چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟


گزارش ویژه از برآورد قیمت واقعی دلار

به گزارش تحریریه، سوال مهم این روزهای اقتصاد ایران مانند 5 سال گذشته این است که قیمت واقعی دلار چقدر است؟ زیرا با عملکرد فاجعه بار بانک مرکزی شاهد ادامه نوسانات شدید در بازار ارز هستیم که تمام اقتصاد را به آشفتگی دچار کرده است.

با نگاه حرفه ای، چیزی به اسم قیمت واقعی دلار وجود ندارد و بهتر است که از قیمت تعادلی مبتنی بر سیاستگذاری کلان اقتصادی کشور صحبت شود. به خصوص اینکه در ایران؛ عرضه کننده اصلی ارز دولت است و سایر بخش های اقتصاد در برابر نهاد دولت وزن قابل اعتنایی ندارند و مهمتر از وزن همه آنها با هم، امکان تبانی و سیاستگذاری مشترک به دلیل خاستگاههای مختلف اقتصادی که دارند، غیرممکن است.

اما به طور کلی و با صرفنظر کردن از واقعیاتی مهم، تغییرات حجم نقدینگی را می توان ملاکی برای برآورد نسبی قیمت دلار در مقطع کنونی دانست که اگرچه با ابهام های جدی روبرو است، اما بی خاصیت هم نیست و تاحدودی توان تحلیل در اختیار خواننده و کارشناس اقتصادی قرار می دهد.

حجم نقدینگی در پایان سال 1392 بیش از 570 هزار میلیارد تومان و قیمت دلار بازار هم 3 هزار تومان بوده است. هم اکنون حجم نقدینگی به 4800 هزار میلیارد تومان و قیمت دلار در بازار آزاد به 30 هزار و 400 تومان رسیده است. با یک تناسب ساده متوجه می شویم که قیمت تعادلی دلار باید اندکی بیش از 25 هزار تومان باشد که به دلار نیمایی بسیار نزدیک است که بیش از 90 درصد از بازار را در اختیار دارد.

اما این همه ماجرا نیست و در ازر جهان روای دلار هم تورم قابل توجهی در 8 سال اخیر داشته ایم. قیمت دلار آمریکا نسبت به 8 سال پیش 22.1 درصد کاهش ارزش داشته است(در برابر 1000 درصد کاهش ارزش ریال) که باید این مقدار را از برابری دلار و ریال کم کنیم تا بخشی از خطا جبران شده باشد که عدد 19 هزار و 950 تومان(19950) به دست می آید که فاصله زیادی با نرخ بازار آزاد در حد 30 درصد و فاصله کمی با نرخ نیما در 17 درصد دارد.

پس چرا قیمت دلار بالا است؟

  1. وجود دلار رانتی 4200 تومانی که نفس های آخر خود را می کشد، اما هنوز به ظور کامل حذف نشده است. زیرا گیرندگان این رانت بی سابقه در تاریخ ایران در دلار گران سود فوری و فراوان دارند.
  2. نظام چند نرخی نیمایی، صرافی ملی و آزاد که لازم است جای خود را به یک نرخ بدهد. با عرضه دلار نیما در بازار آزاد ارز شاهد کاهش قیمت ارزهای خارجی به دلیل عرضه زیاد خواهیم بود.
  3. بازارسازی گیرندگان دلار 4200 تومانی برای پوشانیدن حجم غارت 100 میلیارد دلاری انجام شده در 4 سال اخیر. زیرا با فاش شدن ساختگی بودن مرغ 100 هزار تومانی و رسیدن قیمت بازار به 38 هزار تومان(قبل از حذف دلار 4200 تومانی قیمت مرغ به 55 هزار تومان هم رسید) مشخص شد که باید از دهندگان و گیرندگان این غارت ارزی بازخواست کرد.
  4. بی عملی بانک مرکزی و مدیریت ضعیف صالح آبادی، همراه با کنش های مبهم و غیرقابل توضیح آن که به ابهام ها دامن زده است.

با حذف نسبی دلار 4200 تومانی، بخش زیادی از تقاضای القایی از بازار حذف شده و شاهد کاهش قابل توجه، اما آرام و ممتد در قیمت ارزهای خارجی خواهیم بود. میز اقتصادی تحریریه وزنی برای مسائلی مانند احیا یا عدم احیای برجام بر نرخ دلار و کلیت اقتصاد ایران قائل نیست.

چرا بورس سقوط می کند؟ | راهکار خروج چیست؟

این روز‌ها بورس مدام در حال سقوط است و سهامداران از این وضعیت به ستوه آمده اند. دلیل سقوط بورس چیست و چه راهکار یا راهکار‌هایی را می‌توان برای خروج از این وضعیت ارائه کرد. این دو پرسش در گفتگوی نبض بورس با ۱۵ کارشناس بازار سرمایه پاسخ داده شد.

چرا بورس سقوط می کند؟ | راهکار خروج چیست؟

بورس در حال سقوط است و امروز ۳ آبان یک بار دیگر شاخص کل کانال ۱.۴ میلیون واحدی را از دست داد تا اندک امید سهامداران برای صعود و جبران ضرر ناامید شود.

به گزارش نبض بورس، پرسش این است که چرا بورس سقوط می‌کند؟ راهکار خروج از این وضعیت چیست؟ در گفتگو با ۱۵ کارشناس بازار سرمایه این دو پرسش پاسخ داده شد.

سیاوش وکیلی: به نظر من آنچه باعث شده است بازار وضعیت کنونی را پیدا کند، ابهامی است که در رابطه با وضعیت کلان اقتصادی کشور وجود دارد. پرسش این است که بالاخره برجام چه خواهد شد و تعامل ما با دنیا چگونه خواهد بود. به همین سبب می بینیم که دولت با وضعیت نابسامان اقتصادی که مواجه است دارد تلاش می کند در جهت بهبود این وضعیت اقداماتی را انجام دهد. نمونه بارز آن تغییر بی سر و صدای نرخ خوراک پتروشیمی ها است و بر همین اساس بازار و فعالان بازار سرمایه پیش بینی می کنند که دولت مجبور خواهد شد که به سمت شرکت ها بیاید و با مقرراتی که وضع می کند بر سود آن ها دست درازی کند. از همین رو در یک کلام می شود گفت که فعالان بازار سرمایه به تداوم سودآوری شرکت ها ناشی از همین موضوع نیاز دولت باور ندارند و روی این اساس در بازار سرمایه فعالیت نمی کنند. راه حل خروج هم دولت باید اعتماد ایجاد کند و نشان بدهد که قصد و نیتی برای دست اندازی به سود شرکت ها ندارد.

علی خسروی: در این نقطه، تنها راه نجات حمایت دولت است. بازار امروز ارزشمند است و‌ قیمت ها بسیار جذاب اما سیاستگذاری کلان دولت مخالفت با ورود نقدینگی به بازار سرمایه است.

مهشید داداش زاده: دلایل ریزش بازار عبارتند از: علاقه به نوسانگیری سرمایه های ریز و درشت، دیدگاه سرمایه گذاری کوتاه مدتی، نبود نقدینگی قوی و پول داغ که انگیزه سرمایه گذاری برای پول های خرد نیز وجود داشته باشد، توجه به روند گزارشات سه ماهه و شش ماهه (که بررسی این گزارش ها در همین بازه یعنی نگاه میان مدتی) و تعیین تکلیف نشدن مذاکرات که اثر قابل توجهی روی دلار خواهد داشت.

حسین مریدسادات: بی تدبیری و بی توجهی مدیران، تصمیمات اشتباه قبیله ای، عدم نظارت ناظر بازار و رفتار سلیقه‌ای در بازار، معاملات الگوریتمی و تامین نقدینگی بیش از اندازه برای کسری بودجه، دعوا‌های سیاسی، سهم خواهی در بازار، تصمیمات اشتباه مدیریتی متوالی باعث بی اعتمادی کل به بازار شده است. هم اکنون هر روند صعودی یک فرصت فرار برای مردم شده است. بازار به حال خود رها شده است و یک جور‌هایی ناامیدکننده است.

نیما میرزایی: سکان بازار سرمایه در ایران در اختیار دولت است و غالب راه حل ها به تصمیمات اقتصادی دولت مردان برمی گردد. بازار ضعف بنیادی و تحلیلی ندارد، حمایت عملی از بازار سرمایه با کاهش نرخ بهره و سرعت فروش اوراق می تواند رخ دهد.

آراد پورکار: اگر بخواهم در یک جمله مشکلات بازار سرمایه را خلاصه کنم: سردرگمی و افسردگی سهامداران است. دلیل آن فروش بی رویه و خیلی زیاد اوراق و تامین مالی دولت از بازار سرمایه، ابهام در گزارشات، فروش بسیار زیاد حقوقی ها و در کنار این موارد دلایل دیگر از جمله پلمپ بورس نیز وجود دارد که موجب ترس سهامداران شده است. راهکار این است که آرامش را به بازار سرمایه باز گردانیم. گاهی هیچ کاری نکردن خیلی بهتر از این است که کلی وعده داده شود و عمل نشود. اگر حمایت از بازار سرمایه شود هم که چه بهتر.

فردین آقابزرگی: به این دلیل که دولت نمی‌خواهد علی الظاهر پایه پولی را تغییر دهد، کماکان انتشار اوراق در سطح وسیع را در پیش گرفته و این یکی از آسیب‌هایی است که به بازار سرمایه وارد می‌شود. همچنین افزایش نرخ بهره نیز دیگر دلیل برای نزولی شدن بازار سرمایه است. راهکار‌ها این است که دولت بجای انتشار اوراق در راستای جبران کسری بودجه خود به فروش اموال و دارایی‌های مازاد و کاهش تصدی گری دولت روی آورد. افزایش سهام شناور شرکت‌ها راهکار دیگری است که می‌تواند بازارگردانی را به صورت خود انتظام انجام دهد. همچنین تغییر در برخی قوانین و مقررات از جمله تغییر در سطح شورای عالی بورس که سهم بخش خصوصی بیشتر شود، راهکار سوم است.

محمد رضوی: دلیل ریزش بازار این است که پول در بازار وجود ندارد. خصلت پول ترسو بودن آن است و یک جایی احساس ریسک و خطر کند قطعا فرار خواهد کرد. هم اکنون متاسفانه به واسطه بدعهدی ها، دستکاری‌ها به عنوان نمونه گزارش پالایشی‌ها و بانک ملت و قوانین خلق الساعه، اعتماد از بین رفته است. چه سرمایه‌های خرد و چه سرمایه‌های کلان تا زمانی که اعتماد ایجاد نشود به سمت بازار نخواهند آمد. به واسطه تمام مشکلات موجود تخمین زده می‌شود که ۱۵ تا ۲۰ هزار میلیارد تومان به سمت بازار ارز‌های دیجیتال رفته است. برای درک بهتر ماجرا باید گفت که کل اعتبار در گردش کارگزاری‌ها ۲۲ هزار میلیارد تومان است. تقریبا برابر این مبلغ به سمت بازار ارز‌های دیجیتال رفته است. بسیاری از افرادی که به سمت بازار ارز‌های دیجیتال رفته اند به دلیل ریسک زیاد آن با بی میلی به سمت این بازار رفته اند و اگر بورس اوضاع خوبی داشت این پول به سمت این بازار نمی‌رفت. بازار حمایتی نمی‌شود و این حمایت تنها در حرف است. راهکار این است که باید در بازار ایجاد تقاضا شود. ایجاد تقاضا هم با پول به وجود می‌آید. پول هم باید اعتماد کند و به این بازار وارد شود.

محمدرضا چراغی: یکی از مهمترین موضوعاتی که در اقتصاد و بازار سرمایه تاثیرگذار است انتظارات از آینده است. در شرایطی که انتظارات از آینده مبهم است سرمایه گذاران دچار سردرگمی می‌شوند و این سردرگمی در تصمیمات سرمایه‌گذاری آن‌ها تاثیر می‌گذارد. فارغ از ارزنده بودن یا نبودن بازار در حال حاضر ابهامات در اقتصاد و بازار سرمایه ایران به نحوی است که تصمیم‌گیری برای سرمایه گذارن را سخت کرده است. از این ابهامات می‌توان به آینده برجام و تصمیمات تیم اقتصادی دولت جدید که مربوط به بورس هم می شود اشاره کرد. این شرایط در کنار تردیدها درباره ارزنده بودن بازار و از بین رفتن اعتماد به بورس در بین عامه مردم سبب شده هر مثبتی برای بسیاری فرصتی برای خروج سرمایه از بازار باشد. طبیعتا تصمیمات آینده دولت و تیم اقتصادیِ آن می‌تواند بر بازار سهام تاثیر قابل توجهی بگذارد فراموش نکنیم که هر تصمیم اشتباه برای حال حاضر بورس می‌تواند تاوان بزرگی برای کلیت اقتصاد و بازارها از جمله بازار سرمایه داشته باشد. بازار ما نیاز به تصمیمات درست، بجا و شجاعانه دارد.

علی عصاری: به صورت کاملاً خلاصه بورس را می توان به فرزند یتیم اقتصاد ایران تشبیه کرد که تمام ارگانهای بالادستی در ظاهر طلایه دار حمایت از این یتیم هستند ولی در اصل همان یتیمی است که چشم به دست کمک‌های عوام فریبانه و تبلیغات پسند ارگان ها دارد و این کمک ها همواره در قالب سناریوی تکراری افزایش شاخص کل ظاهر می شود.

هلن عصمت پناه: در شرایط صعودی شاخص کل در ماه های اخیر، شرایط برای برخی صندوق ها، شرکت های سرمایه گذاری و معامله گران میان مدتی جهت سیو سود فراهم شد. خروج‌ تدریجی آن ها، همراه با فشار فروش در برخی نمادها و نقطه آغاز روند اصلاح زمانی بازار بود که همچنان ادامه دار است. با استقرار دولت جدید و تشکیل تیم اقتصادی، بازار بر اعلام نظرات و برنامه های دولت جدید تمرکز دارد. اعلام‌ سیاست های کلی مبنی بر جلوگیری از رشد قیمت ها، کنترل تورم و تامین مالی دولت از طریق فروش اوراق، اخبار نامناسبی را در بازار سرمایه منتشر کرده و علیرغم گزارشات مالی نسبتا خوب شرکت ها، متاسفانه همچنان جو هیجان و منفی در بازار حکم فرماست. لازم به ذکر است وجود افراد کم‌ تجربه و بدون مهارت همچنان این فضای هیجان و جو‌ منفی بازار را تشدید کرده است. اما شرایط رشد در نمادهای پرپتانسیل در صورت همراهی دولت در بازار سرمایه فراهم است. آنچه که به بازار سرمایه کمک می کند تا شرایط فعلی را پشت سر بگذارد و بسیار هم مهم است برگرداندن اعتماد سرمایه گذاران می باشد. مهم ترین اقدامات دولت در این راستا می تواند حذف قیمت گذاری دستوری، عدم فشار جهت فروش اوراق و جلوگیری از رشد نرخ بهره اوراق باشد تا بازار سرمایه شاهد برگشت جریانات نقدی باشد.

پیمان حدادی: مهمترین علت ریزش بازار قاعدتا نبود نقدینگی در بازار سهام می‌باشد. دلیل نبود نقدینگی در بازار سهام نیز چند دلیل دارد که عبارتند از: ۱. این روز‌ها جذاب شدن بازار رمزارز‌ها که یک رقیب جدی بازار سرمایه است ۲. عدم وجود چشم انداز روشنی در خصوص نگاه دولت و تیم اقتصادی دولت به بازار سهام است که برخلاف وعده‌های انتخاباتی بعد از اینکه دولت روی کار آمد اقدام جدی و عملی برای حمایت از بازار سهام انجام نداد. این دو عامل موجب شده است که نقدینگی در بازار سهام کم باشد که شاهد کاهش ارزش معاملات و در نتیجه کاهش قیمت‌ها در بازار سهام هستیم.

حمزه کریمی: مشکل بازار بی اعتمادی که از سال گذشته تاکنون به وجود آمده است. سهامداران با توجه به اینکه هیچ آینده ای را از بورس نمی بینند از این بازار خارج می شوند. مورد دیگر این است که بورس نقدشوندگی بالایی را در مقایسه با سایر بازارها دارد و به همین دلیل سهامداران شاید برای تامین مالی خود در این بازار دست به فروش می زنند. سهامداران حقیقی یک ترس بیشتری از ریزش بیشتر قیمت ها نیز دارند و متاسفانه بدون اینکه اطلاعی از وضعیت سهام خریداری شده داشته باشند اقدام به فروش سهام می کنند. از جنبه سهامداران حقوقی هم باید گفت که به صندوق ها فشارهایی در راستای فروش سهام برای خرید اوراق دولتی که منتشر می شود وارد می شود. این فشار باید از روی صندوق ها برداشته شود تا خود صندوق تصمیم بگیرد که سهم بخرد یا اوراق. به نظر می رسد که راهکار خروج از وضعیت کنونی این است که پول به بازار تزریق شود. همچنین باید مسئولین وعده هایی که پیرامون بورس می دهند را محقق کنند. این بی اعتمادی که در بازار ایجاد شده است به دلیل وعده هایی است که مسئولین دادند و عمل نکردند.

ایمان رئیسی: یکی از مهمترین نکات بازار عدم برگشت پول هایی است که سال ۹۹ به بازار سرازیر شد و باقی آن پولی هم که مانده بود آب شده یا با ضرر خارج شده یا عرضه اولیه های بد موقع مثل فجهان و فسبزوار، پولی را که قرار بود در صنایع گردش داشته باشد حذف و در این دو سهم وارد کرد اما گزارش های ۶ ماهه یک نکته منفی داشتند و آن افزایش هزینه و رشد بهای تمام شده بود که باعث افت حاشیه سود ناخالص شد، اما این به تنهایی عامل این وضعیت بازار نیست. سیاست های نادرستی که در این یک سال بوده یک چرخه بی اعتمادی بوجود آورده سیاست هایی مثل محدود کردن دامنه نوسان، فروش ابشاری اوراق دولتی، افزایش نرخ بهره بین بانکی و افزایش سود صندوق های با درآمد ثابت در این شرایط بازار و عرضه اولیه های بدموقع، عدم حمایت از بازار. این مشکلات اگر مرتفع شوند وضعیت به مرور تغییر می کند مثلا می شود با اوراق اختیار تبعی از سهم ها حمایت کرد همان کاری که ۱۰ سال قبل بازار را از حالت رکود خارج کرد، ورود محصول شرکت ها به بورس و حذف دلالی، مشوق های مالیاتی و راه هایی که قطعا افراد حاضر در سازمان بهتر از بنده می دانند.

مریم محبی: این تحلیلگر و کارشناس بازار سرمایه درباره دلایل ریزش بازار گفت: وضع و رفع مستمر قوانین، عدم نظارت بر عملکرد بازارگردانان، ادامه دار بودن روال فروش اوراق بدهی و عدم شفافیت در سیاستهای کلان اقتصادی. وی راه حل های خروج را اینگونه بیان نمود: جلوگیری از خرید و فروشهای هدفمند، انسجام بیشتر بین تصمیم سازان، تصمیم گیرندگان و مجریان، شفافیت در تصمیم گیریها و حمایت علنی از بورس به جهت اعتمادسازی بیشتر.

دلیل کاهش ارزش پول ایران دقیقا چیست؟

دلیل کاهش ارزش پول ایران

چرا چاپ پول باعث تورم میشود؟ تا به حال به دلیل کاهش ارزش پول ایران فکر کردید؟ بی ارزش شدن ریال در برابر ارز سایر کشورها و کاهش قدرت خرید مردم از عواملی است که بیشتر از هر چیز دیگری در زندگی و کیفیت زندگی ایرانیان موثر است! اما آیا تا به امروز به این فکر کردید که دلیل کاهش ارزش پول ایران دقیقا چیست و چرا ما هر روز در حال فقیرتر شدن هستیم!؟ در این مطلب قصد داریم به صورت شفاف و واضح به این موضوع بپردازیم که دلیل کاهش ارزش پول ایران چیست و چه راهکاری برای بهبود شرایط وجود دارد. پس اگر ایرانی هستید، این مطلب رو باید بخونید!

دلیل کاهش ارزش پول ایران

تحلیلگران و صاحبنظران، کاهش ارزش پول هر کشور را به مرگ خاموش اقتصاد تعبیر می کنند و برای جلوگیری از کاهش ارزش پول کشور و همچنین تقویت پول ملی، دولت‌ ها وظایف بسیار مهم و تاثیرگذاری دارند که با رعایت کردن و یا عدم رعایت این وظایف، اثرات آن در ارزش پولی آن کشور نمایان خواهد شد. به صورت کلی یکی از مهم ترین دلایل کاهش ارزش پول، افزایش حجم نقدینگی و تورم است. کاهش ارزش ریال یک چالش بزرگ در سالیان اخیر بوده و تاثیر بسیار زیادی در اقتصاد کشور داشته است. در این مطلب قصد داریم اطلاعاتی از کاهش ارزش ریال در اختیارتان قرار دهیم که مطمئنا دید شما نسبت به این موضوع را بازتر خواهد کرد.

در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛

کم شدن ارزش پول یعنی کم شدن ارزش واحد پول یک کشور نسبت به قیمت طلا یا دیگر ارزهای خارجی. با کاهش ارزش پول، میزان صادرات افزایش پیدا می کند و واردات کالا با سختی روبرو می‌ شود، به این خاطر که سایر کشورها کالاهای کشور را ارزان‌ تر خریداری می‌ کنند و این موضوع بر تجارت، صنعت و بازار اوراق بهادار کشور تاثیر منفی خواهد گذاشت و قدرت خرید را کمتر خواهد کرد. در ادامه دلیل کاهش ارزش پول ایران را بیشتر باز خواهیم کرد؛

ارزیابی ریال در مقابل دیگر ارزها

وقتی که ارزی مثل دلار یا یورو یا دیگر ارزها در داخل کشور و در بازار داخلی افزایش قیمت را تجربه می کنند، طبیعی است که با کاهش ارزش ریال مواجه خواهیم شد. کاهش ارزش پول ملی از لحاظ خارجی از نقاط منفی و همچنین نقاط مثبت زیادی برخوردار است. نقطه مثبت کاهش ارزش پول ملی این است که موجب انگیزه در صادرات خواهد شد. در واقع در فضای بین‌ الملل، وقتی که با کاهش ارزش پول روبرو می شویم، کالاهای ایرانی برای خارجی‌ ها و برای بازارهای بین‌ المللی مزایای بسیاری دارد و ما از این کاهش ارزش پول ملی به صورت های خاصی متنفع می شویم.

ولی زیان‌ هایی برای مردم، حقوق بگیران ثابت، کارگران و افرادی که نمی‌ توانند در این بازار، دریافتی‌ های خود را جبران کنند، اتفاق می افتد. کاهش ارزش پول همچنین موجب چاپ پول، افزایش پایه نقدینگی، گرانی کالاها و تورم نیز می شود که می تواند ریشه اقتصاد بزرگترین کشورهای دنیا را نیز بخشکاند، لذا یکی از مهم ترین دلایل کاهش ارزش پول ملی را می توان رشد نقدینگی دانست. همواره چاپ پول علت تورم نمی باشد بلکه وقتی موجب تورم می‌ شود که عرضه پول فراتر از مقدار واقعی شود. چاپ پول و تورم همیشه با یکدیگر ارتباط مستقیم ندارند.

برای مثال به منظور پرداخت کردن بدهی‌ های خارجی، به صورت معمول دولت‌ ها برای چاپ کردن پول اقدام می کنند که باعث تورم می‌ شود و این در حالی است که ارزش پول همواره در حال نوسان است که منجر به ناپایداری ارزی می گرد که باز خود این مورد می تواند به جریان اشتغال، جریان سرمایه‌ گذاری و جریان صادرات به شدت صدمه وارد آورد. ارزش پول ملی در حیطه خارجی می بایست مدیریت گردد، بدین صورت که برخی اوقات که جریان تورم وجود دارد، به تناسب آن باید بتوانیم تعدیل‌ های مورد نیاز را انجام دهیم.

اثرات تورم در کاهش ارزش پول

تورم در طول زمان، موجب کاهش ارزش زمانی پول خواهد شد. به زبان ساده مفهوم ارزش زمانی پول یعنی این که مقدار پولی که شما الان دارید، در آینده چقدر ارزشمند خواهد بود. این مفهوم همچنین فرض می‌ گیرد که شما پول‌ خود را در جایی سرمایه‌ گذاری نمی‌ کنید و سود بانکی هم به آن افزوده نخواهد شد. لذا مفهوم تورم بدین معنی است که چنانچه شما امروز ۱۰۰ هزار تومان در جیب‌ خود پول داشته باشید، در تاریخ مشخصی در آینده چقدر قادرید با این پول دارایی بخرید.

تورم، قیمت کالاها و سرویس‌ ها را در طول زمان با افزایش روبرو می کند و به صورتی قابل ملموس، میزان کالاها و سرویس‌ هایی که قادرید در آینده با مقدار فعلی پول بخرید را کاهش می دهد. چنانچه حقوق و درآمد شما ثبات داشته باشد و تورم موجب افزایش قیمت‌ ها شود، شما بایستی درصد بیشتری از درآمد خود را برای خرید همان کالا و خدمات هزینه کنید، لذا به عنوان مثال چنانچه قیمت فعلی ۱ کیلو سیب ۴ هزار تومان باشد، امکان دارد که سال بعد، قیمت همین سیب به ۵ هزار تومان برسد. این افزایش قیمت به صورت ملموس، ارزش زمانی پول را کم می کند، چرا که شما بایستی برای خرید ۱ کیلو سیب، ۲۵ درصد بیشتر بپردازید.

دلیل کاهش ارزش پول در طول زمان چیست؟

تورم بالا : تورم همانطور که گفتیم موجبات کاهش ارزش پول را فراهم می آورد. چنانچه تورم در یک بازار وجود داشته باشد، پول بهای خود را از دست خواهد داد. به عنوان مثال تورم زیادی که در بعضی از کشورها مثل زیمباوه وجود دارد، موجب شده است که ارزش پول این کشور به شدت سقوط کند و مردم سعی دارند تا پول این کشور را به دیگر ارزهای تبدیل کنند تا ارزش دارایی های خود را حداقل حفظ کنند. البته ما می توانستیم برای همین مثال، کشور ایران را مثال بزنیم، ولی ترجیجا این کار را نکردیم اما چیزی که مشخص است، تورم افسار گسیخته ای است که نقس مردم را بریده است! چه چیزی باعث تورم می‌ شود؟

  • چاپ پول : البته باید در نظر داشت که همواره چاپ پول دلیل تورم نمی باشد. چاپ پول وقتی تورم را به همراه خواهد داشت که عرضه پول از مقدار رشد واقعی بیشتر شود. ارتباط بین چاپ پول و تورم، همواره به صورت مستقیم دیده نمی شود. عرضه پول تنها به انتشار اسکناس به وسیله دولت وابستگی ندارد و این امکان وجود دارد که کشوری مانند آمریکا به طرز چشمگیری پول چاپ و روانه بازار کند اما به علت وجود معیارهای مختلف، تورم زیادی ایجاد نشود.
  • بدهی خارجی کشور : به منظور پرداخت بدهی‌ های خارجی، دولت‌ ها به صورت معمول به چاپ پول روی می‌ آورند که موجب تورم می‌ شود. این عامل وجود تورم در زیمباوه بود، ولی بدهی خارجی می‌ تواند به تورم منتهی نشود. به عنوان مثال ژاپن مقدار زیادی بدهی خارجی دارد اما از تورم در این کشور خبری نیست.

فساد وحشتناک : فساد امری نسبی است و در قیاس با سایر کشورها قابل بررسی علمی تر است. در حال حاضر وضعیت کشور ما با هیچ کشور دیگری در این خصوص قابل قیاس نیست و علت کم بودن فساد در سیستم اداری و رفتار فردی مردم، مسلمان بودن مردم کشورماست که در راستای تعالیم اسلامی در زندگی فردی و اجتماعی عمل می کنند!

افزایش واردات و خروج ارز از کشور : افزایش واردات به دلایل گوناگون قادر است منابع ارز خارجی را بیشتر از قبل کاهش دهد.

اقتصاد نفت زده : اقتصاد نفت زده، عامل اصلی دیگری در مسیر متورم شدن اقتصاد مریض ایران است. جالب است بدانید که بیشتر از ۸۰ درصد اقتصاد ایران تحت سیطره درآمدهای نفتی قرار دارد و این فاجعه است! بیماری هلندی ناشی از درآمد نفتی به عنوان یک مشکل اساسی و دیرینه در اقتصاد ما مشهود است و از سال ۱۳۵۳ شمسی با افزایش قیمت سوخت فسیلی در اثر جنگ اعراب و تحریم‌ های نفتی به عنوان یک ضایعه مزمن، اقتصاد ایران فلج کرده است.

بیشتر شدن نقدینگی : افزایش نقدینگی و پول در جیب مردم به جای سرمایه‌ گذاری در قسمت تولید یا خدمات موجب شده رقم آن طی ۷ سال اخیر از ۶۰ هزار میلیارد تومان به بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان برسد! این چالش بسیار مهم از اشتباه محاسباتی و غلط بودن سیاست‌ های مالی بانک مرکزی و دولت ناشی می شود!

تمامی دولت ها با روش های گوناگون به نظرات کارشناسان اقتصاد و دلسوزان این حوزه بی توجهی کردند. حتی چندین نامه از سمت اساتید دانشگاه‌ های گوناگون کشور خطاب به رییس دولت فرستاده شد ولی مجموعه دولت بی‌ توجه از کنار آن ها گذشت و در کمال افسوس همان هشدارها در حال حاضر گریبان اقتصاد کشور را به صورت فشار می دهد که فشار اصلی و ۹۹ درصدی در حال حاضر بر دوش مردم عادی ایرانی است و نه دولت که مقصر اصلی این ماجراست!

بودجه دولت : دولت در اثر تصویب بودجه‌ های سنواتی و افزایش بودجه، بودجه جاری بدنه دولت را رفته رفته بزرگ‌ تر کرده است تا جایی که شرکت‌ ها و سازمان‌ های وابسته به دولت، ۳۵ درصد از بودجه قوه مجریه را به خود اختصاص داده‌ اند.

دلیل کاهش ارزش پول ملی

نابود شدن اعتماد در سطوح مختلف : چنانچه در یک اقتصاد و حوزه مالی، اعتماد نابود شود، مردم و سرمایه‌ گذاران ارز را از کشور خارج خواهند کرد تا ریسک کاهش ارزش دارایی را متحمل نشوند، از همین روی روند خروج سرمایه و افزایش نرخ ارز شدت پیدا می کند. البته از بین رفتن اعتماد می‌ تواند علت های سیاسی یا اقتصادی داشته باشد.

مسائل بین‌ المللی اقتصادی کشور : گرفتاری‌ ها و مشکلات بین‌ المللی اقتصاد ایران ناشی از تحریم‌ ها ‌باعث بیشتر شدن انتظار تورمی شده است که این انتظارات تورمی و حتی تورم ناشی از رکود اقتصادی از همین مسائل بین المللی ناشی می شود، لذا این رویدادها اقتصاد ایران، پول ملی بی‌ ارزش شده و افزایش برابری دلار و دیگر ارزهای خارجی در برابر ریال خسارات جبران‌ ناپذیری به پول ملی وارد نمود.

دخالت بیش از اندازه دولت در حوزه اقتصاد : در تمامی قسمت های اقتصاد، دخالت دولت به یک وظیفه تبدیل شده است. بخش خصوصی ایران به عنوان سرمایه‌ گذار، در نتیجه این سیاست‌ ها به‌ شدت ضعف پیدا کرده است و تولید ملی به علت واردات بی‌ رویه کالاهای مصرفی با آسیب های جدی روبرو شده است.

پیامدهای کاهش ارزش پول

هنگامی که قیمت بنزین و مواد غذایی زیادی می شود ما شاهد کاهش ارزش ریال خواهیم بود و با کاهش ارزش ریال، تورم رخ خواهد داد. در واقع وقتی که مردم فکر کنند قیمت‌ ها افزایش پیدا خواهد کرد، خرید کردن را آغاز خواهند کرد و تقاضا برای محصولات به همین صورت افزایش خواهد یافت و در نتیجه تولیدکنندگان هزینه‌ های بیشتری را اعمال می کنند و قیمت‌ ها با افزایش روبرو خواهد شد و تورم بهترین وسیله برای سودجویان و دلال‌ هاست که در این مواقع مثل موجی می شود که می توانند موج سواری لذت بخشی انجام دهند که در انتها به فلج شدن اقتصاد منتهی خواهد شد. یک اقتصاد سالم می‌ تواند نرخ تورم را تا ۲ درصد حفظ نماید. تورم پایه عبارت است از قیمت هر چیزی به جز قیمت مواد غذایی و بنزین که بسیار متغیر هستند. شاخص قیمت مصرف کننده مرسوم ترین مقیاس تورم محسوب می شود.

وظایف بانک مرکزی برای پیشگیری از کاهش ارزش پول در ایران چیست؟

  1. انتشار اسکناس
  2. ضرب سکه‌ های فلزی رایج در کشور
  3. نظارت بر بانک‌ ها و موسسات اعتباری
  4. تنظیم‌ کننده نظام پولی و اعتباری کشور
  5. نظارت بر صدور و ورود ارز و پول رایج کشور
  6. تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و ریالی

فاکتورهای موثر جهت جلوگیری از کاهش ارزش پول

حائز اهمیت ترین عامل موثر بر کاهش ارزش پول ملی همانطور که مشخص است، قطعا تورم است و باید در راستای مدیریت آن قدم برداشت تا بتوان حداقل آن را کنترل کرد. چنانچه بتوانیم سیاست‌ هایی را اجرا کنیم که هزینه‌ های تولید را کنترل نماید و بهینه شود، موجب کنترل جریان تورم در کشور خواهد شد.

به صورت معمول هزینه‌ های تولید تحت تاثیر عوامل گوناگونی می باشد. یکی از عوامل تاثیرگذار در هزینه‌ های تولید، در حوزه کسب و کار است. هر اندازه کشور در حوزه کسب و کار، شرایط نامناسب‌ تری پیدا کند، کسب و کارها سخت‌ تر راه اندازی خواهند شد و جایگاه خود را در نظام اقتصادی از دست خواهند داد که این جریان هزینه‌ ای است که موجب افزایش قیمت کالا و خدمات و کاهش ارزش پول ملی خواهد شد.

لذا لازم است که در راستای جلوگیری از کاهش ارزش ریال در کشور، شرایط تاسیس کسب و کار را ساده تر از همیشه کنیم و این کاری است که ما در حقیقت در مسیر مقابل آن در حال حرکت هستیم! تسهیل‌ گری و بهبود در فضای کسب و کار در هزینه‌ های تولید بسیار اثرگذار می باشد و هزینه‌ های تولید را با کاهش مواجه خواهد کرد.

همچنین تورم کاهش یافته و باعث بهبود قدرت خرید در داخل کشور خواهد شد. بعضی مواقع با افزایش چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟ بی رویه تقاضای خدمات و کالا روبرو می‌ شویم. به صورت معمول این مورد به علت تاثیر روانی اتفاق می افتد. این افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات، فشار تقاضایی به وجود می آورد و این فشار تقاضایی افزایش قیمت را به دنیال خود خواهد داشت. این افزایش قیمت برای کالا و خدمات برابر است با کاهش ارزش پول کشور.

روش های جلوگیری از کاهش ارزش ریال

  • سرمایه گذاری در فعالیت‌ های تولیدی مثل کارآفرینی مستقیم، خریدن سهام در بازار بورس و سپرده گذاری در بانک، سرمایه گذاری محسوب می شوند.
  • زمانی که سرمایه‌ ها موقتا از تعادل خارج می‌ شوند، می‌ تواند به صورت کوتاه مدت سود به مراتب بیشتری کسب کنند. البته این نکته را باید در نظر داشت که این نوع سرمایه گذاری ماهیت تولیدی ندارد.
  • در صورتی که ثبات اقتصادی وجود نداشته باشد، بازار را نمی توان به هیچ وجه پیش بینی کرد. آینده به شدت به تصمیمات سیاسی مختلف بستگی خواهد داشت و متغیر است و این بدین معنی است که به جای این که بازار تابع منطق اقتصادی باشد، به تصمیمات واکنش نشان می‌ دهد.

نتیجه گیری و کلام آخر

می توان گفت که کاهش ارزش پول ملی به دلایل ساختاری اقتصاد ایران و برخی تصمیمات مقطعی است که همه آن ها در راستای افزایش تورم قدم بر می دارند و از افزایش تورم نیز، هرچیز بدی که فکرش را بکنید، ناشی خواهد شد. در زمینه نفتی بودن اقتصاد نیز در سال های بعد از انقلاب، گسترش صادرات غیر نفتی از جایگاه خوبی برخوردار است ولی تنها راه حل، کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت است که این وابستگی در حال حاضر بسیار بیشتر از گذشته است! حال قصد داریم مهم ترین سوال این مطلب را جواب دهیم؛ برای جلوگیری از کاهش ارزش پول چه کارهایی می توان انجام داد؟

  • یکسان سازی بازار آزاد و رسمی
  • مذاکرات برای رفع تحریم های مالی
  • استفاده بیشتر از ظرفیت ارزهای دیجیتالی
  • تشویق سرمایه گذاران به ورود به بازار سهام
  • افزایش جذابیت اوراق بدهی برای سرمایه گذاران
  • بهبود انتظارات جامعه از طریق اصلاحات داخلی و خارجی
  • کاهش مخارج عمومی و اتخاذ سیاست های مالی ریاضتی بیشتر
  • کاهش سرعت رشد خلق نقدینگی جدید و اصلاح ترازنامه های بانکی
  • افزایش نقش بازار اوراق بدهی و قرضه در تامین مالی کسری بودجه دولی
  • تنوع بخشی به شبکه مالی انتقال ارز در خارج از کشور و مدیر بهتر بازار حواله های ارزی

همان طور که ابتدای مقاله قول داده بودیم، دلیل کاهش ارزش پول ایران را به صورت کامل مورد بررسی قرار دادیم و راهکار ارائه کردیم.

اگر به دنیای سرمایه گذاری علاقه دارید، حتما مطلب دلیل افزایش قیمت بیت کوین نیز برای شما جذابیت دارد.

در این مقاله دلایل کاهش ارزش ریال را بررسی کردیم ولی اگر هر گونه سوالی درباره علت کاهش ارزش ریال ایران داشتید، می توانید از طریق بخش ارسال دیدگاه ها از ما بپرسید.

چرا پول بی‌ارزش می‌شود؟

چرا ارزش پول ایران کم شد

پول یکی از مهمترین چیزهای زندگی هر انسان است. پول می‌تواند فقر، بیماری و بی‌خانمانی را از بین ببرد. پول می‌تواند با خود دوستی و منزلت به همراه داشته باشد و به طور کلی، همه افراد دوست دارند مقدار پول بیشتری بدست آورند زیرا پول زیاد می‌تواند باعث خودمختاری فرد و عدم نیاز به دیگران شود.

با این حال، پول، چیزی بیشتر از یک تکه کاغذ است. پول به تولید و بهره‌وری مرتبط است و با رشد میزان پول‌های چاپ شده، ما دیدگاه درست نسبت به پول را از دست داده‌ایم.

در زمان‌های بسیار دور که هنوز پول اختراع نشده بود، دنیا شامل قبایل و دسته‌های پراکنده‌ای بود که صاحبان زمین‌ها بر آن تسلط داشتند. صاحبان زمین، برده‌ها را به کار می‌گرفتند تا برای آنها غذا تولید کنند و در ازای آن، غذا، پناهگاه و حمایت صاحب زمین را بدست می‌آوردند.

بسیاری از محصولاتی که در دنیای آن زمان تولید می‌شد محصولات کشاورزی بود و معامله یا اصلا وجود نداشت (داخل جوامع) و یا اینکه از طریق مبادله کالا به کالا انجام می‌گرفت (مابین جوامع). از طرف دیگر بسیاری از کالاهای مبادله‌ای، فاسدشدنی بودند و نیاز بود به سرعت مصرف شوند.

با پیشرفت جوامع، به‌کارگیری انسان‌ها به شکل برده برچیده شد و افراد بیشتر و بیشتری توانستند شرکت‌ها و تشکیلات کسب و کاری خود را ایجاد کنند. فردگرایی در اقتصاد، باعث تشویق حس رقابت شد و تمایل به تخصص‌گرایی افزایش یافت.

با افزایش تنوع کالاهای در دسترس و تنوع تقاضا برای آنها، انجام معامله بدون وجود یک نوع واسطه، پیچیده شده بود.

در طول تاریخ، مردم از کالاهای مختلفی به عنوان یک ابزار برای مبادله استفاده کردند. برای اینکه یک کالا به عنوان واسطه استفاده شود، مردم می‌بایست به پایداری و ارزش آینده آن اعتماد و اطمینان می‌داشتند. زیرا وجود نوسان در قدرت خرید آن دارایی، می‌توانست روی میزان پاداشی که بابت کار دریافت می‌شد تاثیر بگذارد.

بنابراین طلا و فلزات گرانبها به عنوان یک کالا و دارایی برای مبادله تعیین شد (به شکل سکه و…)

معرفی این فلزات ارزشمند که برای مبادله به کار گرفته می‌شود یک مزیت دیگر نیز داشت، افراد و عوامل اقتصادی می‌توانستند خرج کردن را به تعویق بیندازند و با ذخیره درآمد فعلی، آنرا برای رویدادهای آتی و غیرمترقبه پس‌انداز کنند.

ابتدا طلا در جاهایی مانند زیر تخت‌خواب یا در مکان‌های دیگر مخفی می‌شد اما اشخاصی که شم کسب و کار داشتند این فرصت را غنیمت شمرده و به افراد پیشنهاد دادند طلا را در ازای کارمزد، در مکان‌هایی امن نگهداری کنند. (بانک‌ها به وجود آمد)

در بانک، طلاها برای مدتی بدون استفاده باقی می‌ماند ولی افرادی نیز بودند که در دوره‌های زمانی نیاز به طلا پیدا می‌کردند. بانکداران نیز خوشحال می‌شدند به وام‌گیرندگان در ازای دریافت کارمزد، طلا را بصورت وام ارائه دهند. اختلاف کارمزدی که از ذخیره‌کننده و وام‌گیرنده به دست می‌آمد، پاداش بانکداری بود که متحمل ریسک می‌شد و هزینه‌ها را مدیریت می‌کرد. اینگونه بود که بانک‌ها رشد کردند.

بانک‌ها پس از پذیرش کیسه‌های طلا از اشخاص، به آنها رسیدی می‌دانند که نشان‌گر مقدار طلای دریافت شده توسط بانک بود. با گذشت زمان و افزایش اعتماد، افراد این رسیدها را که ارزش آن برابر مقدار طلای نوشته شده روی آن بود به همدیگر می‌دادند و با آنها معامله می‌کردند.

بنابراین بخش عظیمی از طلاهایی که ذخیره شده بود، توسط صاحبان آنها از بانک دریافت نمی‌شد. بانکدارها یک فرصت کسب و کار جدید یافتند و به جای اینکه طلا را از صندوق‌های امن‌شان وام دهند، فقط رسید آنرا که نماینده مقدار مشخص شده طلا بود به وام‌گیرنده می‌دادند. در حالیکه که معادل فیزیکی آن (طلای پشتوانه رسید) در صندوق وجود نداشت.

با انجام اینکار توسط بانکدارها، طلا از قدرت خرید جدا شد. (یعنی طلا دیگر به عنوان پشتوانه اسکناس نبود)

قبلا از اینکه پول (همان رسیدهایی که نماینده مقداری طلا بود) بین مردم مبادله و دست به دست شود، قیمت طلا وابسته به نوسانات بود. هر زمان که مقدار طلا از معدن استخراج و به بازار وارد می‌شد، ارزش مقادر قبلی طلا کاهش می‌یافت. بنابراین همانند پول، ارزش طلا نیز براساس اعتماد بود.

بنابراین اگر طلا خواهان نداشت، می‌توانست قیمت آن به اندازه کاغذی که روی آن ارزش طلا نوشته می‌شود ارزان شود، پس مهم نیست ما طلا استفاده کنیم یا یک تکه کاغذ به عنوان پول، بلکه مهم این است که ما قدرت خرید طلا یا اسکناس را کاهش ندهیم (با تولید و چاپ بی‌رویه آنها، ارزش‌شان کم می‌شود)

تورم چه تاثیری در کاهش ارزش پول دارد؟

تورم در طول زمان، باعث کاهش ارزش زمانی پول (time value of money) می‌شود. مفهوم “ارزش زمانی پول” به زبان ساده یعنی اینکه مقدار پولی که شما الان در اختیار دارید، در آینده چقدر ارزش خواهد داشت. این مفهوم همچنین فرض می‌گیرد که شما پول‌تان را در جایی سرمایه‌گذاری نمی‌کنید و سود بانکی نیز به آن اضافه نمی‌شود. به عبارت دیگر مفهوم “time value of money” یعنی اینکه اگر شما امروز 100 هزارتومان در جیب‌تان دارید، در تاریخ مشخصی در آینده چقدر ارزش خواهد داشت.

تورم، قیمت کالاها و سرویس‌ها را در طول زمان افزایش می‌دهد و به طرزی قابل ملموس، میزان کالاها و سرویس‌هایی که می‌توانید در آینده با مقدار فعلی پول خریداری کنید را کم می‌کند. اگر حقوق و درآمد شما ثابت بماند و تورم باعث افزایش قیمت‌ها شود، شما باید درصد بیشتری از درآمدتان را برای خرید همان کالا و خدمات کنید.

بنابراین برای مثال، اگر قیمت فعلی 1 کیلو سیب 4000 تومان باشد، احتمال این وجود دارد که سال بعد، قیمت همین سیب به 5000 تومان برسد. این افزایش قیمت به طور ملموس، “ارزش زمانی پول” را کاهش می‌دهد زیرا شما باید برای خرید 1 کیلو سیب، 25 درصد بیشتر پرداخت کنید.

برای اینکه کاهش ارزش زمانی پول، اثر منفی روی قدرت خرید شما نگذارد، سودی که در سرمایه‌گذاری کسب می‌کنید یا درصد افزایش درآمد شما باید بیشتر از نرخ تورم باشد.

چرا پول بی‌ارزش می‌شود؟

9 دلیلی که ارزش پول کاهش پیدا می‌کند:

1 – تورم

تورم باعث کاهش ارزش پول می‌شود. اگر تورم بر یک بازار حکمفرما باشد، پول بهای خود را از دست می‌دهد. برای مثال، تورم زیادی که در برخی از کشورها مانند زیمباوه وجود دارد باعث شده ارزش پول این کشور به شدت سقوط کند و مردم در تلاش هستند تا پول این کشور را به سایر ارزها تبدیل کنند تا ارزش دارایی‌شان حفظ شود.

اما چه چیزی باعث تورم می‌شود؟

چاپ پول – البته چاپ پول همیشه دلیل تورم نیست. چاپ پول زمانی موجب تورم می‌شود که عرضه پول از مقدار رشد واقعی فراتر رود. رابطه بین چاپ پول و تورم، همیشه مستقیم نیست. عرضه پول فقط به انتشار اسکناس توسط دولت بستگی ندارد و ممکن است کشوری مانند آمریکا به طرز قابل ملاحظه‌ای پول چاپ و روانه بازار کند ولی به دلیل وجود سایر فاکتورها، تورم زیادی ایجاد نشود.

بدهی خارجی کشور – برای پرداخت بدهی‌های خارجی، دولت‌ها اغلب به چاپ پول روی می‌آورند که باعث تورم می‌شود. این عامل وجود تورم در زیمباوه بود. اما بدهی خارجی می‌تواند منجر به تورم نشود. مثلا ژاپن مقدار زیادی بدهی خارجی دارد ولی دارای تورم نیست.

2 – افزایش نقدینگی

افزایش نقدینگی و پول در جیب مردم به جای سرمایه‌گذاری در بخش تولید یا خدمات باعث شده رقم آن طی هفت سال اخیر از 60 هزار میلیارد تومان به بیش از 400 هزار میلیارد تومان برسد. این چالش مهم از اشتباه محاسباتی و غلط بودن سیاست‌های پولی- مالی بانک مرکزی و دولت نشأت می‌گیرد.

دولت‌های نهم و دهم به طرق گوناگون به نظرات کارشناسان اقتصاد و دلسوزان این حوزه توجه نکردند. حتی چندین نامه از طرف اساتید دانشگاه‌های مختلف کشور خطاب به رییس دولت ارسال شد اما مجموعه دولت بی‌توجه از کنار آنها عبور کرد و در کمال افسوس همان هشدارها اکنون گریبان اقتصاد کشور را می‌فشرد.

3 – اقتصاد نفتی

از دیگر مشکلات اقتصادی ما که منجر به تورم و افزایش نقدینگی شده، اقتصاد نفتی است. بیش از 80 درصد اقتصاد ایران تحت سیطره درآمدهای نفتی درآمده است. بیماری هلندی ناشی از درآمد نفتی به عنوان یک مشکل اساسی و دیرینه در اقتصاد ما مشهود است.

و از سال 1353 شمسی با افزایش قیمت سوخت فسیلی در اثر جنگ اعراب و تحریم‌های نفتی به عنوان یک ضایعه مزمن، اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است.

4 – دخالت بیش از حد دولت در اقتصاد

در همه بخش‌های اقتصاد به عنوان یک وظیفه در آمده است. بخش خصوصی ایران به عنوان سرمایه‌گذار، در نتیجه این سیاست‌ها به‌شدت تضعیف شده و تولید ملی به دلیل واردات بی‌رویه کالاهای مصرفی ضربه خورده است.

5 – هدفمندی یارانه‌ها

در سال‌های اخیر طرح هدفمندی یارانه‌ها با پمپاژ پول در حساب شهروندان آن هم به صورت بی‌رویه و بی‌حساب و کتاب موجب افزایش نقدینگی و ضربه به تولید ملی شده است. دلیل آن هم مغفول ماندن سهم تولید در هدفمندی یارانه‌هاست که باعث شده تولیدگران دچار کاهش بازده شوند.

6 – بودجه دولت‌ها

دولت‌ها در اثر تصویب بودجه‌های سنواتی و افزایش بودجه، بودجه جاری بدنه را روزبه‌روز بزرگ‌تر کرده است تا جایی که شرکت‌ها و سازمان‌های وابسته به دولت دو سوم از بودجه قوه مجریه را به خود اختصاص داده‌اند.

7 – مشکلات بین‌المللی اقتصاد ایران

علاوه بر موارد فوق، مشکلات ناشی از تحریم‌ها ‌موجب اوج گرفتن بیش از حد و انتظار تورم، انتظارات تورمی و حتی تورم ناشی از رکود اقتصادی شده است. در نتیجه این رویدادها اقتصاد ایران، پول ملی بی‌ارزش شده و افزایش برابری دلار و سایر ارزهای خارجی در برابر ریال خسارات جبران‌ناپذیری به پول ملی وارد کرد.

8 – از بین رفتن اعتماد

اگر در یک اقتصاد و حوزه مالی، اعتماد از بین برود، مردم و سرمایه‌گذاران ارز را از کشور خارج می‌کنند تا ریسک کاهش ارزش دارایی را متحمل نشوند. به همین دلیل، روند خروج سرمایه و افزایش نرخ ارز شدت می‌یابد. از بین رفتن اعتماد می‌تواند دلایل سیاسی یا اقتصادی داشته باشد.

9 – افزایش واردات

افزایش واردات به دلایل مختلف، می‌تواند منابع ارز خارجی را بیش از پیش کاهش دهد.

به نقل از خبرگزاری ایسنا:

چرا ارزش پول ملی کم است؟

یک اقتصاددان با بیان اینکه مهم‌ترین علت کاهش ارزش پول ملی از نظر فنی در تفاضل رشد نقدینگی با رشد اقتصادی است، گفت: کاهش درآمدهای ارزی و ریالی دولت در سه سال اخیر از یک طرف و هزینه‌های دولت در حمایت از طبقات محروم نیز از طرف دیگر دست به دست هم داده و نرخ تورم را به بالاترین حد ممکن رسانده است.

به گزارش ایسنا، سعید لیلاز درمورد موضوع کاهش ارزش پول ملی؛ حاصل تحریم‌ها یا ناکارآمدی مدیریتی مهم‌ترین علت کاهش ارزش پول ملی را از نظر فنی در تفاضل رشد نقدینگی با رشد اقتصادی دانست و گفت: مسئله اصلی در اقتصاد ایران افزایش نقدینگی و رشد پایین اقتصادی است.

وی کسری بودجه دولت و فساد در شبکه بانکی (ناترازی منابع بانکی) را به عنوان دو عامل رشد نقدینگی عنوان کرد و افزود: کاهش درآمدهای ارزی و ریالی دولت در سه سال اخیر از یک طرف و هزینه‌های دولت در حمایت از طبقات محروم نیز از طرف دیگر دست به دست هم داده و نرخ تورم را به بالاترین حد ممکن رسانده است.

این مدرس دانشگاه که در یک برنامه رادیویی سخن می گفت، نقش تحریم‌ها را نیز در کاهش رشد اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم بسیار پررنگ دانست و گفت: نرخ تورم در سال‌های ۹۵ و ۹۶ تک رقمی بود اما از سال ۹۷ به بعد به دلیل کاهش شدید درآمدهای ارزی دولت ناشی از تحریم‌ها تورم افزایش یافت.

لیلاز خاطرنشان کرد: اقتصاد ایران قبل از شروع تحریم‌ها و کرونا از یک ناترازی وحشتناک مزمن تاریخی در حوزه تورم رنج می‌برد بطوریکه نرخ تورم از اوایل دهه ۵۰ تاکنون به جز دو سه سال، همیشه دو رقمی بوده که این هم ناشی از بار مالی تکفل دولت‌ها و استقراض از بانک مرکزی بوده است.

این اقتصاددان ناکارآمدی مدیریتی را نیز در این قضیه دخیل دانست و گفت: البته این ناکارآمدی را نمی‌توان فقط محصور در دولت دانست، چون وقتی قوه مقننه دائماً وظایف سنگینی را بر دوش دولت می‌گذارد بازتاب آن هم در حوزه نقدینگی نمایان می‌شود.

وی که اعتقاد چندانی هم به استقلال بانک مرکزی ندارد به دلایل آن اشاره و اظهارکرد: طبق قانون اساسی، تنها حوزه‌ای که دولت می‌تواند در آن دخالت کند اقتصاد است و اگر بانک مرکزی هم مستقل باشد عملاً نمی‌توان کاری انجام داد و دولت، دیگر کنترلی بر اقتصاد نخواهد داشت.

ارزش پول ملی و نرخ ارز مهم‌ترین مسائل اقتصادی

همچنین، ارسلان ظاهری، کارشناس اقتصاد راهبردی بحث ارزش پولی ملی و نرخ ارز را از مهم ترین مسائل اقتصاد ایران خواند و گفت: موضوع ارز همچون جراحی مغز و اعصاب یک موضوع کاملاً تخصصی بوده و نسخه پیچی برای آن نیز نیازمند تخصص ویژه است. از سال ۱۹۷۱ به بعد که نظام ارزی دنیا از حالت ثابت به شناور تغییر کرد کشورهای پیشرفته هم تعیین نرخ ارز را به بازار عمیق رقابتی که توان کشف نرخ داشته باشد سپردند.

کارشناس اقتصاد راهبردی حفظ ارزش پولی ملی را نیازمند اقتدار بانک مرکزی دانست و بیان کرد: علت رشد نقدینگی، کسری بودجه دولت نیست بلکه این بانک‌های خصوصی هستند که نقش اصلی را در رشد پایه پولی ایفا می کنند.

ظاهری در پاسخ به این سوال که اگر تحریم‌ها برداشته شوند ارزش پول ملی افزایش خواهد یافت یا خیر گفت: طراح تحریم‌ها علیه ایران به دنبال هوشمند کردن تحریم‌ها بود و الان هم اقتصاد ما حالت شرطی پیدا کرده است و مهم ترین مانع تولید نیز مه آلود بودن مسیر اقتصاد و رویکرد وابستگی به مذاکرات است.

این کارشناس اقتصاد راهبردی خاطرنشان کرد: محاسبات نشان می‌دهد که صادرکنندگان غیرنفتی فقط در سال ۱۳۹۸، حدود ۲۱۰ هزار میلیارد از محل جهش نرخ ارز، رانت ریالی بردند که این رقم در قالب تورم از جیب مردم رفته است.

محمدباقر ظهراب بیگی – کارشناس اقتصادی: راه احیای ارزش پول ملی چیست؟

الف- ارزش پول ملی موقعی اضافه می‌شود که ارز مورد نیاز برای واردات به جای درآمد ناشی از فروش نفت و فراورده‌های آن، از بخش تولیدات داخلی و سایر بخش‌های غیر نفتی تأمین شود. ایجاد و افزایش هر ساله نهادها و بخش‌های غیر مفید و ناکارآمد که از بودجه عمومی کشور ارتزاق می‌کنند، نتیجه درآمدهای دلارهای نفتی است. بدیهی است که زدن این شاخ و برگهای زائد در بودجه عمومی کشور حجم بودجه را تا یک سوم کاهش داده و نیاز دولت برای تأمین بودجه، و ورود دلارهای نفتی به بازار از طرفی و استقراض از بانک مرکزی از سوی دیگر، کاهش ارزش پول ملی را به حد زیادی تقلیل خواهد داد.

ب- کشور ما در شرایط فعلی برای نگهداشت یا ارتقای ارزش پول ملی دو راهکار مختلف در مقابل خود دارد؛ اول: تزریق و ادامه روند معیوب دلارهای نفتی به اقتصاد. دوم: قطع وابستگی به درآمدهای نفتی و تلاش برای تداوم تولید و تسلط بر بازار داخل و خارجی بوسیله کالا و خدمات ملی با هدف حذف تمرکز ویران کننده‌ای که در حال حاضر در سبد بخش صادراتی تجارت خارجی کشور وجود دارد. کسانی که خواهان حفظ ارزش پول ملی هستند باید ابتدا مشخص کنند که نگرانی آنان فقط نگه داشتن ارزش پول است یا دستیابی به این منظور از راه درست و عقلانی؟

ج- تصمیمات جزیره‌ای که هر از گاهی توسط وزارتخانه‌های مختلف بدون توجه به مصلحت عمومی کشور گرفته می‌شود، مانند افزایش چند برابری قیمت خودرو توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت که به صورت دومینو اسباب گرانی‌های وحشتناک روزهای اخیر را ایجاد کرده، از جمله نگرش بخشی وزارتخانه‌ها است که می‌بایست توسط رئیس دولت مهار و هدایت شود؛ البته در صورتی که اراده‌ای برای منظور وجود داشته باشد.

اگر سه راهکار اساسی برای حفظ ارزش پول ملی و حل معضلات اقتصاد نابسامان کشور وجود داشته باشد، همانا تولید است. هدفی که نابود کردن آن در دستور کار دشمنان خارجی کشور و مردم از یک سو و مدیران نالایق داخلی از سوی دیگر است.

منبع: خبرگزاری ایسنا

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

چرا صف های فروش بازار سرمایه اینروزا اینقدر طولانی؟؟؟

پس از پرسه پنج روزه شاخص کل بورس تهران در محدوده یک میلیون واحدی، روز شنبه این نماگر با ثبت بیشترین افت روزانه از ۲۴ اسفندماه سال گذشته، ضمن عقبگرد ۳۰ کانالی، سطح یک میلیون واحد را ترک گفت.

این نماگر روز شنبه در پی بیشترین افت مقداری خود بار دیگر ۶ رقمی شد. مدت‌هاست یکسونگری و تصور بورس همیشه سبز سبب شده تا تحلیل به کل فراموش شود و رفتارهای توده‌ای جای آن را بگیرد. وضعیتی که این بار در مسیر نزولی نمود پیدا کرد و فضای عمومی تالار سهام را احاطه کرد. البته محدودیت‌های ناظر و ضعف سامانه مرکزی معاملات در سفارش‌گیری و اختلال در مسیر ارتباطی بین خریداران و فروشندگان هم منجر به تشدید هیجانات و سنگین شدن صفوف عرضه شد تا مسیر نزولی سهام با سرعت بیشتری ادامه یابد.

عطا و لقای تازه‌واردها

واقعیت این است که به دنبال تداوم روند صعودی شاخص سهام که از سال گذشته آغاز شد، خیل عظیمی از مردم که پیش از این شناختی از ساختار حاکم بر بورس و ارزشیابی سهام نداشتند، با رشد انتشار اخبار بورس درخصوص سودهای نجومی این بازار، تصمیم گرفتند به جمع بورس‌بازان بپیوندند. افرادی که عمدتا با سرمایه‌های خرد خود، اقدام به دریافت کد معاملاتی کردند و به انگیزه کسب سودهای رویایی عازم تالار سهام شدند. این وضعیت توام با دید کوتاه‌مدت معامله‌گران و انتظار تازه‌واردها برای بورس همیشه سبز سبب غلبه رفتار یکسونگر بر بازار سهام شده است. غلبه این یکسونگری سبب شده تا تحلیل به کل فراموش شود و هیجان جای آن را بگیرد. این بار تاثیر محدودیت‌های همیشگی بازار سهام به ویژه دامنه نوسان قیمت بر شدت هیجانات کاذب معامله‌گران افزود و صف‌های خرید روزهای گذشته را به صف فروش تبدیل کرد.

عادت غلط روزهای هیجانی بورس

موضوعی که در این روزها بیش از گذشته توجه فعالان بازار را به خود جلب می‌کند، رفتارهای گروهی چه در مسیر صعودی و چه در مسیر نزولی است. معامله‌گرانی که با هر تلنگری از صف خرید به صف فروش یا برعکس جابه‌جا می‌شوند. نگاهی به آمار معاملات روز گذشته حکایت از تشکیل صف فروش حدود ۶ هزار میلیارد تومانی در بیش از ۷۰ درصد از نماد فعال در بورس تهران داشت که از این میزان ۵۲۵ میلیارد تومان مازاد عرضه در نمادهای تازه‌وارد «شستا» شکل گرفت. موضوعی که به وضوح نشان از تشدید رفتارهای هیجانی دارد. «شستا» هفته گذشته که پس از افشای اطلاعات بااهمیت بدون محدودیت دامنه نوسان بازگشایی شده بود، با سفارش‌های خرید و فروش در محدوده ۱۰۰ درصد بیش از قیمت قبل از توقف همراه شده بود که البته به دلیل حجم پایین مورد تایید ناظر قرار گرفت. همین نماد اما با ورود شاخص سهام به محدوده منفی با مازاد عرضه مواجه شده است. رفتارهایی که علاوه بر نبود سواد مالی، به محدودیت‌های فعلی حاکم بر بازار سهام بازمی‌گردد. در گزارش روز گذشته «دنیای اقتصاد» تحت عنوان «نخستین التهاب بورس ۹۹» نیز تاکید شد با رنگ باختن تحلیل، عنان فضا در هفته‌های اخیر به دست احساسات و عواطف سرمایه‌گذاران سپرده شده است. تا جایی‌که در موج صعودی با غلبه‌ ترکیبی از طمع و خوش‌بینی زیاد، نقدینگی فزاینده‌ای به سمت بازار سهام روانه شد و حال در فضایی معکوس، ترس و واهمه از تداوم ریزش قیمت سهام، شرایط را به گونه‌ای دیگر رقم زده و صف‌های فروش را سنگین کرده است.

رفتار گروهی سرمایه‌گذاران چه در دوره‌های صعودی و چه در زمان افت بازارها، یکی از الگوهایی است که بیشتر در بازارهای نوظهور و در حال توسعه دیده می‌شود. در بورس تهران نیز وجود صف‌های قابل توجه خرید و فروش سهام، معکوس شدن روند آنها در روزهای چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟ معاملاتی بعد، تاثیرپذیری شدید از تحولات سیاسی و اقتصادی و همچنین خروج سریع آنها از بازار در هنگام کاهش شاخص بورس، شواهدی از بروز رفتار گروهی در بورس اوراق بهادار تهران است. محدودیت نوسان قیمت یکی از مواردی است که نمونه‌ای از آن در بورس‌های جهانی دیده نمی‌شود. محدودیتی که علاوه بر تشدید هیجان بورس‌بازان چه در مسیر صعودی و چه نزولی، نقدشوندگی بازار را نیز مورد تهدید قرار داده است. این در حالی است که بازار سهام نیازمند افزایش عمق است تا اسیر رفتارهای توده‌ای نشود.

به‌صورت سنتی وقتی بازار سهام در دوره‌هایی وارد یک روند نزولی پرشتاب می‌شود، بازیگران حقوقی در سمت خرید سهام حضور پررنگ‌تری از خود نشان می‌دهند. هر چند دیروز خالص تغییر مالکیت سهام در مسیر حقیقی به حقوقی بود اما در مجموع این دسته از معامله‌گران نقش فعالی را در این روزها ایفا نمی‌کنند. البته نمی‌توان به رفتار معامله‌گران حقوقی خرده گرفت چرا که طبیعتا این گروه از سهامداران نیز باید در مسیر منافع خود حرکت کنند اما این انتظار می‌رود که این روزها برای افزایش نقدشوندگی سهام شاهد حضور فعال‌تر حقوقی‌ها در جریان دادوستدها باشیم.

معضل پایدار هسته

ضعف هسته معاملاتی با افزایش تعداد معاملات سهام حال و روز به مراتب نامساعدتری نسبت به گذشته دارد و فغان فعالان بازار را بلند کرده است. در این شرایط هر سامانه‌ای قیمت مختص به خود را نشان می‌دهد و سهامداران را سرگردان کرده است. این ضعف سامانه معاملاتی، نقدشوندگی بازار سهام را نیز هدف قرار داده که در بلندمدت می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری داشته باشد. جالب اینکه مقام سیاست‌گذار راهی جز رفع موقت و ناقص مشکلات سامانه با تقسیم معاملات در سه بازه زمانی پیدا نکرده تا از بار سنگین حاکم چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟ بر دوش سامانه معاملاتی بکاهد. ساعت عادی معاملات یعنی ۹ صبح تا ۱۲:۳۰ ظهر سهامی که روند معمول خود را طی می‌کنند معامله می‌شوند. در فاز دوم نوبت به سهام تازه‌وارد و بعضا برخی نمادهای خاص بازار می‌رسد که مبادا به سبب افزایش میزان سفارش‌گیری، توان سامانه را تحلیل برند. از این رو دادوستد سهم‌های مذکور به بعد از ساعت رسمی بازار سهام یعنی ۱۲:۳۰ موکول شده و عموما تا ساعت ۱۳:۳۰ ادامه پیدا می‌کند. فاز سوم به مثابه وقت اضافه به سهامی اختصاص پیدا می‌کند که از نظر ناظر بازار شرایط نرمالی ندارند. دیروز نماد معاملاتی شرکت ایران خودرو پس از غیبت دو ماهه وارد فاز سوم بازار شد و به تنهایی مورد دادوستد قرار گرفت. «خودرو» دیروز در بازگشایی خود رشد ۱۰۰ درصدی را تجربه کرد. از این رو معاملات سه‌پرده‌ای و ناهمزمانی معاملات کل بازار عملا بازار را چند شقه کرده است. به بیان دیگر، اختلاف زمانی انجام معاملات نقدشوندگی که مهم‌ترین مزیت بورس به‌شمار می‌رود را کاهش داده است.

خودنمایی حقوقی‌ها یا خروج حقیقی‌ها؟

دیروز همزمان با اصلاح حدود ۳ درصدی شاخص سهام، این سهامداران حقوقی بودند که در سمت خرید سهام فعال شدند و خالص تغییر مالکیت سهام به ارزش ۱۴۲ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود. در میان ۳۸ صنعت فعال بورسی نیز دیروز بیشترین خالص خرید بازیگران حقوقی در سهام زیرمجموعه گروه محصولات شیمیایی رقم خورد. به این ترتیب دیروز ۸۵ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان از سبد سهام معامله‌گران خرد به پرتفوی حقوقی‌ها افزوده شد. پس از آن نیز خودرویی‌ها شاهد خالص تغییر مالکیت ۶۶ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی در مسیر حقیقی به حقوقی بودند. پالایشی‌ها نیز دیروز مورد توجه معامله‌گران عمده بازار قرار گرفتند و خالص خرید ۵۵ میلیارد تومانی را رقم زدند. در میان شرکت‌های بورسی نیز نماد معاملاتی شرکت آهنگری‌ تراکتورسازی‌ ایران‌ در اولویت خرید معامله‌گران عمده قرار گرفت. دیروز ۳۲ میلیون سهم «خاهن» به ارزش ۶۸ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان در سمت حقیقی به حقوقی جابه‌جا شد. «شپنا» نیز دیروز مورد توجه بازیگران حقوقی بازار قرار گرفت. در این نماد معاملاتی روز گذشته بیش از ۴۵ میلیون و ۳۵۰ هزار سهم به ارزش ۵۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان از سبد سهام معامله‌گران خرد به پرتفوی حقوقی‌ها افزوده شد. «خبهمن» نیز در این روز با خالص خرید حدود ۵۴ میلیارد تومانی به سمت حقوقی‌ها همراه شد. در آن‌سوی بازار اما این نمادهای زیرمجموعه گروه بیمه بورس تهران بودند که مورد توجه معامله‌گران خرد بازار قرار گرفتند. بیمه‌ای‌ها در این روز شاهد جابه‌جایی حدود ۶۰ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان نقدینگی در مسیر حقوقی به حقیقی بودند. همچنین دیروز در گروه سرمایه‌گذاری، ۵۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان به سبد سهام حقیقی‌ها افزوده شد. انبوه‌سازان نیز دیروز با خالص خرید ۳۸ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی معامله‌گران خرد بازار همراه شدند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.