سرمایه گذاری و سوالهای کلیدی قبل از آن
سرمایه گذاری چیزی نیست که مختص میلیاردرها و ثروتمندان بزرگ باشد. هر کسی که هزینهی زندگی خود و اطرافیانش را تامین میکند، طبیعتاً به فکر سرمایه گذاری هم هست. به امید اینکه بتواند بهترین استفاده را از دارایی و سرمایه و خلاصه دستاوردهای زحماتش داشته باشد.
در فضاهای اقتصادی مثل فضای اقتصادی حاکم بر کشور ما که نوسانات اقتصادی زیاد است، دغدغهی سرمایه گذاری هم برای ما جدیتر است. تغییر ناگهانی نرخ طلا یا ارز یا مسکن یا هر پارامتر اقتصادی دیگر، ممکن است به سرعت میزان داراییهای ما را کاهش دهد. همچنانکه کسانی هستند که با همین تغییرات، برای خود سرمایه های بزرگی دست و پا کرده اند.
زمانی که نرخ تورم و میزان نوسانات شاخصهای اقتصادی بالاست، عموم مردم احساس خوبی به نگهداری پول نقد ندارند و به دنبال گزینههایی برای سرمایه گذاری هستند تا بتوانند پولها و داراییهای خود را به شکلی مولدتر و ماندگارتر، تبدیل کنند.
امروز در کشور ما، مردم پول خود را به شکلهای مختلف سرمایه گذاری میکنند. از خرید ملک و ارز و سهام تا پس انداز در حسابهای بلندمدت و خرید کالاهای مصرفی با دوام. گزینههای سرمایه گذاری بسیار متعدد هستند و نگرانیهای اقتصادی هم ما را به تصمیم گیری سریع در این زمینه ترغیب میکنند.
اگر چه بحث سرمایه و سرمایه گذاری، بسیار گسترده و پیچیده است، اما گروه متمم در اینجا چند سوال را به عنوان سوالهای کلیدی قبل از هر سرمایه گذاری مطرح میکند و امیدوار هستیم که شما هم، بتوانید قبل از تصمیمهای مهم در مورد سرمایه گذاریهای کلیدی، مروری بر این پرسشها داشته باشید.
هدف همهی ما از سرمایه گذاریهای اقتصادی یکسان نیست. برخی ممکن است با استفاده از سرمایه گذاری در پی حفظ ارزش پول خود باشند. کارمند یا مدیری که به تازگی سنوات خود را از شرکت دریافت کرده، ممکن است در حال حاضر گزینهی خاصی برای هزینه کردن آن پول یا سرمایه گذاری بلندمدت توسط آن نداشته باشد. اما میداند که اگر این پول را به همین شکل رها کند، ارزش آن کاسته میشود و به همین دلیل به دنبال گزینهای برای سرمایه گذاری است.
برخی دیگر ممکن است در پی کسب سود قابل توجه باشند. شاید کسی را دیده باشید که خانه یا ماشین خود را میفروشد به امید اینکه طی یک یا دو سال، آن را چند برابر کند. سفته بازان که قبلاً درباره آنها حرف زدیم، نمونههایی از این گروه محسوب میشوند.
فرد دیگری ممکن است با هدف کاهش ریسک، به دنبال فرصتهای دیگر سرمایه گذاری باشد. ممکن است شما کارمند یک شرکت بزرگ و موفق با درآمد خوب باشید یا مالک کارخانهای که سود قابل توجهی دارد. اما همیشه این نگرانی وجود دارد که اگر در رابطه با شرکت مشکلی پیش آمد یا اگر کسب و کار دچار رکود شد، چه راهکاری پیش روی من قرار خواهد داشت؟ به همین دلیل ممکن است مالک یک کارخانه بخشی از درآمد خود را به املاک تبدیل کند یا کارمند یک شرکت، با بخشی از حقوق خود وارد بورس شود و سهم شرکتهای مختلف را خریداری کند. همان ماجرای قدیمی که هر کسی ترجیح میدهد تمام تخم مرغهایش در یک سبد نباشد.
کسی که در پی حفظ ارزش پول خویش است، سرمایه گذاریهای مطمئن و کم سود را ترجیح میدهد. کسی که میخواهد پلههای ترقی را سه تا یکی طی کند، احتمالاً به دنبال فرصتهای سفته بازی میرود و کسی که به دنبال کاهش ریسک است، منطقی است که در پی سرمایه گذاریهایی باشد که بیشترین استقلال را از کسب و کار فعلیاش داشته باشد (فقط تصور کنید که یک نفر در صنعت خودرو کار کند و برای توزیع تخم مرغهایش در سبدهای مختلف، سهام چند شرکت خودروساز را هم خریداری کند! اگر شرکت او دچار رکود و مشکل شود، احتمالاً ارزش سبد سهام او هم دیر یا زود، سقوط خواهد کرد).
چه حجمی از سرمایه من ، قرار است به یک سرمایه بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل گذاری خاص اختصاص پیدا کند؟ آیا قرار است ۹۰٪ کل اندوختهی زندگی خودم را صرف یک فعالیت اقتصادی یا سرمایه گذاری کنم؟ یا میخواهم با بیست درصد پس انداز ماهیانهام، یک بازی سرگرم کننده اقتصادی (البته به امید سود مطلوب) داشته باشم؟
بدیهی است که هر چه سهم بیشتری از سبد خود را به یک سرمایه گذاری اختصاص میدهیم، منطقی است که ریسک کمتری را در مورد آن پذیرا باشیم (البته ریسک کم و ریسک زیاد، خود بر اساس ویژگیهای شخصیتی افراد، میزان متفاوتی خواهد داشت).
لازم نیست که همهی ما متخصص یک حوزه باشیم تا بتوانیم در آن سرمایه گذاری کنیم. اما منطقی است که بکوشیم تا حد امکان در آن حوزه مطلع باشیم. یکی از بدترین شکلهای سرمایه گذاری، زمانی است که ما به توصیه یک دوست یا همکار یا خویشاوند یا یک کارشناس خبره، به سرمایه گذاری در حوزهای ترغیب میشویم که در آن حوزه هیچ تخصصی نداریم.
در بحث سرمایه گذاری در بورس توضیح دادیم که ما انسانها، در لحظات پرتنش، عموماً نمیتوانیم منطقی باشیم و مغزمان به سمت تصمیمهای احساسی میرود. فرض کنید که گروه متمم، واحدی برای مشاوره سرمایه گذاری در بورس دارد. شما امروز به متمم اعتماد میکنید و با توصیههای متمم، در چند سهم مشخص توصیه شده، سرمایه گذاری میکنید. تا زمانی که اوضاع خوب است، دوستی ما هم حفظ میشود. اگر شاخصها کمی سقوط کنند، باز هم شما ما را تحمل خواهید کرد. اما فرض کنید که ببینید ظرف مدت سه ماه، سرمایه شما ۴۰٪ کاهش یافته است. اینجا هر چه گروه متمم برای شما توضیح دهد که «شاخص کل بورس الان ۵۰٪ کاهش یافته و هنوز سبد سرمایه گذاری شما در موقعیت مناسبی است و از لحاظ منطقی و با توجه به اخبار و اطلاعات در دسترس، بهتر است حداقل دو هفته صبر کنیم و سپس در مورد فروش سهام تصمیم بگیریم»، بعید است شما به این استدلالها گوش دهید. به احتمال زیاد شما از همکاری با گروه سرمایه گذاری متمم پشیمان شده و تصمیم به فروش خواهید گرفت!
به همین دلیل است که خوب است خودتان با مفاهیم اولیه آشنا باشید. شاخصها را بشناسید. اوج و فرود آنها را ببینید و ارزیابی کنید. مفاهیم اولیه مانند EPS و DPS و تعدیل و گزارش مجموع و افزایش سرمایهها و … را بدانید تا هم زبان مشترکی شکل بگیرد و هم گفتگوهای شما از جنس «دریافت اطلاعات» باشد و نه «دیکته شدن تصمیم».
نمونههای دیگری هم از سرمایه گذاری در حوزههای ناشناخته وجود دارد که به شکست جدی منجر میشود. یکی از دوستان ما که سالها در یک کارخانه بزرگ صنعتی کار کرده بود تصمیم به سرمایه گذاری جدی و گسترده در یک شرکت نرم افزاری گرفت. او شنیده بود که سود در حوزهی اپلیکیشنهای موبایل خیلی خوب است و شرکت جوانی هم که در این زمینه کار میکرد، هیجان زده از پیشنهاد سرمایه گذاری بزرگ او استقبال کرد.
اما تفاوتهای کوچک فرهنگی، آغازگر تنشها شد. سرمایه گذار که دفتری هم برای خودش در ساختمان شرکت در نظر گرفته بود و هر روز به شرکت سر میزد، به شدت معتقد بود که باید ساعت حضور و غیاب کنار درب ورودی نصب شود و هر یک ربع تاخیر معادل یک ساعت مرخصی در نظر گرفته شود. او معتقد بود که سرمایه گذاری سنگینش، این حق را به او میدهد که مراقب سلامت شرکت باشد و نمیشد توجیهاش کرد بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل که برنامه نویسان، گاهی تا نزدیک صبح کار میکنند و بعد هم میخواهند بخوابند و سر کار نیایند!
مثالهای فردی و سازمانی از سرمایه گذاری در حوزههای نامربوط کم نیست. احتمالاً شما مثالهای بیشتری از این دست در ذهن دارید.
در بحث تفکر سیستمی در مورد افق زمانی حرف زدیم. آنجا توضیح دادیم که هر کسی از هر راه حل و هر پیشنهادی حرف زد، بلافاصله باید بپرسیم: بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل در کدام افق زمانی؟ همین بحث را در درس چهارم تحلیل تکنیکال هم به شکل دیگری مطرح کردیم. آیا میخواهم هر ماه سودی به دست بیاورم؟ آیا حاضر هستم که تا یک سال دست به اصل پول و سود پولم نزنم؟ آیا امروز این سرمایه گذاری را انجام میدهم که ده سال دیگر، سرمایهای برای خودم یا فرزندانم داشته باشم؟ قطعاً پاسخ به این سوال میتواند اولویت گزینههای سرمایه گذاری را به کلی تغییر دهد.
نخستین قانون کلی در بحث سرمایه و سرمایه گذاری این است که سود بیشتر با ریسک بیشتر همراه است. اگر قرار باشد سود یک سرمایه گذاری برای من کمتر از سود سپرده گذاری بلندمدت در بانک باشد، منطقی نیست هم ریسک سرمایه گذاری را بپذیرم و هم از بخشی از سود ساده و سهل الوصول صرف نظر کنم.
از سوی دیگر، اگر کسی معتقد است فرصتی وجود دارد که سود بسیار بالا دارد و ریسک خاصی ندارد، باید به پیشنهاد او به دیدهی تردید نگاه کنم. کمتر کسی چنین فرصتی را به دیگران پیشنهاد میدهد!
به عبارت دیگر، وقتی میپرسند که در این بازار چه میزان میتوان سود کسب کرد، بلافاصله این سوال مطرح میشود که شما چقدر میخواهید ریسک کنید؟ این مسئله فقط به بحث مالی و سرمایه گذاری مطرح نیست. در همهی حوزههای زندگی میتوان مصداقهایش را دید.
اگر حاضر باشیم که ریسک اعدام و مرگ را بپذیریم، بهترین گزینه برای کسب درآمد، این است که همین امروز قاچاق مواد مخدر را آغاز کنیم!
همیشه خوب است که نگاهی هم به گذشته آن حوزه داشته باشیم.
مروری به زندگی فعالان بازی ارز در کشور نشان میدهد که طی دهههای گذشته، بخشی از بیشترین سود اقتصادی برای این افراد حاصل شده است. اما فسادهای این حوزه را هم دیدهایم. سکتهها و باختنها و پولهای سوخته شده را هم دیدهایم. جرمها و زندانها را هم دیدهایم.
مرور به بازار مسکن، حقایق دیگری را برای ما آشکار میکند. این بازار با رونق و رکودهای دورهای همراه بوده و احتمالاً به دلیل ساختار بازار، همواره همراه خواهد ماند. کسانی که نقدینگی خوبی در اختیار داشتند و توانستهاند رکود این بازارها را تحمل کنند، به بیشترین سود دست یافتهاند. اما آنها که نقدینگی کافی نداشتهاند و با پیش فروش و وام و شیوههای مختلف، تامین مالی انجام دادهاند یا سود کمی بردهاند یا ورشکست و متضرر شدهاند.
وارن بافت میگوید: هر بازاری، همچنانکه آیندهای دارد، گذشتهای هم دارد و نگاه محدود و خوشبینانه به آینده، ممکن است فرصتها را در چشم ما بزرگ و تهدیدها را کوچک کند.
یکی از سوالهای مهم در هر سرمایه گذاری، امکان خروج از آن است. مایکل پورتر، همیشه از واژه دیوارهای خروج برای این منظور استفاده میکند. برخی از سرمایه گذاریها دیوارهای کوتاهی دارند و به سادگی میتوان از آنها خارج شد (کسی که سکه میخرد). برخی از سرمایه گذاریها دیوارهای بلندی دارند و به سادگی نمیتوان از آنها خارج شد. شاید داستان ۳M را که در سلسله درسهای کسب و کار گفتیم به خاطر داشته باشید که یکی از سرمایه گذاران، مجبور شد بیش از ده سال، در شرکت بماند و به رونق شرکت کمک کند تا اصل سرمایه اش قابل بازگشت باشد. مثالهایی از این دست در اطراف خودمان هم کم نیستند.
اگر وارد سرمایه گذاری در حوزههایی میشویم که دیوارهای خروج آنها بلند است و پول ما به سرعت دوباره نقد نمیشود، باید دلایل و انگیزه های دیگری بیابیم که چنین تصمیمی را توجیه کند. این انگیزه ها ممکن است سود بیشتر، علاقه به یک حوزهی اخلاقی و ارزشی یا هر انگیزهی دیگری است که حتی شکست خوردن یا زندگی در حصار دیوارهای آن سرمایه گذاری را برای ما قابل تحمل کند.
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تحلیل تکنیکال به شما پیشنهاد میکند:
استراتژی ها و اندیکاتور های اساسی در معاملات فارکس
تریدرهای بازار فارکس از طیف گستردهای از استراتژی های معاملاتی این بازار استفاده میکنند. هر استراتژی میتواند متناسب با نیازهای فردی یک تریدر باشد و در ارتباط با استراتژی های دیگر نیز به کار گرفته شود. هنگام بررسی این موضوع که کدام استراتژی معاملاتی بهترین گزینه برای شماست، باید اهداف شخصی، ریسک پذیری، تجربه و ترجیحات خود در معاملات را در نظر بگیرید. قبل از بررسی استراتژیهای مختلف معاملاتی، ابتدا دو متد کلیدی معاملاتی را بیان میکنیم: تحلیل فاندامنتال و تکنیکال.
تحلیل فاندامنتال در مقابل تحلیل تکنیکال
تریدرهای بازارهای مالی به طور کلی دردو دسته فاندامنتال یا تکنیکال قرار میگیرند. تریدرهای فاندامنتال به دنبال متغیرهای اقتصادی هستند تا از طریق آنها تعیین کنند که آیا قیمت جفت ارز مورد نظر آنها بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل تغییر میکند یا خیر. برای مثال اگر یک گزارش اقتصادی قوی منتشر شود، ممکن است نشان دهنده افزایش قیمت یک ارز نسبت به ارز دیگر باشد. با این حال، اگر همه تریدرها قبل از انتشار گزارش، انتظار گزارش اقتصادی قوی را داشته باشند، تأثیر این گزارش زودتر از انتشار بر روی ارز مربوطه خود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها و الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل عملکرد قبلی یک ارز استفاده میکند. این تجزیه و تحلیل به تریدر کمک میکند تا بیش فروش یا بیش خرید را در جفت ارز، مانند یورو به دلار آمریکا (EUR/USD)، تشخیص دهد. تریدرها با تکیه بر روندها یا الگوهای آماری، مانند حرکت حجم و قیمت (افزایش قیمت نماد/ استهلاک یا کاهش قیمت نماد)، به دنبال پیش بینی نوسانات احتمالی یک جفت ارز هستند.
البته، بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل تریدرها میتوانند از ترکیبی از تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال برای ارزیابی بهتر فرصتهای سرمایه گذاری استفاده کنند. با توجه به روشهای معاملاتی فوق، در زیر تعدادی از رویکردها و اندیکاتورهایی که میتوان در هنگام معامله در فارکس استفاده کرد، آورده شده است.
معاملات پوزیشن (Position)
معامله پوزیشن یک استراتژی است که در آن تریدرها موقعیتهای معاملاتی خود را برای مدت زمان طولانی تری، معمولاً هفتهها یا ماهها نگهداری میکنند. تریدرهای پوزیشن به طور کلی از تحلیل فاندامنتال و دادههای اقتصادی استفاده میکنند. با این حال هنگام باز کردن یک پوزیشن جدید، تریدرهای پوزیشن ممکن است از تحلیل تکنیکال نیز برای بررسی شرایط استفاده کنند.
یک تریدر پوزیشن ممکن است صبر کند تا یک جفت ارز به سطح حمایتی که از پیش تعیین شده است رسیده و قبل از باز کردن یک پوزیشن خرید لانگ و نگه بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل داشتن آن برای چند هفته، آن را نگه دارد. احتمالاً حضور ذهن کمتری در ارتباط با این نوع معاملات وجود دارد؛ زیرا تریدرها لزوماً نگران قیمتهای روزانه نیستند و معمولاً موقعیتهای معاملاتی کمتری را باز میکنند. همانطور که این موضوع درباره هر نوع معاملهای صدق میکند، تریدرها باید درک مناسبی از مبانی بازار داشته باشند.
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
میانگین متحرک ساده (SMA) یک اندیکاتور تکنیکال مهم و یکی از متداول ترین استراتژیهای معاملاتی است. از میانگین متحرک ساده برای تعیین بالا یا پایین رفتن قیمت نماد استفاده میشود. این اندیکاتور با در نظر گرفتن قیمت پایانی یک نماد و تقسیم آن بر کل روزها، برای به دست آوردن میانگین، محاسبه میشود. خطی که توسط اندیکاتور میانگین متحرک ساده ایجاد میشود، به همراه سایر شاخصهای تکنیکال برای اندازه گیری حرکات قیمت استفاده میشود. خط میانگین متحرک ساده میتواند بازههای زمانی متفاوتی داشته باشد، با این حال، تریدرهای تکنیکال تمایل دارند از میانگین متحرک 50، 100 و 200 روزه استفاده کنند. شما میتوانید برای آشنایی با سایر استراتژیهای بازار دیگر مقالات ما در این زمینه را مطالعه کنید.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average)
میانگین متحرک نمایی اهمیت بیشتری به قیمتهای بسته شدن اخیر میدهد. هنگام استفاده از این خطوط، توصیه میشود در نظر بگیرید که آنها اندیکاتورهای تاخیری (lagging indicator) هستند که از این رو ممکن است به سرعت به تغییرات شدید پاسخ نشان ندهند. دورههای معاملاتی کوتاه مدت ممکن است اندیکاتورهای قیمت کافی برای قابل اعتماد بودن را نداشته باشند. با این حال، آنها تصویر بصری واضحی از روندهای کلی ارائه میدهند و میتوانند در معاملات ارز بسیار مفید باشند. میانگین متحرک نمایی (EMA) به دادههای اخیر اهمیت بیشتری نسبت به دادههای قدیمی میدهند، بنابراین نسبت به میانگین متحرک ساده (SMA) به تغییرات قیمت واکنش بهتری نشان میدهند. این امر نتایج حاصل از میانگین متحرک نمایی را کارآمدتر میکند و یکی از دلایلی است که بسیاری از تریدرها آن را ترجیح میدهند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
شاخص قدرت نسبی را میتوان در کنار خط میانگین متحرک ساده برای توضیح بیشتر در مورد روند احتمالی یک ابزار استفاده کرد. شاخص قدرت نسبی (RSI) بر اساس اندیکاتور 0 تا 100 نشان میدهد که آیا یک نماد بیش خرید یا بیش فروش شده است یا خیر. به طور معمول، نماد زیر 30 به عنوان بیش فروش دیده میشود، در حالی که نماد بیش از 70 به عنوان بیش خرید دیده میشود. بنابراین، اگر نماد زیر 30 باشد، احتمالا زمان مناسبی برای خرید و اگر نماد بیش از 70 باشد، احتمالا زمان مناسبی برای فروش است. به یاد داشته باشید، این فقط یک شاخص کلی است و معمولا نیاز است که استراتژیهای معاملاتی فارکس خود را بسته به نماد مورد نظر تنظیم کنید.
بولینگر باندز (Bollinger Bands)
مانند شاخص قدرت نسبی ، باندهای بولینگر اغلب با خطوط میانگین متحرک ساده (SMA) به کار برده میشود. اما باندهای بولینگر از خط میانگین متحرک ساده (SMA) جدایی ناپذیر هستند. آنها بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل با محاسبه انحراف استاندارد از یک خط میانگین متحرک ساده (SMA) ایجاد میشوند. انحراف استاندارد صرفاً معیاری از نوسانات است. هنگامی که باندها گسترده تر میشوند، نشان دهنده بی ثبات تر شدن بازار است. وقتی آنها منقبض شوند، بازار با ثبات تر شده است. یک باند بولینگر یک آستانه بالا و پایین در بالا و پایین خط میانگین متحرک ساده خواهد داشت. خط میانگین متحرک ساده گاهی به میانه بولینگر باند اشاره دارد.
جمع بندی
موارد گفته شده تنها 4 مورد از بسیاری از استراتژیهای معاملاتی مختلف فارکس هستند که تریدر برای کمک به افزایش پوزیشن های معاملاتی خود از آن استفاده میکند. ترکیبهای متعددی از استراتژیهای معاملاتی فارکس وجود دارد و محدودیتی برای استفاده از تعداد اندیکاتورهای تکنیکال وجود ندارد. با مطالعه استراتژیهایی که قبلا توسط افراد متفاوت استفاده شدهاند و سودآوری خود را اثبات بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل کردهاند میتوانید معاملات خود را ارتقا دهید.
معرفی اندیکاتور AO – Awesome Oscillator
در این مقاله از سایت سهم شناس، قصد داریم اندیکاتوری به نام Awesome Oscillator را به شما عزیزان معرفی کنیم و نحوه سیگنال گرفتن و استراتژی انجام معاملات با این اندیکاتور AO را آموزش دهیم.
سازنده این اندیکاتور (بیل ویلیامز) نام بسیار مناسبی را برای آن انتخاب کرده است. کلمه Awesome در انگلیسی به معنی عالی و شگفت انگیز است و به واقع، این اندیکاتور یکی از عالیترین اندیکاتورها برای انجام معاملات در بورس است.
اما بیایید سریعتر به موضوع اصلی برسیم و بررسی کنیم که واقعا این اندیکاتور چیست و چه کاری انجام میدهد و چگونه میتواند در انجام معاملات در بورس، به ما کمک کند.
اندیکاتور Awesome Oscillator چیست؟
اندیکاتور Awesome Oscillator همانطور که از کلمه Oscillator (نوسانگر) در نام آن مشخص است، به واقع یک نوسانگر است. بر خلاف اندیکاتورهایی مثل اندیکاتور RSI یا اندیکاتور Slow Stochastic که هر کدام دارای محدودیتها و حد و مرزهای خاص خودشان هستند و در یک محدوده مشخصی نوسان میکنند، اندیکاتور Awesome Oscillator بدون مرز و محدوده است و حد بالا و پایینی ندارد.
در شرایطی که ممکن است بسیاری از شما فکر کنید این اندیکاتور با یک سری الگوریتمهای خیلی پیشرفته از یک دانشمندی از دانشگاه M.I.T ساخته شده، باید این را به شما بگوییم که به هیچ وجه اینطور نیست! این الگوریتم اصلا چیز پیچیدهای ندارد. این اندیکاتور صرفا از دو مشخصه میانگین متحرک (Moving Average) برای انجام محاسبات خود استفاده میکند. دقت کنید، از دو مشخصه Moving Average ساده، و نه EMA یا Displaced Moving Average که پیچیدگیهای خاص خود را دارند.
فرمول اندیکاتور Awesome Oscillator
اگر شما اطلاعات پایهای ریاضی داشته باشید به راحتی میتوانید محاسبات این اندیکاتور را خودتان انجام دهید. این اندیکاتور، همانند بسیاری از اندیکاتورهای دیگر دو نمودار Moving Average (میانگین متحرک) در دو بازه زمانی مختلف را محاسبه کرده و نتایج را بازگو میکند.
مقایسه میانگین متحرک در دو بازه زمانی مختلف امری بسیار رایج در بسیاری از اندیکاتورها است. اما فرق Awesome Oscillator در اینجا چیست؟
Awesome Oscillator بر خلاف بسیاری از اندیکاتورها که برای این محاسبات قیمت بسته شدن (Close Price) یک کندل را در نظر میگیرند، قیمت میانگین آن کندل (قیمت وسط کندل) را برای انجام محاسبه در نظر میگیرد.
برای درک بهتر، فرمول انجام محاسباتی که این اندیکاتور از آن استفاده میکند را برای شما آوردهایم:
که ترجمه فارسی آن به شرح زیر است:
توضیح فرمول Awesome Oscillator
بیایید کمی بررسی کنیم که فرمول این اندیکاتور دقیقا چه چیزی را بیان میکند.
همانطور که مشاهده میکنید، در این فرمولها ما از حرف X برای دورههای زمانی استفاده کردهایم. این X بیانگر تعداد دورههای زمانی است که شما میخواهید این اندیکاتور برای انجام محاسبات، کندلهای مربوط به آنها را استفاده کند.
به صورت کلی، رایجترین حالاتی که معاملهگران در دنیا استفاده میکنند 5 دوره زمانی برای حالت سریع و 34 دوره زمانی برای حالت کوتاه است. یعنی باید بجای X در دوره زمانی سریع، از 5 استفاده کنید و بجای X در دوره زمانی کوتاه، از عدد 34 استفاده کنید.
اما باید این نکته را یادآور شویم که این شما هستید که تصمیم میگیرید چه دوره زمانی در این اندیکاتور استفاده شود. هیچگونه اجباری نیست که از این اعداد استفاده کنید. این اعداد رایجترینها هستند.
اندیکاتور Awesome Oscillator و نمودار آن
بسته به نرم افزاری که از آن استفاده میکنید، اندیکاتور AO می تواند در قالب های مختلف ظاهر شود. با این وجود، متداولترین قالبی که این اندیکاتور در بیشتر پلتفرمها ظاهر میشود یک هیستوگرام است.
اندیکاتور Awesome Oscillator بین قلمرو مثبت و منفی نوسان خواهد کرد. زمانی که هیستوگرام آن در مثبت است به این معنی است که میانگین متحرک سریع تر بالای میانگین متحرک کند تر قرار دارد، و در زمانی که هیستوگرام در منفی است برعکس. دقیقا مانند اندیکاتور MACD.
نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که رنگ میلههای هیستوگرام AO شده نشان دهنده روند حرکات میانگین های متحرک است. به این معنی که هستوگرام سبز یعنی میانگین های متحرک در حال نزدیک شدن به هم هستند و میلههای قرمز نشان دهنده فاصله گرفتن میانگین های متحرک میباشد. بنابراین در منفی و مثبت میتوان میله های سبز و قرمز را داشته باشیم.
استراتژی معاملاتی با اندیکاتور AO
اکنون که با این اندیکاتور آشنا شدیم بیایید ببینیم که چگونه میتوان از آن برای معاملات در بازارهای مالی استفاده کنیم. روشهای مختلفی وجود دارد که میتوان از این اندیکاتور برای دریافت سیگنالهای خرید و فروش استفاده کرد.
1- کراس اندیکاتور با خط صفر
اگر به تنهایی از این استراتژی استفاده کنید، پول خود را از دست خواهید داد! این جمله معروفی است که در مورد تمامی استراتژی هایی که بر اساس یک اندیکاتور طراحی شده اند وجود دارد. اما با اطمینان بالایی میتوان گفت همین استراتژی ساده در بیشتر مواقع درست عمل میکند.
اگر اندیکاتور OA در حال کراس صفر از پایین به بالا است یک سیگنال خرید صادر میشود. در حالی اندیکاتور از منطقه مثبت به منفی وارد میشود یک سیگنال فروش صادر میشود. به همین راحتی!
بیایید به یک مثال واقعی نگاه کنیم تا عملکرد این استراتژی را در عمل مشاهده کنیم.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
در مثال بالا (در تایم فریم 5 دقیقه)، 7 سیگنال وجود داشته است که اندیکاتور AO از خط 0 عبور کرده است. از میان 7 سیگنال، 2 سیگنال توانستند حرکات قابل توجهی را ضبط کنند. بنابراین در تایم فریم های پایین کاربرد چندانی ندارد. مخصوصا در بورس ایران که باید کارمزد بالایی پرداخت کنید.
2- استراتژی بشقاب پرنده!
استراتژی بشقاب پرنده نام خود را به این دلیل که شبیه به یک بشقاب پرنده است، دریافت کرده است. بیس اصلی این استراتژی بر اساس سه هیستوگرام برای بازه های طولانی و کوتاه مدت طراحی شده است.
شروط استراتژی برای وارد شدن به معامله:
- اندیکاتور بالای صفر باشد
- مشاهده دو هیستوگرام قرمز متوالی
- هیستوگرام قرمز دوم کوتاهتر از اولی باشد
- هیستوگرام سوم سبز و بلندتر از کندل قبلی
- خرید در چهارمین کندل
استراتژی بشقاب پرنده کمی بهتر از کراس خط صفر است، زیرا به یک شکل گیری خاص در سه هیستوگرام نیاز دارد. به طور طبیعی، این اتفاق کمتر در نمودار شکل میگیرد.
3- استراتژی قلههای دو قلو
این اندیکاتور شتاب حرکتی بازار و قدرت روند را مشخص می کند و برای پیدا کردن انتهای یک روند قوی (صعودی یا نزولی) کاربرد دارد. همچنین از این استراتژی حتی به تنهایی می توان سیگنال های خرید و فروش خوبی دریافت کرد. نکته جالب این اندیکاتور این است که سیگنالهای متنوعی را به طرق مختلف صادر می کند که یکی از بهترین انها استراتژی قلههای دو قلو است.
- سیگنال خرید با تشکیل دو قله واژگون که قله دوم کوتاه تر و به خط صفر نزدیک تر است، شکل میگیرد.
- سیگنال فروش با تشکیل دو قله ایستاده که قله دوم کوتاه تر و به خط صفر نزدیک تر است، شکل میگیرد.
این استراتژی سیگنالهای معتبر تری را نسبت به دو استراتژی قبلی صادر میکند.
4- استراتژی ماهیگیر با اندیکاتور Awesome Oscillator
شما این استراتژی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد، بنابراین وقت خود را در جستجوی آن تلف نکنید. این استراتژی در واقع اصلاح شده استراتژی اول است. با این تفاوت که سیگنال های اشتباه را فیلتر میکند و قبل از کراس خط صفر آن را تشخیص میدهد. این بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل رویکرد ما را از بازارهای ناپایدار دور نگه می دارد.
علت نامگذاری این استراتژی، لزوم صبر و شکیبایی در پیدا کردن موقعیت مناسب است. شما باید دقیقا مانند یک ماهیگیر حرفهای عمل کنید.
شرایط ورود به معامله با استراتژی ماهیگیر:
- اندیکاتور AO باید دو قله را که دومی کوتاه تر از اولی باشد را ثبت کرده باشد
- یک خط روند بر اساس این دو قله رسم کنید. خط روند باید از این دوقله و خط صفر عبور کند
- هر زمان اولین میله هیستوگرام اندیکاتور خط روند نزولی را شکست، سیگنال خرید صادر میشود
بر عکس اتفاقات بالا یک سیگنال فروش است. در شکل زیر این مطلب به خوبی نمایش داده شده است.
اندیکاتور AO در کجا اشتباه میکند؟
اکنون به این مطلب میپردازیم که در کجا این اندیکاتور ممکن است سیگنالهای اشتباهی را صادر کند. این مطلب اهمیت زیادی دارد و اهمیت آن کمتر از مطالب قبلی نیست. بنابراین اجازه دهید به مرور این موارد بپردازیم.
- وقتی گپی در نمودار وجود دارد (مثل افزایش سرمایه یا پرداخت سود)
- در اواخر روندهای خیلی صعودی و نزولی
- در سهام هایی با شناوری کم
- در روندهای خنثی
تحت این شرایط سعی کنید از اندیکاتور Awesome Oscillator استفاده نکنید.
حتما صفحه ما در اینستاگرام به نشانی [email protected] را دنبال کنید. میتوانید گزیدهای از آموزش اندیکاتورها را به صورت خلاصه و مفید در پیج ما مشاهده کنید.
بهترین اندیکاتور فارکس چیست؟ معرفی 8 اندیکاتور برتر فارکس
اندیکاتور یکی از واژه هایی است که ما روزانه در بازار بورس و فارکس بسیار با آن برخورد میکنیم؛ پس لازم است تمامی جوانب و اصطلاحات در حوزه اندیکاتور را بیاموزیم تا بتوانیم به خوبی از آن استفاده کنیم. ما میتوانیم از اندیکاتور به عنوان یکی از مهمترین و اصلیترین ابزارهایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشود نام ببریم. در واقع اندیکاتور شاخصها و یا نمودارهای کمکی هستند که ما در تحلیل تکنیکال میتوانیم از آنها استفاده کنیم و امروز قصد داریم تا بهترین اندیکاتور فارکس را به شما معرفی کنیم، پس مطالعه این مطلب را از دست ندهید!
ما در دوره آموزش فارکس در مشهد، در قالب یک کلاس بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل حضوری فارکس در شهر مشهد، صفر تا صد معاملهگری در بازار فارکس و اندیکاتور فارکس را به شما آموزش تا ضمن یادگیری جامع مطالب، از شرکت در هر دوره دیگری بینیاز شده و پس از پایان دوره وارد بازار شوید و به کسب درآمد بپردازید. همچنین در دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن، صفر تا صد پرایس اکشن به شیوه البروکس و سم سایدن را آموزش خواهید دید.
اندیکاتور فارکس چیست؟
اندیکاتور در معنای لغوی به معنای یک شاخص یا مبنا برای اندازه گیری میباشد. در واقع شما از اندیکاتور برای مقایسه دادهها و متغیرها در بازار فارکس استفاده میکنید. اندیکاتورها شامل فایلهایی هستند که در یک محیط متا ادیتور (Meta Editor) پلتفرم متاتریدر چهار یا پنج نوشته شده و معاملهگران در بازار فارکس از آنها استفاده میکنند. شما باید این فایلها را در یک مسیر Indicator متاتریدر ذخیره و سپس نصب کنید تا در زمان نیاز، با اعلام اندیکاتور فارکس مورد نظر، از آن در معاملات خود استفاده نمایید.
ما میتوانیم اندیکاتور های فارکس و بورس را به ۶ دسته تقسیم کنیم:
- اندیکاتور میانگین متحرک
- اندیکاتور مکدی (MACD)
- اندیکاتور فیبوناچی
- اندیکاتور باند بولینگر
- اندیکاتور RSI
- اندیکاتور CCI
اندیکاتور میانگین حرکت
این اندیکاتور، اندیکاتور بسیار مهمی است که برای روند و ضدروند بسیار کاربردی است.
این اندیکاتور فارکس به دو دسته ساده و نمایی تقسیم میشود:
- در میانگین متحرک ساده که ما آن را SMA میگوییم، قیمت پایانی دارای وزن یکسان میباشد.
- آهنگ این متحرکه نمایی که EMA نامیده میشود برخلاف SMA عوامل دیگری بر وزن دهی روی قیمت پایانی موثر است.
اندیکاتور مکدی
یکی از بهترین و کاربردیترین اندیکاتورها است این اندیکاتور مخفف عبارت “واگرایی و همگرایی میانگین متحرک” است. اندیکاتور فارکس مکدی از دو خط و یک هیستوگرام تشکیل شده و به طور کلی به منظور تایید یک روند در نمودار قیمت به کار میرود.
اندیکاتور باند بولینگر
ساخته شده از اندیکاتور میانگین متحرک ساده است که میتوانیم با این اندیکاتور نوسانات بازار را تشخیص دهیم.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI در میان تازه کاران بسیار محبوب است، با وجود سادگی T سیگنالهای خوبی میتواند ارائه دهد و مخفف عبارت شاخص قدرت نسبی است. قادر است که تغییرات را با عددی بین صفر تا صد نمایش دهد. همچنین شما میتوانید این اندیکاتور را برای مشخص نمودن شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش به کار ببرید.
اندیکاتور CCI
این اندیکاتور فارکس در دههی 80 برای بازار کالا ایجاد و توسعه یافت بعدها در بازارهایی از جمله بورس و خارج از آن نیز استفاده شد. شما با این اندیکاتور میتوانید قیمت فعلی یک سهم در مقایسه با میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی را مقایسه کنید.
اصول انتخاب اندیکاتور فارکس
ما نمیتوانیم برای شما یک اصول و قوانین خاص را برای انتخاب اندیکاتور فارکس بیان کنیم. این شرایط شاید دشوار و به عبارت دیگر شاید نشدنی باشد زیرا اندیکاتورهای زیادی وجود دارد و هر کدام، بسته به شرایط و نیاز معامله گر ایجاد شدهاند؛ به عبارت دیگر، ما نمیتوانیم یکی از این اندیکاتورها را به عنوان بهترین اندیکاتور فارکس انتخاب کنیم. در نتیجه میتوانیم بگوییم که اگر شما اندیکاتور فارکس را پیدا کرده اید که با استراتژی و روش شما همخوانی داشت، آن را میتوانیم به عنوان بهترین اندیکاتور فارکس برای شما معرفی کنیم چرا که معاملهگری با توجه به سبک و روش معاملاتی شما انتظارات و نیازهای متفاوتی دارد.
بهترین اندیکاتور باینری آپشن
شاید این انتخاب و معرفی از اندیکاتور راحتتر باشد زیرا، که دارای روند معاملاتی متفاوتی است از همین جهت ما راحت تر میتوانیم اندیکاتور فارکس مناسب باینری آپشن برای شما معرفی و انتخاب کنیم .
اگر شما حساب باینری آپشن برپایه متاتریدر داشته باشید، میتوانید از این اندیکاتورها بدون هیچ مشکلی استفاده کنید؛ اما اگر حساب بر مبنای غیر متاتریدر داشته باشید مانند باینری آپشن بروکر آلپاری، میتوانید از این اندیکاتور برای پیدا کردن نقطه ورود استفاده کنید.
بهترین اندیکاتور برای تشخیص روند فارکس
تشخیص روند یکی از مهمترین کارهایی است که یک معامله گر باید برای شروع کردن ترید باید آن را به خوبی انجام دهد. بدون آگاهی از روند اصلی گاهاً میتواند ضررهای جبران ناپذیری را به فرد وارد کند. برای تشخیص روند ابزارهای مختلفی وجود دارد. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی از این روش ها میباشد یکی از ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال از آنها استفاده میکنیم اندیکاتورها هستند.
اندیکاتور میانگین متحرک
اندیکاتور فارکس میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (Moving Average) یکی از معروفترین و پرکاربردترین اندیکاتورها روند در بازارهای مالی میباشد. این اندیکاتور پایه و اساس ساخت بسیاری دیگر از اندیکاتورها مانند بولینگر و مکدی است. این اندیکاتور با روش میانگین گیری انتخاب شده که از دو نوع اندیکاتور SMA و اندیکاتور EMA ساخته شده است و تنها تفاوت این دو در حساسیت آنها نسبت به تغییرات قیمت است. اگر یک قیمت در بالای میانگین قرار بگیرد، روند صعودی و در اگر در زیر نمودار میانگین متحرک قرار بگیرد، روند نزولی اندیکاتور فارکس است.
بهترین اندیکاتور برای نوسان گیری
یک معاملهگر حرفه ای باید قادر باشد که با استفاده از اندیکاتور ها به نوسان گیری در بازار بپردازد در ادامه تعدادی از معروف ترین اندیکاتور های تکنیکال را برای نوسان گیری به شما معرفی میکنیم البته لازم به ذکر است که این اندیکاتور ها صرفاً برای نوسان گیری های کوتاه مدت مورد نظر هستند.
اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
از این اندیکاتور فارکس برای اندازه گیری جریان مثبت و منفی حجم در یک دوره زمانی استفاده میکنیم.
ما حجم تعادلی را بدین شکل اندازه گیری میکنیم:
- اگر قیمت نسبت به قیمت دیروز افزایش داشت باید حجم امروز به حجم دیروز اضافه شود.
- اگر قیمت امروز نسبت به قیمت دیروز با کاهش مواجه شده بود باید حجم امروز از حجم دیروز کم شود.
کاملاً مشخص است که در یک روند صعودی OBV افزایش مییابد و در روند نزولی شاهد کاهش مقدار OBV هستیم. زمانی که ما با افزایش حجم تعادلی روبرو میشویم به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست.
اندیکاتور OBV یکی از بهترین بهترین تنظیم EMA برای تحلیل شاخص کل اندیکاتور های روند است. اگر OBV و قیمت افزایش یابد نشان دهنده ادامه روند صعودی است و برعکس. ما میتوانیم از حجم تعادلی برای تشخیص واگرایی نیز استفاده کنیم. همچنین شما قادر خواهید بود که با استفاده از واگرایی معکوس شدن روند را تشخیص دهید. افزایش قیمت و کاهش OBV این است که روند صعودی ما توسط خریداران قوی پشتیبانی نمیشود و احتمال اینکه بازگشت قوی داشته باشیم کم است.
استراتژی ها و اندیکاتور های اساسی در معاملات فارکس
تریدرهای بازار فارکس از طیف گستردهای از استراتژی های معاملاتی این بازار استفاده میکنند. هر استراتژی میتواند متناسب با نیازهای فردی یک تریدر باشد و در ارتباط با استراتژی های دیگر نیز به کار گرفته شود. هنگام بررسی این موضوع که کدام استراتژی معاملاتی بهترین گزینه برای شماست، باید اهداف شخصی، ریسک پذیری، تجربه و ترجیحات خود در معاملات را در نظر بگیرید. قبل از بررسی استراتژیهای مختلف معاملاتی، ابتدا دو متد کلیدی معاملاتی را بیان میکنیم: تحلیل فاندامنتال و تکنیکال.
تحلیل فاندامنتال در مقابل تحلیل تکنیکال
تریدرهای بازارهای مالی به طور کلی دردو دسته فاندامنتال یا تکنیکال قرار میگیرند. تریدرهای فاندامنتال به دنبال متغیرهای اقتصادی هستند تا از طریق آنها تعیین کنند که آیا قیمت جفت ارز مورد نظر آنها تغییر میکند یا خیر. برای مثال اگر یک گزارش اقتصادی قوی منتشر شود، ممکن است نشان دهنده افزایش قیمت یک ارز نسبت به ارز دیگر باشد. با این حال، اگر همه تریدرها قبل از انتشار گزارش، انتظار گزارش اقتصادی قوی را داشته باشند، تأثیر این گزارش زودتر از انتشار بر روی ارز مربوطه خود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها و الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل عملکرد قبلی یک ارز استفاده میکند. این تجزیه و تحلیل به تریدر کمک میکند تا بیش فروش یا بیش خرید را در جفت ارز، مانند یورو به دلار آمریکا (EUR/USD)، تشخیص دهد. تریدرها با تکیه بر روندها یا الگوهای آماری، مانند حرکت حجم و قیمت (افزایش قیمت نماد/ استهلاک یا کاهش قیمت نماد)، به دنبال پیش بینی نوسانات احتمالی یک جفت ارز هستند.
البته، تریدرها میتوانند از ترکیبی از تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال برای ارزیابی بهتر فرصتهای سرمایه گذاری استفاده کنند. با توجه به روشهای معاملاتی فوق، در زیر تعدادی از رویکردها و اندیکاتورهایی که میتوان در هنگام معامله در فارکس استفاده کرد، آورده شده است.
معاملات پوزیشن (Position)
معامله پوزیشن یک استراتژی است که در آن تریدرها موقعیتهای معاملاتی خود را برای مدت زمان طولانی تری، معمولاً هفتهها یا ماهها نگهداری میکنند. تریدرهای پوزیشن به طور کلی از تحلیل فاندامنتال و دادههای اقتصادی استفاده میکنند. با این حال هنگام باز کردن یک پوزیشن جدید، تریدرهای پوزیشن ممکن است از تحلیل تکنیکال نیز برای بررسی شرایط استفاده کنند.
یک تریدر پوزیشن ممکن است صبر کند تا یک جفت ارز به سطح حمایتی که از پیش تعیین شده است رسیده و قبل از باز کردن یک پوزیشن خرید لانگ و نگه داشتن آن برای چند هفته، آن را نگه دارد. احتمالاً حضور ذهن کمتری در ارتباط با این نوع معاملات وجود دارد؛ زیرا تریدرها لزوماً نگران قیمتهای روزانه نیستند و معمولاً موقعیتهای معاملاتی کمتری را باز میکنند. همانطور که این موضوع درباره هر نوع معاملهای صدق میکند، تریدرها باید درک مناسبی از مبانی بازار داشته باشند.
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
میانگین متحرک ساده (SMA) یک اندیکاتور تکنیکال مهم و یکی از متداول ترین استراتژیهای معاملاتی است. از میانگین متحرک ساده برای تعیین بالا یا پایین رفتن قیمت نماد استفاده میشود. این اندیکاتور با در نظر گرفتن قیمت پایانی یک نماد و تقسیم آن بر کل روزها، برای به دست آوردن میانگین، محاسبه میشود. خطی که توسط اندیکاتور میانگین متحرک ساده ایجاد میشود، به همراه سایر شاخصهای تکنیکال برای اندازه گیری حرکات قیمت استفاده میشود. خط میانگین متحرک ساده میتواند بازههای زمانی متفاوتی داشته باشد، با این حال، تریدرهای تکنیکال تمایل دارند از میانگین متحرک 50، 100 و 200 روزه استفاده کنند. شما میتوانید برای آشنایی با سایر استراتژیهای بازار دیگر مقالات ما در این زمینه را مطالعه کنید.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average)
میانگین متحرک نمایی اهمیت بیشتری به قیمتهای بسته شدن اخیر میدهد. هنگام استفاده از این خطوط، توصیه میشود در نظر بگیرید که آنها اندیکاتورهای تاخیری (lagging indicator) هستند که از این رو ممکن است به سرعت به تغییرات شدید پاسخ نشان ندهند. دورههای معاملاتی کوتاه مدت ممکن است اندیکاتورهای قیمت کافی برای قابل اعتماد بودن را نداشته باشند. با این حال، آنها تصویر بصری واضحی از روندهای کلی ارائه میدهند و میتوانند در معاملات ارز بسیار مفید باشند. میانگین متحرک نمایی (EMA) به دادههای اخیر اهمیت بیشتری نسبت به دادههای قدیمی میدهند، بنابراین نسبت به میانگین متحرک ساده (SMA) به تغییرات قیمت واکنش بهتری نشان میدهند. این امر نتایج حاصل از میانگین متحرک نمایی را کارآمدتر میکند و یکی از دلایلی است که بسیاری از تریدرها آن را ترجیح میدهند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
شاخص قدرت نسبی را میتوان در کنار خط میانگین متحرک ساده برای توضیح بیشتر در مورد روند احتمالی یک ابزار استفاده کرد. شاخص قدرت نسبی (RSI) بر اساس اندیکاتور 0 تا 100 نشان میدهد که آیا یک نماد بیش خرید یا بیش فروش شده است یا خیر. به طور معمول، نماد زیر 30 به عنوان بیش فروش دیده میشود، در حالی که نماد بیش از 70 به عنوان بیش خرید دیده میشود. بنابراین، اگر نماد زیر 30 باشد، احتمالا زمان مناسبی برای خرید و اگر نماد بیش از 70 باشد، احتمالا زمان مناسبی برای فروش است. به یاد داشته باشید، این فقط یک شاخص کلی است و معمولا نیاز است که استراتژیهای معاملاتی فارکس خود را بسته به نماد مورد نظر تنظیم کنید.
بولینگر باندز (Bollinger Bands)
مانند شاخص قدرت نسبی ، باندهای بولینگر اغلب با خطوط میانگین متحرک ساده (SMA) به کار برده میشود. اما باندهای بولینگر از خط میانگین متحرک ساده (SMA) جدایی ناپذیر هستند. آنها با محاسبه انحراف استاندارد از یک خط میانگین متحرک ساده (SMA) ایجاد میشوند. انحراف استاندارد صرفاً معیاری از نوسانات است. هنگامی که باندها گسترده تر میشوند، نشان دهنده بی ثبات تر شدن بازار است. وقتی آنها منقبض شوند، بازار با ثبات تر شده است. یک باند بولینگر یک آستانه بالا و پایین در بالا و پایین خط میانگین متحرک ساده خواهد داشت. خط میانگین متحرک ساده گاهی به میانه بولینگر باند اشاره دارد.
جمع بندی
موارد گفته شده تنها 4 مورد از بسیاری از استراتژیهای معاملاتی مختلف فارکس هستند که تریدر برای کمک به افزایش پوزیشن های معاملاتی خود از آن استفاده میکند. ترکیبهای متعددی از استراتژیهای معاملاتی فارکس وجود دارد و محدودیتی برای استفاده از تعداد اندیکاتورهای تکنیکال وجود ندارد. با مطالعه استراتژیهایی که قبلا توسط افراد متفاوت استفاده شدهاند و سودآوری خود را اثبات کردهاند میتوانید معاملات خود را ارتقا دهید.
دیدگاه شما