الگوی IS-LM
الگوی IS-LM یکی از اصطلاحات علم اقتصاد و از زیر مجموعههای مهم اقتصاد کلان است که به وسیله منحنیهای IS و LM نشان داده میشود. منحنی LM تعادل در بازار پول و منحنی IS تعادل در بازار کالا را نشان میدهد. این الگو به الگوی هیکس-هانسن (Hicks-Hansen) شهرت دارد.
فهرست مندرجات
۱ - تعریف
[ویرایش]
الگوی IS-LM از اساسیترین الگوهای تحلیلی اقتصاد کلان است. این الگو بهوسیله منحنیهای IS و LM به شرح و تحلیل رابطه میان نرخ بهره (r) و درآمد ناخالص ملی (y) در بازارهای کالا و پول میپردازد و نشاندهنده نرخ بهره و درآمدی است که در آن، بازار کالا و پول بهطور همزمان در تعادل هستند. در این الگو، منحنی IS مخفف Investment andSaving equilibrium که بیانگر تعادل در بازار کالا و خدمات و منحنی LM مخفف Liquidity preference andMoney supply equilibrium که بیانگر تعادل در بازار پول است.
۲ - تاریخچه
[ویرایش]
الگوی IS-LM به الگوی هیکس-هانسن (Hicks-Hansen) شهرت دارد. هیکس در آوریل ۱۹۳۷، درست یک سال پس از انتشار نظریه عمومی کینز، مقالهای تحت عنوان "کینز و کلاسیک: یک تفسیر پیشنهادی"، انتشار داد که در آن، کار کینز را بهصورت ساده شده و خلاصههای نموادری توضیح میداد. پس از آن، وی الگوی خود را به هانسن (Alvin Harvey Hansen: ۱۸۸۷-۱۹۷۵) ارائه کرد و وی هم نکات مفیدی به آن اضافه کرد و الگوی وی کامل شد.
جان هیکس (John R. Hicks: ۱۹۰۴-۱۹۸۹) اقتصاددان معروف انگلیسی، یکی از صاحبنظرانی است که منشا گسترش اقتصاد ریاضی تحلیلهای اقتصاد خرد بوده است. تا قبل از تلاش هیکس، در تدوین الگوی IS-LM، رابطه بازار پول و کالا خیلی شفاف نبود و او با کمک این الگو توانست این شفافیت را بهوجود بیاورد. هیکس علاوه بر حل و فصل تفسیرهای کینز و کلاسیکها با کمک الگوی IS-LM، همچنین به توضیح و معرفی مجموعهای از نرخهای بهره پرداخت.
هیکس توانست با استفاده از نظریه کینز، بحث تعادل طرف تقاضا را در چارچوب الگوی IS-LM ارائه دهد. در طرف تقاضا، وی تعادل در بازار کالا (منحنی IS) و تعادل در بازار پول (منحنی LM) را بهطور همزمان، مورد توجّه قرار داده و از تعادل همزمان بازار کالا و پول، منحنی تقاضا را بهدست میآورد.
[۴] تقوی، مهدی، اصول علم اقتصاد ۲ (اقتصاد کلان)، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، ۱۳۸۳، چاپ یازدهم، ص۱۰۸.
تا پایان دهه ۱۹۵۰، اقتصاد کینزی با الگوی IS-LM شناخته میشد. دستگاه تحلیلی IS-LM در متون آموزشی اقتصاد کلان و مطالعات تجربی جایی برای خود باز کرد؛ اما به هر حال گفته میشود که این الگو، دقیقا همان الگویی است که کینز در سر میپروراند، نیست؛ زیرا همه ایدههای محوری و کلیدی کینز بهطور صریح در آن مشاهده نمیشود. در عین حال این الگو، چارچوب مفیدی برای ترکیب بخش حقیقی و پولی اقتصاد، بهعنوان مکمل نظریه درآمد–مخارج ارائه کرد.
شاید مزیت اصلی این الگو و دلیل اینکه این الگو، هنوز در اقتصاد کلان میانه، یک الگوی استاندارد تلقی میشود، این است که بهلحاظ مفهومی ساده است و در عین حال، نگرشهای خوبی در مورد سیاستهای رایج، ارائه میدهد.
۳ - منحنی IS
[ویرایش]
منحنی IS مکان هندسی ترکیباتی از حجم تعادلی چه چیز را نشان میدهد؟ نرخ بهره (r) و در آمده ملی (y) است که در آن، بازار کالا در تعادل است. بهعبارت دیگر، منحنی IS یک منحنی نزولی است که به ازای هر نرخ بهره، درآمد تعادلی بازار کالا را نشان میدهد؛ که حاکی از رابطه معکوس بین نرخ بهره و درآمد تعادلی است (شرط تعادل بازار کالا: تقاضای کل برای کالا و خدمات=عرضه کل کالاها و خدمات).
۴ - منحنی LM
[ویرایش]
منحنی LM مکان هندسی ترکیباتی از نرخ بهره (r) و درآمد ملی (y) است که در آن بازار پول در تعادل است. بهعبارت دیگر برای حفظ تعادل بازار پول بین سطح درآمد ملی و نرخ بهره رابطهای مستقیم دارد که اصطلاحا به آن منحنی LM میگویند. (شرط تعادل بازار پول: تقاضای حقیقی پول=عرضه حقیقی پول)
۵ - تعادل همزمان در بازار کالا و پول
[ویرایش]
برای بحث پیرامون دو بازار پول و محصول، دو نمودار هندسی بهدست آوردیم. یکی از آنها زوجهای تعادلی y (درآمد ملی) و r (نرخ بهره) در بازار محصول را بیان میکند (منحنی IS) و دیگری زوجهای تعادلی y و r در بازار پول (منحنی LM) را ارائه میدهد. با قرار دادن ایندو منحنی (IS و LM) در کنار هم و در یک فضای دوبعدی، میتوانیم از نقطه تقاطع آندو، زوج مرتب واحدی از y و r که هر دو بازار را بهطور همزمان در تعادل نگه میدارد، بهدست آوریم.
اگر زوج مرتب نرخ بهره و درآمد در نمودار ترسیمشده در موقعیت y ۰، r ۰ باشد هردو بازار (کالا و پول) در تعادل بوده و هیچ دلیلی ندارد، که بخواهند از این موقعیّت دور شده و تغییر نمایند. منظور از موقعیّت تعادلی، موقعیتی است که وقتی متغیرها در آن استقرار یافتند، دلیلی ندارد که از آن جدا شوند، مگر اینکه نیروی مؤثر دیگر آنها را حجم تعادلی چه چیز را نشان میدهد؟ وادار کند.
۶ - سیاستها و انتقال منحنیها
[ویرایش]
سیاستهای پولی و مالی و انتقال منحنیهای IS و LM عبارت هست از:
۶.۱ - سیاست مالی
اصطلاحا تغییر مخارج دولتی یا مالیاتها و پرداختهای انتقالی بهمنظور تحت تاثیر قرار دادن تولید و درآمد ملی را سیاست مالی مینامند.
تغییر هرکدام از این موارد، سبب تغییر در وضع بودجه و وضع مالی دولت میشود.
چراکه تغییر مخارج دولت و پرداختهای انتقالی بهمعنای تغییر پرداختهای دولت و تغییر مالیاتها بهمعنی تغییر دریافتهای دولت است. هرگاه دولت، مخارج خود را افزایش دهد، مالیاتها را کاهش دهد یا پرداختهای انتقالی را افزایش دهد، اصطلاحا گفته میشود که دولت سیاست مالی انبساطی اجرا کرده است. از طرف دیگر، هرگاه دولت، مخارج خود را کاهش دهد یا مالیاتها را افزایش دهد یا پرداختهای انتقالی را کاهش دهد، اصطلاحا گفته میشود که دولت سیاست مالی انقباضی اجرا کرده است.
اگر یک سیاست مالی انبساطی، مثل افزایش هزینههای دولت اعمال گردد آنگاه درآمد ناخالص ملی (y) نیز افزایش مییابد. (خالص صادرات+هزینههای دولت+سرمایهگذاری+مصرف خانوارها=تولید ناخالص ملی). با افزایش خریدهای دولت در صورت ثابت بودن مقدار حقیقی پول، تقاضا برای پول افزایش مییابد و درنتیجه در این رهگذر نرخ بهره (r) افزایش مییابد. مشاهده میشود که سیاست مالی انبساطی، منجر به افزایش نرخ بهره و درآمد ناخالص ملی بهطور همزمان میشود و سیاست مالی انقباظی نیز اثر معکوس سیاست مالی انبساطی بر متغیرهای مذکور میگذارد.
از لحاظ نموداری، در الگوی IS-LM سیاستهای مالی، سبب انتقال منحنی IS و در نتیجه موجب تغییر نقطه تعادل از (y ۰، r ۰) به ترکیبی دیگر از نرخ بهره و درآمد میشوند. بهطوریکه سیاست مالی انبساطی موجب انتقال منحنی IS به بالا و راست (درنتیجه افزیش در y و r) و سیاست مالی انقباضی موجب انتقال منحنی IS به پایین و چپ (حجم تعادلی چه چیز را نشان میدهد؟ در نتیجه کاهش r و y) میشود. در شکل زیر اعمال سیاست مالی انبساطی بهصورت انتقال از نقطه e ۰ به e ۲ نشان داده شده است.
[۱۱] برانسون، ویلیامف تئوری و سیاستهای اقتصاد کلان، عباس شاکری، تهران، نی، ۱۳۸۸، چاپ سیزدهم، ص۱۱۳-۱۰۷.
۶.۲ - سیاست پولی
سیاست پولی، مجموعه تدابیری است که بانک مرکزی برای تغییر در حجم پول و نقدینگی در راستای تثبیت اوضاع اقتصادی اعمال میکند. بانک مرکزی، این موضوع را از طریق مجموعه ابزاهایی انجام میدهد، که به ابزارهای سیاست پولی مشهورند. سیاستی که از سوی بانک مرکزی اتخاذ میشود و منجر به افزایش حجم پول میگردد، سیاست پولی انبساطی و سیاستی که منجر به کاهش حجم پول یا نقدینگی میشود را سیاست پولی انقباضی میگویند.
سیاستهای پولی، اثر خود را بر منحنی LM میگذارند. بهطوری که تغییرات سیاستهای پولی (تغییر حجم حقیقی پول)، منحنی LM را در امتداد منحنی IS ثابت منتقل نموده و موجب تغییر نرخ بهره (r) و محصول تعادلی تقاضا شده (y) میشود. بهطور کلی سیاست پولی انبساطی سبب انتقال منحنی LM به راست و پایین (در نتیجه افزیش در y و r) میشود. در شکل زیر، بهصورت انتقال از نقطه e ۰ به e ۲ نشان داده شده است و سیاست پولی انقباضی سبب انتقال منحنی LM به پایین و چپ (در نتیجه افزیش در y و r) میشود. البته سیاستهای درآمدی (افزایش مصرف یا سرمایهگذاری) نیز تاثیر مشابه سیاستهای مالی انبساطی را دارند.
[۱۳] برانسون، ویلیامف تئوری و سیاستهای اقتصاد کلان، عباس شاکری، تهران، نی، ۱۳۸۸، چاپ سیزدهم، ص۱۲۴-۱۲۱.
۷ - نواحی عدمتعادل در الگوی IS-LM
[ویرایش]
بهطور کلی، تمامی نقاط روی منحنی IS بیانگر تعادل بازار کالا هستند. همچنین در تمامی نقاط روی منحنی LM، بازار پول در تعادل است. در نقاط سمت چپ و پایین منحنی IS اضافه تقاضا در بازار کالا و در نقاط سمت راست و بالای منحنی IS اضافه عرضه در بازار کالا وجود دارد. در نقاط سمت راست و پایین LM اضافه تقاضا در بازار پول وجود دارد و در نقاط سمت چپ و بالای محنی LM اضافه عرضه در بازار پول وجود دارد.
بنابراین در الگوی IS-LM چهار ناحیه عدمتعادل وجود دارد. در ناحیه (۱) در بازار محصول، و در بازار پول مازاد عرضه وجود دارد. در ناحیه (۲) در بازار محصول مازاد عرضه و در بازار پول مازاد تقاضا وجود دارد. در ناحیه (۳) در بازار محصول مازاد تقاضا و در بازار پول نیز مازاد تقاضا وجود دارد. در ناحیه (۴) نیز در بازار محصول، مازاد تقاضا و در بازار پول، مازاد عرضه وجود دارد.
۸ - نقد و بررسی الگوی IS-LM
این الگو، یک الگوی ایستا است نه پویا. این امر، بدان معناست که حجم تعادلی چه چیز را نشان میدهد؟ آینده را تنها با فرض نااطمینانی میتوان مطرح کرد و الگوی IS-LM بهطور مبنایی فرمولی برای وضعیت آینده اجزای الگو ندارد.
این الگو، بخشهای حقیقی و مالی را کاملا از هم جدا کرده است. این کار، ممکن است برای مواردی صحیح باشد، اما بهطور دقیق، دنیای واقعی را توصیف نمیکند. بازار پول و کالا بهطور جداییناپذیر به هم مرتبطند. این الگو را برونزا است؛ در حالیکه پول جنبههای درونزا هم دارد.
این الگو، طرف عرضه را به حساب نمیآورد و در مورد چگونگی تعیین قیمتها و دستمزدها بحثی نمیکند. اما با توجه به تمامی ایرادهای وارد شده، نباید تصور کرد که این الگو، الگوی مناسب و خوبی نیست؛ بلکه در چارچوب محدودیتهایی که دارد، یک ابزار تحلیلی بسیار مناسبی است. دنیای واقعی با پیچیدگیهایی که دارد، بدون سادهسازی قابل توصیف در قالب الگو نیست.
این الگو، درواقع توانسته است با چارچوب بسیار ساده، دنیای واقعی را بهطور صحیح سازدهسازی کند. البته باید به محدودیتهای آن هم توجه داشت و در هر شرایطی از آن استفاده نکرد. اصولا نه تنها در علوم اجتماعی بلکه در علوم طبیعی نیز الگوها با محدودیت همراه هستند و برای قلمرو محدودی طراحی میشوند و باید در قملرو خودشان از آنها استفاده کرد. لذا ترسیم یک چارچوب وسیعتر و نقد الگو در آن چارچوب وسیع کار صحیحی نیست.
تفاوت کات و حجم به زبان ساده
بسیاری از بدنسازان علاقهمند به حجم دهی عضلات و کات عضله لازم است که تفاوت کات و حجم را بهطور کامل بدانند. در رشته بدنسازی، تقریبا همه چیز حول محور “عضله” میچرخد. به عبارتی بدنسازی یعنی تلاش برای پرورش و حجیم کردن عضلات، کات عضلانی و درنهایت رسیدن به یک اندام ایدهآل، اما همانطور که میدانید، همه چیز به این سادگی نیست.
در این مطلب از فیتامین دربارهی دورههای مختلف بدنسازی، تغذیه، تمرینات و نکات دیگر این دورهها توضیح خواهیم داد. همچنین به موضوع حجیم کردن عضلات و کات عضلانی میپردازیم و تفاوت کات و حجم را بررسی میکنیم.
دوره حجم چیست؟
برای توضیح تفاوت کات و حجم لازم است اول بدانید که حجم، یک مرحله یا بهتر بگوییم، یک دوره در ورزش بدنسازی است. در این دوره قرار است توده عضلانی خود را افزایش دهید و به حجم عضلات خود بیفزایید. این کار به تمرینات قدرتی _ تخصصی و همچنین تغذیهای بر پایه کالری مازاد نیاز دارد.
یعنی شما عمداً کالری بیشتری نسبت به نیاز بدنتان برای یک دوره معین مصرف میکنید، که اغلب 4 تا 6 ماه طول میکشد. در همین حال تمرینات قدرتی و استقامتی انجام میشود تا عضلات به مرور ورزیده و حجیم شوند.
نکات تغذیهای دوره حجم
همانطور که در ابتدای این مطلب با موضوع تفاوت کات و حجم گفته شد، برای حجمگیری قرار است که فراتر و بیشتر از نیاز بدن کالری دریافت شود؛ اما این موضوع به معنای خوردن همه چیز نیست، بلکه دوره حجم به دورهای از کالری مازاد استراتژیک گفته میشود.
هدف، افزایش وزن با کیفیت، و در درجه اول وزنگیری خالص عضلانی است. این کالریهای اضافی، سوخت لازم را برای افزایش اندازه و قدرت عضلات در حین تمرین با وزنه به بدن شما میرسانند.
شما میتوانید از کارشناسان تغذیه فیتامین برای دریافت برنامه غذایی تخصصی دوره حجم بهرهمند شوید؛ اما بهطور کلی در دوره حجم به 3 وعده اصلی و 3 میانوعده نیاز است که سرشار از پروتئین، کربوهیدرات و چربی سالم است.
نکات تمرینی دوره حجم
در این قسمت مطلب تفاوت کات و حجم نکات تمرینی دوره حجم را توضیح میدهیم. برنامهریزی برای تقویت و پرورش گروههای عضلانی مختلف نکته بسیار مهم دوره حجم است. در این دوره معمولاً تمرینات مقاومتی با شدت بالا برای به حداکثر رساندن رشد عضله انجام میشود و تمرینات هوازی یا تمرینات هیت کمتر در برنامه وجود دارد، اما قرار نیست و نباید هوازی حتی در دوره حجم حذف شود.
تمرینات بدنسازی حجم، بستگی به هدف شما دارد و میتواند از 8 هفته یا بسیار بیشتر طول بکشد. مهم است بدانید که رشد عضله به تدریج و آهستگی رخ میدهد و نباید فکر کنید با یک ماه تمرین میتوانید فورا حجم بگیرید و عضله بسازید.
نکات دیگر درباره دوره حجم
در توضیح تفاوت کات و حجم باید بگوییم که دوره حجم عضله یک دوره شیرین در بدنسازی است؛ اما بهنوعی ممکن است سختتر از کات باشد. صبوری زیاد، پایبندی به برنامه تمرینی، رعایت برنامه غذایی (حتی اگر به غذاها علاقه ندارید) و کنترل روحیه و استرس از نکات دوره حجم است.
همچنین بدانید که بالا رفتن چربی بدن در این دوره طبیعی است و جای نگرانی ندارد. پس از حجم، وارد دوره کات میشوید و تمام چربیهای اضافه را از بدن خود میزدایید.
حجم | کات |
---|---|
کالری مازاد و افزایش وزن | کالری نقصان و کاهش وزن |
افزایش سایز و حجم | نگهداری و تثبیت عضلات |
بالارفتن شدت تمرینات قدرتی و مقاومتی، کاهش مقدار هوازی | تمرینات قدرتی و افزایش تمرینات هوازی |
چرب شدن بدن به میزان طبیعی | چربیسوزی |
دوره کات چیست؟ | همه چیز درباره دوره کات
این مطلب تفاوت کات و حجم را با توضیح دوره کات ادامه میدهیم. کات دوره دیگری از بدنسازی است که پس از حجم میآید. در این دوره، تلاش برای یک هدف است: حفظ توده عضلانی و کاهش درصد چربی بدن تا حد ممکن.
دوره کات براساس کاهش درصد چربی بدن است. با استفاده از کالری نقصان، و از طرف دیگر، افزایش مقدار تمرینات هوازی و یا هیت به کات دست مییابیم.
محاسبه درصد چربی بدن و وزن ایدهآل
شاخص توده بدنی شما:
نکات تغذیهای دوره کات
در ادامه تفاوت کات و حجم باید بگوییم که برعکس دوره حجم در این زمان، برنامه غذایی بسیار محدود میشود و انتخاب وعدههای غذایی بسیار سختگیرانه خواهد بود.
اساس کار دوره کات بر نقصان کالری، استوار است و مصرف کربوهیدرات و چربیها باید بسیار کم باشد. نهتنها مواد غذایی بهصورت محدود انتخاب میشوند، بلکه حتی طبخ غذا باید عمدتا بخارپز و آبپز باشد و خبری از غذاهای سرخکردنی نیست!
نکات ورزشی دوره کات
در این دوره، همچنان که تمرینات قدرتی و مقاومتی باید ادامه داده شود، تمرینات هوازی هم بیشتر خواهد شد (زمان و شدت تمرین هوازی افزایش مییابد)؛ چراکه در مسیر چربیسوزی هستید و یکی از راههای افزایش متابولیسم (محاسبه BMR) بهرهمندی از ورزش هوازی است، اما نباید در انجام ورزش هوازی زیادهروی کنید؛ چراکه ممکن است دچار تمرینزدگی شوید.
از طرفی تمرینات قدرتی و استقامتی همچنان ادامه خواهند داشت و بنا به صلاحدید مربی، چینش تمرینات و یا دیگر موارد تغییر خواهد کرد. لزوم تمرینات قدرتی در این دوره، برای حفظ عضلات ساختهشده در دوره قبلی است؛ چراکه حفظ آن عضلات اهمیت زیادی دارد.
برای دریافت برنامه تمرینی کات میتوانید از مربیان فیتامین کمک بگیرید تا برنامهای کاملا شخصیسازیشده برایتان طراحی کنند؛ چراکه برنامه هر شخص با دیگری متفاوت است.
نکات دیگر دوره کات
درمورد تفاوت کات و حجم شاید بتوان گفت که دوره کات عضلانی سختتر است؛ چراکه از نظر ذهنی در فشار خواهید بود. از یک طرف، کالری دریافتیتان محدود میشود و باید غذای کمتری بخورید و از طرف دیگر، برنامه تمرینی شما قرار نیست آسانتر شود، بنابراین صبوری زیادی را میطلبد. در این دوره هیچ خبری از تقلب نیست و باید به تمام هوسها غلبه کنید.
تفاوت حجم و کات
تفاوت دوره کات و حجم و این دورهها را بهطور کامل برای شما توضیح دادیم، در واقع تفاوت آنها در هدف، مسیر ورزش و تغذیه است. در این قسمت مزایا و معایب هرکدام را برمیشماریم:
جدول مزایا و معایب دوره حجم
مزایا | معایب |
---|---|
افزایش توده عضلانی | احتمال چرب شدن و افزایش وزن |
افزایش قدرت و توان و استقامت بدن | احتمال تاثیر منفی بر سیستم قلبی عروقی |
افزایش تراکم استخوان | احساس کرختی و ورم |
بازیابی و ترمیم بدن بعد از تمرین | کاهش حساسیت به انسولین |
بالا بردن میل و حرارت جنسی | کاهش عملکرد ورزشی |
جدول مزایا و معایب دوره کات
مزایا | معایب |
---|---|
از بین رفتن چربی اضافه | از دست دادن مقدار جزئی عضله |
عضلات ظریف و نمایان، اندام زیباتر | کاهش هورمونهای جنسی و عملکرد جنسی |
بهبود وضعیت قلبی عروقی | احساس گرسنگی |
بالا بردن حساسیت انسولینی | احتمال تاثیر منفی روی تراکم استخوان |
عملکرد ورزشی بهتر، چابکی بیشتر | احتمال اختلال در کیفیت خواب |
راهکارهای تفکیک و کات عضلات
میتوان گفت مهمترین بخش کات یا حجم، رژیم غذایی است. در زیر مهمترین راهکارهای کات عضلانی را بهصورت گام به گام خواهیم گفت.
قدم اول: کالری دریافتی خود را محاسبه کنید!
کمکردن یا کاهش مقدار چربی، زمانی اتفاق میفتد که شما بهطور منظم کالری کمتری نسبت به کالری موردنیازتان، بخورید. تعداد کالریهایی که باید در روز برای کاهش وزن مصرف کنید به وزن، قد، سبک زندگی، جنسیت و سطح ورزش بستگی دارد.
بهطور کلی، یک زن به طور متوسط برای حفظ وزن خود به حدود 2000 کالری در روز نیاز دارد، اما برای کاهش حدود 500 گرم چربی در هفته، به 1500 کالری نیاز دارد، در حالیکه یک مرد متوسط برای حفظ وزن خود به حدود 2500 کالری نیازد دارد و برای کاهش 500 گرم چربی به 2000 کالری نیاز خواهد داشت.
کاهش وزن آهسته و یکنواخت، بهترین انتخاب است که باعث کاهش نیم تا یک درصد از وزن بدن شما در هفته خواهد شد. بدیهی است که اگر برای شرکت در مسابقهای عجله دارید، باید آهنگ کاهش چربیتان بیشتر و سریعتر شود.
اگرچه هرچه بیشتر نقصان کاری داشتهباشید، سرعت کاهش وزنتان بیشتر میشود، اما تحقیقات نشان میدهد که اینکار خطر ازدستدادن عضله را افزایش میدهد و این موضوع برای یک بدنساز اصلا اتفاق خوبی نیست.
محاسبه کالری مورد نیاز، متابولیسم پایه و کاهش وزن با BMR
نتیجه محاسبه بی ام آر شما
کالری مورد نیاز فعلی بدن:
کیلو کالری برای کاهش نیم کیلو وزن در هفته:
کیلو کالری برای کاهش یک کیلو وزن در هفته:
کیلو کالری برای افزایش نیم کیلو وزن در هفته:
کیلو کالری برای افزایش یک کیلو وزن در هفته:
قدم دوم: میزان پروتئین مصرفی خود را تعیین کنید!
حفظ مصرف پروتئین کافی در یک رژیم غذایی، چه حجم چه کات، مهم است. مطالعات متعددی نشان میدهند که مصرف پروتئین به اندازه کافی با افزایش متابولیسم، کاهش اشتها و حفظ توده عضلانی میتواند به کاهش چربی کمک کند.
حالا که در دوره کات هستید، باید پروتئین بیشتری مصرف کنید. این امر به این دلیل است که شما قرار است نقصان کالری داشته باشید و از طرفی همچنان سخت تمرین میکنید و شما به پروتئین بیشتری نیاز دارید.
مطالعات نشان میدهد که 1.5 الی 2 گرم پروتئین به ازای هر پوند کیلوگرم برای حفظ توده عضلانی در رژیم غذایی کات کافی است؛ بهعنوان مثال، یک فرد 70 کیلوگرمی باید 110 تا 140 گرم پروتئین در روز مصرف کند.
قدم سوم: کربوهیدرات مصرفی خود را تعیین کنید!
کربوهیدراتها نقش کلیدی در حفظ توده عضلانی در حین رژیم غذایی کات دارند. در رژیم غذایی کات، مقدار کربوهیدراتها باید بعد از مقدار پروتئین و چربی، باشد و کالری باقیمانده را تشکیل دهد.
کربوهیدرات برای تأمین انرژی بدن لازم است؛ اما گاهی مربی تغذیهای شما ممکن است، از شما بخواهد برای مقطع کوتاهی، کربوهیدرات را بسیار بسیار کم یا حذف کنید.
قدم چهارم: میزان مصرف چربی مورد نیاز خود را تعیین کنید!
چربی نقش کلیدی در تعادل هورمونی بدن ایفا میکند، و باید در رژیم غذایی وجود داشته باشد. در دوره کات مقدار چربی دریافتی کم خواهد شد، اما نباید به صفر برسد؛ چراکه نخوردن کافی چربی میتواند، بر تولید هورمونهایی مانند تستوسترون و IGF-1 که به حفظ توده عضلانی کمک میکنند، تأثیر منفی بگذارد. بهعنوان مثال، مطالعات نشان میدهد که کاهش مصرف چربی از 40٪ به 20٪ از کل کالری، سطح تستوسترون را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد .
با این حال، برخی شواهد نشان میدهد که کاهش سطح تستوسترون همیشه منجربه ازدستدادن عضله نمیشود – تا زمانی که پروتئین و کربوهیدرات کافی مصرف کنید.
کارشناسان پیشنهاد میکنند که در رژیم غذایی کات، 15 تا 30 درصد کالری شما باید از چربی باشد. یک گرم چربی حاوی 9 کالری است، بنابراین هرکسی که رژیم غذایی 2000 کالری دارد، باید روزانه 33 تا 67 گرم چربی در رژیم غذایی خود، مصرف مصرف کند.
خلاصه نکات مفید برای دوره کات
در پایان این مطلب با موضوع تفاوت کات و حجم چند نکته مفید برای حفظ کاهش چربی در مسیر رژیم غذایی را میآوریم:
- بیشتر غذاهای غنی از فیبر را انتخاب کنید. منابع کربوهیدرات غنی از فیبر مانند سبزیجات غیرنشاستهای حاوی مواد مغذی بیشتری هستند و میتوانند به شما کمک کنند در حالیکه در نقصان کالری هستید، برای مدت طولانیتری سیر بمانید.
- نوشیدن مقدار زیادی آب. درست است که در دوره کات، تقریبا همه کاهش وزن را تجربه میکنند؛ اما قرار نیست این کاهش وزن، ناشی از کمآب شدن بدن باشد!
- از کربوهیدراتهای مایع خودداری کنید. نوشیدنیهای ورزشی، نوشابههای گازدار و سایر نوشیدنیهای غنی از قند، اما سرشار از کالری بیارزش، فاقد ریزمغذیها هستند و باید کنار گذاشته شوند.
- کاردیو لازم است. انجام این ورزش همیشه لازم است؛ اما در کات لزوم بیشتری دارد. ورزش هوازی هنگامی که با تمرین قدرتی ترکیب شود، چربیسوزی را بیشتر میکند.
سخن پایانی
تفاوت کات و حجم چیست؟ دورههای حجم دهی عضلات و کات عضلانی از مهمترین بخشهای بدنسازی هستند. برای موفق شدن در این دورهها باید تغذیه مناسب و تمرینات مستمر و پایداری داشته باشید.
در این مطلب تفاوت حجم و کات و توضیح این دورهها را بهطور کامل توضیح دادیم و نکات مربوط به آنها را گفتیم و همچنین تفاوت حجم و کات را نیز مشخص کردیم.
حجم تعادلی چه چیز را نشان میدهد؟
تکیه گاه:
طبق نقطه اتکا معمول یا اصل تکیه گاه، اگر عناصر در یک عکس روی یک الاکلنگ قرار بگیرند می توانند همدیگر را متعادل کنند. اگر شی کوچکی از نقطه اتکا دور باشد که معمولا نامرئی و نزدیک به مرکز عکس است می تواند شی بزرگ تری که به آن نقطه نزدیک تر است، متعادل کند.
حالا سنگی بزرگ را، از مرکز در پیش زمینه عکس فقط کمی به سمت چپ در یک زمین و یک سنگ کوچک تر را در پس زمینه با فاصله از سمت راست و نزدیک به چارچوب تصور کنید.
ذهن انسان، حجم را به سنگ ها نسبت می دهد. با دانستن اینکه تکیه گاه ها چه می کنند، چشم فرض می کند که سنگ کوچک تر سنگ بزرگ تر را متعادل می کند؛ درست مثل فردی که روی نهایی ترین نقطه یک الاکلنگ نشسته باشد فرد سنگین وزن تر که نزدیک به نقطه اتکا نشسته است.
وزن دیداری عناصر، برای متعادل کردن همدیگر محل قرارگیری آنها را روی الاکلنگ تعیین می کند.
نسبت طلایی:
به نام “لایه” یا “حد متوسط” طلایی هم شناخته می شود؛ این نسبت خطوط و قسمت ها در یک عکس، دارای احساس خاصی از تعادل است که در هنر کلاسیک و معماری معمول است.
بعضی از افراد حتی باور دارند عملکرد خود طبیعت طبق این نسبت است و این نسبت ها به چشم غریزه ما انسان ها زیبا می آیند. ریاضیات پشت نسبت طلایی کمی پیچیده است، اما این نسبت به طور تقریبی 5:8 است.
درست به شکل صدف یک ناتیلوس فکر کنید. اگر چیدمان عناصر یک تصویر طبق نسبتش باشد شما نسبت طلایی را رعایت کرده اید.
عمودی/ افقی:
وزن دیداری اشیا می توانند همدیگر را در سراسر قسمت افقی، عمودی صفحه یا حتی در تصاویر پیچیده تر هم در قسمت عمودی و هم در قسمت افقی به طور کلی متعادل کنند. هم چنین خطوط افقی و عمودی هم می توانند همدیگر را متعادل کنند.
در بعضی تصاویر، ذهن حرکت جانبی به سمت خطوط افقی و حرکات عمودی را به سمت خطوط عمودی نسبت می دهد، بنابراین تعادلشان ممکن است مثل توازنی از حرکت احساس شود. چرا که خطوط عمودی به چیرگی بر خطوط افقی تمایل دارند.
به دلیل انرژیشان و ایجاد تعادل کافی نباید به بلندی خطوط افقی باشند. خطوط اریب روبه رو هم می توانند مثل هر خط اریب دیگر در تصویر همدیگر را متعادل کنند.
در مضمون روان شناسی تکاملی، Maurice de Sausmarez نشان می دهد یک خط عمودی کشیده شده بالای یک خط افقی رضایت عمیقی را ایجاد و احساس بد را برطرف می کند چرا که تجربه ایستادن باثبات با تعادل مطلق انسان را روی زمین نمادسازی می کند.
ساکن/ متحرک:
ممکن است ذهن یک عنصر افقی را در حالت سکون ببیند در حالی که عنصری عمودی را در حال حرکت رو به بالا یا رو به پایین ببیند. این می تواند تعادلی بین سکون و تحرک باشد.
در واقع، هر نوع عنصر فعال و ایستا در یک تصویر باید همدیگر را متعادل کنند.
فردی که می دود برای فردی که نشسته است تعادل ایجاد می کند. قاشقی که در حال افتادن در ظرف روی میز است فنجانی را که روی میز قرار دارد متعادل می کند.
در این تصویر پایین، به نظر می رسد درخت معلق در میانه هوا احساسی از انرژی را ایجاد می کند که نتیجه تعادل ایجاد شده با درختی است که ریشه در زمین دارد.
اگر تصویری شامل تکرار شکلی باشد، این ریتم دیداری هم با عنصری غیرمتحرک متعادل می شود. اگر دو یا خطوط بیشتری از شکل تکراری در مسیرهایی متفاوت ادامه داشته باشند، انرژی و حرکت نشان داده شده این خطوط می توانند همدیگر را متعادل کنند. اگر دوست دارید عکاسی را بصورت حرفه ای و اصولی یاد بگیرید اما زمان آزاد لازم برای شرکت در دوره های حضوری را ندارید، می توانید در دوره های آنلاین عکاسی پویا اندیش شرکت کنید.
بیشتر بخوانید: عکاسی از اجسام بی جان
پیش زمینه/ پس زمینه:
تعادل می تواند در همه عناصر پیش زمینه و پس زمینه یک عکس تشکیل شود.
برای تصویر بالا، علاوه بر هماهنگی که از سمت چپ تا سمت راست وجود دارد، شاخه سنگین اما کوتاه شده در پیش زمینه درخت باریک تر اما گسترده تر متعادل می کند و درخت را با جزئیات در پس زمینه نشان می دهد.
تعادل احساسی:
احساسات متضاد به تصویر کشیده شده در یک تصویر می تواند تعادلی روان شناسانه را با همدیگر فراهم کنند.
شاد و غمگین، خواب آلود و هشیار، عاشق، محبت و عصبانیت. این احساسات ممکن است با آدم ها و حیوانات نشان داده شوند اما به وسیله روندی کاملا انسانی از انسان انگاری (اصطلاحی فانتزی برای نسبت دادن ویژگی های انسانی به چیزهای بی جان)، اشیا هم می توانند با هم تعادل احساسی ایجاد کنند.
همان طور که قبلا گفتم، برخی از نظریه های روان شناسی در این باره صحبت می کنند که چطور شخصیت انسان دوگانگی احساسات متضاد باعث ایجاد درون روانی پویا و زمان تعادل و یکپارچگی این دورن روانی را به تصویر می کشد.
وقتی یک حجم تعادلی چه چیز را نشان میدهد؟ تصویر شامل انسان ها، حیوانات یا اشیایی با احساسات متضاد باشد بیننده به حس های متفاوت موارد جداگانه توجه می کند در حالی که احتمالا به طور ناخودآگاه حسی عمیق از یکپارچگی و تکامل را تجربه می کنند.
ایجاد تعادل در قسمت های مورد توجه، اندازه و رنگ مایه:
قسمت های کوچک و مورد توجه یک عکس می تواند قسمت های بزرگ و بی حالت را متعادل کند. به هیمن شکل، عناصر بزرگ یا روشن می توانند قسمت های کوچک، کم رنگ یا تیره را متعادل کند.
تعادل تشابه ها و تفاوت ها:
اگر عنصری از یک تصویر به شدت از عناصر دیگر متفاوت باشد مثل یک نقطه اصلی یا حتی یک چیز غیرعادی به چشم می آید و ممکن است تعادل و یکپارچگی کلی از بین برود.
با این حال، اگر تمام عناصر خیلی به همدیگر شبیه باشند، تصویر یکنواخت و خسته کننده می شود. یک تصویر جالب، اغلب نتیجه تعادل تشابه و تضاد، یکپارچگی و تنوع است.
تعادل تضادها:
همان طور که ممکن است تا اینجای بحث متوجه شده باشید، تقریبا هر عنصر متضاد می تواند برای متعادل کردن همدیگر ترکیب شود. در واقع، این یکی از ضروری ترین اصول مدرسه باوهاوس در اوایل دهه 1990 بود.
یوهانس ایتن یکی از اساتید این جنبش، لیستی از تضادهای ممکن شامل این موارد را درست کرد: نقطه/ خط، ارتفاع/ کم ارتفاع، بلند/ کوتاه، گسترده/ باریک، ضخیم/ تیره، سیاه/ سفید، فراوان/ کوچک، مستقیم/ منحنی، نوک تیز/ عمودی، اریب/ مدور، صاف و هموار/ ناهموار، ملایم/ متحرک، آهسته/ شفاف، تیره/ مات، درهم تنیده/ نامرتب، مایع/ جامد، شیرین/ ترش، قوی/ ضعیف و صدای بلند/ ملایم.
توجه کنید چطور این لیست در طول دامنه ای از حالات حسی شامل نه تنها حس های بصری بلکه حس های چشایی، شنیداری و لامسه تغییر جهت می دهد. در عکاسی، ترفند، ترجمه این احساسات به زبان دیداری و یافتن روشی برای متعادل کردن آنها است.
تعادل تقارن:
در تععادل تقارن، عناصر در گوشه های چپ و راست تصویر یا بالا و پایین همدیگر را به طرزی کاملا قابل پیش-بینی، مرتب و منظم مثل آینه منعکس می کنند. تشخیص این نوع تعادل برای بیننده بسیار ساده است.
با اینکه خوشایند است چون احساس تمرکز و ثبات را منتقل می کند، ممکن است تصویر خیلی قابل پیش بینی و حتی شاید خسته کننده به نظر برسد.
تصویری که برای کاملا متقارن به نظر رسیدن در تلاش است اما شامل بعضی عناصر است که ارزش این تقارن را پایین می آورند ممکن است کاملا غیرطبیعی، ناپایدار و با بی دقتی همراه باشد.
تعادل نامتقارن یا پویا:
در تعادل نامتقارن، تعادل عناصر غیرمشابه با استفاده از اصول گفته شده به خصوص اصول تکیه گاه و نسبت طلایی در چپ و راست یا بالا و پایین وجود دارد. تعادل نامتقارن جالب تر و چشمگیرتر می شود.
این نوع تعادل شامل انواع اندازه ها، شکل ها، تضادها و همچنین یک پراکندگی دقیق و فعال سازی فضای خالی است. در چنین ترکیبی، یک وزن “مرکز جاذبه” هست که تعادل وزن دیداری عناصر همه گرد هم می آیند.
این وزن لزوما در مرکز تصویر نیست اگرچه می تواند در تعادل متقارن باشد اما ممکن است به موقعیتی مطابق با “قانون یک سوم” یا “نسبت طلایی” برسد.
تقارن شعاعی و کریستالوگرافی:
در تقارن شعاعی، عناصر و الگوها از یک نقطه مرکزی به اطراف پراکنده می شوند. حسی از حرکت مارپیچی، درونی و بیرونی جالب برای ذهن انسان که مفهوم یکپارچگی، همسازی و غیرمادی را به چنین شکل های مدوری نسبت می دهد ایجاد می کند.
ماندال های باستان نمونه خوبی از این مورد هستند. در تصاویر کریستالوگرافیک، یک “تقارن کلی” با پراکندگی مساوی مثل طرح های کاغذ دیواری ایجاد شده است.
تعادل در مقابل ناهماهنگی
یک عکس برای خوب بودن نباید لزوما متعادل باشد. وقتی تعادل نباشد نتیجه، ناهماهنگی است و این ممکن است دقیقا همان چیزی باشد که عکاس در نظر دارد.
سوال اصلی این است که چقدر تعادل و ناهماهنگی باید ایجاد شود. از آنجایی که در ترکیب هایی با استفاده از تعادل نامتقارن و نسبت طلایی، عکس ها جالب تر می شوند ذهنمان نسبت به زمانی که تعادل حاضر و آماده به دست ما داده می شود زمانی را برای بررسی آنها و تشخیص ویژگی های تعادل و ناهماهنگی می گذراند.
مثل موسیقی، یک تصویر ناهماهنگ هم که به هماهنگی برسد احساسی بسیار رضایت بخش و کامل را ایجاد می کند.
همچنین چیزی کاملا رازگونه و فوق العاده درباره یک تصویر همزمان ناهماهنگ و متعادل وجود دارد اما نمی توانید فورا آن را بیان کنید.
حتی یک تصویر خیلی نامتعادل می تواند کاملا تاثیرگذار باشد؛ برای مثال یک شی ایستاده در لب ساحل بدون هیچ چیز اضافه جز گستره ای وسیع از شن در طول چارچوب عکس. تا زمانی که تصویری خیلی ساختگی یا بیش از حد شلوغ به نظر نرسد، بیننده برای بررسی دلایل این ترکیب غیرعادی تحریک می شود.
حتی عکاس برای هدایت نگاه بیننده به قسمت های مشخصی که ممکن است در غیر این صورت بی توجه باقی بمانند از چنین ناهماهنگی-هایی استفاده می کند. مثلا، وقتی از روی غریزه به دنبال چیزی برای متعادل کردن آن شی لب ساحل هستیم، ممکن است توجهمان به بافت شن در قسمت مخالف چارچوب عکس جلب شود.
اگر همه چیز، همیشه ثابت، همساز و یکپارچه باشد می تواند خسته کننده باشد، شما اینطور فکر نمی کنید؟ اگرچه در زندگی، ذهن انسان هماهنگی در یک عکس را تحسین می کند اما حداقل از مقدار کمی ناهماهنگی، ناپایداری و غیرقابل پیش بینی بودن لذت می برد. با تکنیک هایی که در دوره فتوشاپ در عکاسی یاد می گیرید، می توانید براحتی ادیت های لازم روی عکس های خود را انجام دهید. کیفیت دوره آنلاین فتوشاپ در عکاسی پویااندیش کم از دوره حضوری نداشته و نه تنها می توانید مهارت و دانش خود را افزایش دهید بلکه در وقت و زمان نیز صرفه جویی خواهید کرد.
بیشتر بخوانید: وینیتینگ در عکاسی
سوالات متداول
تعادل یک عکس به ما احساس متمرکز بودن، ثبات و پایداری می دهد. تعادل فکری و زیبایی را به ارمغان می آورد.
وقتی اجزای یک عکس با هم در تعادل باشند، ما جداگانه به آنها توجه می کنیم اما این حس عمیقی از موازنه، هماهنگی و یکپارچگی ایجاد شده از ارتباط آنها با همدیگر است که چشم ذهن را به خود جذب می کند.
بله ، هم بصورت حضوری و هم بصورت آنلاین و غیرحضوری برگزار می کنیم برای اطلاعات بیشتر داخل سایت تصویرگران پویا اندیش شوید.
عناصری که بزرگ تر (حجیم تر)، و یا رنگارنگ تر هستند سنگین تر از اشیای کوچک تر، تیره تر و یا با تعداد رنگ کمتر هستند. هر چه وزن دیداری بیشتر باشد، نگاه خیره به آن عنصر طولانی تر می-شود.
اگر عناصر در یک عکس روی یک الاکلنگ قرار بگیرند می توانند همدیگر را متعادل کنند. اگر شی کوچکی از نقطه اتکا دور باشد که معمولا نامرئی و نزدیک به مرکز عکس است می تواند شی بزرگ تری که به آن نقطه نزدیک تر است، متعادل کند.
وزن دیداری اشیا می توانند همدیگر را در سراسر قسمت افقی، عمودی صفحه یا حتی در تصاویر پیچیده تر هم در قسمت عمودی و هم در قسمت افقی به طور کلی متعادل کنند.
این نسبت خطوط و قسمت ها در یک عکس، دارای احساس خاصی از تعادل است که در هنر کلاسیک و معماری معمول است. بعضی از افراد حتی باور دارند عملکرد خود طبیعت طبق این نسبت است.
حجم تعادلی چه چیز را نشان میدهد؟
آزمون دلخواهتو بساز
نمونه سوالات مرتبط
سری 3: سوالات آزمون آنلاین ترم دوم فیزیک دهم رشته علوم تجربی
تیم مدیریت گاما
سوالات تستی فیزیک دهم رشته علوم تجربی و ریاضی | فشار در شاره ها
تیم مدیریت گاما
سری 4: سوالات امتحان مجازی نوبت اول فیزیک دهم رشته علوم تجربی (ابتدای…
تیم مدیریت گاما
تمرین فیزیک (1) دهم | کار نیروی وزن، کار فنر، انرژی مکانیکی ، انرژی درونی
امتحان ترم دوم فیزیک دهم رشته علوم ریاضی دبیرستان نمونه سلامتيان | خرداد 1396 +…
کوئیز فيزيک (1) دهم رشته رياضی و تجربی | فصل 1: فیزیک و اندازه گیری
محمد معین آقازاده
سؤالات و پاسخنامه امتحان ترم اول فیزیک (1) دهم ریاضی دبیرستان فرزانگان 2 | دی 1397
سلیمه خان احمدی
امتحان فیزیک دهم دبیرستان نمونه شهید بخشی | حالت های ماده، نیروهای بین مولکولی و…
محمد خزایی کوه پر
سوالات امتحان نوبت دوم فيزيک (1) پایۀ دهم تجربی دبیرستان فرزانگان زنجان | خرداد…
محمد معین آقازاده
نمونه سوال ارزشیابی مستمر فيزيک (1) دهم رشته رياضی دبیرستان نمونه دولتی امام علی…
سیدسبحان حسینی چمنی
راهنمای حل پرسش ها و تمرین های متن درس و تمرین های پایانی فصل 2 فیزیک دهم | ویژگیهای…
احسان احمدی نژاد
امتحان ترم دوم فیزیک (1) دهم رشته علوم ریاضی دبیرستان گلهای فاطمه | خرداد 1398
سوالات و پاسخ تشریحی امتحانات ترم اول فیزیک (1) دهم ریاضی مدارس سرای دانش | دی 97
بهترین استراتژی نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت
اینکه بدانید از چه اندیکاتورهایی استفاده کنید و بهترین استراتژی برای نوسانگیری چیست، مهارت شما را به طرز چشمگیری بهبود میدهد. اگر به شکل نادرست از اندیکاتورها و اوسیلاتورها استفاده کنید، نمودار را به شکل اشتباهی تفسیر و در نهایت زیان خواهید کرد. اندیکاتورهای تکنیکال تشخیص روند را برای شما آسان میکنند، اما میتوانند گمراهکننده نیز باشند. در این مطلب از چشم بورس بهترین استراتژی نوسانگیری برای فارکس، بورس و ارز دیجیتال را بررسی میکنیم.
بهترین استراتژی نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت
چرا از ترکیب اندیکاتورها استفاده میکنیم؟
اگر چه اندیکاتورهای تکنیکال ابزارهای مفیدی هستند، اما نباید فراموش کنید که هر کدام نقاط ضعف خود را دارند. چنانچه تنها از یک اندیکاتور برای تشخیص روند استفاده کنید، ممکن است بخشی از روند را از دست بدهید. با ترکیب چندین اندیکاتور و اوسیلاتور در یک استراتژی واحد، ریسک معاملات کاهش و بازدهی افزایش مییابد. اما چگونه باید اندیکاتورها را ترکیب کنیم؟
ترکیبی از اندیکاتورها برای نوسانگیری
استفاده از تعداد زیادی اندیکاتور وسوسهانگیز است، اما باید از زیادهروی بپرهیزید. انتخاب ترکیب درستی از اندیکاتورها بسیار حساس است. تریدرهای مبتدی معمولا چندین اندیکاتور با اطلاعات مشابه را استفاده میکنند، در این صورت تصمیمگیری سخت و حتی ناممکن میشود. به شکل زیر نگاه کنید، هر سه اندیکاتور مکدی، RSI و استوکستیک یک روند مشابه را نشان میدهند.
بهترین استراتژی نوسانگیری
پس ابتدا باید تفاوت اندیکاتورها را بدانید. اندیکاتورها را میتوان در سه گروه دستهبندی کرد.
اندیکاتورهای دنبالکنندهی روند
اندیکاتورهای دنبال حجم تعادلی چه چیز را نشان میدهد؟ کننده روند به ما میگویند که قیمت در حال حاضر در نقطهی اشباع خرید و یا اشباع فروش است. بسیار از اندیکاتورهای دنبال کننده یا پیرو مانند باند بولینگر در قالب یک کانال نمایش داده میشوند. کانالی که مشخص میکند آیا قیمت در شرف شکسته شدن است یا خیر؟
اندیکاتورهای مومنتوم
مومنتوم در اصل شتاب و سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. اندیکاتورهای مومنتوم مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، به شما اطلاعت مفیدی در مورد جهت و قدرت روند فعلی میدهد. با استفاده از مومنتوم ریسک باز کردن پوزیشن معاملاتی بسیار کم میشود.
اندیکاتورهای حجم
برای بررسی رابطه قیمت و حجم از اندیکاتورهای حجمی استفاده میشود. افزایش حجم معاملات برای تشخیص روند بسیار مفید است. اما برای اینکه بتوانید سیگنالهای حجم را بهتر درک کنید از این اندیکاتورها استفاده کنید. حجم تعادلی (OBV) از بهترین اندیکاتورهای حجم برای نوسان گیری است.
اگرچه هدف تمام اندیکاتور پیشبینی روند بازار است، اما هر کدام از زاویهی خاصی قیمت را تحلیل میکنند. اگر به بازار از زوایای مختلف نگاه کنید، نگاهی دقیق و واقعبینانه خواهید داشت. باید تفاوت اندیکاتورها را درک کنید وگرنه گمراه خواهید شد. مثلا کسی که همزمان از RSI، مکدی و استوکستیک استفاده میکند، در واقع با یک نگاه بازار را تحلیل میکند. همه آنها اندیکاتور مومنتوم هستند و اطلاعات آنها تقریبا مشابه است.
وقتی چند اندیکاتور مشابه استفاده میکنید ممکن است به اشتباه فکر کنید که سیگنال قدرتمندتری دریافت کردهاید. رفع این مشکل بسیار ساده است. کافی است بهترین ترکیب اندیکاتورها و اوسیلاتورها را بدانید.
اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری
حال به قسمت هیجانانگیز میرسیم. ابتدا باید مشخص کنیم برای بهترین استراتژی نوسانگیری از کدام اندیکاتورها استفاده کنیم. ما سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم را با هم ترکیب میکنیم و یک استراتژی واحد میسازیم. این استراتژی برای نوسانگیری در همهی بازارها از جمله بورس، فارکس و ارز دیجیتال کارآمد است.
1. اندیکاتور مومنتوم RSI
شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور بسیار محبوب است. کار با این اندیکاتور ساده و اطلاعات مفیدی در مورد جهت و قدرت روند میدهد. برای استفاده از آن نیازی نیست محاسبات ریاضی را بدانید. ما از این اندیکاتور برای تعیین محدودههای اشباع خرید و فروش استفده میکنیم.
اندیکاتور RSI
2. اندیکاتور حجمی OBV
دومین اندیکاتور در استراتژی ترکیبی ما، اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV است. اوسیلاتور OBV قیمت و حجم را ترکیب میکند و از این طریق ورود و خروج پول از بازار را به شما نشان میدهد. ایدهی اصلی OBV بر این اساس است که قیمت و حجم باید هم راستا باشند. اکنون تنها کاری که باید انجام دهیم بررسی آخرین اندیکاتور برای تکمیل استراتژی نوسانگیری است.
اندیکاتور OBV
3. باند بولینگر
باند بولینگر بهترین اندیکاتور تعقیبکنندهی روند و سومین اندیکاتور از استراتژی ترکیب اندیکاتورها است. خرید و فروش با استفاده از نوارهای این اندیکاتور یک استراتژی تجاری موثر است اگر با دیگر اندیکاتورها و اوسیلاتورها ترکیب شود. حال به استراتژی ترکیبی ما میرسیم.
اندیکاتور باند بولینگر
بهترین استراتژی نوسانگیری
در این استراتژی ما از سه اندیکاتور استفاده میکنیم. این سه اندیکاتور را در بخش قبل معرفی کردیم: RSI، باند بولینگر، و حجم تعادلی (OBV). این ترکیب از اندیکاتورها همهی جنبههای روند یعنی جهت، مومنتوم و حجم را بررسی میکنند. استراتژی نوسانگیری ما در هر دورهی زمانی قابل استفاده است. فقط باید مراحل زیر را دنبال کنید:
1. قیمت باید نوار میانی بولینگر را به سمت بالا بشکند و بالاتر از آن بسته شود.
همانطور که میبینید مرحله اول بسیار ساده است. خبر خوش اینکه باقی مراحل هم به همین سادگی است. بسته شدن قیمت بالای نوار میانی اولین تایید استراتژی ما است. پس از این تایید سایر اندیکاتورها را باید بررسی کنیم.
مرحله اول استراتژی نوسانگیری
2. منتظر بمانید تا شاخص RSI بالای 50 قرار گیرد.
اندیکاتور RSI مومنتوم یک حرکت را نمایش میدهد. قرار گرفتن RSI در بالای 50 به معنای تایید دوم است. تا اینجا میدانیم که از دو جنبه حرکت صعودی تایید شده است. این تایید ممکن است همزمان اتفاق نیفتد و باید برای تایید دوم کمی منتظر بمانید.
مرحله دوم استراتژی نوسانگیری
3. منتظر بمانید تا اندیکاتور OBV صعودی شود.
آخرین مرحله، تایید حجمی است. ما میخواهیم همراه با پول هوشمند ترید کنیم. در همین راستا، به دنبال شواهد ورود پول هوشمند و قدرت خرید واقعی هستیم. باز هم ممکن است کمی برای تایید سوم صبر کنیم. اما حال سه تایید شروع روند، مومنتوم و حجم را داریم.
مرحله سوم استراتژی نوسانگیری
حال وارد یک موقعیت معاملاتی بلندمدت شدهایم اما باید حد ضرر و حد سود را در استراتژی نوسانگیری تعیین کنیم. در بند بعدی این مساله را شرح میدهیم.
4. حد ضرر را زیر نوار پایین باند بولینگر قرار دهید.
حد ضرر به اندازه زمان و نقطهی ورود مهم است. قرار دادن حد ضرر زیر باند پایین بولینگر منطقی است. شکست نوار پایین بولینگر، کل استراتژی نوسانگیری ما را باطل میکند.
مرحله چهارم استراتژی نوسانگیری
5. حد سود جایی است که باند بولینگر به پایین میشکند.
آخرین نقطه حد سود است. ما برای استراتژی ترکیبی باید یک حد سود قرار دهیم که مرحلهی پنجم و آخر است. بسیار شبیه حد ضرر است اما پس از یک صعود هر گاه دیدید که باند پایین در حال شکسته شدن است، معامله را ببندید. به زبان سادهتر، وقتی قیمت دارد معکوس میشود.
دقت کنید برای خروج ما فقط از یک اندیکاتور استفاده میکنیم. نقطهی ورود امن بسیار مهم است، اما برای خروج نباید منتظر تایید سه اندیکاتور باشیم. اگر خیلی درنگ کنیم ممکن است تمام سود از دست برود. به شکل زیر نگاه کنید:
مرحله پنجم استراتژی نوسانگیری
آیا استراتژی ما بهترین استراتژی برای نوسانگیری است؟
اگر مقاله را یک بار دیگر بخوانید متوجه میشوید که قاعدهی کلی، انتخاب اندیکاتورها با سه جنبهی مختلف است. ما این اندیکاتورها و اوسیلاتورها را انتخاب کردیم چون نقاط ضعف همدیگر را میپوشانند. همچنین از سه جنبه بازار را بررسی میکنند. شما میتوانید با استفاده از اندیکاتورهای تشخیص جهت، مومنتوم و حجم استراتژی معاملاتی خود را بسازید.
باید زمان صرف کنید و اندیکاتورها را به خوبی بیاموزید. در عین حال فراموش نکنید هیچکدام از استراتژیها کامل نیستند. در بازار بسیار بزرگ فارکس، هیچ کسی نمیتواند با اطمینان دقیق بازار را پیشبینی کند. با این حال، استفاده از استراتژی ترکیبی برای نوسانگیری احتمال موفقیت را بالاتر میبرد.
سوالات متداول بهترین استراتژی نوسانگیری
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در نمودار قیمت نهفته است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی رسم میشوند.
اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، اما در صورتی که آنها را در یک استراتژی مناسب استفاده کنید. علاوه بر این، مدیریت سرمایه و روانشناسی را نباید فراموش کنید.
دیدگاه شما