تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری
سیستم بانکی قبرس از بانک ملی تشکیل شده است که به سایر بانک های فعال در این کشور مجوز می دهد و بر فعالیت های آنها نظارت دارد. در حال حاضر چندین بانک داخلی و خارجی در کل کشور فعالیت می کنند. برای کسانی که قصد دارند افتتاح حساب بانکی در قبرس داشته باشند، بانک های زیادی به عنوان گزینه انتخابی وجود دارد. وقتی صحبت از انتخاب بانک برای افتتاح حساب بانکی در قبرس می شود، خوب است بدانید که اکثر بانک ها خدمات مشابهی را ارائه می دهند، تفاوت اصلی آنها در هزینه های ناشی از افتتاح حساب و سایر موارد می باشد. بانک ملی قبرس به افراد و شرکت های قبرسی و خارجی اجازه می دهد تا برای مقاصد مختلف حساب های بانکی در قبرس راه اندازی کنند. افراد می توانند حساب های بانکی شخصی و کاری باز کنند، همچنین شرکت ها می توانند حساب های بانکی شرکتی ایجاد کنند. امکان ایجاد حساب های تجاری نیز وجود دارد که می تواند توسط تجارت الکترونیک و سایر انواع مشاغل آنلاین استفاده شود. همچنین می توانید یک حساب تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری پس انداز در قبرس باز کنید.
حساب بانکی شخصی
این حساب شخصی قابل افتتاح برای همه افراد می باشد. کسانی که به دنبال راه اندازی حساب های بانکی شخصی هستند ممکن است ملزم به واریز حداقل مبلغی در هنگام افتتاح حساب شوند. شخص با داشتن این نوع حساب می تواند در طول روز از حساب خود برای خرید، پرداخت قبوض و غیره استفاده کند.
حساب بانکی شرکتی
شرکت های خارجی و شرکت های قبرس می توانند برای انجام امور مالی خود از این حساب استفاده کنند. کسانی که در قبرس شرکت باز می کنند باید احتمال انتقال پول به خارج را نیز در نظر بگیرند، به ویژه هنگامی که سهامداران خارجی شرکت های مربوطه هستند.
حساب بانکی تجاری
این حساب در حال حاضر یکی از شایع ترین حساب ها در قبرس است، زیرا تعداد شرکت های تجارت الکترونیک به طور مداوم افزایش یافته است.
حساب بانکی پس انداز
این نوع حساب برای افرادی است که مبلغ قابل توجهی را در بانک پس انداز می کنند و به صورت ماهیانه سود از بانک دریافت می کنند. حساب پس انداز یا کوتاه مدت است و یا ممکن است بلند مدت باشد که در مدت معین شخص نمی تواند به پول خود دسترسی داشته باشد.
بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه راه بسیار خوبی برای تولید ثروت و پسانداز برای دوران بازنشستگی است. بهویژه زمانی که جوانتر و در حال کسب درآمد هستید میتوانید بخشی از درآمدتان را به سرمایهگذاری اختصاص دهید. اگر میخواهید در این بازارها سرمایهگذاری کنید مهم است که با روشهای تحلیل بازار آشنا شوید. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به شما کمک می کنند تا استراتژی خود را به تصمیمات واقعی خرید یا فروش تبدیل کنید. در این نوشتار قصد داریم تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را برایتان شرح دهیم.
درک تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
برای آنکه بتوانیم تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را بهدرستی درک کنیم، باید هر یک از آنها را بهخوبی بشناسیم. هر یک از این تحلیلها بر اساس اطلاعات خاصی بنا میشوند. اما هدف اصلی و نهایی آنها پیشبینی روند تغییر قیمتها در سهام بورس، ارز دیجیتال یا داراییهایی همچون طلا و ارز است.
پس بیایید پیش از هر چیز نگاهی به تعاریف آنها داشته باشیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بر پایهی بررسی ارزش ذاتی یک سهم یا دارایی استوار است. در واقع سهام هر شرکتی در هر بازهی زمانی دارای ارزشی ذاتی است. بازار دیر یا زود متوجه این ارزش ذاتی خواهد شد. اما یک تحلیل بنیادی بهدنبال درک سریعتر این موضوع و خرید یا فروش سهم در زمان مناسب است.
تحلیل بنیادی داراییها را با تمرکز بر ارزش های بنیادی شرکت ها تحلیل میکند؛ به این معنی که با نگاه کردن به سود و زیان، بدهیها و دیگر پارامترهای عملکردی شرکتها ارزش کلی شرکت و ارزش هر سهم آن ارزیابی میشود.
تحلیل بنیادی اغلب با بهکارگیری ارزش نسبی داراییهای مختلف به شما کمک میکند به ارزش واقعی سهام شرکتها پی ببرید. برای مثال اگر شرکتی 20 هزارتومان به ازای هر سهم سودآوری دارد، میتوان گفت ارزش سهام این شرکت به نسبت شرکت مشابهی که به ازای هر سهم آن 10 هزارتومان سودآوری دارد دو برابر است. اما باید بدانید که این مثال تنها برداشتی سطحی از نتایج است. درک دقیقتر ارزش یک سهم از طریق تحلیل بنیادی ممکن خواهد بود.
برای تحلیل فاندامنتال سرمایهگذاران ممکن است از داده های مختلفی از جمله درآمد شرکت، سودآوری و نرخ رشد سود سهام استفاده کنند. همچنین فرمولهایی از جمله مدل قیمتگذاری دارایی (CAPM)، جریان نقدی تنزیل شده (DCF)، ارزش نسبی دارایی و بسیاری از فرمولها و مدلهای دیگر برای کمک به سرمایهگذاران در پیشبینی رفتار بازار قابل استفاده هستند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
اصلیترین تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در این است که تحلیل تکنیکال بر خلاف تحلیل بنیادی تنها بر روند تغییرات قیمت داراییها تمرکز دارد. این تحلیل بر این ایده استوار است که تغییرات قیمت اغلب از الگوهای خاصی پیروی میکنند. این الگوها با تحلیل نمودار قیمت و حجم معاملات قابل درک هستند.
برای نمونه اگر نمودار میانگین متحرک قیمت یک سهم در دورهای 50 روزه، از نمودار میانگین متحرک قیمت آن در دورهای طولانیتر، به عنوان مثال 200 روزه، پیشی بگیرد، تحلیلگران تکنیکال ممکن است این موقعیت را فرصتی برای خرید ببینند. بهطور مشابه اگر میانگین متحرک 50 روزه به زیر میانگین متحرک 200 روزه سقوط کند، تحلیلگران تکنیکال آن را هشداری برای فروش تلقی خواهند کرد.
حجم معاملات نیز دیگر عنصر کلیدی در تحلیل تکنیکال است. برای مثال شکسته شدن روند میانگین حجم معاملات میتواند نشانگر افزایش یا کاهش سطح قیمت باشد.
لازم به ذکر است که تمرکز تحلیل تکنیکال تنها بر قیمت و حجم معاملات است. هنگام استفاده از این نوع تحلیل فرض بر آن است که تمامی فاکتورهای بنیادی از جمله سلامت مالی شرکتها و صنایع، وضعیت اقتصادی و … پیش از این در قیمت داراییها لحاظ شده اند.
پس تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در چیست؟
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال بسیار گسترده است. اما کدامیک از آنها اهمیت بیشتری دارد؟ میتوان گفت هرکدام از این تحلیلها طرفداران خاص خود را دارند. اما سرمایهگذاران موفق هر دو را درک کرده و هنگام ارزیابی سرمایهگذاریهایشان از آنها استفاده میکنند.
تحلیل بنیادی بر روندهای مالی بلندمدت شرکتها و عملکرد آنها در مقایسه با رقبایشان تمرکز دارد. اگر شرکتی پول زیادی در میآورد، تحلیل بنیادی افزایش قیمت سهام آن را پیشبینی میکند. اگر شرکت ضرر میدهد تحلیل بنیادی خبر از سقوط ارزش سهام آن خواهد داد. البته جنبههای تکنیکی بسیار بیشتری در پشت پردهی تحلیل بنیادی وجود دارند. اما هسته اصلی ماجرا رسیدن به قیمت هدف بر اساس دادهها و نتایج مالی شرکتهاست.
در مقابل تحلیل تکنیکال بر روندهای اخیر قیمت برای سودآوری کوتاهمدتتر نگاه میکند. تحلیلگران تکنیکال اغلب چندان نگران سودآوری شرکتها در 5 یا 10 سال آینده نیستند. آنها برای رفتار سهام در روزها و هفتههای آتی بیشترین اهمیت را قائلند.
کدام تحلیل برای شما بهتر است؟
برای پاسخ به این سوال که کدامیک برای شما بهتر است، ابتدا باید اهداف و روش سرمایهگذاری خود را مشخص کنید. گاهی ممکن است بهطور همزمان از هر دو روش برای تصمیمگیری خرید استفاده کنید.
تحلیل بنیادی بهترین گزینه برای کسانیست که میخواهند بر عملکرد کمپانیها تمرکز کنند. همچنین افرادی که تمایل تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری به سرمایهگذاری بلندمدت دارند. این تحلیل برای سرمایهگذاری دوران بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدت سرمایهگذاری ایدهآل است. جایی که نتایج مالی بلندمدت کسبوکارها میزان موفقیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند.
اما تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای سرمایهگذارانیست که میخواهند از تغییرات قیمت داراییها استفاده کنند. این روش برای سرمایهگذاری کوتاهمدت و کسانی که ریسکپذیری بیشتری در قبال داراییهایشان دارند بسیار کاربردی است.
مروری بر شباهتها و تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال محبوبترین روشهای تحلیل سهام و تصمیمگیری برای سرمایهگذاری هستند.
تحلیل بنیادی روشی بلندمدت است و بر عملکرد شرکتها و گاهی رقبایشان متمرکز است. تحلیل تکنیکال روشی برای سرمایهگذاری کوتاهمدت است و بر روند حرکت قیمتها در بازار تمرکز دارد.
هردو روش بسته به اهداف سرمایهگذاریتان میتوانند مثمرثمر واقع شوند. اما بهطور جدی توصیه میکنیم که همیشه درک مناسبی از ابزارها و روشهایی که از آنها استفاده میکنید داشته باشید.
بهیاد داشته باشید، بازارهای سرمایه میتوانند غیرقابلپیشبینی باشند و تحلیلهای بنیادی و تکنیکال تنها دو ابزار برای هدایت سرمایه گذاریهایمان هستند.
نکات سرمایهگذاری
حال که تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را میدانید، بهتر است نکات زیر را نیز به خاطر بسپارید.
سرمایه گذاری چیست و چه مدلهایی دارد؟
سرمایهگذاری ابزاری برای کسب دارایی است اما فقط برای کسب دارایی استفاده نمیشود. هرکسی میتواند وارد یک برنامهی سرمایهگذاری شود و ابزارهای زیادی وجود دارد که میتوان بهوسیلهی آنها شروع کار با سرمایهی کم را آسان کرد. در واقع تفاوت میان سرمایهگذاری و شرطبندی این است که سرمایهگذاری یک فرایند زمانبر محسوب میشود و روشی نیست که بهوسیلهی آن بتوان خیلی سریع ثروتمند شد.
حتما بخوانید:
سرمایهگذاری: عمل اختصاص دادن پول برای کاری که به تلاش زیادی نیاز دارد با این انتظار که درآمد یا سود اضافی بهدست آید.
سرمایهگذار افسانهای، وارن بافت (Warren Buffett) سرمایهگذاری را اینگونه تعریف میکند: «فرایند برنامهریزی برای پول تا در آینده پول بیشتری نصیب شما بشود.» هدف از سرمایهگذاری این است که پولتان را در یک یا چند جا انباشته کنید تا برای شما کار کند به این امید که پولتان در طول زمان رشد خواهد کرد.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایهگذاری به معنای «هوشمندانهتر کار کردن است، نه سختتر کار کردن.» ما در شغلهایمان سخت کار میکنیم، خواه برای یک شرکت باشد و خواه برای کسبوکاری که خودمان راهاندازی کردهایم. ما معمولا ساعتهای زیادی کار میکنیم که نیازمند فداکاری است و باعث افزایش استرس میشود. برداشتن بخشی از پولی که بهسختی بهدست آمده است و سرمایهگذاری آن برای نیازهای آینده، بهترین روش استفاده از پولی است که کسب کردهایم.
همچنین سرمایهگذاری به اولویتگذاری برای پولتان مربوط میشود. پول خرج کردن کار سادهای است و باعث ایجاد خوشیهای زودگذر میشود، برای مثال میتوانید پولتان را صرف خرید وسایل جدید برای خانه کنید، به یک سفر تفریحی هیجانانگیز بروید یا در یک رستوران گران قیمت شام بخورید. همهی این کارها فوقالعاده هستند و زندگی شما را لذتبخشتر میکنند اما سرمایهگذاری مستلزم اولویت بخشیدن به آیندهی مالی در برابر خواستههای کنونی است.
سرمایهگذاری راهی است برای اینکه در دورانی که درگیر زندگی روزمره هستید مقداری پول کنار بگذارید تا برای شما کار کند و در آینده از دسترنج کارتان بهره ببرید. در حقیقت، سرمایهگذاری ابزاری است برای اینکه آیندهی شادتری داشته باشید.
سه نوع سرمایهگذاری
همانطور که در فرهنگ لغات توضیح داده شده است، سرمایهگذاری چیزی است که با پول خریداری میشود و انتظار میرود که در آینده درآمد یا سود تولید کند. میتوان سرمایهگذاری را به سه گروه عمده تقسیم کرد: مالکیتی، اعتباردهی و معادل نقدی.
سرمایهگذاریهای مالکیتی
زمانی که دربارهی سرمایهگذاری صحبت میشود، سرمایهگذاری مالکیتی اولین چیزی است که به ذهن افراد میرسد. سرمایهگذاری مالکیتی پُرخطرترین و پُرسودترین نوع سرمایهگذاری است. در ادامه مثالهایی از سرمایهگذاری مالکیتی بیان میشود:
سهام مدرکی است که نشان میدهد شما مالک سهمی از یک کارخانه یا شرکت هستید. به بیان کلیتر همهی اوراق بهادار نوعی سرمایهگذاری مالکیتی هستند، هرچند که تمام چیزی که در اختیار شماست تنها یک قرارداد است. زمانی که یکی از این سرمایهگذاریها را خریداری میکنید، شما مالک بخشی از ارزش آن شرکت خواهید بود.
با توجه به ارزش بازاری که دارایی شما به آن تعلق دارد، سود مورد انتظارتان محقق میشود. اگر شما در شرکت سونی سهامدار هستید و این شرکت سودی بهدست آورد، سرمایهگذارها سهمشان را از شرکت سونی طلب خواهند کرد. تقاضای آنها برای سود باعث افزایش قیمت خواهد شد و اگر تصمیم بگیرید سهامتان را بفروشید سود شما نیز افزایش پیدا میکند.
کسبوکار
پولی که برای شروع و ادارهی یک کسبوکار اختصاص داده میشود نوعی سرمایهگذاری است. کارآفرینی یکی از دشوارترین سرمایهگذاریها است چرا که به چیزی بیش از پول احتیاج دارد. در نتیجه این نوع سرمایهگذاری نیز نوعی سرمایهگذاری مالکیتی تلقی میشود که بازگشت سرمایهی بسیار زیادی به همراه خواهد آورد. کارآفرینان با تولید یک محصول یا خدمات و فروش آن به افرادی که تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری خواهان آن هستند، درآمد بسیار زیادی بهدست میآورند. بیل گیتس، مؤسس شرکت مایکروسافت و یکی از ثروتمندترین افراد دنیا بهترین مثال در این مورد است.
املاک
خانهها، آپارتمانها و دیگر املاک که شما میخرید، اجاره یا تعمیر میکنید و دوباره میفروشید نوعی سرمایهگذاری هستند. البته خانهای که در آن زندگی میکنید قدری متفاوت است، چرا که یکی از نیازهای اساسی شما را تأمین میکند. خانهای که در آن زندگی میکنید نیاز شما به سرپناه را برآورده میکند و هرچند که ممکن است ارزش آن در طول زمان افزایش پیدا کند، اما نباید آن را با انتظار سوددهی خریداری کنید. رکود بازار مسکن سال ۲۰۰۸ در آمریکا بهخوبی خطر این نوع سرمایهگذاری را نشان داده است.
کالاهای گران قیمت
خرید طلا، جواهرات و نقاشیهای داوینچی همگی میتوانند به عنوان نوعی سرمایهگذاری مالکیتی درنظر گرفته شوند. به این شرط که این کالاها با این هدف که در آینده با قیمت بالاتر فروخته شوند خریداری شده باشند. فلزات گرانبها و کلکسیونها به دلایل مختلفی موارد خوبی برای سرمایهگذاری نیستند، اما قطعا در زمرهی سرمایهگذاریها قرار میگیرند. درست مانند خانه، این احتمال وجود دارد که اقلام اشاره شده نیز از نظر فیزیکی آسیب ببینند، در نتیجه نیازمند مراقبت و هزینهی نگهداری هستند که در آن صورت بدیهی است که از سود نهایی کم خواهد شد.
سرمایهگذاریهای اعتباردهی
سرمایهگذاری اعتباردهی به شما اجازه میدهد که مانند یک بانک عمل کنید. این نوع سرمایهگذاریها در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری دارند و در نتیجه سود آنها نیز کمتر است. اوراق قرضهای که برای یک شرکت صادر میشود مقدار پول مشخصی را برای یک دورهی مشخص به شما میدهد، درحالیکه ممکن است در طول این مدت ارزش سهام آن شرکت دو یا سه برابر شود یا ممکن است ارزش سهام بهشدت سقوط کند و شرکت ورشکسته شود. در هر دو صورت کسی که اوراق قرضه را در اختیار دارد پول خود را دریافت میکند.
حساب پساندازتان
حتی اگر هیچ چیزی جز یک حساب پسانداز عادی ندارید، میتوانید خود را یک سرمایهگذار بدانید. در واقع شما به بانک پول قرض دادهاید که ممکن است بهصورت وام به دیگران داده شود. بازگشت سرمایهی این مورد بسیار ناچیز است اما خطر آن نیز بسیار کم است چرا که شرکتهای بیمه از بانک حمایت میکنند.
اوراق بهادار
اوراق بهادار دستهی گستردهای از سرمایهگذاری هستند که از اوراق خزانهداری و وامهای بینالمللی تا اوراق قرضهی بنگاههای کوچک و تبادل افول اعتبار را شامل میشوند. خطر و بازگشت سرمایهی اوراق قرضهی مختلف، با یکدیگر تفاوت دارد اما بهطور کلی سرمایهگذاری اعتباردهی در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری خواهد داشت و سود کمتری نیز به همراه میآورد.
معادل نقدی
این نوع سرمایهگذاری درست مانند پول نقد است، یعنی بهسادگی میتوان آن را تبدیل به پول نقد کرد.
صندوق سرمایهگذاری بازار پول
بازگشت سرمایه در صندوق سرمایهگذاری بازار پول بسیار کم است (چیزی در حدود ۱ تا ۲ درصد) اما خطر آن نیز بسیار کم خواهد بود. اگرچه ارزش سهام این صندوق اخیرا با افت بسیاری مواجه شد، اما این اتفاق آنچنان نادر است که میتوان از آن چشمپوشی کرد. صندوقهای سرمایهگذاری در مقایسه با سرمایهگذاریهای دیگر راحتتر به پول تبدیل میشوند، یعنی درست مانند حساب خودتان میتوانید از صندوق سرمایهگذاری چک بنویسید و آن را نقد کنید.
نزدیک شدهاید اما نه کاملا
آموزشی تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری که در اینجا به شما داده شد سرمایهگذاری نام دارد و به شما کمک میکند درآمد بیشتری داشته باشید. یکی از کارهایی که میتوانید انجام بدهید این است که مانند یک کسبوکار خدماتی کوچک، آموزشتان را بفروشید و مانند یک سرمایهگذاری مالکیتی از آن پول بهدست آورید. دلیل اینکه این کار را نوعی سرمایهگذاری قلمداد نمیکنیم این است که نمیخواهیم همه چیز تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری را به عنوان نوعی سرمایهگذاری دستهبندی کنیم. در واقع هر زمانی که ما چیزی میخریم که باعث کارایی بیشتر میشود نوعی سرمایهگذاری انجام دادهایم. برای مثال سرمایهگذاری بر روی یک توپ کاهش استرس یا یک فنجان قهوه که ما را بیدار نگه میدارد. به این ترتیب ما معنای سرمایهگذاری را گسترش دادهایم اما چیزی به شما آموزش داده نشده است.
چه چیزهایی سرمایهگذاری نیستند
خریداری چیزهایی مانند تخت خواب، ماشین، تلویزیون و هر چیزی که بهطور طبیعی در اثر استفاده و گذر زمان خراب میشود سرمایهگذاری محسوب نمیشود. برای مثال شما با خرید یک بالشت اسفنجی برای یک خواب خوب سرمایهگذاری نمیکنید. مگر اینکه شما فرد بسیار معروفی باشید و انتظار داشته باشید که افرادی حاضر باشند قیمت بیشتری برای بالشت پرداخت کنند.
تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری
بیمه مستمری و بازنشستگی تکمیلی
Supplementary Retirement and Annuity Plan
بیمه مستمری و بازنشستگی تکمیلی محصولی نوین و منحصر به فرد در صنعت بیمه از شرکت بیمه عمر و زندگی خاورمیانه میباشد . هر فرد میتواند از بدو تولد تا سن 80 سالگی نسبت به تهیه این بیمه اقدام نماید.
این بیمه رایج ترین و قدیمی ترین نوع بیمه عمر میباشد. بدین صورت که در طول یک بازه زمانی معین تنها در صورت فوت بیمه شده به ذینفع یا ذینفعان تعیین شده سرمایه فوت مندرج در بیمه نامه تعلق میگیرد.
Whole Life Insurance
با خرید این محصول تا پایان عمر تحت پوشش فوت قرار بگیرید. شرکت در ازای دریافت حق بیمه , به طور مادام العمر شما را تحت پوشش قرار میدهد و در صورت فوت , سرمایه مندرج در بیمه نامه را به ذینفعان پرداخت مینماید.
بیمه عمر مانده بدهکار
Mortgage Life Insurance
بانکها و مؤسسات اعتباری به افراد متقاضی، وام و تسهیلات مالی پرداخت میکنند، چنانچه وامگیرندگان فوت نمایند، با خرید بیمه عمر مانده بدهکار، اقساط وام بیمه شده از تاریخ فوت تا پایان مدت وام یکجا در وجه بانک و یا مؤسسه وامدهنده پرداخت خواهد شد.
بیمه مستمری آنی
Immediate Annuity Plan
این بیمه نامه برای افرادی که تمایل به پرداخت حق بیمه در سالهای طولانی را ندارند و یا در سنین کودکی و نوجوانی خود فرصت خرید بیمههای مستمری سالانه را از دست دادهاند بهترین گزینه است زیرا میتوانند کل حق بیمه را به صورت یکجا پرداخت و از سال بعد مستمری دریافت کنند.
تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری
بیمه عمر و تأمین آتیه
بیمه عمر و تأمین آتیه
دراین بیمه نامه بیمه گزاران با پرداخت مبلغی تحت عنوان حق بیمه علاوه برتامین منابع لازم برای تشکیل سرمایه ای در آتیه امکان برخورداری از پوشش بیمه عمر در مقابل خطر فوت را نیز درصورتی که بیمه شده هم باشند، خواهند داشت . بیمه های عمر همراه با تشکیل سرمایه که اکنون در بسیاری از کشورهای جهان ارائه می شود، طرفداران زیادی داشته و با توجه به انواع آن می تواند مورداستقبال اقشار مختلف جامعه قرار گیرد.
بیمه پاسارگاد با دریافت مبالغ حق بیمه، اولا ”بیمه شده را در مقابل خطر فوت بیمه می کند و ثانیا” مازاد مبالغ دریافتی را سرمایه گذاری می نماید و نرخ سود آن سرمایه گذاری را تا حد نرخ بهره فنی تضمین می نماید و چنانچه سود بیشتری از محل سرمایه گذاری بدست آورد بخش عمده از آن را به عنوان مشارکت در منافع به بیمه گذار می دهد.
دیدگاه شما