سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار


1400/05/26

ایجاد سهم بازار از طریق افزایش فروش های سریع تر از نرخ رشد کلی بازار

هدف اولیه هر شرکتی که در ابتدا سهم برتر بازار را در اختیار دارد، که معمولا یک پیشگام در بازار است، در یک بازار در حال رشد؛ حفظ سهم بازار و برتر خود است. از سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار دیدگاه بازاریابی، شرکت می باید دو وظیفه اصلی را به انجام رساند: (1) حفظ مشتریان فعلی اش و ترغیب آنها به تکرار خرید از شرکت، یعنی وفادار کردن آنها و (2) تداوم تالاش ها برای قبضه بخش عمده فروش ها به تعداد در حال افزایشی از مشتریان جدیدی که برای اولین بار وارد آن بازار می شوند. شرکت پیشگام می تواند از یکی از چندین استراتژی بازاریابی موجود برای وصول به این اهداف استفاده کند. شرکت پیشگام ممکن است سعی کند به اتکای حجم فروش عمده ای که در ابتدای فعالیت معرفی محصول جدید به دست آورده و به اتکای تجربیاتی که کسب کرده است، هزینه های تولید و قیمت های محصولات خود را کاهش بدهد یا اینکه ممکن است روی بهبود سریع محصول خود تمرکز کند، برای جلب بخش های نوظهور و جدید مشتریان، خانواده محصول خود را توسعه بخشد یا تلاش های فروش و بازاریابی خود را افزایش بدهد.

در یادداشت قبل توضیح داده شد که چطور شرکت نایک برای کسب پیشگامی در بازارهای جهانی کفش های ورزشی از همه روش های فوق استفاده کرد. هدف استراتژیک یک شرکت چالشگر (شرکتی که می خواهد با شرکت پیشگام چالش و رقابت کند وگوی رقابت را از او برباید) در یک بازار در حال رشد معمولا عبارت است از ایجاد سهم بازار از طریق افزایش فروش های سریع تر از نرخ رشد کلی بازار. شرکت های پیرو این کار را معمولا یا از طریق جذب مشتریان شرکت پیشگام یا دیگر رقبا، یا از طریق جذب تعداد بیشتری از مشتریان جدید از شرکت پیشگام یا دیگر رقبا، یا از هر دو روش انجام می دهند. باز هم تاکید می کنیم که شرکت های چالشگر می توانند از انواع استراتژی های موجود برای وصول به این اهداف استفاده کنند.

افزایش فروش نرخ رشد کلی بازار

از جمله آن استراتژی ها و روش ها عبارتند از: (1) تکنولوژی محصول برتر؛ (2) تمایز از طریق نوآوری های سریع در محصول، گسترش خانواده محصولات موجود یا محصول جدید، یا ارائه خدمات مشتری برتر؛ (3) کاهش قیمت محصولات؛ (4) تمرکز روی بازارهای بسیار خاصی که شرکت پیشگام هنوز خود در آنها جا نیفتاده است. موفقیت استراتژی یک شرکت حین مرحله رشد، عامل تعیین کننده مهمی است در توانایی کسب سود یا حتی بقای آن شرکت، هنگامی که یک بازار محصول وارد مرحله بلوغ خود می شود. متاسفانه طول مرحله رشد اغلب کوتاه است؛ ضمن اینکه تغییر سریع تکنولوژی که هر روز بر سرعت این تغییر افزوده می شود و پراکندگی بازار موجب کوتاه تر شدن مرحله رشد سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار در بسیاری از صنایع می گردد. این جریان کوتاه شدن عمر مرحله رد شد، بسیاری از شرکت ها را نگران می کند، به ویژه آن دسته از شرکت هایی که دیر وارد بازار شده اند یا قادر نیستند سهم بازار قابل توجهی کسب کنند زیرا همین طور که مرحله رشد حین انتقال به سوی مرحله بلوغ کند می شود؛ اغلب اوقات رقبای ضعیف تر شکست می خورند و از صحنه خارج می شوند. بنابراین مدیران شرکت هنگام انتخاب استراتژی های بازاریابی برای رقابت در بازار محصولی در حال رشد، باید به دقت روی ایجاد یک مزیت رقابتی تمرکز کنند که می توانند آن را هنگام کند شدن رشد و بلوغ بازار حفظ کنند.

چرا شرکت های پیرو مجذوب بازارهای به سرعت در حال رشد می شوند؟ خرد جمعی می گوید که چنین بازارهایی دربردارنده فرصت های جذاب دستیابی به سود بیش تر در آینده هستند زیرا:

1 – وقتی که بازاری در حال رشد است، کسب سهم بازار آسان تر است.

2 – ارزش سهم بازاری که در یک بازار در حال رشد نصیب یک شرکت می شود از ارزش سهم بازاری که در یک بازار در حال بلوغ یا بالغ می شود بیشتر است.

3 – رقابت بر سر قیمت محصولات، کمتر است.

4 – مشارکت و حضور سریع در یک بازار در حال رشد برای مطمئن شدن مدیران شرکت از اینکه شرکت از تحولات تکنولوژیک عقب مانده است، ضروری است.

اگرچه هر یک از این فرضیات در کل درست هستند، اما هر یک از آنها می توانند بسیار گمراه کنند باشند، به ویژه برای شرکت یا واحد فعالیتی که در موقعیتی خاص قرار گرفته است. بسیاری از شرکت های پیرو که به دلیل رشد سریع یک بازار جذب آن بازار می شوند، بعدا وقتی که از سرعت رشد آن بازار کاسته می شود دچار بحران شده و مجبور به خروج از آن بازار می شوند، زیرا یا دیگر مزیت های قبلی و اولیه باقی نمی ماند یا اینکه آنها به حد کافی نمی توانند از مزایای رشد بازار بهره برداری کنند و یک جایگاه برتر پایدار برای خود دست و پا کنند.

با درک محدودیت های فرضیات فوق، یعنی فرضیاتی که درباره بازارهای در حال رشد و شرایط آنها ارائه شده است؛ یک مدیر بهتر می تواند در رابطه با ورود به یک بازار و نوع استراتژی بازاریابی ای که می تواند موثر باشد تصمیم گیری کند. این فرض که برای یک شرکت، افزایش سهم بازار خود در یک بازار در حال رشد ساده تر است بر پایه دو دلیل استوار است. اولا، ممکن است بسیاری کاربران و مصرف کنندگان بالقوه وجود داشته باشند که هنوز به یک نام تجاری وفادار نشده اند یا احساس تعهد نمی کنند و ممکن است نیازها یا ترجیحات متفاوتی با نیازها یا ترجیحات پذیرندگان اولیه و زودتر محصول سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار جدید داشته باشند، بنابراین ممکن است شکاف ها یا بخش هایی توسعه نیافته در بازار وجود داشته باشد. پس برای یک رقیب تازه جذب آن کاربران بالقوه جدید آسان تر است از تبدیل مشتریان در یک بازار بالغ، ثانیا رقبای باسابقه و قوی تا زمانی که محصولات شان با نرخ رضایت بخشی به فروش می رسد و فروش شان بیشتر می شود، واکنش جدی ای نسبت به کاهش سهم بازار نشان نمی دهند.

در رابطه با دلیل اول باید گفت که این استدلال تا حدی درست است. برای یک رقیب جدید جذب کاربران و مصرف کنندگان برای اولین بار آسان تر است تا قاپیدن مشتریان رقبای پرقدرت. اما برای بهره برداری از چنین موقعیت و فرصتی، رقیب تازه می باید بتواند یک محصولی طراحی و تولید کند که از نظر مشتریان جدید جذاب تر از محصول مشابه شرکت های رقیب باشد و باید از منابع بازاریابی و شایستگی های لازم برای ترغیب آنها به عملی کردن برداشت ها و نظرات خود برخوردار باشد. این کار می تواند دشوار باشد، به ویژه وقتی که پیشگام ماه ها یا سال ها فرصت داشته باشد تا بر معیارهای تصمیم گیری و ترجیحات مشتریان بالقوه تاثیر بگذارد. این عقیده که رقبای باسابقه تا زمانی که درآمدهای شان با نرخی قابل قبول رشد می کند حساسیت چندانی به کاهش سهم بازار نشان نمی دهند، خیلی ضعیف و دور از ذهن به نظر می رسد. این عقیده این حقیقت را نادیده می گیرد که ممکن است آن رقبا در زمانی که خود بازار در حال رشد است، درآمدهای بیشتری را انتظار داشته باشند. سرمایه گذاری های مالی و بودجه های عملیاتی سالانه معمولا با توجه به آن انتظارات فروش تعیین می شوند؛ لذا، رقبا معمولا خشن و شدید عمل می کنند اگر احساس کنند که فروش ها پایین تر از سطح انتظار آنها است یا میزان فروش آنها دیگر افزایش نمی یابد. این مسئله به ویژه وقتی صادق است که افزایش رقابت سهم بازار نسبی شرکت، علی رغم تداوم افزایش حجم فروش، کاهش یابد.

به عنوان مثال، ممکن است سهم بازار شرکت پیشگام از 100 درصد در آغاز مرحله رشد به 50درصد تا مرحله بلوغ برسد، علی رغم اینکه حجم کلی فروش های شرکت، رشد ثابتی را نشان بدهد.

شرکت های پیشگام در یک صنعت، وقتی که نرخ رشد فروش محصولات شان زیر میانگین صنعت قرار می گیرد، اغلب با قدرت واکنش نشان می دهند. مثلا وقتی که رشد در بازار کامپیوترهای شخصی در سال 2000 به دلیل ناکامی شرکت های اینترنتی و عوامل دیگر متوقف شد، کامپیوتر دل هدف رشد فروش گسترده خود را تعدیل نکرد. بلکه در عوض، یک جنگ قیمت بی رحمانه با هدف ربودن فعالیت ها و فرصت های بیشتر از رقبا به راه انداخت تا به هدف خود دست یابد. به دلیل تمرکز شرکت دل روی فروش مستقیم از طریق اینترنت، سیستم تولید سفارشی این شرکت به همراه زنجیره عرضه یکپارچه اش، دل را به تولیدکننده محصولات کم هزینه و ارزان قیمت در این صنعت تبدیل کرد و علی رغم اینکه حاشیه سود ناخالص این شرکت از21/3 درصد در اواسط سال 2000 به 17/5 درصد در اواسط سال 2001 کاهش یافت اما باز هم سودآور باقی ماند. در نتیجه، سهم بازار برتر شرکت دل در بازار جهانی کامپیوترهای شخصی از 10درصد به 13درصد تا جولای2001 افزایش یافت و در حالی که این شرکت طی نیمه سال 2001، 360 میلیون دلار سود کرد، رقبایش در کل یک میلیارد دلار ضرر کردند.

افزایش سهم بازار و سودآوری «ثشاهد»

 افزایش سهم بازار و سودآوری «ثشاهد»

مجمع عمومی عادی سالانه شرکت سرمایه‌گذاری شاهدمنتهی به سال مالی 31/ 3/ 98 اوایل هفته گذشته با حضور مدیر عامل و اعضای هیات‌مدیره شرکت و حضور بیش از 80 درصدی سهامداران برگزار شد.

مجمع عمومی عادی سالانه شرکت سرمایه‌گذاری شاهدمنتهی به سال مالی 31/ 3/ 98 اوایل هفته گذشته با حضور مدیر عامل و اعضای هیات‌مدیره شرکت و حضور بیش از 80 درصدی سهامداران برگزار شد.

تحقق افزایش سرمایه و روند سود دهی
محمد بیگ محمدلو ، مدیرعامل سرمایه‌گذاری شاهد گفت : افزایش سرمایه شرکت به مبلغ 1300 میلیارد ریال برای مشارکت در تامین مالی و اجرای پروژه منطقه ویژه اقتصادی نمین و اصلاح ساختار مالی از محل سود انباشته و مطالبات حال شده و آورده نقدی از مبلغ 2.706.632 به عدد 4.006.632میلیون ریال انجام یافت .همچنین سود عملیاتی شرکت 637.811 سود خالص 611.135 و سود انباشته 1.376.065 میلیول ریال بر آورد می شود.
محمد لو افزود : همان‌طور که مشخص است؛ با توجه به اجرای سیاست های جدید در ترکیب دارایی های شرکت، افزایش نقدینگی ، سرمایه‌گذاری کوتاه مدت و قابلیت نقدشوندگی دارایی‌ها محقق شد . البته هدف اصلی سرمایه‌گذاری شاهد، افزایش بهره‌وری، سهم بازار و ارتقای سودآوری است.

فروش ، اجاره و تهاتر املاک
مدیرعامل سرمایه‌گذاری شاهد اظهار داشت: یکی از املاک شرکت ، متعلق به شرکت پاداد است که فروش واحدهای مازاد این برج در دست اقدام است.
همچنین ملک دیگر، ساختمان اداری – تجاری امین مشهد است که فروش بخشی از واحدهای این مجتمع صورت گرفته و تلاش جهت فروش، اجاره یا تهاتر سایر بخش‌ها ادامه دارد.
البته ساختمان اداری جزیره کیش به بهره‌برداری رسیده و پیگیری جهت فروش یا اجاره در حال انجام است.

تبدیل اراضی بهدشت چمستان به منطقه ویژه گردشگری
محمدلو در خصوص برخی پروژه‌ها و فعالیت‌های شرکت گفت : بخشی از فعالیت ها مربوط به اراضی جلفاست که 46 هکتار است که بیش از نیمی از اسناد مالکیت این اراضی اخذ شده و پیگیری جهت اخذ سند مالکیت مابقی اراضی در دست اقدام است. البته بخش دیگر مربوط به اراضی بهدشت چمستان است که پیگیری جهت تمدید مجوز کاربری گردشگری ادامه دارد و این پیگیری جهت تصویب منطقه ویژه گردشگری در صحن علنی مجلس و شورای نگهبان ادامه دارد.
مدیرعامل تشاهد افزود: پروژه دیگر، اراضی غرآباد بوده که موافقت اولیه سازمان جهاد کشاورزی مبنی بر صدور اسناد مالکیت اراضی احیا شده، اخذ شده است. همچنین مشارکت در ساخت نیروگاه 500 مگاواتی سیکل ترکیبی تهران یکی دیگر از اقدامات محسوب می شود که طرح توجیه فنی – اقتصادی آن بر اساس مفروضات جدید در حال به‌روز رسانی است.

فروش سهام نماد شاهدان
محمد لو فروش سهام نماد شاهدان را هم یکی از اقدامات دیگر مجموعه بر شمرد و گفت : مذاکرات‌ نهایی آن انجام و هیات‌مدیره جدید توسط خریدار معرفی و مورد تایید بورس قرار گرفت. انتقال سهام به خریدار هم با رعایت قوانین و مقررات در دست اقدام است.

تاکید خاندوزی بر افزایش سهم بازار سرمایه در تامین مالی کشور

تاکید خاندوزی بر افزایش سهم بازار سرمایه در تامین مالی کشور

1400/05/26

وزیر پیشنهادی امور اقتصاد و دارایی در برنامه پیشنهادی خود به‌دنبال افزایش سهم بازار سرمایه در تامین مالی کشور است.

به گزارش فراسرمایه ، بازار سرمایه یکی از بازارهایی است که می‌تواند منابع مالی دارندگان مازاد منابع مالی را به متقاضیان منابع که دولت و بخش غیردولتی (بنگاه‌ها) هستند، منتقل ‌کند.

«با بررسی و مقایسه میزان تامین مالی بخش بازار سرمایه با شبکه بانکی این نتیجه حاصل می‌شود که سهم بازار سرمایه از تامین مالی اقتصاد سهم ناچیزی است.» این موضوع بخشی از برنامه اعلام شده «سید احسان خاندوزی» وزیر پیشنهادی امور اقتصادی و دارایی در خصوص بازار سرمایه است.

وی در برنامه اعلام شده خود که آن را در اختیار نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار داده، نوشته است: در بازار اوراق مالی اسلامی نیز حجم بسیار زیادی از جذب منابع مالی توسط دولت، شرکت‌های دولتی و نهادهای شبه دولتی مانند شهرداری‌ها صورت می‌پذیرد که نشان‌دهنده حجم اندک تامین مالی بخش غیردولتی و وقوع پدیده برون‌رانی در بازار سرمایه است.

خاندوزی در ادامه ارائه برنامه‌های خود با اشاره به اینکه تامین مالی بخش تولیدی در بازار سرمایه با چالش‌های مختلفی مواجه است، تصریح کرده است: در حوزه بازار سهام نیز چالش های زیادی وجود دارد که عمق کم بازار سهام و حبابی شدن قیمت برخی سهام های کوچک در بازار، عرضه عمومی اولیه کم شرکت های بزرگ (عدم پاسخ به نیازهای سرمایه گذاری افراد و رفع نیازهای مالی بنگاه ها)، عدم تعیین تکلیف سهام شرکت های بازار پایه فرابورس و عدم تناسب زمانی در عرضه عمومی اولیه شرکت ها از جمله مهمترین آنها تلقی می شود.

خاندوزی همچنین در خصوص بازار اوراق مالی اسلامی(صکوک) این موضوع را یادآور شده است که تعیین دستوری نرخ اوراق و عدم تناسب میان نرخ اوراق دولتی و غیردولتی، سهم پایین بنگاه‌های غیردولتی در بازار اوراق، عدم شفافیت هزینه‌های تامین مالی در بازار سرمایه و توزیع منافع انتشار اوراق و عدم افشای رتبه اعتباری بانی اوراق (عدم بهره گیری از موسسات رتبه بندی اعتباری اوراق) به عنوان مهمترین چالش‌های این حوزه مطرح می‌شود.

«احسان خاندوزی» متولد ۱۳۵۹ و دارای مدرک دکترا از دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات است، نمایندگی مردم تهران، ری و شمیرانات در مجلس دهم شورای اسلامی و استادیاری دانشگاه علامه طباطبائی (از سال ۱۳۹۳) و مدیر گروه اقتصاد اسلامی این دانشگاه از دیگر سوابق این وزیر پیشنهادی است.

او در سال ۱۳۹۲ مسوولیت مدیر کلی بخش اقتصادی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی را برعهده داشته است. عضو شورای اقتصادی سازمان صدا و سیما و دبیر آن نیز بوده است. خاندوزی در دولت گذشته عضو هسته اندیشه ورزی وزارت امور اقتصاد و دارایی بود.

از دیگر پست‌های این وزیر پیشنهادی عضویت در هیات مدیره دیده بان شفافیت و عدالت از سال ۱۳۹۴ است. همچنین وزیر پیشنهادی امور اقتصادی و دارایی در سال ۱۳۹۸ به عضویت شورای پژوهشی سازمان امور مالیاتی درآمد.

افزایش سهم بازار بیمه رازی در سال 1400

افزایش سهم بازار بیمه رازی در سال 1400

مدیرعامل بیمه رازی با اشاره به عملکرد این شرکت در سال 1400 و توجه ویژه این شرکت به شبکه فروش و نیروی انسانی خود خاطرنشان کرد: در سال 1400 با افزایش سرمایه و تغییر اصلاح مالی، سهم بازار بیمه رازی افزایش یافت.

به گزارش سرویس بیمه افق سرمایه؛ دکتر علی جباری- مدیرعامل بیمه سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار رازی در مجمع عمومی سالیانه 1400 شرکت که با حضور بیش از 80 درصد سهامداران در ساختمان مرکزی بیمه رازی برگزار شد، اظهار کرد: در سال گذشته اصلاح ساختار مالی و افزایش سرمایه در شرکت بیمه رازی رخ داد که منجر به رشد شاخص‌های مالی و عملکردی شرکت شد.

او با تاکید بر اینکه سال گذشته سال خاصی برای شرکت بیمه رازی بود، ادامه داد: شرکت بیمه رازی طی شش مرحله با افزایش سرمایه به سرمایه فعلی رسید که در آخرین مرحله افزایش سرمایه شرکت به رقم 19 هزار میلیارد ریال رسیده است.

دکتر جباری در کنار اصلاح ساختار مالی و افزایش سرمایه تکیه بر سرمایه انسانی شرکت را نقطه عطف بیمه رازی دانست و یادآور شد: سرمایه انسانی جوان در کنار شبکه فروش ریشه‌های اصلی شرکت هستند و با تکیه بر توان این عزیزان شرکت در مسیر تعالی و رشد قرار گرفته است.

مدیرعامل بیمه رازی سیاست اصلی شرکت بیمه رازی را حمایت از شبکه فروش، ترویج فرهنگ بیمه و معرفی بیمه‌های جدید در شهرهای مختلف کشور بیان کرد و یادآور شد: شرکت بیمه رازی در سال گذشته در کنار پوشش بیمه‌های خرد، شرکت‌ها و صنایع بزرگ کشور را نیز تحت پوشش بیمه‌ای خود قرار داده است.

دکتر علی جباری در رابطه با عملکرد شرکت بیمه رازی خاطرنشان کرد: سهم تولید حق بیمه شرکت بیمه رازی در سال 1400 با رشد منطقی به دو درصد بازار رسیده و این در حالی است که این شرکت رشد حق بیمه 54 درصدی را نسبت به مدت مشابه سال 1399 از آن خود کرده است و سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار در کنار آن درآمد این شرکت در مدت مورد نظر 69 درصد رشد داشته است.

او با اشاره به عملکرد بیمه رازی یادآور شد: بیمه رازی در تمام شاخص‌ها در سال 1400 نسبت به سال 1399 روند رشد را به ثبت رسانده و این در حالی است که عملکرد بیمه رازی نسبت به میانگین صنعت از شرایط مطلوبتری برخوردار بوده است.
مدیرعامل بیمه رازی رویکرد هیئت مدیره را افزایش سهم بازار در بیمه‌های پربازده قلمداد کرد و در این زمینه به رشد بیمه باربری به میزان 222 درصد اشاره کرد.

دکتر جباری ادامه داد: شرکت بیمه رازی توانست با دریافت مجوز قبول اتکایی توان رقابت در بازارهای مختلف و جدید را از آن خود کند و در کنار آن با تکیه بر پنج چرخش استراتژیک ، رویکردهای این شرکت در بازاریابی تهاجمی و مشتری مداری جز اولویت‌های این شرکت قرار گرفته است.

گفتنی است سید محمدکریمی دبیرکل سندیکای بیمه گران ایران در مجمع عمومی سالیانه بیمه رازی با تاکید بر مطلوب بودن روند اداره شرکت بیمه رازی و توجه ویژه این شرکت به سهامداران ، از زحمات ارزشمند مدیرعامل و هیات مدیره بیمه رازی تقدیر کرد.

افزایش سهم تامین مالی از طریق بازار سرمایه با تجمیع و تنقیح قوانین

رییس هیات مدیره بورس سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار تهران به بررسی اهمیت بازار پایه و دلایل عدم توسعه آن در ایران پرداخت و گفت: در ایران علیرغم آنکه بازار سرمایه متشکل و ساختار یافته از قدمت زیادی برخوردار نیست اما تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای و تلاش های صورت گرفته و رشد شتابان بخش های مختلفی از بازار سرمایه در سال های اخیر این بازار و پتانسیل نهفته آن را برای تأمین مالی بنگاه های اقتصادی در کانون توجه قرار داده است.

دکتر امیر تقی خان تجریشی در گفت وگو با روابط عمومی و امور بین الملل بورس تهران ضمن بیان مطلب فوق به نقش و اهمیت بازارهای مالی اشاره کرد و گفت: در هر کشور، شرکت‌های دولتی و خصوصی فراوانی فعالیت می‌کنند و بخشی از نیازهای جامعه خود و دیگر کشورها را تامین می‌کنند. این شرکت‌ها برای شروع، ادامه و گسترش فعالیت‌های خود به حجم بالایی از منابع مالی نیاز دارند. اغلب حجم تامین ­سرمایه برای بعضی از طرح‌های توسعه‌ای زیاد است، به گونه‌ای که یک شرکت به تنهایی قادر به تامین آن نیست. در بسیاری اوقات دولت‌ها نیز برای اجرای طرح‌های مختلف نیاز به تامین سرمایه دارند لذا نقش و اهمیت بازارهای مالی در این شرایط پررنگ‌تر می‌شود.

وی وجود بازارهای مالی را فرصتی با اهمیت برای شرکت‌ها و دولت‌ها به منظور تامین منابع مالی خود عنوان کرد و اظهار داشت: در واقع هدف اصلی این بازارها تسهیل ارتباط بین عاملین دارای مازاد منابع و عاملین دارای کمبود منابع و کاهش هزینه های مبادلاتی می باشد. یکی از بازارهای مهم در جهان که در تأمین مالی بنگاه ها نقش موثری دارد بازار سرمایه است.

تجریشی تصریح کرد: بازارسرمایه شامل دو بخش بازار اولیه و بازار ثانویه است و تأمین مالی در بازار اولیه امکان پذیر می باشد. در بازار اولیه شرکت ها برای اولین بار با عرضه بخشی از سهام خود به عموم، منابع جهت انجام پروژه ها و طرح های خود را تأمین می کنند. لیکن در بازار ثانویه تنها سهام شرکت‌های پذیرفته شده، مورد معامله و داد و ستد قرار می گیرند. رییس هیات مدیره بورس تهران به روش های تامین مالی در بازار اولیه اشاره کرد و افزود: تامین مالی در بازار اولیه به 2 روش کلی تامین مالی مبتنی بر بدهی و تامین مالی سرمایه ای تقسیم می شود .

در تامین مالی به روش بدهی، شرکت یا سازمان تامین مالی کننده براساس یکی از انواع اوراق موجود در بازار سرمایه اقدام به انتشار اوراق بدهی می کند، در حال حاضر تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار مبتنی بر عقود اسلامی از جمله اوراق مشارکت و انواع صکوک از جمله صکوک،اجاره، مرابحه، ­منفعت، رهنی، خرید دین، سلف موازی و انواع اوراق خزانه امکان­ پذیر است. در حوزه ی تأمین مالی سرمایه ­ای، تأمین مالی از طریق تأسیس یا عرضه بخشی از سهام شرکت یا پروژه و یا افزایش سرمایه صورت می ­گیرد . در حال حاضر، تاسیس شرکت سهامی عام با هدف سرمایه گذاری در بازار اولیه تعداد بسیار محدودی دارد.

وی بازار اولیه را دارای پتانسیل رشد در تامین مالی بنگاه های اقتصادی دانست و گفت: در ایران علیرغم آنکه بازار سرمایه متشکل و ساختار یافته از قدمت زیادی برخوردار نیست، اما با تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای و تلاش های صورت گرفته و رشد شتابان بخش­ های مختلفی از بازار سرمایه در سال­ های اخیر این بازار و پتانسیل نهفته آن را برای تأمین مالی بنگاه ­های اقتصادی در کانون توجه قرار داده است.

با این حال سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار بررسی و آمار و اطلاعات منتشر شده نشان دهنده آن است که کارکرد اصلی این بازار یعنی تأمین و کمک به تخصیص بهینه منابع مالی و کاهش هزینه تأمین مالی، تحت تأثیر رشد بازار ثانویه قرار گرفته است و نقش بازار اولیه نسبت به بازار ثانویه بسیار کمتر از انتظار بوده است.

تجریشی معتقد است در سال­ های گذشته علیرغم رشد بازار سرمایه این رشد صرفًا در بخش بازار ثانویه اتفاق افتاده است و اظهارداشت: براساس آمارها، حجم اوراق و منابعی که در بازار اولیه بورس مورد معامله قرارگرفته از ۲۲هزار میلیارد تومان در سال ۹۴ به 38 هزار میلیارد تومان در سال ۹۸ رسیده، یعنی چیزی حدود ۳۰ درصد رشد داشته است. این در صورتی است که طی همین مدت حجم بازار ثانویه از حدود ۶۸ هزار میلیارد تومان به ۱۱۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و رشدی 1300 درصدی داشته است.

وی ادامه داد: بدین ترتیب در دوره ای که بازار ثانویه با رشد قابل ملاحظه ای مواجه بوده است، شرکت های پذیرفته شده در بورس نتوانسته­ اند در سطح بالایی نسبت به تأمین مالی از بازار اقدام نمایند و ارزش بازار بورس تهران از ارزش اسمی خود فاصله معناداری گرفته است. در واقع عملکرد بازار سرمایه در حوزه تأمین مالی به عنوان اصلی ترین کارکرد آن، کاملا تحت تأثیر تحولات بخش معاملات ثانویه قرار گرفته است.

تجریشی فرهنگ سازی در جهت تأمین منابع مالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه است را کمرنگ دانست و گفت: در یک بازار مالی توسعه یافته رشد بازار ثانویه در اثر رشد عوامل مرتبط اقتصادی عموماً تبعات مثبتی برای بنگاه های اقتصادی در جهت تأمین مالی از این بازار را دارد، اما به نظر می­رسد در ایران ارتباط متناسبی بین بازار اولیه و بازار ثانویه برقرار نیست و همه تلاش ­ها معطوف به رشد بازار ثانویه شده است و فرهنگ سازی در جهت تأمین منابع مالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه است کمرنگ تر بوده است.

وی به برخی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه در تأمین مالی بنگاه­ های اقتصادی پرداخت و گفت: یکی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه در تأمین مالی بنگاه­ های اقتصادی، تعدد قوانین و نهادهای تصمیم­ گیر قوانین است. عدم آشنایی مسئولین هر بخش با وظایف و ظرفیت­ های سایر بخش­ها ، اغلب منجر به تعدد نهادهای تصمیم­ گیر و تعارض قوانین و به تبع آن پیچیده شدن مسائل و ناکار آمد شدن قوانین شده است. همچنین، خلاء وجود یک قانون اصلی در این حوزه که جامع موضوعات موجود در زمینه تأمین مالی و تبیین­ کننده روش­ های طراحی و به کارگیری انواع روش­ های تامین مالی در آینده باشد محسوس است.

رییس هیات مدیره بورس تهران به عدم تناسب قانون تجارت با شرایط روز بنگاه ها اشاره کرد و افزود: قانون تجارت که ساختار حقوقی فعالیت بنگاه­های اقتصادی را مشخص می­کند مربوط به سال­ های دور پیش از انقلاب می باشد. این در حالی است که فضای کسب و کار در این دوره بسیار تغییر یافته و این قوانین اغلب متناسب با شرایط روز بنگاه ها نیست . وجود این قوانین دست و پاگیر و قدیمی، فرایند پذیرش شرکت ها را زمان بر و دشوار کرده است به طوریکه فرایند پذیرش، علیرغم تلاش بورس ها ممکن است چندین ماه زمان ببرد. همچنین آشنا نبودن و کمبود ابزار و شیوه های تأمین مالی متنوع در این بازار متناسب با شرایط هر یک از بنگاه ها، جذابیت این بازار برای بنگاه ها و سرمایه­ گذاران را کاهش داده است.

وی از جمله این موارد را کمبود ابزارهای مالی تأمین مالی با سررسیدهای مختلف ذکر کرد و گفت: با توجه به اینکه هر یک از بنگاهها منابع مالی را برای نیازهای مختلفی می­گیرند، لازم است ابزارهای مالی نیز متناسب با هریک از این نیازها تغییر کنند. در حال حاضر گرچه برخی از ابزارها در بازار تعریف شده اند لیکن هنوز نتوانسته اند به طور گسترده مورداستفاده قرار گیرند. همچنین توسعه ابزارها برای پوشش ریسک این امکان را برای موسسات تجاری فراهم می­کندکه با استفاده از آنها، خود در مقابل تغییرات اقتصادی مصون بمانند.

تجریشی افزود: به عنوان مثال نوسانات نرخ ارز و نبود ابزاری برای پوشش آن فعالیت تولیدی را با مشکل مواجه می­کند. از طرفی در حال حاضر فعالیت های سوداگرانه روی خود کالاها و دارایی ها صورت می­گیرد در حالیکه این امر می­بایست بر روی ابزارهای مالی مبتنی برآنها انجام شود. به عبارت دیگر مردم برای تقاضای سوداگرانه روی ارز به جای نگهداری ارز خارجی بایداوراق مبتنی بر این ارز را مبادله و نگهداری کنند.

رییس هیات مدیره بورس تهران بر تغییر نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی و میزان و نوع سرمایه گذاری ­ها تاکید کرد و تصریح کرد: علاوه بر این کنترل دولتها بر بانک ­ها و نبود شیوه جایگزین برای سرمایه­ گذاری ریسک گریز ، شاید از طریق کنترل نرخ بهره (در شرایط تورمی) تداوم فعالیت بانکی را امکان پذیر کند، ولی در بازار سرمایه که اعمال چنین کنترل هایی سخت­تر است این عمل منجربه ناکارآمد شدن تأمین مالی از طریق انتشار اوراق می­ گردد.

لذا ضروری است نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی و میزان و نوع سرمایه گذاری­ ها تغییر یابد. از طرفی در بحث تأمین مالی از طریق انتشار اوراق، بنگاه ­های اقتصادی یکسان تلقی شده اند و یک بنگاه از لحاظ نرخ تأمین مالی با یک بنگاه کم ریسک تفاوت چندانی ندارد.

وی در ادامه نقش موسسات رتبه بندی را با اهمیت ارزیابی کرد و توضیح داد: نقش کمرنگ موسسات رتبه ­بندی منجر به عدم درک سرمایه­ گذاران از میزان ریسکی که می­ پذیرند گردیده و گاهاً سرمایه گذاران در حالیکه برای برخی از شرکت ها ریسک زیادی قبول کرده اند ، نرخ بازده متناسب دریافت نمی­ کنند. حقیقت آن است که همه شرکت­ ها و پروژه­ ها دارای نرخ بازدهی و بهره ­وری یکسان نیستند و به طبع می­ توانند سرمایه گذاران خود را از بازده­ های متفاوتی برخوردار سازند.

همچنین یکی از نکات قابل تامل در این خصوص آن است که متداول ترین ابزار تامین مالی در این حوزه اوراق مشارکت است که بر اساس مبانی انتشار ، قرار است منافع حاصل از مشارکت را میان سرمایه­ گذار و سرمایه پذیر تقسیم کند، اما در سال های اخیر سود نهایی تمامی طرح­ های مبنای این اوراق دقیقا معادل سود علی الحساب و برابر با هر پروژه دیگری بوده است. شناورسازی نرخ سود تسهیلات بانکی و سود اوراق تامین مالی بر اساس نرخ های‌بازدهی متفاوت شرکت­ ها و پروژه ­ها می تواند به پویایی بازار تامین مالی کمک کند و از همبستگی شدید نرخ اوراق و تسهیلات بکاهد.

وی افزود: علیرغم وجود اختیارات قانونی انتشار و صدور سهام به قیمتی متفاوت از قیمت اسمی در قانون تجارت (ماده 160) و قانون مالیات های مستقیم، تقریباً تمامی افزایش سرمایه شرکت­ های پذیرفته شده در بورس و فرابورس از طریق صدور سهام به قیمت اسمی انجام می­شود، این امر باعث شده تا در ورود سرمایه گذاران جدید به شرکت، عمده مبالغ پرداختی توسط ایشان ( در خرید حق تقدم خرید سهام)، به سهامدارانی که از حق تقدم خود در افزایش سرمایه ­ها استفاده نکرده ­اند، داده شده و تنها بخش اندکی ( به قیمت اسمی ) به شرکت وارد شود ؛ این رویه قطعا در جذب منابع چندان موفق نبوده و به شرکت ها امکان جذب منابع در زمان افزایش قیمت سهام را نخواهد داد .

تجریشی به عدم آشنایی بنگاه های مالی از ابزارهای بازار سرمایه به منظور تأمین مالی اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از مشکلات، عدم آشنایی بنگاه های مالی از ابزارهای بازار سرمایه در جهت تأمین سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار مالی است و اغلب تأمین مالی در بازار سرمایه از طریق افزایش سرمایه و انتشار سهام که گرانترین شیوه تأمین مالی است به عنوان مطلوبترین روش مد نظر بنگاه ها قرار گرفته است. لذا فرهنگ سازی و آشنا کردن فعالان اقتصادی به موضوع تأمین مالی به صورت عام و از طریق روش ها و ابزارهای نوین بازار سرمایه به صورت خاص و تشویق استفاده از ظرفیت های قانونی موجود در تأمین مالی از بازار سرمایه می تواند راهگشا باشد.

وی برخی چالش های موجود در مسیر تامین مالی بنگاه های اقتصادی را برشمرد و اظهار داشت: در نهایت با توجه به چالش های موجود در مسیر تامین مالی بنگاه های اقتصادی ، به نظرمی ­رسد راهکارهایی از قبیل تجمیع تمام قوانین مرتبط با انواع تامین مالی در یک قانون جامع تحت عنوان قانون تامین مالی ، شناور سازی نرخ سود تسهیلات بانکی و سود اوراق تامین مالی بر اساس نرخ های بازدهی متفاوت شرکت ها و پروژ ها ، تأسیس و گسترش موسسات رتبه بندی اعتباری اوراق با قابلیت رتبه بندی انواع اوراق بهادار مالی، تعیین شرکت های برتر جهت انتشار اوراق بدون رکن ضامن ، توسعه ابزارهای مبتنی برسرمایه در کنار انتشار طیف وسیعی از اوراق بدهی (مانند اوراق وکالت، جعاله، منفعت، مرابحه، استصناع و…) ، تأسیس شرکت های سهامی عام پروژه و تقویت صندوق های سرمایه گذاری بتواند به پویایی نظام تامین مالی کمک کند و در عین حال منجر به افزایش سهم تامین مالی از طریق بازار سرمایه شود.

رییس هیات مدیره بورس تهران در پایان هدف از ایجاد بازار اولیه را تامین مالی بنگاه ها عنوان کرد و گفت: باید توجه کرد عدم توجه به بازار اولیه و عدم هدایت منابع به سمت بازار سرمایه، منجر به افزایش قیمت محصولات مالی در بازار ثانویه در صورت ورود بیش از حد نقدینگی می­گردد. باید توجه کرد که بازار ثانویه به تنهایی مولد نیست و درصورتی که رونق بازار سرمایه به بازار اولیه منتقل شود می تواند منجر به جذب سرمایه، تولید و اشتغال گردد. در واقع هدف از این بازار ایجاد رونق برای هدف اصلی بازار سرمایه که تأمین مالی بنگاه­ هاست و نباید تحت تأثیر بازار ثانویه مورد غفلت قرار گیرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.