اولین قدم برای موفقیت در معاملهگری
«مقوله مدیریت پول» در حکم همان «فیل درون اتاق» است که اغلب معاملهگران از صحبت کردن درباره آن طفره میروند. بله؛ صحبت کردن درباره مدیریت سرمایه و ریسک است برای برخی از معاملهگران خستهکننده، خجالتآور یا حتی به لحاظ احساسی دشوار باشد؛ چراکه آنها میدانند به طریقه درستی این کارها را انجام نمیدهند.
به گزارش حساب پردازان معاصر و به نقل از رهاسرمایه، با اینحال، درست مانند سایر مسائل دیگر در زندگی، صحبت کردن درباره فیل درون اتاق هم اصولاً بهترین کاری است که میتوانید برای بهبود معاملهگری در بازار سهام انجام دهید. این کار به معنای صداقت داشتن با خود و تمرکز بر روی دشوارترین یا خستهکنندهترین کارها در اولین قدم و نیز به میزان ضرورت است. اگر بخواهید چشمتان را به روی این مسائل ببندید، پس از اندک مدتی، تبدیل به مشکلات بزرگی خواهند شد که دیگر هیچ کنترلی روی آنها نخواهید داشت.
من در این مقاله قصد دارم تا به شما در درک برخی از ابعاد مهم مدیریت ریسک و سرمایه در معاملهگری و بازار کمک کنم؛ درواقع، این مقاله به سؤالات بسیاری که توسط معاملهگران از من پرسیده میشود، یعنی مقولاتی همچون حد ضرر سربهسر، جابجا کردن حد ضرر و …پاسخ میدهد.
اولین رازی که میخواهم با شما در میان بگذارم، به رعایت یک قاعده و قانون در ارتباط با میزان ریسک برمیگردد. همانطور که مارتی شوارتز میگوید، قبل از اینکه سرمایهتان را دو یا سه برابر نکردهاید، اندازه موقعیتتان را افزایش ندهید! اکثر افراد بهمحض کسب سود، بدهیشان را زیاد میکنند؛ این کار، اشتباه است و راهی سریع برای صفر کردن حسابتان است.
لابد میپرسید چرا این مورد از نظر من یک راز است. خب؛ ازآنجاییکه اکثر افراد، بعد از سود در یک معامله یا سری معاملاتی، اندازه ریسکشان را افزایش میدهند، شما باید تا حد امکان از انجام آن خودداری کنید. درواقع، انجام کاری خلاف آنچه اغلب تریدر ها آن را انجام میدهند، را میتوان رازی در معاملهگری بهحساب آورد… و وقتی هم که پای مدیریت پول در میان باشد، چندین و چند راز اینچنینی هم وجود دارند.
من یکی از موافقان سرسخت حفظ میزان ریسک و عدمتغییر آن هستم؛ دلیل آنهم، نهتنها صرفاً نحوه عملکرد سایر معاملهگران حرفهای، که بر اساس تجارب فردی خودم در این حرفه است. در اوایل این حرفه، کسی بودم که بعد از هر سود، میزان ریسکم را افزایش میدادم … و سرانجام بعدازاینکه دریافتم این کار، کاملاً اشتباه است، از آن دست کشیدم. بهعلاوه، اولین قدم برای موفقیت در معاملهگری با نظارت و مشاهده رفتار معاملهگرانی که آموزش آنها را بر عهدهدارم نیز بهوضوح و کرات دیدهام که معاملهگران بعد از هر برد، میزان ریسکشان را افزایش میدهند و این، یکی از دلایل مهم ضررشان است.
شما بعد از کسب سود در چند معامله، اعتمادبهنفس بیشتری در خود احساس خواهید کرد؛ این امر کاملاً طبیعی است؛ درواقع، بعد از چندین معامله سود ده، ریسکپذیری انسان افزایش پیدا میکند. با اولین قدم برای موفقیت در معاملهگری این حال، اگر واقعاً میخواهید از معاملهگری در بازار سود به دست آورید، باید بتوانید بر این مسئله کنترل پیداکرده و از آن دست بردارید. درواقع، شما باید بدانید حتی اگر از استراتژی معاملاتی آنهم استفاده میکنید، بازهم تعداد برد و باختتان از توزیع تصادفی برخوردارند.
این یعنی نمیتوانید با قطعیت بگویید که معامله بعدیتان، بعد از یک برد، الزاماً منجر به کسب سود خواهد شد؛ درنتیجه، هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهید میزان ریسکتان را افرایش دهید. اما ما انسانها عاشق قمار کردن هستیم و چشمپوشی از احساسات و اعتمادبهنفس بهدستآمده بعد از یک برد، واقعاً کار سختی است. اما اگر جدا میخواهید به طرز مؤثری پولتان را مدیریت کنید و خرج زندگیتان را از بازار به دست آورید، باید حتماً این کار را انجام دهید.
برداشت سودها
همانطور که در بالا هم گفتیم، حفظ ثبات در میزان ریسکتان یکی از کلیدهای موفقیت در مدیریت پول در بازار سهام است. معاملهگران حرفهای بعد از هر برد، ریسکشان را افزایش نمیدهند. با این کار نمیتوانید بهصورت منطقی و صحیح ریسکتان را مدیریت کنید. تریدر های حرفهای که زندگیشان از راه بازار میگذرد، ماهیانه مقداری پول از حسابهایشان برمیدارند و هرماه مقدار نسبتاً ثابتی را در حساب معاملاتیشان بهعنوان سرمایه کار نگه میدارند. اگر شما هم هرماه مبلغی را از حسابتان برمیدارید، پس بدانید که لزومی ندارد میزان ریسکتان را در طی زمان افزایش دهید.
تنها کاری که باید انجام دهید این است که سطح حسابتان را به حدی که از آن رضایت دارید، برسانید و سپس، هرماه سودی که از آن کسب کردهاید را برای امورتان برداشت کنید؛ درنتیجه، مقدار ریسکی که در هر معامله برمیدارید هم زیاد نخواهد شد زیرا درنهایت، میزان سرمایهتان به یک سطح تعادلی خواهد رسید.
استفاده هوشمندانه از تکنیک حذف ریسک
راز بزرگ در رابطه با حد ضرر در سطح نقطه سربهسر این است که شما نمیتوانید حد ضررتان را تا نقطه سربهسرتان بالا بیاورید مگر اینکه دلیلی کاملاً منطقی ازنظر تحلیل تکنیکال داشته باشید. جابجا کردن نقطه ضررتان به سطح نقطه ورودتان بدون داشتن دلیل موجه اصلاً معنا ندارد. البته شما میتوانید این کار را بهصورت دلبخواه و یا به دلیل داشتن یک قاعده از پیش تعیینشده انجام دهید اما باید به شما بگویم که این روش، راه مؤثری در مدیریت معاملاتتان نخواهد بود. شما چند بار حد ضررتان را تا نقطه سربهسرتان جابجا کردهاید تا ببینید که آیا بازار به روند قبلی خود بازمیگردد و درنهایت داستان به نفع شما تمام میشود؟ شما باید فضایی را برای نفس کشیدن و رشد معاملاتتان فراهم کنید و اگر دلیلی محکمهپسند برای این جابجایی ندارید، این کار را انجام ندهید.
آنچه ممکن است درکش برایتان دشوار باشد این است که جابجا کردن حد ضررتان یا بستن دستی معاملات قبل از هرگونه حرکتی درواقع به معنی محدود ساختن قدرت لبه معاملاتیتان در مسیر ساخت سود برای شماست. درمجموع، باید به شما بگویم اگر دلیلی منطقی برای این جابجایی ندارید، اولین قدم برای موفقیت در معاملهگری پس دارید این کار را صرفاً بر اساس احساساتتان که عمدتاً ترس است، انجام میدهید. شما باید بر ترستان از ضرر کردن و از دست دادن پول غلبه کنید زیرا ضرر کردن هم بخشی از «معاملهگر موفق بودن» است و تا زمانی که نحوه فضا دادن به معامله و عدم دخالتهای مداوم در معامله را یاد نگرفتهاید، نمیتوانید پول دربیاورید.
البته باید در همینجا تأکید کنم که من نمیگویم شما هیچوقت نباید حد ضررتان را تا نقطه سربهسر بالا بیاورید زیرا درهرصورت، در برخی شرایط انجام این کار ضروری است. در ادامه شمارا با برخی از دلایل منطقی جهت انجام این کار آشنا میکنم:
اگر سیگنال مخالفی شرایط بازار را تغییر دهد، شما میتوانید آن را بهعنوان دلیلی منطقی برای این کار تلقی کنید.
اگر بازار به سطح قیمتی کلیدی نزدیک میشود و سپس، نشانههایی از روند معکوس را بروز میدهد، شما میتوانید حد ضررتان را جابجا کنید.
اگر تنها چند روز است که وارد معاملهای شدهاید و هیچ اتفاقی نیفتاده است، شما میتوانید از آن معامله خارجشده یا به سمت نقطه سربهسر حرکت کنید
حریص نباشید!
یکی دیگر از رازهای مدیریت پول این است که شما باید عملاً سود کسب کنید. البته ممکن است این مورد، در نظرتان یک راز نباشد اما من آن را راز تلقی میکنم چراکه اغلب تریدر ها آنقدرها که باید، سودشان را نقد نمیکنند و برخی دیگر هم هیچوقت سودی به دست نمیآورند. چرا شما در انجام این کار مشکلدارید؟ دلیلش ساده است؛ چون ذخیره سود آنهم در معاملهای که به نفع شما بهپیش میرود، کار دشواری است و شما میخواهید تا جایی که میتوانید، از این روند مثبت بهره ببرید.
درسهایی از معاملهگران موفق
با اینکه کسب بیشترین سود ممکن از معامله حق شماست و از اهمیت والایی برخوردار است، اما شما باید زمانی را برای خروج از معامله در نظر بگیرید؛ آیا میخواهید تمامی معاملاتی که در سود هستند را تا انتهای مسیر، باز بگذارید؟ بازار بالا و پایینهای خودش را دارد و در اکثر مواقع هم بدون عقبگرد و اصلاح بخش بزرگی از رشد خود، به مسیرش ادامه نمیدهد. درنتیجه، کاملاً منطقی و طبیعی است که معاملهگری که دید کوتاهمدتی دارد، بهجای اینکه اجازه دهد تا بازار تمام سودش را از وی برباید و وی را به نقطه ورود یا حتی پایینتر از آن برگرداند، در طی زمانهایی با نسبت ۲ به ۱ یا ۳ به ۱ ذخیره سود کند، چراکه در غیر این صورت، شما بهصورت احساسی و از روی عصبانیت تصمیمگیری خواهید کرد و کل سودتان را به باد خواهید داد.
خصوصاً آن دسته از معاملهگرانی که حسابهای کوچکتری دارند، باید از کسب سودهای کوچک با نسبتهای ۱ به ۱ یا ۲ به ۱ خوشحال باشند تا بتوانند در عین افزایش تدریجی سرمایهشان، اعتمادبهنفس و تسلط لازم بر بازار را هم به دست آورند. درواقع، شما باید بر این وسوسه که در هر معامله باید به نهایت سود برسید و سپس از آن خارج شوید را از خودتان دور کنید.
ماندن اصولی در معاملات سود
بازار هر از چند گاهی شمارا با فرصتهای فوقالعادهای سورپرایز میکند؛ این فرصتها بسیار نادر هستند. اما واقعاً وجود دارند؛ بااینوجود، باید حواستان به اشتباهی که اکثر معاملهگران انجام میدهند، باشد: این اشتباه، انتظار برای کسب نهایت سود در هر معامله است. در اغلب مواقع، بازار در هر هفته و ماه، تنها محدوده خاصی را طی میکند. برای دانستن اینکه تا کی باید معاملهمان را باز نگهداریم و چه وقت باید با ذخیره سودهای ۱ به ۱، ۲ به ۱ یا ۳ به ۱ معامله را ببندیم نیازمند تسلط بر قواعد تحلیل تکنیکال هستیم.
اغلب این سؤال را میپرسند و صادقانه باید به شما بگویم که هیچ قاعده مشخص و قطعی برای این تصمیمگیری وجود ندارد اما میتوانم این قول را به شما بدهم که آموزش، مشاهده روند بازار و تکیه به شم و شهودتان در خواندن چارتها از مواردی هستند که به تقویت مهارت شما جهت بستن معاملات کمک شایانی میکنند.
کلام آخر
واضح است که استراتژی معاملاتی از اهمیت والایی برخوردار است اما در عمل و واقعیت، نباید تمام هوش و حواستان را به اینیک مورد از برنامه معاملاتیتان معطوف کنید. نحوه مدیریت ریسک و کل سرمایهتان ، راز واقعی معاملهگری است. اکثر شما میدانید که توجه کافی به نحوه تفکرتان درباره حفظ سرمایه و مدیریت ریسک نمیکنید؛ شما این مسئله را آنقدر که باید و شاید، جدی نمیگیرید زیرا این مورد، بخش حوصله سر بر و خستهکننده بازی است. اما زمان آن رسیده است که بیدار شوید و با واقعیت روبرو شوید. عدم توجه به مدیریت ریسک و حفظ سرمایه شما را به مسیری میرساند که سرتاسر درد و استرس است. مدیریت صحیح ریسک همراه با معاملهگری بر اساس یک استراتژی ساده اما مؤثر و کارا، پایه و اساسی است که باید بر آن مسلط شوید. وقتی بتوانید این دو قطعه مهم از جورچین معاملهگری را بهدرستی در کنار هم قرار دهید، قادر خواهید بود تا بهطور مستمر از بازار سود کسب کنید.
چه کارهایی کنیم که در بورس سود بیشتری کنیم؟؟
فعالیت در بازار سرمایه همچون هر کسبوکاری دیگری نیازمند گذراندن مسیرهایی هموار و پر تلاطم برای کسب سود است.
یاد گرفتن نحوه خرید و فروش سهام و اوراق بهادار شرط لازم برای ورود و به دست آوردن موفقیت در بورس است، ولی بدون شک شرط کافی نیست. یک سهامدار و معاملهگر در بازار سرمایه علاوه بر اینکه باید در کلاسهای آموزش بورس، تحلیل بازار سهام، شرکت و مطالعه و تمرین خود را بیشتر کند، باید آمادگی ذهنی و خود کنترلی هم داشته باشد. چرا که این فرد تحت هر شرایطی در بازار پر ریسک و هیجان بورس باید از سرمایه خویش محافظت کند.
گامهایی که برای موفقیت در بورس باید برداشت
حال آنکه برای کسب پیروزی در بازار سرمایه باید از اصولی پیروی کرد. در ادامه ۱۰ گام پیشنهادی برای موفقیت در بورس را در جدول تدوین شده در این خبر مشاهده میکنید:
هرگز به یک سهم تعصب نشان ندهید |
سهام مناسب را انتخاب کنید |
برای فعالیت در بورس هرگز پول قرض نگیرید |
در کف بخرید و در سقف بفروشید |
با طرح و برنامه ریزی مدون قدم بر دارید |
ترس و طمع را از خود دور کنید |
هدف خود را مشخص کنید |
زمان را مدنظر قرار دهید |
برای سرمایه گذاری طرح بلند مدت داشته باشید |
گول فرصت طلبان بورسی را نخورید؛ هرگز برای دریافت شایعات پول پرداخت نکنید |
در ادامه توضیحات تکمیلی مرتبط با هر کدام از این اصول را میتوانید ببینید و بخوانید:
هرگز به یک سهم تعصب نشان ندهید
یکی از دوستان من سهام را در ۲۴۰۰ دلار خریداری و هنوز آن را نگهداری کرده اولین قدم برای موفقیت در معاملهگری است و الان قیمت آن ۷ دلار است. بله ۲۴۰۰ تا ۷٫ به نظر من او به آن سهم بیش از اندازه تعصب نشان داده و امیدوار است روزی سهم برگردد و به قیمت ۲۴۰۰ دلار برسد. جدا که فاجعه است، وقتی یک تصمیم اشتباه میگیرید آن را قبول کنید و از آن بیرون بیایید و منتظر نمانید.
سهام مناسب را انتخاب کنید
اولین گام پیش از سرمایه گذاری در بازار بورس انتخاب سهامی مناسب است. بررسی دقیق وضعیت سهام شرکتهایی که به واسطه گزارشهای تحلیلی و تبلیغات رسانهای به خرید آنها علاقمند شده اید از اهمیت بسیاری برخوردار است. با انجام این کار و انتخاب سهامی مناسب در واقع قسمت دشوار سرمایه گذاری در بورس را پشت سر گذاشته و میتوانید به کسب سودی سرشار در آینده امیدوار باشید.
پول قرض نگیرید
هرگز با پولی که متعلق به شما نیست سهام نخرید. شما تنها باید با پول خودتان سهام خریداری کنید پولی که در آینده نزدیک مورد نیازتان نیست و تصور نکنید که قسمت عمده آن را در بازار از دست خواهید داد.
در کف بخرید و در سقف بفروشید
به نظر ساده است؟ بله، اما ساده نیست برای اینکه اگر شخص از اکثریت بازار تبعیت کرده باشد، پول زیادی را در بازار از دست نخواهد داد. همیشه رازی را در نظر بگیرید که میتواند موفقیت شما را در بازار سرمایه تضمین کند. هر ۶ ماه یا در هر سال قیمت سهام حدود ۳۰درصد پایین میآید، یعنی زمان خرید است و برعکس اشخاصی هستند که بر اساس اخبار و شایعات قیمت سهام را بالا میبرند که آن، زمان فروش است.
طرح و برنامه داشته باشید
زمانی که قصد دارید پول خود را در بورس سرمایه گذاری نمایید برنامه ریزی و تدوین نحوه فعالیت شما از اهمیت بسیاری برخوردار است. طرحهای دقیق و برنامه ریزی شده در جهت کنترل سرمایه و مدیریت گردش مالی، برای رسیدن شما به اهداف و تحقق خواسته هایتان نقش مهمی را ایفا مینماید.
نکته مهم دیگر اختصاص قسمتی از سرمایه خود به عنوان بودجه پشتیبان است. این امر میتواند امنیت فعالیتهای مالی و اقتصادی شما را در زمان بروز بحرانهای اقتصادی و تاثیر آن بر بازار بورس تامین نماید.
طمع نکنید و ترسو نباشید
ترس و طمع بزرگترین دشمن سرمایهگذاران است و تنها راه گریز از آن داشتن برنامه ورود به معامله است قبل از اینکه عملا وارد شوید. برنامه خرید و فروش شما باید راه حلی برای معاملات اشتباه باشد، چه مقدار سود مد نظر شماست، چه مقدار از سود قابل ذخیره کردن است. اگر شما به برنامه خود تکیه کنید به ترس و طمع فائق خواهید آمد.
اهداف خود را مشخص کنید
البته ارزش پولی که برای خرید سهام در بورس هزینه نموده اید با توجه به شرایط حاکم بر بازار قابل تغییر است، حفظ ثبات و تعیین اهداف مشخص میتواند عامل موفقیت شما در بازار سرمایه گذاری گردد. این امر میتواند زمان کافی را در اختیار شما قرار دهد تا با کسب مهارتهای مورد نیاز، سرمایه گذاریهای بزرگ و موفقی را در بورس انجام داده و از درآمد و سود سرشاری در آینده برخوردار شوید.
کنترل منظم وضعیت بازار و استفاده از آن در جهت شناخت بسترهای مناسب سرمایه گذاری میتواند آیندهای تضمین شده را برای شما به ارمغان بیاورد.
زمان را دریابید
این موضوع در بازار سهام بسیار مهم است، اما کمتر در این مورد صحبت شده است. هر سرمایهگذاری از کارشناس سرمایه سوال میکند چه سهمی را باید بخرد. اما هرگز سوال نمیکند چه زمانی برای خرید سهام مناسب است. اگر وارد سهمی خوب شوید، اما در زمان نادرست، شما ضرر خواهید کرد و اگر وارد سهم بدی شوید، اما در زمان درست، ممکن است به طور تصادفی سود کنید. اگر شما سهم خوبی خریداری کنید بعد از اینکه به اندازه کافی بالا رفت شما برای یک ضرر آماده میشوید.
برای سرمایه گذاری طرح بلند مدت داشته باشید
طرحهای سرمایه گذاری کوتاه مدت در نگاه اول جذاب به نظر میرسند، اما باید به این نکته توجه داشت که در آمد و سود حاصل از اینگونه سرمایه گذاری نمیتواند اعتبار و ثبات شما را در بازار بورس تضمین کند،، اما طرح و برنامه ریزی برای انجام سرمایه گذاریهای بلند مدت در بورس توصیه همیشگی شرکتهای تجاری و سرمایه گذاری بوده است.
سود بیشتر و تضمین شده مزیت اصلی این قبیل سرمایه گذاریها در برابر سرمایه گذاریهای کوتاه مدت است البته در صورتی که بازارهای سرمایه از ثبات لازم برخوردار باشند.
گول فرصت طلبان بازار سرمایه را نخورید
هزاران کارشناس در بازار وجود دارد. اغلب آنها از بازار سهام اطلاع بیشتری ندارند. با این وجود سرمایهگذاران به توصیههای آنها مبلغی پرداخت میکنند سوال سادهای که این سرمایهگذار باید از خودش بپرسد این است که چرا این متخصص با داشتن دانش کافی به جای ثروتمند شدن با استفاده از بکار گیری آن اطلاعات تنها در قبال چند دلار آن اطلاعات را میفروشد؟ همیشه تصمیم زندگیتان را خودتان اتخاذ کنید.
در پایان باید گفت هر شخص پس از دریافت کد بورسی با توجه به شناخت خود و قدرت تحمل فشارها و هیجانات بازار سرمایه، باید برنامه خود در خصوص نحوه خرید و فروش، تعداد معاملات، سیستم معاملاتی پرسیگنال یا کم سیگنال و استراتژی خود را در قالب چشماندازی تهیه کند و پس آشنایی با اصطلاحات پر کاربر این بازار و پیمودن گامهای لازم سپس وارد بازار و دنیای معاملهگری شود.
کتاب صوتی عادت های معامله گری
کتاب صوتی عادت های معامله گری استیو برنز و هالی برنز به این موضوع اشاره میکنند که اولین قدم در معامله گری این است که آموزش ببینید و به آن متعهد باشید. راه بعدی برای برتری در بازار سرمایه نظم داشتن در معاملات است. نویسندگان استیو برنز و هالی برنز می گویند : وقتی اشتباه میکنید قسمتهای منفی ریسکتان را ببندید و احتمالات مثبت را برای کسب سود باز بگذارید.
ویژه اعضای کلاب
آنچه در این کتاب صوتی خواهید شنید:
برخی از معامله گران بر اساس سیستم پرایس اکشن معامله میکنند و موفق هم میشوند اما معامله گران حرفه ای بر اساس احساسات عمل نمیکنند و براساس واقعیت ها معامله میکنند.
استیو برنز و هالی برنز معتقدن معامله کردن در بازار بورس بدون سیگنال های قابل سنجش به این معناست که دارید به صورت تصادفی عمل میکنید در واقع آنها میگویند به گونه ای معامله کنید که وقتی اشتباه کردید ضررهای تان کوچک باشد.
استیو برنز و هالی برنز معتقد هستند که امید یکی از احساسات خطرناکی است که در بازار بورس وجود دارد. امید به یک برد عظیم در معامله سبب می شود افراد، اندازه هایی بسیار بزرگ را در پیش بگیرند و راه خود را به سوی زیانهای بسیار بیشتر باز کنند.
درنهایت شما در این کتاب به نوشته استیو برنز و هالی برنز خواهید شنید که رفتارهای درست معامله گری، در مقام قانون ظاهر می شوند و سپس تبدیل به عادت ها می شوند.
کسب درآمد در فارکس آسان است اگر بدانید بانکداران چگونه معامله می کنند!
چرا بسیاری از معامله گران برای کسب درآمد ثابت از طریق معامله گری در فارکس تلاش می کنند؟همه چیز به درک نحوه اجرا و تصمیم گیری معامله گران در بانک ها برمی گردد، که ما آن را در این مقاله از مجموعه G2O به طور کامل و زبانی ساده توضیح داده ایم.
معامله گران بانکی تنها ۵ درصد از کل معامله گران فارکس را تشکیل می دهند و معامله گران خرد ۹۵ درصد دیگر را تشکیل می دهند، اما نکته مهمتر این است که ۵ درصد معامله گران بانکی ۹۲ درصد از کل حجم فارکس را تشکیل می دهند. ابتدا اجازه دهید اولین تفکر اشتباه در مورد معامله گران فارکس در موسسات را از بین ببرم. معاملهگران بانکی تمام روز درحال معامله و بررسی بازار نیستند و موقعیت های معاملاتی اختصاصی را اتخاذ نمی کنند. بیشتر اوقات آنها صرفاً از طرف مشتریان بانک معامله می کنند که معمولاً به آن “پاکسازی جریان” می گویند. آنها ممکن است چند هزار معامله در روز انجام دهند اما هیچ کدام از این ها جزو معاملات اختصاصی آنها نیست.
برای آگاهی از آخرین دوره های آکادمی g2o و ثبت نام، با شماره ۰۲۱۲۸۴۲۲۶۸۸ تماس بگیرید.
برای دریافت آموزشهای رایگان تیم g2o و همچنین دریافت مشاوره رایگان، شماره تماس خود را در فرم زیر وارد نمایید تا مشاوران ما در اسرع وقت با شما تماس حاصل نمایند.
بانک ها چگونه در فارکس معامله می کنند؟
معامله گران در واقع فقط ۲-۳ معامله در هفته برای حساب معاملاتی خود انجام می دهند. این معاملات همان معاملاتی هستند که در پایان سال روی آنها قضاوت می شود تا ببینند آیا مستحق پاداش اضافی هستند یا خیر.
بنابراین همانطور که می بینید معامله گران در بانک ها تمام روز را درحال معامله نیستند و سعی می کنند بودجه خود را تنظیم کنند. آنها در معاملات خود بسیار دقیق هستند و زمانی که همه چیز از نظر تکنیکالی و فاندامنتالی هماهنگ باشد، تصمیمات تجاری را اتخاذ می کنند.
نمودار معاملاتی مشتریان بانکی اغلب مملو از نشانگرهای ریاضی هستند که نه تنها دارای تأخیر زمانی قابل توجه ۳-۴ ساعته هستند، بلکه اغلب با یکدیگر در تضاد هستند. درنتیجه برای معاملهگران بانکی بسیار گیج کننده است.
نمودار معاملهگران بانکی به این شکل نیست. در واقع آنها کاملا برعکس هستند. تنها چیزی که آنها می خواهند بدانند این است که سطوح بحرانی کلیدی کجاست. فراموش نکنید که این اندیکاتور برای پیشبینی مسیر حرکت بازار ایجاد شدهاند. معامله گران بانکی بازار هستند. اگر می دانید که آنها چگونه معامله می کنند، به هیچ اندیکاتوری نیاز ندارید. آنها بر اساس تغییرات کلیدی تکنیکالی و فاندامنتالی تصمیم گیری می کنند. درک تحلیل تکنیکال آنها اولین قدم برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق است. شما با بازار معامله خواهید کرد نه مخالف آن.
چیزی که به آن منتهی می شود حمایت و مقاومت است. بدون درهم ریختگی، چیزی برای تغییر تصمیمات تجاری آنها.خطوط روند به سادگی برای نشان دادن حمایت و مقاومت کلیدی وجود دارد.
چگونه در فارکس کسب درآمد کنیم؟
جنبه مهم تصمیمات معاملاتی آنها از مبانی اقتصادی ناشی می شود. پس زمینه فاندامنتالی بازار از سه حوزه اصلی تشکیل شده است و به همین دلیل است که گاهی اوقات تعیین جهت ارز دشوار است.
زمانی که وضعیت سیاسی در مقابله با بیانیه های بانک مرکزی وجود دارد، جهت ارز تا حدودی از هم گسیخته می شود. اما زمانی که مسائل سیاسی وجود نداشته باشد و سیاست بانک مرکزی تدوین شده مطابق با داده های اقتصادی عمل کند، آن زمان است که ما جهت ارز را تشخیص میدهیم و روندهای بزرگ ظاهر می شوند. این همان چیزی است که معامله گران بانکی منتظر آن هستند.
جنبه فاندامنتالی بازار بسیار پیچیده است و تسلط بر آنها ممکن است سالها طول بکشد. این یک حوزه اصلی است که ما در کارگاه دو روزه روی آن تمرکز می شود تا اطمینان حاصل شود که معامله گران درک کاملی از هر منطقه دارند. اگر آنها را درک کنید، برای موفقیت در بلندمدت آماده شده اید، زیرا جهت ارز از اینجا ظاهر می شود.
با معامله طبق داده های اقتصادی می توان سود بسیار زیادی کسب کرد. معامله گری موفق به دو عامل بستگی دارد. اول، داشتن درک عالی از اصول و چگونگی تأثیر انتشار داده های مختلف بر بازار. دوم، دانستن نحوه اجرای معاملات با دقت و بدون تردید. اگر بتوانید کنترل این جنبه از معامله گری را به دست آورید و اعتماد به نفس لازم برای معامله هنگام انتشار داده ها را داشته باشید، برای معامله روی سرمایه های عظیم آماده شده اید. علاوه براین، این انتشارات اقتصادی هستند که واقعاً ارزها را هدایت می کنند. اینها همان انتشارات اقتصادی است که بانک های مرکزی در مورد آنها سیاست گذاری می کنند. بنابراین با دنبال کردن نسخهها و مبادله آنها، نه تنها میدانید که در مورد سیاست بانک مرکزی چه میگذرد، بلکه همزمان سرمایه خود را نیز افزایش خواهید داد.
اکنون برای موفقیت در بلندمدت ، به یک سیستم مدیریت سرمایه بسیار جامع نیاز دارید که نه تنها از شما در دوره های عدم اطمینان محافظت کند، بلکه شما را به سمت جلو سوق دهد تا گسترش سرمایه را تجربه کنید. این کل طرح کسب و کار شماست.
سیستم مدیریت سرمایه دقیق معامله گران بانکی کاملاً نسبت ریسک و سود، کنترل سرمایه و همچنین نقطه ورود و خروج معاملات آنها را در بر می گیرد.به این ترتیب وقتی در حال معامله هستید، تمام دغدغه شما یافتن سطوح ورودی است. وجود چنین سیستمی همچنین استرس های معاملات را کاهش می دهد و به شما این امکان را می دهد که بدون صرف ساعت های بی پایان برای نظارت بر بازار، روز خود را بگذرانید.
بیشتر معامله گران در بانک ها بیشتر روز را به ندرت بیش از چند ساعت جلوی رایانه میروند و چارت را بررسی می کنند. شما نیز باید همین رویکرد را داشته باشید. اگر جنبه های تکنیکالی و فاندامنتالی بازار را درک کرده و یک سیستم مدیریت سرمایه حرفه ای جامع دارید، می توانید.
بنابراین برای نتیجه گیری اجازه دهید این را بگوییم که: هیچ راز معجزه آسایی برای معامله در فارکس وجود ندارد. هیچ اندیکاتور یا ربات خاصی وجود ندارد که بتواند بازار پویا فارکس را تقلید کند. شما به سادگی باید درک کنید که بازیگران اصلی (بانکداران) چگونه در بازار معامله و تحلیل می کنند. اگر این جنبه ها را به درستی درک کنید، در مسیر موفقیت قرار دارید.
نحوه کسب درآمد از معامله گری و سرمایه گذاری در بازارها تفاوتی با نحوه کسب درآمد از خرید و فروش هر چیزی در زندگی ندارد و این مفهوم اساسی هرگز تغییر نمی کند. تنها تفاوت بین Costco و JP Morgan این است که آنها چه چیزی می فروشند، نه اینکه چگونه کار می کنند یا کسب درآمد می کنند و ضرر می کنند. Costco محصولات را با قیمت عمده فروشی خریداری می کند، آنها را ارزش گذاری می کند و به قیمت خرده فروشی به ما می فروشد. جی پی مورگان سهام و اوراق قرضه را با قیمت عمده فروشی دریافت می کند، آنها را ارزش گذاری می کند و به قیمت خرده فروشی به ما می فروشد. این دقیقا یک مدل تجاری است، اما با محصول متفاوت.
20 کتابی که ثروتمندت میکنه!
و هزاران جمله دیگر در وصف کتاب و کتاب خوانی که اهمیت مطالعه را می رساند. در هیچ یک از جملات در وصف کتاب نامی از یک کتاب خاص نیامده است و تنها به اهمیت مطالعه پرداخته شده است. همان طور که یک شخص برای داشتن اندامی زیبا به ورزش و بدنسازی مداوم نیاز دارد، برای داشتن ذهنی قوی نیز به مطالعه روزانه نیاز است. مطالعه روزانه خود ورزشی برای ذهن می باشد.
در این مقاله به معرفی و بررسی بهترین کتاب های معامله گری، موفقیت و ثروتمند شدن پرداخته شده است. کتاب های معرفی شده جزو بهترین کتب جهت مطالعه می باشند. تاثیر مطالعه این کتاب ها از حضور در چندین دوره آموزشی نیز بالاتر بوده، لذا بشدت توصیه می شود که روزی چند دقیقه ای به مطالعه این کتاب ها پرداخته شود.
اگر در بازارهای مالی فعالیت و یا در سرتان سودای ثروتمند شدن را دارید، بدون خواندن این کتاب ها رویایی بیش را در سرتان نمی پرورانید. مطالعه این کتاب ها علاوه بر افزودن به دانش معاملاتی شما، ذهن تحلیلی شما را نیز تقویت می کند.
با این دو تا آلتسیزن رو از دست نمیدی .
1- پکیج سیگنال و تحلیل 50 آلت کوین مستعد پامپ
2- دوره رایگان صفر تا ترید ارزدیجیتال
1- کتاب معامله گر منضبط
کتاب معامله گر اولین قدم برای موفقیت در معاملهگری منضبط اثر مارک داگلاس (Mark Douglas) یکی از معروفترین و بهترین کتاب های معامله گری، روانشناسی و موفقیت در بازارهای مالی است. نویسنده این کتاب معتقد است که داشتن دانش تحلیلی (تکنیکال و فاندامنتال) تنها 20 درصد و خودشناسی و تسلط بر ذهن 80 درصد از موفقیت در بازارهای مالی را تشکیل می دهند.
مارک داگلاس یک نویسنده معروف در زمینه روانشناسی معاملات بازار و افسر بازنشسته نیروی دریایی آمریکا بود که بعد از بازنشستگی در ارتش در دهه 70 میلادی وارد بورس و بازار سرمایه شد. او علاوه بر کتاب “معامله گر منضبط” کتاب های دیگری از جمله “تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی” را هم نوشته است که جزو پرفروش ترین کتاب های حوزه بازارهای مالی است.
از این کتاب ترجمه های بسیاری به زبان فارسی مانند ترجمه احسان سپهریان یا فاطمه فراهانی و … وجود دارد . مطالعه این کتاب بشدت توصیه می شود.
در بخشی از کتاب معامله گر منضبط می خوانید
معاملهگرانی که همیشه سود می کنند در همه معامله های خود با یک نظم ذهنی خاص وارد می شوند، آنها منضبط هستند، عواطف خود را به خوبی کنترل می کنند، به خودشان مسلط هستند و همسو با جریان بازار قدم برمی دارند.
این موضوع نشان دهنده این است که معامله گران موفق از نظر روانشناسی به خوبی روی خود کار کرده اند و شرایط بازار هرگونه که باشد آنها می توانند کنترل ذهن خود را برای داشتن یک معامله موفق حفظ کنند. افراد موفق در بازار معاملات، فنون پیروزی در معاملات را به ارث نبرده اند، آن ها همه موفقیت های خود را با آزمون و خطا و به صورت اکتسابی به دست آورده اند. معامله گران موفق بارها زمین خورده اند و ضررهای زیادی متحمل شدند تا اکنون بدانند که باید چگونه در بازار به صورت حرفه ای عمل کنند. معامله گران موفق بعد از سال ها کار کردن در شرایط مختلف بازار، حالا اعتماد به نفس بالایی دارند. این اعتماد به نفس به آن ها کمک می کند که بدون تردید قدم بردارند و در مواردی که لازم است به صورت اولین قدم برای موفقیت در معاملهگری آگاهانه ریسک کنند. از این رو آن ها هیچ ترسی از شرایط غیرقابل پیش بینی بازار ندارند.
2- کتاب پدر پولدار، پدر بی پول
کتاب پدر پولدار، پدر بی پول (Rich dad poor dad) اثر رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki) نقطه آغازی برای تمام کسانی است که می خواهند در آینده کنترل کاملی بر اوضاع مالی خود داشته باشند. این کتاب در لیست ده کتاب پرفروش دنیا در سال 2001 معرفی شد.
رابرت کیوساکی کارآفرین، سرمایه گذار و مربی آمریکایی است که توانسته عنوان پرفروش ترین نویسنده در نیویورک تایمز را به مدت 6 سال از آن خود کند. کتاب پدر پولدار، پدر فقیر اولین بار در سال 1997 منتشر شد و با وجودی که چندین سال از انتشار آن می گذرد، همچنان بسیاری از افراد معتقدند که می تواند مسیری به سمت موفقیت باشد. در این کتاب آنچه پولدارها به فرزندانشان می آموزند بطور مفصل و در 9 فصل آورده شده است.
مطالعه این کتاب ذهن و فکرتان را برای ثروتمند شدن تقویت می کند. چندین ترجمه فارسی از این کتاب وجود دارد که می توانید تهیه و مطالعه نمایید.
در بخشی از کتاب پدر پولدار، پدر بی پول می خوانید
من دو پدر داشتم که یکی پولدار بود و دیگری بی پول. یکی از آن ها تحصیلات عالیه داشت و بسیار باهوش بود. وی دارای مدرک دکتری بود و 4 سال دوره لیسانس را ظرف مدت کمتر از دو سال طی کرده بود. وی سپس برای تکمیل تحصیلاتش به دانشگاه های استنفورد شیکاگو و نورث وسترن رفته بود و تمامی دوره تحصیلش را با بورسیه گذرانده بود. پدر دیگرم حتی کلاس هشتم را هم تمام نکرده بود.
هر دوی این مردان در زمینهی شغلی خودشان که تمام زندگی شان را صرف آن کردند بسیار موفق عمل کردند. هر دوی آنها هم درآمد قابل توجهی داشتند. با این همه یکی از آنها از نظر مالی تمام عمر درگیر مشکلات بود. دیگر هم یکی از ثروتمندترین مردان هاوایی شد. یکی از آنها وقتی فوت کرد ده ها میلیون دلار برای خانواده اش و کلیسایی که برای اجرای مراسم مذهبی به آن می رفت و مؤسسات خیریه به جای گذاشت. دیگری هم کلی قبض و صورت حساب به ارث گذاشت که باید پرداخت می شدند.
هر دوی این مردها قوی، کاری، دانا و تاثیرگذار بودند. هر دوی آنها به من مشاوره می دادند اما موضوع مشورتشان یکی نبود. هر دوی آنها قویا به آموزش اعتقاد داشتند اما منظورشان از آموزش یکی نبود.
3- کتاب معامله گر پرایس اکشن
کتاب معامله گر پرایس اکشن (YTC price action trade) نوشته لنس بگز (Lance Beggs) یکی از بهترین کتاب های معامله گری در بحث پرایس اکشن به شمار می آید. این کتاب یک رفرنس بسیار کاربردی جهت یادگیری روش تحلیلی پرایس اکشن است.
لنس بگز یک معامله گر حرفه ای در بازار بورس، فارکس و ارزدیجیتال می باشد که درک خوبی از بازارهای مالی و روانشناسی بازار دارد. او یک برنامه نویس کامپیوتر و خلبان نظامی بود که از سال 2000 بصورت پاره وقت به معامله در بازار بورس و فارکس می پرداخت. اکثر آموزش های اساتید ایران برگرفته از سبک لنس بگز است. مطالعه این کتاب نقطه شروعی برای درک پرایس اکشن می باشد. این کتاب دارای متنی روان با مثال های بسیار زیاد است که در 16 فصل تهیه شده است.
مطالعه این کتاب برای افرادی که قصد معامله و ترید در بازارهای مالی دارند بشدت توصیه می شود.
در بخشی از کتاب معامله گر پرایس اکشن می خوانید
مهمترین وظیفه در تحلیل بازار، حفظ آگاهی از ساختار بازار و حس کردن تمایلات و مسیر احتمالی جریان سفارشات آتی است. در جستجوی فرصت های معاملاتی گرفتار نشوید. آگاهی موقعیتی خود (از وضعیت کنونی) را حفظ کنید تا فرصت های معاملاتی خودشان را به شما نشان دهند. الگوهای معامله گران به دام افتاده خود را به شما نشان خواهند داد. اگر فقط در جستجوی فرصت های معاملاتی باشید، آگاهی موقعیتی خود را از دست خواهید داد و در نهایت با معاملاتی مواجهه خواهید شد که با توجه به حرکات و رفتار قیمت در تایم فریم بالاتر، معاملاتی با احتمال پایین خواهند بود. ممکن است معامله گرانی را ببینید که به نظر به دام افتاده اند، اما در نهایت در می یابید که خود به دام افتاده اید!
4- کتاب استراتژی های معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت
کتاب استراتژی های معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت نوشته رابرت ماینر (Robert Miner) یکی از بزرگترین فعالان و معامله گران بازارهای مالی است. در این کتاب می توان یک برنامه کامل برای ورود و خروج به معاملات، تشخیص شرایط معاملاتی مطمئن، تعیین نقاط اولین قدم برای موفقیت در معاملهگری ورود و خروج و حدضرر، استراتژی های مدیریت معامله و بسیاری مطالب دیگر را آموخت.
رابرت ماینر به مدت 20 سال مربی بازرگانی بوده و گزارش های روزانه بازارهای مالی را منتشر می کرد. تعداد زیادی مقاله از او در نشریه های مختلف منتشر شده است. رابرت ماینر را می توان جزو برترین های معامله گری و بازارهای مالی دانست.
این کتاب جزو یکی از بهترین کتاب های معامله گری است و مطالعه آن نه تنها برای افراد مبتدی بلکه برای افراد حرفه ای نیز مفید می باشد و می تواند استراتژی های معاملاتی شما را ارتقاء بخشد.
تعدادی از سرفصل های کتاب استراتژی های معاملاتی
– استراتژیهای معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت در هر بازار و هر چارچوب زمانی
– استراتژی مومنتوم در چارچوب زمانی چندگانه: فیلتری برای تنظیم معاملات با بیشترین احتمال موفقیت
– شناخت الگوهای اولین قدم برای موفقیت در معاملهگری عملی برای روندها و اصلاح ها
– آن سوی رتریسمنت های فیبوناچی
– آن سوی چرخه های سنتی
– استراتژی ورود و حجم معامله
– استراتژی های خروج و مدیریت معامله
– معامله گران واقعی، دنیای واقعی
– حرفه معامله گری و موضوعات دیگر
5- کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه
کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه نوشته جان مورفی (john J.Murphy) تحلیل گر و نویسنده برجسته حوزه بازارهای مالی است. این کتاب از اولین قدم برای موفقیت در معاملهگری ارزش بالایی در حوزه تحلیل تکنیکال برخوردار بوده و در بعضی منابع از آن به عنوان ” کتاب مقدس تحلیلگران تکنیکال ” نیز یاد می شود. با استفاده از استراتژی های تحلیلی این کتاب می توان در تمام بازارهای مالی اعم از بورس و فارکس و ارزدیجیتال فعالیت نمود. کتاب دارای 18 فصل بوده و مطالب مربوط به تحلیل تکنیکال به طور کامل توضیح داده شده است.
جان مورفی به مدت 7 سال تحلیل گر و مسئول فنی CNBC-TV بود و به عنوان مشاور ارشد در زمینه بازار سرمایه فعالیت می کرد. وی بیش از 3 دهه در زمینه بازارهای مالی فعالیت داشته و در همین زمینه سه کتاب ارزشمند را نیز نوشته است.
این کتاب جزو بهترین کتاب های معامله گری و تحلیل می باشد.
در بخشی از کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه می خوانید
همانطور که می دانید در تحلیل تکنیکال تمرکز بر روی تغییرات قیمت است. در تحلیل بنیادی عوامل اقتصادی مانند عرضه و تقاضا مؤثر واقع می شوند و باعث می شوند که قیمت ها بالا، پایین یا ثابت بمانند. ارزش ذاتی در اینجا همان چیزی است که اصول بنیادین از آن با نام قانون عرضه و تقاضا یاد می کنند. اگر ارزش ذاتی چیزی زیر قیمت موجود در بازار باشد پس گران قیمت است و ارزش فروختن دارد و برعکس این موضوع هم امکان پذیر است.
هردوی این رویکردها درصدد حل یک مشکل هستند و آن هم این است که بدانند روند در چه جهتی در حال حرکت است. در واقع این دو نگرش یک مشکل را با دو راه حل متفاوت حل می کنند. یک تحلیل گر یا یک تکنسین فاندمنتال یا بنیادی علت های تغییر قیمت را بررسی می کند، درحالیکه یک تحلیل گر تکنیکال نتیجه و تأثیرات آن مسئله برایش مهم است.
6- کتاب کیمیاگر
کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو (Paulo Coelho) یک رمان پرفروش است که داستان سفر پسری جوان به نام سانتیاگو را بازگو می کند. سانتیاگو زادگاهش را به قصد یافتن گنجی مدفون در اهرام مصر ترک می کند و در مسیرش با افراد زیادی از جمله زنی کولی، مردی که خودش را پادشاه می نامد، یک کیمیاگر و دختر صحرا آشنا می شود که همگی هدایت گر او در مسیر هستند. مفهوم و هدف اصلی این رمان این است که اگر هدفی با اهمیت در زندگی دارید باید با تمام توان برای آن تلاش کنید.
پائولو کوئلیو در سال 1947 در برزیل متولد شد. او در نوجوانی قصد نویسنده شدن را داشت اما با مخالفت های خانواده مواجه بود. او پس از یک زندگی پر فراز و نشیب سرانجام در سال 1986 تصمیم به نویسنده شدن گرفت.
اگرچه این کتاب بصورت تخصصی در حوزه معامله گری و بازارهای مالی نمی باشد، اما از نظر روانشناسی و خودشناسی یک کتاب فوق العاده برای رسیدن به موفقیت و ثروتمند شدن است. لذا مطالعه آن توصیه می شود.
در بخشی از کتاب کیمیاگر می خوانید
جوان چوپان، ناامید از خانه آن پیرزن خارج شد و با خود عهد کرد که دیگر هرگز به خواب ها اهمیتی ندهد. همچنین به خاطر آورد که باید در طول روز به چند کار برسد، به دکان بقالی رفته و مقداری مواد غذایی خریداری کند. کتابش را با یک کتاب قطورتر مبادله کرده و بر روی نیمکتی در میدان اصلی شهر بنشیند تا نوشیدنی تازه ای را که خریداری کرده بود، امتحان کند. چرا که روز گرمی بود و او موفق می شد کمی بدن خود را خنک کند. گوسفندان در دروازه ورودی شهر و در اصطبل یکی از دوستان جدیدش بودند. او با مردم بسیاری در آن اطراف آشنا بود و به همین خاطر بود که مسافرت را بسیار دوست داشت.
او همیشه دوستان جدیدی به دست می آورد و نیازی نداشت تا تمام وقتش را با زندگی مداوم با آنها بگذراند. آنچه که در مورد صومعه اتفاق میافتاد معمولا به این امر منتهی می شود که آنان به بخشی از زندگی ما تبدیل می شوند. در آن صورت، اگر خودمان را براساس آنچه که دیگران از ما می خواهند تغییر ندهیم، آنان ما را به باد انتقاد می گیرند. چرا که مردم فکر می کنند به درستی می دانند که دیگران چگونه باید زندگی کنند. حال آنکه هر یک از آنان نمی دانند، خودشان چگونه باید زندگی کنند.
7- کتاب روش های سرمایه گذاری وارن بافت
کتاب روش های سرمایه گذاری وارن بافت اثر رابرت جی. هگستروم (Robert G.Hagstrom) می باشد که در آن راه و روش های سرمایه گذاری و ثروتمند شدن وارن بافت، سرمایه گذار و میلیاردر معروف آموزش داده شده است.
وارن بافت (Warren Baffett) روش های سرمایه گذاری خاص خود را دارد که با روش های سرمایه گذاری دیگر متفاوت است. هگستروم روش های خلاقانه این میلیاردر بزرگ را در کتاب روش های سرمایه گذاری وارن بافت آموزش می دهد که با استفادده از آن می توان به موفقیت های قابل توجهی در بازارهای مالی دست یافت.
مطالب این کتاب هم برای سرمایه گذاران خرد و هم سرمایه گذاران کلان مفید می باشد. در این کتاب اصول کسب و کار، اصول مدیریتی، اصول مالی و قیمت گذاری و بسیاری مطالب جذاب دیگر آموزش داده می شود. این کتاب نیز جزو بهترین کتاب های معامله گری و سرمایه گذاری است.
تعدادی از سرفصل های کتاب روش های سرمایه گذاری وارن بافت
فصل 1: بزرگترین سرمایه گذار جهان
فصل 2: تحصیلات وارن بافت
فصل 3: کسب و کار اصلی ما بیمه است : نخستین روزهای برکشایر هاثاوی
فصل 4: خریدن یک کسب و کار
فصل 5: اصول راهنمای سرمایه گذاری: اصول کسب و کار
فصل 6: اصول راهنمای سرمایه گذاری: اصول مدیریتی
فصل 7: اصول راهنمای سرمایه گذاری: اصول مالی
فصل 8: اصول راهنمای سرما یه گذاری: اصول قیمت گذاری
فصل 9: سرمایه گذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت
فصل 10 : مدیریت سبد سهام شما
فصل 11 : روان شناسی پول
فصل 12 : مردی با عقاید نامتعارف
گفتار آخر
مدیریت وجوه به روش وارن بافت
دیدگاه شما