انتظارات غیر واقعی از معامله گران


بورس در خدمت اقتصاد یا اقتصاد در خدمت بورس؟

برای بحث کردن درباره‌ بایدها و نبایدهای سیاست‌گذاری در بازارهای مالی کشور، قبل از هرچیز باید دید روشنی نسبت به رابطه‌ میان بخش واقعی اقتصاد و بخش بازارهای مالی آن داشت. در واقع سیاست‌گذار باید پیش از هرچیز، چارچوب روشنی در ذهن داشته باشد که از نظر او آیا الف) بازارهای مالی، صرفا منعکس‌کننده اطلاعات موجود درباره‌ حال و آینده بخش واقعی اقتصاد هستند و بنابراین صرفا دماسنج اقتصاد به‌شمار می‌روند یا اینکه ب) بازارهای مالی و تغییرات و تلاطم‌های آنها نقش بسزایی در روند اقتصادی کشور دارند و می‌توانند متغیرهای خرد و کلان اقتصادی را دستخوش تغییرات اساسی کنند.

روشن است که تفاوت دو نگرش بالا، مستقیما دو شیوه متفاوت سیاست‌گذاری را رقم خواهد زد. به‌عنوان مثال سیاست‌گذاری که به نگرش «بازار به مثابه دماسنج» معتقد است، اگر مشاهده کند که بدون تغییر مشخص در نرخ طلای جهانی، قیمت طلا در بازار آتی داخلی افزایشی است، نتیجه خواهد گرفت که احتمالا بازار انتظار ادامه وضعیت تورمی و افزایش نرخ دلار در برابر ریال را دارد که انعکاس آن در قیمت‌های بالاتر طلای داخلی مشاهده خواهد شد، بنابراین معامله‌گران بازار آتی در حال شرط‌بندی روی قیمت‌های بالاتر طلا در آینده هستند. در چنین صورتی، سیاست‌گذار ممکن است متوجه شود که سیاست‌های پولی و مالی اتخاذ شده در راستای کنترل تورم اشتباه است و شاید از این وضعیت بازار، بازخوردی برای اصلاح این سیاست‌ها بگیرد. در این نگاه، بازارهای مالی حلقه بازخوردی هستند که سیاست‌گذار را از برآورد سرمایه‌گذاران از نتیجه‌بخش بودن سیاست‌ها آگاه می‌کنند. این حلقه بازخورد فقط مختص سیاست‌گذاران هم نیست. شواهدی موجود است که مدیران بنگاه‌ها هم از نوع واکنش بازار سهام به اخبار پروژه‌های شرکت، در مورد شانس موفقیت و بهره‌وری این پروژه‌ها سیگنال دریافت می‌کنند، یا هیات‌مدیره بنگاه‌ها، در بررسی عملکرد و تعیین پاداش مدیران، از اطلاعات موجود در قیمت‌گذاری بازارها استفاده می‌کنند. در نقطه مقابل، سیاست‌گذاری که معتقد است اثرات سرریز شدن تلاطم‌ بازارهای مالی در متغیرهای اقتصادی بسیار بالا است، احتمالا از افزایش قیمت‌ها در بازار آتی نتیجه خواهد گرفت که سفته‌بازی معامله‌گران است که موجب بالا رفتن قیمت‌ها شده و اثرات این بالارفتن به زودی باعث ایجاد تورم در سایر بخش‌ها خواهد شد و لاجرم نتیجه خواهد گرفت که بهترین راهکار حل وضعیت، تعطیلی معاملات بازار آتی است. به‌عنوان چند مثال دیگر، ممنوع کردن درج قیمت در سایت‌های خرید و فروش خودرو و مسکن و محدود کردن نوسانات منفی بازار سهام همه از این نوع نگاه به بازارهای مالی نشات می‌گیرند. واقعیت امر، احتمالا چیزی در میانه این دو نگرش حدی است: بازارها اغلب به گونه‌ای کارآ، صرفا منعکس‌کننده قضاوت موجود درباره حال و آینده اقتصاد هستند و از این جهت حاوی اطلاعات و سیگنال‌های ذی‌قیمتی به سیاست‌گذاران و سرمایه‌گذاران و مدیران هستند، اما در عین حال گاه خصیصه‌های غریزی سرمایه‌گذاران- که گاه در ادبیات مربوطه خوی حیوانی انسان، یا Animal Spirits نامیده شده است- باعث می‌شود بازارها دچار هیجانات و تندروی‌ها و خوش‌بینی و بدبینی مفرط شوند که چنین هیجاناتی، ممکن است اثرات سرریزی در اقتصاد واقعی داشته باشد. این موضع میانه، از سوی برخی پژوهشگران، بازارهای به شکل ناکارآمدی کارآ - Inefficiently efficient - نام گرفته است: بازارها کارآ هستند، اما در عین حال ناکارآیی‌هایی هم در سطح کارکردی آنها مشاهده می‌شود. در واقع، به شکلی پارادوکسیکال، وجود چنین ناکارآیی‌هایی لازمه وجود بازار کارآ هم هست، چراکه اگر تمام قیمت‌ها در بازار انعکاس دقیق قیمت‌های واقعی باشند، دیگر متخصصان و فعالان بازار، انگیزه‌ای برای کسب اطلاعات بیشتر و بهره‌گرفتن از انحرافات قیمت‌ها از قیمت‌های واقعی نخواهند داشت.

بنابراین لاجرم قیمت‌ها منعکس‌کننده همه اطلاعات واقعی نیستند. به این ترتیب قیمت‌ها همواره باید اندکی از قیمت واقعی خود فاصله داشته باشند، اما در عین حال مکانیزم تصحیح و نزدیک‌تر شدن به قیمت واقعی مرتب در جریان خواهد بود. نتیجه بحث آنکه، احتمالا سیاست‌گذاری که این نگاه میانه را در ذهن داشته باشد، در اغلب موارد کار تصحیح قیمت‌ها و بالا و پایین شدن بازار را به خود مکانیزم بازار وا خواهد نهاد و صرفا در مواردی که بیم آن می‌رود که حلقه‌های تخریب‌کننده‌ای مثل مارپیچ خشک شدن نقدینگی- Liquidity Spiral- شکل بگیرند، خود را موظف به دخالت و جلوگیری از شکست بازار می‌داند.

پژوهشگرانی که بعدها تاریخ صعود و فرود شگفت‌انگیز بورس ایران در سال ۱۳۹۹ را خواهند نوشت، احتمالا به نبود چارچوب فکری مشخص در نوع نگرش به بازارهای مالی در ذهن سیاست‌گذاران و سیاستمداران اشاره کنند. مهم‌ترین نمود این خلأ، پیش‌زمینه فکری، مخلوط کردن مداوم بخش واقعی و بخش مالی اقتصاد در اظهارنظرها بود، تا جایی که برخی منتفعان بورس از یکسو و مسوولان نهادهای مختلف بورسی از سوی دیگر، به این فرضیه نه چندان درست دامن زدند که شکوفایی بازار سهام حتما به شکوفایی اقتصاد کشور منتهی خواهد شد و از آن بدتر اینکه، علنا از تریبون‌های رسمی گفته می‌شد که در تمام تصمیمات اقتصاد کلان، وضعیت بورس کشور باید لحاظ شود.

فرضیه شکوفایی اقتصاد کشور از طریق شکوفایی بازار سهام، ظاهرا ابتدا از سوی برخی فعالان در بورس مطرح شد و بعد سیاستمداران– بدون کسب مشاوره جدی از سوی متخصصان امر- به شکل چشم بسته این فرضیه را پذیرفتند و با شدت بر طبل «حمایت از بازار سرمایه» کوبیدند. در واقعیت امر، پژوهشگرانی همچون ژوزف استیگلیتز تاکید کرده‌اند که رابطه مستقیم و معناداری بین شکوفایی بازار سهام و توسعه اقتصادی کشورها وجود ندارد. بازار بدهی (اعم از بانکی و اوراق) همچنان بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین منبع تامین مالی در دنیاست و قاعدتا اگر هدف سیاستمداران رفع مشکلات تامین مالی بخش‌خصوصی بوده است، قاعدتا باید عمده توجه و انرژی و تریبون خود را متوجه بازار بدهی و نه بازار سهام می‌کردند. به احتمال قریب به یقین، ماجرای ورود سیاستمداران به حمایت از بازار سهام، بیشتر تلاش برای بهره‌برداری سیاسی از توجه ناگهانی مردم به بازار سهام بود تا درک عمیق مسائل اقتصاد کشور و حل آنها.

اما اولویت دادن به منفعت بورس در تصمیم‌گیری‌های اقتصاد کلان، اشتباه به مراتب بزرگ‌تر و خطرناک‌تری بود. مسوولان نهادهای بورسی به شدت برای بالا نرفتن (یا پایین آوردن) نرخ بهره کشور رایزنی کردند و ظاهرا در اواخر سال هم مسوولان بانک‌مرکزی ایران تلویحا تایید کردند که در بالاتر نرفتن نرخ بهره کشور، به‌دلیل عواقب منفی برای شاخص بورس، ملاحظاتی داشته‌اند. از این بدتر نمی‌شود که نهادی که در ابتدای سال یک هدف‌گیری مشخص- تورم ۲۲ درصدی- برای خود تعیین کرده بوده، ناگهان در میانه سال به‌خاطر منافع سهامداران شرکت‌ها، اقدامی به کلی خلاف هدف‌گذاری خود انجام دهد. معنای چنین تصمیم‌گیری انتظارات غیر واقعی از معامله گران آن است که بانک‌محترم مرکزی، در هدف‌گذاری خود خیلی هم جدی نبوده است (چراکه عملا آن هدف را به نفع مسائل دیگر فراموش کرده است، به این معنا که هدف انتخاب‌شده واقعا هدف اصلی نبوده و مسائل دیگری اولویت داشته‌اند). این بی‌اعتنایی به هدف‌گذاری از جانب نهاد بانک‌مرکزی ایران بیشتر ابهام‌زاست، چراکه عالی‌ترین مقامات بانک‌مرکزی ایران در گفتارها و نوشتارهایشان بیشترین تاکید را بر نقش «انتظارات» در شکل‌گیری وضعیت اقتصاد کلان داشته‌اند و وقتی نشان می‌دهند که در اعلام اهداف و دنبال کردن استراتژی‌ها آن قدرها هم جدی نیستند، بیش از همه موقعیت خود را در کمک به شکل‌دهی انتظارات جامعه تضعیف کرده‌اند.

نتیجه بحث آنکه، امید است در سال ۱۴۰۰، در درجه اول سیاستمداران به کلی خود را از وضعیت بازار سهام جدا کنند. بازار سهام به هرحال بالا و پایین خواهد رفت و دخالت سیاستمداران به جز ایجاد موقعیت‌های وخیم و دامن زدن به انتظارات غیرواقعی، کمک دیگری به بازار نخواهد کرد. امید دوم آنکه، سیاست‌گذاری اقتصاد کلان کشور، کاملا، حتما و واقعا بی‌ارتباط به صعود و افول شاخص بورس تهران و بر مبنای معیارهای سیاست‌گذاری کلان و توجه به ابرچالش‌های فراروی اقتصاد ایران طراحی و اجرا شود. پایبندی به همین دو اصل، احتمالا خود به خود بخشی از تلاطم‌های غیرضروری بورس را هم کاهش خواهد داد.

ترید روکس

موفقییت یا شکست شما در مارکت از طرز فکر شما نشأت میگیرد. اکثر معامله گران آشنایی با جنبه ی روانی معامله کردن دارند و میدانند که چقدر مهم هست اما برای فراگیری این جنبه ها سستی میکنند و گاه آنرا پشت

معامله موفق از طرز فکر بهره میگیرد

موفقییت یا شکست شما در مارکت از طرز فکر شما نشأت میگیرد. اکثر معامله گران آشنایی با جنبه ی روانی معامله کردن دارند و میدانند که چقدر مهم هست اما برای فراگیری این جنبه ها سستی میکنند و گاه آنرا پشت گوش می اندازند و یا به کل آن را رد میکنند که هر دو اشتباه بسیار بسیار بزرگی هستند.

اگر با طرز فکر نادرست معامله کنید فرقی نخواهد داشت که چه مقدار پول دارید و یا اینکه در استراتژی خود استاد هستید. شما در نهایت خود را برای شکست آماده میکنید. هیچ استراتژی ای و هیچ حجم پولی نمیتواند برای شما پول بسازد اگر که به طرز صحیح راجب معامله گری فکر نکنید.

اجازه دهید بیشتر در مورد اهمییت جنبه های مختلف روان شناسی معامله گری صحبت کنیم زیرا این بحث شما را آماده خواهد کرد برای بهتر متوجه شدن طرز فکر معامله گری.

راز موفقیت در زندگی و کار چیست و چطور به آن برسیم در سبکتو همراه پادکست

ریسک کردن در ذهن شما تاثیر میگذارد

چه بخواهید یا نه ریسک کردن در ذهن شما تاثیر میگذارد. یکی از مهمترین فاکتورها در بدست آوردن و تکمیل طرز فکرصحیح معامله گری این است که بادقت میزان رسیکی که در هر معامله متحمل میشوید انتظارات غیر واقعی از معامله گران را مدیریت کنید. ریسک کردن بیش از حد تحملتان از همان شروع معامله ذهن شما را آلوده میکند و این آلودگی به دیگر جنبه های معامله گری نیز سرایت خواهد کرد. و این شما را بیش از حد احساساتی میکند و حواس و اعصاب شما را پیوسته بیش از حد درگیر معامله میکند.

اگر شما خود را بیش از حد درگیر معامله و تحلیل کنید، بیش از اندازه درگیر احساسات شوید احتمال اینکه بتوانید معامله ی موفقی را تجربه کنید کم میشود . علت اینکه شما بیش از حد توجه و حساسیت به خرج میدهید، این است که شما ریسک زیادی را متحمل شده اید. همبستگی زیادی وجود دارد بین اینکه چقدر ریسک میکنید و چقدر احساساتی میشوید. و حتما میدانید که احساساتی شدن چطور موجب از دست رفتن سرمایه تان میشود.

راه حل این است که معاملات خود را با حجم کم شروع کنید و میزانی که برای ریسک کردن راحت هستید را پیدا کنید . در این معالات شما دچار غلبه احساسات نمیشوید. با حجم خیلی کم شروع کنید که نخواهید مرتبا به شکست و از دست رفتن سرمایه تان فکرکنید. در غیر اینصورت شما به چارت ها مثل چسب میچسبید و احتمالا خواب شبتان را از دست میدهید. اگر به این حالت دچار شدید بدانید که راه را اشتباه آمده اید و باید به نقطه اول بازگردید و میزان ریسکتان را کاهش دهید.

واضح است که ریسک پذیری هر فرد بسته به شرایط مالی، مهارت و تجربه و … با فرد دیگر متفاوت است. شاید کمی زمان ببرد که sweet spot (فراچارت: حد راحتی) خود را بیابید.

سطح انتظارات و توقع خود از بازار را معقول کنید

معامله گران مبتدی معمولا با توقعات نادرست و غیر واقعی وارد مارکت میشوند. توقع نادرست راجب به مدت زمانیکه طول میکشد تا معامه گری را درست یاد بگیرند، چقدر زمان میبرد تا مستمرا سود کنند یا حتی تا چه اندازه قرار هسن که معامله موفق داشته باشند.

زمانیکه شما با ذهنی مملو از انتظارات غیرواقعی شروع میکنید در واقع خود را برای صدمات روحی آماده کرده اید.

بعضی از مبتدیان بدنبال این هستند که همه ی معاملاتشان را یه معامله موفق بدل کنند در صورتیکه باید خاطرنشان کنم که بهترین و کارا ترین استراتژی های معامله گری تضمین کننده 60% معاملات موفق هستند (حتی کمتر ، تازه در صورت اجرای صحیح استراتژی).

این به این معنی است که شما در 40% بقییه معاملاتتان شکست راتجربه خواهید کرد و شما ازاول نمیدانید که کدام معامله منتج به شکست خواهد شد یا پیروزی.

با آماری که راجب درصد تعداد معاملات درست دادم، جای تعجب نیست که برخی معامله گران آماتور صبر و نظم و تقید خو درا نسبت به استراتژی از دست بدهند و مبتلا به over-trading (فراچارت: معاملات بیش ازحد عموما بعلت عجله و توقع نادرست از مارکت) شوند و مسیری را شروع میکنند که در نهایت منجر به از دست رفتن حسابشان میشود.

شما میبایست تمام جنبه های احساسی خود را برای معامله کنار بگذارید . همراه با مدیریت ریسک که پیش تر صحبت کردیم، در کنار انتظارات درست از بازار شما میتوانید به کنترل کردن احساسات خود کمک کنید.

سادگی استراتژی خیلی مهم است

بشریت تمایل به موضوعات پیچیده دارد تا جاییکه موضوعاتی را که نیاز به برخورد ساده دارند را خواسته یا ناخواسته پیچیده میکند. زمانیکه شما دارای یک استراتژی بسیار پیچیده و بهم ریخته هستید احتمالا این اولین موردی است که شما را برای داشتن طرز فک رغلط سوق میدهد . در این مواقع حیاتی است که شما در استراتژی خود تجدید نظرکنید و ذهن خود را پاک و خلوت کنید و از استراتژی های ساده (فراچرات: نایل فولر از معامله گران سبک پرایس اکشن است و مقصود او از استراتژی ساده، پرایس اکشن می باشد) استفاده کنید.

بهترین و موثرترین راه برای تحلیل چارت، تشخیص صحیح روند و محدوده های احتمالی حمایت و مقاومت است. البته این سخت ترین بخش معامله نیست. سخت ترین بخش های یک معامله شامل مدیریت سرمایه و ریسک، روانشناسی معامله، نحوه برخورد با سود و مدیریت معامله است، که اگر شما دارای یک چارچوب ذهنی شلوغ باشید قطعا محصول یک استراتژی شلوغ و پیچیده خواهد بود و این مراحل سخت، بیش از پیش سخت خواهند شد.

در نهایت اگر شما میزان ریسکی که با آن راحت هستید را بیابید و بدون داشتن توقعات نادرست و با استراتژی ساده ولی مفید وارد مارکت شوید گام اساسی را برای داشتن و حفظ طرز فکر درست برداشته اید.

تسلط بر تله های ذهنی معامله گری

تله های ذهنی معامله گری

اینترنت موجب تسهیل معامله گری شده و در نتیجه این کار محبوبیت زیادی را بین مردم به دست آورده است. بیشتر معامله گران بازار، تازه کار یا غیر حرفه ای هستند که به منظور کسب سریع ثروت جذب این بازار شده اند.

انتظارات غلط
بسیاری از معامله گران تازه کار فکر می کنند که پول درآوردن کار بسیار راحتی است، به ویژه وقتی که با حساب های مجازی کارگزاری ها معامله می کنند.

حالا اگر در این معاملات مجازی به صورت اتفاقی سود قابل توجهی کسب کنند، نتیجه می گیرند که معامله گری کار بسیار راحتی بوده و با آن می توانند با تلاش خیلی کمی سود بالایی کسب کنند. این کسب سود باعث می شود که معامله گر بی تجربه نتیجه بگیرد که معامله گری در بازار بهترین راه برای موفقیت و کسب ثروت است.

متاسفانه وقتی که این معامله گران بی تجربه یک حساب معاملاتی واقعی باز کرده و با پول واقعی خود شروع به معامله می کنند، شرایط پیچیده تر می شود. بازار واقعی که حالا دیگر به هیچ وقت شبیه معاملات مجازی نیست و کاملا بی رحم هم می باشد.

معامله گری واقعی/معامله گری مجازی
وقتی که معامله گران تازه کار وارد معاملات واقعی می شوند، قدم در سخت ترین مرحله معامله گری، یعنی روانشناسی معامله گری، می گذارند.

به عبارت دیگر در حالی که در معاملات مجازی هیچ ریسک قابل درکی وجود ندارد، در معاملات واقعی وقتی که پول واقعی شما وارد معادله می شود، تمام تمرکز خود را بر معامله و روند قیمت از دست خواهید داد. معمولا در معاملات مجازی در صورت ضرر، شما هیچ حس ناخوشایند قابل توجهی نخواهید داشت. این یعنی در معاملات مجازی تمام تمرکز شما بر قیمت و الگوها بوده و همیشه منتظر جهت درست قیمت خواهید ماند. چون با معاملات مجازی چیز خاصی را از دست نمی دهید، بنابراین احساسات شما هیچ تداخلی در معاملات ایجاد نخواهد کرد. متاسفانه وقتی که بخواهید با پول واقعی خود معامله کنید، سود و ضرر شما تاثیر زیادی بر رفتار شما خواهد داشت، در نتیجه عملکرد شما روال طبیعی و علمی خود را از دست خواهد داد.

پیش‌بینی قیمت دلار امروز 20 آذر 99

روز چهارشنبه، اسکناس آمریکایی ۳۷۰ تومان رشد را به ثبت رساند و روی عدد ۲۶ هزار و ۳۵۰ تومان قرار گرفت. در بازار متشکل هم دیروز قیمت دلار ۲۵,۷۲۴ تومان ثبت شد. اما امروز برای قیمت دلار چه پیش‌بینی‌هایی می‌شود؟ برخی معامله گران امیدوارند، دلار در این مقطع از سال به دلیل رشد تقاضای فصلی

روز چهارشنبه، اسکناس آمریکایی ۳۷۰ تومان رشد را به ثبت رساند و روی عدد ۲۶ هزار و ۳۵۰ تومان قرار گرفت. در بازار متشکل هم دیروز قیمت دلار ۲۵,۷۲۴ تومان ثبت شد. اما امروز برای قیمت دلار چه پیش‌بینی‌هایی می‌شود؟

برخی معامله گران امیدوارند، دلار در این مقطع از سال به دلیل رشد تقاضای فصلی بتواند یک بار دیگر به سمت مرز 30 هزار تومانی حرکت کند. به طور سنتی از آذرماه به تدریج تقاضای شرکت‌های تجاری برای تسویه‌های دلاری پایان سال میلادی افزایش پیدا می‌کند و این مساله قیمت اسکناس آمریکایی را تحریک می‌کند.

در کنار این، تعدادی از واردکنندگان ترجیح می‌دهند از آذرماه، ثبت سفارش های کالاهای خود را انجام دهند و پیش از آغاز سال جدید شمسی تحویل بگیرند. به این ترتیب، می‌توان گفت تقاضاهای فصلی وجود دارند که از روند افزایشی قیمتی دلار حمایت می‌کنند. با این حال، نباید از خاطر برد که این قاعده همیشه برقرار نبوده است و همیشه دلار در آذرماه روند صعودی را طی نکرده است. به عنوان مثال، در سال 97، روند دلار در آذرماه به شدت منفی بود.

بیشتر بخوانید
ارز ۴۲۰۰ تومانی ضربه بزرگی به اقتصاد زد / فرار مغزها شدت گرفته است

تحلیلگران اعتقاد دارند درسال 97، به دلیل نوسانات شدید، شرکت ها زودتر اقدام به تهیه ارز مورد نیازخود کردند انتظارات غیر واقعی از معامله گران و ممکن است همین اتفاق در سال 99 هم رخ داده باشد. این گروه اعتقاد دارند، فشار تقاضای واقعی در بازار وجود ندارد و معامله‌گران تنها می خواهند پیش از ورود بایدن به کاخ سفید با بالاترین قیمت ممکن ارز و سکه خود را به فروش برسانند. با این حال، از آن جایی که تقاضای احتیاطی در بازار وجود ندارد، دشوار است که هدف این گروه محقق نشود.

در حالی که عده‌ای از معامله‌گران تغییر جهت انتظارات به‌دلیل طرح مجلس را عامل افزایش قیمت دلار می‌دانستند، گروهی دیگر اعتقاد دارند، بازار تحت تاثیر اتفاقات سیاسی قرار ندارد و بیشتر در حال تنظیم خود بر اساس واقعیت‌های اقتصادی است. از نگاه این گروه، با انتخاب جو بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، بازار به شکل هیجانی از خریدار خالی شد و قیمت به سرعت راه افزایشی رفته را بازگشت.

بیشتر بخوانید
یک هزار میلیارد تومان برای خرید واکسن کرونا اختصاص یافت

با این حال، واقعیت این است که در وضعیت بنیادی عرضه و تقاضای بازار با انتخاب بایدن اتفاق خاصی نیفتاده است و تا زمانی که تحریم‌ها برداشته نشوند، نمی‌توان انتظار داشت قیمت دلار در یک جهت نزولی حرکت کند. از نظر این دسته از معامله‌گران، بازار تا زمانی که اطمینان بیشتری نسبت به رفع تحریم‌ها پیدا نکند، دشوار است که کف‌های قیمتی جدیدی را به ثبت برساند.

با این حال، این گروه باور دارند که دشوار است قیمت دلار به سادگی به نرخ‌های بالای ۲۷ هزار و ۵۰۰ تومان برسد. از نگاه این گروه، تقاضای سفته‌بازی تا آمدن بایدن به کاخ سفید تا حدی باز هم احتیاط خواهد کرد. اگر جریان وقایع به سمتی پیش رود که احتمال رفع تحریم‌ها افزایش پیدا کند، قیمت دلار راه کاهشی را در پیش خواهد گرفت و در غیر این صورت، جریان افزایشی دست بالا را در معاملات حفظ خواهد کرد.

دستور العمل بازار پایه نیاز به اصلاح کلی دارد

روزنامه جهان اقتصاد

مرتضی ابراهیمی بازار پایه فرابورس با هدف تسهیل ورود شرکت‌های سهامی عام به بازار سرمایه و سهولت در انجام معاملات آنها، فعالیت خود را از نیمه خردادماه سال ۹۰ آغاز کرد، از همان ابتدا شروع این بازار ابهاماتی وجود داشت که نمونه بارز آن کمبود شاففیت در این بازار بود. از همان ابتدا این قانون مخالفانی داشت. در ادامه این ماجرا چند ماهی است مقرر شده که قوانین بازار پایه فرابورس اصلاح شود. بر اساس این قوانین قرار بود سفارش‌های خرید و فروش از روی تابلو برداشته و معامله گران این بازار در هنگام سفارش‌گذاری از وضعیت سفارش‌های دیگر اطلاعی نداشته باشند، هدف از قوانین جدید بازار پایه این است که سهامداران انتظارات خود را بر اساس تحلیل های بنیادی خود بررسی کنند تا انجام معاملات تهی از سفته بازی و دست کاری قیمتی شود. اما این قانون مخالفان زیادی دارد زیرا که حذف سفارش‌های خرید و فروش از روی تابلوی بورس به اصل شفافیت لطمه می‌زند. جهت بررسی این موضوع سرمایه گذاران، تحلیل گران و نهاد های مالی هفته گذشته در کانون نهاد های سرمایه گذاری جمع شدند تا این قانون را بررسی و نظرات خود را ارائه دهند، این جلسه با مخالفت قطعی شرکت کنندگان به پایان رسید و این افراد خواستار اصلاح این دستور العمل شدند. اما کار به این جلسه ختم نشد، زیرا مدیرعامل فرابورس در خواست کرده بود تا تا روز شنبه ۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۸ در یک سامانه نظرات تحلیل گران برای اصلاح این دستور العمل جمع آوری شود تا سازمان بورس در مورد اصلاح دستورالعمل بازار پایه تصمیم گیری کند. در حال حاضر سهام ۱۸۲ شرکت در بازار پایه فرابورس معامله می شود. در عین حال، برخی از سرمایه گذاران به شاعبه ربوی بودن قوانین جدید بازار پایه اعتقاد داشتند، که کمیته فقهی سازمان بورس جهت برسی آن جلسه ای تشکیل داد و بحث ربوی بودن قوانین بازار پایه توسط کمیته فقهی سازمان بورس رد شد. لازم به ذکر است که کانون نهادی های سرمایه گذاری نظارات کارشاسان مالی را جمع آوری کرده و به سازمان بورس ارجاع داده است و سازمان این نظرات را به انتظارات غیر واقعی از معامله گران انتظارات غیر واقعی از معامله گران شورای عالی بورس ارسال خواهد کرد تا با حضور وزیر اقتصاد در مورد این قانون تصمیم گیری نهایی صورت گیرد. قرار بود که آخر این هفته شورای عالی بورس برای بررسی این قانون جلسه ای تشکیل و تصمیم نهایی را اتخاذ کنند اما تا کنون این جلسه تشکیل نشده است. با این حال، دستوالعمل جدید بازار پایه موافقان و مخالفانی دارد. جهت بررسی این مسئله با سه کارشناس بازار سرمایه گفتگو کرده ایم تا نظرات کارشناسی خود را درباره قانون جدید بازار پایه ارائه دهند، که عبارتند از محیه الدین رسولی، مدیر سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذاری نوید اعتماد، حسین زمانی درمزاری، کارشناس بازار سرمایه و مازیار فتحی، کارشناس بازار سرمایه. مشروح این گفتگو را در زیر می خوانید ** خبرنگار: نظرات شما در مورد بازار پایه چیست و مزیت ها و مزایای آن را بفرمایید زمانی: جلسه کانون نهادی سرمایه گذاری با کارگزاران، معاملعه گران بازار سهام و نهاد های مالی برگزار شد که بنده نیز در این جلسه حضور داشتم. در این جلسه تمام ارکان بازار از جمله کارگزاری ها، نهاد های مالی، معامله گران و . حضور داشتند و بدون استثنا همه مخالف پیاده سازی دستور العمل جدید بازار پایه بودند. این افراد موافق اصلاح قانون بازار پایه بودند در عین حال عقیده داشتند نباید این قانون به سرعت اجراء شود. در این جلسه پیش نهاد شد اولا قانون جدید در زمان یک ساله اجرا شود و ثانیا از بازار قرمز شروع کنند و آن را تست بگیرند و اگر جواب داد وارد مرحله انتظارات غیر واقعی از معامله گران بعدی بازار ها شوند. حدود ۳۰ درصد نماد ها در بازار پایه است که با ارسال خبر اصلاح قانون بازار پایه شاهد بودیم که حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان از ارزش بازار پایه کاسته شد. که این موضوع به ضرر بازار سهام تمام شد، که عامل کوچ سرمایه ها از بازار سرمایه به سمت بازار های رقیب همچون بازار های سکه، ارز و مسکن می شود. برتری بازار سهام نسبت به دیگر بازار های رقیب مبحث نقد شوندگی است و فردی که از بازار سرمایه سهامی را خریداری می کند می تواند یک ساعت بعد آن سهم را بفروشد، این موضوع در حالی است که دستورالعمل جدید بازار پایه هر سهم فقط ماهی یک بار قابل معامله است. سازمان بورس عقیده دارد بازار پایه عامل سفته بازی است و ما برای از بین بردن چنین مشکلی پیشنهاد دادیم سرمایه ها را به سمت بازار اصلی حرکت دهند و با کاهش دادن دامنه نواسان ده درصدی بازار پایه به زیر پنج درصد جذابیت آن را برای سفته بازان کاهش دهند. کانون نهاد های سرمایه گذاری اعلام کرد که نظرات سرمایه گذاران در مورد اصلاح بازار پایه جمع آوری و به سازمان بورس ارائه شود و بعد از جمع بندی نهایی سازمان تا روز شنبه، برنامه های خود را در روز دوشنبه در جلسه شورای عالی بورس مطرح کند. فتحی: وجود سفته باز و نوسان گیر در بازار لازم است، زیرا ضامن نقد شوندگی در تمام بازار ها نوسان گیران و سفته بازان هستند. و همه معامله گران نمی توانند دید یک ساله و یا چند ساله به سهام داشته باشند. بازار سهام، بازاری است که همه نوع افرادی در آن معامله می کند، مانند نوسان گیر و افرادی با دید یک ماهه تا چند ساله به خرید فروش سهام می پردازند. مشکل دیگر این دستور العمل قیمت پایانی است. به عنوان نمونه بازار پایه زرد، سه روز در هفته در دامنه یک ریال معامله می شود و دو روز هفته آپشن داریم، که در آن دو روز از ساعت ۹ تا ۱۱٫۳۰ دقیقه با دامنه با همان دامنه یک ریال معامله می شود و ساعت ۱۱٫۳۰ تا ۱۲٫۳۰ را به عنوان دوره نظارت گذاشته اند که در دامنه نا محدود معامله می شود. یعنی در صبح قیمت سهم ۲۰۰ تومان است که به آن قیمت پایانی می گویند. اما در ساعت نظارت ممکن است خریداری قیمت سهم را در قیمت ۲۸۰ تومان بخرد. چون قیمت مبنا قیمت پایانی است، خریدار سهام ۸۰ تومان زیان می کند. این ضرر ۸۰ تومان در فقه «معاملعه غرری» نامیده می شود. زیرا یک طرف معامله زیان سنگین دیده است. یعنی سازمان با ابهام در بازار به خریداران سهام زیان وارد کرده است. بنده از نظر بعد قانونی این مسئله را پی گیری کردم و نامه ای به شورای نگهبان نوشته ام و از دیوان عدالت اداری شکایت نیز کرده ام تا از بعد قانونی این مصوبه سازمان بورس بررسی شود. از وقتی که شاپور محمدی به ریاست سازمان بورس منصوب شده است، تلاش کرده است تا عدم شفافیت را در بازار فراهم کند و اطلاعات شرکت ها را پنهان کند. هر فردی که بخواهد در بازار پایه معامله کند باید برگه بیانیه ریسک را امضا کند یعنی سرمایه گذار می داند که دست به یک ریسک بزرگ می زند، پس نیازی به قانون جدید سازمان بورس نیست. و با عملی شدن این دستور العمل احتمال می دهد بیش از ده هزار میلیارد تومان از سرمایه های مردم نابود شود. رسولی: در دستور العمل جدید نماد های بازار پایه به سه بخش تقسیم شده اند، شرکت های قرمز که بسیار پر ریسک هستند و شرکت های نارنجی که در حد وسط قرار می گیرند و شرکت های زرد که عملکرد بهتری نسبت به دیگر شرکت های بازار پایه دارند در این دسته جای می گیرند. با این دستو العمل شاهد بهبود شفافیت در این بازار خواهیم بود. **خبرنگار: شفافیت دستور العمل جدید بازار پایه را چگونه می بینید؟ رسولی، شرکت های بازار پایه دارای ریسک بسیار زیاد و شفافیت اطلاعاتی کمتری دارند. با توجه به این که نوسان بازار پایه ده درصد است، عده ای به شکل های گوناگون قیمت این نماد ها را دستکاری می کردند تا ارزش گذاری واقعی نماد مبهم بماند. بنابراین دستورالعمل جدید می تواند مانع سفته بازی و ارزش گذاری غیر واقعی نماد شود. زمانی: یکی از مزیت های بازار سهام شفافیت است اما یکی از دستور العمل های بازار پایه این بوده است که معاملات مخفی می شود و دو طرف خریدار و فروشنده معاملات را نمی دیدند که این موضوع برخلاف شفافیت است . فتحی: متاسفانه سازمان بورس با اجرا این دستورالعمل می خواهد اطلاعات معاملاتی را پنهان کند. در صورتی که هر فرد حق طبیعی دارد که بداند در تابلو چه سهام هایی خرید و فروش می شود تا تصمیم گیری کند. سازمان بورس دلیل پنهان کردن اطلاعات معاملاتی را سفته بازی برخی از معامله گران عنوان می کند. یک سوال مهم این جاست که چرا معامله گران نباید معاملات را ببینند و فقط ناظر بازار باید معاملات را مشاهده کند و این موضوع موجب بستر فساد و رانت برای ناظر بازار فراهم می کند. در این رابطه سازمان با بنده تماس گرفت و گفتند که سازمان را متهم به فساد کرده ام. این در صورتی است که بنده سازمان را متهم به فساد نمی کنم، بلکه بنده می گویم سازمان بستر فساد را فراهم کرده است. از معایب دیگر این دستورالعمل این است که سازمان بازار پایه را قفل می کند. زیرا قیمت سهم در قیمت یک ریال جا به جا می شود. یک ریال برای یک سهم ۱۰۰ تومانی می شود یک دهم درصد. و برای یک سهم هزار تومانی می شود یک هزارم درصد. این درصورتی است که در همه جای دنیا مبنا درصد است. بنابراین در عمل قیمت سهام در بازار پایه تکان نمی خرد. ** خبرنگار: نظر کارشناسان بازار سرمایه این است دستور العمل جدید ربوی است اما سازمان بورس معتقد است که قانون جدید در مغایرت با فقه اسلامی نیست نظر شما چیست؟ زمانی: مبنای اختلاف سازمان بورس و نهاد مالی مبنی بر مشکل فقهی داشتن این دستورالعمل. سازمان بورس اعلام کرده فقط ناظر بازار می تواند ثبت سفارش های خرید و فروش را ملاحضه کند و به نظر برخی از کارشناسان مالی این مسئله قانونی نیست و ممکن است بستر فساد را فراهم شود. فتحی: قانون جدید بازار پایه از چند بعد ایرادات اساسی دارد. که مهم تیرین آن بعد فقهی است، این دستور العمل از نظر برخی مراجع تقلید حرام اعلام شده است، که برخی از آن ها عبارتند از آیت الله مکارم شیرازی، رهبر انقلاب و آیت الله شبیری زنجانی. رسولی: زمانی که سازمان مزنه قیمت را مخفی می کند؛ یعنی می خواهد کشف قیمت به صورت پنهان انجام گیرد به طوری که تابلو از بازار پایه حذف می شود. زیرا در گذشته با دست کاری مزنه خرید و فروش امکان تخلف و سوء استفاده فراهم بود، اما در دستور العمل جدید دیگر امکان دستکاری قیمت به طور کامل از بین می رود. بنده مخالف مخفی شدن معاملات هستم، زیرا در معامله پنهان سهام دارانی که قصد خرید و فروش دارند سرگردان خواهند شد و مشخص نیست که سرمایه گذاران معاملات پنهان را چگونه هزم خواهند کرد و این بخش از دستور العمل دارای ابهام است.

راضیه محمدی- تحلیل‌گر اقتصادی– در گیر و دار حواشی و مسائل مختلفی که این روزها در کشور در جریان است، اقتصاد کشور هر روز بیشتر از دیروز بی جان و فرسوده می شود و این مساله‌ای مهم است که می‌توان گفت از چشم کمتر کسی دور مانده است . نکته مسلم اینست [بیشتر]



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.