ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺳﻄﻮح ﺣﻤﺎﻳﺖ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ
سطوحی هستند .که خریداران با حجم سنگین وارد بازار می شوند. و از حجم فروش توسط فروشندگان کاسته می شود. هر چه تعداد تماس قیمت با سطوح حمایت بیشتر باشد. آن سطح معتبرتر است، به عبارت دیگر عیار قدرتمندی سطوح حمایت تعداد برخوردهای قیمتی با آن است.
نکته ای که باید به آن توجه شود. این است که این سطوح ماژور هستند. که تبدیل به سطوح حمایت و مقاومت می شوند .و مینورها به هیچ وجه سطح حمایتی یا مقاومتی قوی نیستند.
به طور کلی رفتار بازار در برخورد با ماژورهای کف .و حساسیت آن به این سطوح می تواند. محکی برای قوت یا ضعف این سطوح باشد،. بدین مفهوم که هر چه تعداد برخوردهای قیمت به یک سطح مشخصی، در کف ها، بیشتر باشد آن سطح حمایتی قوی تر می باشد.
سطوح مقاومت
سطوح مقاومت سطوحی هستند. که فشار فروش بر خرید فزونی می یابد .و قیمت ریزش می کند، همانند سطوح حمایت، ماژورها هستند. که این سطوح را می سازند، هر چه تعداد برخوردهای قیمت با سطوح مقاومت بیشتر باشد اعتبار این سطوح بیشتر است.
تایم فریم مناسب
به طور کلی. در تایم فریم های بین روزی سطوح حمایت و مقاومت استاتیک. یا همین سطوحی که بصورت افقی هستند. در بازارهای خنثی بیشتر بوقوع می پیوندند. و در بازارهای روند دار بدلیل اینکه ساختار و تعریف خاصی بر بازار حاکم است،. کمتر شاهد سطوح حمایت و مقاومت افقی هستم.
تکنیک تبدیل سطوح
یکی از بهترین رخدادهایی که در بازار به کرات اتفاق می افتد. و ارزش معامله گری بسیار بالایی دارد .تبدیل سطوح حمایت و مقاومت به هم است. بدین مفهوم که وقتی یک سطح حمایتی می شکند. به مقاومتی تبدیل می شود.و زمانی که یک سطح مقاومتی می شکند.
تبدیل به سطح حمایتی می شود. احتمال تبدیل شدن سطح های حمایتی و مقاومتی به هم منجر به ایجاد یک گواه معاملاتی قوی در بازار گردیده است.
تکنیک معامله گری
در تکنیک معامله گری تبدیل سطوح به یکدیگر ( تبدیل سطوح حمایتی. به سطوح مقاومتی یا برعکس ) یک تماس برای. حمایت یا مقاومت نیز کفایت می کند، .اما اگر تعداد آنها بیشتر باشد .اعتبارش بیشتر می شود. زیرا سطوح مستحکم تر زمانی که می شکنند. در تبدیل سطوح نیز سطوح مستحکم تری را ایجاد می کنند.
تبدیل سطوح
وقوع تبدیل سطوح از آنجایی که بازار رونددار. به شدت و به کرات اتفاق می افتد. ارزش معامله گری بسیار زیادی دارد،. زیرا در بازاری که روند مشخصی دارد. در جهت روند اصلی بازار معامله کردن معمولاٌ توام با سود فراوانی است.
تکنیک واگرایی
یکی از تکنیک ها و گواه های نابی .که در واگرایی مخفی می توان .در کنارش دست به کعامله گری زد، .همین تبدیل سطوح به همدیگر هستند .که به طرز جالب توجهی سودده و کارا می باشد .
من فرزین حفار لازم می دانم .که این نکته را دوباره تاکید کنم.که وقتی سطوح به یکدیگر تبدیل می شوند. پتانسیل بسیار زیادی در حرکت در روند جدید وجود دارد فرقی نمی کند روند صعودی یا نزولی جه که عوض شود .میل بازار به حرکت در جهت قبل از دست رفته. و معامله گرها معاملاتی خلاف معاملات قبل خود اخذ می کنند. که باعث فشار هر چند بیشتر این پتانسیل حرکتی می کند.
تبدیل سطوح
منطق تبدیل سطوح بسیار جالب است،. فرض کنید .براساس توضیح بالا دسته ای در روی سطح حمایتی دست به خرید زدند و تصور کردند .که قیمت براساس روند قبل رشد مناسبی می کند. اما بعد از یک صعود جزئی قیمت ریزش می کند. و کف را می شکند .در این هنگام آن دسته از معامله گران که در سطح حمایتی. وارد معامله خرید شده بودند .معامله شان وارد ضرر می شود. و به این فکر می افتند .که چون تحلیلشان به دلیل شکسته شدن کف بی اعتبار شدهاست .زمانی که معامله شان از ضرر خارج شد، .معامله خریدشان را ببندند،. از آنجایی که بستن معامله خرید .حکم باز کردن یک معامله فروش را دارد .
سطوح مقاومت و حمایت
آن سطحی که قبلاٌ نقش حمایتی داشت تبدیل به مقاومت می شود. چون آنهایی که قبلاٌ نقش حمایتی داشت. تبدیل به مقاومت می شود. چون آنهایی که قبلاٌ در این سطح خریده بودند. حال در این سطح بدون ضرر از معامله خرید خارج می شوند.
هدف موسسه کارآفرین آوای مشاهیر:
پرسش هایی که سعی شده در این قسمت در موسسه کار آفرین آوای مشاهیر در راستای آموزش بورس در شیراز منتشر شده. به طور مختصر پاسخ داده شوند. پس تا پایان با ما همراه باشید.
سطوح حمایت و مقاومت بخصوص در بازارهای مالی نوین مثل بازار فارکس به جای یک سطح یک محدوده قیمتی هستند، بدین مفهوم که گاهی ممکن است که سطح حمایتی نه یک عدد بلکه یک منطقه قیمتی مثلاٌ فصله 20 دلاری باشد. به خاطر همین شکست یک سطح حمایتی یا مقاومتی در حقیقت شکست محدوده قیمتی می باشد.
ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺳﻄﻮح ﺣﻤﺎﻳﺖ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ
معرفی خطوط حمایت و مقاومت
خطوط حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال در بازار فارکس است. به اندازه کافی عجیب به نظر میرسه که هر کس ایده خود را در مورد نحوه اندازه گیری حمایت و مقاومت دارد. بیایید ابتدا نگاهی به اصول اولیه بیاندازیم، به نمودار بالا نگاه کنید. همانطور که می بینید، این الگوی زیگزاگ راه خود را بالا می برد. هنگامی که قیمت به سمت بالا حرکت می کند و سپس بازگشتی انجام می دهد، بالاترین نقطه ای که قبل از بازگشت به آن رسیده الان خط مقاومت شده. سطوح مقاومت نشان می دهد که کجا فروشندگان مازاد وجود خواهد داشت. وقتی قیمت دوباره به بالا ادامه میدهد، پایینترین نقطهای که قبل از شروع مجدد به آن رسیدهاید حالا خط حمایتی شده است. سطوح پشتیبانی نشان میده که کجا خریداران مازاد وجود خواهد داشت. به این ترتیب، مقاومت و حمایت به طور مداوم با بالا و پایین رفتن قیمت در طول زمان شکل میگیرد. برعکس در طول یک روند نزولی صادق است. در ابتدایی ترین روش، معمولاً حمایت و مقاومت به این صورت است:
- زمانی خرید کنید که قیمت به سمت حمایت کاهش یابد.
- زمانی بفروشید که قیمت به سمت مقاومت افزایش یابد.
- زمانی خرید کنید که قیمت از طریق مقاومت شکسته شود.
- در صورت کاهش قیمت از طریق پشتیبانی بفروشید.
'جهش' و 'شکستن'؟ بگو چی؟ اگر کمی گیج هستید، جای نگرانی نیست زیرا بعداً این مفاهیم را با جزئیات بیشتری توضیح خواهیم داد.
ترسیم سطوح حمایت و مقاومت
نکته ای که باید به خاطر داشت این است که سطوح حمایت و مقاومت اعداد دقیقی نیستند. اغلب اوقات، سطح حمایت یا مقاومتی را می بینید که شکسته به نظر می رسد، اما کمی بعد متوجه می شوید که بازار فقط آن را تست می کند. در نمودارهای کندل استیک، این «تست کردن ها» حمایت و مقاومت معمولاً با سایههای کندل نشان داده میشوند. توجه کنید که چگونه سایه های شمع ها سطح حمایت 1/4700 را تست کردند. در آن زمان به نظر می رسید که قیمت در حال شکستن حمایت است. در نگاه گذشته، میتوانیم ببینیم که قیمت صرفاً آن سطح را لمس کرده.
پس چگونه واقعاً بفهمیم که خطوط حمایت و مقاومت شکسته شده است؟
هیچ پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد. برخی استدلال میکنند که اگر قیمت بتونه از آن سطح بگذرد، سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود. با این حال، متوجه خواهید شد که همیشه اینطور نیست. بیایید همان مثال خود را از بالا در نظر بگیریم و ببینیم وقتی قیمت واقعاً از سطح حمایت 1/4700عبور کرد، چه اتفاقی افتاده. در این مورد، قیمت به زیر سطح حمایت 1/4700 بسته شده بود اما در نهایت به بالای آن صعود کرد. اگر باور میکردید که این یک شکست واقعی است و این جفت را فروختهاید، بهطور جدی ضرر می دیدید! اکنون با نگاهی به نمودار، میتونید ببینید و به این نتیجه برسید که پشتیبانی واقعاً شکسته نشده است. هنوز هم بسیار دست نخورده است و اکنون حتی قوی ترهم است.
پشتیبانی 'نقض' شد اما فقط به طور موقت. برای کمک به فیلتر کردن این شکست های کاذب، باید حمایت و مقاومت را بیشتر به عنوان 'منطقه' در نظر بگیرید . یکی از راه هایی که به شما کمک می کند این مناطق را پیدا کنید این است که به جای نمودار کندل استیک ، حمایت و مقاومت را بر روی نمودار خطی ترسیم کنید. دلیل آن این است که نمودارهای خطی فقط قیمت بسته شدن را به شما نشان می دهند در حالی که کندل ها بالا و پایین های شدید را به تصویر اضافه می کنند. این بالا و پایینها میتوانند گمراه کننده باشند، زیرا اغلب آنها فقط واکنشهای بازار هستند. مانند زمانی است که شخصی در حال انجام یک کار واقعاً عجیب است، اما وقتی در مورد آن سؤال می شود، به سادگی پاسخ می دهد: 'ببخشید، این فقط یک رفلکس است.'
هنگام ترسیم حمایت و مقاومت، بازتاب های بازار را نمی خواهید. شما فقط می خواهید حرکات عمدی آن را طرح ریزی کنید. با نگاهی به نمودار خط، میخواهید خطوط حمایت و مقاومت خود را در اطراف مناطقی ترسیم کنید که میتوانید قیمت چندین قله یا دره را مشاهده کنید.
نکات جالب دیگر در مورد خطوط حمایت و مقاومت
هنگامی که قیمت از مقاومت عبور می کند، آن مقاومت به طور بالقوه می تواند به حمایت تبدیل شود.
هر چه قیمت اغلب سطح مقاومت یا حمایت را بدون شکستن آن لمس کند، ناحیه مقاومت یا حمایت قویتر است.
هنگامی که یک سطح حمایت یا مقاومت شکسته می شود، قدرت حرکت دنباله رو بستگی به این دارد که حمایت یا مقاومت شکسته چقدر قوی بوده است.
خطوط روند
خطوط روند احتمالا رایج ترین شکل تحلیل تکنیکال در معاملات فارکس هستند. آنها احتمالاً یکی از کم استفاده ترین آنها نیز هستند. اگر به درستی ترسیم شوند، می توانند به اندازه هر روش دیگری دقیق باشند. متأسفانه، بیشتر معاملهگران فارکس آنها را بهدرستی ترسیم نمیکنند یا سعی نمیکنند تا خط را به جای برعکس، متناسب با بازار کنند. در ابتدایی ترین شکل آنها، یک خط روند صعودی در امتداد پایین مناطق حمایتی (دره ها) به راحتی قابل شناسایی ترسیم می شود. این به عنوان خط روند صعودی شناخته می شود. در یک روند نزولی، خط روند در امتداد بالای مناطق مقاومت (قله) به راحتی قابل شناسایی ترسیم می شود.این به عنوان خط روند نزولی شناخته می شود.
چگونه خطوط روند را ترسیم می کنید؟
برای ترسیم خطوط روند فارکس به درستی، تنها کاری که باید انجام دهید این است که دو قسمت بالا یا پایین اصلی را پیدا کرده و آنها را به هم وصل کنید.
بله، به همین سادگی است.
در اینجا خطوط روند در عمل هستند! به آن امواج نگاه کن!
نمونه های خط روند فارکس: روندهای صعودی، روندهای نزولی و روندهای جانبی
انواع گرایش ها
سه نوع گرایش وجود دارد:
روند صعودی (پایین تر)
روند نزولی (بالاهای پایین تر)
روند جانبی (محدوده)
موارد مهمی وجود دارد که باید با استفاده از خطوط روند در معاملات به خاطر بسپارید
برای رسم یک خط روند معتبر حداقل به دو بالا یا پایین نیاز است، اما برای تأیید یک خط روند به سه مورد نیاز است.
هر چه خط روندی که ترسیم می کنید تندتر باشد، قابل اعتمادتر خواهد بود و احتمال شکسته شدن آن بیشتر می شود. مانند سطوح حمایت و مقاومت افقی، خطوط روند هر چه بیشتر لمس ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺳﻄﻮح ﺣﻤﺎﻳﺖ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ شوند قوی تر می شوند و مهمتر از همه، هرگز خطوط روند را با مجبور کردن آنها به تناسب بازار ترسیم نکنید. اگر آنها به درستی مطابقت نداشته باشند، آن خط روند معتبر نیست!
کانال های روند
اگر این تئوری خط روند را یک قدم جلوتر ببریم و یک خط موازی در همان زاویه روند صعودی یا نزولی رسم کنیم، یک 'کانال' ایجاد خواهیم کرد. کانال نشنال جئوگرافیک یا شبکه کارتون صحبت نمی کنیم. این کانالها کانالهای تلویزیونی نیستند، کانالهای ترند هستند، که گاهی اوقات کانالهای قیمت نیز نامیده میشوند. با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید آن را کنار بگذارید، انگار که یک استراحت تجاری است. تماشای کانالها میتواند به اندازه Tiger King یا Keeping Up with Kardashians هیجانانگیز باشد!
کانال های روند تنها ابزار دیگری در تحلیل تکنیکال هستند که می توانند برای تعیین مکان های خوب برای خرید یا فروش استفاده شوند. خط روند بالا نشان دهنده مقاومت و خط روند پایین نشانگر حمایت است. بنابراین هر دو قسمت بالا و پایین کانال ها مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت را نشان می دهند. کانال های روند با شیب منفی (پایین) نزولی و کانال های با شیب مثبت (بالا) صعودی در نظر گرفته می شوند.
برای ایجاد یک کانال رو به بالا (صعودی)، به سادگی یک خط موازی با همان زاویه یک خط روند صعودی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی ببرید که آخرین قله را لمس کند. این باید همزمان با ایجاد خط روند انجام شود. برای ایجاد یک کانال نزولی (نزولی)، به سادگی یک خط موازی در همان زاویه با خط روند نزولی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی ببرید که با آخرین دره تماس داشته باشد. این باید همزمان با ایجاد خط روند انجام شود.هنگامی که قیمت ها به خط روند پایین تر می رسد، ممکن است به عنوان منطقه خرید استفاده شود. وقتی قیمت ها به خط روند UPPER رسید، ممکن است به عنوان منطقه فروش استفاده شود.
انواع کانال های روند
سه نوع کانال وجود دارد:
کانال صعودی (بالاترین و پایینترین سطح بالاتر)
کانال نزولی (بالاهای پایین و پایین تر)
کانال افقی (محدوده)
برخی از معامله گران ترجیح می دهند از عبارت 'کانال صعودی' برای کانال صعودی و 'کانال نزولی' برای کانال نزولی استفاده کنند. به احتمال زیاد، Millenials.
نکات مهمی که باید در مورد ترسیم کانال های روند به خاطر بسپارید:
- هنگام ساخت یک کانال روند، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر باشند.
- به طور کلی، پایین کانال روند به عنوان 'منطقه خرید' در نظر گرفته می شود در حالی که بالای کانال روند به عنوان 'منطقه فروش' در نظر گرفته می شود.
- مانند ترسیم خطوط روند، هرگز قیمت را به کانال هایی که ترسیم می کنید مجبور نکنید!
- مرز کانالی که در یک زاویه شیب دارد در حالی که مرز کانال مربوطه در زاویه دیگری شیب دارد صحیح نیست و می تواند منجر به معاملات بد شود.
- وقتی این اتفاق می افتد، این الگوی نمودار دیگر یک کانال روند نیست، بلکه یک مثلث است. (که در ادامه بیشتر با آن آشنا خواهید شد).
گفته می شود، کانال های روند نباید کاملاً ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺳﻄﻮح ﺣﻤﺎﻳﺖ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ موازی باشند. همچنین نباید 100 % قیمت در کانال قرار گیرد. اشتباه رایج بسیاری از معامله گران این است که آنها فقط به دنبال الگوهای قیمت کتاب درسی هستند. آنها اطلاعات مهمی را در مورد عملکرد قیمت از دست می دهند و چشمان خود را روی سایر سرنخ های مهم می بندند.
به نقاشی کانال زیر توجه کنید…
آیا آنها کامل به نظر می رسند؟ 👀
انتظار برای نمونههای کتاب درسی کامل تصویری به شما در دنیای واقعی کمکی نمیکند، زیرا دیدن عملکرد قیمتی که کاملاً در دو خط روند کاملاً موازی قرار میگیرد بسیار نادر است . این مانند تلاش برای یافتن مرد یا زن کامل در دنیای واقعی است. وقتی آن شخص را پیدا کردید، آن را رها نکنید. 😭
استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت - خط حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت در میان ابزارهای تحلیل تکنیکی پرکاربرد و تحلیل بنیادی جایگاه ویژه ای دارند. ضمن اینکه استراتژی های مبتنی بر آنها نه تنها توسط مبتدی ها بلکه توسط معامله گران کاملاً با تجربه که ابزارهای زیاد دیگری نیز در اختیار دارند و از تجربۀ معاملاتی بسیار زیادی برخوردارند نیز مورد استفاده قرار می گیرد. اما چرا این خطوط ساده تا این حد مورد استفادۀ سرمایه گذاران قرار می گیرند؟ بیایید در این باره باهم فکر کنیم.
سطوح حمایت و مقاومت
خطوط حمایت و مقاومت در واقع محدوده های شرطی ای هستند که هر معامله گر بطور فردی آنها را توسط اوج ها و کف های قیمت در یک چهارچوب زمانی خاص تعریف می کند. این محدوده ها با خطوط مشخص می شوند تا همۀ ریسک ها محاسبه شوند و دستورهای معاملاتی به درستی تعیین گردند. بهتر است که حمایت و مقاومت را به شکل محدوده هایی در نمودار تصور کنیم. لازم به ذکر است که خطوط مقاومت و حمایت در چهارچوب های زمانی مختلف به شکل های کاملاً مختلف ترسیم می شوند. خطوط حمایت و مقاومت در چهارچوب های زمانی بزرگ تر مانند H1 و H4 و D1 و بالاتر اعتبار بیشتری دارند و به راحتی شکسته نمی شوند درحالیکه خطوط حمایت و مقاومت در M1 و M5 و M15 نسبتاً راحت تر شکسته می شوند. قانون خاصی وجود ندارد و کارشناسان نیز به توافق نرسیده اند که خطوط حمایت و مقاومت را باید از بدنه های الگوهای شمعی ترسیم کرد یا از سایه های الگوهای شمعی.
دلایل ایجاد محدوده های حمایت و مقاومت
برای درک این موضوع که سطوح حمایت و مقاومت چگونه ایجاد می شوند و چگونه باید از آنها استفاده کرد باید این پدیده را از منظر روانشناختی بررسی کنیم. ایجاد روند بازار به تسلط یکی از سه گروه زیر در بازار بستگی دارد:
- خرس ها (فروشنده ها - که موقعیت های معاملاتی فروش باز می کنند)
- گاوها (خریدارها - که موقعیت ها معاملاتی خرید باز می کنند)
- مرددها (که هنوز وارد بازار نشده اند)
تصور کنید که قیمت در نزدیکی یک خط حمایت نوسان دارد. خرس ها (فروشنده ها) اقدام به فروش دارائی ها می کنند، گاوها (خریدارها) بطور فعال اقدام به خرید می کنند و سپس قیمت شروع به رشد می کند. در چنین وضعیتی، فروشنده ها از فروش خودداری می کنند و به محض اینکه قیمت به خط حمایت برسد آنها سفارش هایشان را می بندند تا این شانس را داشته باشد که بدون سود و بدون زیان از بازار خارج شوند. گاوها (خریدارها) بابت این سناریو خوشحال هستند زیرا با افزایش قیمت سود می کنند و در اولین اصلاح حرکتی قیمت به سمت خط حمایت آنها مجدداً خرید می کنند زیرا اعتقاد دارند که قیمت پس از رسیدن به سطح حمایت دوباره برمی گردد و رشد می کند. آن معامله گرهایی که هنوز وارد بازار نشده اند مشاهده می کنند که روند افقی تبدیل به روند صعودی شده است و به لحظۀ اصلاح قیمت و خط حمایتش توجه می کنند و منتظر موقعیت خرید می مانند. به این ترتیب به وضوح روحیۀ خرید بین معامله گران را مشاهده می کنیم حتی اگر یک حرکت جزئی به سمت خط حمایت وجود داشته باشد. به محض اینکه این اتفاق رخ دهد تعداد بسیار انبوهی از فعالان بازار فوراً خرید انجام می دهند یعنی در این لحظه موجی از تقاضای شدید شکل می گیرد بطوریکه عرضه تا آن اندازه نیست و بنابراین قیمت طبق آنچه انتظار می رفت بالا می رود. اگر بجای خط حمایت یک خط مقاومت وجود داشته باشد در آن صورت این وضعیت برعکس خواهد بود بطوریکه عرضه به شدت افزایش پیدا می کند اما تقاضا کم است. طبق این مثال مشاهده کردیم که یک ارتباط مستقیم بین نسبت عرضه/تقاضا و سطوح حمایت/مقاومت وجود دارد. به همین دلیل است که اغلب به خطوط حمایت/مقاومت می گویند سطوح عرضه/تقاضا.
نحوۀ معامله با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت چگونه است؟
دلایل ایجاد محدوده های حمایت و مقاومت را بیان کردیم و اکنون نگاهی می اندازیم به استراتژی های معاملاتی مبتتنی بر سطوح حمایت و مقاومت. هرگاه قیمت در نمودار به خط حمایت یا مقاومت برسد انتظار می رود که دو حالت رخ دهد. حالت اول این است که به آن خط برخورد کند و برگردد. حالت دوم این است که از آن خط عبور کند. به این ترتیب معامله گرها بر اساس سطوح حمایت/مقاومت 3 نوع معامله را در نظر می گیرند: معامله بر اساس برگشت قیمت پس از برخورد به سطوح حمایت و مقاومت (معاملۀ درون کانال افقی)، معامله بر اساس یک سطح گریز و یک نوع تلفیقی از معامله (که به شما اجازه می دهد بسته به وضعیت کنونی بازار از این دو استراتژی بطور جایگزین استفاده کنید). در ادامه، این دو استراتژی کلیدی را بررسی می کنیم:
معاملۀ درون کانال افقی
با توجه به مثال بالا می توان تصور کرد که اگر در زمانیکه قیمت به خط حمایت می رسد یک انباشتگی شدید از پتاسیل خرید وجود داشته باشد در آن صورت قیمت به خط حمایت می رسد اما برمی گردد و رشد می کند در آن صورت شما می توانید خرید کنید و توقف ضرر (Stop Loss) را پایین خط حمایت قرار دهید. هرگاه قیمت به سمت خط مقاومت حرکت کند و روحیۀ فروش بر بازار غالب باشد در آن صورت به محض اینکه قیمت به مقاومت برسد معامله گران بطور فعالانه اقدام به فروش می کنند. در نتیجه قیمت پس از رسیدن به خط مقاومت، برمی گردد و ریزش پیدا می کند. در این صورت توقف ضرر را باید بالای خط مقاومت قرار داد. با استفاده از دستورهای کسب سود (Take Profit) و حد ضرر متحرک (trailing stop) می توان ریسک زیان ها را کاهش داد و به موقع کسب سود کرد. در 70 درصد مواقع، قیمت در بازار در یک کانال افقی بین سطوح حمایت و مقاومت در رفت و برگشت و بین سطوح نوسان دارد. این وضعیت بسیار برای اسکالپرها و معامله گرانی که معاملات کوتاه مدت انجام می دهند جذاب است. این نوع از معامله گران سود کم هر معامله را با تعداد زیاد معاملات جبران می کنند.
معاملۀ گریز
اگر حجم معاملات در بازار بالا باشد و یک حرکت روند قوی وجود داشته باشد گریز قیمت از خط حمایت یا از خط مقاومت رخ می دهد. در این حالت قیمت پس از رسیدن به خط حمایت یا مقاومت برنمی گردد بلکه از آن عبور می کند. معامله گران روند از این رفتار قیمت حداکثر منفعت را می برند.
- اگر قیمت رشد کند از سطح مقاومت رد شود و سپس مجدداً اصلاح حرکتی داشته باشد و ریزش پیدا کند و دوباره به همان سطح برسد اما نتواند از آن عبور کند و دوباره رشد داشته باشد و یک کانال صعودی ایجاد شود در آن صورت سطح مقاومت تبدیل به یک سطح حمایت شده است.
- اگر قیمت افت کند و از سطح حمایت رد شود و سپس مجدداً رشد کند و به سمت آن سطح برگردد از آنجائیکه قیمت همیشه قادر نیست آن سطح را بکشند لذا پس از برخورد به آن سطح دوباره برمی گردد و ریزش پیدا می کند و یک کانال نزولی ایجاد می شود. به این ترتیب سطح حمایت سابق پس از رخ دادن گریز قیمت تبدیل به یک سطح مقاومت شده است.
- در برخی مواقع نیز پس از اینکه گریز قیمت رخ می دهد یعنی قیمت از سطح حمایت یا مقاومت رد می شود، پس از مدتی قیمت طی یک حرکت اصلاحی به سمت همان سطح برمی گردد و از آن عبور می کند و دوباره در کانال قبلی اش قرار میگیرد. به این حالت، گریز کاذب می گویند.
نکات کلیدی معاملۀ حمایت و مقاومت
- معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت برای همۀ انواع بازارها، ارز و سهام و کالا، مناسب است. همچنین در همۀ چهارچوب های زمانی نمودارها کاربرد دارد.
- مبانی این نوع از معامله ساده و آسان هستند.
- با استفاده از اندیکاتورهای خطوط میانگین متحرک (moving averages) و خطوط روند (trend lines) می توان در هر چهارچوب زمانی در نمودار، محدوده های حمایت و مقاومت را مشخص کرد. ضمن اینکه خطوط میانگین متحرک و روند خودشان در اغلب مواقع به عنوان سطوح حمایت/مقاومت عمل می کنند.
- سطوح حمایت/مقاومت یک ابزار جهانی برای تحلیل تکنیکی هستند. این خطوط تحت تاثیر چیزی قرار نمی گیرند لذا اکثر معامله گران توسط آنها هدایت می شوند.
- هرچقدر قیمت به یک سطح حمایت/مقاومت برسد اما نتواند از آن عبور کند، آن سطح قوی تر است. هرچند شما باید بسیار مراقب باشید تا به موقع متوجۀ تغییرات لحظه ای در روند و احتمال وارونه شدن روند بشوید./li>
- اگر چندین بار گریز کاذب رخ دهد نشان دهندۀ پایداری و قدرت آن سطح خواهد بود.
- سطوح فیبوناچی، حداقل دو خط میانگین متحرک که دارای دورۀ زمانی بزرگ با مقادیر عددی رند باشند، الگوریتم خطوط (Lines)، اندیکاتورهای PZ و IchimokuSuppRes، نقاط محوری (Pivot Points)، خطوط بولینگر (Bollinger Bands)، فراکتال ها و بسیاری دیگر می توانند به تشخیص محدوده های حمایت/مقاومت کمک کنند.
در پایان، لازم به ذکر است مفاهیم سطوح حمایت و مقاومت مفاهیم جدیدی در معامله نیستند. بسیاری از سرمایه گذاران توسط آنها هدایت می شوند و توسط آنها استراتژی های شان را می سازند. هرچند افرادی نیز هستند که اعتقاد دارند سطوحی که مبتنی بر اطلاعات قدیمی باشند برای پیش بینی حرکات آیندۀ بازار مناسب نیستند اما می توان از آنها در تحلیل توسعۀ بازار بهره برد. به همین دلیل هیچ تضمینی دربارۀ رفتار بازار در یک جهت خاص یا جهت دیگر وجود ندارد زیرا عوامل بسیار زیادی وجود دارند که بر بازار تاثیر می گذارند و رفتار میلیون ها فعال بازار قابل پیش بینی نیست.
سطوح حمایت و مقاومت: تحلیل تکنیکی
در تحلیل تکنیکی سطوح کف و سطوح سقف روند توسط اسامی مناسب شان مشخص می شوند. سطوح کف، سطوح حمایت؛ و سطوح سقف، سطوح مقاومت هستند. این سطوح محوطه هایی هستند که اکثر معامله گران در آنها خواهان خرید یا فروش یک دارائی هستند.
سطح حمایت، محوطه هایی را نشان می دهد در آنها تمایل به خرید بالا است و از فشار فروش بیشتر است. قیمت در این سطح برای خرید بسیار جذاب است و اکثر معامله گران در زمانیکه قیمت به یک سطح حمایت می رسد اقدام به خرید می نمایند.
سطح مقاومت، محوطه هایی را نشان می دهد که در آن تمایل به فروش بالا است و از فشار خرید بیشتر است. معامله گران مایلند در این سطح اقدام به فروش کنند و زمانیکه قیمت به این محوطه می رسد دارائی مورد نظرشان را به فروش برسانند.
به محض اینکه حساب مجازی را افتتاح کنید، مطالب آموزشی و پشتیبانی آنلاین به زبان خودتان در اختیارتان قرار خواهند گرفت.
نحوۀ ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت یک بخش اساسی از تحلیل تکنیکی است که برای تشخیص روند و اتخاذ تصمیمات معاملاتی مورد استفاده قرار می گیرند. این سطوح روندها را مورد سنجش قرار می دهند و آنها را تائید می کنند و باید توسط هر معامله گری که تحلیل تکنیکی را بکار می برد مورد استفاده قرار گیرند.
سطح حمایت توسط خطی نشان داده می شود که نقاط کف قیمتی در گذشته را به هم وصل می کند. این خط بسته به روند اصلی (جهت غالب حرکات قیمت) می تواند توسط یک خط افقی یا یک خط شیب دار نشان داده شود.
- اگر روند، صعودی باشد خط روندی که کف های قیمتی را بهم وصل می کند به عنوان یک حمایت با شیب مثبت در نظر گرفته می شود.
- اگر روند، افقی باشد خط روند تحتانی به عنوان یک حمایت افقی در نظر گرفته می شود.
سطح مقاومت توسط خطی که اوج های قیمتی را بهم وصل می کند مشخص می شود. سطح مقاومت بسته به روند اصلی می تواند توسط یک خط افقی یا یک خط شیب دار نشان داده شود.
- خط روندی که در یک روند نزولی نقاط اوج قیمتی را بهم وصل می کند، به عنوان یک مقاومت با یک شیب منفی در نظر گرفته می شود.
- در یک روند افقی، خط روند فوقانی به عنوان یک مقاومت افقی در نظر گرفته می شود.
برای تشخیص یک روند صعودی هر سطح حمایت باید بالاتر از سطح حمایت قبلی خود باشد و هر سطح مقاومت باید بالاتر از سطح مقاومت قبل تر از خود باشد. در غیر اینصورت، به عنوان مثال، هرگاه سطح حمایت تا کف قبلی اش پایین برود، این نشان می دهد که روند صعودی به پایان رسیده یا اینکه حداقل تبدیل به یک روند افقی شده است.
برعکس، برای تشخیص یک روند نزولی، هر سطح حمایت باید پایین تر از سطح حمایت قبل تر از خود باشد و هر سطح مقاومت باید پایین تر از سطح مقاومت قبلی خود باشد. اگر سطح حمایت از سطح حمایت قبل تر از خود بالاتر بیاید، علامتی است از تغییر روند موجود.
یک روند صعودی تمایل دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود به این ترتیب که اوج های قیمتی بالاترش و کف های قیمتی ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺳﻄﻮح ﺣﻤﺎﻳﺖ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ بالاترش تبدیل به اوج های قیمتی پایین تر و کف های قیمتی پایین تر می شوند. و بر عکس، یک روند نزولی می تواند تبدیل به یک روند صعودی شود به این ترتیب که نقاط اوج قیمتی پایین تر و کف های قیمتی پایین ترش تبدیل به نقاط اوج بالاتر و کف های قیمتی بالاتر می شود. به عبارت دیگر، یک سطح مقاومت تبدیل به یک سطح حمایت می شود و یک سطح حمایت تبدیل به یک سطح مقاومت می شود.
این نوع از وارونگی در سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکی تحت عنوان "بهبود"، "اصلاح" یا "وارونگی روند" شناخته می شود.
- در صورتیکه قیمت ها از سطح حمایت عبور کنند و ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺳﻄﻮح ﺣﻤﺎﻳﺖ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ به پایین بروند (احتمال انحراف وجود دارد)، سرمایه گذاران فرض را بر این می گیرند که قیمت به ریزش ادامه خواهد داد. حمایت قبلی تبدیل به یک سطح مقاومت جدید می شود که انتظار می رود از رشد قیمت ها ممانعت بعمل آورد.
- در صورتیکه قیمت ها از سطح مقاومت عبور کنند و بالا بروند (احتمال انحراف وجود دارد)، سرمایه گذاران فرض را بر این می گیرند که قیمت به رشد ادامه خواهد داد. مقاومت قبلی تبدیل به یک سطح حمایت جدید می شود که انتظار می رود از ریزش قیمت ها ممانعت بعمل آورد.
تا مادامیکه قیمت بین سطوح مقاومت و حمایت باقی می ماند، انتظار می رود که روند ادامه پیدا کند.
استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت
اساس سطح حمایت این است که هر زمان قیمت ها به این محوطه نزدیک می شوند، خریداران موقعیت خوبی برای معامله پیدا می کنند و ترجیح می دهند خرید کنند در حالیکه فروشندگان شرایط بدی را برای معامله مشاهده می کنند و کمتر مایل هستند که بفروشند. هرچند، سطح حمایت همیشه نمی تواند از ریزش قیمت ها ممانعت بعمل آورد و اگر قیمت ها از حمایت عبور کنند و پایین بروند نشان دهندۀ این است که فروشندگان فرصت خوبی برای فروش دارائی در اختیار دارند.
از طرف دیگر، منطق اصلی در پس مقاومت این است که هرچه قیمت به سطح مقاومت نزدیک تر شود، تمایل به فروش دارائی بیشتر می شود در حالیکه خریداران تمایل کمتری به خرید خواهند داشت. اگر قیمت از سطح مقاومت عبور و صعود کند نشان دهندۀ افزایش تمایل به خرید است.
وارونگی بین سطوح مقاومت و حمایت می تواند یک تغییر مثبت یا منفی در برابر روند غالب باشد. این برای تحلیل گران و فعالان بازار حیاتی است چراکه آنها بسته به علائم این الگوها یک استراژی معاملاتی روی همان دارائی را بکار می برند.
وضعیت بازار: بررسی سطوح حمایت و مقاومت پیش روی ارزهای دیجیتال
قیمت بیت کوین بعد از رسیدن به ناحیه ۳۸,۰۰۰ دلار، اصلاحی صعودی را آغاز کرد و توانست از سطح مقاومت ۳۹,۲۰۰ دلاری نیز عبور کند. بیت کوین در حال حاضر در تلاش است که به سطح ۳۹,۵۰۰ دلار برسد. سرعت افزایش قیمت بیت کوین در حال حاضر حدود ۳ درصد در روز است و این ارز دیجیتال نسبت به هفته گذشته ۵ درصد کاهش قیمت داشته است.
به گزارش کریپتونیوز، اکثر آلت کوینهای اصلی بازار نیز با سد مقاومتهایی کلیدی مواجه شدهاند. اتریوم از ۲,۸۸۰ دلار عبور کرد؛ اما در محدوده ۲,۹۲۰ دلار متوقف شد. ایکسآرپی (XRP) نیز پس از کاهش قیمت در حال تثبیتشدن در محدوده ۰.۶۵ دلار است. کاردانو در تلاش است تا بتواند بالاتر از مقاومت ۰.۸۶۵ دلاری به رشد خود ادامه دهد.
کل سرمایه بازار در نمای ساعتی
قیمت بیت کوین
پس از اینکه قیمت بیت کوین بالای ۳۸,۰۰۰ دلار تثبیت شد، رشد قیمت این ارز دیجیتال آغاز شده و به بالای ۳۹,۰۰۰ دلار رسید. اگر سطوح مقاومت ۳۹,۵۰۰ دلار و ۳۹,۶۵۰ دلار شکسته شوند، مقاومت کلیدی بعدی احتمالاً در سطح ۴۰,۰۰۰ دلار قرار دارد. در صورتی که این مقاومت هم از پیش رو برداشته شود، طرفداران افزایش قیمت بیت کوین یا ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺳﻄﻮح ﺣﻤﺎﻳﺖ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ به اصطلاح گاوهای بازار، قدرت میگیرند.
در صورتی که بیت کوین روندی نزولی در پیش بگیرد، حمایت اولیه در نزدیک به سطح ۳۸,۸۰۰ دلار قرار دارد. حمایت کلیدی بعدی نزدیک به سطح ۳۸,۲۰۰ دلار بوده و در صورتی که این حمایت نیز شکسته شود، روند کاهش قیمت بیت کوین سرعت خواهد گرفت.
قیمت اتریوم
قیمت اتریوم توانست با عبور از مقاومت ۲,۸۵۰ دلاری، شتابی صعودی گرفته و حتی به بالای ۲,۹۰۰ دلار نیز صعود کند؛ اما پس از اینکه قیمت به ۲,۹۲۰ دلار رسید، بار دیگر کاهش یافت. سرعت رشد قیمت اتریوم در حال حاضر ۲ درصد در روز است و قیمت این ارز دیجیتال نسبت به هفته قبل کاهشی ۶ درصدی به ثبت رسانده است. مقاومت اصلی بعدی اتریوم نزدیک به سطح ۲,۹۵۹ دلار قرار دارد که در صورت شکستهشدن این مقاومت، قیمت اتریوم قادر خواهد بود بار دیگر تا ۳,۰۰۰ دلار افزایش یابد.
در صورتی که اتریوم روندی نزولی در پیش بگیرد، در سطح ۲,۸۵۰ دلار با اولین حمایت مواجه میشود. حمایت کلیدی بعدی نزدیک به سطح ۲,۸۰۰ دلار قرار دارد که در صورت شکستهشدن این مقاومت، سرعت سقوط قیمت اتریوم افزایش خواهد یافت.
قیمت آلت کوینها
کاردانو زیر سطح قیمتی ۰.۸۵ دلار قرار گرفته و تثبیت شد. اولین مقاومت کلیدی پیشروی این ارز دیجیتال در ناحیه ۰.۸۶۵ دلار قرار دارد. در صورتی که کاردانو بتواند این مقاومت را پشتسر بگذارد، موج صعودی جدیدی در قیمت آن رخ خواهد داد.
بیانبی (BNB) در حال حاضر بسیار پایینتر از ۴۰۰ دلار معامله میشود. اگر روند قیمت آن نزولی باشد، در ۳۸۵ دلار یک حمایت فوری وجود دارد. حمایت کلیدی بعدی نیز در محدوده ۳۸۰ دلار قرار دارد که در صورت شکستهشدن آن، قیمت ممکن است تا ۳۶۵ دلار کاهش یابد.
قیمت سولانا در حال تثبیت در ناحیه ۱۰۰ دلاری است. مقاومتهای کلیدی پیش روی آن در محدودههای ۱۰۲ و ۱۰۵ دلاری قرار دارند. در صورتی که قیمت این ارز دیجیتال با شکستن مقاومت ۱۰۵ دلاری بسته شود، قیمت در کوتاهمدت افزایشی ثابت خواهد داشت.
قیمت دوج کوین در حوالی حمایت ۰.۱۴۰ دلاریاش بهسر میبرد و پس از افت شدید دیروز، تاکنون تغییری نکرده است. اگر احساسات نزولی تقویت شود، حرکت بهسمت ۰.۱۳۵ دلار نیز محتمل خواهد بود. در صورتی که دوج کوین روندی صعودی در پیش گیرد، قیمت ممکن است با مقاومتی در محدوده ۰.۱۴۲ دلار مواجه شود.
ایکسآرپی (XRP) نیز همچنان در محدوده ۰.۶۵ دلار معامله میشود. حمایت کلیدی بعدی آن نیز در محدوده ۰.۶۳۲ دلار قرار دارد که در صورت شکستهشدن این حمایت، کاهش قیمت تا محدوده ۰.۶۲ دلار بعید نخواهد بود.
چندین آلت کوین دیگر بازار نیز امروز صعودی بودند. از این میان، قیمت ایپ کوین (ApeCoin) و گراف (Graph) بیش از ۹ درصد جهش قیمتی را تجربه کرده و به ترتیب از ۱۹ دلار و ۰.۳۷۷ دلار فراتر رفتند.
بهطور کلی، بیت کوین در پی آن است که ضررهای بالای ناحیه ۳۹,۲۰۰ دلار را جبران کند. با این حال در صورتی که قیمت این ارز دیجیتال بیشتر از ۳۹,۵۰۰ دلار و ۳۹,۶۵۰ دلار برود، میتوان به افزایش ثابت آن در کوتاهمدت امیدوار بود.
دیدگاه شما