تنوع بخشی پرتفوی: دستورالعملی کاربردی برای تنوع بخشی
یکی از خطراتی که همواره سرمایه گذاران و فعالان بازار بورس را تهدید میکند، نوسانات قیمت سهام است. ازآنجاییکه بسیاری از سرمایه گذاران بورسی نمیتوانند نوسانات کوتاهمدت بازار سهام را پیشبینی و با استراتژیهای سرمایه گذاری مختلف خطرات نوسان پذیری قیمت را کنترل کنند، همواره متخصصان پیشنهاد میکنند که سرمایه گذاران از تنوع بخشی پرتفوی خود به عنوان بهترین راه برای تسهیل این مسیر استفاده کنند. توصیهای که احتمالاً آن را با عبارتی نظیر «همه تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید» شنیدهاید.
اما تنوع بخشی پرتفوی به زبان ساده چیست؟
تنوع بخشی سبد سهام یک تکنیک برای مدیریت ریسک است. برای استفاده از این تکنیک شما باید انواع مختلفی از ابزارهای سرمایه گذاری را در یک پرتفوی با هم ترکیب کنید تا تأثیری را که هر یک از این ابزارها بر عملکرد کل پرتفوی خواهد داشت به حداقل برسانید. احتمالاً میدانید که منظور از پرتفوی همان سبد سهام است و ابزارهای سرمایه گذاری نیز شامل سهام، صندوق های سرمایه گذاری، اوراق مشارکت، سپردههای بانکی، آشنایی با سبدهای سرمایهگذاری طلا و ارز میشود.
تنوع بخشی ریسک پرتفوی شما را کاهش میدهد. تحصیلکردههای مالی میتوانند با فرمولهای پیچیدهای به شما نشان دهند که تنوع بخشی چگونه میتواند ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهد، اما ما آن را به سادگی با یک مثال به شما توضیح میدهیم:
فرض کنید شما در جزیرهای زندگی میکنید که در آن کل اقتصاد جزیره شامل دو شرکت میشود: شرکت اول چتر و شرکت دوم کرم ضد آفتاب تولید میکند. اگر شما کل سرمایه خود را در شرکتی که تولیدکننده چتر است، سرمایه گذاری کنید در طول فصول بارانی عملکرد فوقالعادهای خواهید داشت، امّا وقتی هوا آفتابی است عملکردتان ضعیف خواهد بود. برعکس این قضیه هم در شرکت تولیدکننده کرم ضد آفتاب اتفاق میفتد. چنانچه شما آشنایی با سبدهای سرمایهگذاری همه سرمایه خود را در این شرکت بگذارید، وقتی آفتاب باشد عملکرد بالاتری دارد، اما با بارش ابرها وضعتان چندان تعریفی نخواهد داشت. در هر دو حالت این احتمال وجود دارد که شما دورهای بازده مثبت و دورهای دیگر بازده منفی داشته باشید و عملکردتان مدام در نوسان باشد.
حال راهحل این اتفاق چیست؟ راهحل این است که یک پرتفوی تشکیل دهید و ۵۰ درصد از سرمایه خود را به شرکت اول و ۵۰ درصد دیگر را در شرکت دیگر سرمایه گذاری کنید. چون شما پرتفوی خود را تنوع بخشی کردهاید، بهجای اینکه عملکردتان وابسته به آبوهوای بارانی یا آفتابی باشد، در طول سال عملکرد خوبی خواهید داشت.
سه دستورالعمل برای تنوع بخشی پرتفوی
سه دستورالعمل کلی وجود دارد که به شما کمک میکند تا مطمئن شوید پرتفوی خود را به درستی متنوع کردهاید:
- در پرتفوی خود از چندین ابزار سرمایه گذاری مختلف استفاده کنید. مثلاً بخشی از سرمایه خود را به بازار سهام و صندوق های سرمایه گذاری، بخشی را در طلا و ارز، بخش دیگر را در سپردههای بانکی یا اوراق مشارکت اختصاص دهید. اگر پول زیادی دارید زمین و مسکن را هم فراموش نکنید.
- در میان ابزارهای سرمایه گذاری موجود، سرمایه گذاری در سهام از گوناگونی بیشتری برخوردار است و شما با گزینههای مختلفی برای خرید روبهرو هستید؛ اما باید بدانید که در انتخاب خود فقط محدود به سهام شرکتهای بزرگ و معروف بورسی نیستید. در حقیقت، کار عاقلانه این خواهد بود که سهامی را انتخاب کنید که دارای سطوح ریسک مختلفی باشند. با این کار چنانچه سهام یک شرکت زیان ده باشد، سهام سایر شرکتها این زیان را پوشش میدهد و احتمالاً بازده مثبتی از سرمایه گذاری در بازار بورس به دست خواهید آورد.
- چنانچه در بورس سرمایه گذاری میکنید سرمایه خود را در صنایع مختلف قرار دهید. این کار تأثیر ریسک های خاص یک صنعت را کاهش خواهد داد.
تنوع بخشی مهمترین عنصری است که به شما کمک میکند تا همزمان با حداقل کردن ریسکتان، به اهداف بلندمدت خود نیز دست پیدا کنید.
چه میزان تنوع بخشی مناسب است؟
در بحث تنوع بخشی نکته حائز اهمیت این است که تنوع بخشی مانند پوشش زرهی و ضدگلوله نیست که موجب شود شما از ضرر و زیان، جان سالم به در ببرید. باید توجه کنید که فرقی نمیکند پرتفوی شما چقدر متنوع شده است، سرمایه گذاری درهرحال همیشه همراه با ریسک است و تمام هدف ما از تنوع بخشی پرتفوی این است که در سطح مشخصی از ریسک، بیشترین بازده را به دست آوریم.
سؤال دیگری که معمولاً ذهن سرمایه گذاران را به خود مشغول میکند این است که باید چه تعداد سهام برای رسیدن به تنوع بخشی مطلوب خرید؟
در نظریههای علمی مطرح شده است که یک پرتفوی متنوع از چیزی حدود ۲۰ سهم شرکتهای مختلف از صنایع گوناگون و اندازههای متفاوت تشکیل شده است؛ اما شاید مدیریت این تعداد شرکت برای ما کار دشوار و خستهکنندهای باشد. بسیاری از متخصصان معتقدند اضافه کردن حداقل ۵ سهم برای تشکیل یک پرتفوی متنوع ضروری است. همینطور انتخاب بیشتر از ۱۰ تا ۱۲ شرکت ممکن است سر شما را بیشازحد شلوغ کند و بعد از مدتی به خوبی نتوانید همه این شرکتها را موردبررسی دقیق قرار داده و در صورت نیاز پرتفوی خود را تعدیل کنید.
وارن بافت، محترمترین چهره دنیای سرمایه گذاری میگوید: «سرمایه گذاری یعنی انتخاب سهام یک شرکت خوب در زمانی مناسب و نگهداشتن آن سهم تا هر وقتیکه شرکت عملکرد خوبی دارد.» پس لازم است بعد از تشکیل پرتفوی، گه کاه آن را مورد بازبینی قرار دهید و سرمایه گذاریهایی که دیگر ارزش ماندن در پرتفوی شما را ندارند، با گزینههای بهتر جایگزین کنید.
(پایان درس دوم دوره آموزشی آشنایی با مفاهیم مالی)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
آشنایی با نکاتی برای ساخت پرتفوی حرفه ای در بورس
موفقیت در بازار بورس مانند هر بازار دیگری نیازمند انتخاب یک رویکرد مناسب و سازماندهی شده میباشد. در غیر این صورت سرمایهگذاران درگیر خرید و فروشهای بدون برنامهای خواهند شد که سود یا زیان آنها را بیشتر به بخت و اقبال وابسته میسازد. تمام کسانی که میخواهند وارد دنیای بورس شوند، باید تکنیکهای سرمایهگذاری و خرید سهام شرکتهای پربازده بورسی را شناسایی کنند و در آنها سرمایهگذاری نمایند. اما کاهش ریسک سرمایهگذاری با متنوعسازی سرمایهها و یا ساخت پرتفوی حرفه ای امکانپذیر است. این موضوعی است که تمام سرمایهگذاران مطرح دنیا روی آن اتفاق نظر دارند. اما در بازار سرمایهی امروز چطور میتوان حسابشده و دقیق عمل کرد و بهترین سبد سهام و یا پرتفوی را تشکیل داد؟ برای این کار روشهای علمی و تجربی متعددی وجود دارد. برای آشنایی با این روشها و آگاهی از معنای سبد سهام با ادامهی این مطلب از سایت استخدام و آموزش چراغ همراه باشید.
سبد سهام یا پرتفوی چیست؟
پرتفو یا همان سبد سهام چیست؟
پس از دریافت کد بورسی و ثبت نام در کارگزاریها برای آنکه بتوانید به انجام معاملات بورسی بپردازید، لازم است تا با ریزهکاریهای متعددی آشنا شوید. شما بهعنوان یک سرمایهگذار فردی، نیازمند دانستن چگونگی تعیین تخصیص داراییهای خود هستید. باید تلاش کنید تا داراییهایتان بهترین تطابق را با استراتژی و اهداف سرمایهگذاری شخصی شما داشته باشد. برای این کار لازم است تا در ساخت پرتفوی حرفه ای و یا یک سبد سهام خوب دقت زیادی را به کارگیرید. سبد سهام یا پرتفوی بورسی ترکیبی مناسب از انواع سهمهایی است که سرمایهگذاران آنها را خریداری میکند. هدف از تشکیل پرتفوی، تقسیم کردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است. در این صورت، سود یک سهم میتواند ضرر سهمهای دیگر را جبران کند. پرتفوی بورسی متشکل از سهمهای متنوعی است که میتوانند به لحاظ بنیادی باهم تفاوت زیادی داشته باشند.
سبد سهام یا پرتفوی شامل چه سهمهایی است؟
پرتفو یا سبد سهام شامل چه سهمهایی می باشد
دقت داشته باشید که یک سبد سهام و یا پرتفوی مناسب میتواند تمام گروههای بورسی را شامل شود. بنابراین یک سرمایهگذار میتواند از هر گروه یک یا دو سهم مناسب در سبد خود داشته باشد. یک پرتفوی بورسی میتواند شامل شرکتهای سرمایهگذاری، گروه خودرویی، پالایشی، پتروشیمی، دارویی، غذایی، و … باشد. اما مسلماً پول شما آنقدری نیست که بتوانید از همهی گروهها سهمی در سبد خود داشته باشید. صندوقهای سرمایهگذاری گزینهی بسیار مناسبی برای شما هستند که میتوانید سهام آنها را خریداری نمایید. به توصیهی کارشناسان سرمایهگذاری، افراد میتوانند بخشی از سبد سهام خودشان را به شرکتها و هولدینگها اختصاص دهند. همچنین بهتر است که ترکیبی از سهامهای بزرگ و کوچک را در سبد خود بگنجانند. خلاصهی کلام این که داشتن سهمهایی که مخالف هم حرکت میکنند برای ساخت پرتفوی حرفه ای ضروری است. به یاد داشته باشید که تمام این اقدامات برای کاهش ریسک سرمایهگذاری در بورس هستند.
حال که با مفهوم سبد سهام به خوبی آشنا شدید، در ادامه میخواهیم راجع به اصول و نکاتی برای ساخت پرتفوی حرفه ای در بازار بورس صحبت کنیم.
تنوع بخشی، میانبری برای ساخت پرتفوی حرفه ای
میانبری برای ساخت پرتفوی حرفه ای ایجاد تنوع است
احتمالاً این ضربالمثل قدیمی که میگوید همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید، به گوشتان خورده است. فلسفه ساخت پرتفوی حرفه ای در بورس نیز به همین شکل است. توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم بهجای تک سهم شدن، اولین گام استانداردی است که در تشکیل سبد سهام باید انجام داد. با این کار هم ریسک کاهش پیدا میکند، هم تسلط شما بر سهمهایتان افزایش مییابد. اگر سبد سهام خود را تنها از درون یک صنعت بسازیم، درواقع در حال کوبیدن آب در هاون کوبیدن هستیم! تشکیل پرتفوی از درون یک صنعت خاص، بهاندازهی عدم تشکیل سبد سهام ریسک به دنبال خواهد داشت. فرض کنیم سبد سهام خود را صرفاً از یک صنعت انتخاب نمودهاید. اگر زمانی بر اثر رویدادهای اقتصادی کل صنعت موردنظر دچار رکود شود، احتمالاً کلیهی سهمها با افت قیمت مواجه خواهند شد و قسمت زیادی از سرمایهی شما از بین خواهد رفت.
برای تشکیل یک سبد متنوع جهت ساخت پرتفوی حرفه ای، رویکردهای مختلفی مثل سبد مبتنی بر ارزش بازار و سبد هم وزن وجود دارد:
۱. سبد مبتنی بر ارزش بازار
میدانید که سبدهای مبتنی بر ارزش بازار چگونه به شما در ساخت پرتفوی حرفهای کمک میکند؟ در این روش، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با سهمهای دیگر سبد تعیین میشود. یعنی اگر ۱۵ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب کنیم و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم ۲۰ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۲۰ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد. وزن هر سهم در سبد با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد تعیین میشود. ارزش بازار شرکت هم برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم خواهد بود.
۲. ساخت پرتفوی حرفه ای با تشکیل سبدهای هم وزن
بر خلاف سبد مبتنی بر ارزش بازار، سبدهای هم وزن به صورت یکنواخت توزیع میشوند. این تقسیمبندی منطقی تاثیر زیادی در ساخت پرتفوی حرفه ای شما خواهد داشت. ساختار سبد هم وزن بسیار است. چون وزن تمام سهمها در این سبد بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکتهای مربوطه چقدر است با یکدیگر برابر میباشند. فرض کنید یک میلیون تومان برای خرید ده سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده است. در این سبد باید ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود که مجموع خرید آنها یک میلیون تومان شود. دقت داشته باشید که خود سهمها میتوانند از میان شرکتهای بزرگ و پیشرو بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
توجه به قابلیت نقدشوندگی سهام برای ساخت پرتفوی حرفه ای
برای ساخت پرتفوی حرفه ای باید به قابلیت نقدشوندگی سهام توجه کنید
یکی از ویژگیهای یک سهام خوب در سبد این است که قابلیت نقدشوندگی داشته باشد؛ یعنی بتوان فوراً آن را به وجه نقد تبدیل کرد. فرض کنید که شما سرمایهی خودتان را به یک دستگاه خودرو تبدیل کردهاید. اما پس از گذشت مدت زمانی به هر دلیلی نیاز به پول نقد پیدا میکنید و مجبور میشوید خودرو را بفروشید. روشن است که از زمان تصمیم به فروش تا فروش و دریافت وجه با مشکلات فراوانی نظیر پیدا شدن مشتری، توافق برای معامله، انتقال سند و… مواجه خواهید شد. در بورس هم به همین شکل است. وقتی که با خرید سهام در بورس سرمایهگذار میکنید، به محض تصمیم به فروش تمایل دارید که سرمایهتان در کوتاهترین زمان ممکن به پول نقد تبدیل شود. بنابراین توجه به قابلیت نقدشوندگی برای ساخت پرتفوی حرفه ای در بورس بسیار مهم است.
چگونه میتوان قابلیت نقدشوندگی سهام را تشخیص داد؟
برای آنکه قابلیت نقدشوندگی یک سهم را بدانید باید به دو آیتم تعداد روزهایی که سهم معامله شده و حجم معاملات توجه نمایید. خب اگر سهمی در طول یک سال ۳ یا ۴ ماه بسته بوده، به درد خرید نمیخورد. چرا که وقتی بازار مثبت باشد و بخواهید سرمایهتان را نقد کنید حساب شما بلوکه است و نمیتوانید کاری از پیش ببرید. برای این کار با بررسی تابلوی سهم، سابقهی معاملات سهم را به دست آورید. مورد بعدی که باید به آن توجه داشته باشید، حجم معاملاتی سهام میباشد. فرض کنید که قیمت سهمی ۵۰۰ میباشد و شما ۱ میلیارد از این سهم را خریداری میکنید. اگر این سهم روزی ۱ میلیون معامله شود، یعنی ۵۰۰ میلیون نصیب شما میشود و این برایتان مناسب نیست. اما اگر همین سهم روزی ۱۰ میلیون معامله شود، ۵ میلیارد نصیب شما خواهد شد که برایتان سودآور خواهد بود.
سخن آخر
در این مقاله از چراغ به بررسی نکاتی پرداختیم که به شما برای ساخت پرتفوی حرفه ای در بورس کمک میکنند. تحقیق، قدرت تحلیل، توانایی تصمیمگیری، صبر و شکیبایی برای رسیدن به موفقیت در این زمینه ضروری است. دقت داشته باشید که در صورت نداشتن تخصص بهتر است به معامله و خرید و فروش دست نزنید و از یک تیم کارشناسی برای چیدمان سبد بورسی خود کمک بگیرید. چراغ به عنوان یک سامانه آموزش و کاریابی هوشمند در ایران همواره در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی شما را در مسیر کار و سرمایهگذاری صحیح همراهی نماید. برای این منظور میتوانید از آموزشهای آنلاین بورس چراغ نیز بهرهمند شوید.
درسنامه سرمایهگذاری و سرمایهپذیری
قدم اول جذب سرمایه از یک VC شناخت آن و فهم کامل ساختار آن است. تمام سرمایهگذاران خطرپذیر از ۲ رکن اصلیLP و GP تشکیل شدهاند. اول،LP یا Limited Partner که از آنها بهعنوان شریک محدود یاد میشود، مانند سرمایهگذار برای یک VC عمل میکنند و منابع مورد نیاز را در اختیار VC ها قرار میدهند. معمولا VCها قبل از تاسیس، جلسات متعددی با سرمایهگذاران بالقوه خود برگزار میکنند تا بتوانند آنها را برای حضور در ساختار VC بهعنوان LP قانع کنند. رکن دوم،GP یا General Partner که از آن بهعنوان شریک مدیر یا مدیر صندوق یاد میشود، وظیفه جمعآوری منابع مالی از LPها و مدیریت سرمایه را بر عهده دارد. همچنین انتخاب و سرمایهگذاری در استارتاپها و مدیریت پورتفولیو و همچنین برنامهریزی خروج استارتاپها را انجام میدهد.
در اکثر موارد GP نیز بخشی از سرمایه صندوق VC را تامین میکند. این موضوع اعتماد LPها جهت سرمایهگذاری در VC را افزایش میدهد. اصطلاح اپوست در بازی GP را نشان میدهد. همچنین معمولا LPها نقشی در تصمیمگیریهای VC نداشته و صرفا در جلسات سالانه همچون مجامع، گزارش عملکرد مدیر را دریافت میکنند و ممکن است بتوانند در مورد تغییر مدیریت تصمیم بگیرند. همواره GPها در قبال سرمایه LPها مسئول هستند و در انتهای دوره عمر صندوق، سود LPها را براساس ROI (بازگشت از سرمایهگذاری) با آنها تسویه میکنند.
هر GP ممکن است چندین صندوق سرمایهگذاری در زیرمجموعه خود بهعنوان Fund تشکیل بدهد. بهعنوان مثال اندرسون هورویتز چندین صندوق تخصصی سرمایهگذاری در حوزههای مختلف مانند بایوتک، فینتک و بلاکچین تشکیل داده است. عمر هر صندوق سرمایهگذاری بسته به تمرکز سرمایهگذاری، بین ۷ الی ۱۵ سال تعیین میشود.
مسیرهای درآمدی GP
درآمد GP معمولا از ۲ مسیر ممکن میشود؛ روش اول درآمدزایی، Management Fee یا همان کارمزد مدیریتی که معمولا درصدی از کل سرمایه صندوق به صورت سالانه است. (۲ الی ۵درصد جهت هزینههای اداری و عمومی VCدریافت میشود.) روش دوم درآمدزایی، Carry یا همان سهم موفقیت است که معمولا بین ۱۵ الی ۳۰درصد از هر بازده سرمایهگذاری در هر خروج موفق بهعنوان این پاداش لحاظ میشود. بهعنوان مثال اگر یک VC، یکمیلیارد تومان در یک استارتاپ سرمایهگذاری کند و در زمان خروج براساس میزان سهامش در آن زمان، ۱۰میلیارد دلار درآمد از محل فروش سهام استارتاپ داشته باشد، یکمیلیارد سرمایهگذاری اولیه کسر و از ۹میلیارد باقیمانده ۲۰درصد یعنی ۱.۸میلیارد بهعنوان Carry برداشت کرده و باقیمانده بین LPها وGP به میزان سهام تقسیم میشود.
دستههای سرمایهگذاری VC ها
سرمایهگذاران VC معمولا در ۴ دسته، اول مبتنی بر دریافت سهام (Equity Based)، دوم استفاده از وام قابل تبدیل به سهام (Convertible Note)، سوم قراردادهای مبتنی بر سیف (Safe Contract) و چهارم کاملا مبتنی بر بدهی (Debt Base) اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
در ایران نیز معمولا VCها در ۳ قالب شرکتهای سهامی خاص همچون سرآوا و رهنما، صندوقهای جسورانه بورسی همچون رویش لوتوس و سرو و صندوقهای پژوهش و فناوری همچون نوآفرین و دانشگاه تهران فعالیت میکنند. درحقیقت، همه به نحوی از قالب GPو LP تبعیت میکنند.
جاده سندهیل؛ محل تولد سرمایهگذاری خطرپذیر
جاده سندهیل در خیابان سیلیکونولی که خانه کارآفرینان بهشمار میرود و مانند هالیوود برای بازیگران، والاستریت برای بانکداران و سرمایهداران و موزیک راو برای هنرمندان سبک موسیقی کانتری، خانه سرمایهگذاران خطرپذیر در سیلیکونولی محسوب میشود.
مکانهای خاص میتوانند چنان نقش اساسی در یک کسبوکار داشته باشند که نام آنها نمایانگر کل صنعت باشد. بازار سهام، والاستریت را دارد و صنعت سرگرمی دارای هالیوود و برادوی است. حتی دلالان نیز کِیاستریت را در واشنگتن دیسی دارند. وقتی صحبت از سرمایهگذاری خطرپذیر و بنگاههای سهام خصوصی است، جاده سندهیل خودنمایی میکند. این امتدادِ جادهای بهمثابه خانهای برای مؤسساتی است که روی بزرگترین شرکتهای تکنولوژی دنیا سرمایهگذاری کردهاند.
از جاده سندهیل بهعنوان «والاستریت ساحل غربی» نیز یاد میشود؛ جایی که بنیانگذاران بلندپرواز چندین دهه است با شرکای تامین مالی خود ارتباط دارند. با حضور چندین شرکت در یک مکان که میلیاردها دلار در اختیارشان است، داستانهای مربوط به این جاده، گاه بهیادماندنی شدهاند. یکی از این داستانها مربوط به زن و شوهری کارآفرین است که در کنار معابر این جاده با یک تابلوی مقوایی که روی آن «نیازمند جذب سرمایه» حک شده بود، برای مدتها ایستاده بودند. آنها نهتنها به دلیل نبوغ و استقامتشان معروف شدند، بلکه جلسات مهمی را نیز با سرمایهگذاران رزرو کردند. شهرت این جاده باعث شده است که در کانون توجه پادکستها، کتاب پرفروش والاستریت ژورنال و چندین فیلم و سریال از جمله سریال معروف شبکه HBO یعنی سریال سیلیکونولی قرار بگیرد.
جاده سندهیل، جادهای به طول بیش از ۹کیلومتر است که مستقیما از میان پالو آلتو، منلو پارک ووودساید در منطقه سیلیکونولی میگذرد. این نزدیکی به سیلیکونولی باعث شده تا مکانی مناسب برای شرکتهای سرمایهگذاری جهت ایجاد یا گسترش حضور خود و ایجاد روابط با استارتاپهای امیدوار و موفق در منطقه باشد. ریشه جاده سندهیل در ۲ داستان نهفته است؛ یکی مربوط به فناوری است و دیگری نه. اولی بابت این بود که این مسیر توسط گاوآهن در اواخر قرن۱۹ میلادی هموار و ماسهای (Sand) شد و مورد دیگر مربوط به سال۱۹۷۲ است؛ هنگامی که اولین مؤسسه سرمایهگذاری خطرپذیر در این مکان شروع به کار کرد. گرانت هایدریش، شریک سابق شرکت سرمایهگذاری مایفیلد، در این رابطه میگوید: «من با تام فورد (مدیر آشنایی با سبدهای سرمایهگذاری املاک و مستغلات دانشگاه استنفورد در آن زمان) دیدار کردم.
این جاده در آن زمان حتی کامل هم نبود. تام به این تپه پوشیده از گِل و علفهای هرز اشاره کرد و گفت: من چشماندازی دارم. این منطقه تبدیل به یکی از مکانهای مورد علاقه برای فعالیت خواهد شد؛ زیرا درست بین سانخوزه و سانفرانسیسکو است و به استنفورد دسترسی دارد.» با گذشت زمان، شرکتهای بیشتری در امتداد جاده سندهیل مستقر شدند و در برخی از شرکتهای نوپا سرمایهگذاری کردند که بعدها به برجستهترین شرکتهای ۵۰ سال اخیر تبدیل شدند. از آن دسته میتوان به گوگل، آمازون، فیسبوک و بسیاری دیگر اشاره کرد.
از معروفترین شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در سندهیل میتوان به لیست زیر اشاره کرد:
Andreessen Horowitz, Redpoint Ventures, Greylock Partners, NEA, Sequoia Capital, GGV Capital, Accel, Menlo Ventures, Battery Ventures
همزمان با رشد خارقالعاده تکنولوژی، تعداد سرمایهگذاران حاضر در این منطقه افزایش یافت. بسیاری از بنگاههای موجود در سندهیل نزدیک به ۵۰ سال است که در این منطقه مستقر هستند؛ اما برخی از شرکتهای جدیدتر نیز برای استفاده از فرصتهای بیشتر سرمایهگذاری، به دنبال استقرار در آن هستند. در هر صورت، همه خواهان سرمایهگذاری در بهترین فرصتهای استارتاپی بعدی هستند.
تأمین مالی از جنس VC ( سرمایهگذاری در استارتاپها)
به تعبیر اریک ریس «استارتاپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی با ابهام بالا به وجود آمده است». شرایط ابهام را اگر برابر با ریسک بدانیم، به دنبال ریسک بالا انتظار بازدهی و رشدی فزاینده هم میآید. استارتاپها عموما حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارند و دستیابی به همین رشد است که برای استارتاپها هزینه میتراشد. کارآفرینان برای تأمین مخارج رشد در چرخه عمر کسبوکار، نیازمند جذب سرمایه و تأمین مالی هستند.
چرخه رشد استارتاپها از MVP (حداقل محصول پذیرفتنی)، آغاز میشود و با خروج از کسبوکار پایان مییابد؛ خروج میتواند از جنس موفقیت یعنی ادغام و تملیک کسبوکار یا عرضه اولیه سهام آن باشد یا از نوع شکست و انحلال شرکت. برای رشد در این مسیر، بنیانگذاران نیازمند جذب سرمایه مورد نیاز کسبوکارشان هستند. روشهای تأمین مالی استارتاپها را میتوان به طور کلی در ۳دسته قرار داد؛
دسته اول روشهایی هستند که نه بدهی مالی و نه کاهش آشنایی با سبدهای سرمایهگذاری سهام برای کارآفرینان در پی دارند. خودراهاندازی (Bootstrapping)، برخی مدلهای سرمایهگذاری جمعی (Crowdfunding)، بردن جوایز استارتاپی و انتشار رمزارز یا سکه (ICO) از جمله این روشها هستند. این موارد با اینکه ریسک کاهش سهام و بدهی را به دنبال ندارند اما معمولا سبب جمعآوری مبالغی کمتر از برآورد کارآفرینان شده و رشد فزاینده را فراهم نمیکنند.
دسته دوم شامل روشهایی هستند که کارآفرینان با دریافت بدهی و وام، دچار رقیقشدن سهام نمیشوند. وام بانکی، مؤسسات غیربانکی وامدهنده و استقراض از دیگران از جمله راههای تأمین سرمایه در این دسته هستند. این موارد برای استارتاپها، در مراحل ابتدایی، در بسیاری از موارد به دلیل عدم توان بازپرداخت، توجیه نداشته و ادامه فعالیت آنها را دچار مشکل میکند، اما گاهی برای شرکتهای بزرگتر میتواند مسیر مناسبی جهت تأمین مالی بدون رقیقشدن سهامشان باشد.
دسته سوم را میتوان شامل روشهایی دانست که افراد یا مؤسساتی با دریافت سهام از استارتاپها، در ارزشگذاری معلوم به امید آیندهای روشن سرمایهگذاری میکنند. دوستان و خانواده، برخی شتابدهندهها و مراکز رشد، فرشتگان سرمایهگذار و سرمایهگذاران خطرپذیر در این دسته جای میگیرند. این افراد و مراکز علاوه بر دریافت سهام و سرمایهگذاری، در تلاشند که با استفاده از سایر داشتههای خود از جمله تجارب مدیریتی، مشاوره و راهنمایی، ایجاد همافزایی میان سبد سرمایهگذاری و تلاش برای تأمین منابع مالی مراحل بعدی، رشد هرچه بیشتر شرکای استارتاپیشان را فراهم کنند.
جذب سرمایه از VCها از محبوبیت بسزایی در میان این روشها برخوردار است و بهعنوان راه اصلی آشنایی با سبدهای سرمایهگذاری تأمین مالی استارتاپها در دنیا شناخته میشود. در اهمیت سرمایهگذاریVC، کافی است بدانیم که ۵ شرکت با بیشترین ارزش بازار در آمریکا در انتهای سال ۲۰۱۹ یعنی؛ اپل، مایکروسافت، گوگل، آمازون و فیسبوک بر مبنای سرمایه خطرپذیر شکل گرفتهاند. بیش از ۴۴ درصد شرکتهای سهامی عام آمریکا با سرمایه VCها رشد یافتهاند و ۶۶ درصد از کل ارزش بازار شرکتهای سهامی عام آمریکایی نیز را همین شرکتهای بر مبنای سرمایهگذاری خطرپذیر تشکیل میدهند و همه اینها در حالی است که کل صنعت VC در آمریکا چیزی در حدود ۰.۴ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور را تشکیل میدهد؛ یعنی سرمایهگذاری اندک، پذیرش ریسک بالا و بازدهی خارقالعاده!
زمان؛ مسئلهای حیاتی در سرمایهگذاری خطرپذیر
بهعنوان یک کارآفرین و مصرفکننده پولهای VC، باید از محدودیتهای زمانی اعمالشده بر خود، آگاهی داشته باشید. زمانی در دوره عمر شرکت فراخواهد رسید که VC تصمیم به خروج و ایجاد نقدینگی خواهد گرفت. این زمان نه فقط تابعی از عملکرد کسبوکار، بلکه موقعیت آن در دوره عمر تأمین مالی استارتاپ از LPها و همچنین عملکرد دیگر شرکتهای سبد سرمایهگذاریاش خواهد بود. از این رو، مسئلهای که بهعنوان کارآفرین باید در نظر داشته باشید، طول عمر دوره تأمین سرمایه سرمایهگذار احتمالیتان است. بنابراین طرح این سؤال از شریک VC احتمالیتان در زمان تصمیمگیری به همکاری با آنها، میتواند سؤال خوبی باشد.
در انتخاب سرمایهگذار برای همکاری، شکل منطقی این است که از وضعیت شرکت در فرایند تأمین بودجه آگاهی پیدا کنیم. اگر آنها در مراحل اولیه تأمین سرمایه برای شرکت خود باشند، فشار بیشتر برای بازگشت سرمایه منطقی نیست، بنابراین باید فشار کمتری بر شما بهعنوان CEO برای خروج کوتاهمدت بیاورند. اما اگر در مراحل انتهایی تأمین بودجه باشند و تا بدینجای کار نتوانستهاند به مقدار نقدینگی کافی دست یابند، فشار وارده برای خروج کوتاهمدت میتواند شدیدتر باشد. از آنجا که آگاهی یافتن به تمامی این جوانب طی مکالمهای مختصر با شریک احتمالی آیندهتان میسر نیست، راههای دیگری برای کسب اطلاع از پاسخ این سؤالات نیز وجود دارد.
اول، باید سوالاتی راجع به بودجه بهخصوصی که VC قصد ارائه به شما و سرمایهگذاری در کارتان دارد، بپرسید، سپس قادر خواهید بود با بررسی تاریخ ابتدای تخصیص این بودجه به VC، عمر بودجه آن را تخمین بزنید.
دوره عمر بودجه سرمایهگذاریها معمولا ۷ تا ۱۰ساله هستند و برای چند سال دیگر بعد از آن نیز امکان تمدید دارند. اما VCها معمولا با محدودیت زمانی در سرمایهگذاری با بودجه تخصیص داده شده روبهرو هستند (اغلب طی ۵ یا ۶سال اول تخصیص بودجهشان سرمایهگذاری میکنند تا بتوانند راحتتر از سرمایهگذاریشان خارج شوند و سهام استارتاپ را نقد کنند.) بنابراین اگر در ۳ یا ۴سال اول بودجه یک VC با پیشنهاد سرمایهگذاری VC مواجه شوید، احتمالا زمان تحمل بیشتر نگهداری سهامشان و همچنین سرمایه بالاتری را از سوی VC دریافت خواهید کرد. اما اگر اولین سرمایهگذاری VC در شرکت شما در سال پنجم یا ششم فعالیت بودجه آن باشد، احتمالا اوضاع متفاوت خواهد بود.
دلیل این مسئله آن است که VCها نه فقط سعی دارند تا در سالهای اولیه دریافت بودجهشان در استارتاپها سرمایهگذاری کنند، بلکه قصد دارند بنا بر پیشبینیهای انجام شده، پولی را نیز بهعنوان «رزرو» برای مراحل بعدی جذب سرمایه در استارتاپهایشان کنار بگذارند. در ادامه با جزئیات بیشتری به آن خواهیم پرداخت. بنابراین هرچه زمان ورود VC به فرایند تأمین سرمایه شرکتتان دیرتر باشد، احتمال کمبود سرمایه برای دورههای بعدی تأمین سرمایه نیز در هالهای از ابهام قرار خواهد گرفت.
با وجود این، VCها معمولا و اغلب اوقات در بودجههای بعدی (در دریافت سرمایه بعدشان از سرمایهگذارانشان)، و به خصوص اگر ظرفیت رزرو بودجه اصلی که با آن به سرمایهگذاری پرداختهاند، تمام شده باشد، در همان شرکتهای فعلی سبد سهامشان سرمایهگذاری میکنند. با این وجود، این فرایند بهسادگی سرمایهگذاری با استفاده از رزرو سرمایه اصلی نیست. این مسئله تا حدی به این خاطر است که ترکیب LPها از یک بودجه به بودجه دیگر متفاوت باشد؛ چراکه ممکن است تعارضاتی بین بودجهها به وجود بیاید.
سبد سهام یا پرتفوی چیست و چه کاربردی دارد؟
پرتفوی (portfolio) یا سبد سهام مجموعهای از سهام است که با امید کسب سود، در آن سرمایهگذاری میکنید. با ایجاد یک سبد متنوع که بخشهای مختلفی را در بر میگیرد، میتوانید به یک سرمایه گذار مقاومتر تبدیل شوید. به این دلیل که اگر یک بخش تحت تأثیر قرار گیرد، سرمایه گذاری هایی که در بخشهای دیگر انجام میدهید، لزوماً تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت.
ساختار سبد سهام یا پرتفوی
هنگام تشکیل یک سبد آشنایی با سبدهای سرمایهگذاری سهام، مهم است که از قبل آن اهداف خود را در نظر داشته باشید. به این ترتیب فرآیند تصمیمگیری شما بر خلاف احساسات توسط عقل هدایت میشود. به طور کلی باید در نظر داشته باشید که سرمایهگذاری بر روی سهام مختلف بدون توجه به علایق شخصی نسبت به یک نماد میتواند شما را به موفقیت نزدیکتر کند. به عنوان مثال وقتی شما فقط بر روی یک سهم مشخص بر اساس اینکه شما در گذشته سودهای خوبی از آن کسب کردیدهاید، نمیتواند تضمین کننده سود شما در آینده باشد؛ چرا که ممکن است سهم شما روند مثبت قبلی را دنبال نکند و شما را با ضررهای هنگفت غافلگیر کند. ولی اگر شما در سبد خود تنوع مختلفی از سهمها را داشته باشید آشنایی با سبدهای سرمایهگذاری آشنایی با سبدهای سرمایهگذاری از بروز چنین اتفاقی جلوگیری خواهید کرد.
اهداف و جدول زمانی را مشخص کنید
استراتژی سرمایهگذاری شما باید جنبههایی از شخصیت شما را در بر بگیرد. اگر به طور کلی مضطرب هستید و سهام خود را هر روز چک میکنید، ممکن است بهتر باشد که در سهمهای کمتری سرمایهگذاری کنید. شما همچنین باید در نظر بگیرید که چه مدت قصد دارید سهام خود را نگه دارید. بازار از نظر تاریخی روند صعودی دارد و این باعث میشود شرط بزرگی برای سرمایهگذاری بلند مدت باشد؛ اما در کوتاه مدت میتوانید از نوسانات طبیعی در بازار استفاده کنید.
ریسک به ریوارد را در نظر بگیرید
اینکه چقدر میتوانید در برابر ریسک مقاومت کنید، نه تنها به سلیقه شما، بلکه به میزان سرمایه شما نیز بستگی دارد. اگر در مراحل ابتدایی سرمایهگذاری خود قرار دارید، میتوانید ریسک بیشتری را بپذیرید؛ به این دلیل که زمان بیشتری برای جبران خسارات خود خواهید داشت.
اهداف سرمایهگذاری شما چیست؟
با جواب دادن به این سوال شروع کنید: چرا سرمایهگذاری میکنید؟ این مبلغ شامل کدام بخش از سرمایه شماست؟ برای یک خرید مهم مانند خانه یا ماشین است؟ حق و حقوق بازنشستگی است؟ و سوالاتی از این قبیل؛ بنابراین با چشم باز تصمیم بگیرید و با این علم وارد سرمایهگذاری شوید که چه مدت میتوانید این مبلغ را در بازار حفظ کنید و یا اینکه قدرت ریسک پذیری سرمایه شما چقدر است. معقولتر این است که خالص دارایی خود را سرمایهگذاری نمایید. برای شروع صندوقهای سرمایهگذاری بهترینند. چرا که کارگزاریها سبد سهام (پرتفوی) شما را بر اساس حجم سرمایهگذاری شما و قدرت ریسک پذیری شما میچینند.
در همین حال اگر شما سودهای خود را پس انداز کنید، ممکن است به دلیل تورم در واقع ارزش خود را به مرور از دست بدهد؛ بنابراین قرار دادن پس انداز در بورس اوراق بهادار امری منطقی است زیرا سرمایهگذاری شما با گذشت زمان رشد میکند. اگرچه، مجدداً در کوتاه مدت میتوانید نوساناتی را انتظار داشته باشید. انواع مختلفی از سهام وجود دارد که میتوانید در آن سرمایهگذاری کنید. آنها بر اساس ریسک، بازده سرمایهگذاری و نوسانات آنها دستهبندی میشوند. سهامی را شما انتخاب میکنید بستگی به تحمل ریسک، سبک سرمایهگذاری و کیفیت تحقیق شما دارد.
انتخاب صنایع و سهام متنوع
برای اینکه بتوانید مدت زمان بیشتری در بازار دوام داشته باشید و آسیب کمتری از اتفاقات جانبی بازار داشته باشید، سعی کنید سبد خود را از صنایع مختلف تشکیل دهید. برای مثال میتوانید سبد خود را از شرکتهای نوپا تشکیل دهید؛ چرا که زیرا احتمال رشد آنها به نسبت سهمهایی که در گذشته به سقف قیمتی رسیدهاند بیشتر باشد. مثال دیگر میتواند سهم شرکتهای هلدینگی باشد چرا که این سهام کیفیت کلی بازار سهام را ردیابی میکند. وقتی بازار خوب پیش میرود، آنها نیز با روند بازار پیش میروند؛ ولی در روند نزولی معمولا دچار نوسان کمتری میشوند. این نوع سرمایه گذاری ها پرریسک هستند زیرا بازار مستعد نوسانات کوتاه مدت است، اما اگر آنها را در زمان مناسب خریداری کنید، بازدهی مطلوبی خواهند داشت.
صحبت پایانی در رابطه با پرتفوی یا سبد سهام:
با وجود اینکه انواع مختلفی از سهام برای انتخاب وجود دارد، انجام تحقیق و پرورش خودآگاهی نیز بسیار مهم است. به این ترتیب شما میدانید که بر روی چه چیزی میخواهید سرمایهگذاری کنید و چه عواملی را برای سرمایهگذاری در نظر بگیرید. آموزش و خودشناسی مهمترین عواملی هستند که قبل ورود به بازار سرمایه و تشکیل یک سبد سهام یا پرتفوی باید روی آن سرمایهگذاری کنید.
آشنایی با صندوق های سرمایه گذاری
صندوق سرمایه گذاری چیزی نیست جز مجموعه ای از سهام، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار. در واقع می توان آن را به صورت شرکتی در نظر گرفت که در آن افراد مختلف پول های خود را روی هم می گذارند و در سبدی از اوراق بهادار سرمایه گذاری می کنند. درنتیجه، شما به جای سرمایه گذاری در یک سهم یا اوراق مشارکت خاص در یک صندوق سرمایه گذاری مشترک سرمایه گذاری می کنید.
صندوق سرمایه گذاری به سه روش به سرمایه گذاران خود سود می دهد:
- سود ناشی از معاملات سهام یا اوراق مشارکت موجود در سبد سرمایه گذاری.
- سود نقدی سهام و یا بهره ی پرداخت شده به اوراق مشارکت موجود در سبد سرمایه گذاری.
- افزایش ارزش سهم سرمایه گذار در صندوق سرمایه گذاری که سرمایه گذار می تواند با فروش سهم خود در صندوق سود کسب کند.
- صندوقهای سرمایهگذاری عمدتا توسط کارگزاران رسمی بورس تأسیس میشود و تحت نظارت سازمان بورس و با مدیریت افراد متخصص، فعالیت کرده و وجوهی را که سرمایهگذاران در اختیـار آنها قرار میدهند، در سبد متنوعـی از سهام و سایـر اوراق بهادار سرمایـهگذاری می کنند ؛ بنابرایـن، بازده مناسب تری را نصیب سرمایه گذاران کرده و ریسک سرمایه گذاری در بورس را برای غیرحرفه ای ها، کاهش می دهند.
مزایای سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری
مدیریت حرفه ای دارایی ها :
نخستین مزیت صندوق سرمایه گذاری، مدیریت حرفه ای پول شماست.سرمایه گذاران به این دلیل در صندوق سرمایه گذاری می کنند که معمولا زمان و یا تخصص کافی را برای سرمایه گذاری به صورت انفرادی ندارند. صندوق سرمایه گذاری ابزاری برای سرمایه گذاران خرد است تا بتوانند از توانایی ها و مهارت های افراد حرفه ای برای سرمایه گذاری و نظارت بر دارایی هایشان استفاده کنند، چرا که این صندوق ها دارای تحلیلگران و مدیران سرمایه گذاری هستند که پیوسته تلاش می کنند تا با یافتن گزینه های مناسب و خرید و فروش به موقع آنها، عملکرد ممتازی برای سرمایه گذاران خود فراهم نمایند
کاهش ریسک سرمایه گذاری ها :
براساس قوانین سازمان بورس، صندوق های سرمایه گذاری ملزم به تشکیل سبدی متنوع از دارائی های نقدی و اوراق بهادار هستند.ب خشی از این دارایی ها شامل دارایی های با درآمد ثابت همچون سپرده های بانکی و اوراق مشارکت می شود که ریسک سرمایه گذاری را به شکل قابل توجهی کاهش می دهد. تشکیل سبدی از دارایی ها که اصطلاحا متنوع سازی دارایی ها نام دارد باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری می شود، سرمایهگذار صندوق با پرداخت مبلغی قادر است چنین سبدی را خریداری کند و مخاطرات سرمایهگذاری مستقیم در بورس را کاهش دهد.
نظارت و شفافیت اطلاعاتی :
صندوق های سرمایه گذاری در بازه های زمانی مشخصی توسط سه نهاد سازمان بورس و اوراق بهادار، متولی و حسابرس مورد بازرسی قرار می گیرند و تمامی فعالیت های آنان به صورت شفاف اطلاع رسانی می شوند. متولی صندوق نیز به صورت مستمر بر عملکرد صندوق نظارت دارد.
نقد شوندگی بالا :
سرمایه گذاری در صندوق این امکان را به شما می دهد خیلی زود پول خود را نقد کرده، شما برای فروش واحدهای سرمایه گذاری خود با هیچ مشکلی مواجه نمی شوید. این کار توسط ضامن نقد شوندگی صندوق انجام می شود و شما هرزمان که تصمیم به نقد کردن دارایی خود بگیرید ضامن نقد شوندگی صندوق این وظیفه را به عهده می گیرد.
صرفه جویی نسبت به مقیاس :
با توجه به اینکه صندوق های سرمایه گذاری از گردآوری سرمایه های خرد تشکیل می شوند، بنابراین امکان استفاده از مزایای یک مجموعه سرمایه گذاری بزرگ برای دارندگان آن فراهم می شود. شما شاید با ۱ میلیون تومان توانایی سرمایه گذاری در گزینه های متنوعی را نداشته باشید. اما با توجه به حجم بالای سرمایه در صندوق سرمایه گذاری، این امکان برای شما فراهم می شود. ضمنا به دلیل حجم بالای سرمایه صندوق ها هزینه هایی از قبیل تحلیل، بررسی، ارزش گذاری، خرید و فروش آشنایی با سبدهای سرمایهگذاری آشنایی با سبدهای سرمایهگذاری و سایر هزینه ها در بین سرمایه گذاران سرشکن می شود و برای سرمایه گذار صرفه جویی زیادی خواهد داشت.
معایب صندوق های سرمایه گذاری
- مدیریت حرفه ای: همانطور که مدیریت حرفه ای یکی از مزایای صندوق های سرمایه گذاری است یکی از معایب آن نیز به شمار می رود. چون مدیران حرفه ای ممکن است به فکر منافع خود باشند و همواره در جهت بهتر شدن بازده ی سرمایه گذاران عمل نکنند (به ویژه اگر درآمد آن ها ارتبط چندانی با سود صندوق نداشته باشد.)
- تنوع زیاد: تنوع بیش از حد ممکن است سبب کاهش بازده ی سرمایه گذار شود زیرا اگر در یک سهم سود زیادی کسب کنید به دلیل آنکه آن سهم بخش کوچکی از سبد را تشکیل می دهد، بازده ی شما تغییر چندانی نخواهد داشت.
انواع صندوق سرمایه گذاری
انواع متعددی از صندوقهای سرمایهگذاری براساس نوع اوراق بهاداری که در آن سرمایهگذاری میکنند و نیز اهدافی که دنبال میکنند وجود دارد. بعضی از آنها عبارتند از:
- صندوقهای سرمایهگذاری بازار پول
- صندوقهای سرمایهگذاری سهام
- صندوقهای سرمایهگذاری اوراق با درآمد ثابت
- صندوقهای سرمایهگذاری بخشی
- صندوقهای سرمایهگذاری بینالمللی و … در ایران
- صندوقهای سرمایهگذاری در گروه صندوق با درآمد ثابت
- صندوق سهام در حال فعالیت هستند.
در پایان صندوقهای سرمایهگذاری این امکان را به ما میدهند تا با مبالغ خرد، ریالهای خود را سرمایهگذاری کنیم. اینکه پولِ خود را در چه صندوقی قرار دهیم کاملاً به سبک و سیاق سرمایهگذار در مواجههی با ریسک بازمیگردد.
دیدگاه شما