نرخ تنزیل چیست و چگونه محاسبه میشود؟
نرخ تنزیل (Discount rate) میتوان به زبان ساده به این صورت که مقدار نرخ تنزیل درواقع میزان افتی است که ارزش یک سرمایه در طول زمان نسبت به ارزش امروز آن تجربه میکند، تعریف کرد. در این مقاله از اکو ساختمان در ابتدا به تعریف نرخ تنزیل پرداختهایم و در ادامه درباره متغیرهای آن و پارامترهای مؤثر بر آن صحبت شده است.
تنزیل چیست؟
تنزیل در حقیقت روشی است که برای تخمین زدن ارزش فعلی جریان وجوه نقدی که در دورههای زمانی مشخصی در آینده قابل دریافت و دسترسی هستند، استفاده میشود. پایه تئوری و منطق این روش بر این حقیقت استوار است که «هر یک ریال امروز، بیشتر از یک ریال فردا ارزش دارد.»
دلایل مختلفی که ازاینبین میتوان به وجود تورم، استهلاک دارایی، قانونگذاریهای جدید، هزینه نگهداری پول و دیگر موارد ازایندست اشاره کرد؛ بر حق بودن این ادعا کامل واضح به نظر میرسد. از سوی دیگر میتوان اینطور توضیح داد که تنزیل راهی برای بهروز کردن ارزش پولی است که در آینده میتوانیم آن را به دست آوریم.
نرخ تنزیل چیست؟
حالا که با مفهوم تنزیل آشنا شدیم، در ادامه به نرخ تنزیل که موضوع اصلی این مقاله است و همینطور مشخصهای است که در مطالعات امکان سنجی و طرحهای توجیهی به آن توجه میشود، پرداخته میشود.
با توجه به این که هزینههای مربوط به هر پروژه در طول سالهای مختلفی انجام میشود و همچنین درآمدهای مربوط به آن سرمایه گذاری هم در طول سالهای مختلف تحقق یافته و به دست میآید. نتیجه میشود که خواسته یا ناخواسته، اختلاف زمانی میان هزینهها و درآمدها به وجود میآید. در واقع همین اختلاف زمانی است که نهایتاً باعث میشود، ارزش واقعی هر واحد پول برای انجام هزینهها و یا درآمد به دست آمده در هر دو سال مختلف با هم در ارزش، اختلاف داشته باشد.
درصورتیکه یک سال خاص به عنوان سال مبنا در نظر گرفته شود، نرخ تنزیل یا به عبارت دیگر حداقل نرخ بازدهی مورد انتظار (MARR) در واقع همان نرخی است که با استفاده از آن میتوانیم ارزش واقعی هزینههایی که در سالهای مختلف انجام شدهاند و یا درآمدهایی که در سالهای مختلف به دست آمدهاند را در آن سالی که به عنوان سال مبنا تعریف کردهایم، محاسبه کنیم.
با توجه به توضیحات بالا میتوان نرخ تنزیل را بهصورت نرخی که افراد، شرکتها و یا بخش عمومی مایلاند تا هزینهها و منافع موجود را با هزینهها، در آینده معاوضه کنند تعریف کرد. این موضوع ریشه در ماهیت تنزیل دارد که به هزینه فرصت سرمایه و قابلیت آن در انجام سرمایهگذاری و کسب سود بازمیگردد.
درواقع تنزیل فرایندی مالی است که مبنای تحلیل بین زمانی در حوزههای مالی و اقتصادی قرار میگیرد. بدین صورت که با تبدیل مقادیر ریالی هزینهها و عایدیها در مقاطع زمانی مختلف به ارزش حال و یا بالعکس، این مقادیر را با یکدیگر مقایسه میکند.
نرخ تنزیل در بازار مسکن را میتوان اینگونه تفسیر کرد. فردی را در نظر بگیرید که با رونق گرفتن بازار مسکن مقداری از سرمایه خود را از بازار بورس و سپردههای بانکی به بازار دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ مسکن منتقل میکند. نرخ تنزیل در این سرمایه گذاری با رشد قیمت مسکن در سالهای آینده، ثابت ماندن نرخهای بهره بانکی، با رکود مواجه شدن بازار بورس و استهلاک مسکن و کاهش ارزش پول رایج میتوان بسیار کمتر از زمانی باشد که فرد سرمایه خود را در بانک یا در بازار بورس سرمایه گذاری کرده بود. نرخ تنزیل در این سرمایه گذاری کاهش پیدا میکند و به اصطلاح سرمایه گذاری اقتصادی به نظر میرسد.
نرخ تنزیل بر اساس منطق نرم افزاری
نرخ تنزیل (Discounting Rate) یا همان هزینه سرمایه (Cost of Capital)، برای آورده هر سرمایه گذار (Equity Capital) در هر پروژه و طرحی به طور اختصاصی و به تناسب سطح ریسک آن پروژه تعیین میشود. به این شکل که هر چقدر سطح ریسک مربوط به یک پروژه یا طرح بیشتر باشد، نرخ تنزیل که در واقع نشانگر حداقل سطح بازدهی مورد انتظار است، به همان نسبت افزایش پیدا میکند.
جدول نرخ تنزیل
در جدول دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ زیر ارزش ۱۰۰۰ ریال طی سالهای متفاوت با نرخ تنزیل جداگانه آمده است. در این جدول، نوسان نرخ تنزیل در کنار نوسان دوره زمانی که موجب تغییر ارزش حال محاسبه شده، دیده میشود. در جدول نرخ تنزیل اهمیت دو عنصر زمان و نرخ را در فرایند تنزیل خاطرنشان میکند؛ به این صورت که نتیجه تنزیل از این دو عنصر تبعیت میکند، لذا هرگونه لغزش در تعیین نرخ تنزیل از سوی محقق و تحلیلگر میتواند در نتیجه گزارشها و تحلیلهای مرتبط بر آن تأثیرگذار باشد.
فرمول نرخ تنزیل
پایه و اساس تجزیه و تحلیلهای مالی درک مفهوم این جمله است که هر رقم پیش بینی نشده برای جریانات نقدی در سالهای آینده برابر یک سرمایه گذاری با نرخ سود سالانه در زمان حال است. در تجزیه و تحلیلهای مالی برای حذف عامل زمان در محاسبات، ارزش جریانات نقدی که در سالهای آینده کسب میشود با استفاده از ضریب تنزیل (i+1) به ارزش روز تبدیل میشود.
معمولاً نرخ تنزیل در یک طرح سرمایه گذاری که برای محاسبه ارزش فعلی هزینهها و درآمدهای پیش بینی نشده برای سالهای آتی طرح مورد استفاده قرار میگیرد، معادل حداکثر نرخ سود بدون ریسک (نرخ سود سپرده بلند مدت بانکی و یا اوراق مشارکت) به اضافه چند درصد برای پوشش ریسک سرمایه گذاری است.
نرخ تنزیل که از آن میتوان به عنوان یک استاندارد شاخص مالی نام برد، تابعی از زمان، مکان و صنعت مورد بررسی است و در شرایط مختلف با در نظر گرفتن مجموع موارد تأثیر گذار بر آن تعیین و در محاسبات از فرمول زیر محاسبه میشود.
نرخ تنزیل در ایران
نرخ تنزیل در طرحهای سرمایه گذاری در ایران با استفاده از فرمولی که در بالا به آن اشاره شده برآورد میشود.
(Rf) در این فرمول برابر نرخ سود اوراق مشارکت ارزی و همینطور تسهیلات صندوق توسعه ملی در بخش انرژی است که برابر ۸ درصد است.
(RPm) با توجه به معادله چهار این مؤلفه نرخ بازدهی اوراق بهادار در بازار بورس تهران است که طی آمار مربوط به ۵ سال گذشته ۲۴ درصد بوده است.
برای به دست آوردن نرخ تنزیل در محاسبات دلاری رقـم ۲۴ درصـد را پـس از کسـر تـورم داخلـی (طبـق اعـلام بانـک مرکـزی میـانگین نـرخ تـورم ایـران طـی دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ ۵ سـال گذشـته ۲۰ درصـد بـوده اسـت) و اضـافه نمـودن نـرخ تـورم امریکـا (بـه دلار ۲) (درصد طی ۵ سال گذشته ۸ از) درصد نرخ بهره بـدون ریسـک کـم میکنیم. بـا انجـام ایـن محاسـبه میـزان حاشـیه سـود بازار معادل منفی ۲ درصد خواهد بود.
(RPi) به دلیل عـدم وجـود اطلاعـات شـفاف در خصـوص میـزان بـازدهی سـرمایه گـذاری در بخـش بالادسـتی نفـت و گـاز در ایـران، حساسـیت سـنجی ایـن متغیـر بـا اعمـال دامنـه تغییرات مثبت و منفی ۳ درصد انجـام گرفتـه اسـت. بـا تقریبـی معـادل ۳ درصـد بالاتر و پایینتر از بازدهی بازار در نظر گرفته شده است.
(RP) بـا در نظـر گـرفتن ارقـام رتبـه بنـدی ریسـک اعتبـاری کشـورها و مقایسـه کشـورهایی بـا اقتصـاد مشـابه ایـران رقم (CRP) برای ایران، معادل ۷ درصد برآورد میگردد. (i) بــا توجــه بــه ارقــام فــوق بــا در نظــر گــرفتن (RP) معــادل ۳ درصــد، رقــم نــرخ طبــق معادلــه (۳) تنزیــل برابــر اســت.
بــدیهی اســت در صــورت لحــاظ رقــم (RPi) رقم تنزیل به ترتیب معادل ۱۳ و ۱۰ درصد خواهد بود.
تفاوت نرخ تنزیل با نرخ بهره
نرخ تنزیل در بازار سرمایه بسیار حائز اهمیت است زیرا به وسیله آن میتوان ارزش آتی شرکتها را بر اساس وجوه نقد آن در آینده تخمین زد. نرخ بهره با ریسک به دست آمدن جریان وجوه نقد آتی رابطه مستقیم دارد یعنی هرچه ریسک به دست آمدن وجوه نقد آتی بیشتر باشد نرخ تنزیل نیز بزرگتر است.
سخن آخر
بــا در نظــر گــرفتن شــرایط کنــونی بــه لحــاظ نــرخ بهــره ارزی، نــرخ تــورم داخلــی، نــرخ بــازدهی بــازار و ریســک اعتبــاری ایــران، نــرخ تنزیــل جهــت محاســبه ارزش فعلــی خــالص طرحهای سرمایهای، در محــدوده ۱۰ تــا ۱۶ درصــد بــرآورد میشود. بــدیهی اســت در صــورت تغییــر شــرایط بــه لحــاظ اقتصــادی، سیاســی و … کــه منجــر بــه تغییــر در هــر یــک از اجــزای محاســبه نــرخ تنزیــل در فرمــول بالا گــردد، رقــم نــرخ تنزیــل تغییر خواهد نمود.
دلایل حرکت منفی بورس نسبت به تورم! شائبه دخالت و دستکاری در بازار سرمایه
در حالی بازار سرمایه همچنان در حال شکستن کف های حمایتی خود هست که حجم نقدینگی و تورم همچنان در حال رشد است و گروه های مختلف صنعتی مصوبات افزایش قیمت ارائه می دهند و این مسائل شائبه های دستگاری و دخالت در بازار را نمایان کرده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری موج، بازار بورس در هفته گذشته با وجود اینکه بسیاری از فعالان بازار انتظار داشتند در محدوده یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد کف سازی کند اما این اتفاق نیفتاد و با ورود به کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد نگرانی های جدیدی را به وجود آورد و بسیاری از فعالان بازار استراتژی جدیدی را برای معاملات متصور شدند و کف یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد را برای بازگشت شاخص کل ملاک قرار دادند.
در شرایطی بازار وارد نوسانات منفی شده که در هفته اخیر قیمت ارز در محدوده ۲۹ هزار تومان در نوسان بوده و مذاکرات برجام هم آغاز شده که سیگنال مثبتی برای گروه های بانکی و خودرویی است، زیرا آزادسازی ارز منجر می شود که بانک هایی که منابع ارزی بلوکه شده دارند با این آزادسازی تراکنش بانکی آنها بالا برود و از این محل سودسازی کنند، از طرف دیگر گروه خودرویی با تسهیل در واردات قطعات مورد نیاز خود به افزایش تیراژ تولید و حتی کاهش قیمت دست پیدا کنند.
با وجود این رویکردهای مثبت بازار واکنش دیگری از خود نشان داد و بسیاری از نمادها در همین گروه ها صف های فروش سنگین داشتند و این مساله نشان دهنده عدم اهمیت خبرها در بازار است و بیشتر افراد و گروه هایی پشت پرده هستند که قیمت سهام را تعیین می کنند.
در همین هفته گذشته علاوه بر اینکه خبر افزایش قیمت خودرو قطعی شد، خبری مبنی بر افزایش ۱۲ درصدی قیمت سیمان توسط انجمن کارفرمایی صنعت سیمان منتشر شد که به گفته مسئولان فرایند اداری افزایش قیمت طی شده و به زودی توسط وزارت صنعت یا ستاد تنظیم بازار ابلاغ می شود و این مساله می توانست شوک مثبتی در معاملات این گروه ایجاد کند اما این اتفاق نیفتاد، هرچند پیش از این هم خبر آغاز ثبت نام برای مسکن ملی هم می توانست یک شوک مثبت برای گروه مصالح ساختمانی و حتی گروه انبوه سازان باشد اما این اتفاق نیفتاد و بسیاری از نمادهای این گروه ها کف های قبلی قیمت خود را شکستند و همین مساله بار دیگر شائبه های زیادی را درباره بازار به وجود آورده است و برخی از فعالان بازار این مساله را ناشی از دستوری بودن بازار می دانند و معتقدند در شرایطی که تورم و حجم نقدینگی صعودی است نمی توان روند نزولی بورس را تحلیل کرد مگر اینکه عده ای به دنبال افت بیشتر بازار باشند.
یک کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه ارزندگی نمادها به میزان سودسازی آنها بستگی دارد، گفت: عده ای سال گذشته با استفاده از مفاهیمی همچون ارزش جایگزینی و . برخی از نمادها را به شدت حبابی کردند و آنها را با قیمت های بسیار بالا به سهامداران خرد فروختند، این در حالی است که ارزش جایگزینی تنها می تواند برای سهامداران عمده اثرگذار باشد.
غلامی با بیان اینکه در حال حاضر بسیاری از سهام ها هنوز نتوانسته اند به قیمت واقعی خود برسند، افزود: در ماه های گذشته با وجود اینکه شاخص کل بورس رشد داشته است، اما برخی نمادها باز هم افت قیمت داشته اند و این به معنای این است که قبلا به شدت افزایش قیمت داشته اند و این اصلاح چند وقت اخیر هم باعث شده که آنها کمی به قیمت های واقعی نزدیک تر شوند.
او با تاکید بر اینکه دولت و حقوقی ها هیچ حمایتی از بازار سهام نداشته اند، تصریح کرد: فروش اوراق و تشکیل صف های فروش از دیگر عواملی بود که در ماه های اخیر به روند نزولی بازار سرمایه دامن زد و کف های حمایتی شاخص کل شکسته شده است، البته نباید فراموش کرد که عده ای با استفاده از همین تحلیل های تکنیکال به دنبال این هستند که همچنان سهام را با قیمت بالا بر سهامداران خرد بفروشند.
روند بازار قابل پیش بینی نیست
با توجه به اینکه بازار در چند ماه گذشته برخلاف جهت تورم و رشد نقدینگی حرکت کرده است به نظر می رسد که فاکتورهای اقتصادی در بازار تاثیر گذار نیست، یک اقتصاددان در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری موج با اشاره به اینکه دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ وضعیت بازار در چند ماه اخیر نشان داد که روند صعودی بورس بسیار کند است، اظهار کرد: به نظر می رسد تا پایان سال شاخص کل بورس می تواند در محدوده یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحدی کف سازی کند و این مساله به معنای این است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته که شاخص در محدوده یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی بوده رشد داشته است.
کامران ندری با بیان اینکه بازار تحت تاثیر عوامل مختلف سیاسی و اقتصادی واکنش نشان می دهد به همین دلیل نمی توان پیش بینی دقیقی از روند بازار داشت، افزود: به طور قطع سیاست های کلان اقتصادی کشور و مدیریت جدید بازار سرمایه می تواند در وضعیت بازار تاثیر گذار باشند، در شرایط کنونی با وجود اینکه قیمت ها به سطحی منطقی رسیده اما هنوز حمایت های لازم از بازار صورت نمی گیرد.
«بکاب» به دلیل ظن دستکاری بازار تا 25 آذر ماه متوقف شد
تقویت ظن دستکاری با اعلام افزایش سرمایه 500 درصدی برای نماد «بکاب»
شرکت بورسی جوشکاب یزد با نماد بورسی «بکاب» با استقبال صفهای خرید رو به رو شده است. در روزهای اخیر افزایش صف خرید برای این نماد بورسی پس از اعلام برنامه افزایش سرمایه این شرکت تداوم یافت. این شرکت بورسی اعلام کرده که در برنامه های خود، قصد افزایش سرمایه 500 درصدی را برای شرکت دارد، که با انتشار این خبر تا 25 آذر ماه با توقف نماد روبه رو است.
توقف «بکاب» به دلیل ظن دستکاری بازار
به گزارش بورس فردا و به نقل از بورس پرس:
صنایع جوشکاب یزد که در بازار دوم معاملات بورس تهران حضور دارد با اعلام برنامه افزایش سرمایه 500 درصدی ، شاهد ادامه صف خرید روزهای اخیر شد اما نماد این شرکت به دلیل ظن دستکاری بازار (مبتنی بر اطلاعات یا معاملات) تا 25 آذر متوقف شد.
به این ترتیب ، “بکاب” در نظر دارد سرمایه اسمی 24.1 میلیارد تومانی را از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی به 144.6 میلیارد تومان برساند و صرف انجام طرح توسعه کند.
براساس این گزارش در ترکیب سهامداری این شرکت هم سه شرکت سهامی خاص مدیریت تالارایرانیان با 21.2 درصد ، سیوان گسترمهرکیش و توسعه گسترش آزمایش با 8.5 و 6.5 درصد حضور دارند.
مفهوم عرضه و تقاضا به زبان ساده
عرضه و تقاضا، عنصری تعیین کننده در بازار کریپتوکارنسی است که شناخت و پیروی از قواعد آن، راه موفقیت در این بازار است. پیچیدگی مارکت ارزهای دیجیتال، در نگاه اول ممکن است کمی گیج کننده باشد اما پس از شناخت فنون کاربردی، علاوه بر کمتر شدن خطر در معاملات، برآیند کار را پربارتر میکند. شناخت رفتار بازار ارزهای دیجیتال میتواند این شانس را به شما بدهد که با ریسک کمتر، مطمئن و مصممتر نسبت به معاملاتی که در پیش دارید تصمیم گیری کنید. به صورت کلی، عرضه و تقاضا، مبنای تغییر قیمت در بازار است.
در دنیای امروز همه چیز با شیب بیشتری نسبت به همیشه در حال رشد و تغییر است؛ یکی از بازارهای نوظهور که با سرعت چشمگیری نسبت به بازارهای سنتی پیشرفت کرده، بازار ارزهای دیجیتال است؛ نگرانی کاربر از دیدن جداول متعدد و آمار و ارقام زیاد بسیار عادی است. نکته امیدوار کننده این است که اکثر تعاریف موجود در این بازار از مفاهیم موجود در بازار سنتی سرچشمه میگیرد. یکی از این مفهوم های بسیار پرکاربرد، مفهوم عرضه و تقاضا است. در این مقاله به صورت کامل، تاثیر عرضه و تقاضا را در بازار ارزهای دیجیتال بررسی خواهیم کرد.
تقاضا چیست؟
تقاضا (Demand) به زبان ساده یعنی میزان درخواست مصرف کننده یا خریدار. به طور دقیقتر، هر مقداری از کالا یا خدمت که مصرف کننده در ازای قیمتی مشخص حاضر به خرید آن باشد را میزان تقاضا میگویند. از دیدگاه تحلیلگران، رابطه میان میزان قیمت و مقدار تقاضا به رابطه تقاضا معروف است؛ حالا که با مفهوم تقاضا آشنا شدید میتوانید تمام مفاهیم را عکس کنید تا به مفهوم عرضه برسید. بنابراین؛ به مقدار محصول یا خدمتی که تولیدکننده یا فروشنده در ازای قیمتی مشخص وارد بازار میکند عرضه میگویند. مانند تقاضا برای عرضه نیز رابطه ای داریم که به صورت ارتباط بین قیمت و عرضه است.
اگر دقت کرده باشید در هر دو رابطه، عبارت در ازای قیمت مشخص قید شده است. بنابراین؛ به راحتی میشود فهمید که یکی از مهم ترین فاکتور های تعیین قیمت اجناس و خدمات در بازار، مولفه عرضه و تقاضا است. هرچقدر که قیمت یک کالا افزایش یابد، زمان مورد نیاز برای تامین هزینه خرید آن کالا بیشتر میشود و از طرف دیگر؛ ممکن است برای بسیاری از مردم، ارزش آن کالا یا خدمت در قبال قیمت آن ناچیز باشد؛ به همین علت میتوان پیش بینی کرد که با افزایش قیمت میزان خرید خریداران کاهش مییابد. به این قاعده، قانون تقاضا میگویند.
تعریف مفهوم عرضه
از سمت دیگر در مولفه عرضه (Supply)، داستان کاملا عکس است. برخلاف نسبت قیمت به تقاضا که شیب منفی دارد، در بحث عرضه، هرچقدر که قیمت ها افزایش یابد، عرضه نیز بیشتر میشود. هر فروشنده و تولید کننده ای علاقه دارد که خدمت یا محصولش را با قیمت بیشتری بفروشد. به این پدیده، قانون عرضه میگویند.
توجه داشته باشید که قانون عرضه و تقاضا همیشه به همین شکل نیست؛ به عنوان یک نکته در نظر داشته باشید که گاهی ممکن است با افزایش قیمت ها، فروشندگان کالای کمتری بفروشند یا با کاهش قیمت ها، خریداران اجناس کمتری بخرند. دلیل این اتفاق را میتوان طمع فروشنده یا خریدار دانست.
گاهی اوقات برخی از فروشندگان پس از بالا رفتن قیمت، به امید افزایش بیشتر قیمت ها از فروش اجناسشان جلوگیری میکنند. از طرف دیگر؛ برخی از خریداران در زمانی که شاهد کاهش قیمت ها هستند، دست از خرید میکشند به امید اینکه بازار کاهش قیمت بیشتری را تجربه کند. طبق تجربه در بازار ارزهای دیجیتال به منظور جلوگیری از ضررهای احتمالی این رفتار را هرگز پیشنهاد نمیکنیم. البته که تصمیم گیری در مورد هر چیزی بر عهده خودتان است؛ در هر بازاری اعم از سنتی و دیجیتال، کالا و قیمت مورد نظر با دو مولفه تعریف میشود:
- مولفه اول، قیمت کالا
- مولفه دوم، ارزش آن
نکته جالب اینجاست که لزومی ندارد قیمت یک کالا با ارزش آن برابر باشد! تا به حال دقت کرده اید که برخی از کالاها نسبت به بهایی که پرداخت میکنید ارزش کمتری دارند؟ یا برخی اوقات از خرید یک کالا خوشحال میشوید، به این دلیل که احساس میکنید در مقابل ارزش آن کالا، بهای ناچیزی پرداخته اید.
چه چیزی باعث میشود قیمت یک کالا با ارزش واقعی آن یکسان نباشد؟
عرضه و تقاضا که از گذشته تا حال جزوی از مفاهیم مهم موجود در بازار است، یکی از فاکتورهای بسیار مهم در تعیین قیمت کالا است. اگر از قدرت این مفهوم اطلاع ندارید، از شما دعوت میکنم که برای یک ثانیه به قیمت نجومی ماسک در اوایل دوران فراگیری کرونا در ایران بیاندیشید.
ارزش هر ماسک ساده شاید حدود یک الی دو هزار تومان باشد اما در اوایل دوران فراگیر شدن ویروس کوید ۱۹، قیمت هر ماسک معمولی برای مدت کوتاهی حتی تا مرز ۵۰ هزار تومان نیز رسید. کمبود ماسک در بازار و افزایش تقاضا باعث شد که فروشندگان و تولید کنندگان این ماسک ها را با قیمت های نجومی به فروش برسانند و مردم هم به علت اینکه به ماسک نیاز داشتند مجبور بودند به این قیمت ها رضایت دهند و خریداری کنند.
مثال بالا نمونه ای از تاثیر عرضه و تقاضا در بازار سنتی بود. بازار ارزهای دیجیتال نیز مانند سایر کسب و کارها از همین تکنیک ها استفاده میکند. البته که پیچیدگی های این بازار را نمیتوان با مثال بازار ماسک مقایسه کرد اما کلیت داستان به همین منوال است.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار ارزهای دیجیتال
همانطور که میدانید، در این بازار حدود ۹ هزار رمز ارز وجود دارد که هر ارز دیجیتال یک تیم پشتیبانی و توسعه دهنده دارد. وظیفه اصلی این تیم ها، توسعه در زمینه های مختلف و در نهایت افزایش ارزش ارزهای دیجیتال است. طبیعی است که هر کاربری به عنوان یک خریدار، ترجیح میدهد ارزی را خریداری کند که به مرور زمان ارزش بیشتری نسبت به سایر ارزها داشه باشد.
یکی از فنونی که تیم های توسعه دهنده مانند شرکت بایننس اجرا کرده است، تکنیک حذف توکن هاست که به صورت هر سه ماه یک بار مقدار ۲۰ درصد از سود حاصل از درامد سه ماهه خود را با خرید و از دور خارج کردن بایننس کوین از کل سیستم انجام میدهد؛ به این عملیات، توکن سوزی بایننس میگویند. تیم توسعه دهنده بیتکوین نیز هر ۴ سال یک بار عملیات هاوینگ را اجرا میکند که طی آن، درصد پاداش و استخراج ماینرها کاهش مییابد.
همانطور که متوجه شدید، تیم های توسعه دهنده این ارزها با استفاده از قانون عرضه، میزان عرضه را به مرور زمان کاهش میدهند تا نسبت تقاضا به عرضه افزایش یابد. با این عملیات، قیمت این ارزها در بلند مدت افزایش مییابد. بازار رمز ارزها با تمام پیچیدگی هایی که دارد با استفاده از همین قوانین و مفاهیم ساده درآمدزایی و سودآوری میکنند.
مدیریت عرضه و تقاضا (Supply and Demand)
از مهمترین ابزار کنترل بازار، بخش مدیریت عرضه و تقاضا است، همچنین یکی از دلایل تورم عدم مدیریت این مفهوم است؛ زمانی که یک بانک به صورت مداوم اسکناس چاپ شده وارد بازار میکند به مرور ارزش آن واحد پول کاهش مییابد. زمانی که پول به بازار به وفور تزریق میشود ارزش آن کاهش مییابد.
مدیریت عرضه و تقاضا به صورت کلی یعنی برقرار دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ کردن رابطه بین میزان نیاز مشتری و میزان تولید فروشنده. تصور کنید که یک هتل در فصل تابستان بسیار شلوغ میشود، به طوری که هیچ اتاق خالی در آن یافت نمیشود. از طرفی دیگر در فصل زمستان حتی دو اتاق را هم نمیتواند پر کند. به همین منظور مدیریت این هتل در فصل تابستان قیمت ها را افزایش و در فصل زمستان قیمتها را کاهش میدهد.
در مثال بالا دو نکته مهم وجود دارد؛ اولین نکته این است که با پایین آمدن قیمت در فصل زمستان، امکان استقبال بیشتر مشتریان از این هتل وجود دارد و دومین نکته این است که با درآمدزایی بیشتر در فصل تابستان میتواند اندوختهای برای زمستان کنار بگذارد. این یک مثال ساده از مدیریت عرضه و تقاضا است. مثال های متعدد دیگری وجود دارد که به منظور جلوگیری از هدر رفتن زمان از بیان آن ها صرف نظر میکنیم.
تاثیر عرضه و تقاضا در تعیین قیمت ارزهای دیجیتال
تاثیر مفهوم عرضه و تقاضا در تعیین قیمت ارزهای دیجیتال به سه بخش کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت تقسیم میشود. در ادامه به توضیح آن ها میپردازیم.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار در میان مدت
همانطور که گفته شد، ارز دیجیتال بیت کوین هر ۴ سال یکبار عملیات هاوینگ را اجرا میکند و با این کار ماینینگ بیت کوین کندتر و کمتر میشود؛ با این اتفاق نوسانات چشمگیری در قیمت، مخصوصا قبل و بعد از هر هاوینگ پیش میآید. به این پدیده میتوان به عنوان یک تاثیر میان مدت در عرضه و تقاضا اشاره کرد؛ اما همیشه تاثیرات به این شکل نیست.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار در بلند مدت
در وایت پیپر این ارز دیجیتال قید شده است که در نهایت تعداد ۲۱ میلیون بیت کوین قابل استخراج است و پس از ماین کردن آخرین بیت کوین، پروندهی استخراج بسته خواهد شد؛ از آن به بعد تعدادی محدود از این رمز ارز وجود خواهد داشت دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ که بین مردم ردوبدل میشود.
ارز دیجیتال لایت کوین (Litecoin) نیز صریحاً اعلام کرده است که نهایتاً ۸۴ میلیون از این ارز قابل استخراج است و پس از آن، همین تعداد محدود بین مردم معامله خواهد شد. همانطور که شاهد هستید؛ بسیاری از ارزهای دیجیتال به منظور شفاف سازی اقدام به تعیین کردن تعداد نهایی این ارزها کردهاند. تصور کنید که استخراج بیت کوین به صورت کامل قطع شود البته که این اتفاق تا سال ۲۱۴۰ اتفاق نخواهد افتاد؛ اما پس از آن چه خواهد شد؟ حتی اگر تقاضا افزایش نداشته باشد، باز هم عرضه کوین جدید صفر میشود. برای لایت کوین، بایننس کوین و بسیاری از ارزهای دیگر نیز داستان همین است. این پدیده، تاثیر عرضه و تقاضا را در بلند مدت نشان میدهد.
تاثیر عرضه و تقاضا در کوتاه مدت
برخی از اتفاقات در بازار ارز های دیجیتال باعث میشود که احساسات مردم نسبت به یک ارز در مدت زمان کوتاه تغییر کند؛ برای مثال اگر یک شخصیت مهم یا یک شرکت بسیار معتبر از یک ارز دیجیتال دفاع کند طبیعتاً ارزش آن ارز در مدت زمان کوتاه حتی به صورت مقطعی افزایش پیدا میکند. زمانی که احساسات مردم نسبت به یک ارز بسیار مثبت شود، عموم مردم به سمت خریدن آن هجوم میبرند.
طبیعی است که با افزایش تقاضا، فروشندگان تمایلی برای فروش ارزهایشان نداشته باشند. زمانی که فروشنده ارز خودش را نمیفروشد، خریدار مجبور میشود که قیمت بالاتری را پیشنهاد دهد؛ با افزایش قیمت، بعضی از فروشندگان، رمزارزشان را میفروشند و برخی دیگر نمیفروشند. این پروسه تا جایی اتفاق میافتد که فروشنده با پیشنهاد بالاتری روبرو نشود(پیک قیمت). به همین سادگی شاهد افزایش قیمت در بازار ارز دیجیتال خواهیم بود.
دقیقا عکس این پدیده نیز ممکن است اتفاق بیافتد. در آن صورت فروشنده خواستار فروش ارز خواهد شد؛ اما خریدار برای خرید آن تمایلی ندارد. فروشنده مجبور میشود آنقدر قیمت را کاهش دهد تا خریدار برای خرید، تمایلی از خودش نشان دهد. به همین سادگی!
نتیجه گیری
به صورت کلی، مبنای بالا و پایین رفتن قیمت ها، عرضع و تقاضا است. تفاوتی نمیکند که چه جنسی میفروشید، هرچقدر کالای شما کمیاب تر باشد، پتانسیل افزایش قیمت برای آن بیشتر است. هرچقدر که تقاضا برای کالای شما بیشتر باشد، دست فروشنده برای افزایش قیمت بازتر است. شناسایی قواعد و چهارچوب عرضه و تقاضا به شما کمک خواهد کرد که در هنگام معامله، درک بهتری از انتخاب های موجود داشته باشید.
سوالات متداول
کاربرد عرضه و تقاضا چیست؟
عرضه و تقاضا تاثیر مستقیم بر قیمت ها دارد و بسیاری معتقدند که تاثیرگذرترین فاکتور برای تعیین قیمت، عرضه و تقاضا است.
چگونه میشود مقدار عرضه و تقاضا را تشخیص داد؟
راهکارهای مختلفی برای تشخیص عرضه و تقاضا وجود دارد؛ یکی از این روش ها، استفاده از نمودار عمق است. این ابزار برای بیت کوین موجود است و مقدار عرضه را با خط قرمز و میزان تقاضا را با خط سبز نشان میدهد.
رابطه عرضه و تقاضا با پرایس اکشن چیست؟
عرضه و تقاضا میتواند یکی از فاکتور های تعیین کننده قیمت باشد که رابطه مستقیم با تحلیل پرایس اکشن دارد. این تحلیل به بررسی علل تغییر قیمت میپردازد که عرضه و تقاضا میتواند یکی از این عوامل باشد.
بهبود سرنوشت معاملات گواهی سپرده با تغییر قانون مالیاتی
مدیر توسعه بازار فیزیکی بورس کالای ایران از صدور بخشنامهای توسط سازمان امور مالیاتی خبر داد که با اجرای آن امکان انتشار گواهی سپرده کالایی در بورس های کالایی روی کالاهایی که مشمول مالیات بر ارزش افزوده هستند، ایجاد خواهد شد.دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟
جواد فلاح در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه طبق بند سین تبصره دو قانون بودجه، زمینه رفع ابهام مالیات بر ارزش افزوده گواهی سپرده کالایی فراهم شده بود توضیح داد: در قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید، معافیت مالیات بر ارزش افزوده گواهی سپرده کالایی تصویب شده بود اما ابهامی که نزد سازمان امور مالیاتی وجود داشت که این ابهام در قانون بودجه رفع شد و زمینه برای اینکه سازمان امور مالیاتی بخشنامهای را در این راستا صادر کند فراهم شد.
وی ادامه داد: در گواهی سپرده کالایی، کالایی که مشمول ارزش افزوده است، زمانی که در انبار پذیرش شده بورس قرار میگیرد و نفر اول این کالا را میفروشد و ارزش افزوده کالا را دریافت میکند، معاملات ثانویهای روی قبض انبار مربوط به آن کالا با عنوان گواهی سپرده کالایی انجام می شود و مالکیت این گواهی ها در بازار ثانویه تغییر می کند.
مدیر توسعه بازار فیزیکی بورس کالای ایران افزود: اعتبار مربوط به مالیات بر ارزش افزودهای که نفر اول پرداخت کرده است باید به نفر آخری که این کالا را از انبار بورسی تحویل میگیرد، منتقل شود. برای اینکه این اتفاق رخ دهد، در دستورالعملی که سازمان امور مالیاتی طبق قانون بودجه صادر کرده است مشخص کردهذاست تا اگر قیمت کالا در زمان دریافت از انبار با قیمت آن در اولین معامله تفاوت داشته باشد، چگونه باید با موضوع ارزش افزوده برخورد شود.
فلاح به تشریح شرایط مختلف پرداخت و گفت: اگر قیمت کالا در نخستین معامله گواهی سپرده کالایی ۱۰۰ واحد بوده و فرد اولی که این کالا را خریداری کرده، ۹ واحد مالیات بر ارزش افزوده پرداخت کرده است، این ۹ واحد اعتبار مالیاتی در گواهی سپرده کالایی ذخیره میشود. نفر آخری که قصد دارد کالا را از انبار ترخیص کند و تحویل بگیرد، فرض کنیم این فرد کالا را دوباره با قیمت ۱۰۰ واحد خریداری کرده است، ۹ واحد اعتبار مالیاتی نفر اول به نفر آخر منتقل میشود و میتواند کالا را از انبار تحویل بگیرد و اگر به فرد دیگری در خارج از بستر بورس کالا فروخت و ارزش افزوده دریافت کرد، اختلاف اعتبار مالیاتی و ارزش افزوده دریافتی را باید به عنوان ارزش افزوده به سازمان امور مالیاتی پرداخت کند.
وی ادامه داد: در شرایطی که قیمت کالا افزایش یافته و برای مثال به ۲۰۰ واحد رسیده باشد، فرد آخری که کالا را تحویل میگیرد باید ۱۸ واحد ارزش افزوده پرداخت کند. ۹ واحد که اعتبار مالیاتی دارد و ۹ واحد دیگر ارزش افزوده پرداخت میکند. اگر کالا را خارج از بستر بورس کالا با قیمت دیگری فروخت، میتواند ۱۸ واحد اعتبار مالیاتی را استفاده کند.
مدیر توسعه بازار فیزیکی بورس کالای ایران افزود: اگر قیمت کالا کاهش پیدا کرده و از ۱۰۰ واحد به ۵۰ واحد رسیده باشد، ۴/۵ واحد اعتبار مالیاتی ارزش افزوده به نفر آخر که کالا را تحویل گرفته است تخصیص پیدا میکند.
فلاح با تاکید بر اینکه انتقال اعتبار مالیاتی از نفر اول به نفر اخر موضوع ابهام مالیات ارزش افزوده بود، اظهار کرد: این ابهام با دستورالعملی که سازمان امور مالیاتی صادر کرده است رفع شد و زمینه برای انتشار گواهی سپرده کالایی در بورس کالا و بورس انرژی روی کالاهای صنعتی، معدنی، پتروشیمی و نفتی و به عبارت دیگر روی کالاهایی که دارای ارزش افزوده هستند ایجاد شد. گواهی سپرده کالایی تا کنون فقط روی محصولات کشاورزی که معافیت ارزش افزوده داشتند و سکه طلا که مشمول ارزش افزوده نبودند منتشر شده بود.
وی با تاکید بر اینکه گواهی سپرده کالایی با تبدیل کالا به ورقه بهادار امکان معاملات پیوسته کالا، توثیق کالا، معاملات خرد، انبارداری استاندارد کالا، تامین مالی، ایجاد زیرساخت تحویل کالا برای راه اندازی معاملات مشتقه کالایی و . را فراهم می کند، درمورد زمان اجرای آن نیز توضیح داد: این فرایند با همکاری وزارت اقتصاد، رییس سازمان بورس و سازمان امور مالیاتی محقق شد و لازم است مطابق با مفاد مصوبه سازمان امور مالیاتی زیرساختهای فنی اجرای مصوبه توسط شرکت مدیریت فناوری بورس تهران فراهم شود. پس از آن شاهد معاملات گواهی سپرده کالاهای مشمول مالیات بر ارزش افزوده خواهیم بود.
دیدگاه شما