سوئینگ تریدینگ یا نوسان گیری (Swing Trading) در ارزهای دیجیتال چیست؟
معاملات نوسانی، نوسان گیری یا swing trading یک استراتژی معاملاتی رایج است که می تواند برای معامله گران مبتدی ایده آل باشد. این یک روش نسبتاً مناسب برای تحلیل و پیش بینی بازار با در نظر گرفتن بازه های زمانی قابل کنترل است. معامله گران نوسان گیر در بیشتر بازارهای مالی از جمله فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال فعال هستند. اما آیا سوئینگ تریدینگ استراتژی مناسبی برای شماست؟ در این مقاله، همه آنچه شما باید در مورد معاملات نوسانی ارزهای دیجیتال بدانید را بررسی خواهیم کرد و به شما کمک می کنیم تصمیم بگیرید که آیا این استراتژی انتخاب مناسبی برای شماست یا خیر.
سوئینگ تریدینگ یعنی چه؟
سوئینگ تریدینگ استراتژی معاملاتی است که شامل تلاش برای بهره بردن از حرکات قیمتی است که در یک بازه زمانی کوتاه تا متوسط اتفاق می افتد.
ایده اصلی و پایه پشت استراتژی سوئینگ تریدینگ گرفتن “نوسانات” بازار است که طی چند روز تا چند هفته انجام می شود. در این استراتژی تریدر دارایی را بین چند روز تا چند هفته نگه می دارد و سپس با قیمت هدفی که تعیین کرده بود می فروشد.
استراتژی های سوینگ تریدینگ در بازارهای روند دار بهترین عملکرد را دارند. اگر روند قوی در بازه زمانی بالاتر وجود داشته باشد، فرصت های نوسان گیری به تریدر ها این اجازه را می دهد تا از نوسانات قیمت در بازه های زمانی پایین تر بیشترین بهره را ببرند.
در مقابل ، معاملات نوسان می تواند در یک بازار بدون روند دشوارتر باشد. چرا که، اگر بازار به جهت خاصی نداشته باشد و در جهت های مختلف حرکت کند، گرفتن تغییرات بزرگ قیمت دشوارتر است.
سوئینگ تریدینگ چگونه انجام می شود؟
همانطور که اشاره شد، سوئینگ تریدر ها قصد دارند نوسانات قیمت را که از چند روز تا چند هفته اتفاق می افتد، به دست آورند. به همین ترتیب، معامله گران نوسان گیر در مقایسه با معامله گران روزانه دارایی ها را برای مدت بیشتری نگه می دارند اما این مدت کمتر از سرمایه گذاران بلند مدت که اقدام به خرید و نگهداری دارایی ها برای بازه زمانی طولانی می کنند.
سوئینگ تریدر ها معمولاً از تحلیل تکنیکال برای تولید ایده های معاملاتی استفاده می کنند. از آنجا که رویداد های فاندامنتال می توانند طی هفته ها انجام شوند ، معامله گران نوسان گیر می توانند از تحلیل بنیادی یا فاندامنتال نیز در چارچوب معاملات خود استفاده کنند.
بنابراین، استفاده از پرایس اکشن، الگوهای نمودار کندل استیک، سطوح حمایت و مقاومت و اندیکاتور های تکنیکال برای شناسایی نقاط ورود و خروج بازار در استراتژی سوئینگ تریدینگ بسیار معمول است. برخی از متداول ترین اندیکاتورهای مورد استفاده در این استراتژی عبارتند از میانگین های متحرک، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، بولینگر باندها و ابزار اصلاح فیبوناچی.
معامله گران نوسان معمولاً تایم فریم های متوسط تا بالا را در نظر می گیرند. بدین صورت روند صعودی یا نزولی قوی باید در بازه زمانی بالاتر تأیید شود. اما، آنها همچنین ممکن است به چارچوب های زمانی روزانه مانند نمودار 1 ساعته ، 4 ساعته ، 12 ساعته نگاه کنند تا به دنبال نقاط ورود و خروج خاص باشند. به عنوان مثال برک اوت یا پولبک در یک بازه زمانی پایین تر می تواند نقاط بالقوه برای ورود و خروج به بازار را تعیین کند.
نوسان گیری (Swing trading) و ترید روزانه (Day trading) چه تفاوت هایی دارند؟
معامله گران روزانه از حرکات کوتاه مدت قیمت ها سود می برند، در حالی که معامله گران نوسان گیر به دنبال حرکت های بزرگتر هستند.
به زبان ساده می توان گفت Day trading یک استراتژی فعال تر است معامله گران باید مرتباً بازار را رصد کنند و بیش از یک روز موقعیت خود را باز نمی گذارند.
در مقابل ، معامله گران نوسان می توانند رویکرد منفعلانه تری داشته باشند. آنها می توانند موقعیت های خود را کمتر کنترل کنند ، زیرا هدف آنها سود بردن از حرکات قیمتی است که در بازه زمانی طولانی تری اتفاق می افتند.
از آنجا که حرکت های قیمت در بازه های زمانی بالاتر در مقایسه با بازه های زمانی مورد استفاده در معاملات روزانه، بزرگتر است، معامله گران نوسان گیر می توانند بازدهی قابل توجهی را حتی از چند معامله موفق به دست آورند.
معامله گران روزانه تقریباً به طور انحصاری و فقط از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. اما در سوئینگ تریدینگ معامله گران معمولاً از ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال استفاده می کنند.
❓ کدام یک برای شما بهتر است، معاملات روزانه یا معاملات نوسانی؟ پاسخ این سوال به شخصیت و علاقه مندی شما به عنوان یک تریدر بستگی دارد. در تحلیل بازه های زمانی کوچکتر مهارت بیشتری دارید و یا می خواهید با نمودار هایی که تایم فریم بالاتری دارند کار کنید؟ صرفا به تحلیل تکنیکال علاقه مند هستید یا معتقدید که ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال با روحیات شما سازگارتر است؟ به دنبال سودهای سریع و کوچک هستید و یا می توانید کمی صبورتر باشید و سود های بزرگتری را کسب کنید؟ پاسخ به این سوالات به شما کمک می کند تا بهترین استراتژی معاملاتی را متناسب با شخصیت، سبک معاملات و اهداف سرمایه گذاری خود بیابید.
شما می توانید نقاط قوت خود را در نظر بگیرید و سبک معاملاتی را انتخاب کنید که به بهترین وجه از این نقاط قوت شما استفاده می کند. برخی ترجیح می دهند سریع در موقعیت ها قرار بگیرند و از موقعیت خارج شوند و نگران موقعیت های باز خود هنگامی که در حال نظارت بر چارت ها نیستند، نباشند. برخی دیگر وقتی فرصت بیشتری برای در نظر گرفتن همه نتایج احتمالی و شرح دقیق برنامه های معاملاتی خود دارند تصمیم های بهتری می گیرند.
اگر تازه کار هستید، می توانید استراتژی های مختلف را امتحان کنید تا ببینید کدام یک بهترین نتیجه را دارد. البته توصیه می شود برای کسب مهارت و یا امتحان این استراتژی ها از پلتفرم هایی استفاده کنید که امکان استفاده از اکانت دمو یا آزمایشی و ترید بدون سرمایه واقعی را برای شما فراهم می کنند.
مزایا و معایب سوئینگ تریدینگ
برخی از مهمترین دلایل ترجیح معامله گران به استفاده از سوئینگ تریدینگ عبارتند از:
🔵 برخلاف معاملات روزانه، معاملات نوسانی نیازی به توجه مداوم معامله گر ندارند. در حالی که یک معامله گر روزانه ممکن است روزانه چندین ساعت را پشت چارت ها به بررسی تغییرات قیمت بگذراند. به شرطی که تاجر قبل از سرمایه گذاری در دارایی تحقیقات کافی انجام داده باشد ، معاملات نوسان هر هفته به چند ساعت کار نیاز دارد.
🔵 در مقایسه با معاملات روزانه و معاملات بلند مدت، سوئینگ تریدینگ کنترل بهتری بر ریسک های بازار فراهم می کند. در این روش با توجه به اینکه تعداد دارایی ها نیز محدود تر است، معامله گر می تواند با استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بر روی سرمایه گذاری ها تمرکز کند و تصمیمات درست بگیرد.
برخی از مهمترین معایب سوئینگ تریدینگ که ممکن است باعث شود تریدر ها توجه کمتری به این استراتژی معاملاتی نشان دهند عبارتند از:
🔵 به دلیل طولانی بودن دوره نگهداری دارایی، دارایی های مربوط به معاملات نوسانی در معرض سایر خطرات بازار قرار دارند. به عنوان مثال ، موقعیت های معاملاتی ممکن است یک شبه یا در طول تعطیلات آخر هفته به شدت تغییر کند. این امر در معاملات روزانه اتفاق نمی افتد ، زیرا تریدر یک دارایی را بیشتر از یک روز نگه نمی دارد.
🔵 محدودیت دیگر معاملات نوسانی این است که تریدر هایی که از این استراتژی استفاده می کنند، گاهی اوقات متوجه روند های مهم در بازار نمی شوند. از آنجا که ایده اصلی معاملات نوسان نگه داشتن دارایی برای چند هفته و کسب حداکثر سود است، این استراتژی سود بالقوه بلند مدت را در نظر نمی گیرد.
در آخر اینکه اگرچه سوئینگ تریدینگ نیازی به زمان و توجه زیادی ندارد ولی معامله گر باید درک عمیق تری از بازار داشته باشد و با تکیه بر تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال درباره زمان های ورود و خروج بازار تصمیم گیری نماید.
ملاحظات سوئینگ تریدینگ در بازار ارزهای دیجیتال
استراتژی سوئینگ تریدینگ بر به دست آوردن سود از اختلاف قیمت در یک دوره زمانی متوسط تمرکز می کند. با این وجود، در استفاده از این استراتژی در بازار ارزهای دیجیتال چند مسئله وجود دارد که باید به آنها توجه کنید. این مسائل بیشتر به دلیل ماهیت ناپایدار و بی ثبات بازار ارزهای دیجیتال وجود دارند.
بیت کوین، برترین ارز دیجیتال بازار، بهترین مثال در این مورد است. سال ها، معامله گران و تحلیلگران تلاش کرده اند که الگوهای رشد بیت کوین را پیش بینی کرده و سود بالایی کسب کنند. با این حال ، تقریباً هر بار ، یک عامل بی سابقه بر قیمت BTC تأثیر می گذارد و باعث می شود که ارزش آن به شدت تغییر کند. بنابراین ، باید قبل از استفاده از استراتژی Swing Trading به چند عامل توجه کنید.
نیاز به تمرکز بر کل بازار: در دنیای ارزهای دیجیتال، شما نمی توانید روی یک دارایی واحد تمرکز کنید و سود کسب کنید. به هر حال ممکن است شما یک دارایی واحد معامله کنید ، اما باید درک جامعی از بازار در هر زمان داشته باشید. فقط در این صورت خواهید فهمید که دارایی که در آن سرمایه گذاری کرده اید چگونه با سایر دارایی ها تعامل دارد.
نیاز به پذیرش ریسک بالاتر: هنگامی که قصد سوئینگ تریدینگ در بازار ارزهای دیجیتال را دارید ، باید آماده باشید سرمایه خود را از دست بدهید. به همین دلیل همواره به تریدر ها توصیه می شود که بیش از توان مالی خود برای از دست دادن، سرمایه گذاری نکنند.
سخن پایانی
اگر به طور کامل سوئینگ تریدینگ و نحوه استفاده از آن را درک کرده اید می توانید شروع به معامله با استفاده از این استراتژی نمایید. پیش از هر چیزی اطمینان حاصل کنید که یک پلتفرم معاملاتی مناسب انتخاب کرده اید که پشتیبانی به موقع را به کاربران ارائه می دهد. همچنین باید ببینید که آیا این پلتفرم به شما امکان می دهد از بین ارزهای دیجیتال متنوع در بازار انتخاب کنید. چرا که متنوع سازی سبد معاملاتی یا سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال یک روش موثر برای کنترل امور و کاهش ریسک از دست دادن سرمایه است. برای آشنایی با بهترین صرافی ارز دیجیتال ایرانی و خارجی می توانید به سایر مقاله های آموزشی و بررسی بلاگ آکادمی آستیریک مراجعه نمایید.
به خاطر داشته باشید که رمز موفقیت در استفاده از سوئینگ تریدینگ یا هر استراتژی معاملاتی دیگر توانایی و مهارت تجزیه و تحلیل صحیح است. در آخر امیدواریم توانسته باشیم به شما در یادگیری مفهوم جامع معاملات نوسانی در بازار ارزهای رمزپایه کمک کنیم.
نوسان گیری در بازار های مالی
نوسانات بازار و نوسان گیری یک چشم انداز فریبنده برای معامله گران می باشد و در صورتی که مایل به پذیرش ریسک اضافی هستید، فرصت بازدهی سریع را ارائه می دهد.
وقتی بازارها در حال حرکت هستند، در اینجا چند نکته وجود دارد که به شما کمک می کند تا در عین حال که ریسک خود را کنترل کنید، سودآور بمانید.
۱.از خطوط روند استفاده کنید
خطوط روند یک ابزار ارزشمند برای نوسانات معاملاتی هستند. آنها شما را قادر می سازند تا سر و صدا را کاهش دهید و روند زیربنایی یک بازار را مشاهده کنید، حتی زمانی که بازار با نوسانات صعودی و نزولی گسترده مواجه است.
قبل از اینکه به فکر باز کردن یک موقعیت در یک بازار بی ثبات باشید، برخی از خطوط روند را ترسیم کنید تا مطمئن شوید که دقیقاً عملکرد کلی آن چگونه است. همچنین این کار ارزش شناسایی محل شکل گیری سطوح کلیدی حمایت و مقاومت را دارد. به یاد داشته باشید که حمایت قبلی اغلب به مقاومت تبدیل می شود و بالعکس.
۲.فقط دنبال گله نباشید(دنباله رو جمع نباشید)
یکی از دلایل مهم نوسانات بازار، ذهنیت “گله” است.
همانطور که معامله گران بیشتر و بیشتری به سمت یک دارایی می روند، قیمت آن را بیشتر می کنند. این باعث می شود تا معامله گران بیشتری به این فرصت بپیوندند، که فقط به روند می افزاید.
در حالی که سوار شدن بر این گرایشها میتواند سود خوبی را به همراه داشته باشد، به ندرت ایده خوبی است که فقط به دلیل FOMO معامله کنید: ترس از دست دادن یک فرصت محبوب.
در عوض، مطمئن شوید که تحقیقات خود را به درستی انجام می دهید. هنگامی که ذهنیت گله تغییر می کند، همه چیز می تواند به سرعت زشت شود.
البته، اگر فکر می کنید یک روند فاقد ماهیت است، می توانید دیدگاه مخالفی نیز داشته باشید. با این حال، بازارها می توانند برای مدت طولانی غیرمنطقی باقی بمانند. بنابراین قبل از اینکه برخلاف یک روند معامله کنید، مطمئن شوید که این فرصت با برنامه معاملاتی شما مطابقت دارد.
۳.موضع خود را در مورد اخبار زودهنگام بگیرید
هنگامی که رویدادهای مهم بازار، مانند NFP، اعلام نرخ بهره و موارد دیگر رخ می دهند، بهترین گزینه ممکن است این باشد که به طور کامل از بازارهای مرتبط دور بمانید. با این حال، اگر میخواهید فالآوت را معامله کنید، باید مطمئن شوید که موقعیت خود را قبل از انتشار نسخه خبر باز کردهاید .
برای انجام این کار، باید تحقیقات زیادی انجام دهید تا بتوانید تماس خود را در مورد اینکه چگونه انتشار خبر بر بازارهای انتخابی شما تأثیر می گذارد، انجام دهید.
ارزش بررسی هر نسخه مرتبط دیگری را دارد که ممکن است اشاره ای به رقم نهایی ارائه دهد. برای مثال، اگر NFP معامله میکنید، میتوانید با بررسی گزارش اشتغال ADP، ادعاهای بیکاری و موارد دیگر، معیاری از اشتغال کلی در ماه را بدست آورید.
زمانی که بتوانید حدس بزنید که این نسخه در کجا قرار خواهد گرفت، می توانید تصمیم بگیرید که چگونه ممکن است در بازارها اجرا شود. با این حال، به یاد داشته باشید که پیشبینیهای تحلیلگران برای عرضه معمولاً در اوایل قیمت گذاری میشوند. اگر فکر می کنید که تحلیلگران به درستی متوجه شده اند، ممکن است اصلاً نوسانات زیادی وجود نداشته باشد.
۴.پر کردن شکاف
ما قبلاً دیدهایم که چگونه بازارها میتوانند از قیمتی به قیمت دیگر در زمانی که معاملات یک شبه یا در آخر هفته بسته میشوند، «جهش» کنند. اغلب، با بازگشت به قیمت بسته شدن قبلی خود، شکاف را پر می کند.
در مثال بالا، AUD/USD در یک آخر هفته به دلیل برخی داده های اقتصادی ضعیف از چین، ۳۵ واحد فاصله داشت. اما پس از آن، طی ۱۲ ساعت آینده، به طور پیوسته به قیمت اصلی خود صعود کرد.
یک راه ساده برای داد و ستد نوسانات، جستجوی این شکاف ها و معامله بازده بعدی به قیمت پیش از شکاف است. اما درست مانند هر استراتژی، هر بار کار نمی کند. بنابراین مطمئن شوید که ایستگاه ها و اهداف خود را در سطوح معقول قرار دهید
۵.مدیریت فعال موقعیت ها
مدیریت فعال پوزیشن های باز نیاز به رویکرد عملی تری نسبت به پایبندی به برنامه معاملاتی شما دارد. به جای اینکه معامله خود را هنگامی که به هدف سود یا حداکثر ضرر شما رسید، ببندید، آنها را تغییر می دهید تا تغییرات در بازار را منعکس کنند.
متداول ترین روش برای دستیابی به این امر تنظیم حد ضرر است. هنگامی که موقعیت شما به سطح سود مشخصی رسید، استاپ خود را به قیمت فعلی بازار نزدیک می کنید.
این امر ضرر احتمالی شما را از معامله کاهش می دهد و در نهایت به این معنی است که می توانید شروع به قفل کردن مقداری سود کنید که به شما امکان می دهد بازده کل بالاتری را هدف قرار دهید.
نکته: شما فقط باید حد ضرر خود را در جهت معامله خود حرکت دهید:
- در یک موقعیت طولانی، فقط استاپ ضرر را به سمت بالا حرکت دهید
- در زمان کوتاه کردن، فقط استاپ لاس را به پایین ببرید
معامله گران اغلب با انتقال حد ضرر خود به نقطه ای که در آن وارد معامله شده اند، شروع می کنند. وقتی حد ضرر شما برابر با قیمت افتتاحیه شما باشد، هیچ ضرری از موقعیت خود مشاهده نخواهید کرد، حتی اگر بازار معکوس شود، مگر اینکه از حد ضرر شما بگذرد.
چه زمانی باید استاپ خود را حرکت دهید؟
برخی از معامله گران فقط در شرایط خاص حد ضرر خود را جابه جا می کنند. به عنوان مثال، ممکن است منتظر بمانند تا بازار به یک پلاتوی قیمتی جدید برسد، سطح حمایت/مقاومت کلیدی را بشکند یا به سمت یک الگوی تثبیت حرکت کند.
از طرف دیگر، میتوانید سطوحی را تعیین کنید که در آن حد ضرر خود را حرکت دهید. به عنوان مثال، می توانید هر زمان که بازار ۵۰ درصد از کل ریسک اولیه شما حرکت کرد، حد ضرر خود را تغییر دهید.
استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه سیستم معاملاتی مناسب خود را پیدا کنیم؟
آیا زمانی که در حال ترید یا انجام معاملهای در بازارهای مالی هستید، با خود جملاتی مثل «این دفعه میدانم باید چه کار کنم!» یا «این بار مثل سری قبل نمیشود» را تکرار کردهاید؟ اگر جواب شما مثبت است یعنی هنوز یا استراتژی معاملاتی ندارید یا استراتژی معاملاتی مناسبی پیدا و آن را امتحان نکردهاید. در این مقاله میخواهیم ببینیم استراتژی معاملاتی چیست و برای انتخاب یک نوسان گیری چیست و چطور انجام میشود؟ استراتژی خوب باید به چه مواردی توجه کرد. با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
از آنجایی که استراتژی در حوزهها و موضوعات مختلف کاربرد گسترده دارد، اگر بخواهیم تعریف ساده از آن بیان کنیم، میتوانیم «مجموعه برنامه و اقدامات بلندمدت و کوتاهمدت برای رسیدن به اهداف مشخص در شرایط عدم قطعیت» را استراتژی بنامیم. حال اگر این مفهوم را وارد بازارهای مالی کنیم، «مجموعه خاصی از شرایط که زمان ورود و خروج شما از بازار را مشخص میکند» استراتژی معاملاتی نام دارد.
داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی این امکان را به معاملهگران میدهد که با دید بهتری بازار را رصد کنند و نقاط بهینه را بهتر شناسایی کنند. از طرف دیگر معاملاتی که با استراتژی مشخصی انجام شدهاند، بهراحتی قابل تجزیهوتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته یکی از روشهایی است که شما میتوانید نسبت به درست یا نادرست بودن سیستم معاملاتی خود اطمینان حاصل کنید و در صورت نیاز آن را بهبود دهید.
چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟
بسیاری از فعالان و معاملهگران قدیمی در بازارهای مالی، به داشتن حداقل یک استراتژی معاملاتی تاکید دارند. توصیه این افراد دوری از هرگونه شلختگی و شلوغی بیش از حد در یادگیری و موضوعات گسترده است. تنها انتخاب یک استراتژی در ابتدای راه کافی است. بعد از اینکه یک استراتژی معاملاتی را خوب فرا گرفتید و آن را آزمون و خطا کردید، میتوانید برای اطمینان بیشتر به سراغ استراتژیهای دیگر بروید. بسیاری معتقدند زمانی یک استراتژی موفق است که در حدود شش ماه تست شده و در بیش از نیمی از معاملات درست عمل کند.
استراتژی معاملاتی مناسب با جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین، باعث میشود معاملهگران با خیال راحتتری معامله کنند.
چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟
استراتژی معاملاتی متشکل از چندین موضوع است. باید عوامل متعددی در کنار هم جمع شوند که یک استراتژی معاملاتی شکل بگیرد. یک استراتژی معاملاتی خوب شامل تعیین بازار معاملاتی، روش تحلیل بازار، سبک معاملاتی، زمان و تایم فریم معاملاتی، مدیریت سرمایه، روانشناسی فردی و روانشناسی بازار میشود. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
تعیین بازار معاملاتی
اولین قدم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی، تعیین بازار معاملاتی مورد معامله است. یعنی برای خودتان مشخص کنید که میخواهید به فرض مثال در بازار ارز دیجیتال، طلا، جفت ارزهای فیات یا مواردی از این قبیل ترید کنید. این کار باعث میشود روی یک بازار تمرکز کنید و بتوانید اخبار، ترندها یا تحلیل مرتبط با آن بازار را دنبال کنید و دچار سردرگمی نشوید. انتخاب هر کدام از بازارها میتواند به علاقهمندی شما نیز ارتباط داشته باشد. قبل از ورود به هر بازار جوانب مختلف آن را بررسی کنید. برای مثال به این موضوع که کدام بازار نوسان کمتر یا بیشتری دارد توجه کنید یا تعیین این که کدام بازار برای سرمایهگذاری بلندمدت مناسبتر است یا از کدام بازار میتوان سودهای کوچک و کوتاهمدتی بهدست آورد، مهم و در انتخاب سبک معاملاتی شما نیز کمک خواهد کرد.
انتخاب نوع تحلیل بازار
معاملهگران باید روشی را که بر اساس آن میخواهند به تحلیل بازار بپردازند، انتخاب کنند. به عبارت دیگر زمانی که میخواهید وضعیت یک بازار را بررسی کنید باید تعیین کنید که میخواهید از تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا هردوی آنها استفاده کنید. این قضیه با در نظر گرفتن اخبار به عنوان یک عنصر فاندامنتال در تضاد نیست. افراد میتوانند روش تکنیکال را انتخاب کنند اما در زمان انجام معامله به اخبار بهعنوان عامل ایجاد نوسان کوتاهمدت توجه کنند.
در تحلیل تکنیکال ابزارها و روشها یا همان اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی برای رسیدن به نقطه ورود و خروج یک پوزیشن وجود دارد. بهتر است معاملهگران در ابتدا یکی از آنها را انتخاب کنند و با تمرین بر آنها مسلط شوند. پس از یادگیری کامل، به سراغ ابزارهای بعدی بروید. بنابراین یکی از مواردی که باید در استراتژی معاملاتی به آن توجه کنید، انتخاب روش و ابزار تحلیل بازار است.
سبکهای معاملاتی
سبکهای مختلفی مانند اسکالپینگ (Scalping)، ترید روزانه (Day Trading)، نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) و پوزیشن تریدینگ (Position Trading) برای انتخاب وجود دارند. هر کدام از آنها مناسب موقعیتهای خاصی هستند. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
اسکالپینگ (Scalping)
کوتاهمدتترین روش معاملهگری، اسکالپینگ است. معاملهگری که با نوسانات آنی و روی چند کندل صعودی یا نزولی، وارد پوزیشن معاملاتی میشود و بعد از گذشت چند دقیقه یا بعد از چند کندل از پوزیشن خارج میشود، اصطلاحا اسکالپینگ کرده است. برای اسکالپینگ معمولا باید با سرمایه بالا وارد این معاملات شد؛ زیرا با توجه به اسپرد (اختلاف بالاترین قیمت خرید و کمترین قیمت فروش) بروکر یا کارگزاریها و کوتاهمدت بودن این روش، سودی که بهدست میآید باید توجیهپذیر باشد. از طرف دیگر زمانی که یک دارایی با نوسان خیلی زیاد ترید میشود، اسپرد آن زیاد یا اصطلاحا واید (Wide) میشود؛ بنابراین با توجه به پرنوسان بودن ارزهای دیجیتال، ممکن است این سبک معاملاتی کارایی لازم را نداشته باشد.
کسانی که این روش را انتخاب میکنند، بیشتر در زمان شلوغی بازار و بالا بودن حجم معاملات، وارد معامله میشوند. کسانی که اسکالپ میکنند باید زمان قابل توجهی برای مشاهده نمودار صرف کنند و در طول یک روز چندین معامله انجام دهند. علیرغم اینکه انجام ترید زمان زیادی طول نمیکشد اما برای انتخاب نقطه ورود و خروج مناسب باید زمان زیادی برای تحلیل چارت و نمودار گذاشته شود بنابراین شاید نتوان بیشتر از یک یا دو ارز یا سهم برای دنبال کردن انتخاب کرد. این نوع معامله ریسک و استرس بالایی دارد.
از جمله مزایای این سبک معاملاتی، رسیدن به سود در زمان کم در صورت درست بودن تحلیل است. شما با انجام چند معامله به سود مورد نظر خود خواهید رسید و نیازی نیست که روزها و هفتهها برای آن منتظر بمانید. از جمله معایب این مدل نیز آنی و فوری بودن آن است. اگر در نقطه صحیح وارد یا خارج نشوید، ممکن است سود شما کم یا حتی تبدیل به ضرر شود. همچنین اگر نتوانید با این مساله کنار بیایید، برای جبران ضرر خود میخواهید دائما دست به ترید بزنید و ممکن است سرمایهتان را از دست بدهید.
ترید روزانه (Day Trading)
روش دیگر ترید، معاملهگری روزانه یا باز نگه داشتن پوزیشن به مدت یک یا چند روز است. البته در این روش با توجه به ساعات بازار، نباید در طول شب هر بازار، پوزیشنی باز باشد. معاملهگری روزانه نسبت به اسکالپینگ از ریسک و استرس کمتری برخوردار است. برای جلوگیری از نوسانات احتمالی بازار در شب، نقطه خروج از پوزیشن در این سبک معاملاتی معمولا همان روز ورود است. معاملهگران روزانه با توجه به اینکه پوزیشن خود را از چند ساعت تا چند روز نگه میدارند، وقت کافی و لازم را برای تحلیل بازار و نمودارها دارند.
این روش نیازمند تحلیلهای بیشتری است؛ بنابراین باید زمان زیادی صرف مطالعه و تحلیل بازار کرد. استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در این روش میتواند هم نوعی مزیت حساب شود و هم یک عیب باشد؛ زیرا نیازمند صرف زمان نیاز برای پیگیری و پیادهسازی هر دو روش است.
نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
بازار در بازههای مختلفی ممکن است برای چندین روز یک روند خاص را دنبال کند. سوئینگ تریدرها بر این اساس، معاملههای خود را برای چندین روز یا چند هفته نگه میدارند. این روش معاملاتی جزو روشهای کوتاه و میانمدت محسوب میشود و برای افرادی که میخواهند در کنار شغل اصلی خود، در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند انتخاب مناسبی است؛ زیرا نیازی نیست که به صورت مداوم با چارت و اخبار سروکار داشته باشند و همچنین وقت کافی برای رصد جفت ارزها یا بازارهای دیگر خواهند داشت. در نوسانگیری از روشهایی مانند بریک اوت (Breakout) استفاده میکنند.
مزیت این روش، سادهتر بودن آن نسب به معاملهگری روزانه است زیرا تنها کافی است از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. از معایب این روش تغییر ناگهانی روند و جهت بازار است. همچنین پوزیشنهای باز شده در این روش، در معرض بهره شبانه و گپهای قیمتی آخر هفته قرار دارند.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
همانطور که از اسم آن مشخص است افرادی که تمایل دارند پوزیشن خود را برای مدت طولانی حفظ کنند یا به اصطلاح هولدر هستند، از این سبک معاملاتی استفاده میکنند. معاملاتی که با این روش انجام میشوند برای هفتهها، ماهها یا شاید سالها نگه داشته شوند. معاملهگران پوزیشن از چارتهای هفتگی و ماهانه برای تعیین نقاط ورود و خروج خود استفاده میکنند.
نوسانات قیمتی یا پولبکها (بازگشت قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده) معاملهگران پوزیشن را نگران نمیکند؛ برای همین نیازی نیست این افراد معاملات خود را دائما رصد کنند. این معاملهگران نسبت به تحرکات و اتفاقات بزرگ بازار واکنش نشان میدهند و تصمیمگیری میکنند.
این روش از طرفی خیال معاملهگران را از نظر تحلیلهای کوتاهمدت راحت میکند؛ زیرا افرادی که وارد پوزیشن تریدینگ میشوند به آینده نگاه میکنند. اما در بازارهای مالی هیچچیز بعید نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. در این باره مثالی است که اقتصاددانان همیشه درباره آن بحث میکنند؛ آدام اسمیت (Adam Smith) اقتصاددان برجسته اسکاتلندی و بنیانگذار مکتب کلاسیک، معتقد است همه چیز در بلندمدت به تعادل خواهد رسید و جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) بنیانگذار مکتب کینزی در اقتصاد، در جواب اسمیت میگوید: «همه ما در بلندمدت خواهیم مرد!» بنابراین ورود به پوزیشن تریدینگ مسائل خاص خود را بههمراه دارد.
زمان و تایم فریم در سیستمهای معاملاتی
زمان مورد نظری که میخواهید برای معاملات خود اختصاص دهید، مهم است. اگر فردی هستید که میتوانید بهصورت مداوم پشت سیستم بنشینید و به چارتها خیره شوید و چندین معامله در روز انجام دهید، اسکالپینگ برای شما مناسب است.
اگر نمیخواهید زمان زیادی برای تحلیل و معامله صرف کنید شاید اگر به سراغ Day Trading یا سوئینگ بروید، بهتر باشد. اگر هم که اهداف بلندمدت دارید و نمیخواهید درگیر نوسانات و تغییرات جزئی بازار شوید، شاید بتوان به شما یک پوزیشن تریدر گفت.
بنابراین در انتخاب استراتژی معاملاتی یکی از مواردی که باید به آن دقت کنید، زمان صرف شده برای معاملهگری است.
روانشناسی در استراتژی معاملاتی
یکی از مهمترین مسائلی که در انتخاب استراتژی باید به آن توجه کرد، شناخت فردی و رفتار بازار است. آگاهی از خود و تیپ شخصیتیتان برای داشتن یک استراتژی معاملاتی بسیار مهم است. تا به حال شاید کمتر درباره تیپ شخصیتی در بازارهای مالی شنیده باشید و بیشتر درباره روانشناسی یا احساسات بازار (Sentiment) مطالبی به گوشتان خورده باشد؛ اما دانستن اینکه چه شخصیتی دارید، به انتخاب بهتر استراتژیتان کمک میکند.
عدهای از افراد یادگیرنده هستند و برای انجام هر کاری باید ابتدا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار دهند. گروهی دیگر با داشتن خصیصه عملگرایی، به سرعت وارد انجام کاری میشوند و در حین انجام آن به بررسی شرایط میپردازند. علاوه بر این ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد با یکدیگر متفاوت است. پس قطعا یک روش معاملاتی برای این دو گروه از افراد کارایی ندارد و باید گزینه بهینه برای هرکدام مشخص شود. دانستن تیپ شخصیتیتان کمک میکند که سبک معاملاتی مناسبی انتخاب کنید.
روانشناسی و سنتیمنت بازار نیز یکی دیگر از عوامل مهم برای تصمیمات معاملاتی است. این عبارت به معنای نظر و احساس اهالی بازار نسبت به روند بازار است که آیا بازار صعودی خواهد بود یا نزولی، آیا بازار پول بک خواهد زد یا روند فعلی را ادامه میدهد و غیره.
بهعنوان مثال زمانی که قیمت ارزهای دیجیتال صعودی است و اصطلاحا بازار گاوی میشود، برخی از افراد با پدیدهای بهنام فومو (FOMO) روبهرو میشوند و تصور میکنند اگر وارد بازار نشوند، موقعیتهای کسب سود را از دست خواهند داد. برعکس این حالت نیز وجود دارد؛ تعدادی از معاملهگران در زمان نزولی شدن بازار، احساس میکنند اگر داراییهای خود را نفروشند و از بازار خارج نشوند، دچار ضرر و زیان شدیدی خواهند شد. در این حالت افراد دچار فاد (FUD) شدهاند.
بنابراین افراد قبل از هرگونه معاملهای باید برای خود تعیین کنند در شرایط مختلف بازار، چه واکنشهایی خواهند داشت. آیا در وضعیت خرسی یا گاوی بازار معامله میکنید یا تنها در شرایطی که بازار دارای ثبات است، وارد معامله خواهید شد؟
مدیریت سرمایه را فراموش نکنید!
کمتر کسی پیدا میشود که هدفش از ورود به بازارهای مالی، کسب سود نباشد. بدون مدیریت سرمایه نهتنها این هدف محقق نمیشود، بلکه ممکن است تمام سرمایهتان را از دست بدهید.
قبل از ورود به پوزیشن معاملاتی باید تعیین کنید که میخواهید چه میزان از سرمایهتان را وارد یا درگیر کنید؟ تا چه میزان در هر معامله انتظار سود یا پذیرای ضرر هستید؟ آیا لوریجی که برای معامله خود انتخاب میکنید متناسب با سرمایهتان است؟
پاسخ این پرسشها بخشی از استراتژی معاملاتی شما را مشخص خواهد کرد. رعایت حد سود و ضرر در معاملات باعث میشود سرمایهتان ایمن شود و در معرض ریسک کمتری قرار بگیرد. روشهایی مانند قانون دو درصد یا نسبت ثابت از سرمایه، از جمله روشهای مدیریت سرمایه بهحساب میآیند. در قانون دو درصد، معاملهگر با خود قرار میگذارد که حد ریسک هر معاملهای که انجام میدهد، دو درصد باشد؛ یعنی به محض اینکه معاملهاش وارد ضرر شد و اگر این ضرر بهمیزان دو درصد از کل سرمایهاش باشد، از آن خارج شود.
سخن پایانی
در انتها توجه به دو نکته درباره استراتژی معاملاتی الزامی است. اولین اینکه اگر استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کردهاید، حتما آن را چندین بار امتحان کنید و به اصطلاح بک تست (Backtest) کنید. زمانی میتوانید از استراتژی معاملاتی خود مطمئن شوید که بارها و بارها از آن استفاده کرده باشید. نکته بعدی وفاداری به استراتژی معاملاتی است. تحت هیچ شرایطی از چارجوب استراتژی خود خارج نشوید و تمام و کمال آن را پیادهسازی کنید. تنها زمانی آن را تغییر دهید که مطمئن هستید اشتباه است و میخواهید آن را اصلاح کنید.
هیچ استراتژی نسبت به دیگری برتری ندارد و نمیتوان موردی را بهعنوان بهترین استراتژی معرفی کرد؛ تنها کافی است هر فردی برای خود یک روش یا استراتژی معاملاتی با نوسان گیری چیست و چطور انجام میشود؟ توجه به معیارهای درست و منطقی انتخاب کند و بر آن مسلط شود.
استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه سیستم معاملاتی مناسب خود را پیدا کنیم؟
آیا زمانی که در حال ترید یا انجام معاملهای در بازارهای مالی هستید، با خود جملاتی مثل «این دفعه میدانم باید چه کار کنم!» یا «این بار مثل سری قبل نمیشود» را تکرار کردهاید؟ اگر جواب شما مثبت است یعنی هنوز یا استراتژی معاملاتی ندارید یا استراتژی معاملاتی مناسبی پیدا و آن را امتحان نکردهاید. در این مقاله میخواهیم ببینیم استراتژی معاملاتی چیست و برای انتخاب یک استراتژی خوب باید به چه مواردی توجه کرد. با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
از آنجایی که استراتژی در حوزهها و موضوعات مختلف کاربرد گسترده دارد، اگر بخواهیم تعریف ساده از آن بیان کنیم، میتوانیم «مجموعه برنامه و اقدامات بلندمدت و کوتاهمدت برای رسیدن به اهداف مشخص در شرایط عدم قطعیت» را استراتژی بنامیم. حال اگر این مفهوم را وارد بازارهای مالی کنیم، «مجموعه خاصی از شرایط که زمان ورود و خروج شما از بازار را مشخص میکند» استراتژی معاملاتی نام دارد.
داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی این امکان را به معاملهگران میدهد که با دید بهتری بازار را رصد کنند و نقاط بهینه را بهتر شناسایی کنند. از طرف دیگر معاملاتی که با استراتژی مشخصی انجام شدهاند، بهراحتی قابل تجزیهوتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته یکی از روشهایی است که شما میتوانید نسبت به درست یا نادرست بودن سیستم معاملاتی خود اطمینان حاصل کنید و در صورت نیاز آن را بهبود دهید.
چرا به استراتژی معاملاتی نوسان گیری چیست و چطور انجام میشود؟ نیاز داریم؟
بسیاری از فعالان و معاملهگران قدیمی در بازارهای مالی، به داشتن حداقل یک استراتژی معاملاتی تاکید دارند. توصیه این افراد دوری از هرگونه شلختگی و شلوغی بیش از حد در یادگیری و موضوعات گسترده است. تنها انتخاب یک استراتژی در ابتدای راه کافی است. بعد از اینکه یک استراتژی معاملاتی را خوب فرا گرفتید و آن را آزمون و خطا کردید، میتوانید برای اطمینان بیشتر به سراغ استراتژیهای دیگر بروید. بسیاری معتقدند زمانی یک استراتژی موفق است که در حدود شش ماه تست شده و در بیش از نیمی از معاملات درست عمل کند.
استراتژی معاملاتی مناسب با جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین، باعث میشود معاملهگران با خیال راحتتری معامله کنند.
چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟
استراتژی معاملاتی متشکل از چندین موضوع است. باید عوامل متعددی در کنار هم جمع شوند که یک استراتژی معاملاتی شکل بگیرد. یک استراتژی معاملاتی خوب شامل تعیین بازار معاملاتی، روش تحلیل بازار، سبک معاملاتی، زمان و تایم فریم معاملاتی، مدیریت سرمایه، روانشناسی فردی و روانشناسی بازار میشود. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
تعیین بازار معاملاتی
اولین قدم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی، تعیین بازار معاملاتی مورد معامله است. یعنی برای خودتان مشخص کنید که میخواهید به فرض مثال در بازار ارز دیجیتال، طلا، جفت ارزهای فیات یا مواردی از این قبیل ترید کنید. این کار باعث میشود روی یک بازار تمرکز کنید و بتوانید اخبار، ترندها یا تحلیل مرتبط با آن بازار را دنبال کنید و دچار سردرگمی نشوید. انتخاب هر کدام از بازارها میتواند به علاقهمندی شما نیز ارتباط داشته باشد. قبل از ورود به هر بازار جوانب مختلف آن را بررسی کنید. برای مثال به این موضوع که کدام بازار نوسان کمتر یا بیشتری دارد توجه کنید یا تعیین این که کدام بازار برای سرمایهگذاری بلندمدت مناسبتر است یا از کدام بازار میتوان سودهای کوچک و کوتاهمدتی بهدست آورد، مهم و در انتخاب سبک معاملاتی شما نیز کمک خواهد کرد.
انتخاب نوع تحلیل بازار
معاملهگران باید روشی را که بر اساس آن میخواهند به تحلیل بازار بپردازند، انتخاب کنند. به عبارت دیگر زمانی که میخواهید وضعیت یک بازار را بررسی کنید باید تعیین کنید که میخواهید از تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا هردوی آنها استفاده کنید. این قضیه با در نظر گرفتن اخبار به عنوان یک عنصر فاندامنتال در تضاد نیست. افراد میتوانند روش تکنیکال را انتخاب کنند اما در زمان انجام معامله به اخبار بهعنوان عامل ایجاد نوسان کوتاهمدت توجه کنند.
در تحلیل تکنیکال ابزارها و روشها یا همان اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی برای رسیدن به نقطه ورود و خروج یک پوزیشن وجود دارد. بهتر است معاملهگران در ابتدا یکی از آنها را انتخاب کنند و با تمرین بر آنها مسلط شوند. پس از یادگیری کامل، به سراغ ابزارهای بعدی بروید. بنابراین یکی از مواردی که باید در استراتژی معاملاتی به آن توجه کنید، انتخاب روش و ابزار تحلیل بازار است.
سبکهای معاملاتی
سبکهای مختلفی مانند اسکالپینگ (Scalping)، ترید روزانه (Day Trading)، نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) و پوزیشن تریدینگ (Position Trading) برای انتخاب وجود دارند. هر کدام از آنها مناسب موقعیتهای خاصی هستند. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
اسکالپینگ (Scalping)
کوتاهمدتترین روش معاملهگری، اسکالپینگ است. معاملهگری که با نوسانات آنی و روی چند کندل صعودی یا نزولی، وارد پوزیشن معاملاتی میشود و بعد از گذشت چند دقیقه یا بعد از چند کندل از پوزیشن خارج میشود، اصطلاحا اسکالپینگ کرده است. برای اسکالپینگ معمولا باید با سرمایه بالا وارد این معاملات شد؛ زیرا با توجه به اسپرد (اختلاف بالاترین قیمت خرید و کمترین قیمت فروش) بروکر یا کارگزاریها و کوتاهمدت بودن این روش، سودی که بهدست میآید باید توجیهپذیر باشد. از طرف دیگر زمانی که یک دارایی با نوسان خیلی زیاد ترید میشود، اسپرد آن زیاد یا اصطلاحا واید (Wide) میشود؛ بنابراین با توجه به پرنوسان بودن ارزهای دیجیتال، ممکن است این سبک معاملاتی کارایی لازم را نداشته باشد.
کسانی که این روش را انتخاب میکنند، بیشتر در زمان شلوغی بازار و بالا بودن حجم معاملات، وارد معامله میشوند. کسانی که اسکالپ میکنند باید زمان قابل توجهی برای مشاهده نمودار صرف کنند و در طول یک روز چندین معامله انجام دهند. علیرغم اینکه انجام ترید زمان زیادی طول نمیکشد اما برای انتخاب نقطه ورود و خروج مناسب باید زمان زیادی برای تحلیل چارت و نمودار گذاشته شود بنابراین شاید نتوان بیشتر از یک یا دو ارز یا سهم برای دنبال کردن انتخاب کرد. این نوع معامله ریسک و استرس بالایی دارد.
از جمله مزایای این سبک معاملاتی، رسیدن به سود در زمان کم در صورت درست بودن تحلیل است. شما با انجام چند معامله نوسان گیری چیست و چطور انجام میشود؟ به سود مورد نظر خود خواهید رسید و نیازی نیست که روزها و هفتهها برای آن منتظر بمانید. از جمله معایب این مدل نیز آنی و فوری بودن آن است. اگر در نقطه صحیح وارد یا خارج نشوید، ممکن است سود شما کم یا حتی تبدیل به ضرر شود. همچنین اگر نتوانید با این مساله کنار بیایید، برای جبران ضرر خود میخواهید دائما دست به ترید بزنید و ممکن است سرمایهتان را از دست بدهید.
ترید روزانه (Day Trading)
روش دیگر ترید، معاملهگری روزانه یا باز نگه داشتن پوزیشن به مدت یک یا چند روز است. البته در این روش با توجه به ساعات بازار، نباید در طول شب هر بازار، پوزیشنی باز باشد. معاملهگری روزانه نسبت به اسکالپینگ از ریسک و استرس کمتری برخوردار است. برای جلوگیری از نوسانات احتمالی بازار در شب، نقطه خروج از پوزیشن در این سبک معاملاتی معمولا همان روز ورود است. معاملهگران روزانه با توجه به اینکه پوزیشن خود را از چند ساعت تا چند روز نگه میدارند، وقت کافی و لازم را برای تحلیل بازار و نمودارها دارند.
این روش نیازمند تحلیلهای بیشتری است؛ بنابراین باید زمان زیادی صرف مطالعه و تحلیل بازار کرد. استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در این روش میتواند هم نوعی مزیت حساب شود و هم یک عیب باشد؛ زیرا نیازمند صرف زمان نیاز برای پیگیری و پیادهسازی هر دو روش است.
نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
بازار در بازههای مختلفی ممکن است برای چندین روز یک روند خاص را دنبال کند. سوئینگ تریدرها بر این اساس، معاملههای خود را برای چندین روز یا چند هفته نگه میدارند. این روش معاملاتی جزو روشهای کوتاه و میانمدت محسوب میشود و برای افرادی که میخواهند در کنار شغل اصلی خود، در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند انتخاب مناسبی است؛ زیرا نیازی نیست که به صورت مداوم با چارت و اخبار سروکار داشته باشند و همچنین وقت کافی برای رصد جفت ارزها یا بازارهای دیگر خواهند داشت. در نوسانگیری از روشهایی مانند بریک اوت (Breakout) استفاده میکنند.
مزیت این روش، سادهتر بودن آن نسب به معاملهگری روزانه است زیرا تنها کافی است از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. از معایب این روش تغییر ناگهانی روند و جهت بازار است. همچنین پوزیشنهای باز شده در این روش، در معرض بهره شبانه و گپهای قیمتی آخر هفته قرار دارند.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
همانطور که از اسم آن مشخص است افرادی که تمایل دارند پوزیشن خود را برای مدت طولانی حفظ کنند یا به اصطلاح هولدر هستند، از این سبک معاملاتی استفاده میکنند. معاملاتی که با این روش انجام میشوند برای هفتهها، ماهها یا شاید سالها نگه داشته شوند. معاملهگران پوزیشن از چارتهای هفتگی و ماهانه برای تعیین نقاط ورود و خروج خود استفاده میکنند.
نوسانات قیمتی یا پولبکها (بازگشت قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده) معاملهگران پوزیشن را نگران نمیکند؛ برای همین نیازی نیست این افراد معاملات خود را دائما رصد کنند. این معاملهگران نسبت به تحرکات و اتفاقات بزرگ بازار واکنش نشان میدهند و تصمیمگیری میکنند.
این روش از طرفی خیال معاملهگران را از نظر تحلیلهای کوتاهمدت راحت میکند؛ زیرا افرادی که وارد پوزیشن تریدینگ میشوند به آینده نگاه میکنند. اما در بازارهای مالی هیچچیز بعید نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. در این باره مثالی است که اقتصاددانان همیشه درباره آن بحث میکنند؛ آدام اسمیت (Adam Smith) اقتصاددان برجسته اسکاتلندی و بنیانگذار مکتب کلاسیک، معتقد است همه چیز در بلندمدت به تعادل خواهد رسید و جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) بنیانگذار مکتب کینزی در اقتصاد، در جواب اسمیت میگوید: «همه ما در بلندمدت خواهیم مرد!» بنابراین ورود به پوزیشن تریدینگ مسائل خاص خود را بههمراه دارد.
زمان و تایم فریم در سیستمهای معاملاتی
زمان مورد نظری که میخواهید برای معاملات خود اختصاص دهید، مهم است. اگر فردی هستید که میتوانید بهصورت مداوم پشت سیستم بنشینید و به چارتها خیره شوید و چندین معامله در روز انجام دهید، اسکالپینگ برای شما مناسب است.
اگر نمیخواهید زمان زیادی برای تحلیل و معامله صرف کنید شاید اگر به سراغ Day Trading یا سوئینگ بروید، بهتر باشد. اگر هم که اهداف بلندمدت دارید و نمیخواهید درگیر نوسانات و تغییرات جزئی بازار شوید، شاید بتوان به شما یک پوزیشن تریدر گفت.
بنابراین در انتخاب استراتژی معاملاتی یکی از مواردی که باید به آن دقت کنید، زمان صرف شده برای معاملهگری است.
روانشناسی در استراتژی معاملاتی
یکی از مهمترین مسائلی که در انتخاب استراتژی باید به آن توجه کرد، شناخت فردی و رفتار بازار است. آگاهی از خود و تیپ شخصیتیتان برای داشتن یک استراتژی معاملاتی بسیار مهم است. تا به حال شاید کمتر درباره تیپ شخصیتی در بازارهای مالی شنیده باشید و بیشتر درباره روانشناسی یا احساسات بازار (Sentiment) مطالبی به گوشتان خورده باشد؛ اما دانستن اینکه چه شخصیتی دارید، به انتخاب بهتر استراتژیتان کمک میکند.
عدهای از افراد یادگیرنده هستند و برای انجام هر کاری باید ابتدا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار دهند. گروهی دیگر با داشتن خصیصه عملگرایی، به سرعت وارد انجام کاری میشوند و در حین انجام آن به بررسی شرایط میپردازند. علاوه بر این ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد با یکدیگر متفاوت است. پس قطعا یک روش معاملاتی برای این دو گروه از افراد کارایی ندارد و باید گزینه بهینه برای هرکدام مشخص شود. دانستن تیپ شخصیتیتان کمک میکند که سبک معاملاتی مناسبی انتخاب کنید.
روانشناسی و سنتیمنت بازار نیز یکی دیگر از عوامل مهم برای تصمیمات معاملاتی است. این عبارت به معنای نظر و احساس اهالی بازار نسبت به روند بازار است که آیا بازار صعودی خواهد بود یا نزولی، آیا بازار پول بک خواهد زد یا روند فعلی را ادامه میدهد و غیره.
بهعنوان مثال زمانی که قیمت ارزهای دیجیتال صعودی است و اصطلاحا بازار گاوی میشود، برخی از افراد با پدیدهای بهنام فومو (FOMO) روبهرو میشوند و تصور میکنند اگر وارد بازار نشوند، موقعیتهای کسب سود را از دست خواهند داد. برعکس این حالت نیز وجود دارد؛ تعدادی از معاملهگران در زمان نزولی شدن بازار، احساس میکنند اگر داراییهای خود را نفروشند و از بازار خارج نشوند، دچار ضرر و زیان شدیدی خواهند شد. در این حالت افراد دچار فاد (FUD) شدهاند.
بنابراین افراد قبل از هرگونه معاملهای باید برای خود تعیین کنند در شرایط مختلف بازار، چه واکنشهایی خواهند داشت. آیا در وضعیت خرسی یا گاوی بازار معامله میکنید یا تنها در شرایطی که بازار دارای ثبات است، وارد معامله خواهید شد؟
مدیریت سرمایه را فراموش نکنید!
کمتر کسی پیدا میشود که هدفش از ورود به بازارهای مالی، کسب سود نباشد. بدون مدیریت سرمایه نهتنها این هدف محقق نمیشود، بلکه ممکن است تمام سرمایهتان را از دست بدهید.
قبل از ورود به پوزیشن معاملاتی باید تعیین کنید که میخواهید چه میزان از سرمایهتان را وارد یا درگیر کنید؟ تا چه میزان در هر معامله انتظار سود یا پذیرای ضرر هستید؟ آیا لوریجی که برای معامله خود انتخاب میکنید متناسب با سرمایهتان است؟
پاسخ این پرسشها بخشی از استراتژی معاملاتی شما را مشخص خواهد کرد. رعایت حد سود و ضرر در معاملات باعث میشود سرمایهتان ایمن شود و در معرض ریسک کمتری قرار بگیرد. روشهایی مانند قانون دو درصد یا نسبت ثابت از سرمایه، از جمله روشهای مدیریت سرمایه بهحساب میآیند. در قانون دو درصد، معاملهگر با خود قرار میگذارد که حد ریسک هر معاملهای که انجام میدهد، دو درصد باشد؛ یعنی به محض اینکه معاملهاش وارد ضرر شد و اگر این ضرر بهمیزان دو درصد از کل سرمایهاش باشد، از آن خارج شود.
سخن پایانی
در انتها توجه به دو نکته درباره استراتژی معاملاتی الزامی است. اولین اینکه اگر استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کردهاید، حتما آن را چندین بار امتحان کنید و به اصطلاح بک تست (نوسان گیری چیست و چطور انجام میشود؟ Backtest) کنید. زمانی میتوانید از استراتژی معاملاتی خود مطمئن شوید که بارها و بارها از آن استفاده کرده باشید. نکته بعدی وفاداری به استراتژی معاملاتی است. تحت هیچ شرایطی از چارجوب استراتژی خود خارج نشوید و تمام و کمال آن را پیادهسازی کنید. تنها زمانی آن را تغییر دهید که مطمئن هستید اشتباه است و میخواهید آن را اصلاح کنید.
هیچ استراتژی نسبت به دیگری برتری ندارد و نمیتوان موردی را بهعنوان بهترین استراتژی معرفی کرد؛ تنها کافی است هر فردی برای خود یک روش یا استراتژی معاملاتی با توجه به معیارهای درست و منطقی انتخاب کند و بر آن مسلط شود.
نوسانگیری در بورس چیست و چه مشکلاتی ایجاد میکند؟
نوسان همان تغییر قیمت است و افرادی که از این تغییرات قیمت سود کسب میکنند نوسانگیر نامیده میشوند.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایهگذاران پیش از سرمایهگذاری باید مجموعهای از آموزشها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم در این خبر نوسانگیری را توضیح دهیم.
نوسان را میتوان تغییرات قیمت سهام در کوتاهمدت تعریف کرد. افرادی که در بازه زمانی کوتاهمدت کارکرده و از نوسان قیمتها بهره میگیرند، را نوسانگیر میگویند.
نوسانگیری نیازمند دانش و مهارت بالایی در زمینه تابلوخوانی و بازارخوانی است و هر سرمایهگذاری قادر به انجام این کار نیست. ممکن است گاهی بسیاری از سرمایهگذاران با ورود به بازار سرمایه و طمع سودهای نوسان گیری چیست و چطور انجام میشود؟ نوسان گیری چیست و چطور انجام میشود؟ کوتاهمدت، به دنبال نوسانگیری باشند اما طولی نمیکشد که متضرر میشوند و بخشی از سرمایه خود را از دست میدهند.
نوسانگیران به دو دسته تقسیم میشوند: افرادی که موج صعودی سهم را آغاز میکنند و افرادی که بر موج ایجادشده سوار میشوند و روند را پیش میبرند.
دسته اول، ابتدا شروع به خریدهای پلهای در سهم میکنند و وقتی اخبار مثبت سهم منتشر شد دسته دوم وارد سهم شده و سوار بر موج میشوند. به دنبال معاملات این دودسته، قیمت سهم افزایش مییابد و صف خرید روی سهم تشکیل میشود. حال نوبت خروج دسته اول از سهم فرا میرسد و عرضه سهم افزایش مییابد.
اگر بخت با دسته دوم نوسان گیر یار باشد و شرکت دلایل بیشتری جهت رشد قیمتی داشته باشد، روند صعودی، مدتی دیگر دوام مییابد و دسته دوم نیز میتوانند از نوسانات قیمت سود کسب کنند. در غیر این صورت، صعود سهم، پس از خروج دسته اول پایان یافته و دسته دوم با زیان مواجه میشوند. بدیهی است که دسته اول آگاهی به شرایط نوسان گیری داشته و توانستند از این نوع معاملات سود کسب کنند.
- در نوسانگیری چه عواملی میتواند کمککننده باشد؟
نوسانگیران به واسطه نمودارهای قیمتی سهم میتوانند نقاط حمایتی را شناسایی و وارد سهم شوند. البته بهرهگیری از برخی نسبتها و اندیکاتورها نظیر ATR و یا اندیکاتور AVERAGE TRUE RANGE نیز کمککننده است.
نوسانگیران حرفهای از اطلاعات نهانی شرکت، اطلاعات بیشتری دارند و از برنامههای آینده آن آگاه هستند. ارتباط با بازیگران سهم، اخبار مهم شرکت به نوسان گیران کمک میکند تا جز دسته اول وارد شده به سهم باشند و بتوانند از نوسانات قیمتی بهره بگیرند. اطلاعات نهانی به خروج به موقع از سهم نیز کمک میکند. وقتی اطلاعات شرکت به صورت عمومی منتشر شود و نوسان گیران حرفهای اقدام به خروج از سهم میکنند.
- نوسانگیری معمولاً در کدام حالت بازار انجام میشود؟
بازار دارای سه حالت است: صعودی، نزولی و خنثی. در بازار صعودی، مناسبترین استراتژی خرید و نگهداری است. در بازار نزولی، بهترین اقدام، نظارهگر بودن و ورود در پایان روند نزولی. بهترین حالت برای نوسان گیری، بازار خنثی است. بدینصورت که در کف قیمتی سهم خریداری و در سقف فروخته شود.
یکی از مهمترین اشتباهاتی که نوسان گیران مبتدی با آن مواجه هستند، عدم مدیریت صحیح سرمایه و کم کردن میانگین خرید موقع نزول قیمتی است. در این حالت، نوسان گیر، حد ضرری برای خود تعیین نکرده و وقتی قیمت سهم کاهش مییابدو به طور مجدد اقدام به خرید می کند؛ این اقدام به مثابه فرورفتن در باتلاق نزول قیمتی است، این حالت وقتی پیش میآید که عرضهها در سهم افزایشیافته و دسته اول نوسان گیر از سهم خارج میشوند.
دسته دوم با خرید مجدد در سهم باقیمانده و مدام به زیان آنها افزوده میشود. نکتهی دیگری که به فرایند نوسان گیری لطمه وارد میکند، عدم کنترل هیجانات سهامدار است.
یک نوسان گیر حرفهای، قادر است هیجانات خود را کنترل کند و از معاملات احساسی بپرهیزد و اگر سود موردنظر محقق نشد، در بهترین نقطه از سهم خارج شود.
همچنین وی باید نوسان گیری چیست و چطور انجام میشود؟ قادر باشد، تمرکز خود را در معاملات بکار گیرد و در هر قیمتی وارد سهم نشود. از آنجایی که درصد سود در این استراتژی محدود است، همچنین نوسانات صدم درصد نیز برای نوسان گیر اهمیت دارد. گاهی اوقات، برای کسب حداکثر سود، لازم است نوسان گیر کل زمان معاملاتی، سهمی را رصد کند تا بتواند در نقطهی مناسب وارد یا خارج سهم شود. بنابراین محدودیت زمانی هم گاهی برای نوسان گیر، مطرح میشود.
- نوسانگیری چه مشکلاتی ایجاد میکند؟
مهمترین موضوعی که در اثر نوسان گیری موردتوجه کلیه سهامداران قرار میگیرد، ایجاد حباب قیمتی است بدین منظور می توان به این مسئله اشاره کرد شرکتی که به لحاظ عملیاتی، فعالیت مطلوبی نداشته و حتی زیان ده باشد، ولی صرفاً با شایعهای از سوی نوسان گیران یا بازیگران سهم، مورد اقبال قرار بگیرد و حباب قیمتی روی سهم شکل گیرد.
پس از خروج نوسان گیران، قیمت سهم دچار ریزش شدید شده و سهم موردنظر به گوشهای رانده میشود. درواقع شرکت دارای ارزش غیرواقعی میگردد. از آنجایی که فرایند نوسان گیری، بازهی زمانی کوتاه دارد معمولاً برای سهامداران جذاب است و عدهای به طمع کسب سود وارد این فرایند میشوند که اگر مهارت و تجربه کافی نداشته باشند، نتیجهای جز ضرر برای آنها نخواهد داشت.
با توجه به محدودیت نوسان قیمتی برای هر نماد و یکطرفه بودن بازار بورس تهران، نوسانگیری پی در پی، در بلندمدت، سود مطلوبی برای سهامدار به همراه نمیآورد و خرید سهمهای بنیاد محور و نگهداری آنها میتواند سودهایی به مراتب بالا برای سهامدار داشته باشد.
دیدگاه شما