن حجم معاملات قابل توجهی دارد 9. حقایق و شرایطی که موجب اختلال سرقفلی می شود (جزئیات و دلایل اختلال سرقفلی) یادداشتهای صورتهای مالی شرکت احتمالاً با شرح سیاست های حسابداری مهم شرکت مانند: نحوه و زمان تشخیص درآمدها، نحوه استهلاک دارایی، نحوه محاسبه موجودی و مالیات بر درآمد و موارد دیگر آغاز می شود. سایر افشاگری ها در یادداشت های صورتهای مالی شامل تأثیر اظهارات جدید حسابداری، جزئیات مربوط به سود هر سهم مطالبات، تبلیغات، اجاره، معاملات مربوط به اشخاص وابسته، مالیات بر درآمد، اختیارات سهام، بدهی های احتمالی و موارد دیگر است. توجه داشته باشید که همه مثال های بالا را نمی توان با قطعیت تعیین کرد. با این وجود، علیرغم این واقعیت، همه اقلام می توانند تأثیر مهمی بر وضعیت مالی شرکت داشته باشند و باید افشا شوند.علاوه بر این، مدیریت یک شرکت به طور کلی بیانیه های آینده نگر را پیش بینی می کند که جهت آینده شرکت و رویدادهایی را که می تواند بر عملکرد مالی آن تأثیر بگذارد، پیش بینی می کند. اطلاعات کجا افشاء می شود؟ این اطلاعات در پرونده های قانونی (به عنوان مثال پرونده هایی که یک شرکت دولتی باید ارائه دهد افشا می شود.) مهمترین پرونده ها شامل: گزارشات فصلی و سالانه شرکت است که شامل صورتهای مالی حسابرسی شده، یادداشت ها و همچنین راهنمایی های توصیفی از سوی مدیریت است. در پرونده ها، مدیران خطرات مربوط به عملیات شرکت را مورد بحث قرار می دهند و اظهارات آینده نگرانه ای در مورد تصمیمات و فعالیت های آینده ارائه می دهد. همچنین در تماسهای کنفرانسی با مدیریت شرکت ممکن است برای روشن شدن اطلاعات ارائه شده در گزارشها مورد استفاده قرار گیرد. برخی دیگر از پرونده ها شامل افشای صاحبان حقیقی اوراق بهادار و اطلاع از خروج یک دسته از اوراق بهادار است. اهمیت اصل افشا اصل افشاء در حسابداری تضمین می کند که خوانندگان و کاربران اطلاعات مالی یک کسب و کار به دلیل کمبود اطلاعات گمراه نمی شوند. به این ترتیب شما به ذینفعان مانند: طلبکاران و سرمایه گذاران اطمینان می دهید که از هرگونه اطلاعات مربوطه مطلع هستند و هنگام تصمیم گیری تجاری در مورد شرکت از اطلاعات کافی را دارند. **هدف اصلی اصل افشاء این است که مدیران یا حسابداران از افشای اطلاعاتی که می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد و بر وضعیت مالی مشاغل تأثیر می گذارد، جلوگیری کنند. دلیل عدم افشای اطلاعات می تواند دستکاری صورت های مالی آنها باشد تا قوی تر از آنچه که در کسب و کار وجود دارد به نظر برسد. بنابراین هدف از اصل افشاء در حسابداری به اشتراک گذاری اطلاعات مالی مرتبط و مهم با جهان خارج است. از آنجا که افراد خارجی جزئیات معاملات تجاری، قراردادها و وام های یک شرکت را نمی دانند، و اظهار نظر درباره واحد تجاری دشوار است. این اطلاعات می تواند تصمیم یک کاربر خارجی را در مورد شرکت تغییر دهد. اطلاعاتی که شامل معاملاتی است که قبلاً رخ داده است تا رویدادهای آینده که به اشخاص ثالث وابسته است و یا هزینه ها پیش بینی شده باشد. بنابراین هر نوع اطلاعاتی که به طور بالقوه بتواند قضاوت شخص خارجی را تحت تأثیر قرار دهد، به عبارت دیگر، صورتهای مالی باید شفاف باشد. مثال های برای اصل افشای کامل شرکت X یک ملک خریداری کرد و اکنون صاحبان فعلی آن هستند. عابر پیاده ای در این ملک سقوط وحشتناکی داشت و به شدت مجروح شد. این عابر پیاده اکنون از شرکت X بخاطر سهل انگاری مبلغ قابل توجهی پول شکایت می کند. به احتمال زیاد عابر پیاده در سال بعد برنده دعوی می شود. بر اساس اصل افشاء در حسابداری، شرکت X باید زیان های پیش بینی شده از دعوی را در پاورقی های صورت مالی خود افشا کند، حتی اگر ضرر هنوز تأیید یا قطعی نشده باشد. به عنوان مثال، قراردادهای وام را در نظر بگیرید. بر اساس اصل افشاء، در حسابداری مدیریت باید وام ها را همراه با شرایط، تاریخ سررسید، بخشهای جاری و تعهدات وثیقه ضمیمه وامها در یادداشتهای صورتهای مالی فهرست کند. با این نگرش جامع به تصویر بدهی شرکت، سرمایه گذاران و طلبکاران می توانند تصمیمات خود را بسیار راحت تر اتخاذ کنند. مثال دیگر افشاء، بدهی های احتمالی است. شرکتها اغلب با شکایت مشتریان، فروشندگان و رقبا روبرو هستند. برخی از این دعاوی خارج از دادگاه حل می شود و برخی دیگر سالها به نتیجه می رسند. اگر مدیریت تصمیم بگیرد آنها را فاش نکند، کاربران خارجی احتمالاً نمی توانند بفهمند چه چیزی مناسب است و چه قضاوت های منفی احتمالی برای شرکت پیش می آید. به همین دلیل است که هم اصل افشای کامل و هم مفهوم محافظه کاری از مدیران می خواهد که در یادداشت ها هرگونه توافق منفی که ممکن است در آینده نزدیک وجود داشته باشد را فاش کند. بنابراین سرمایه گذاران و طلبکاران باید بدانند که آیا این شرکت با چه مقدار دعوی مواجه است که احتمالاً در سال آینده آن را از دست خواهد داد. در واقع هدف از این اصل شفاف سازی بیشتر شرکت ها است. مرسی از شما دوستان ک مارا تا پایان این مقاله همراهی کردید شما میتوانید برای مشاهده مقالات بیشتر به بخش مقالات مراجعه کنید. منبع
اصل افشا در حسابداری
چارچوب اولیه و زیربنایی حسابداری ابتدا بوسیلهی مفروضات شکل میگیرد و سپس بوسیله اصول حسابداری عملی میگردد. قوائد و راهنماییهای حاکم بر اندازه گیری، ثبت، طبقه بندی و گزارش نتایج معاملات و رویدادهای دارای اثر مالی بر یک واحد اقتصادی را اصول حسابداری میگویند. اصول حسابداری است که، نحوه اندازه گیری و تعیین سود را تعیین و چگونگی وضعیت مالی یک موسسه را مشخص میکند. حالا که با تعریف اصول حسابداری آشنا شدید، باید در مورد چهار اصول اصلی حسابداری بدانید.
معرفی انواع اصول حسابداری+شناخت اصول پذیرفته شده حسابداری
اصول حسابداری عبارتند از: اصل بهای تمام شده، اصل تحقق درآمد، اصل تطابق و اصل افشای کامل در حسابداری که در مقاله اصول حسابداری چیست، به بررسی کامل آن میپردازیم. بعد از آشنایی با چهار اصل حسابداری، بهتر است برای درک بهتر و بیشتر مقاله انواع روشهای حسابداری را هم مطالعه کنید.
اما پیش از آن به شما پیشنهاد می کنیم، برای اینکه بهتر و بیشتر با اصول و مفاهیم مهم حسابداری آشنا شوید پادکست شماره 19 رادیو مالی که مرتبط با این موضوع است را بشونید.
معرفی اصل افشای کامل در حسابداری
اصل افشای کامل در حسابداری ایجاب میکند که رویدادها و وقایع مالی با اهمیت مربوط به واحد تجاری به طور مناسب و کامل، افشاء گردد. به طور کلی، ارائه هر گونه اطلاعات درباره رویدادها و وقایع مالی در متن صورت های مالی و یا اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ ضمائم از طریق یادداشت های توضیحی همراه با گزارشات مالی که بتواند بطور معقول در تصمیم گیری آگاهانه استفاده کنندگان تاثیر گذار باشد را اصل افشا میگویند.
اصل افشا در حسابداری، به این معنا نیست که هر چیزی باید افشاء گردد، بلکه در افشاء اطلاعات، اولاً باید هزینه تهیه و افشاء و ثانیاً مربوط بودن آن، مورد توجه قرار گیرد. اصل افشا با اجتناب مالیاتی، رابطه متقابل دارد؛ به عبارتی هرچه کیفیت اطلاعات داخلی و کیفیت افشا بهتر باشد، اجتناب از مالیات هم بیشتر خواهد بود.
اصل بهای تمام شده در حسابداری+ مزایا و معایب اصل بهای تمام شده
طبق اصل بهای تمام شده، مبادلات حسابداری در تاریخ وقوع به بهای تمام شده در دفاتر ثبت میگردند. منظور از بهای تمام شده هر دارایی، ارزش مبادله نقدی آن تاریخ تحصیل است. بدهیها نیز معادل وجه نقد جاری مبادله که به عنوان بدهی متقبل شده مورد اندازه گیری قرار گرفته و ثبت میشود.
چنانچه دارایی از طریق مبادلات غیر پولی در اختیار واحد تجاری قرار گیرد، ارزش متعارف دارایی تحصیل شده رایگان نیز، ارزش متعارف (منصفانه) دارایی مشابه در بازار در زمان انتقال مالکیت است.
به عبارتی سادهترین پاسخ برای اصل بهای تمام شده تاریخی چیست، منعکس کردن داراییها به میزان بهای تمام شده تاریخی آنها در ترازنامه پایان سال است و نه ارزش روز آنها. در ادامه به معرفی مزایا و معایب اصل بهای تمام شده میپردازیم.
معایب اصل بهای تمام شده تاریخی
تغییرات ارزش دارایی ها در طول سال های متمادی در نظر گرفته نمی شود.
تغییرات ارزش پول در زمان مورد توجه قرار نمی گیرد.
مزایای روش بهای تمام شده تاریخی
واقعی و قابل اتکا است.
نشان دهنده ارزش متعارف دارایی در تاریخ تحصیل است.
قابل رسیدگی و ردیابی است.
اصل تطابق هزینه ها با درآمد (اصل تطابق در حسابداری)
بر اساس اصل تطابق در حسابداری، هزینههای انجام شده جهت ایجاد درآمد، باید به حساب دوره ای که درآمد در آن تحصیل گردیده منظور گردد. به عبارت دیگر، سود هر دوره تفاوت بین درآمدهای تحصیل شده و هزینههای تحمیل اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ شده برای کسب درآمد همان دوره است. در اصل تطابق هزینه ها با درآمد، بسیاری از هزینههای انجام شده در دوره جاری، بدلیل داشتن منافع آتی به عنوان دارایی در دفاتر و صورت های مالی ثبت و گزارش میشوند. در تعریف سادهتر برای اصل مقابله هزینهها با درآمدها، باید درآمدها را در دورهای که تحقق مییابند شناسایی کرده و هزینههای متحمل شده برای تحصیل آن درآمدها را نیز، در همان دوره تحمل شناسایی کنیم.
مبانی شناخت هزینه عبارتند از:
ارتباط مستقیم علت اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ و معلولی بین درآمد و هزینه
تخصیص منطقی و سیستماتیک
شناخت بلا درنگ (تسریع در شناخت)
هزینه بدون منافع جاری و آتی (زیان)
ارتباط مستقیم علت و معلولی بین درآمد و هزینه در اصل مقابله
برخی هزینه ها ارتباط مستقیم علت و معلولی با درآمد شناسایی شده دوره مالی واحد انتفاعی دارند، از این رو به موازات تحقق درآمد، دارایی های مصرف شده به عنوان هزینه شناسایی می گردد.
مثال: حق بازاریابی نماینده فروش، هزینه بسته بندی، بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه حمل اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ و تحویل کالا.
تخصیص منطقی و سیستماتیک در اصل تطابق در حسابداری
چنانچه در مواردی انتفاع از یک دارایی بیش از یک دوره گزارشگری به طول انجامد، و ارتباط مستقیم و آشکار علت و معلولی بین رویداد هزینه و درآمد خاص وجود نداشته باشد و انقضای بخشی از بهای تمام شده دارایی ها در ایجاد درآمد در چند دوره نقش اساسی ایفا کند، در چنین شرایطی کل بهای تمام شده بین دوره های مالی که انتظار انتفاع از آن می رود، به روش منطقی، منظم و سیستماتیک سر شکن میشود. مثال: هزینه استهلاک دارایی های ثابت، هزینه بهری تسهیلات بلند مدت، هزینه اجاره، هزینه بیمه.
اصل تطابق درآمد و هزینه و شناخت بلا درنگ ( تسریع در شناخت)
چنانچه بین هزینه بطور عینی ارتباط مستقیم و آشکاری با درآمدی خاص، وجود نداشته باشد و مخارج مزبور نیز، در دوره جاری فاقد منافع آتی بوده و صرفاً منافع اقتصادی دوره جاری از آن قابل انتظار باشد، علاوه بر این، ارتباط بین هزینه با درآمد شناسایی شده مرتبط با یک دوره زمانی مشخص باشد، در چنین شرایطی کل مخارج متحمل شده را بلادرنگ به عنوان هرینه دوره شناسایی میکنیم. مثال: حقوق پرداختی به مدیران و کارکنان اداری، هزینه های ناشی از دعاوی حقوقی.
هزینه بدون منافع جاری و آتی (زیان) با اصل تطابق
هزینهای که تعیین ارتباط آن به دوره یا دورههای مختلف غیر ممکن بوده و انتظار منافع جاری و آتی برای آن غیر قابل تصور میباشد. در چنین شرایطی، آن هزینه به عنوان زیان دوره جاری شناسایی و از درآمد دوره جاری کسر میگردد. مثال: جرایم پرداختی، خسارات وارده به دارایی ها در اثر حوادث غیر مترقبه. برای دریافت نکات مهم مالیاتی در خصوص اصل تطابق حسابداری، باید ماده 147 و 148 قانون مالیاتهای مستقیم را مطالعه کنید.
اصل تحقق درآمد، اصول اصلی حسابداری
قاعده کلی آن است که درآمد هنگامی که کسب می شود باید ثبت گردد و نه قبل از آن. قانون کلی برای شناخت درآمد، قابل اندازه گیری بودن، مربوط به و قابل اتکا بودن آن است. به عبارتی دیگر مطابق با اصل تحقق درامد، درآمد باید به محض تحقق شناسایی شود و نه در زمان دریافت وجه نقد.
بر اساس اصل درآمد، باید سه شرط زیر برای ثبت درآمد محقق شود:
عملیات مربوط به تحصیل درآمد تکمیل شده باشد.
مبلغ درآمد به طور معقول و مطمئن قابل اندازه گیری باشد.
قابلیت وصول آن به طور معقول، مطمئن باشد.
پنج روش شناسایی درآمد
روش فروش: درآمد در مقطع فروش ثبت میشود.
روش وصول: تنها هنگامی استفاده میشود که دریافت وجه نا مطمئن باشد. در این روش فروشنده برای ثبت درآمد باید منتظر دریافت وجه بماند. این روش محافظه کارانهترین روش شناسایی درآمد به شمار میآید.
روش اقساطی: این روش نوعی وصول میباشد که برای فروشهای اقساطی استفاده میشود. در این روش، سود ناویژه (بهای تمام شده کالای فروش رفته – درآمد فروش) به تدریج که وجوه نقد وصول میگردد، ثبت میشود.
روش تکمیل کار: برای کارها و خدماتی که سالها به طول میانجامد میباشد و در مورد زمان ثبت درآمد، محافظه کارانه ترین شکل این است که کل درآمد در زمان تکمیل کار ثبت میشود.
روش درصد تکمیل کار (درصد پیشرفت کار): این روش نیز برای کارها و خدمات بلند مدت میباشد. بر اساس درآمد به تدریج که کار انجام میشود، شناسایی میگردد. به طوری که هر سال درصد تکمیل پروژه برآورد میگردد (مقایسه هزینههای انجام شده طی سال با کل هزینههای برآورده شده) و مطابق با آن درصد در آمد شناسایی میگردد. این روش زمانی مناسب است که درصد تکمیل کار در طور دوره قابل برآورده باشد.
صل افشاء در حسابداری بیان می کند که کلیه اطلاعات ضروری برای درک صورتهای مالی شرکت باید در پرونده های شرکت های عمومی گنجانده شود. به عنوان مثال، تحلیلگران مالی که صورتهای مالی را می خوانند باید بدانند که از چه روش ارزیابی موجودی استفاده شده است. همچنین نحوه محاسبه استهلاک و سایر اطلاعات مهم برای درک صورتهای مالی باید قابل بررسی باشد.
از آنجا که مقدار اطلاعاتی که می توان ارائه داد اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ به طور بالقوه زیاد است، برای کاهش میزان افشاء، مرسوم است که فقط اطلاعاتی در مورد رویدادهایی افشاء شود که احتمال دارد بر وضعیت مالی یا نتایج مالی واحد تجاری تأثیر مهمی داشته باشد.
این افشاگری ممکن است گاهی شامل مواردی باشد که هنوز نمی توان به طور دقیق تعیین کرد، مانند وجود اختلاف با یک نهاد دولتی بر سر موقعیت مالیاتی یا نتیجه یک دعوی موجود.
**اصل افشاء در حسابداری همچنین بدین معناست که شما همیشه باید سیاست های حسابداری موجود و همچنین هرگونه تغییر در آن سیاست ها (مانند تغییر روش ارزیابی دارایی) را از سیاست های مندرج در صورت های مالی برای دوره قبل گزارش دهید.
شما می توانید این اطلاعات را در جاهای مختلف در صورتهای مالی، مانند شرح اقلام خطی در صورت سود یا ترازنامه درج کنید. اصل افشای کامل برای اطمینان از عدم تقارن اطلاعات محدود بین مدیریت شرکت و سهامداران فعلی آن، بدهکاران یا سایر اشخاص ثالث بسیار مهم است. لازم به ذکر است که مفهوم اصل اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ افشاء در حسابداری معمولاً برای صورتهای مالی ایجاد شده داخلی استفاده نمی شود.
نمونه هایی از اصل افشای در حسابداری
به طور کلی، شرکت ها موظفند تنها اطلاعاتی را افشا کنند که می تواند بر نتایج مالی شرکت تأثیر مهمی داشته باشد. متداول ترین مواردی که شرکت ها باید گزارش دهند می تواند شامل هر یک از موارد زیر باشد:
1. سیاستهای حسابداری و تصدیق هرگونه تغییر در سیستم یا اصول حسابداری و توجیه آن
2. کلیه صورتهای مالی شرکت شامل پاورقی ها و هرگونه یادداشت های صورتهای مالی و تکمیلی
3. تلفات موجودی (به دلیل کاهش تقاضا، قدیمی بودن یا آسیب) یا میزان تلفات مادی ناشی از کاهش هزینه یا قانون بازار
4. دعاوی موجود
5. ماهیت یک معامله غیر پولی
6. شرح هر گونه تعهدات بازنشستگی دارایی ها
7. هرگونه انتظارات آینده از تغییرات نرخ مالیات بر ارزش افزوده
8.ماهیت رابطه با یک طرف مرتبط که تجارت با آن حجم معاملات قابل توجهی دارد
9. حقایق و شرایطی که موجب اختلال سرقفلی می شود (جزئیات و دلایل اختلال سرقفلی)
یادداشتهای صورتهای مالی شرکت احتمالاً با شرح سیاست های حسابداری مهم شرکت مانند: نحوه و زمان تشخیص درآمدها، نحوه استهلاک دارایی، نحوه محاسبه موجودی و مالیات بر درآمد و موارد دیگر آغاز می شود.
سایر افشاگری ها در یادداشت های صورتهای مالی شامل تأثیر اظهارات جدید حسابداری، جزئیات مربوط به سود هر سهم مطالبات، تبلیغات، اجاره، معاملات مربوط به اشخاص وابسته، مالیات بر درآمد، اختیارات سهام، بدهی های احتمالی و موارد دیگر است.
توجه داشته باشید که همه مثال های بالا را نمی توان با قطعیت تعیین کرد. با این وجود، علیرغم این واقعیت، همه اقلام می توانند تأثیر مهمی بر وضعیت مالی شرکت داشته باشند و باید افشا شوند.علاوه بر این، مدیریت یک شرکت به طور کلی بیانیه های آینده نگر را پیش بینی می کند که جهت آینده شرکت و رویدادهایی را که می تواند بر عملکرد مالی آن تأثیر بگذارد، پیش بینی می کند.
اطلاعات کجا افشاء می شود؟
این اطلاعات در پرونده های قانونی (به عنوان مثال پرونده هایی که یک شرکت دولتی باید ارائه دهد افشا می شود.) مهمترین پرونده ها شامل: گزارشات فصلی و سالانه شرکت است که شامل صورتهای مالی حسابرسی شده، یادداشت ها و همچنین راهنمایی های توصیفی از سوی مدیریت است.
در پرونده ها، مدیران خطرات مربوط به عملیات شرکت را مورد بحث قرار می دهند و اظهارات آینده نگرانه ای در مورد تصمیمات و فعالیت های آینده ارائه می دهد.
همچنین در تماسهای کنفرانسی با مدیریت شرکت ممکن است برای روشن شدن اطلاعات ارائه شده در گزارشها مورد استفاده قرار گیرد. برخی دیگر از پرونده ها شامل افشای صاحبان حقیقی اوراق بهادار و اطلاع از خروج یک دسته از اوراق بهادار است.
اهمیت اصل افشا
اصل افشاء در حسابداری تضمین می کند که خوانندگان و کاربران اطلاعات مالی یک کسب و کار به دلیل کمبود اطلاعات گمراه نمی شوند. به این ترتیب شما به ذینفعان مانند: طلبکاران و سرمایه گذاران اطمینان می دهید که از هرگونه اطلاعات مربوطه مطلع هستند و هنگام تصمیم گیری تجاری در مورد شرکت از اطلاعات کافی را دارند.
**هدف اصلی اصل افشاء این است که مدیران یا حسابداران از افشای اطلاعاتی که می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد و بر وضعیت مالی مشاغل تأثیر می گذارد، جلوگیری کنند. دلیل عدم افشای اطلاعات می تواند دستکاری صورت های مالی آنها باشد تا قوی تر از آنچه که در کسب و کار وجود دارد به نظر برسد.
بنابراین هدف از اصل افشاء در حسابداری به اشتراک گذاری اطلاعات مالی مرتبط و مهم با جهان خارج است. از آنجا که افراد خارجی جزئیات معاملات تجاری، قراردادها و وام های یک شرکت را نمی دانند، و اظهار نظر درباره واحد تجاری دشوار است. این اطلاعات می تواند تصمیم یک کاربر خارجی را در مورد شرکت تغییر دهد. اطلاعاتی که شامل معاملاتی است که قبلاً رخ داده است تا رویدادهای آینده که به اشخاص ثالث وابسته است و یا هزینه ها پیش بینی شده باشد. بنابراین هر نوع اطلاعاتی که به طور بالقوه بتواند قضاوت شخص خارجی را تحت تأثیر قرار دهد، به عبارت دیگر، صورتهای مالی باید شفاف باشد.
مثال های برای اصل افشای کامل
شرکت X یک ملک خریداری کرد و اکنون صاحبان فعلی آن هستند. عابر پیاده ای در این ملک سقوط وحشتناکی داشت و به شدت مجروح شد. این عابر پیاده اکنون از شرکت X بخاطر سهل انگاری مبلغ قابل توجهی پول شکایت می کند. به احتمال زیاد عابر پیاده در سال بعد برنده دعوی می شود. بر اساس اصل افشاء در حسابداری، شرکت X باید زیان های پیش بینی شده از دعوی را در پاورقی های صورت مالی خود افشا کند، حتی اگر ضرر هنوز تأیید یا قطعی نشده باشد.
به عنوان مثال، قراردادهای وام را در نظر بگیرید. بر اساس اصل افشاء، در حسابداری مدیریت باید وام ها را همراه با شرایط، تاریخ سررسید، بخشهای جاری و تعهدات وثیقه ضمیمه وامها در یادداشتهای صورتهای مالی فهرست کند. با این نگرش جامع به تصویر بدهی شرکت، سرمایه گذاران و طلبکاران می توانند تصمیمات خود را بسیار راحت تر اتخاذ کنند.
مثال دیگر افشاء، بدهی های احتمالی است. شرکتها اغلب با شکایت مشتریان، فروشندگان و رقبا روبرو هستند. برخی از این دعاوی خارج از دادگاه حل می شود و برخی دیگر سالها به نتیجه می رسند. اگر مدیریت تصمیم بگیرد آنها را فاش نکند، کاربران خارجی احتمالاً نمی توانند بفهمند چه چیزی مناسب است و چه قضاوت های منفی احتمالی برای شرکت پیش می آید. به همین دلیل است که هم اصل افشای کامل و هم مفهوم محافظه کاری از مدیران می خواهد که در یادداشت ها هرگونه توافق منفی که ممکن است در آینده نزدیک وجود داشته باشد را فاش کند. بنابراین سرمایه گذاران و طلبکاران باید بدانند که آیا این شرکت با چه مقدار دعوی مواجه است که احتمالاً در سال آینده آن را از دست خواهد داد. در واقع هدف از این اصل شفاف سازی بیشتر شرکت ها است.
مرسی از شما دوستان ک مارا تا پایان این مقاله همراهی کردید شما میتوانید برای مشاهده مقالات بیشتر به بخش مقالات مراجعه کنید.
اصول حسابداری و مفاهیم مربوط به آنها
اصول حسابداری مجموعهای از قواعد و اصول کلی است که کلیهی حسابداران بهعنوان الگوی انجام کار، در تمام مراحل حسابداری، از آنها استفاده میکنند. علاوهبر مفروضات محیطی در علم حسابداری، برای ثبت و گزارشگری مالی، به رهنمودها و دستورالعملهای روشنتر و مشخصتری نیاز است که این دستورالعملها را اصول حسابداری مینامند. حسابداری براساس مجموعهای از مفروضات و اصول تشکیل شده که اغلب افراد، این مفروضات و قوانین را با نام اصول حسابداری میشناسند. آشنایی با این اصول به شما کمک میکند تا حسابداری را بهتر بشناسید و بخشهای مختلف آن را بهتر درک کنید. اغراق نیست اگر بگوییم این اصول تقریبا در همهی موارد مرتبط با حسابداری نفوذ کردهاند. همراه ما باشید، میخواهیم شما را با اصول حسابداری بیشتر آشنا کنیم.
حتما بخوانید:
۱. اصل درآمد (Revenue principle)
اصل درآمد که با نام اصل تحقق هم شناخته میشود، یکی از اصول حسابداری است و بیان میکند که درآمد، زمانی بهدست میآید که فروش انجام شود. فروش نیز در صورتی محقق میشود که خدمات یا محصولاتی فراهم شده باشد. زمانی که صحبت از فروش کالا باشد، یکی از عناصر کلیدی اصل درآمد این است که حصول درآمد زمانی اتفاق میافتد که مالکیت قانونی کالا از فروشنده به خریدار منتقل شود. به این نکته توجه کنید که درآمد با جمع کردن پول نقد حاصل نمیشود.
۲. اصل هزینه (expense principle)
اصل هزینه بیان میکند که هزینه زمانی اتفاق میافتد که کسبوکارها از محصولات استفاده یا خدماتی را دریافت میکنند. بهعبارتدیگر، اصل هزینه وجه اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ مقابل اصل درآمد است. درست مثل اصل هزینه، اگر محصولی را دریافت کنید، دریافت این محصول بهمعنای این است که هزینهای بر شما تحمیل شده است. بههمینترتیب درمورد دریافت خدمات نیز این اصل وجود دارد؛ زمانی که خدماتی را دریافت میکنید، هزینهای بابت آن پرداخت خواهید کرد. فرقی نمیکند که صورتحساب را بعد از چند روز یا چند هفته دریافت کنید، در نهایت وقتی خدمات یا محصولاتی را دریافت میکنید، باید هزینهی آن را بپردازید.
۳. اصل تطابق درآمد و هزینه (matching principle)
اصل تطبیق یا تطابق با دو اصل هزینه و درآمد در ارتباط است. اصل تطبیق توضیح میدهد زمانی که درآمدی را شناسایی میکنید، باید هزینههای مرتبط را با درآمد مطابقت دهید. بهترین مثال برای اصل تطبیق کسبوکارهایی است که با فروش مجدد مواد خام در ارتباط است. مثلا فرض کنید دکهی فروش هات داگ دارید. برای تطبیق هزینهها با درآمد، باید هزینهی کلی هات داگ آمادهشده را درنظر بگیرید؛ نه هزینهی خرید مواد اولیه. درواقع باید هزینههای لازم برای راه اندازی کسب و کار را با درآمد حاصل از آن تطبیق دهید.
حسابداری تعهدی یا مبتنی بر تعهد کلمهای است که احتمالا تابهحال به گوشتان خورده است. این حسابداری زمانی تحقق مییابد که اصل درآمد، اصل هزینه و اصل تطبیق را بهکار میبندید. بهطور خلاصه، حسابداری مبتنی بر تعهد به این معنا است که درآمد را زمانی ثبت کنید که خدمات یا محصولاتی را فروخته باشید و مخارج را زمانی ثبت کنید که محصولات یا خدماتی را دریافت کرده باشید.
۴. اصل بهای تمامشده (cost principle)
اصل بهای تمامشده توضیح میدهد که مقادیر، در سیستم حسابداری باید با استفاده از بهای تمامشدهی تاریخی اندازهگیری شوند. بهعنوان مثال، اگر شما صاحب کسبوکار هستیدی و این کسب وکار، ساختمانی را در اختیار دارد، این ساختمان طبق اصل بهای تمامشده، در ترازنامه و در بخش بهای تمامشدهی تاریخی قرار میگیرد.
۵. اصل عینیت (objectivity principle)
اصل عینیت بیان میکند که در گزارشهای حسابداری باید از دادههای عینی، واقعی و سنجیدنی استفاده شود. بهعبارت دیگر، حسابداران، سیستمهای حسابداری و گزارشهای حسابداری باید با کمترین تکیه بر ذهنیت ارائه شوند. یک حسابدار، همواره درصدد است که از دادههای عینی بهجای دادههای ذهنی استفاده کند. حتی اگر دادههای عینی بد باشند و دادههای ذهنی بهمراتب بهتر بهنظر برسند.
۶. فرض تداوم فعالیت (continuity assumption)
فرض تدام فعالیت بیان میکند، در سیستمهای حسابداری فرض بر این است که کسبوکاری برای مدت طولانی به فعالیت خود ادامه خواهد داد. اهمیت فرض تداوم زمانی روشنتر میشود که نتایج بیتداومی کسبوکاری را درنظر بگیرید. اگر فعالیت کسبوکاری ادامه پیدا نکند و داراییها ارزش فروش مجدد نداشته باشند، نحوهی ارزشگذاری داراییها بسیار پیچیده میشود. اگر کسبوکاری به فعالیت خود ادامه ندهد، هیچ تضمینی وجود ندارد که مواد اولیه بهفروش برسند. اگر موجودی کالاهای انبار و مواد خام بهفروش نرسد، ارزش سهام صاحب کسبوکار در ترازنامه حسابشدنی و نمایشی نیست.
۷. فرض واحد اندازهگیری (unit-of-measure assumption)
در فرض واحد اندازهگیری، فرض بر این است که پول رایج جایی که کسبوکار در آن فعال است، واحد اندازهگیری مناسبی برای کسبوکار و استفاده در حسابداری است. بهعبارت دیگر فرض واحد اندازهگیری به این معنا است که برای کسبوکاری که در آمریکا قرار دارد، واحد اندازهگیری مناسب در حسابداری دلار آمریکا است. فرض واحد اندازهگیری همچنین بهطور ضمنی بیان میکند که حتی تورم و گاهی تقلیل قیمتها قدرت خرید واحد اندازهگیری مورداستفاده در سیستم حسابداری را تغییر میدهد، ولی با وجود این، استفاده از آن، مناسب آن کسبوکار است.
۸. فرض تفکیک شخصیت (separate entity assumption)
فرض تفکیک شخصیت توضیح میدهد که یک کسبوکار، شخصیتی جداگانه دارد و شخصیت آن از صاحب آن کسبوکار مجزا است. این فرض به هر واحد اقتصادی (چه دارای شخصیت حقوقی یا فاقد آن باشد) بهعنوان واحدی مستقل از مالک یا مالکان آن و نیز جدا از مؤسسات دیگر نگاه میکند. همچنین طبق این فرض، شراکت نیز شخصیت جداگانه از هر دو طرف حاضر در شراکت دارد که بخشی از کسبوکار را دراختیار دارند. در نتیجه، کسبوکارها کاملا جدا، تشخیصی و تعریفپذیر هستند و میتوان آنها را از صاحبان کسبوکارها متمایز کرد.
برای انجام خدمات حسابداری ، حسابرسی، مشاوره مالی یا مالیاتی میتوانید به وبسایت تدبیرحساب مراجعه کنید.
مفروضات حسابداری چیست؟
دانش آموختگان و دانش آموزانی که به دنبال یادگیری حسابداری هستند میتوانند از اطلاعات مفید این پست استفاده کنند چرا که توضیحات کاملی از مفروضات حسابداری، فرض حسابداری و اصول تطابق درآمد با هزینه را مورد بررسی قرار می دهیم.
در پست های گذشته توضیحات کاملی از آشنایی با حسابداری را در اختیار شما دوستان عزیز قرار داده ایم که به وسیله آن میتوانید یک آشناییت کلی و تخصصی در مورد رشته حسابداری داشته باشید.همانطور که میدانید حسابداری یکی از رشته های بسیار خوب است که در همه زمان ها و شرایط میتواند از آن کسب در آمد کنید.
درست است که رشته و شغل حسابداری یکی از شغل های بسیار خوب است و به عبارتی شغل مادام العمر است اما مباحث بسیار متنوعی هم دارد که فرد حسابدار باید به خوبی و کاملی با آن آشنا باشد.به علت حساسیتی که شغل حسابداری دارد و بیشتر کار افراد حسابدار با پول و نقدینگی است، بهتر است که تبحر و تخصص بالایی داشته باشد.شما دوستان عزیز که علاقه مند به یادگیری حسابداری هستید میتوانید از دوره های آموزش حسابداری استفاده کنید.
درست است که حسابداری را میتواند حتی در خانه هم آموزش ببینید اما نکته اصلی این است که علاوه بر آموزش های حرفه ایی و تخصصی که بدست می آورید بهتر است که تجربه در کار هم داشته باشید.اگر به دنبال اموزش مفروضات حسابداری، اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ فرض حسابداری و اصول تطابق هزینه با در آمد هستید، مطالعه این پست میتواند برای شما عزیزان علاقه مند به حسابداری بسیار مفید باشد.
فرض تفکیک شخصیت یکی از اساسی ترین مفروضات حسابداری می باشد، زیرا این فرض بین واحد تجاری مالکیت آن مرزی قائل می شود. برای مقاصد حسابداری و گزارش های مالی هر مؤسسه یک شخصیت حقوقی مستقل فرض شده که می تواند دارایی تحصیل نموده، بدهی و هزینه تعهد و درآمد نیز تحصیل نماید.بر مبنای این فرض، مطالبات و دیون شخصی صاحبان واحد تجاری به اشخاص ثالث، جزء منابع و تعهدات واحد تجاری محسوب نمی گردد.
اگر چه در شرکت هایی تضامنی و مؤسسات انفرادی با اینکه شخصیت شرکت یا مؤسسه مستقل از شخصیت مالک یا مالکان آن می باشد اما از نظر قانونی این تفکیک وجود ندارد و بستانکاران اینگونه مؤسسات می توانند طلب خود را از دارایی های مؤسسه یا اموال شخصی صاحبان سرمایه وصول نمایند.
مفروضات حسابداری چیست؟
فرض های اولیه ای که بنیان استانداردهای حسابداری، اصول حسابداری و روش های حسابداری را شکل می دهند، مفروضات حسابداری می گویند. این فروضات شامل: فرض تفکیک شخصیت، فرض دوره زمانی، فرض تداوم فعالیت، فرض واحد اندازه گیری می باشد.
مفروضات حسابداری چه اهمیتی دارند ؟
مفروضات حسابداری منشا اصول حسابداری و مبنای تهیه و تنظیم صورت های مالی را تشکیل می دهند. هر کدام از مفروضات حسابداری می تواند منشأ یک یا چند اصل حسابداری می باشد.
پنج نوع اساسی از فرضیات حسابداری وجود دارد ، این مفروضات عبارتند از :
فرض تفکیک شخصیت
بر اساس این فرضیه برای هر مؤسسه یا شرکت یک شخصیت تجاری مستقل از مالک و یک شخصیت تجاری مستقل از مؤسسات دیگر در نظر گرفته می شود. فعالیت های مالی با توجه به اعتبار شخصیت مستقل حسابداری تجزیه، تحلیل و ثبت می شوند. صورت های مالی به منظور انعکاس وضعیت مالی و نتایج عملیات شخصیت مزبور تهیه و ارائه می گردند. سپس جداگانه مورد بررسی قرار می گیرند.
فرض تداوم فعالیت
معمولاً انتظار واحدهای تجاری این است که به طور دایم به فعالیت ادامه دهند. هر چند ممکن است بعضی از شرکتها با مشکلات مالی مواجه شده و از عملیات باز ایستند، اما چنین شرایطی در روال عادی تجاری انتظار نمی رود.فرض تداوم فعالیت به این معناست که در صورت عدم وجود شواهد مغایر، فرض می شود واحد تجاری تا آینده ای نامعلوم به فعالیت ادامه خواهد داد. این آینده نامعلوم حداقل تا زمانی است که واحد تجاری بتواند به برنامه ها، تعهدات و قراردادهای خود جامه عمل بپوشاند.
شاید بهترین راه برای توضیح فرض تداوم فعالیت، تشبیه آن به پنداشت مردم در رابطه با طول عمرشان باشد. اغلب مردم انتظار مردن در آینده ای نزدیک را ندارند و به این واسطه امور خود را با این فرض که عمری نامعلوم، البته نه ابدی خواهند داشت، اداره می کنند . به همین شکل حسابداران نیز فرض می کنند شخصیت حسابداری عمری غیر قابل تعیین خواهد داشت مگر این که شواهدی خلاف این موضوع موجود باشد . تفکیک حساب های ترازنامه در قالب جاری و غیر جاری مبتنی بر فرض تداوم فعالیت است.
فرض دوره مالی
در حسابداری عمر نامحدود واحد تجاری را به دوره های زمانی مشخص تقسیم نموده که آن را دوره مالی می نامیم. دوره مالی معمولأ یکسال است که به آن سال مالی نیز گفته می شود اما الزاماً منطبق بر سال تقویمی نیست. تهیه گزارشات ادواری حسابداری بر مبنای فرض دوره مالی است.
فرض واحد اندازه گیری
به منظور اندازه گیری کمیت یا کیفیت هر چیزی به مقیاسی مشخص جهت اندازه گیری نیاز دارید. برای اندازه گیری مسافت های طولانی کیلومتر، مایل و برای اندازه گیری وزن های مختلف از گرم ، تن و. استفاده می شود.در شغل حسابداری برای اندازه گیری ارزش مبادلات از واحد پول استفاده می شود، که در هر کشور این واحد پول ملی همان کشور می باشد.
فرض واحد پول به این معنی است که آثار و نتایج کلیه معاملات و عملیات مالی مؤسسه باید برحسب پول، اندازه گیری و گزارش شود . از آن جا که پول وسیله مبادله و مقیاس مشترک اندازه گیری ارزش در کلیه مبادلات اقتصادی است، در حسابداری نیز معاملات و عملیات مالی و رویدادهای دارای اثر مالی بر حسب واحد پول به عنوان مقیاس مشترک، اندازه گیری و گزارش می شود
اصول حسابداری
در حسابداری ، رابطه با نحوه اندازه گیری ثبت و گزارش اثرات فعالیت ها و رویدادهای مالی هر واحد تجاری وجود اصول و قواعدی نیز ضروری است که شامل :
۱ . اصل بهای تمام شده :
به این معناست که در حسابداری مبنای مناسب به جهت شناسایی عناصر صورت های مالی بهای تاریخی آنهاست .
۲ .اصل تحقق درآمد :
در این اصل درآمدها هنگامی شناسایی میگردند که :
الف ) فرآیند کسب سود به صورت عمده تکمیل شده باشد .
ب ) مبادله یا داد و ستدی واقع شده باشد .
۳ .اصل تطابق هزینه ها با درآمد :
یعنی بعد از اندازه گیری درآمد هر دوره ، هزینه های انجام شده نیز باید در همان دوره تعیین و با درآمد مربوطه مقابله شود تا سود خالص دوره شناسایی گردد .
۴ .اصل افشا :
این اصل گویای این مطلب است که کلیه رویدادهای مهم و با اهمیت باید به شکل مناسب و به طور کامل گزارش و ارائه شود.
تفاوت اصول و مفروضات حسابداری
مفروضات به معنی شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که مناسبات حقوقی محیط حسابداری است. اما اصول به معنی رویکردهای کلی که در شناسایی و اندازه گیری رویدادهای حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد، می باشد.
اصول و مفروضات حسابداری در موفقیت شغلی
اصول و مفروضات حسابداری در گزارشگری مالی اهمیت ویژهای دارد؛ به عبارت دیگر، این اصول و فرضیات زبان مشترک حسابداران برای ارائه گزارشهای مالی است. از این رو اطلاع از آنها یکی از اولین وظایف هر حسابدار است. توصیهی ما به شما دوست عزیزی که تازه فارغ التحصیل شدهاید و به دنبال کار میگردید این است: حتماً قبل از مصاحبه اصول و مفروضات حسابداری را مطالعه کنید؛ همچنین پس از استخدام سعی کنید آنها را جزء به جزء در امور خود به کار ببندید.
هزینه های انتقالی : مخارج انتقالی به دوره های آتی (Deferred اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ charges)
مخارج انتقالی به دوره های آتی (Deferred charges). هزینه های انتقالی شامل مواردی است که مستقیما صرف خرید کالا و یا خدمات نمی شود. در این روش مخارج و هزینه ها از یک بخش به بخش دیگر منتقل می شود. یا از یک واحد با واحد دیگر منتقل شده و یا بازگشت داده می شود. مخارج و هزینه های انتقالی به دوره های آتی از مواردی است که در نرم افزار حسابداری و در حسابرسی مالی به آن پرداخته می شود.
یکی از دشوارترین مسائل مربوط به دارایی های نامشهود هزینه “تحقیق و توسعه” است. طبق استاندارد حسابداری برخی کشورها، همه هزینه های تحقیق و توسعه باید در دوره وقوع به حساب هزینه منظور گردد.
مخارج انتقالی به دوره های آتی
اما طبق استانداردهای بین المللی حسابداری، می توان برخی مخارج تحقیق و توسعه را که واجد کلیه شرایط قید شده در استاندارد مربوط باشد را برای انتقال به دوره های آتی و استهلاک طی چند دوره متوالی هستند ، به حساب مخارج انتقالی به دوره های آتی برد. در این حالت هزینه های انتقالی کمک می کند تا هزینه های تحقیق و توسعه را تا زمان محقق شدن به دوره های آتی انتقال داد.
برخی از مخارج به دلیل این که تحت عنوان”مخارج انتقالی برای دوره های آتی” گروه بندی می شوند که انتظار می رود منافع آتی حاصل از آن ها بیش از یک دوره را شامل گردد، حال آنکه دلیل طبقه بندی همین مخارج جزء دارایی های نامشهود،به نظر برخی صاحبنظران حسابداری،نداشتن عینیت است.
از سوی دیگر ، بازیافت ارزش این گونه مخارج از طریق فروش به ندرت امکان پذیر است.
به هر حال ، مخارج انتقالی به دوره های آتی عبارت است از:
- الف-هزینه های تاسیس
- ب-هزینه های انتشار سهام
- ج-مخارج بهسازی اموال مورد اجاره بلندمدت
- د-مخارج تحقیق و توسعه که حائز شرایط انتقال به دوره های آتی باشند
- ک-برخی مخارج واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهره برداری
هزینه های انتقالی
هزینه های انتقالی به دوره های آتی که به مخارج عمومي توزيع كننده ثروت نیز معروف است یکی از روش های انتقال دارایی مالی است. در این روش یا هزینه ها از یک واحد به واحد دیگر منتقل می شود و یا از یک زمان به زمان دیگر. در واقع این هزینه ها بابت خرید کالاها، دریافت خدمات و یا پرداخت حقوق و دستمزد نیست. بلکه دارایی های مالی به منتقل می شود. این هزینه ها به طور کلی به سه دسته اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از:
- هزينه های انتقالی اجتماعی
- هزينه های انتقالی اقتصادی
- هزينههای انتقالی مالی
هزینه های انتقالی
هزینه های تاسیس
تاسیس شرکت، معمولا مستلزم صرف وقت ،تلاش و هزینه به میزان قابل ملاحظه است.لازم است حق مشاوره به کسانی که شالوده فکری شرکت را فراهم می آورند پرداخت شود.همچنین هزینه های حقوقی برای تهیه اساسنامه و شرکت نامه،حق الزحمه حسابداری و هزینه های ثبت شرکت باید پرداخت شود.
همچنین جلسات سهامداران و هیات مدیره ممکن است مخارجی در پی داشته باشد.همه این مخارج و هزینه ها به چشمداشت منافع آینده به عمل می آید.بنابراین بهتر است که هزینه های تاسیس یک واحدتجاری منطقاً باید دارایی محسوب شود و نه هزینه.
از سوی دیگر زیان هایی که شاید در سال های اولیه رخ می دهد ، نباید به عنوان هزینه تاسیس قلمداد شود.
هزینه های انتشار سهام
غالباً اتفاق می افتد که واحدهای تجاری بزرگ با انتشار مقدار زیادی سهام، مخارج قابل ملاحظه ای به عمل می آورند.این مخارج شامل حق ثبت ، کمیسیون فروش، مخارج حقوقی و مخارج چاپ اوراق سهام می گردد.
این موارد از هزینه های تاسیس متمایز هستند و به همین دلیل با عنوان هزینه های انتشار سهام مشخص می گردند.دو روش حسابداری برای هزینه های انتشار سهام وجود دارد:
الف-هزینه های انتشار سهام از قیمت فروش کسر می شود،زیرا به عقیده طرفداران این روش هزینه های مذکور مخارجی است که فقط یک بار اتفاق می افتد و نمیتوان آن ها را با درآمد دوره های آتی ربط داد،و قیمت فروش سهام پس از کسر هزینه های انتشار آن،قیمت واقعی سهام منتشر شده است.
ب-هزینه های انتشار سهام به عنوان مخارج انتقالی به دوره های آتی ثبت و سپس با رعایت محافظه کاری و برمبنای اصل تطابق هزینه ها با درآمد طی مدتی مناسب مستهلک می شوند.
مخارج بهسازی اموال مورد اجاره بلندمدت
موارد زیادی پیش می آید که واحدتجاری تمام یا برخی از اموال و تجهیزات مورد استفاده خود را ، به جای آن که خریداری کند،از مالک یا مالکان آن ها اجاره می گیرد.
قراردادهای اجاره بر اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ دو نوع هستند:عملیاتی و سرمایه ای
در قراردادهای اجاره عملیاتی ،منافع و مخاطرات ناشی از مالکیت اموال به مستاجر انتقال نمی یابد و او متعهد است که مورد اجاره را در انقضای مدت اجاره به مالک مسترد نماید.
در صورتی که مستاجر طی مدت اجاره مخارجی برای ایجاد تعدیلات و بهسازی مورد اجاره به قصد انتفاع بیشتر به عمل آورد، این مخارج،با توجه به این که مورد اجاره سرانجام به مالک مسترد خواهد شد،نوعی دارایی نامشهود برای مستاجر ایجاد می کند که باید با عنوان مناسبی همچون مخارج بهسازی اموال استیجاری به صورت دارایی ثبت و طی مدت اجاره یا عمر مفید بهسازی انجام شده هر کدام کوتاه تر است،مستهلک نماید.
مخارج تحقیق و توسعه
فعالیت های تحقیق و توسعه در صورتی که به منظور ایجاد فرآورده های جدید،بهبود فرآورده های قدیم،یا کاستن هزینه عملیات انجام گیرد،به چشمداشت انتفاع دوره های آتی به عمل می آید و نه دوره جاری.
طبق مفهوم تطابق درآمد و هزینه ، مخارج تحقیق و توسعه باید به عنوان دارایی اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ ثبت و طی مدت انتفاع مستهلک شود
مخارج واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهره برداری
مخارجی که واحدهای تجاری قبل از بهره برداری به عمل می آورند،مخارج قبل از بهره برداری یا مخارج آغاز کار نامیده می شوند.
واحد تجاری هنگامی در مرحله قبل از بهره برداری شناخته می شود که تقریباً همه کوشش های آن در فعالیت های تاسیس بکار می رود و عملیات اصلی برنامه ریزی شده آن آغاز نشده،یا اگر شده است هنوز درآمد قابل ملاحظه ای تحقق نیافته باشد.
دیدگاه شما