ارزش اسمی و بازاری سهام به چه معناست و چه تفاوتهایی دارند؟
ارزش اسمی و بازاری سهام به چه معناست؟ ارزشهای اسمی و بازاری سهام هرکدام چه ویژگیها و تفاوتهایی دارند؟ در این مطلب از سایت sdbroker به توضیح کامل ارزش اسمی و بازار میپردازیم.
سرمایهگذاری در بازار بورس و فرابورس نیازمند دانش کافی و آشنایی با اصطلاحات متعددی است که در این بازارها به کار میروند. اگر میخواهید ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید، باید بدانید ارزش سهام چیست و انواع آن کداماند، ارزش بازاری سهام چیست و تفاوت آن با ارزش اسمی سهام چیست. با توجه به اینکه بسیاری افراد از دو اصطلاح ارزش اسمی و ارزش بازاری به جای یکدیگر استفاده میکنند یا آنها را باهم مرتبط میدانند، در این مطلب به بررسی کامل مفهوم و نحوه محاسبه این دو ارزش سهام میپردازیم. با این حال، به منظور افزایش آگاهی و آشنایی بیشتر شما با بازارهای بورس و فرابورس، نگاهی گذری به سایر انواع ارزش سهام نیز خواهیم داشت.
برای آشنایی بیشتر با مفهوم سهام فرابورس چیست؟ کلیک کنید.
ارزش سهام چیست؟
ارزش سهام به انواع اسمی، ذاتی، بازاری و دفتری تقسیم شده و تعیین آن بر اساس روشهای مختلف ارزشگذاری انجام میشود. بر اساس تجربه، بازار بورس با نوسانات زیادی همراه است و نتیجه بررسی قیمت روز سهام چندان قابل اعتماد نیست. مقایسه انواع ارزش سهام، اطلاعات بیشتر و امکان پیشبینی روند قیمت سهام را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد و نقش پررنگی در انجام یک سرمایهگذاری منطقی و کم ریسک دارد. این اطلاعات همچنین به فعالان بازار بورس نشان میدهد که برای سرمایهگذاری کوتاه و بلندمدت باید چه شرکتی را انتخاب کنند و سرمایه آنها تا چه زمانی میتواند در امنیت باقی بماند.
ارزش اسمی سهام چیست؟ نحوه محاسبه ارزش اسمی سهام
زمانی که یک شرکت در بازار بورس آغاز به فعالیت میکند، تعدادی از سهام خود را به منظور جذب سرمایه به فروش میگذارد. ارزش هر سهم بر روی اوراق بهادار ثبت میشود. طبق قوانین بازار بورس ایران، مبلغ هر سهم باید برابر با یک هزار ریال یا 100 تومان ثبت شود. این قیمت، ارزش اسمی هر سهم در بازار سرمایه یا همان ارزش اسمی سهام است. بنابراین، میتوان ارزش اسمی سهام را قیمت هر سهم منتشر شده دانست. حاصلضرب 100 تومان و تعداد سهام شرکت، سرمایه آن شرکت در بازار بورس را نشان میدهد. در یک مثال ساده و غیرواقعی اگر یک شرکت 900 هزار سهم در بازار بورس مبادله کرده باشد، 90 میلیون تومان سرمایه در این بازار دارد. با در دست داشتن برگه سهام و انجام یک ضرب ساده میتوانید متوجه شوید ارزش اسمی سهام چیست و سرمایهای که شرکت در بورس وارد کرده است را محاسبه کنید.
در هر برگه سهام، ارزش اسمی کل سرمایه شرکت و تعداد سهام منتشر شده در بازار بورس آورده میشود. درواقع اهمیت ارزش اسمی در کنار سایر انواع ارزش سهام مشخص میشود و به تنهایی نمیتواند معیار مناسبی برای سنجش یک شرکت باشد. لازم به ذکر است که سهام تمام شرکتها با قیمت 100 تومان به فروش نمیرسند. اغلب شرکتها، سهام خود را با قیمتی بسیار بیشتر از این مبلغ به فروش میگذارند. در چنین مواقعی اصطلاحاً گفته میشود که سهام با صرف به فروش رسیده است. در مقابل، زمانی که سهام با قیمتی کمتر از ارزش اسمی به فروش برسد، میگویند سهام با کسر فروخته شده است. البته امروزه این امر، برخلاف قانون بوده و انجام آن غیرممکن است. توجه داشته باشید که این قیمت با ارزش بازاری سهام کاملاً متفاوت است.
ارزش بازاری سهام چیست و چگونه محاسبه میشود؟
بعد از رسیدن سهام به دست سرمایهگذاران و فعالان در بازار بورس، قیمتها بهشدت تحت تأثیر میزان عرضه و تقاضا قرار میگیرند. بر اساس این اصل، هرچه تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت سهام افزایش پیدا میکند و هرچه عرضه بیشتر از میزان تقاضا اتفاق بیفتد، موجب افت قیمت سهام شرکت میشود. ارزش بازاری سهام در واقع قیمت روز سهام یا مبلغی است که سهام با آن خرید و فروش میشود. ارزش بازاری سهام کاملاً تحت تأثیر عرضه و تقاضای بازار قرار میگیرد و ممکن است به صورت دقیقهای یا روزانه تغییر کند. بنابر این تعریف، مقدار ارزش بازاری سهام ممکن است چند برابر ارزش اسمی آن باشد یا حتی به مبلغی بسیار کمتر از آن برسد. این ارزش میتواند در شرکتهای بزرگ تأثیر چشمگیری بر شاخصها گذاشته و وضعیت بازار را تغییر دهد. برای اطلاع از ارزش بازاری سهام میتوانید به پورتفوی یا سایت کارگزاری خود مراجعه کرده و بر روی نام شرکت مورد نظر کلیک کنید. این اطلاعات همواره در حال بروزرسانی هستند.
ارزش ذاتی یا ارزش واقعی سهام یک شرکت، تحت تأثیر عواملی مانند بدهیها، وضعیت کنونی، پیشبینی میزان سوددهی در آینده و میزان سرمایهگذاریهای شرکت مشخص میشود. ممکن است برخی ارزش ذاتی و بازاری را با یکدیگر یکی بدانند، اما این دو مفهوم کاملاً متفاوت هستند. اکنون که میدانید ارزش بازاری سهام چیست حتماً این را نیز میدانید که پیشبینی وضعیت شرکت با استفاده از آن (به تنهایی) میتواند دشوار یا غیرممکن باشد. این در حالی است که ارزش ذاتی به سرمایهگذاران امکان پیشبینی وضعیت یک شرکت و تحلیل بنیادی آن را میدهد. به این ترتیب، سرمایهگذاران متوجه میشوند چه تعداد سهام را برای چه تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار مدت خریداری کنند و سهامداران شرکت از زمان مناسب برای فروش یا نگهداری سهام خود مطلع میشوند.
ارزش دفتری چیست و چگونه محاسبه میشود؟
یکی دیگر از انواع ارزش سهام، ارزش دفتری است که به سهامداران این آگاهی لازم درباره حقوق صاحبان سهام را میدهد. لازم است سهامداران از این موضوع مطلع باشند که در صورت انحلال و ورشکستگی شرکت، چه میزان از سرمایه به آنها تعلق میگیرد. به همین منظور، ارزش دفتری طی فرمول ساده مشخص میکند که تقسیم سهام میان سهامداران در چنین شرایطی چگونه خواهد بود. در این فرمول، تمام بدهیهای شرکت از مجموعه دارایی آن کسر شده و بر تعداد سهام منتشر شده شرکت در بازار بورس تقسیم میشود. حاصل این محاسبه، همان ارزش دفتری یا مبلغی است.
همراه با این مطلب متوجه شدید که انواع ارزش سهام چیست و هر یک دارای چه ویژگیهایی هستند. به این ترتیب، با بررسی کامل و دقیقی از انواع ارزش سهام و مقایسه آنها با یکدیگر میتوانید به اطلاعات بیشتر و کارآمدتری درباره شرکتهای موردنظر خود دست پیدا کنید. این ارزشها به شما میفهمانند که سرمایهگذاری شما منطقی است یا خیر و تنوع سبد سرمایهگذاری شما را تحت تأثیر قرار میدهد.
ارزش اسمی و مقایسه آن با ارزش دفتری، بازار و ذاتی
شما در شروع یادگیری مفاهیم اولیه تحلیل بنیادی و ارزشگذاری شرکت ها احتمالا ارزش اسمی به گوشتان می خورد.
در این مقاله علاوه بر مفهوم ارزش اسمی، قصد داریم تعریف ارزش دفتری، ارزش ذاتی و ارزش بازاری را برای شما بیان کنیم.
تعریف ارزش
افراد اغلب اوقات ارزش را آن چیزی که می ارزد تعریف می کنند و در زمانی که می شنوند ارزش چیزی فراتر از آن است تعجب می کنند. ارزش، به شخصی که ارزیابی آن را انجام می دهد، هدف، زمانی که ارزش برآورد می شود و مجموعه ای از عوامل دیگر بستگی دارد. بنابراین ارزش یک مفهوم ایستا نیست. با این تفاسیر، مفاهیم مختلفی برای ارزش وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم.
ارزش اسمی
ارزش اسمی (قیمت اسمی) یا Par Value قیمتی است که در اساسنامه شرکت درج میشود و پذیره نویسی شرکت براساس این قیمت انجام میشود. باید توجه کرد که این قیمت معیار معامله سهام شرکت نخواهد بود که در ادامه بیشتر به بررسی این موضوع می پردازیم.
مقدار قیمت اسمی معمولا در اغلب شرکت ها 1000 ریال یا معادل 100 تومان است. باید توجه کرد طبق قانون تجارت ایران قیمت اسمی نباید از 10,000 ریال بیشتر باشد.
ارزش دفتری
ارزش دفتری (Book Value) یک شرکت برابر با جمع دارایی های شرکت پس از کسر بدهی های شرکت از آن است. پس در ترازنامه شرکت اگر حقوق صاحبان سهام را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم، ارزش دفتری برای هر سهم (BVPS) مشخص خواهد شد.
باید دقت داشت از آنجاییکه ثبت دارایی ها در ترازنامه به روش بهای تمام شده است. گاها ارزش دارایی ها کمتر از ارزش روز آن است. بنابراین تحلیلگران در صورتیکه ارزش دفتری شرکت از ارزش بازار آن کمتر باشد با بررسی دقیقتر دارایی ها، بررسی استهلاک و جریانات نقدی آتی شرکت میتوانند به ارزان بودن یا گران بودن ارزش یک شرکت برسند.
تعریف و مقایسه ارزش ذاتی و ارزش بازار
احتمالا برای شما پیش آمده است که در هنگام خرید، به قیمت کالایی بر بخورید که با توجه به شناخت شما از بازار در خصوص آن کالا قیمت کالای عرضه شده بالاتر یا پایین تر از ارزش واقعی و مد نظر شما باشد. این مصداق در بازار بورس هم وجود دارد.
برای واضح تر شدن بحث به بررسی دو مفهوم ارزش ذاتی و ارزش بازار می پردازیم.
ارزش بازار
همانطور که میدانید شرکت ها بعد از عرضه شدن در بورس، مطابق میزان عرضه و تقاضا معامله میشوند. قیمت بازار، قیمتی است که یک سهم در بازار بورس در این لحظه معامله می شود. ارزش بازار نتیجه حاصلضرب قیمت بازار یک سهم در تعداد سهام شرکت است. در مقاله “ارزش بازار سهام – پارامتر کلیدی استراتژی سرمایه گذاری موفق” کاربرد این مفهموم در معاملات بررسی تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار شده است.
ارزش ذاتی
ارزش ذاتی (Intrinsic Value) برای یک سهم، درواقع قیمت و ارزشی است که تحلیل گران مالی و بنیادی برای آن سهم قائل هستند. تحلیلگران با بررسی شرایط فعالیت تجاری و بر اساس دو پارامتر قدرت سود آوری و کیفیت کسب آن سود ارزش ذاتی سهام را تخمین میزنند.
بنابراین مانند هر دارایی دیگر ممکن است تحلیلگران به این نتیجه برسند که ارزش بازار یک شرکت از ارزش ذاتی آن شرکت بالاتر است در این حالت اصطلاحا می گویند شرکت Overvalue شده است و تحلیلگران بنیادی اقدام به فروش سهام این شرکت می کنند. در مقابل اگر تحلیلگر بنیادی به این نتیجه برسد که ارزش بازاری یک شرکت پایینتر از ارزش ذاتی آن است و به اصطلاح Undervalue است اقدام به خرید و نگهداری سهام آن شرکت می کند.
ارزش ذاتی، ارزش فعلی جریان عایدات آینده است که بر اساس بازده جاری بازار تنزیل میشود.
۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذاران
اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبهای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق میکند. در دنیای سرمایهگذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده ماشین سرمایهگذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روشهای مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راهها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام است. بررسی شرایط به کمک تحلیلها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری میشود. در ادامه مهمترین شاخصهای تحلیل بنیادی را معرفی میکنیم.
درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه میتوانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار میرود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود میبرند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانهی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود که منجر به توصیه فروش میشود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانهی آن باشد، انتظار میرود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار میرود.
برترین شاخصهای تحلیل فاندامنتال
همانطور که میدانید مدلهای مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که میتوان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوبترین پارامترها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شدهاند. درک این شاخصهای کلیدی میتواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.
۱. درآمد به ازای هر سهم (تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار EPS)
این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین میشود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایهگذاران است؛ زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما میتوانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش میشود.
۲. نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازهگیری میکند. این به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان میدهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایهگذاران مطلوب است.
نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازای هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).
دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبهی آنها استفاده میشود. اگر سود پیشبینیشده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آیندهنگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.
۳. رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)
نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمیشود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران میکند. تحلیلگران میتوانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کاملتری از ارزشگذاری سهام ارائه میدهد. برای محاسبه رشد سود پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:
PEG = نسبت PE / رشد درآمد
PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل میشود
PEG = 1.5
قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزشگذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی میشود.
۴. جریان نقدی آزاد (FCF)
به عبارت سادهتر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و مخارج سرمایهای یک شرکت باقی میماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکتهایی با جریان نقدی آزاد بالا میتوانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی میدانند زیرا نشان میدهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینههای سرمایه را دارد یا خیر.
FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت میشود، به همان شکل محاسبه میشود. همچنین میتوان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمولهای زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه میکنیم:
NOPAT = EBIT مالیات –
NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴
FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )
FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴
۵. نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)
این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته میشود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزشگذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه میشود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام داراییها منهای بدهیها محاسبه میشود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایهگذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکتها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزشگذاری شده باشد مفید خواهد بود.
۶. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
ROE یک نسبت سودآوری است که نرخ بازدهی را نشان میدهد که سهامدار برای بخشی از سرمایهگذاری خود در آن شرکت دریافت میکند. این نسبت اندازهگیری میکند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایهگذاری سهامداران خود ایجاد میکند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما میتوانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایهگذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش میدهد. این تحلیل به این مؤلفههای اصلی میپردازد:
ROA = درآمد خالص / داراییها، که میتوان آنها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:
حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص
نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی
اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام
فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:
ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم
ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام
با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار میتواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE میشود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟
۷. نسبت پرداخت سود سهام (DPR)
همانطور که میدانید شرکتها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت میکنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت میکند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما میگوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز میگرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار میگذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
۸. نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان میدهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که میتواند در ارزشگذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاوردهاند یا به دلیل یک عقبگردی موقت، آنطور که انتظار میرود عمل نمیکنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه میشود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایهگذاران تلقی میشود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکتها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
۹. نسبت سود سهام
نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن میپردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش مییابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایهگذاری کردهاند، چه میزان به آنها باز میگردد.
نسبت سود تقسیمی به درصد بیان میشود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت میکنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله میشود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله میشود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. بهعنوان یک سرمایهگذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح میدهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.
۱۰. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری میکند. سرمایهگذاران میتوانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی داراییهای شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه کسب و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام میتواند تعهدات را برآورده کند.
شما میتوانید نسبت را با تقسیم کل بدهیها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان میدهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.
بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰
نتیجه گیری
همه شاخصهای تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها میتوانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارند که اندازهگیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایهگذاری میشود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای خاص صنعت استفاده میشود. این مسائل به شما کمک میکند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخصها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاریهای بالقوه استفاده میکنید.
سوالات متداول
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
تحلیل بنیادی شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است.
هدف از تحلیل فاندامنتال چیست؟
هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
مفاهیم ارزش سهام و اطلااعاتی درباره ی ارزش گذاری سهام عادی
در این قسمت مفاهیم ضمنى ارزش از جمله ارزش سرمایهگذاری، ارزش انحلال، مفاهیم ارزش سهام با فرض تداوم و ارزش ذاتى مورد بررسى قرار خواهد گرفت.
ارزش سرمایهگذارى
مفهوم ارزش سرمایهگذاری، مفهوم مستقلى نظیر مفهوم ارزش بازار یا ارزش براى مالک نست، بلکه دلالت بر ارزش براى منظور خاص، یعنى سرمایهگذارى در پرتفوى دارد. قیمت سهام در بورس اوراق بهاءدار، نشاندهندهٔ ارزش بازار مجموعه سهام کوچک است و معمولاً نشاندهنده ارزش سرمایهگذارى مىباشد.
سرمایهگذاران در بورس اوراق بهاءدار، بهدنبال بازدهى بهصورت سود سهام با رشد ارزش سرمایهگذارى مىباشند. این سرمایهگذاران معمولاً سهامداران جزء هستند که در مدیریت یا اداره شرکتى که در آن سرمایهگذارى مىکنند. نقشى ندارند.
بهعلت تفاوت ریسک و بازارپذیرى هر یک از سرمایهگذارىها، سرمایهگذاران در برخى موارد بیشتر و در برخى موارد کمتر پرداخت مىکنند.
وجه افتراق بین ریسک و بازارپذیرى همه جا رعایت نمىگردد و این دو مفهوم به کرات مترادف یکدیگر بهکار گرفته مىشوند، ثبت شرکت ولى در ارزیابى سهام خارج از بورس این تمایز آشکار مىگردد. از مشخصههاى سهام خارج از بورس عدم بازارپذیرى آنها است که ارتباطى با ریسک عملیات شرکت ندارد، لذا ارزش سرمایهگذارى سهام خارج از بورس، مىبایستى با اعمال تخفیفى بابت عدم بازارپذیری، تعیین گردد.
ارزش انحلال
ارزش انحلال هم نظیر ارزش سرمایهگذاری، از یک مفهوم بنیادى ارزش برخوردار نیست. این اصطلاح دلالت بر تعیین ارزش بر مبناى قرض برچیده شدن شرکت دارد.
محاسبه ارزش انحلال ساده نیست. در محاسبه ارزش انحلال، بایستى هزینههاى انحلال و وضعیت مالیاتى به دقت برآورد گردد و مواردى نظیر مطالبات وصول نشده و ضایعات موجودىها نیز مدنظر قرار گیرد. لذا انحلال شرکتها، حتى شرکتهاى کوچک کار پرزحمت، پیچیده و مشکلى است. خریدار سهام شرکتى که قرار است برچیده شود، کل مبلغ قابل تحقق طى انحلال تدریجى را پرداخت نخواهد کرد. زیرا اینکار موجب مىگردد که وى روزى سهام خود بازدهى نداشته باشد. در این مورد بایستى هم ارزش زمانى پول و هم ریسک مربوطه را در نظر گرفت.
ارزش انحلال در نظر غالب افراد، حداقل ارزشى است که ارزش سهم از آن پائینتر نمىرود. هر چند این نظر براى تمام سهام یا ۷۷ درصد سهام و بیشتر قابل قبول است. ولى نمىتوان آن را در مورد سهام قابلیت تعمیم داد. البته ارزیابى سرمایهگذار باید فقط بر مبناى چشمانداز شرکت بهعنوان یک واحد فعالى متکى باشد، لذا امید بستن به ارزش انحلال شرکت سبب مىگردد که توجه سرمایهگذار از آنچه که باید مدنظر قرار گیرد، یعنى آینده محصولات و خدمات شرکت و کیفیت مدیریت و نیروى کار آن، منحرف گردد.
ارزش با فرض تداوم فعالیت شرکت
این نوع ارزش هم یک مفهوم ارزش بنیادى نیست، بلکه بر مبناى فرض تداوم فعالیت شرکت استوار است. در یک اقتصادِ با ثبات مالی، اکثریت شرکتها، در حال تداوم فعالیت هستند. و در نتیجه اکثر ارزشیابىها بر مبناى فرض تداوم فعالیت صورت مىگیرد. شرکت بهدلیل آنکه در خطر انحلال قرار ندارد، تعهدات مالى خود را در سررسید ایفاء خواهد نمود.
علىرغم آنکه در اقتصاد سالم، فرض بر اصل تداوم فعالیت شرکتها است، ولى نباید تداوم را بدیهى فرض کرده و باید در این مورد بررسىهاى لازم انجام گیرد. چنانچه تداوم شرکتى قابل اثبات نباشد، و یا آینده تداوم فعالیت آن مورد تردید قرار گیرد، نتایج ارزشیابى بىاعتبار مىگردد.
در مواردى لازم است که شرکت در حال تداوم فعالیت را، بر مبناى عدم تداوم ارزشیابى کرد. بهعنوان نمونه شرکتى که داراى ساختار سرمایهاى نامناسب است و در صورت بازپرداخت وامها و بدهىها ورشکست خواهد گردید. در این موارد ارزیابى باید کاملاً هوشیارانه باشد.
نمونه دیگر اینگونه شرکتها، شرکت کوچکى است که فعالیت آن بستگى مطلق به یک یا چند شخص کلیدى دارد، مانند شرکت پیمانکارى که به یک مدیر خاص بستگى دارد، و یا شرکتى که متکى به یک یا چند مشترى بزرگ انحصارى است.
ارزش ذاتى
این اصطلاح براى افراد مختلف مفهوم متفاوتى دارد. تعریف ارزش ذاتى عبارت است از: ارزشى که یک سهم از نظر یک سرمایهگذار باید داشته باشد. تفاوت بین ارزش جارى بازار و ارزش ذاتى غالباً مبناى تصمیمات خرید یا فروش سهام است.
تعریف جدیدتر ارزش ذاتى عبارت است از: بهترین برآورد ارزش یک سهم با توجه به مجموعه کل اطلاعات موجود. ارزش ذاتى با توجه به حقایق مرتبط با ارزش سهام تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار توجیهپذیر است. این ارزش را مىتوان بهعنوان ارزش واقعى سهام یا ارزش تئوریک نامید.
معمولاً براى ارزشیابى سهام شرکتهائى که قصد دارند ارزش سهام خود را براى اولین بار به عموم عرضه نمایند، از روش ارزشیابى با فرض تداوم فعالیت استفاده مىکنند. در این روش براى تعیین ارزش واقعى و یا تئوریک ارزش سهام، از تجزیه و تحلیل اصولى استفاده مىکنند. در تجزیه و تحلیل اصولی، ارزیاب به عوامل بنیادى و مؤثر بر ارزش سهام مانند قدرت سودآورى و کسب درآمد شرکت، برنامههاى آتى سرمایهگذارى شرکت، میزان ریسک فعالیت شرکت، ساختار سرمایه و میزان ریسک مالى شرکت و غیره توجه مىکند. در این روش ارزش سهام از طریق ارزش فعلى عایدات آتى متعلق بههر سهم و با توجه به عوامل دیگر تعیین مىگردد.
یک تصویر کلى از ارزش ذاتى و موارد استفاده از آن در شکل زیر نشان داده شده است:
شکل مقایسه ارزش ذاتی و قیمت واقعی بازار شکل مقایسه ارزش ذاتی و قیمت واقعی بازار
تحلیل ارزش ذاتى در تمامى حالات قابل اعمال نیست، زیرا داراى سه محدودیت عمده است:
- بازار در شناخت ارزش حقیقى کند است؛ اگر سرمایهگذاران ارزش ذاتى سهم عادى را کشف نکنند، ارزش سهام شرکت ممکن است براى مدت زمان طولانى بیش از واقع یا کمتر از واقعِ ارزشگذارىشده باقى بماند.
- سهام شرکتهاى پرریسک را نمىتوان با تحلیلى ارزش ذاتى بررسى کرد.
- سهام شرکتهاى باسابقه رشد بسیار سریع در بازار، قیمتهاى بسیار بالائى دارند. بهدلیل اطمینان نداشتن به تداوم رشد، نمىتوان روش ذاتى را بهگونهاى مناسب براى شرکتهاى با رشد سریع مورد استفاده قرار داد.
معهذا با توجه به محدودیتهاى فوق تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار در مورد ارزش سهام عادی، اغلب تحلیلهاى ارزش ذاتى بهکار گرفته مىشوند.
مارکت کپ چیست؟ با مفهوم ارزش بازار بیشتر آشنا شویم
مارکت کپ چیست – چگونه باید ارزش یک ارز دیجیتال را در بازار تشخیص داد؟ قیمت رمز ارز نشانگر ارزش بازار آن نیست و معیار مناسبی برای مقایسه ارزش ارزهای دیجیتال محسوب نمیشود. تریدر ها و فعالان حرفهای بازار ارزهای دیجیتال از مفهوم ارزش بازار یا مارکت کپ برای مشخص کردن ارزش ارزهای دیجیتال و رتبه بندی آنها استفاده میکنند.
اما مارکت کپ چیست ؟ چه اهمیتی دارد؟ چگونه میتوان از آن برای سرمایه گذاری استفاده کرد؟ با نوبیتکس در ادامه این مطلب همراه باشید تا با مفهوم ارزش بازار آشنا شویم و به این سؤالات پاسخ دهیم.
مارکت کپ چیست ؛ تعریف ارزش بازار
مارکت کپ (market cap) کوتاه شده عبارت market capitalization است. معنای دقیق این عبارت «مجموع سرمایه بازار» است که معمولاً اقتصاددانها آن را با عنوانهای «ارزش بازار» یا «ارزش کل بازار» معرفی میکنند. در بازار ارزهای دیجیتال مارکت کپ مجموع قیمت تمام سکههای در گردش است. این معیار مشخص ارزش بازار یک رمز ارز را مشخص میکند. آشنایی با مفهوم ارزش بازار به فعالان بازار خرید و فروش رمز ارز کمک میکند تا دید بهتری از ریسک، بزرگی بازار و میزان نقدشوندگی یک ارز دیجیتال داشته باشند. همچنین از این معیار برای مقایسه ارزش ارزهای دیجیتال مختلف نیز استفاده میشود.
اقتصاددانان برای به دست آوردن ارزش بازار از فرمول مارکت کپ استفاده میکنند.
فرمول مارکت کپ چیست؟ چگونه ارزش بازار را محاسبه کنیم
فرمول مارکت کپ یک فرمول بسیار ساده است که با استفاده از آن ارزش بازار را مشخص میکنند:
مجموع تعداد سکههای در گردش × قیمت هر سکه = ارزش بازار
برای مثال با بررسی قیمت لحظهای ارزهای دیجیتال در صرافی نوبیتکس متوجه میشویم قیمت ارز دیجیتال تتر تنها ۱ دلار است. این ارز دیجیتال یک استیبل کوین است که همیشه قیمت ثابت و برابر با ۱ دلار دارد. طبق آمار coin metrics تا به حال ۱۶.۰۷ میلیارد تتر وارد چرخه بازار شده است. با استفاده از فرمول مارکت کپ ارزش بازار تتر مشخص میشود:
۱ دلار (قیمت تتر) × ۱۶.۰۷ میلیارد (تعداد تتر های در گردش و موجود در بازار) = ۱۶.۰۷ میلیارد دلار (مارکت کپ تتر)
تتر با قیمت ثابت ۱ دلار و ارزش بازار ۱۶.۰۷ میلیارد دلار طبق آمار coindesk چهارمین ارز دیجیتال با ارزش جهان است.
در مقابل بیت کوین کش در حال حاضر (مهر ۹۹) قیمتی در حدود ۲۵۲ دلار دارد. آیا بیت کوین کش ارزش بیشتری از تتر دارد؟ طبق آمار ۱۸.۵۴ میلیون سکه بیت کوین کش در بازار در گردش است. بنابراین مارکت کپ بیت کوین کش به شکل زیر محاسبه میشود:
۲۵۲ × ۱۸.۵۴= ۴.۶ میلیارد دلار
با مقایسه مارکت کپ تتر و بیت کوین کش متوجه میشویم که در حال حاضر حتی با اینکه قیمت بیت کوین کش ۲۵۲ برابر تتر است اما بازار آن حدود یک چهارم تتر ارزش دارد.
در نمونهای دیگر مارکت کپ بیت کوین چیست را بررسی میکنیم. ابتدا وارد سایت کوین مارکت کپ سپس اطلاعات ارز بیت کوین را پیدا کرده. پس از آن میزان واحد های در چرخش (Circulating Supply) را بررسی کنید عدد آن را در قیمت (Price) ضرب کنید و به همین سادگی ارزش بازار یا مارکت کپ بیت کوین مشخص می شود. برای مثال در زمان نوشتن این مقاله مارکت تعداد بیت کوین های در گردش ۱۹,۱۹۳,۳۷۵ واحد است و قیمت بیت کوین ۲۰,۷۰۱.۵۹ $ بنابراین با ضرب این دو به مارکت کپ ۳۹۷,۳۳۳,۳۴۲,۲۹۰ $ دست پیدا می کنیم.
با کمک این فرمول شما قادر خواهید بود مارکت کپ هزاران ارز دیجیتال که در حال حاضر وجود دارند به راحتی محاسبه کنید یا بتوانید حدس بزنید با توجه به تعداد توکن های یک ارز دیجیتال چه قیمت هایی یا ارزش بازاری قابل تصور است.
چرا مارکت کپ اهمیت دارد؟ آشنایی با مفهوم ارزش بازار چه کمکی به ما میکند؟
مارکت تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار کپ و ارزش بازار معیاری است که در تعیین استراتژیهای سرمایه گذاری و تحلیل بازار به کمک شما میآید. ارزش بازار به شما نشان میدهد که ریسک سرمایه گذاری در یک ارز دیجیتال چقدر است. هرچقدر که مارکت کپ یک رمز ارز بزرگتر باشد ریسک سرمایه گذاری در آن کمتر خواهد بود. ارزهایی که مارکت کپ کوچکی دارند معمولاً دارای پتانسیل رشد بیشتری هستند و میتوانند سود بیشتری نصیب شما کنند. با این حال به همان اندازه ریسک بیشتری هم دارند.
برای مثال خرید و فروش اتریوم که دارای دومین بازار با ارزش در بین تمام ارزهای دیجیتال است، ریسک سرمایه گذاری کمتری از ارزهای دیجیتالی با بازار نسبتاً کوچک مانند دش و میکر خواد داشت. با این حال، به همان اندازه نیز احتمال رشد سریع و شارپ در یک بازار کوچک مانند دش بیشتر از اتریوم است. البته این موضوع به این معنا نیست که بازارهای بزرگ ریسک ندارند یا بازارهای کوچک همیشه سوددهی بیشتری دارند. در ادامه مقایسهای بین مارکت کپ های بزرگ و کوچک خواهیم داشت.
دسته بندی بازارها بر اساس ارزش بازار؛ مارکت کپ کوچک، بزرگ و متوسط
ارزهای دیجیتال را بر اساس ارزش بازار دسته بندی میکنند. در اکثر صرافیها و منابع آماری بازار ارزهای دیجیتال، مارکت کپ مهمترین معیار رتبه بندی رمز ارزها است. به طور کلی مارکت کپ ها را بر اساس میزان ارزش آنها به سه دسته مختلف تقسیم میکنند.
مارکت کپ بزرگ: ارزهای دیجتال با ارزش بیش از ۱۰ میلیارد دلار در این دسته قرار میگیرند. بر اساس این دسته بندی تنها بیت کوین، اتریوم، تتر و ریپل در دسته ارزهای با مارکت کپ بزرگ قرار میگیرند.
مارکت کپ متوسط: رمز ارزهایی که ارزش بازار آنها بین ۱ تا ۱۰ میلیون دلار است، دارای مارکت کپ متوسط هستند. این دسته شامل تعداد زیادی از ارزهای معروف و محبوب مانند باینانس کوین، بیت کوین کش، لایت کوین و.. میشود. ریسک بیشتر از مارکت کپ بزرگ و احتمال رشد بیشتر ویژگی این دسته است.
مارکت کپ کوچک: هر ارز دیجیتالی که ارزش بازار آن کمتر از ۱ میلیارد دلار است در این دسته قرار میگیرد.ترین معیار رتبه بندی رمز ارزها است. برای مثال در حال حاضر بیت کوین گران قیمت ترین ارز دیجیتال نیست.
مارکت کپ کوچک یا مارکت کپ بزرگ؛ کدام یک گزینه بهتری برای سرمایه گذاری هستند؟
در ادامه بحث مارکت کپ چیست و بررسی مفهوم ارزش بازار بهتر است مقایسهای بین مارکت کپ های کوچک و بزرگ داشته باشیم تا با مزایا و معایب هرکدام از آنها برای سرمایه گذاری آشنا شویم.
ریسک سرمایه گذاری: در مارکت کپ های کوچک ریسک سرمایه گذاری بیشتر از مارکت کپ های بزرگ است.
مقاومت بازار در مقابل تغییرات عمدی: ایجاد تغییرات عمدی مانند بالا بردن یا پایین آوردن قیمتها، در بازارهای بزرگ نیاز به سرمایههای عظیمی دارد به همین دلیل مقاومت بازار در مقابل تغییرات بیشتر از بازارهای کوچک است.
نقد شوندگی: نقدشوندگی علاوه بر مارکت کپ به فاکتورهای دیگری مانند حجم تراکنشهای بازار در ۲۴ ساعت گذشته بستگی دارد، با این حال بازارهای بزرگ معمولاً نقد شوندگی بیشتری از یک بازار کوچک دارند. بیت کوین بزرگترین مارکت کپ و بیشترین میزان نقدشوندگی را دارد. شما میتوانید از ماشین حساب ارز دیجیتال برای تبدیل بیت کوین به ریال استفاده کنید و سپس به راحتی بیت کوینهای خودر را در صرافی نوبیتکس نقد کنید.
رشد قیمت و سودآوری: مقاومت مارکت کپ بزرگ در مقابل تغییرات سریع، از رشد سریع قیمت و سودآوری در آن جلوگیری میکند. بنابراین احتمال رشد سریع و سود آوری بیشتر در بازارهای کوچک معمولاً بیشتر از بازارهای بزرگ است.
مارکت کپ به تنهایی معیار سرمایه گذاری نیست!
به طور کلی بزرگ بودن یا کوچک بودن یک ارز دیجیتال تنها یکی از صدها فاکتوری است که در هنگام سرمایه گذاری به آنها توجه کنید. ارزش بازار چیزی در مورد رشد آینده یک بازار یا میزان سود و ضرر آن به شما نمیگوید. با این حال زمانی که قصد سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال را دارید، بررسی مارکت کپ دید خوبی نسبت به احتمال ریسک و سود در بازار به شما می هد.
معمولاً تریدر ها به صورت همزمان در ارزهای دیجیتال با مارکت کپ کوچک، متوسط و بزرگ سرمایه گذاری میکنند. یک استراتژی درست و توزیع منطقی سرمایه در بازارهای مختلف به شما کمک میکند درصد ریسک کمتری را تجربه کنید.
آنچه به جز مارکت کپ دارای اهمیت بسیاری است، حجم معاملات (Volume) ارز دیجیتال در ۲۴ ساعت گذشته است.ممکن است یک ارز دیجیتال قیمت بالایی داشته باشد اما حجم خرید و فروش آن در ۲۴ ساعت کم باشد. یکی از روش های شناسایی پامپ و دامپ ارزهای دیجیتال توجه به سابقه نقدینگی ارز مورد نظر است. بنابراین بهتر است به این مورد نیز توجه به خصوصی شود.
ارزش بازارها را بشناسید تا سرمایه گذاری کم ریسک تری تجربه کنید
در این مقاله با مارکت کپ و مفهوم بازار آشنا شدیم. مقایسه ارزش بازارها میتواند یک راه مناسب برای شناسایی بازارهای کم ریسک تر باشد. شما میتوانید با مراجعه به صفحه اصلی صرافی آنلاین نوبیتکس، وارد بازار ارزهای دیجیتالی با مارکت کپ بزرگ و متوسط شوید و سرمایه گذاری کم ریسکی را آغاز کنید.
دیدگاه شما