اهرم مالی: استفاده از اهرم مالی(Leverage) کارگزاری برای معامله
هنگامی که از معامله استفاده میکنید، میتوانید از اهرم مالی (Leverage) بهره بگیرید. اما اهرم های مالی چه هستند؟ به صورت ساده، با استفاده از اعتبار(Leverage)، میتوانید با سرمایه ی کمتر، بیشتر سرمایه گذاری کنید. این به شما امکان میدهد که سود خود را چند برابر کنید. اما اهرم مالی چگونه کار میکند و ریسک معامله با اهرم مالی چیست؟
اهرم مالی(Leverage) چیست؟
اهرم مالی (Leverage) مبلغی است که کارگزاری در اختیار شما میگذارد. موقعی که سرمایه گذاری میکنید، هر زمان که بخواهید میتوانید از اهرم مالی (Leverage) استفاده کنید. اعتبار همیشه به صورت نسبتی نمایش داده میشود. برای مثال، 1:30. وقتی که اعتبار 1:30 باشد، این به آن معناست که شما میتوانید با 1000 دلار به اندازه ی 30،000 دلار سرمایه گذاری کنید. اهرم مالی(Leverage) این امکان را به شما میدهد که معاملات بزرگتری انجام دهید.
کجا میتوانید با اهرم مالی(Leverage) معامله انجام دهید؟
بسیاری از کارگزاری ها، امکان استفاده از اعتبار را به شما میدهند. معمولا وقتی از اعتبار استفاده میکنید، بیشتر معاملات CFD انجام میدهید. میتوانید با استفاده از اهرم مالی ، چند برابر سرمایه ی خود سرمایه گذاری کنید. میخواهید بدانید کدام کارگزاری ها امکان استفاده از اهرم مالی (Leverage) را به شما میدهند؟ ما آن ها را برای شما لیست کرده ایم:
تاثیر اعتبارات: چند مثال
هنگامی که از اهرم مالی استفاده میکنید، شانس سود یا زیان شما چند برابر میشود. اگر سهامی به ارزش 10 دلار خریداری کنید نتایج بدست آمده برای شما به این صورت است:
- با افزایش قیمت 1 دلاری، شما 1 دلار سود خواهید کرد.
- با افت قیمت 1 دلاری، شما 1 دلار ضرر خواهید کرد.
اما هنگامی که از اعتباری با نسبت 1:10 استفاده کنید، نتایج شما این چنین خواهد بود:
- با افزایش 1 دلاری قیمت، شما 10 دلار سود خواهید کرد.
- با کاهش 1 دلاری قیمت، شما 10 دلار ضرر خواهید کرد.
در ادامه ی این مقاله با مثال های جامع تر، با کارکرد اهرم مالی(Leverage)، بیشتر آشنا خواهید شد.
اهرم مالی (Leverage) چگونه کار میکند؟
شما در یک کارگزاری آنلاین میتوانید از اهرم مالی (Leverage) استفاده کنید. در اینجا نمایی از یک کارگزاری را مشاهده میکنید که در آن میتوانید با اهرم مالی، معامله انجام دهید. بعد از باز کردن حساب، شما میتوانید مستقیما از اهرم مالی(Leverage) بهره بگیرید. وقتی از اهرم مالی استفاده میکنید، بیش از سرمایه ای که در اختیار دارید میتوانید سرمایه گذاری کنید. اما اهرم مالی(Leverage) چگونه تجارت شما را دگرگون میکند؟
اهرم مالی، همانند یک وام است. کارگزاری بخش زیادی از سرمایه ی مورد معامله ی شما را تامین میکند و سپس اختلاف قیمت خرید و فروش را به حساب شما واریز میکند. در این زمان، شما صاحب سهام نیستید. کارگزاری هم خرید و هم فروش را خودش انجام میدهد. اگر تاثیر اهرم بر هزینههای معامله CFD معامله کنید، در حالت عادی شما مسئولیت دیگری هم ندارید چون آن زمان هم مالک هیچ سهمی نبودید.
یک مثال از معامله با اهرم مالی (Leverage)
در این مثال، در نظر میگیریم شما 1000 دلار در حساب خود موجودی دارید. تصمیم میگیرید سهامی را خریداری کنید که اکنون قیمت هر سهم آن 10 دلار است. قیمت افزایش می یابد و در پایان روز با 12 دلار این سهم بسته میشود. نتیجه ی این سرمایه گذاری با اهرم مالی و بدون اهرم مالی چیست؟
بدون اهرم مالی: قیمت هر سهم 2 دلار افزایش داشته و شما 1000 دلار سرمایه داشتید. با سرمایه ی خود 100 سهم خریده اید. این 100 سهم هر کدام 2 دلار افزایش قیمت داشته پس سود شما معادل 200 دلار یا 20 درصد است.
با اهرم مالی: شما تصمیم میگیرید از اعتباری با نسبت 1:10 استفاده کنید. در اینصورت شما 10،000 دلار خواهید داشت و میتوانید 1000 سهم را تاثیر اهرم بر هزینههای معامله خریداری کنید. قیمت هر سهم 2 دلار افزایش داشته و سود کل شما 2000 دلار یا 200 درصد خواهد بود.
همانگونه که در این مثال میبینید، در صورت استفاده از اهرم مالی، سود سرشاری را کسب خواهید کرد. اما به یاد داشته باشید که این اتفاق به صورت برعکس نیز ممکن است رخ دهد. اگر قیمت سهام افت کرده بود، شما چند برابر سرمایه ی خود، ضرر میکردید!
مزایای استفاده از اهرم مالی زیاد(High Leverage)
از مزایای استفاده از اهرم مالی (Leverage) این است که شما میتوانید با سرمایه ای کم، سرمایه گذاری بیشتری انجام دهید. نیازی نیست که همه ی سرمایه معامله خود را داشته باشید.
مزیت دیگر اهرم مالی، این است که سرمایه گذاری بر روی اختلاف قیمت های کم را راحت میکند. با استفاده از اعتبار، حتی اگر سهام افزایش قیمت کمی داشته باشد نیز، شما سود چشمگیری خواهید کرد. این باعث میشود، برای معاملات روزانه و فعال، اهرم مالی جذاب تر به نظر بیاید.
هزینه های استفاده از اهرم مالی
همیشه برای استفاده از اهرم مالی، کارمزد پرداخت میکنید. این کارمزد، بر اساس اختصاص اعتبار محاسبه میشود. کارگزاری، مبلغ زیادی برای معامله به شما میدهد. طبیعی است که باید کارمزد این اهرم مالی را پرداخت کنید. مقدار این کارمزد نسبت به اینکه در کدام کارگزاری معامله میکنید و چه نوع معامله ای میکنید میتواند متفاوت باشد.
استفاده از اهرم مالی (Leverage) در کوتاه مدت میتواند بسیار جذاب باشد. میخواهید بلند مدت سرمایه گذاری کنید؟ پس بهتر است که سهام را مستقیما بدون اعتبار خریداری کنید تا کارمزد زیادی نپردازید.
هنگام استفاده از اهرم مالی (Leverage) مراقب باشید!
استفاده از اهرم مالی بیشتر، به معنی ریسک سرمایه گذاری بیشتر است. با اهرم مالی، سرعت زیان دهی شما نیز افزایش خواهد یافت. تاثیر اهرم مالی، هم برای معاملات سودده است و هم معاملات زیان ده. به همین دلیل، باید مسئولانه از اعتبارات استفاده کنید.
اگر تازه شروع به معامله کرده اید، بهتر است از اهرم مالی زیاد دوری کنید. هنگامی که درک بهتری از بازار سرمایه و معاملات بدست آوردید و شروع به سوددهی کردید، آنگاه میتوانید شروع به استفاده از اعتبار کنید. اگر از این ابزار مالی، به درستی استفاده کنید، سود شما سرشار خواهد بود!
هنگام استفاده از اهرم تاثیر اهرم بر هزینههای معامله مالی، باید پول کافی در حساب خود داشته باشید. کارگزاری ها اختلاف قیمتی که باید در حساب شما باقی بماند تا معاملاتتان بسته نشود را به شما اعلام میکنند. اگر این حداقل مبلغ در حسابتان موجود نباشد، شما اخطار Margin Call یا درخواست پرداخت اختلاف قیمت دریافت خواهید کرد و این ممکن است کل سرمایه ی شما را به باد دهد!
اهرم چقدر بر هزینه های معامله تاثیر می گذارد؟
علاوه بر افزایش ضرر و زیان شما، اهرم روش دیگری نیز برای کشتن شما دارد.
هرچند این مرگ خیلی کند هست، مثل مرگ بعد از خوردن هزارتا چاقو تو بدنت.
اکثر معامله گران فارکس آن را نمی بینند و در زمانی که متوجه آن می شوند که مرده باشند.
این قاتلی که ازش صحب می کنیم” هزینه های مربوط به تراکنش با استفاده از اهرم های بالا ” است.
اهرم نه تنها باعث افزایش ضرر شما می شود، بلکه هزینه های معامله شما را به عنوان درصدی از حساب شما چند برابر می کند.(هزینه های معامله اهرم)
بایید بگوییم شما یک حساب مینی با 500 دلار افتتاح کرده اید.
شما 10 مینی لات 10K دلاری از پوند دلار را که تا 5 پیپ اسپرد دارد خریداری می کنید. لوریج واقعی حساب شما 100:1 (50000$ مجموع لات ها/حساب 500$) است.
دوباره چک کنید… شما 25 دلار برای هزینه معاملات پرداخت کرده اید((1دلار/پیپ* اسپرد 5 پیپ)*5 لات ))
این مقدار5% از حسابتان است.
تنها با یک ترید و بدون هیچ گونه حرکت بازار، حساب شما 5% کاهش یافته است! حال اگر ضرر هم بکنید موجودی حسابتان بسیار پایین می آید.
هرچه موجودی حساتان پایین تر بیابد، اهرم شما افزایش می یابد. با افزایش اهرم هزینه های معاملاتی با سرعت بیشتری موجودی حسابتان را می خورند.
این همون قاتل آهسته و خاموشیه که راجبش صحبت می کنم.
هرچه اهرم شما بیشتر شود، هزینه ی معاملاتی شما به عنوان درصدی از حسابتان بیشتر می شود.
به همین خاطر است که هزینه ی معاملاتی یکی از 6 فاکتور مهم برای انتخاب بروکر مناسب هست.
اگر شما یک حساب مینی دارید و حسابی را با اسپرد 5 پیپ افتتاح کرده اید که هزینه ی معاملاتی 5$ دارد، به جدول زیر نگاهی بندارید تا رابطه ی افزایش اهرم را با حجم هزینه ی معاملات را بهتر درک کنید.
تا به الان یاد گرفته اید که اهرم چگونه می تواند ضرر ها و سود ها و همچنین هزینه های معاملاتیتان را چند برابر کند.
اهرم حاشیه را متعادل نمی کند.
اهرم به معنی تعداد دفعاتی است که کل حسابتان را بلند می کنید.
بیشترین مقداری که شما می توانید حساب خود را اهرم کنید بستگی به حاشیه ی مورد نیاز در حسابتان خواهد داشت.
مشکلات معاملات اهرمی بازار ارز دیجیتال چیست؟
اگر به شرایط پرنوسان بازار ارز دیجیتال علاقه مند هستید، باید بدانید که اهرم چگونه کار می کند. معاملات کریپتو اهرمی، تکنیکی است که به شما امکان میدهد تا 100 برابر بیشتر از آنچه که سرمایه شما به طور معمول اجازه میدهد، معاملات انجام داده و سود و زیان احتمالی را کسب کنید. این نوع معاملات ریسک بالایی داشته که توسط افراد حرفه ای باید انجام شود. با توجه به اینکه این معاملات میتواند روی قیمت نیز تأثیر بگذارد حرکتها را در هر دو جهت برجسته میکند، بنابراین درک نحوه عملکرد معاملات اهرمی و درک بازار کریپتو مهم است. برای آشنایی با نحوه کار و درک مشکلات معاملات اهرمی بازار ارز دیجیتال، این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
معاملات اهرمی بازار ارز دیجیتال
بخش عمده ای از معاملات در بازارهای مالی معاملاتی، در صرافی های خارجی است که به اختصار فارکس خوانده می شود. استفاده از اهرم اساساً بازده بالقوه در یک معامله معین را با یک ضریب ثابت به عنوان مثال 10x تقویت می کند اما بدون اینکه به سرمایه معادل نیاز باشد. برای انجام یک معامله اهرمی، یک معامله گر به یک کارگزار یا مبادله نیاز دارد تا اساساً اعتبار را افزایش دهد تا بتواند معاملات اهرمی را انجام دهد اما این اعتبار بی قید و شرط نیست. باید خطوط قرمزی برای محدود کردن ضرر وجود داشته باشد که از نظر تئوری بسیار بیشتر از چیزی است که معاملهگر در اختیار دارد که این می تواند یکی از مشکلات معاملات اهرمی بازار ارز دیجیتال باشد.
اگر همه چیز به خوبی پیش برود، این معاملات اهرمی بازدهی بیشتری را بدون نیاز به کاهش سرمایه زیاد ایجاد می کند. با این حال، اگر معامله در جهت اشتباه پیش رود، زیان ها نیز به اندازه اهرم کاربردی افزایش می یابد و کارگزار یک محرک ایجاد می کند که قرارداد اعتباری فراتر از آن تمدید نخواهد شد. برای آشنایی با مشکلات معاملات اهرمی بازار ارز دیجیتال، در ادامه به معرفی برخی از این اصطلاحات می پردازیم. درک این اصطلاحات و معنای آنها برای آشنایی با نحوه عملکرد معاملات اهرمی بسیار مهم است.
اصطلاحات موجود در معاملات اهرمی چیست؟
• مارجین: این مقدار پولی است که در حساب معاملاتی مارجین خود قرار می دهید و وثیقه ای را ارائه می دهد که صرافی مایل به تمدید اعتبار است.
• اهرم: درجه ای که صرافی به شما امکان می دهد مارجین خود را تقویت کنید که به صورت 2x، 5x، 10x، 100x و غیره نشان داده می شود.
• نسبت مارجین: مقدار مارجین مورد نیاز مبادله نسبت به موقعیت که این معکوس سطح اهرم است. بنابراین اهرم 2x به این معنی است که نسبت مارجین شما 50 درصد خواهد بود. معاملات اسپات اساساً دارای مارجین 100 درصدی است زیرا برای انجام یک معامله Spot باید به طور کامل پوزیشن را از موجودی حساب خود تأمین کنید.
• حداکثر پوزیشن: مارجین شما در اهرم ضرب می شود. بنابراین اگر 1000 دلار در حساب مارجین خود قرار دهید و اهرم موجود 10x باشد، حداکثر پوزیشن شما 10,000 دلار خواهد بود.
• مارجین کال: نقطهای که صرافی از شما میخواهد سرمایه بیشتری را به حساب مارجین خود اضافه کنید تا نسبت مارجین را حفظ کنید، با توجه به کاهش موقعیت شما مقدار اهرم را کاهش دهید.
• لیکوئید شدن: زمانی که مارجین شما به طور خودکار فروخته می شود تا زیان های متحمل شده توسط موقعیت شما را پوشش دهد.
• پوزیشن های Short/Long: هنگام استفاده از اهرم و شرط بندی که قیمت بالا می رود، شما یک Long Position می گیرید، برعکس گرفتن یک Short Position مناسب است.
• حد ضرر: تعیین سطحی از ضرر که در آن معامله به طور خودکار لغو شود. معامله گران با استفاده از این نقطه، از ضرر بیشتر در معاملات خود جلوگیری می کنند. عدم استفاده از Stop Loss بسیار خطرناک است زیرا معامله می تواند کل سرمایه را از بین ببرد که این گزینه می تواند یکی از مشکلات معاملات اهرمی بازار ارز دیجیتال باشد.
نمونه ای از معاملات اهرمی ارز دیجیتال
اگر با 1000 دلار در صرافی خود اقدام به معامله معمولی یا غیر اهرمی کنید، زمانی که به سود 10 درصدی رسید، در این صورت 100 دلار (1000*0.10) درآمد خواهید داشت و در نهایت معامله با 10100 دلار تمام می شود و کل سرمایه خود را 1 درصد افزایش می دهید (100/10,000). اگر معامله 10 درصد ضرر داشته باشد، 100 دلار از دست میدهید و در نهایت با 9900 دلار یا 99 درصد از سرمایه خارج می شوید که در این صورت، ضرر سرمایه معادل 1 درصد از سرمایه معاملاتی است. اگر صرافی به شما اهرم 10x را پیشنهاد می کرد، می توانید همان معامله را انجام دهید، اما 10,000 دلار شما به عنوان مارجین عمل می کند و می توانید حداکثر پوزیشن 100,000 دلار را معامله کنید، زیرا نسبت مارجین شما 10 درصد خواهد بود. با این اهرم، نیازی با انجام معاملات زیادی نیست تا پول شما را دوبرابر کند یا به طور بالقوه شما را از بین ببرد، با اهرم 100x هر یک از سناریوها ممکن است با یک معامله اتفاق بیفتد.
وام های مسکن نمونه ای از معاملات اهرمی است. اکثریت خریداران خانه برای اولین بار سرمایه لازم برای خرید ملک را به صورت نقدی ندارند. در عوض، در برابر کل هزینه ای که سپرده گذاری می کنند، بانک به آنها یک وام اعتباری با نرخ بهره ثابت یا شناور ارائه می دهد. نسبت سپرده به وام کلی، با نام مستعار LTV (وام به ارزش) نوعی اهرم است زیرا خریدار خانه را قادر میسازد تا با کسری از کل هزینه، ملکی را خریداری کند. تفاوت اهرم با وام مسکن این است که گزینه ای برای تثبیت نرخ بهره وجود دارد یا به عبارت دیگر، برای حل کردن مشکل ریسک است، این شرایط مشابه Stop Loss است زیرا هزینه بدهی شما را تعیین می کند.
با این حال، برخی از خریداران دوست دارند که از نرخ بهره وام بانکی را استفاده کنند، این میتواند به معنای بازپرداخت بسیار پایینتر در هنگام کاهش نرخ بهره باشد اما به همان اندازه، اگر نرخهای بهره ناگهان شروع به افزایش کنند، پرداختهای ماهانه میتواند بسیار گران شود. اگرچه نرخ های بهره، مانند نرخ های رمزارز خارجی بی ثبات نیستند، افزایش اندک می تواند تأثیر زیادی بر هزینه ماهانه بازپرداخت ها داشته باشد.
رویدادهای Black Swan، میتوانند بر نرخهای بهره تأثیر بگذارند. نمونه ای که می توانید بررسی کنید، اتفاقی بود که در دهه 1970 افتاد یا حمله جورج سوروس به پوند بریتانیا ایجاد سلب مالکیت، که معادل وام مسکن اهرمی است و با LTVهای بالا مرتبط است.
اهرم و نوسانات در بازار ارز دیجیتال
نکته ای که در مورد اهرم وجود دارد این است که ارزش عملی دارد: خرید خانه و یا معامله در بازار فارکس. اگر به اشتباه استفاده شود، می تواند به سادگی کل سرمایه را از بین ببرد که یکی از مشکلات معاملات اهرمی بازار ارز دیجیتال است. کریپتو یک دارایی بی ثبات است، بنابراین معامله گران نیازی به اهرم برای ایجاد فرصت هایی برای سود کوتاه مدت نخواهند داشت. در صورتی که دارایی های بلندمدت مانند بیت کوین و اتریوم در طی زمان، دستاوردهای نجومی ایجاد کرده اند.
مسئله این است که سرمایه گذاری با اهرم کم برای همه مناسب نیست. بسیاری از معاملهگران به سودهای حاصل از یک دهه نگاه میکنند و اساساً میخواهند آنها را یک شبه با استفاده از اهرم به دست آورند. با 100x می توانید در عرض یک کندل 15 دقیقه ای یا کمتر از آن بسازید یا از دست بدهید، چیزی که ممکن است به اندازه یک سرمایه گذاری طولانی زمان ببرد.
در بازار ارز دیجیتال، انجام معاملات اهرمی نیاز به پذیرش ریسک دارد، در صورتی که استفاده از اهرم در بازارهای مالی می تواند اثرات منفی به همراه داشته باشد. یکی از اثرات منفی، تاثیری است که از تولید یا مصرف یک کالا یا خدمات گسترش می یابد. استخراج بیت کوین اغلب به عنوان تأثیر منفی زیست محیطی ذکر می شود اما تأثیر اهرم، همان تأثیری است که می تواند بر روی قیمت یک دارایی دیجیتال داشته باشد.
حرکت های بزرگ بازار را می توان با اهرم تقویت کرد، به خصوص زمانی که بازار روند نزولی دارد. نمونه ای که در این زمینه می توان بیان کرد، ممنوعیتی که کشور چین بر روی استخراج بیت کوین انجام داد. در این شرایط قیمت به سطحی رسید که تعداد زیادی از معاملات اهرمی تعیین میشوند، قیمت معاملات اسپات را پایین آورده و فشار فروش بیشتری را برای حمایت از مارجین ایجاد میکند.
همه اینها در زمان واقعی اتفاق میافتد و به تحلیلگران فرصتی نمیدهد تا معاملهگرانی که کندل های قرمز را میبینند و به سمت خروجیها حرکت میکنند، آرام کنند. پس از هر روند نزولی بزرگ، جایی که اهرم به عنوان بزرگترین عامل کمک کننده در نظر گرفته می شود، درخواست هایی برای ممنوعیت اهرم بیش از حد وجود دارد. تأثیر اهرم را تنها میتوان با یک بازار با نوسان کمتر به حداقل رساند اما به دلیل تأثیر تقویتکننده اهرم بر قیمت، دستیابی به این ثبات قیمتی دشوار است.
اهرم مالی چیست؟ چگونه با اهرم بیشتر سود کنیم.
یکی از مهم ترین دغدغه ای که هر شخص با آن مواجه است، کسب درآمد و پیشرفت در مسائل مالی است که برای رسیدن به آن همواره به این می اندیشد که سرمایه خود را کجا قرار دهد و کدام روش سرمایه گذاری بهترین بازدهی را برایش ایجاد میکد؟ برای رسیدن به این هدف بازارها و ابزارهای بسیاری در حوزه مالی و سرمایه گذاری وجود دارد که اهرم مالی نیز یکی از این ابزارهاست. در واقع اهرم مالی یکی از ابزارهای کسب سود بیشتر از سرمایه گذاری است که به هر میزان که درجه این اهرم نیز بیشتر می شود بر میزان ریسک سرمایه گذاری نیز افزوده میشود. اما چگونه این اهرم منجر به کسب سود بیشتر برای اشخاص و شرکتها میشود و منظور از افزایش ریسک سرمایه گذاری چیست؟
اهرم مالی چیست؟
اهرم مالی یا Leverage نوعی ابزار مالی برای افزایش بازدهی در یک سرمایه گذاری است. در واقع استفاده از اهرم مالی یعنی استفاده از بدهی در یک سرمایه گذاری مشخص. یک شرکت یا سرمایه گذار میتواند به غیر از داراییها و سرمایهاش، بدون اینکه سرمایه گذار جدیدی اضافه شود، از طریق قرض گرفتن (ایجاد بدهی) سرمایه و فعالیتهای مالی خود را افزایش دهد.
اهرم مالی سالیان زیادی است که در بخشهای مختلف بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. در بازار ملک و مسکن افراد برای خرید خانه، زمین و سایر موارد از وام یا قرض استفاده میکنند. هرچه میزان وام و قرض دریافتی بیشتر باشد، فرد میتواند سرمایه بیشتر را خریداری نماید در مقابل ریسک بیشتری را برای بازپرداخت وام و قرض متحمل خواهد شد. در سایر بازارهای مالی نیز افراد برای استفاده از فرصتهای سرمایه گذاری و کسب سود از وام و اعتبار استفاده میکنند. دریافت اعتبار برای خرید سهام و اوراق بهادار نیز نوعی دیگر از استفاده از اهرم مالی است.
شرکتها نیز برای اجرای طرحهای جدید و تأمین منابع مالی از تسهیلات و اعتبار استفاده میکنند و اهرم مالی خود را افزایش میدهند. به عنوان مثال یک شرکت میتواند 10 میلیارد تومان سرمایه داشته باشد که دارایی های خود شرکت محسوب میشود. این شرکت میتواند 30 میلیارد تومان دیگر نیز از بانک تسهیلات دریافت کند یا اوراق بدهی منتشر کند که در مجموع 40 میلیارد تومان برای سرمایه گذاری در عملیات های خود خواهد داشت. بنابراین هر مقدار سود کسب کند یا زیان متحمل شود از قِبَل 40 میلیارد تومانی خواهد بود که تحد مدیریت شرکت است.
اهرم مالی در شرکتهای بورسی
همانطور که اشاره شد شرکتها برای تأمین منابع مالی جدید میتوانند به جای افزایش تعداد سرمایه گذاران، از اهرم مالی استفاده کنند. یکی از مزیتهای استفاده از اهرم مالی نسبت به انتشار سهام جدید و دعوت سرمایه گذاران، در این است که سودهای افزایش یافته از محل سرمایهگذاریهای جدید، بین تعداد زیادی از سهامداران توزیع نمیشوند. البته باید در نظر بگیریم که اگر برنامههای توسعهای شرکت طبق پیشبینیها و سودی که مدنظر بوده محقق نشود، ممکن است بدهی بسیار زیادی از محل اهرم مالی برای شرکت ایجاد شود که شرکت را ناگزیر سازد تا از محل سود سهامداران این بدهیها را تسویه کند.
از آنجاییکه نرخ بازدهی و میزان ریسک نسبت مستقیم با هم دارند و هر چه بازدهی بالاتر رود بر میزان ریسک سرمایه گذاری نیز افزوده میشود، استفاده از اهرم مالی هم که سبب میشود افراد یا شرکتها بازدهیهای بالاتری کسب کنند، سبب بالا رفتن ریسک سرمایهگذاری آنها نیز میشود. هر چه استفاده از اهرم مالی بیشتر باشد ،افراد ریسک بیشتری را نیز باید بپذیرند. لذا زمانی که از اهرم برای سرمایه گذاری استفاده میشود و سرمایه گذاری مطابق با پیشبینیها پیش نرود، زیان احتمالی بسیار بزرگتر از زمانی میشود که از اهرم استفاده نشده است. اهرم سود و زیان بالقوه را بسیار بیشتر میکند.
بنابراین توجه به اهرم مالی شرکتها برای بررسی تحلیلی آنها بسیار مهم است؛ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام میتواند میزان استفاده شرکت از بدهی را مشخص کند. استفاده از بدهی یا اهرم مالی بیشتر برای یک شرکت الزاما به معنی استفاده غیربهینه از منابع مالی شرکت نیست بلکه میزان بازدهی حقوق صاحبان سهام است و بازدهی دارایی های آن شرکت است که مشخص میکند یک شرکت در کسب سود برای سهامداران و به ازای هر ریال دارایی خود چگونه عمل میکند.
مهم ترین نکته در تحلیل شرکتهایی که از اهرم مالی در ترکیب مالی خود استفاده میکنند، مقایسه بازده حقوق صاحبان سهام با نرخ بدهی ای است که شرکت با آن تامین مالی شده است. اگر نرخ حقوق صاحبان سهام شرکت که از تقسیم سود خالص به حقوق صاحبان سهام بدست می آید بیشتر از نرخ بدهی شرکت باشد استفاده از بدهی بیشتر تا میزانی مشخص میتواند به سودآوری بیشتر شرکت کمک کند. به همان میزان نیز ریسک سرمایه گذاری شرکت نیز بالاتر می رود زیرا همانطور که گفته شد اگر در میزان برآورد سود کسب شده یا ROE برآوردی تغییری ایجاد شود که مطابق انتظارات بالا نباشد میتواند منجر به زیان دهی بیشتر از معمول شود.
به طور مثال همان شرکتی را تصور کنید که تنها 10 میلیارد تومان سرمایه دارد که از آورده سهامداران تامین شده تاثیر اهرم بر هزینههای معامله است. فرض کنید بازدهی این شرکت در عملیات آن برای یک سال 30 درصد باشد بنابراین میتوان انتظار داشت در انتهای سال مالی سرمایه شرکت 13 میلیارد تومان خواهد بود.
حالت اول: این شرکت 30 میلیارد تومان تسهیلات 20 درصد از بانک الف دریافت میکند که میبایست در انتهای سال بازپرداخت کند. بنابراین در این حالت شرکت در ابتدای سال 40 میلیارد تومان دارد که بخشی از آن را همراه با نرخ بهره ای مشخص بازپرداخت میکند و مابقی سود شرکت خواهد بود. در مجموع شرکت با نرخ بازدهی 30 درصد گفته شده در انتهای سال 52 میلیارد تومان خواهد داشت (1.3*40) که باید 36 میلیارد تومان آن را برگرداند که 30 میلیارد تسهیلات با نرخ 20 درصد است(1.2*30) و مابقی را در صورت های مالی خود به عنوان سرمایه خود شرکت شناسایی کند که 16 میلیارد تومان خواهد بود که 3 میلیارد تومان بیشتر از میزانی است که شرکت بدون اهرم مالی بود.
حالت دوم: شرکت 30 میلیارد تومان تسهیلات با نرخ 35 درصد دریافت میکند. در این حالت در انتهای سال شرکت باید 40.5 (1.35*30) میلیارد تومان را به بانک به عنوان اصل و سود تسهیلات دریافتی بازپرداخت کند. با سرمایه گذاری صورت گرفته مجموعا به 52 میلیارد تومان دست یافته که در نهایت 11.5 میلیارد تومان برایش باقی می ماند که کمتر از حالتی است که شرکت هیچ اهرم مالی ای استفاده نکرده بود.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت هرگاه نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام یا همان ROE شرکتی بیشتر از میزان نرخ بهره پرداختی باشد میزان سودآوری شرکت نیز بیشتر خواهد بود و برعکس.
درجه اهرم مالی چیست؟
بسیاری از تحلیل گران از درجه اهرم مالی (degree of financial leverage) برای بررسیهای تحلیل شرکتها استفاده میکنند. DFL به حساسیت سود هر سهم (EPS) نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی نیز گفته میشود. بدین معنی که هرچقدر اهرم مالی بالاتر باشد، نوسان سود سهم نیز بیشتر است.
فرمول محاسبه درجه اهرم مالی به صورت زیر است.
اهرم مالی در قراردادهای مشتقه
بازار مشتقه شامل بازارهای مختلفی از جمله قراردادهای اختیار معامله و آتی است. از اهرم مالی در بازارهای مشتقه نیز میتوان استفاده کرد.
به عنوان مثال در بازار آتی سرمایه گذاران از اهرم مالی برخوردارند. عموما در این بازار، قراردادهای هر دارایی در شروع، اهرم 4 یا 5 دارند؛ اما با توجه به شرایط بازار و تغییر وجوه تضمین این میزان تغییر خواهد کرد.
برای مثال اگر کسی بخواهد از بازار قراردادهای آتی ۱ کیلو زعفران بخرد، با توجه به اینکه اندازه قرارداد آتی زعفران ۱۰۰ گرم است، باید ۱۰ قرارداد آتی بخرد. برای اخذ ۱۰ قرارداد آتی زعفران این فرد باید به میزان ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی، وجه نقد به حساب عملیاتی واریز کند. با فرض اینکه وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران ۲۰۰ هزار تومان باشد؛ ،این فرد باید ۲ میلیون تومان پرداخت نماید.
وجه لازم = تعداد قرارداد * وجه تضمین اولیه
۲،۰۰۰،۰۰۰ = ۱۰ * ۲۰۰،۰۰۰
در مقابل اگر فرض کنیم که قیمت یک گواهی سپرده زعفران پوشال در بازار بورس که برابر با ۱ گرم زعفران است، برابر با ۱۰،۰۰۰ تومان باشد، این فرد برای خرید ۱ کیلو زعفران باید ۱،۰۰۰ واحد گواهی خریداری میکرد و به وجه نقدی معادل ۱۰ میلیون تومان نیاز داشت.
وجه لازم = قیمت گواهی سپرده * مقدار گواهی سپرده
۱۰،۰۰۰،۰۰۰= ۱۰،۰۰۰ * ۱،۰۰۰
در واقع این فرد به جای پرداخت 10 میلیون تومان برای خرید 1 کیلوگرم زعفران 2 میلیون تومان پرداخت میکند. در واقع میزان سرمایه گذاری این شخص 10 میلیون تومان است اما میزان سود و زیان سرمایه گذاری با توجه به مبلغ پرداختی شخص که 2 میلیون تومان است محاسبه میشود.
چگونه اهرم بازار آتی را محاسبه نماییم؟
برای محاسبه اهرم بازار آتی، کافی است ارزش قرارداد را تقسیمبر وجه تضمین اولیه قراردادها نماییم.
در مثال فوق میزان اهرم بازار آتی 5 است. یعنی به ازای هر 1 درصد بازدهی (سود یا زیان) که شخص در حالت بدون اهرم سرمایه گذاری میکرد بدست می آورد، 5 برابر (5درصد) بازدهی در بازار های مشتقه بدست می آورد.
اهرم مالی برای انجام معاملات اعتباری
همواره بخشی از معاملات صورت گرفته در بازار سرمایه با استفاده از اهرم مالی یا همان اهرم بدهی انجام شده است. این بخش از معاملات توسط خریدارانی صورت میپذیرد که با تثبیت رونق بازار، به دنبال استفاده از فرصت رشد سریع قیمتها هستند. افرادی که همچنان معتقد به بازدهی بالای بازار سرمایه هستند و میخواهند با گرفتن منابع مالی از کارگزاریها (گرفتن اعتبار) کسب سود بیشتری کنند. با توجه به ناپایدار بودن این منابع و ریسک بالایی که این قسمت از بازار به خریداران تحمیل میکند، معاملات انجام شده با ضررهای بسیار زیادی پایان مییابند. بهعنوان مثال استفاده از اهرم مالی در نیمه نخست سال 99 باعث شد تا بسیاری از سهامداران حقیقی و حقوقی بیش از میزان سرمایه خود، سود کسب کنند و به تبع آن، شاخص کل بورس نیز بیش از حد معمول بالا رفت. در ادامه همان سال (نیمه دوم سال 99) وضعیتی مشابه اما در مسیر نزولی مشاهده شد. در این سال سهامدارانی که از این اهرمهای مالی در زمان نامناسب و نزول بازار استفاده کردند، زیانهای سنگینی را متحمل شدند؛ به عبارت دیگر در زمانهایی که بازار سرمایه با هیجان و رشد زیادی همراه است، همراهی یک اهرم مالی همانند خرید اعتباری بر میزان هیجانات افزوده و نگرانی بابت اضافه جهش (overshoot) در بازار به وجود میآید.
لذا این تجارب تلخ باعث شکلگیری تصور اشتباه درباره مناسب نبودن بازار سرمایه برای سرمایه گذاری میشود. در این راستا سازمان بورس بهعنوان نهاد ناظر در سالهای اخیر تلاش فوقالعادهای در جهت قانونمند کردن اعطای اعتبارات در شبکه کارگزاریها به ویژه رعایت نسبتهای کفایت سرمایه و اخذ وثایق کافی از مشتریان کرده است اما هنوز هم ضرورت مدیریت حجم منابع اعتباری در کل شبکه کارگزاری احساس میشود.
نتیجهگیری
همانطور که توضیح دادیم اهرم مالی ابزاری برای استفاده بیشتر از فرصتهای سرمایه گذاری در بازار سرمایه و کسب سودهای بالاتر است. با توجه به اینکه اهرم مالی موقعیتهای سودآوری را افزایش میدهد در عین حال ریسک سرمایه گذاری را نیز افزایش میدهد؛ بنابراین همواره باید در نظر داشته باشیم استفاده از اهرم مالی همانطور که میتواند منجر به کسب سود بیشتری شود میتواند احتمال ضرر را هم بیشتر کند. بدینصورت که در زمانی که از اهرم در سرمایه گذاریهایمان استفاده کنیم و برآورد ما برای کسب سود با واقعیت منطبق نشود، زیان احتمالی ما بسیار بیشتر از حالتی میشود که از اهرم استفاده نکرده بودیم.
چگونه لوریج بر هزینه معاملات تاثیر می گذارد؟
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، با هم خواهیم دید که چگونه لوریج و اهرم با هزینه های معاملاتی شما ارتباط دارند.
لوریج علاوه بر بزرگ کردن ضرر، از یک طریق دیگر نیز می تواند شما را به کشتن دهد!
البته این بار نوع کشتن بسیار کندتر است، نوعی مرگ تدریجی است.
بیشتر معامله گران فارکس متوجه آمدن آن نمی شوند و زمانی هم که متوجه آن شوند، کار از کار گذشته و بوی الرحمن آنها بلند شده است!
قاتلی که ما از آن صحبت می کنیم هزینه های معاملاتی ناشی از استفاده از لوریج بالاست.
لوریج نه تنها ضررهای شما را بزرگ می کند، بلکه هزینه های معاملاتی شما را به عنوان درصدی از حساب نیز بزرگ می کند.
فرض کنید یک حساب مینی با 500 دلار موجودی باز می کنید.
پنج مینی لات 10 هزار دلاری GBP/USD خرید می گیرید که دارای اسپرد 5 پیپ است. لوریج واقعی شما 100:1 است (50000 هزار دلار مجموع مینی لات ها / 500 دلار در حساب).
اما اینجا را ببینید… شما 25 دلار هزینه معامله پرداخت کرده اید ((1 دلار/پیپ ضربدر 5 پیپ اسپرد) ضربدر 5 لات)).
یعنی 5 درصد از حساب معاملاتی!
با گرفتن تنها یک پوزیشن، و درحالیکه بازار اصلا هنوز حرکت نکرده است، ابتدا به ساکن 5٪ در ضررید! اگر پوزیشن شما در ضرر رود، موجودی حساب شما ناگهان آب می رود!
با آب رفتن موجودی حساب، لوریج شما افزایش می یابد.
هر چه لوریج شما بیشتر افزایش یابد، هزینه های معاملاتی با سرعت بیشتری همان ته مانده حساب را هم می بلعد.
این همان قاتل شیرین و خاموشی است که ما از آن سخن می گوییم.
هر چه لوریج شما بیشتر باشد، هزینه معاملاتی شما به عنوان درصدی از سرمایه معاملاتی شما بیشتر می شود.
به همین دلیل است که هزینه معاملاتی یکی از موارد بسیار مهم در انتخاب کارگزار است.
برای مثال، فرض کنید 10000 واحد یورو دلار با اسپرد 5 پیپ خرید گرفته اید که برابر با 5 دلار هزینه معاملاتی است، حال ببینید که چگونه ارزش نسبی هزینه معاملاتی شما با لوریج بالاتر، افزایش می یابد:
حال متوجه شدید که چگونه لوریج می تواند نه تنها سود و زیان شما، بلکه هزینه های معاملاتی شما را نیز افزایش دهد.
لوریج برابر با مارجین نیست.
لوریج به تعداد دفعاتی گویند که شما کل حساب خود را با استفاده از آن اهرم می کنید.
حداکثر مقدار مجاز برای اهرم کردن بستگی به مارجین مورد نیاز شما دارد.
دیدگاه شما