تعریف نرخ بازده داخلی (IRR) و نحوه محاسبه آن
بودجهریزی سرمایهگذاری تابعی از مدیریت است که از تکنیک های مختلفی برای کمک به تصمیم گیری استفاده میکند. نرخ بازده داخلی یکی از معیارهای تصمیم گیری در سرمایهگذاری است.
نرخ بازده داخلی (IRR) معیاری است که در بودجه بندی سرمایه برای ارزیابی سودآوری سرمایهگذاری های احتمالی استفاده میشود. نرخ بازده داخلی نرخ تنزیلی است که باعث می شود ارزش فعلی خالص (NPV) کلیه جریان های نقدی حاصل از یک پروژه برابر با صفر شود. محاسبات IRR به همان فرمول مشابه NPV تکیه می کنند.
این نرخ بازده را "داخلی" می نامند زیرا هیچ عامل بیرونی (مانند تورم) را در نظر نمی گیرد.
به هنگام مطالعه طرح سرمایهگذاری، شاهد جریانات مختلف نقدینگی شامل جریانات نقدینگی دریافتی و جریانات نقدینگی پرداختی در طول عمر طرح سرمایهگذاری هستیم. به منظور محاسبه خالص ارزش حال جریانات نقدینگی طرح سرمایهگذاری (NPV)، باید ارزش حال مجموع جریانات نقدینگی پرداختی را از ارزش حال مجموع جریانات نقدینگی دریافتی کسر کنیم.
حال اگر NPV مثبت باشد، بدین معنا است که ارزش حال جریانات نقدی دریافتی از ارزش حال جریانات نقدی پرداختی بیشتر است و لذا طرح سرمایهگذاری بازگشتی بیشتر از نرخ بازگشت سالانه مورد انتظار سرمایه گذاری (r%) به دنبال خواهد داشت. به عبارت دیگر سرمایهگذاری به نفع سرمایه گذار خواهد بود.
بالعکس در صورتی که NPV منفی باشد، پذیرش طرح سرمایهگذاری به نفع سرمایه گذار نخواهد بود زیرا طرح قادر نیست نرخ مورد انتظار سرمایهگذار (r%) را بازگرداند.
در صورتیکه NPV مساوی صفر باشد بدان معنی است که طرح سرمایهگذاری بازگشتی معادل r% دارد. این نرخ همان نرخی است که سرمایهگذار قادر است از سرمایه خود در بیرون از طرح به دست آورد. در واقع طرح سرمایهگذاری منفعتی اقتصادی برای سرمایهگذار نخواهد داشت و سرمایهگذار در خصوص پذیرفتن یا نپذیرفتن این طرح بی تفاوت خواهد بود.
NPV به سرمایهگذار کمک میکند تا از سودده بودن یا سودده نبودن طرح با توجه به نرخ بازگشت مورد انتظار خودش آگاه شود ولی این نرخ اطلاعاتی در مورد میزان سود پروژه به سرمایهگذار نمیدهد. در این مرحله سرمایهگذار باید نرخ بازده داخلی (IRR) طرح را به دست آورد.
نرخ بازده داخلی یا Internal Rate of Return نرخ تنزیلی است که براساس آن خالص ارزش حال جریانات نقدینگی طرح سرمایهگذاری (NPV) برابر با صفر میشود. به چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ عبارت دیگر این نرخ، نرخ تنزیلی است که بر اساس آن ارزش حال جریانات نقدینگی دریافتی و ارزش حال جریانات نقدینگی پرداختی با یکدیگر برابر خواهند شد. این نرخ در حکم نرخ بی تفاوتی (سر بهسر) در خصوص پذیرش و یا عدم پذیرش طرح سرمایهگذاری از نگاه سرمایهگذار طرح میباشد.
نرخ تنزیل (نرخ هزینه فرصت یا نرخ سود انتظاری) در حقیقت نرخی است که سرمایهگذار قادر است تا از سرمایه خود در خارج از طرح سرمایهگذاری نیز بهره برداری کند. بدین ترتیب این نرخ از یک فرد به فرد دیگر متفاوت است. به بیان دیگر اشتباه خواهد بود اگر این نرخ را همیشه برابر با نرخ بهره بدانیم. نرخ هزینه فرصت هنگامی برابر با نرخ بهره است که بهترین حالت جایگزین برای افراد در خارج از طرح سرمایهگذاری، بانک باشد.
به منظور محاسبه نرخ بازده داخلی، میبایست از فرمول محاسبه خالص ارزش حال استفاده کرد و در آن نرخ تنزیلی را جست وجو کرد که به ازای آن خالص ارزش حال برابر با صفر میشود. خواهیم داشت:
مثال:
فرض کنید خالص جریانات نقدی طرح سرمایهگذاریای به صورت زیر باشد. نرخ بازده داخلی را محاسبه کنید.
سال اول | سال دوم | سال سوم | سال چهارم | سال پنجم | سال ششم | سال هفتم |
1200- | 650- | 200- | 400 | 1100 | 600 | 870 |
پاسخ:
می دانیم که خالص ارزش حال جریانات نقدی طرح به صورت زیر محاسبه میشود:
حال اگر بتوانیم نرخ تنزیل (r) یا discount Rate را به گونهای تعیین کنیم که NPV را برابر با صفر کند، آن نرخ تنزیل همان نرخ بازده داخلی خواهد بود.
همانطور که در نمودار فرضی بالا مشخص است نرخ تنزیلی (discount Rate) که در آن نقطه، نمودار NPV مساوی صفر شده است همان نرخ بازده داخلی یا IRR طرح است. حال تصور کنید طرح سرمایهگذاری با نرخ بازده داخلی 30% داریم و این طرح را به 3 سرمایهگذار مختلف میخواهیم پیشنهاد دهیم.
سرمایهگذار اول فردی است که اگر در این طرح سرمایهگذاری نکند، پول خود را در بانک سپردهگذاری میکند و نرخ سودی معادل 20% دریافت میکند. زمانیکه این طرح به این سرمایهگذار پیشنهاد میشود به دلیل اینکه نرخ بازده داخلی طرح از نرخی که سرمایهگذار قادر است در بیرون از این طرح کسب کند بیشتر است، این طرح برای این فرد دارای توجیه اقتصادی است لذا هنگامیکه IRR>r باشد NPV نیز مثبت است.
سرمایهگذار دوم فردی است که اگر در این طرح سرمایهگذاری نکند در بیرون از این طرح نیز حرفهای دارد که دقیقا توانایی کسب سود 30 درصدی از سرمایه خود را دارد. در این صورت اگر این طرح با نرخ بازده داخلی 30 درصد را به این فرد پیشنهاد دهیم نسبت به پذیرش سرمایهگذاری و یا عدم سرمایهگذاری در این طرح بی تفاوت خواهد بود و NPV=0 خواهد بود.
سرمایهگذار سوم فردی است که به عنوان مثال تجارتی دارد که سالانه سودی معادل 50 درصد از سرمایه خود کسب میکند. در صورتیکه این طرح با نرخ بازده داخلی 30 درصد را به وی پیشنهاد دهیم فرد سرمایهگذاری در این طرح را نمیپذیرد زیرا طرح فاقد توجیه اقتصادی جهت سرمایهگذاری برای این فرد است لذا درصورتیکه IRR
دستور IRR در اکسل
این دستور در اکسل به صورت زیر است:
منظور از Values، زنجیره جریانات نقدی است و Guess گزینه اختیاری است و منظور از آن نرخی است که حدس می زنیم نزدیک به نرخ بازده داخلی باشد. اگر مقداری برای آن تعیین نکنیم اکسل به صورت پیش فرض، آن را ۱۰٪ در نظر می گیرد.
همچنین اکسل به صورت پیش فرض اینگونه برای دستور IRR در نظر گرفته است که جریانات نقد در انتهای دوره تحقق می یابند. بنابراین در مواردی که جریانات نقدینگی در ابتدای دوره تحقق یافته است، بهتر است از ابزار کاربردی Goal Seek برای محاسبه IRR استفاده کنیم.
محدودیتهای استفاده از نرخ بازده داخلی (IRR)
محدودیت اول: نرخ بازده داخلی (IRR) معیار مناسبی جهت مقایسه و اولویت بندی طرحهای سرمایه گذاری نیست. به عبارت دیگر اگر نرخ بازده داخلی طرح A بزرگتر از نرخ بازده داخلی طرح B باشد، الزاما بدان معنی نخواهد بود که سود اقتصادی (خالص ارزش حال) طرح A از سود اقتصادی طرح B بزرگتر بوده و لذا طرح A بر طرح B اولویت دارد.
محدودیت دوم: نرخ بازده داخلی نشان دهنده میزان بازگشت عملی سرمایه برای سرمایه گذار نمیباشد و در تفسیر این نرخ باید دقت نمود. این نرخ نشان دهنده حداکثر مقدار بازگشتی است که یک سرمایه گذار ممکن است بتواند در شرایط اجرای طرح (در صورت وجود توجیه اقتصادی) آن را کسب نماید. به عبارت دیگر این مقدار نشان دهنده مقدار عملی بازگشت سرمایه در طرح سرمایه گذاری نیست که میتوان این مشکل را با بکارگیری معیار نرخ بازده داخلی تعدیل شده (MIRR) برطرف نمود.
محدودیت سوم: در صورتی که خالص جریانات نقدینگی بیش از یکبار در طول عمر طرح تغییر علامت دهد این امکان وجود دارد که طرح سرمایه گذاری دارای بیش از یک نرخ بازده داخلی باشد (نرخ بازده داخلی چندگانه)
4 | 3 | 2 | 1 | 0 | سال |
2000- | 1000 | 530 | 500 | 1000- | خالص جریانات نقدینگی |
محدودیت چهارم: این امکان وجود دارد که طرح سرمایهگذاری فاقد نرخ بازده داخلی باشد. این موضوع زمانی اتفاق میافتد که خالص ارزش حال سرمایهگذاری در کلیه سطوح نرخ هزینه فرصت همواره مثبت و یا همواره منفی باشد. تحت این شرایط معیار نرخ بازده داخلی فاقد کاربرد خواهد بود.
آکادمی دیجیتال مارکتینگ گرشا
خانه مقالات آموزشی دیجیتال مارکتینگ ROI یا نرخ بازگشت سرمایه چیست و چگونه محاسبه می شود؟
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه چیست و چگونه محاسبه می شود؟
چکیده مقاله : توجیه پذیر بودن کمپین های تبلیغاتی و فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ یکی از مهم ترین چالشهای متولیان این بخش می باشد. به همین دلیل استفاده از فرمول ROI یا MROI می تواند با در نظر گرفتن تمام هزینه ها و درآمدهای حاصله، میزان اثربخشی کمپین های تبلیغات اینترنتی را در بازگشت سرمایه محاسبه نماید. در این مقاله به طور کامل به این مبحث پرداخته ایم.
هر کسب و کاری به فروش نیاز دارد و برای تحقق فروش و درآمدزایی، اندازگیری و تحلیل نتایج کمپین های فروش نقشی اساسی ایفا می کنند چرا که در این کمپین ها بسیاری از هزینه های کسب و کارها به صورت مستقیم صرف تبلیغات و بازاریابی خواهد شد.
این یعنی باید بدانیم بودجه کمپین، به چه صورت هزینه شده و آورده های مادی این هزینه ها توجیهی برای ادامه یا تکرار کمپین خواهد داشت یا خیر.
به نقل از آمار سایت cmocouncil.org تخمین زده شده که تا سال ۲۰۱۹ بودجه تبلیغات جهانی به ۲/۱ تریلیون دلار برسد.
مسئله مهم اینجاست که هزینه تبلیغات و بازاریابی با بررسی نرخ بازگشت سرمایه در مارکتینگ به صورت بهینه محاسبه خواهد شد؛ بررسی نرخ بازگشت سرمایه ROI در بازاریابی (Marketing) که به اختصار به آن MROI هم گفته می شود، در بهینه سازی نرخ تبدیل به شما کمک می کند.
در این مقاله مفهوم نرخ بازگشت سرمایه و روشهایی را که برای محاسبه آن در کمپین های مختلف دیجیتال مارکتینگ وجود دارد آموزش داده شده است.
نرخ بازگشت سرمایه چیست و چگونه می توان از آن بهره برد؟
نرخ بازگشت سرمایه در واقع سود حاصل از سرمایه گذاری در هر کسب و کاری است. نرخ بازگشت سرمایه (Return of Investmet : ROI) معمولا به صورت درصدی محاسبه می شود و برای تحلیل سرمایه گذاری ها و تصمیم گیری های پیش رو در کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد.
برای میزان تاثیر در کمپین های مختلف بازاریابی نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی (Marketing Return of Investment ) یا (ROIM : Return On Marketing Investment) محاسبه می شود.
در ادامه مقاله به تحلیل و بازاریابی چالش ها در MROI می پردازیم:
چرا نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه می کنیم؟
مدیران همواره ترجیح می دهند بدانند که نتیجه میزان اثرگذاری و بازدهی تبلیغات تیم بازاریابی شرکت چگونه است چرا که همواره تبلیغات یکی از پرهزینه ترین بخشهای بازاریابی و فروش به حساب می آید.
با استفاده از محاسبه MROI مدیران میتوانند از میزان تاثیر انواع تبلیغات بر سودآوری اطلاع پیدا کنند.
هزینه خود را صرف چه نوع تبلیغاتی کنیم؟
برای کمپین ها و برنامه های مختلف می توانیم MROI را به صورت جداگانه اندازه بگیریم و با هم مقایسه کنیم تا کمترین هزینه را محاسبه نماییم. این روش برای تعیین بودجه بازاریابی، تخصیص بودجه برنامه ها و کمپین های مختلف ما را راهنمایی می کند.
معمولاً هدف هزینه های تبلیغاتی افزایش سود در دوره کوتاه مدت نیست بلکه آگاه سازی از برند و یا افزایش لید یا سرنخ های فروش است.
این شاخص ها باعث سود کسب و کار در کوتاه مدت نمی شود ولی در دوره بلندمدت تاثیر بسیاری در افزایش فروش و سود خواهد داشت.
برای همین موضوع تنها با محاسبه عددی ROI شاخص نرخ بازگشت سرمایه نمی توان در مورد هر کمپین نظر داد و باید با توجه به نوع تبلیغات و شاخص های دیگر اظهار نظر کرد.
نحوه محاسبه بازده سرمایه گذاری (ROI) با فرمول و مثال
اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
برای هر سرمایهگذاری، مهمترین معیار عملکرد در طبقهبندی یک سرمایهگذاری به عنوان موفقیتآمیز، بازگشت سرمایه (ROI) آن است. ROI یک معیار مالی است که نشان میدهد سرمایهگذار چقدر در استفاده از مقداری پول برای تولید ثروت بیشتر عمل کرده است. در این مقاله از ایوسی توضیح می دهیم که ROI چیست، چگونه آن را محاسبه کنیم، چه زمانی از آن استفاده کنیم و مزایای محاسبه بازده سرمایه گذاری شما چیست.
ROI چیست؟
ROI یک معیار مالی است که به سرمایه گذار اجازه می دهد تا سطح موفقیت مالی را با مقایسه نسبت کل سود تولید شده به هزینه سرمایه گذاری اندازه گیری کند. ROI می تواند برای تعیین میزان ارزش یک سرمایه گذاری فردی یا مجموعه ای از سرمایه گذاری ها استفاده شود.
سرمایه گذاری می تواند وسیله ای برای افزایش ثروت ذهنی از طریق دوره ها، کارگاه ها، مربیگری) یا ثروت ملموس از طریق سرمایه گذاری های سنتی باشد). شما می توانید با هدف ایجاد بازدهی در قالب تغییر طرز فکر سرمایه گذاری کنید تا با یادگیری مهارت ها یا دانش جدید یا ثروت ملموس در قالب دارایی ها مانند پول نقد، سهام به سطح بعدی در حرفه خود یا به عنوان یک کارآفرین ارتقا دهید. و اوراق قرضه یا املاک و مستغلات. با این حال، از آنجایی که اندازه گیری ROI از نظر رشد ذهنی بسیار دشوارتر است، این معیار اغلب برای اندازه گیری رشد از سرمایه گذاری های ملموس استفاده می شود.
یک سرمایهگذار یا یک کسبوکار میتواند قبل از سرمایهگذاری یا پس از فروش یک سرمایهگذاری، از ROI به عنوان معیار جذابیت مالی برای تعیین درصد سود خالص استفاده کند. همه سرمایه گذاری ها مثمر ثمر نیستند، بنابراین ROI بر اساس قیمت خرید و فروش سرمایه گذاری می تواند مثبت یا منفی باشد.
اگرچه ROI به درک بازده بازده حاصل از سرمایهگذاری شما کمک میکند، اما ارزش زمانی پول – یا بازده بر اساس مدت زمانی که سرمایهگذاری نگه داشته شده است – را در معادله لحاظ نمیکند. این مقدار به صورت درصدی با سود یا زیان کل در صورتگر تقسیم بر هزینه اولیه سرمایهگذاری در مخرج ضرب در ۱۰۰ برای محاسبه درصد ROI نشان داده میشود. اگرچه این یکی از راههای محاسبه ROI است، اما دو روش معمول برای محاسبه آن برای نتایج مشابه وجود دارد.
نحوه محاسبه ROI
شما می توانید ROI را به روش های مختلف محاسبه کنید. در اینجا ما دو روشی که اغلب برای تعیین ROI شما استفاده می شود را بررسی می کنیم. از آنجایی که اکثر روشها از املاک و مستغلات به عنوان وسیلهای برای درآمد غیرفعال استفاده میکنند، به مثالی در مورد سرمایهگذاری در املاک و مستغلات نگاه میکنیم.
روش ۱
یکی از روش های موثر برای محاسبه ROI استفاده از این فرمول است:
ROI = بازده خالص سرمایه گذاری / هزینه سرمایه گذاری x 100٪
هنگام استفاده از این فرمول مراحل زیر را باید دنبال کنید:
۱. بازده خالص سرمایه گذاری را شناسایی کنید
فرض کنید یک خانه یک خانواده را به قیمت ۳۰۰۰۰۰ دلار خریداری کرده اید. یک سال بعد، به دلیل تقاضای زیاد و عرضه کم، توانستید همان خانه را با ۶۰۰۰۰ دلار بیشتر با قیمت ۳۶۰۰۰۰ دلار بفروشید. از آنجایی که فروشنده به نماینده هر یک از طرفین کمیسیون می پردازد، فرض کنید شما ۵ درصد از ارزش فروش ملک (۲.۵ درصد برای هر نماینده) یا ۱۸۰۰۰ دلار را پرداخت کرده اید. هنگام فروش خانه، برای انتقال سند خانه و جمع آوری وجوه برای فروش نیز باید از سپردن استفاده کنید که ۳٪ دیگر از ارزش فروش شما یا ۱۰۸۰۰ دلار هزینه دارد. شما همچنین ۲۵% (درصد به دستمزد سالانه شما بستگی دارد) بر ارزش ملک ۶۰۰۰۰ دلاری مالیات بر عایدی سرمایه پرداخت خواهید کرد که ۱۵۰۰۰ دلار دیگر برای شما هزینه خواهد داشت. ممکن است در هنگام خرید و فروش ملک هزینه های دیگری نیز متحمل شود، اما برای ساده نگه داشتن مثال، می گوییم که اینها تمام هزینه هایی بوده است که شما متحمل شده اید.
بیایید با اطلاعات ارائه شده به محاسبه نگاه کنیم:
بازده خالص سرمایه گذاری: (۳۶۰۰۰۰ – ۳۰۰۰۰۰ دلار) – ۱۸۰۰۰ دلار – ۱۰۸۰۰ دلار – ۱۵۰۰۰ دلار = ۱۶۲۰۰ دلار
در اینجا شما قیمت خرید را می گیرید و آن را از ارزش فروش خانه کم می کنید، پس از آن باید هزینه های دیگری را که برای به دست آوردن یا فروش ملک متحمل شده اید کم کنید. این شامل هر گونه کمیسیون به نمایندگان، هزینه های سپرده و مالیات بر عایدی سرمایه می شود.
۲. هزینه سرمایه گذاری را تعیین کنید
فرض کنید خانه ۳۰۰,۰۰۰ دلاری را در آن زمان از طریق وام خانه معمولی با ۲۰% کاهش یا ۶۰,۰۰۰ دلار خریداری کرده اید، بنابراین هزینه سرمایه گذاری شما در اینجا ۶۰,۰۰۰ دلار خواهد بود:
هزینه سرمایه گذاری: ۶۰۰۰۰ دلار
۳. بازده خالص سرمایه گذاری را بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم کنید و در ۱۰۰٪ ضرب کنید.
مرحله آخر این است که بازده خالص سرمایه گذاری ۱۶۲۰۰ دلاری خود را از مرحله ۱ بر هزینه سرمایه گذاری ۶۰۰۰۰ دلاری خود از مرحله ۲ تقسیم کنید و اعداد اعشاری را در ۱۰۰٪ ضرب کنید تا بازگشت سرمایه شما به صورت درصد باشد.
بازده خالص سرمایه گذاری / هزینه سرمایه گذاری = ۱۶,۲۰۰ دلار / ۶۰,۰۰۰ دلار = ۰.۲۷
ROI = 0.27 x 100% = 27%
روش ۲
یکی دیگر از روش های موثر برای محاسبه ROI شما این است:
ROI = (ارزش نهایی سرمایه گذاری – ارزش اولیه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری x 100%
با انجام مراحل زیر می توان به این فرمول دست یافت:
۱. شناسایی و سپس ارزش نهایی سرمایه گذاری را از ارزش اولیه آن کم کنید
با بازگشت به مثال خود از روش ۱، می خواهیم ارزش اولیه سرمایه گذاری را شناسایی کنیم. ما می دانیم که در زمان خرید، ارزش ملک شما ۳۰۰۰۰۰ دلار ارزیابی شده است که شما ۲۰٪ آن را کاهش داده اید و ۸۰٪ باقیمانده را وام گرفته اید، بنابراین ارزش اولیه شما، در این مورد، ۳۰۰،۰۰۰ دلار خواهد بود. .
ارزش اولیه سرمایه گذاری = ۳۰۰۰۰۰ دلار
حال باید ارزش نهایی سرمایه گذاری را شناسایی کنیم. این اساساً قیمت فروش شما منهای هر هزینه ای است که در طول فروش متحمل شده اید.
بنابراین در اینجا، ما ۳۶۰۰۰۰ دلاری را که از فروش خانه دریافت میکنید، پس از هر گونه کمیسیون، مالیات یا هزینهای که برای فروش خانه پرداخت کردهاید، درج میکنیم. ما می دانیم که شما ۱۸۰۰۰ دلار به عنوان کمیسیون به خریدار و فروشنده، ۱۰۸۰۰ دلار به عنوان کارمزد امانی برای تکمیل فرآیند فروش و ۱۵۰۰۰ دلار مالیات بر عایدی سرمایه بابت افزایش ارزش ملک طی یک سال پرداخت کرده اید.
بنابراین ارزش نهایی سرمایه گذاری شما این خواهد بود:
ارزش نهایی سرمایه گذاری = ۳۶۰,۰۰۰ – ۱۸,۰۰۰ – ۱۰,۸۰۰ – ۱۵,۰۰۰ دلار = ۳۱۶,۲۰۰ دلار
در مرحله بعد، قبل از تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری، ارزش نهایی سرمایه گذاری را بر ارزش اولیه کم می کنیم:
ارزش نهایی سرمایه گذاری – ارزش اولیه سرمایه گذاری = ۳۱۶۲۰۰ دلار – ۳۰۰۰۰۰ دلار = ۱۶۲۰۰ دلار
۲. آن عدد را بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم کنید
مرحله بعدی این است که ۱۶۲۰۰ دلار محاسبه شده در مرحله ۱ را بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم کنید، که از روش ۱ می دانیم که ۲۰٪ کاهشی است که برای وام خانه معمولی که برای خرید خانه استفاده کرده اید پرداخت کرده اید. این مبلغ ۶۰۰۰۰ دلار بود. شما باید اعشاری دریافت کنید که ۰.۲۷ می خواند.
۳. عدد را بگیرید و در ۱۰۰% ضرب کنید
مرحله آخر این است که ۰.۲۷ را از مرحله ۲ بگیرید و آن را در ۱۰۰٪ ضرب کنید تا ROI 27٪ به دست آید. متوجه خواهید شد که این رقم با نتیجه محاسبه اول یکسان است زیرا ما هیچ هزینه دیگری به ترکیب اضافه نکردیم. این ۲ راه مختلف برای رسیدن به یک نتیجه بازگشت سرمایه به شما نشان می دهد، بنابراین از هر کدام که احساس راحتی می کنید استفاده کنید.
نحوه محاسبه ROI سالانه
از آنجایی که فرمول های ROI ساده ای که در بالا مورد بحث قرار گرفت، چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ مدت زمان نگهداری سرمایه گذاری یا دوره نگهداری سرمایه گذاری را در نظر نمی گیرند، از مثال بالا برای محاسبه بازده سالانه سرمایه گذاری خود استفاده خواهیم کرد اگر بخواهیم یک سرمایه گذاری اختصاص دهیم. دوره نگهداری برای سرمایه گذاری ما
در اینجا نحوه محاسبه ROI سالانه برای مثال سرمایه گذاری در املاک و مستغلات است که در بالا استفاده کردیم.
ROI سالانه = [ (۱ + ROI)1/n – 1 ] x 100% (جایی که n = # سال سرمایه گذاری انجام شده است)
فرض کنید خانه ای را که در مثال بالا خریداری کرده اید قبل از تصمیم به فروش آن به مدت ۵ سال نگه داشته اید. این به این معنی است که “n” شما در فرمول بالا ۵ خواهد بود. اگر از روش خط مستقیم برای محاسبه بازگشت سرمایه سالانه خود استفاده کنید، فرمول به سادگی خواهد بود:
ROI سالانه = ROI / n، که ۲۷٪ ROI / 5 سال = ۵.۴٪ ROI در سال محاسبه می شود.
با این حال، با توجه به روش خط مستقیم که اثرات ترکیب در طول زمان را نادیده می گیرد، که می تواند یک سرمایه گذاری را بسته به نحوه اهرم خرید شما به میزان قابل توجهی کم و بیش ارزشمند کند، ما از فرمول اولیه که در بالا بحث شد استفاده خواهیم کرد.
ROI سالانه = [ (۱ + ۰.۲۷) ۱/۵ – ۱ ] x 100٪ = [ ۱.۲۷۱/۵ – ۱ ] x 100٪ = ۴.۹
از آنجایی که این خانه ای بود که در آن زندگی می کردید، هیچ منبع درآمد اضافی برای افزایش بازگشت سرمایه شما وجود نداشت. اگر تصمیم گرفتید خانه را به مدت ۵ سال اجاره کنید، پس بازگشت سرمایه (ROI) شما شامل درآمد اجاره دریافتی هر سال می شود، که باعث می شود ارزش بازگشت سرمایه شما درصد بسیار بیشتری داشته باشد، بنابراین بازگشت سرمایه سالانه شما بر این اساس افزایش می یابد.
زمان استفاده از ROI
بیایید به چند مورد از استفاده از ROI نگاهی بیندازیم. می توانید از ROI برای موارد زیر استفاده کنید:
ارزش سرمایه گذاری های منفرد یا چندگانه را تعیین کنید
اگر در یک مکان واحد یا چندین مکان تجاری سرمایه گذاری کرده اید – برای مثال یک حق امتیاز – می توانید از قیمت خرید هر مکان به همراه فروش خالص سالانه به دست آمده از هر مکان و تعداد سال هایی که کسب و کارها را در اختیار داشته اید برای شناسایی خود استفاده کنید. ارزش بازگشت سرمایه سپس میتوانید از فرمول برای شناسایی حاشیه سود خود استفاده کنید تا بفهمید چقدر بیشتر میتوانید در کسبوکارها صرف کنید تا ارزش کسبوکارتان را گسترش دهید و سودآورتر کنید.
پیگیری تلاش های بازاریابی
بازاریابان می توانند از محاسبات ROI برای مشاهده موفقیت دسترسی خود به مشتریان بالقوه استفاده کنند. با اندازهگیری تلاشهای بازاریابی، میتوانید موفقیت تیم فروش شرکت را در تعداد مشتریانی که توانستهاند برای خدمات ارائهشده ثبت نام کنند یا محصولاتی که از طریق دلارهای بازاریابی خرج شده به فروش رسیدهاند، مشاهده کنید. به طور کلی، مدیران اجرایی یک شرکت می توانند ببینند که ROI چگونه بر عملیات شرکت تأثیر می گذارد.
نرخ سود را بر اساس کل سرمایه به کار گرفته شده تعیین کنید
کل سرمایه به کار گرفته شده به رقمی اشاره دارد که بر تعداد کل دارایی هایی که باید در کسب و کار خود سرمایه گذاری کنید تمرکز دارد. این دارایی ها به شما کمک می کند تا تولید را افزایش دهید تا محصولات بیشتری برای فروش ایجاد کنید. هزینه داراییهای اضافی یا سرمایهای که برای افزایش جزئی تولید شما به کار میرود، به شما کمک میکند تا ROI را بر اساس افزایش فروش تجاری از داراییها تعیین کنید.
مزایای ROI
ROI می تواند در بسیاری از موارد تجاری یا سرمایه گذاری مفید باشد و به سرمایه گذار کمک می کند تا بفهمد که چقدر می تواند از دارایی های جاری خود برای تولید دارایی های بیشتر استفاده کند. ROI به طور کلی یک محاسبه آسان است تا ببینید چقدر سرمایه گذاری می تواند برای یک سرمایه گذار جذاب باشد. در اینجا چند مزیت اضافه شده ROI آورده شده است:
موفقیت شما را در سرمایه گذاری نشان می دهد
ROI نشان دهنده موفقیت شما در سرمایه گذاری است، چه به معنای سهام، املاک و مستغلات یا یک سرمایه گذاری تجاری باشد. شما کیفیت سرمایه گذاری ها را بر اساس بازده خود خواهید دانست.
به پیش بینی رشد مالی شرکت شما کمک می کند
خرید داراییهای اضافی یا افزایش هزینههای تبلیغاتی بازاریابی معمولاً میتواند باعث افزایش حاشیهای در فروش شود. در حالی که تعیین میزان دقیق نتایج در موارد خاص دشوار است، ROI به شما کمک میکند تا پیشبینی کنید که با صرف داراییها یا بازاریابی برای گسترش فروش خود، چقدر رشد حاصل میشود.
معایب ROI
در حالی که ROI می تواند در برخی زمینه ها مفید باشد، در برخی دیگر فاقد آن است. در زیر به چند مورد از معایب ROI اشاره شده است:
هنگام تعیین بازده سرمایه گذاری، زمان را در نظر نمی گیرد
دوره نگهداری یک سرمایهگذاری واقعاً میتواند تصمیم حتی ورود به سرمایهگذاری را در وهله اول ایجاد کند یا آن را شکست دهد. به عنوان مثال، در سرمایهگذاریهای املاک، اگر فرصت درآمد اجارهای از ملک وجود نداشته باشد و در طول زمان عرضه بیش از تقاضا برای خانهها در آن منطقه وجود داشته باشد، ROI شما ممکن است در مقایسه با بازگشت سرمایه سالانه شما تصویر نادرستی نشان دهد. ممکن است به شما نشان دهد که سرمایه گذاری سودآور است، اما با گذشت زمان ممکن است آنقدر ارزشمند نباشد.
می توان بیش از حد تخمین زد
اگر ROI خود را محاسبه کنید – و تمام هزینههایی را که ممکن است در خرید یا فروش یک سرمایهگذاری متحمل شوند، مانند هزینههای نگهداری، بیمه یا سود خرید ملک، در نظر نگیرید، ممکن است محاسبه ROI شما را در خرید یک سرمایه گمراه کند. سرمایه گذاری که ممکن است منجر به زیان شود.
ریسک را در نظر نمی گیرد
هنگام مقایسه چندین فرصت سرمایه گذاری برای انتخاب، ROI ممکن است به شما در درک ریسک مرتبط با هر سرمایه گذاری کمکی نکند. اگر گزینه ۱ ۵۰٪ در بازگشت سرمایه ایجاد می کند اما ۹۰٪ خطر شکست دارد، اما گزینه ۲ نشان می دهد که ROI 30٪ با خطر شکست فقط ۲۰٪ است، ممکن است گزینه ۲ مناسب باشد. محاسبه ROI به شما در تعیین ریسک هنگام تصمیم گیری کمک نمی کند.
کاربردیترین روش محاسبه ROI در بازاریابی دیجیتال
مشخص نیست که چند درصد از صاحبان مشاغل در بازاریابی دیجیتال سرمایه گذاری می کنند. زیرا این سوالیست که تعیین معیار دقیق برای آن دشوار است. اما اگر از این شرکتها، به صورت جداگانه بپرسیم که بازده سرمایه گذاری بازاریابی (ROI) آنها چقدر است؛ به نظر شما چند درصد از این صاحبان مشاغل می توانند پاسخ دهند؟
شاید برایتان عجیب باشد که بدانید؛ نزدیک به نیمی از کسب و کارها هیچ راهی برای اندازه گیری بازگشت سرمایه در رسانه های اجتماعی خود ندارند. و کسانی که می توانند بازگشت سرمایه خود را در رسانه های اجتماعی اندازه گیری کنند، ممکن است این کار را به طور مداوم یا موثر انجام ندهند.
در حالی که محاسبه بازده سرمایه گذاری بازاریابی (ROI) یک مفهوم بسیار مهم برای تشخیص موفقیت برنامه های بازاریابی است. و مهمترین معیاری است که برای موفقیت در بازاریابی دیجیتال باید بدانید. اگر نمیتوانید به طور قطعی بگویید که آیا تلاشهای بازاریابی شما کارآمد است یا خیر، ممکن است کمپین شما به برندتان آسیب برساند. و تمام سرمایه گذاری ها و تلاش های شما به هدر رود.
بی تفاوتی
اولین عامل ، اغلب بی تفاوتی کارآفرینان است. برخی از آنها اهمیتی نمی دهند که بازگشت سرمایه بازاریابی آنها چقدر است. اما چرا چنین است؟
چند احتمال وجود دارد. کارآفرینان ممکن است ارزش بازگشت سرمایه در زمینه بازاریابی دیجیتال را دست کم بگیرند. اگر آنها اهمیت یا نحوه استفاده از آن را درک نکنند، به اندازه گیری آن اهمیتی نمی دهند.
کارآفرینان دیگر ممکن است علاقه بیشتری به دستیابی به یک هدف یا نقطه عطف خاص داشته باشند. برای مثال، اگر آنها بسیار متعهد هستند که تعداد فالوورهای خود را مثلا به 100کا برسانند، هزینه رسیدن به آن شاید مهم نباشد.
کمبود ابزار
برخی از کارآفرینان ادعا می کنند که نمی توانند ROI (Return on Investment) را اندازه گیری کنند. یا اینکه ROI را اندازه گیری نمی کنند؛ زیرا به ابزارهایی مناسب دسترسی ندارند.
بدیهی است که اگر می خواهید بازگشت سرمایه خود را محاسبه کنید، به راهی برای ردیابی و اندازه گیری پیشرفت خود در بازاریابی دیجیتال نیاز دارید.
ماهیت مبهم ROI
یک دلیل دیگر کارآفرینان این است که اندازه گیری دقیق ROI دشوار است. آنها می گویند؛ ممکن است بدانیم ترافیک ارگانیک ما چقدر رشد کرده و یا نرخ کلیک وبسایتمان چقدر تغییر نموده است؛ اما واقعاً نمی توانیم بگوییم که بازده سرمایه کل بازاریابی دیجیتال چقدر می باشد؟
از دلایل این پاسخ کارآفرینان می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
واقعاً چقدر برای بازاریابی دیجیتال هزینه می کنید؟ اگر با یک شرکت یا آژانس بازاریابی کار می کنید، ممکن است هزینه ماهانه ساده ای داشته باشید. اما در غیر اینصورت باید تمام هزینه ها حتی کل ساعاتی را که صرف امور اداری و سایر جزئیات میکنید هم محاسبه نمایید.
داده های گمراهکننده:
برخی از نقاط دادهای که اندازهگیری میکنید واضح نیستند یا ارزیابی دقیقی از اثربخشی بازاریابی شما ارائه نمیدهند. به عنوان مثال، نرخ تبدیل شما ممکن است بالا باشد، اما این احتمال وجود دارد که افرادی فرم های فروش را در وبسایت شما پر کنند اما اقدام آنها به خرید محصول ختم نشود.
تأثیرات غیرقابل اندازه گیری:
مشکل دیگر در محاسبه نزخ بازاریابی دیجیتال این است که بازاریابی دیجیتال می تواند بازده شما را به طرق مختلفی تحت تأثیر قرار دهد که اندازه گیری آنها تقریباً غیرممکن است. به عنوان مثال، چگونه می توانید میزان شهرت برند خود را که ماحصل بازاریابی دیجیتال است را اندازه گیری کنید؟
ROI به عنوان یک معیار ثانویه
برخی از کارآفرینان ROI را نه به عنوان یک معیار اولیه برای ارزیابی موفقیت کمپین بازاریابی، بلکه به عنوان یک معیار ثانویه در نظر میگیرند. مثلاً سئو را بعنوان یک استراتژی که برای کمک به ارتقای رتبه بالاتر در موتورهای جستجو طراحی شده است را در نظر بگیرید. منطقی است که هدف شما رسیدن به رتبه یک گوگل برای کلمه کلیدی هدف باشد. اما ممکن است به رتبه یک برسید و همچنان با ROI منفی مواجه باشید. این یعنی در کاری موفقیت پیدا کردید که سود آن از هزینه های آن فعالیت کمتر بوده است.
اگر در یک استراتژی مشخص، بیش از آنچه که درآمد دارید، پول خرج می کنید، نباید آن استراتژی را موفقیت آمیز بدانید.
راه حل
تمام توضیحات قبل نشان میدهد که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال علاوه بر اینکه پیچیده است؛ محاسبه دقیق آن، کار سختی نیز به حساب می آید. اما هرچقدر در انجام آنها دقت به عمل آورید؛ ROI شما خطای کمتری داشته و به واقعیت نزدیکتر خواهد بود.
ما در آوین مارکتینگ برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال، راه حلهای ذیل را به شما پیشنهاد میدهیم:
راه حل برای شرکتهای گروه اول:
اگر شما صاحب شرکتی هستید که فقط از راه بازاریابی دیجیتال محصول خود را به فروش می رسانید؛ کار ساده تری را در پیش دارید. اینکه شما خود به تنهایی یا توسط تیم درون سازمانی خود، امور بازاریابی دیجیتال را انجام میدهید و یا اینکه کل فعالیتهای بازاریابی دیجیتال خود را به یک شرکت یا آژانس مدیریت بازاریابی سپرده اید؛ در محاسبه ROI تفاوت چندانی ندارد.
شما می بایست ابتدا تمام فعالیتها و هزینه های بازاریابی خود را لیست کنید. کل ساعاتی که برای فعالیتهای بازاریابی دیجیتال انجام میدهید؛ اعم از به روزرسانی وب سایت و شبکه های اجتماعی، تحقیقات اینترنتی، سنجش رقبا و. را محاسبه کنید.
حال نرخ این مقدار ساعت را محاسبه کنید. مثلا می توانید نرخ را براساس حقوق ماهیانه یا ساعت کار یک کارشناس آی تی محاسبه کنید. اگر هزینه ی دیگری نظیر تبلیغات اینترنتی و. نیز دارید؛ به این رقم اضافه نمایید. این بخش کل هزینه های بازاریابی دیجیتال شما خواهد بود.
حال با دانستن مقدار فروش ماهیانه، و قرار دادن در فرمول ذیل، نرخ بازگشت سرمایه قابل محاسبه است.
بعنوان مثال اگر در ازای فروش هر محصول، 40 هزار تومان سود (قیمت محصول منهای تمام هزینه های تولید) بدست می آورید. و در ازای کمپین بازاریابی دیجیتال خود 75 محصول به فروش رساندید؛ درآمد خالص شما 3 میلیون تومان خواهد بود. اگر این کمپین برای شما 2 میلیون تومان هزینه داشته باشد. نرخ بازگشت سرمایه شما در بازاریابی دیجیتال شما میشود:
راه حل برای شرکتهای گروه دوم:
این حالت زمانیست که شما ترکیبی از انواع فعالیتهای بازاریابی اعم از حضوری، غیر حضوری و دیجیتال را باهم انجام می دهید. در اینجا محاسبه نرخ دقیق بازگشت سرمایه ویژه فعالیتهای بازاریابی چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ دیجیتال، کار دشواریست.
مهمترین بخش محاسبه در این حالت، تفکیک هزینه های بازاریابی دیجیتال از هزینه های بازاریابی غیر دیجیتال و همچنین تشخیص درآمدهای این دو گروه از یکدیگر است.
تفکیک هزینه ها
برای تفکیک هزینه ها در این حالت، قبل از هرچیز نیاز به یک برنامه ریزی بازاریابی دقیق می باشد. برنامه ریزی که در آن تعداد، کیفیت و هزینه ی تمام کمپینهای بازاریابی و فعالیتهای تبلیغاتی را در نظر گرفته باشد.
پس از تدوین برنامه بازاریابی، در مرحله اجرا نیز می بایست تمام هزینه ها نسبت به برنامه چک شده و همه آنها ثبت شوند.
تفکیک درآمدها
یک راه ساده و در عین حال کارآمد، استفاده از تیم فروش است. میتوانید در فرمهای سفارشگیری قسمتی را اضافه کنید که در آن نحوه آشنایی مشتری با برند شما منظور میگردد. و پرسنل واحد فروش خود را ملزم کنید که در زمان سفارش مشتری، این قسمت را حتما تکمیل نمایند. در واقع واحد فروش شما باید از مشتری بپرسد که از چه راهی با شرکت و برند شما آشنا شده است.
همچنین میتوانید سوال از مشتری در خصوص نحوه آشنایی را در کل سازمان خود و در کل مراحل ارتباط با مشتری نهادینه نمایید. از صفحه سفارشات یا فروشگاه وب سایت گرفته تا جلسات حضوری بستن قرارداد و یا حتی سفارشات تلفنی. در آخر کار نیز درآمدهای حاصل از بخشهای مختلف بازاریابی خود را جمع کرده و طبق فرمول بالا نرخ بازگشت سرمایه هرکدام را محاسبه نمایید.
این راه حل برای محصولاتی مناسب است که شما در هنگام فروش محصول، با مشتری نهایی خود ارتباط دارید. مانند اکثر کسب و کارهای B to B . اما برای محصولات B to C مانند فروش فروشگاهی چطور؟ وقتی شما مشتری نهایی خود را نمی بینید؛ چطور می توانید راه آشنایی او با مجموعه خود را تشخیص دهید؟
محاسبه نرخ دقیق بازگشت سرمایه بازاریابی برای اینگونه محصولات، سختترین حالت ممکن است. شاید حتی نتوان نرخ دقیق آنرا محاسبه کرد. اما از طریق راه حلهای ذیل میتوانید به نرخ واقعی تاحدی نزدیک شوید:
- راه اندازی باشگاههای مشتریان برند و ارتباط مستقیم با آنها
- راه اندازی سیستم اهدای جایزه و درج کد رهگیری روی محصولات و ترغیب مشتری به تکمیل پرسش نحوه آشنایی
- استفاده از نظرسنجیهای آنلاین و آفلاین
- راه اندازی مسابقات پرسش و پاسخ از برند و.
نتیجه اینکه برای محاسبه ROI هرچقدر هزینه ها و درآمدهای شما شفافتر و قابل تمیز دادن از هم باشد؛ شما نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی دقیقتری خواهید داشت.
چگونه فروش خالص را محاسبه کنیم
فروش خالص همان چیزی است که بعد از بازده، بازدهی و تخفیف فروش از فروش خالص کم می شود. در واقع فروش خالص کل مبلغ درآمد گزارش شده به وسیله یک شرکت در سود و زیان چطور بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟ آن می باشد. این فروش قسمتی از درآمد یک واحد اقتصادی می باشد و بعد از کم کردن بازده، کمک هزینه محصولات معیوب و تخفیف های فروش به دست می آید. به این صورت که همه موارد فروش و کسورات مربوطه در یک مورد جمع می شوند. فروش ناخالص را باید در یک ردیف دیگر و جداگانه از خالص فروش نشان دهید، به دلیل اینکه کسر قابل توجهی از فروش ناخالص وجود دارد. اگر چنانچه این کسر در صورت مالی پنهان شده باشد، در صورت حساب اطلاعات اصلی برای کیفیت معاملات فروش از دست می رود.
بهترین روش برای انجام این کار، گزارش فروش ناخالص و همه تخفیفات فروش می باشد، بعد شماره خالص فروش را ذکر کنید. در این روش کاملا مشخص می شود که در چه زمانی تغییر در کسر فروش، تخفیف زیاد بیش از حد، بازاریابی و دیگر تغییرات در کیفیت فروش انجام شده است. توجه داشته باشید که، مستندات صورت مالی باید دارای استدلال و دلیل برای تخفیف های بزرگ در فروش باشد.
بیشتر سرمایه گذاران و تحلیل گران در زمان تحلیل سلامت یک واحد اقتصادی، فروش خالص را به صورت سود و زیان بررسی می کنند و مشخص می شود که می توانند در این واحد اقتصادی سرمایه گذاری داشته باشند و یا این سرمایه گذاری را انجام ندهند. محاسبه فروش خالص برای آینده نگری و سودآوری کسب و کارها بسایر مهم می باشد و در صورت آشنا نبودن نسبت به این روش می توانید از حسابداران متخصص در این زمینه کمک و مشورت بگیرید.
یک حسابدار با تجربه می تواند در این زمینه برای کسب و کار شما بسیار مفید باشد و به شما و آن واحد اقتصادی کمک فراوانی داشته باشد.
فرمول فروش خالص:
یکی از راه های مؤثر برای فروش، روش محاسبه فروش خالص در هر یک از شرکت ها می باشد. مقایسه بین ارزش تمام شده و خالص ارزش فروش باید به صورت جداگانه برای هریک از اقلام موجودی انجام شود. اگر این کار عملی نباشد، باید گروههای کالا و یا کالای مشابه را جمعاً در نظر بگیرید.
فروش خالص مجموع فروش ناخالص یک شرکت منهای بازده، کمک هزینه و تخفیف آن شرکت می باشد. به همین دلیل، فرمول فروش خالص به شرح ذیل می باشد:
فروش خالص = فروش ناخالص – بازده – کمک هزینه – تخفیف
زمانی که اختلاف بین فروش ناخالص و خالص یک واحد اقتصادی، بیشتر از متوسط صنعت باشد، ممکن است که آن واحد تخفیف های بالاتری را ارائه دهد و یا بازدهی بیش از حد نسبت به رقبای صنعت خود تجربه کند.
فروش خالص شامل چه مواردی می شود:
فروش خالص برابر با فروش ناخالص منهای بازده فروش، کمک هزینه و تخفیف می باشد.
فروش ناخالص هم برابر با فروش های تنظیم نشده یک تجارت قبل از تخفیف، کمک هزینه و بازده مانند: پول نقد، کارت اعتباری، کارت نقدی و فروش اعتبار تجاری می باشد.
- بازده: بازگشت کالا برای بازپرداخت می باشد و فروش ناخالص با مبلغ استرداد کم می شود.
- کمک هزینه ها: کاهش قیمت کالاهای معیوب و آسیب دیده می باشد و فروش ناخالص با توجه به میزان کمک هزینه ها کم می شود.
- تخفیفات: این تخفیفات در صورت پرداخت تا زمان مشخص با توجه به شرایط تعیین شده برای تخفیف، با کم شدن موجودی فاکتور به عنوان مشتریان پاداش داده می شود.
فروش خالص و یا خالص ارزش فروش، در واقع یک روش محاسباتی می باشد که شرکت ها در دوره های مالی برای بررسی سوددهی کسب و کارشان از این روش استفاده می کنند. با شناخت روش محاسبه فروش خالص می توانید فروش خالص یا خالص ارزش فروش را برای کسب و کارها محاسبه کنید و به سوددهی بالا برسید.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله راهنمای ثبت نام کد اقتصادی را به شما پیشنهاد می کنیم.
دیدگاه شما