استراتژی اقیانوس آبی چیست؟
سان تزو، استراتژیست بزرگ جنگی چینی میگوید: «ژنرالهای بزرگ، در جنگها پیروز میشوند؛ اما بهترین و باهوشترین ژنرالها اصلاً اجازه نمیدهند جنگی صورت بگیرد!»
استراتژی اقیانوس آبی یکی از جالبترین استراتژیهای کسب و کار است. هم نام جالب و کنجکاو کنندهای دارد و هم مفهومی عمیق و پرطرفدار.
در این مقاله میخواهیم ببینیم استراتژی اقیانوس آبی چیست، چه مفهومی دارد و چرا کسب و کارهای مختلف میتوانند این استراتژی را برای خود انتخاب کنند. ضمن اینکه در بخش پایانی میبینیم که آیا اقیانوس آبی هنوز جواب میدهد یا خیر و جایگزین آن چیست!
استراتژی اقیانوس آبی چیست؟
اقیانوسها، پهنه وسیع و بیکرانی از آب هستند. در این اقیانوس هرچقدر هم کشتی و قایق رفتوآمد کند، هرگز پر نمیشود. شما میتوانید در اقیانوس آبی بیکران رفتوآمد کنید و هیچکس را تا چشم کار میکند نبینید، در حالی که همه در همین اقیانوس آزادانه در حال گردش، باربری یا اکتشاف هستند.
حالا تصور کنید به جای این اقیانوس، تعداد بسیار زیادی قایق یا کشتی، مجبور باشند در دریاچهای کوچک رفتوآمد یا تجارت کنند. در این صورت هرکدام از آنها به رقابت شدید با هم میپردازند و حتی ممکن است برای حفاظت از منافع خود یا گرفتن سهم بیشتری از دریاچه، با هم به جنگ و جدل بپردازند. خون و خونریزی ناشی از این جنگ، آب دریاچه را قرمز میکند!
مفهوم اقیانوس قرمز و اقیانوس آبی هم همین است. اقیانوس آبی، فضایی بیکران و بی نهایت از کسب و کار، مشتری و خرید و فروش است و اقیانوس قرمز جایی است که اکثر کسب و کارهای جهان اکنون در آن مشغول جنگ و جدل هستند!
مفهوم استراتژی اقیانوس آبی از کجا آمده است؟
چه اتفاقی میافتد اگر تمام کشتیهای آن دریاچه سرخ را به یک اقیانوس آبی هدایت کنیم؟ در این صورت هم از خطر خونریزی و دلفین و آلودگی دور شدهاند و هم فضای بیشتری برای کار دارند. آیا در این صورت بازهم جنگ و جدلی برای گرفتن سهم بیشتری از دریاچه اتفاق میافتد؟
در سال 2004، مقالهای در نشریه کسب و کار دانشگاه هاروارد به چاپ رسید. نویسندگان این مقاله آقای پروفسور دبلیو چان کیم و خانم پروفسور رنه مابورنیا بودند. با استقبال خوبی که از چاپ این مقاله صورت گرفت، آنها تصمیم گرفتند آن را به یک کتاب تبدیل کنند. کتاب آنها یک سال بعد با عنوان «استراتژی اقیانوس آبی» یا «Blue Ocean Strategy» به چاپ رسید و با استقبال بینالمللی روبرو شد. این کتاب با طرح استراتژی اقیانوس آبی، انقلابی در نوع نگاه به کسب و کارها ایجاد کرد.
کتاب این دو پروفسور استراتژی اقیانوس آبی نتیجه دو دهه تحقیق و مطالعه بر روی بیش از 150 حرکت استراتژیک دنیا در بیش از 30 صنعت متفاوت در طی 100 سال گذشته است،
در اقیانوس قرمز؛ در اقیانوس آبی…
اگر استراتژی کسب و کار شما شامل «مبارزه و رقابت شدید برای فروش محصولتان» است، شما در اقیانوس قرمز مشغول شنا یا قایقسواری هستید! برنامه کسبوکار شما به احتمال زیاد شامل رقابت با رقبا برای افزایش سهمتان از بازار است. در این بازار «قاتلین» هر روز بیشتر و بیشتر میشوند و سهم شما از سود، کمتر و کمتر…!
اگر میخواهید رقیب دیگر برای شما معنا نداشته باشید، حرکت کنید و به سمت اقیانوس آرام (آبی) بروید.
اکثر صنایع امروز در فضای «اقیانوس قرمز» قرار دارند. همه بازیگران اقیانوس قرمز، قوانین رقابتی را میدانند و پذیرفتهاند.
در چنین بازارهایی، بازیگران برای پیشی گرفتن از یکدیگر، میکوشند تا سهم بیشتری از تقاضای موجود را به دست بیاورند و از آن خود کنند. هر چه تعداد بازیگران و حجم عرضه آنها افزایش پیدا میکند و تراکم در این صنایع بیشتر میشود، فرصت رشد و حاشیه سود کاهش پیدا میکند.
در اقیانوسهای سرخ:
بازیگران، رقابت کشنده و شدید را به عنوان واقعیت اجتنابناپذیر بازار قبول کردهاند.
در پی کاهش هزینهاند تا قیمتهای بهتری پیشنهاد بدهند.
هزینههای منابع انسانی خود را کاهش میدهند یا برای جذب نیروی انسانی قویتر (برای ادامه دادن به همان کار گذشته) کوشش کنند.
با سرمایهگذاری بیشتر در فعالیتهای موجود (مشابه)، مقیاس خود را افزایش میدهند تا با صرفهجویی ناشی از مقیاس، هزینههای خود را کاهش دهند.
به جای آن در اقیانوس آبی…
فاکتورهای عمومیای که تاکنون بیش ازحد توسط فعالان بازار استفاده شده است حذف میشود
فاکتورهای زیر استاندارد صنعت که احتیاجی به آنها نیست، کم میشود؛
فاکتورهای مهمی که بالاتر از استاندارد صنعت هستند زیاد میشوند؛
فاکتورهای جدیدی که هرگز توسط هیچ یک از فعالان بازار ارائه نشده است، پیشنهاد میشود؛ این مورد در واقع همان ایجاد نوآوری در کسب و کار است.
چطور با اقیانوس آبی، رقابت بیمعنا میشود؟
تا قبل از تعریف مفهوم اقیانوس آبی، اقیانوس قرمز وجود داشت. در اقیانوس قرمز، رقابت بسیار شدید است و فساد زیاد اتفاق میافتد. در بازارهای رقابتی (اقیانوس قرمز) تلاش برای بقا زیاد است. تلاش برای بقا آنقدر در هرم نیازهای انسان جایگاه بالایی دارد که حاضر است هرکاری برایش انجام دهد. در نتیجه کسب و کارهایی که در بازارهای رقابتی هستند، دست به کارهایی میزنند که در دراز مدت به ضرر مشتری و در کوتاه مدت به ضرر خودشان تمام میشود. کارهایی مثل کاهش قیمت، کاهش حاشیه سود یا افزایش حجم عرضه. کارهایی که با نگاهی از دور به آن میبینیم که رقابتی بی رحمانه را ترویج میکنند.
رویکرد اقیانوس آبی مجموعهای از روشها و ابزارهای مدیریتی برای ایجاد یک فضای بازار جدید و بیرقیب را در اختیار سازمانها قرار میدهد.
آیا ما اقیانوس آبی را به درستی فهمیدهایم؟
بسیاری از کسانی که کسب و کاری دارند (چه خارجی و چه ایرانی) نمیدانند که استراتژی اقیانوس آبی برای «بازاریابی» کاربرد دارد نه برای تولید.
مراقب باشید به دام کجفهمی نیفتید.
برخی افراد که این رویکرد را درست متوجه نشدهاند، خیال میکنند منظور از این رویکرد گرفتن گوشهای از بازار با تولیدات خاص است. مثلاً فرض کنید شما جاروبرقی تولید میکنید. آیا مهم است که جاروبرقی را برای یک پزشک تولید میکنید یا یک روانشناس؟ آیا زبالههای تولیدی هرکدام از این افراد فرقی دارد؟ آیا برای هرکدام باید جاروبرقی مخصوصی تولید کرد؟
بنابراین میبینیم که اقیانوس آبی در مبحث تولید، کاربردی ندارد. در عوض مهم است که تبلیغ این جاروبرقی برای پزشکان چگونه باشد و برای روانشناسان چگونه. در حقیقت شما باید برای شناسایی بخشهای مختلف بازار، راهکارهای تازه داشته باشید.
مثلاً برای کسی که تدریس روانشناسی میکند، به طور مثال از بیلبوردهای دانشگاهی و برای کسی که پزشک است، تبلیغاتی که در مطب بهتر جواب میدهد، طراحی کنید.
چرا رویکرد اقیانوس آبی خوب است؟
برخی منتقدان این استراتژی میگویند با کاهش رقابت در رویکرد اقیانوس آبی، ممکن است کیفیت محصولات تولیدی در نهایت کاهش پیدا کند یا قیمتها در فضای غیررقابتی، بالاتر برود.
پاسخ موافقان این استراتژی این است که در فضای غیررقابتی نه تنها فضای کسب و کارها سالمتر میشود، بلکه با کاهش رقابت، کیفیت محصولات و درآمد کسب و کارهای زیادتر شده و در نتیجه قیمتها به چیزی که مشتریان میخواهند نزدیکتر میشود.
و مزایای دیگر این استراتژی اینها هستند:
باعث نوآوری و ایجاد راهحلهای تازه میشود
صنایعی که در رقابت شدید به سر میبرند، جذابیت را کم میکنند. در این شرایط همه به هم نگاه میکنند تا ببینند چه چیزی از آنها را مردم و مشتریان بیشتر میپسندند؛ اما وقتی شما بدانید که هیچ رقیبی ندارید، آزادانه شروع به نوآوری میکنید. در یک اقیانوس قرمز، تنها میتوانید امیدوار باشید که هنگام ورود به صنعت، سهمی از «کیک» را به دست آورید، اما باید بقیه کیک را با شرکتهای دیگر تقسیم کنید.
با استفاده از استراتژی اقیانوس آبی، به مشتریان خود «ارزش نوآورانه» ارائه کنید. این ارزش نوآورانه چیزی جز محصول پیشرفته همراه با صرفه اقتصادی برای مشتری نیست.
برای دنیای امروزی، مناسب است
الزام به خلق اقیانوسهای آبی رو به افزایش است. نیروهای متعددی باعث این افزایش میشوند. پیشرفتهای شتابان تکنولوژی، بهره وری صنعتی را به شدت افزایش دادهاند و چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید به تولیدکنندگان، امکان تولید مجموعه بیسابقهای از محصولات را دادهاند. در این شرایط عرضه از تقاضا پیشی گرفته است؛ اما نشانهای از افزایش تقاضا به نسبت عرضه وجود ندارد.
در نتیجه این مابهالتفاوت، جنگ قیمت، رقابت و حاشیه سود بالا گرفته است.
در شرایط رقابتی برندها بهطورکلی شباهت زیادی پیدا میکنند. در بازارهایی که در آنها «دست زیاد است» تمایز بین برندها سختتر میشود.
تمام این تفاصیل نشان میدهد که درگیریهای اقیانوسهای سرخ بیشتر و بیشتر میشود و لزوم نیاز به اقیانوسهای آبی محسوستر!
اقیانوسهای آبی الآن کجا هستند!؟
میتوانیم بگوییم اقیانوسهای وجود خارجی ندارند! این شما هستید که باید یک «اقیانوس آبی» خلق کنید. این فضاها، طبیعتاً فضای بازار ناشناختهای هم دارند.
در چنین اقیانوسهایی، تقاضا باید خلق و نیاز باید ایجاد شود. چون هنوز تقاضایی وجود ندارد که کسب و کارها برای تصاحب سهم بیشتری از آن، با یکدیگر رقابت کنند.
چگونه فضای بازاری بدون مدعی خلق کنیم که در آن رقابت معنایی ندارد؟
یا پنج گام مختصر و ساده برای ایجاد «استراتژی اقیانوس آبی»
همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم، اقیانوسهای آبی ناشناخته هستند و شما باید پیدایشان کنید. در اینجا 5 گام برای شما آماده کردهایم که با یادگیری آنها میتوانید تصویر روشنتری از گذار از اقیانوس سرخ به یک اقیانوس وسیع بی انتها خواهید داشت.
در واقع، مهمترین نکته در استراتژی اقیانوس آبی، نوآوری در بازار است. این کار جهان را تا جایی که امکان پذیر است گسترش میدهد و اغلب ارزشهای بالاتر را با هزینه کمتر ممکن میسازد.
فرآیند پنج مرحلهای
در کتاب استراتژی اقیانوس آبی، یک فرآیند پنج مرحلهای برای بازسازی سیستماتیک کسب و کارها و گذار از اقیانوس سرخ به آبی تعریف شده است.
به صورت مختصر و مفید این 5 گام عبارتاند از:
1. انتخاب مکان مناسب برای شروع و ایجاد یک تیم برای کشف اقیانوس آبی و ایجاد تغییرات
2. کسب اطلاع کامل از وضعیت فعلی بازارهای مرتبط
3. کشف نقاط درد پنهان که اندازه فعلی بازار را محدود کرده و سپس باعث کشف اقیانوس وسیع آبی میشود.
4. بازسازی محدودههای بازار و توسعه فرصتهای جایگزین اقیانوس آبی.
5. انتخاب حرکت مناسب اقیانوس آبی، انجام تستهای سریع بازار، نهایی کردن و راهاندازی شیفت (تغییر از اقیانوس سرخ به اقیانوس آبی)
آیا اقیانوس آبی هنوز هم جواب میدهد؟
در دنیای امروز، پیدا کردن بازارهای بکر، بسیار مشکل است. اگرچه هنوز هم شرکتهای بسیار زیادی از این استراتژی استفاده میکنند، اما همه جا جواب نمیدهد!
اگر فکر میکنید استراتژی اقیانوس آبی برای کسب و کار شما مفید نیست، میتوانید از جایگزینهای آن استفاده کنید.
یکی از جایگزینهای مناسب استراتژی اقیانوس آبی، بازار جاویژه یا نیچ مارکت (البته با معنایی متفاوت از آنچه در ایران آموزش داده میشود) هست.
اینگونه از مدیریت بازاریابی، بازار هدف خود را بر پایه نیاز بسیار ویژه، دامنه قیمتی، کیفیت کالا و ویژگیهای جمعیت شناختی تعریف کرده است.
در حقیقت یکی از بهترین راههای جایگزین برای اقیانوس آبی این است که از بخش محدودی از بازار آغاز کنید و دائماً کسب و کار خود را گسترش دهید. مثلاً اگر قصد راهاندازی یک کارخانه بزرگ لوازم خانگی را دارید، میتوانید از تولید ماشینهای جاروبرقی شروع کنید. سپس به سراغ آبمیوه گیری و بعد از آن به سمت تولید تلویزیون بروید.
شرکت سامسونگ اکنون به جایی رسیده است که «تانک جنگی» تولید میکند! همین شرکت از بخشهای محدود بازار کارش را آغاز کرده است و به اینجا رسیده است.
یک مثال خوب برای اقیانوس آبی
در اواسط دهه 1990 شرکت کامپیوتری دل، اقیانوس آبی دیگری را در صنعت کامپیوتر ایجاد کرد.
به طرو سنتی سازندگان کامپیوترها روی عرضه کامپیوترهای سریعتر با امکانات و نرم افزارهای بیشتر رقابت میکردند. اما دل، منطق این صنعت را با تغییر تجربه خرید و تحویل کالا به خریداران به چالش کشید.
شرکت دل با فروش مستقیم کامپیوتر به مشتریها قادر بود کامپیوترهای شخصی خود را با قیمتی چهل درصد کمتر از نمایندگیهای فروش آی بی ام به مشتریان عرضه کند و در عین حال سودآوری نیز داشته باشد.
علاوه بر این، مدل فروش مستقیم برای مشتریان نیز جذابیت داشت. چون شرکت دل زمان تحویل محصولات را به گونه بی سابقهای کاهش داد.
با اقیانوس آبی دل این شرکت به پیشرو بی رقیب فروش کامپیوتری شخصی تبدیل شد. درآمد دل از 5 و نیم میلیارد دلار در سال 1995 با شیبی تند تا 43 میلیارد دلار در سال 2006 رشد کرد.
بعد از آن اقیانوسهای آبی تازهای در صنعت کامپیوتر به سرعت رشد کردند.
10 نمونه استراتژی کسب و کار
مدیریت استراتژیک
10 نمونه استراتژی کسب و کار
استراتژی کسب و کار ابزار قدرتمندی است که به شما در دستیابی به اهداف تجاری تان، تعریف استراتژی ها و تاکتیک هایی است که شما به آن ها در شرکت خود نیاز دارید، کمک می کند.
همچنین استراتژی کسب و کار به شما در بسیاری از تصمیمات سازمانی مانند استخدام کارمندان جدید یاری می رساند. ایجاد یک استراتژی کسب و کار متناسب با چشم اندازی که شما برای شرکت خود تصویر نموده اید نیاز به زمان و توسعه دارد. در این مقاله، ما در مورد اینکه استراتژی کسب و چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید کار چیست و چرا مهم است، در مورد مولفه های یک استراتژی کسب و کار و 10 نمونه از استراتژی های کسب و کار که به شما کمک خواهد کرد تا ایده های خود را برای شرکت خود ایجاد کنید صحبت خواهیم کرد.
استراتژی کسب و کار چیست؟
استراتژی کسب و کار به اقدامات و تصمیماتی گفته می شود که یک شرکت برای رسیدن به اهداف تجاری خود و رقابت در صنعت خود اتخاذ می کند. این مشخص می کند که کسب و کار برای رسیدن به اهداف خود چه کاری باید انجام دهد، که می تواند به هدایت روند تصمیم گیری برای استخدام و تخصیص منابع کمک کند. یک استراتژی کسب و کار به و دپارتمان های مختلف کمک می کند تا با هم کار کنند، و اطمینان حاصل کند که تصمیمات دپارتمان در راستای جهت گیری شرکت می باشد.
چرا استراتژی کسب و کار مهم است؟
دلایل مختلفی برای مهم بودن استراتژی کسب و کار برای سازمان ها وجود دارد، از جمله:
- برنامه ریزی: یک استراتژی کسب و کار به شما کمک می کند گام های اصلی را که برای رسیدن به اهداف تجاری خود برمی دارید شناسایی کنید.
- نقاط قوت و ضعف: فرایند ایجاد استراتژی کسب و کار به شما امکان می دهد تا نقاط قوت و ضعف شرکت خود را شناسایی و ارزیابی کنید، ایجاد یک استراتژی ای برای بهره گیری از نقاط قوت و بر طرف کردن یا از بین بردن نقاط ضعف.
- کارآیی: یک استراتژی کسب و کار به شما امکان می دهد به طور موثری منابعتان را برای فعالیت های تجاری خود اختصاص دهید، که به طور خودکار باعث افزایش کارآیی شما می شود.
- کنترل: این به شما امکان کنترل بیشتر فعالیت هایی را می دهد که برای رسیدن به اهداف سازمانی خود انجام می دهید، زیرا مسیری را که قدم می گذارید درک می کنید و به راحتی می توانید ارزیابی کنید که آیا فعالیت هایتان شما را به اهداف خود نزدیک می کند یا خیر.
- مزیت رقابتی: با شناسایی یک برنامه مشخص برای رسیدن به اهداف خود، می توانید بر استفاده از نقاط قوت خود تمرکز کنید و از آنها به عنوان یک مزیت رقابتی استفاده کنید که شرکت شما را منحصر به فرد کند.
مولفه های یک استراتژی کسب و کار
شش مولفه کلیدی استراتژی کسب و کار عبارتند از:
- چشم انداز و اهداف کسب و کار
- ارزشهای بنیادی
- تجزیه و تحلیل SWOT
- تاکتیک ها
- طرح تخصیص منابع
- اندازه گیری
1.چشم انداز و اهداف کسب و کار
استراتژی کسب و کار برای کمک به شما در رسیدن به اهداف کسب و کار شما است. با داشتن چشم انداز برای جهت دهی به کسب و کار، می توانید دستورالعمل های روشنی در مورد راهکارهای تجاری ایجاد کنید و روشن کنید مسئولیت آن با چه کسی است.
2. ارزش های بنیادی
استراتژی کسب و کار، بر اساس ارزش های بنیادی سازمان برای مدیران ارشد و دپارتمان ها را، آنچه که بایستی انجام گردد و آنچه که نمی بایست انجام شود، را روشن می سازد.
3. تجزیه و تحلیل SWOT
SWOT مخفف نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها است. این تجزیه و تحلیل در هر استراتژی تجاری گنجانده شده است، زیرا به شرکت اجازه می دهد تا به نقاط قوت خود اعتماد کند و از آنها به عنوان یک مزیت استفاده کند. همچنین این شرکت را از هرگونه ضعف یا تهدید مطلع می کند.
4. تاکتیک ها
بسیاری از استراتژی های کسب و کار جزئیات عملیاتی را برای چگونگی کار برای بیان حداکثر کارایی بیان می کنند. افرادی که مسئول تاکتیک ها هستند، می توانند با صرفه جویی در وقت و تلاش، اقدامات لازم را انجام دهند.
5. طرح تخصیص منابع
یک استراتژی کسب و کار نشان می دهد که که منابع مورد نیاز برای تکمیل برنامه شما شامل چه مواردی است و این منابع چگونه و با مسئولیت چه کسی تخصیص می یابند.
6. اندازه گیری
استراتژی کسب و کار همچنین شامل راهی برای ردیابی بازده شرکت، و ارزیابی عملکرد آن در رابطه با اهدافی است که پیش از پیاده سازی استراتژی تعیین شده بود.
بازاریابی در گردشگری سلامت
قبل از اینکه به اصول و استراتژی های بازاریابی در گردشگری سلامت بپردازیم، اجازه بدهید بازاریابی را تعریف کنیم:
مدیریت بازاریابی از دیدگاه کاتلر و کلر: بازاریابی علم هنر و انتخاب بازارهای هدف سودآور با توجه به جذب، حفظ و افزایش مشتریان از طریق خلق ارزش و ارائه آنهاست.
بنابراین لازمه بازاریابی شناخت مشتری، بازار هدف، بررسی نیازهای مشتری و تهیه یک بسته مشخص و متمایز با توجه به آن نیاز است.
چه چیز ارزشمندی برای عرضه به بیماران بین المللی دارید؟ ارزش آفرینی گام نخست بازاریابی است و اگر در بازاریابی موفق نبوده اید، یا خلق ارزش نکرده اید و یا آنرا به درستی عرضه نکرده اید!
- گام دوم: بازاریابی چیست؟فیلیپ کاتلر در کتاب”مدیریت بازاریابی” ، بازاریابی را تشخیصنیازها و خواسته های تامین نشده مشتریان بیان می کند، بازار آنها تعریف کرده، حجم آنرا اندازه گیری می کند و البته در کنار همه اینها، سود بالقوه آن را نیز محاسبه می کند.
با توجه به موارد فوق نتیجه می گیرد کدام بازار مناسب است و فعالیت بهتری در آن می تواند داشته باشد و در نهایت محصولات خود را طراحی و ترویج می کند.
- گام سوم: تحول بازاریابی: در یک جمله ساده اینکه مشتریان جدید در مقابل مشتریان قدیم، تسلط بیشتری روی بازار و نیازهای خود دارند. همگام با تحول مشتریان و بازاریابی، پیش بروید!
- گام چهارم: تحلیل مشتریان: دسته بندی مشتریان به دو دسته شخص و سازمان. در گردشگری سلامت در ایران، بیشتر بر روی اشخاص متمرکز هستیم و در کشورهای توسعه یافته و صادر کننده بیماران به کشورهای در حال توسعه، معمولاً مشتریان به صورت سازمانی هم تعریف می شوند. مانند قراردادهای شرکت بیمه با مراکز درمانی کشورهای دیگر برای ارسال مشتریان(بیماران) یک سازمان به بیمارستان کشور مقصد.
- گام پنجم:بخش بندی بازار: یکی از مهمترین بخش های بازاریابی است که به هوش، دانش و مهارت های جدید بازاریابی نیاز دارد. در بخش بعدی به تفصیل به بررسی این موضوع می پردازیم.
- گام ششم: توسعه محصول: در این مرحله لازم است تا با بررسی بازار، نیازهای مشتری و تحلیل و توجیه اقتصادی محصول جدید در بازار هدف، از نقطه صفر(ایده) تا ایجاد بازار جدید اقدامات لازم را در هر مرحله انجام دهیم. اینکه بازار عراق یک بازار مناسب برای گردشگری سلامت ایران است آیا می توان هر نوع خدمات درمانی جدید را در این بازار اضافه کنیم؟
- گام هفتم: طراحی برنامه بازاریابی: شامل بخش های طراحی استراتژی محصول، استراتژی قیمت گذاری، استراتژی توزیع، استراتژی ترویج و تبلیغات، طراحی و پیاده سازی بازاریابی بین المللی، تعریف فرآیندها و تدوین برنامه و پایش آنهاست.
- گام آخر: مدیریت ارتباط با مشتریان(CRM): خلق، جذب، نگهداری، تبدیل به مشتری وفادار، مشتری حامی همگی از مهمترین بحث های این مطلب است که به علت اهمیت گسترده این موضوع در مبحث “ نرم افزار CRM ، شاه کلید موفقیت در گردشگری سلامت ” به طور کامل به آن پرداخته ایم.
وی وک شوکلا متخصص بازاریابی مراقبت سلامت در هند، بازاریابی را یک عنصر حیاتی راهبردی در توسعه کسب و کار بیمارستان ها، کلینیک یا اسپاها(آب های گرم و معدنی) می داند.
شما به عنوان یک تسهیل کننده گردشگری سلامت باید به تمامی موارد فوق احاطه داشته باشید. منظور ما از تسهیل گر(در این بخش)، تمام بازیگران این صنعت هستند.
توجه داشته باشید که تسهیل گران شامل طیف وسیعی از تامین کنندگان خدمات گردشگری سلامت می شوند. از بیمه های فعال در کشورهای مدرن مانند آمریکا بگیرید که برای ارسال بیمار به کشورهای در حال توسعه، تسهیلات بانکی اعطا می کنند تا رسانه های تخصصی گردشگری سلامت!
تقسیم بندی بازار هدف(Market Segmentation)
چه چیزی ممکن است بیماران اروپایی را به شرکت شما در ایران جلب کند؟ فکر می کنید آن چیز مورد توقع و انتظار بیماران عراقی هم باشد؟ قطعاً خیر
شاید جمله “یک قالب مناسب همه نیست” کاربرد خوبی برای انتخاب بازار هدف داشته باشد.
اما قبل از انتخاب بازار هدف مباحث مربوط به “ بخش بندی بازار ” را به دقت مطالعه کنید.
یک بیمار عراقی به دنبال یک مقصد ارزان قیمت است و بیمار اروپایی به دنبال یک مقصد برتر بالینی با شهرت بین المللی.
برای انتخاب بازار هدف، قبل از هر چیز لازم است تا بدانید ایران بازار بالقوه برای کشورهایی در چه زمینه درمانی است؟ یعنی علاقه به خرید خدمات سلامت از ایران در کدام کشورها وجود دارد و چرا؟
ایران یک بازار هدف برای کشور امارات متحده عربی نیست(حداقل در حال حاضر!). این کشور با توجه به GDP بالایی که دارد یک بازار هدف مناسب برای بیمارستان های لوکس ترکیه می تواند باشد.
از آن طرف اگر دبی را به چشم یک اقیانوس آبی می بینید که بیمارستان ها و شرکت های ایرانی هنوز موفق به رخنه در این بازار نشده اند، دست نگه دارید!
قبل از اینکه زمان و سرمایه خود را برای جذب بیمار از این کشور، صرف کنید بررسی های لازم را بعمل آورید که توانایی پاسخ به نیازهای بیماران این کشور در ایران فراهم است؟
طبق گفته کاتلر از مولفه های لازم در خریداران بالقوه خدمات شما سه مولفه علاقه، درآمد و دسترسی جزو عوامل اصلی محسوب می شود.
بازاری که علاقه به خرید خدمات سلامت شما در آن وجود داشته باشد”بازار بالقوه” است.
اما صرف داشتن علاقه مردم یک کشور به خرید خدمات سلامت شما، آیا کافی اس ت؟ قدرت خرید دومین عاملی است که نقش تعیین کننده ای در انتخاب بازار هدف دارد.
بررسی GDP هر کشور به شما نشان می دهد که با توجه به تولید ناخالص داخلی، میزان درآمد ناخالص مردم یک کشور خاص، چقدر است.
فرض کنید GDP کشور X = ۷۰۰۰ $ باشد. یعنی چیزی حدود ۵۵۰ $ در ماه. شما در این بازار می توانید خدمات زیبایی لوکس را ارائه کنید، حتی اگر علاقه به خرید آن وجود داشته باشد؟
به بازاری که قدرت خرید و علاقه در آن وجود داشته باشد، “بازار در دسترس” می گویند.
سومین عامل موثر در انتخاب بازار هدف، قابلیت دسترسی آن است. بازار کشورهایی که منع صدور ویزا به ایران در آنها حاکم است، حتی اگر بازار در دسترسی هم محسوب شوند (علاقه، قدرت خرید) اما نمی توانند جزو بازار هدف شما برای فروش خدمات گردشگری پزشکی، محسوب شوند.
به بازاری که هر سه شرایط فوق را داشته باشد “بازار در دسترس واجد شرایط” می گویند.
همانطور که می بینید وجود هر سه عامل فوق بصورت همزمان با یکدیگر است که موجب می شود یک کشور بازار هدف شما در گردشگری سلامت باشد یا نه.
کشور عراق را در نظر بگیرید. چرا عراق بازار مناسبی برای گردشگری سلامت ایران است؟
مردم عراق علاقه مند به دریافت خدمات سلامت از کشور هستند و یکی دلیل این علاقه، نبود تجهیزات پزشکی مناسب و پزشکان متبحر در کشور آنها است.
قدرت خرید مردم عراق در سال ۲۰۱۸ چیزی حدود ۵۵۰$ به ازای هر نفر در ماه است. ایران به علت ارائه خدمات با کیفیت و قیمت مناسب، یکی از انتخاب های اصلی مردم عراق برای درمان است.
بنابراین تا اینجای کار، عراق یک “بازار در دسترس” محسوب می شود. آخرین عامل یعنی قابلیت دسترسی آن هم به آسانی و از طریق مرزهای زمینی و هوایی برای مردم این کشور مهیا است.
در کشورهایی که ناخالص تولید داخلی آنها پایین است، تمایل به سفر به کشورهای هم مرز بیشتر است. چرا که مرزهای زمینی با قیمتی ارزان آنها را به مقصد می رساند و نیاز به دریافت خدمات لجستیک خاص و دارای هزینه بیشتر، مانند هواپیما، ترانسفر فرودگاهی و… وجود ندارد.
و اتفاقاً این مرزها می تواند به محلی برای جذب بیماران بین المللی شما تبدیل شود. بازاری که دلالان فاقد صلاحیت، سهم بزرگی از آن را در دست دارند!
اما این بازار برای کدام درمان ها مناسب است؟
میرسیم به بررسی عوامل تعیین کننده دیگر در انتخاب بازار هدف: متغیرهای دموگرافیک و سبک زندگی مردم منطقه.
تحلیل دموگرافیک بر اساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، شغل و… سنجیده می شود که به شما در انتخاب تصمیم گیری نوع درمان در مقصد خاص، کمک می کند.
اگر شما در یک جامعه جوان به دنبال بازار خود می گردید، روی ارائه خدمات زیبایی، تمرکز کنید. فراموش نکنید در کشورهای مسلمان که ازدواج و فرزندآوری در سنین جوانی در آن ها رایج است، درمان بیماری های ناباروری میتواند بازار خوبی برای شما باشد.
و در نهایت فراموش نکنید که بازار گردشگری سلامت و تندرستی بسیار متفاوت از گردشگری پزشکی است. موارد فوق مربوط به بازار هدف گردشگری پزشکی بود. به نظر شما عراق کشور مناسبی برای بازار گردشگری تندرستی است؟
استراتژی بازاریابی در گردشگری سلامت
بنابه گفته پورتر هر شرکت برای حضور و رقابت در صنعت، نیاز به یک استراتژی خاص دارد.
یک استراتژی رقابتی که جایگاه شما را بین صدها ارائه دهنده خدمات گردشگری سلامت، مشخص کند و مهمتر آنکه آن را ارتقا دهد. این ارتقا به مزیت های رقابتی شما در مقایسه با رقبای داخلی و بین المللی است.
نوشتن SWOT و تحلیل آن امری ضروری است. اما زمانی شکل واقعی اهمیت آن مشخص می شود که شما برنامه های راهبردی متناسب با تحلیل ها را در دستور کار خود قرار دهید.
استراتژی بازاریابی شما بر اساس یک تحلیل SWOT کار نمی کند. شما یک شرکت تسهیلگر گردشگری سلامت هستید که با بازارهای مختلفی سروکار دارید و استراتژی شما در هر کشور چیزی متفاوت از بقیه کشورها است.
انواع استراتژی های بازاریابی شامل استراتژی دیجیتال مارکتینگ، استراتژی محتوا، استراتژی سوشال مدیا ، استراتژی B2B ، آفلاین و… است.
انتخاب نوع استراتژی کاربردی برای شما، به تحلیل بازار هدف شما و کشوری که در آن قصد بازاریابی دارید، بر می گردد.
در کشور مورد بررسی(عراق)، کدام یکی از انواع استراتژی های فوق کاربردی به نظر می رسد؟
بعد از اینکه شما با تحلیل بازار، مطمئن شُدید که عراق یک بازار بزرگ در گردشگری سلامت ایران است، حالا باید روش های بازاریابی در آن را پیدا کنید.
فکر می کنید چند درصد از مردم عراق از طریق واتس اپ به شماره تماسی که در سایت شرکت خود گذاشته اید، زنگ می زنند؟
یا به طور کلی تر، چند درصد مردم این کشور از سایت شما پکیج های درمانی کامل را انتخاب می کنند؟
سایت عربی شما، یک روش جذب مستقیم برای کشورهای عربی فعال در استراتژی آنلاین است. عراق یکی از بازارهای آفلاین منطقه محسوب می شود!
البته این حرف به این معنی نیست که تمام روش های آنلاین خود را کنار بگذارید. شما باید در برنامه استراتژیک خود به تحلیل شرایط آینده بازار نیز بپردازید. امروزه عراق یکی از فعال ترین شبکه های اجتماعی خود را در فیسبوک دارد.
آفلاین مارکتینگ شامل بخش گسترده ای از فعالیت های بازاریابی سنتی می شود. از تاسیس دفتر بگیرید تا بخش تراکت تبلیغاتی.
از جمله بخش های مهم در آفلاین مارکتینگ نصب کیوسک های تبلیغاتی در مرزهای زمینی، فرودگاه های عراق و یا مراکز پر ترددی مانند پاساژهای تجاری است.
توجه داشته باشید که در کیوسک های مرزی یا نقاط پر تردد مانند پاساژهای تجاری، افراد مختلف شاید فرصت گذراندن تایم زیاد برای مشاوره های پزشکی طولانی را نداشته باشند. سعی کنید با بروشورهای چاپی پُر محتوا که شامل قیمت خدمات، نوع ارائه به همراه پیشنهادات جذاب رایگان(مثلاً خرید خدمت از شرکت شما به همراه یک بلیط مجانی رفت یا برگشت به کشور) باشد، مخاطبان خود را جذب کنید.
یکی دیگر از استراتژی های بازاریابی شما در عراق قراردادهای B2B با شرکت ها و آژانس های هواپیمایی است. این شرکت ها هنوز بخش بزرگی از بازار را به همان شکل سنتی در اختیار دارند و مردم برای خرید بلیط و.. از سیستم های بوکینگ آنلاین خرید نمی کنند.
بنابراین آژانس ها و شرکت های فعال در این حوزه با توجه به شناخت زیادی که به مردم محلی دارند، با زبان و اصطلاحات عامیانه مردم به خوبی آشنا هستند و فرهنگ غالب آنجا را به خوبی درک می کنند، می توانند نمایندگان خوبی برای شما در کشور مبدا باشند.
بنابراین شیوه استراتژی شما در بازاریابی هر منطقه، نکته مهمی است که با مطالعه بازار به دست می آید. استراتژی بازاریابی شما در کشور افغانستان چگونه است و چقدر با بازار عراق شباهت یا تفاوت دارد؟
کلمات کلیدی در سئو
هدف از تولید محتوا چیست؟ محتوا را تولید میکنیم تا بتوانیم جایگاهی در موتور جستجو پیدا کنیم و مطلب مورد نظرمان را به گوش مخاطب مورد نظرمان برسانیم. اما آیا صرفاً تولید محتوا ما را به این هدف میرساند؟ مسلماً خیر! خلق محتوای عالی و دقیق، طراحی جذابترین اینفوگرافیکها و انجام تخصصیترین مصاحبهها، فقط و ففقط، بخشی از مسیر است. اگر کلمات مناسب را در جای مناسب قرار ندهید، هیچکس هیچکدام از این زحماتتان را نخواهد دید! یکی از عواملی که باعث میشود بتوانیم به اهدافمان از تولید محتوا درست پیدا کنیم چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید استفاده از کلمات کلیدی است! اما کلمه کلیدی چست؟ چرا مهم است؟ روش انتخاب کلمات کلیدی چیست؟
کلمه کلیدی چیست؟
پیش از هر چیزی، باید بدانیم کلمه کلیدی چیست؟ از لحاظ سئو، کلمه کلیدی همان چیزی است که کاربر آن را در موتور جستجو تایپ میکند. در واقع، کلمه کلیدی یک یا چند واژه است که مضمون و هدف محتوای شما را تعیین میکند. در بهینهسازی موتور جستجو، کلمه کلیدی همان کلمه یا عبارتی است که کاربران در موتور جستجو وارد میکنند تا اطلاعات مورد نیازشان را پیدا کنند.
فرقی نمیکند تولیدکننده محتوا باشید یا صاحب وب سایت، در هر صورت، میخواهید کلمات کلیدی صفجهتان مرتبط با چیزی باشد که کاربرانتان در جستجویش هستند. اگر از کلمات کلیدی مناسب و در جای درست استفاده کنید، احتمال اینکه کاربر، در نتیجه جستجویش، به مطلب شما بر بخورد بیشتر خواهد شد.
- کلمات کلیدی مضمون صفحه را مشخص میکنند.
- موتور جستجو از کلمات کلیدی برای تعیین رتبه صفحه استفاده میکند.
کلمات کلیدی به کاربر کمک میکنند تا محتوا و اطلاعات مورنظرشان را پیدا کنند. از سوی دیگر، وجود کلمات کلیدی در مقاله میتواند کاربر را به سوی محتوای شما هدایت کند.
چرا کلمه کلیدی مهم است؟
و اما اهمیت کلمات کلیدی در سئو چیست؟ کلمه کلیدی پلی میان کاربر و تولیدکننده محتوا است. در واقع، کلمات کلیدی است که باعث میشود کاربر در نتیجه جستجوهایش، به محتوای مورد نظرش دسترسی پیدا کند. بدون کلمات کلیدی، جستجوها بیحاصل خواهند ماند و محتوا و مقالات بیخواننده!
گوگل وقتی میخواهد به صفحهای رتبه دهد، به محتوای آن نیز توجه میکند. به واژگان به کار رفته در صفحه نگاه میکند. موتورهای جستجو از واژگان به کار رفته در صفحه، به مضمون و محتوای آن پی میبرند. بنابراین، استفاده از کلمات کلیدی مناسب و تکرار بهجای آنها میتواند در درک محتوای صفحه شما به گوگل کمک کند. در این مسیر، باید راهی به ذهن مخاطبتان پیدا کنید و از واژگان یا عباراتی استفاده کنید که آنها در جستجویش هستند.
اهمیت کلمات کلیدی در سئو بر هیچ کس پوشیده نیست، اما گوگل و نحوه کارش یگانه دلیل استفاده از کلمات کلیدی نیست. مسئله مهمتر کاربر است. در واقع، شما همیشه باید روی کاربر متمرکز باشید: روی بازدیدکنندگان صفحه و مشتریان بالقوه. با بهینهسازی موتور جستجو، میتوانید کاربران را به صفحه خودتان هدایت کنید.
کلمات کلیدی میتوانند به بازاریابی کمک کنند و این یکی دیگر از دلایل اهمیت آن است. اگر میخواهید بودجهای را برای تبلیغات کنار بگذارید، میتوانید در تبلیغات کلیکی یا پرداخت برای هر کلیک (PPC) روی واژگان کلیدی خاص متمرکز شوید. این شیوه کار گوگل ادز است؛ تبلیغکنندگان مبلغی را میپردازند تا برای کلمات کلیدی مشخصی، جایگاهی را در ابتدای صفحه نتایج پیدا کنند.
اگر میخواهید برای وبسایتتان، استراتژی بازاریابی مشخص کنید، باید به دنبال واژگان کلیدی مشخصی باشید. از طریق بهینهسازی موتور جستجو (SEO) و بازاریابی محتوا، میتوانید بدون نیاز به گوگل ادز، به رتبه بالایی دست پیدا کنید.
به طور خلاصه، کلمات کلیدی به چند دلیل مهم هستند:
- میتوانید بر اساس آن، استراتژی بلند مدت و مبتنی بر سئویی را برای بازاریابی محتوا شکل دهید.
- شناخت درستی از مخاطب مورد نظرتان پیدا میکنید و متوجه تعداد این مخاطبان و همچنین، سوالات و مشکلات مورد نظرشان میشوید.
- میتوانید با استفاده از آنها ترافیک سایتتان را افزایش دهید.
چرا باید یک کلمه کلیدی انتخاب کنیم؟
اگر کسب و کارتان آنلاین است، کلمات کلیدی از مهمترین ابزارهایتان هستند. در واقع، در این کارزار میجنگید تا رقبایتان را کنار بزنید و کاربران را به سوی بازار خودتان هدایت کنید.
اگر نگاهی به وازگان کلیدیای که وبسایت در آن به رتبهای رسیده است نگاه کنید، به نقاط قوت وبسایت و برتری آن به رقبایش پی خواهید برد.
تحقیق در مورد کلمات کلیدی همان روند یافتن کلمات کلیدی مناسب برای وبسایت است. در این مسیر، اصلاً نیازی نیست به سراغ محبوبترین کلمات کلیدی مربوط به کسبوکارتان بروید. همانطور که گفتیم، رقابت در این کلمات کلیدی بسیار شدید است و تبلیغ آنها نیز بسیار گرانقیمت است.
همچنین، نباید به دنبال کلمات کلیدیای باشید که هیچکس جستجویتان نمیکند. باید ویژگیهای کلمات کلیدی ارزشمند را بشناسید و براساس آن معیارها، انتخاب کنید.
معیارهای انتخاب کلمات کلیدی
- میزان جستجو
این معیار به شما میگوید که یک کلمه کلیدی را چند بار در گوگل جستجو کردهاند. از این طریق، میتوانید میزان محبوبیت کلمه کلیدی را ارزیابی کنید. همچنین، میتوانید پیشبینی کنید که این کلمات کلیدی ترافیک وبسایتتان را تا چه میزان افزایش خواهند داد.
معیار بعدی رقابت است. فرقی نمیکند میزان جستجوی کلمات کلیدی چقدر باشد، در هر صورت، باید حواستان به مسئلۀ رقابت نیز باشد.
- قیمت (هزینه به ازاری هر کلیک)
اگر میخواهید به سراغ تبلیغات ( نه SEO) بروید، باید بدانید که هر کلمه قیمتی دارد. در هزینه به ازای هر کلیک، هر بار کاربر، پس از جستجوی یک کلمه کلیدی، روی کلمه کلیک کند، باید مبلغی را بپردازد. به عنوان مثال، در آمریکا 3.94 دلار به ازای هر کلیک، روی کلمه کلیدی «loan» باید بپردازید. یعنی هر بار کسی در آمریکا، کلمه «loan» را جستجو کند و روی تبلیغات کلیک کند، تبلیغکننده باید 3.94 دلار در ازای تبلیغات برای وبسایت بپردازد. در اینجا، باید تصمیم بگیرید که آیا برایتان میارزد که در ازای هر کلیک برای یک واژه، چهار دلار بپردازید یا خیر! این سوال را حتماً از خودتان بپرسید.
تعداد کلمه، در واقع، به تعداد کلمات موجود در یک عبارت اشاره دارد. کلمه کلیدی هرچقدر از کلمات بیشتری تشکیل شده باشد احتمال رتبه گرفتن بیشتر است. (در بخش کلمات کلیدی طولانی [long tail keywords] ، به این موضوع خواهیم پرداخت)
هدف کلمه کلیدی به شما میگوید کاربر چه هدفی از این جستجو دارد. به عنوان مثال، به ما میگوید هدف کاربر از این جستجو، خرید کردن است یا صرفاً گردآوری اطلاعات. آنها میخواهند خرید کنند یا صرفاً میخواهند محصولات را تماشا کنند.
چگونه از کلمات کلیدی استفاده کنیم؟
انتخاب کلمات کلیدی برای سایت و استفاده از آنها قوانین مختص به خودش را دارد. نمیتوانید یک سری کلمه کلیدی را همینطور در متنتان بگنجانید و نتیجه مطلوب را دریافت کنید. تولید محتوا باید برای انسانی واقعی صورت بگیرد، نه صرفاً برای دریافت رتبه در موتورهای جستجو، مانند گوگل. کلمات کلیدی انگلیسی و فارسی را با توجه به مخاطب، موضوع محتوایتان و برندتان انتخاب کنید.
چند قانون اولیه برای انتخاب بهترین کلمات کلیدی و نحوه استفاده از آنها وجود دارد. میتوانید کارتان را با همین چند قانون کلی آغاز کنید. به عنوان مثال، در هر صفحه از وبسایتتان، یک واژه کلیدی منحصر به فرد بگنجانید.
با یادگیری اصول مربوط به کاربرد کلمات کلیدی، میتوانید از همه مزایای واژگان کلیدی، به بهترین شکل، استفاده کنید.
میتوانید کلمات کلیدی را در در قسمتهای مختلف، مانند URL، تگ H1، توضیحات متا و تگ alt تصویر، بگنجانید. همه اینها موتورهای جستجو را به سمت مضمون اصلی محتوای شما هدایت میکند و در نهایت، مطلبتان به دست مخاطب مورد نظرتان میرسد. این یعنی استفاده از کلمات کلیدی برای جذب مشتری!
- کلمات کلیدی را در تگ عنوان (title tag) بگنجانید.
- کلمه کلیدی را در URL فرار دهید. [ به صورت مستقیم تاثیری ندارد ]
- در صفحهتان، از کلمه کلیدی استفاده کنید.
- کلمات کلیدی طولانی را در محتوایتان بگنجانید.
اگر از کلمات کلیدیتان در این مکانها استفاده کنید، امکان دسترسی مخاطب مورد نظرتان به آنها بیشتر خواهد شد. یادتان باشد که روان بودن متن مسئله مهمی است، از این رو، باید کلمات کلیدی را با دقت تمام در متنتان بگنجانید. اگر بخواهید کلمات کلیدی را به هر قیمتی در متنتان بگنجانید و توجهی به خوانشپذیری آنها نداشته باشید، به نتیجه مطلوب دست نخواهید یافت.
از انباشت کلمات کلیدی بپرهیزید! نباید در استفاده از کلمات کلیدی زیادهروی کنید. اما چه میزان کلمه کلیدی کافی است؟ در واقع، اگر کلمات کلیدی یک یا دو درصد از متنتان را تشکیل دهد، کارتان را احتمالا درست انجام دادهاید. [ هر چند در حال حاضر چگالی کلماتی کلیدی مثل سابق اهمیتی ندارد ]
کلمات کلیدی را به درستی در متن توزیع کنید. یادتان باشد که نباید همه تمرکزتان را روی قرار دادن کلمه کلیدی در پاراگراف اول قرار دهید، بلکه باید آنها را در سراسر متن یا صفحه توزیع کنید.
کلمه کلیدی طولانی چیست؟
کلمه کلیدی میتواند از یک یا چند واژه تشکیل شده باشد. کلمات کلیدیای را که از چرا استراتژی جذب را انتخاب کنید چندین واژه تشکیل شدهاند «کلمات کلیدی طولانی» (long-tail keywords) هستند. اما چه نیازی به کلمات کلیدی طولانی است؟ مگر کلمات کلیدی تککلمهای چه ایرادی دارند؟
کلمات کلیدی تک کلمهای حجم بالایی از جستجو را به خود اختصاص میدهند، از این رو، ممکن است بسیار مطلوب به نظر برسد. اما معمولاً، رقابت در این کلمات بسیار بالا است.
علاوه بر رقابت سنگین، این کلمات معمولاً مبهم هستند و نمیتوانند موضوع را برای کاربر شفاف کنند. به عنوان مثال، اگر کسی کلمۀ «سگ» را جستجو میکند، شما نمیدانید که به دنبال مطلبی در مورد غذای سگ است یا صرفاً میخواهد چند تصویر از سگها ببیند.
اما کلمات کلیدی طولانی، معمولاً، هدف مشخصی دارند. به عنوان مثال، کلمات کلیدی بلند، مانند «غذای سگ تازه متولد شده» یا «چه غذایی سگ را وحشی می کند» کاملاً شفاف هستند. همچنین، کلمه کلیدی «لباس قرمز»، در مقایسه با «الگوی خیاطی برای لباس تابستانی قرمز»، بسیار گنگ و کلی است. رقابت برای کلمات کلیدی طولانی کمتر است و همچنین، باعث میشوند سایت بتواند در نتایج موتور جستجو دیده شود.
کلمات کلیدی طولانی بهترین انتخاب برای بهینهسازی موتور جستجو هستند، زیرا:
- در جایی میجنگید که رقابت شدید نیست.
- موضوعتان مشخصتر میشود.
- اطلاعات بیشتری در مورد هدف کاربر، دلیل جستجویش و انتظاراتش به شما میدهد.
- کاربری این کلمات را جستجو میکند معمولاً ، تصمیم به خرید دارد.
کلمات کلیدی کوتاه هیچ اطلاعات در مورد نگرش و هدف کاربر به ما نمیدهد.
به طور خلاصه، کلمات کلیدی طولانی باعث میشود وبسایتتان متمایز از وبسایت رقبایتان باشد. همچنین، به کاربرانتان نیز کمک میکنند تا در جستجویشان، به نتیجه مطلوب دست پیدا کنند.
خودتان را جای کاربر بگذارید! ایا از دریافت پاسخی دقیق و کامل خوشحال نمیشوید؟ سعی کنید با انتخاب کلمات کلیدی طولانی و شفاف، این احساس را در کاربراین که به دنبال بازار شما هستند ایجاد کنید.
استفاده از کلمات کلیدی برای ایجاد استراتژی محتوا
میتوانید نگارش یا تولید محتوایتان را با در نظر داشتن یک کلمه کلیدی خاص شروع کنید. اما گاهی محتوا وجود دارد و صرفاً میخواهید یک سری واژگان کلیدی خاص را در آن به کار ببرید. برای این کار، باید «محتوا برای نقشه کلمات کلیدی» خلق کنید. این نقشه به شما کمک میکند تاثیر محتوای موجود را درک کنید و شکافها یا لینکهای ضعیف را شناسایی کنید و آنها را از میان بردارید.
شبکه مترجمین ایران ارائه دهنده حرفه ای ترین سرویس تولید محتوا در ایران است . نیاز به تولید محتوا حرفه ای داری؟
کلمات کلیدی همه صفحههای وب سایت شما را تعریف میکنند، به همین دلیل، میتوانید از آنها برای سازماندهی محتوا و همچنین، طراحی یک استراتژی استفاده کنید.
پیگیری عملکرد کلمات کلیدی
اما با یادگیری نحوه انتخاب کلمات کلیدی مناسب و جاگذاری آنها کار به اتمام نمیرسد! پس از این مرحله، نوبت به پیگیری رتبه کلمات کلیدی میرسد. ابزارهایی مانند nightwatch.io میتوانند کلمات کلیدی را پیگیری کنند و گزارش هفتگی تغییرات آنها را به شما ارائه دهند. بدین ترتیب، میتوانید از تاثیر تغییراتی که در محتوا ایجاد میکنید باخبر شوید.
همچنین، ابزارهایی مانند Google Analytics / Search Console به شما میگویند که آیا صفحات موردنظرتان ترافیک بیشتری را دریافت کردهاند یا خیر.
سعی کنید تغییرات را به صورت هفتگی دنبال کنید، زیرا محتوای جدید، همواره، در حال تولید است. به همین دلیل، باید همواره رتبه کلمات کلیدیتان را زیر نظر داشته باشید.
با استفاده از ابزار بررسی کلمات کلیدی و بررسی مداوم عملکرد کلمات کلیدی، میتوانید از رقبایتان پیشی بگیرید و ترافیک سایتتان را افزایش دهید.
تا به اینجا، با کلمات کلیدی و اهمیت کلمات کلیدی آشنا شدید و نکاتی را نیز در مورد نحوه استفاده از کلمات کلیدی یاد گرفتید. اگر هدف کاربر و ماهیت موتور جستجو را نشناسید، تولید یا بهینهسازی محتوا هیچ فایدهای نخواهد داشت. استفاده از کلمه کلیدی نادرست باعث میشود نتوانید مخاطب مورد نظرتان را بیابید، چرا که محتوایتان ابزاری برای معرفی شما به کاربر بالقوه ندارد. اما استفاده از واژگان کلیدی مناسب، میتواند کسب و کارتان را به سوی پیشرفت ببرد. کلمات کلیدی شما باید همان چیزی باشند که کاربرتان در جستجوی آن است. با کلمات کلیدی نامناسب، به مخاطب موردنظرتان درست پیدا نخواهید کرد. دلیل اهمینت کلمات کلیدی در همین موضوع نهفته است.
چرا باید از پادکست در استراتژی بازاریابی محتوا استفاده کنید؟
درعصر اطلاعات دیجیتال، مخاطب شما انتظار دارد محتوای شما را به صورت مدرن دریافت کند. مخاطبین اشکال مختلفی از محتوا را تجربه می کنند و محتوای نوشتاری یک استاندارد طلایی است. اما راهی برای پوشش گسترده تر مخاطبین وجود دارد: پادکست.
تولید محتوای صوتی با استفاده از پادکست، استراتژی بازاریابی محتوای فوق العاده ایست. پادکست، رهبران کسب و کار را به روش صمیمی تر و مستقیم به مصرف کنندگان متصل می کند. وقتی مخاطب صدای شما را می شنود، احساس عمیق تری نسبت به “برند” پیدا می کند.
اگر از پادکست در استراتژی بازاریابی محتوا خود استفاده نمی کنید، فرصت بزرگی را از دست داده اید. فرصت برای ایجاد مخاطب، ارتباط با مصرف کنندگان جدید و تبدیل دنبال کنندگان گاه به گاه به مشتری دائمی.
پادکست موجب ایجاد مخاطب، افزایش اعتبار برند و رشد درآمد می شود.
سه دلیل که کارآفرینان باید از پادکست در استراتژی بازاریابی محتوای خود استفاده کنند:
1. مشتریان ایده آل شما، میخواهند راحتتر و با سرعت بیشتری از محتوا استفاده کنند.
همۀ مخاطبین شما، وقت ندارند تا بنشینند و محتوای نوشته شده را بخوانند! مهم نیست کوتاه باشد یا طولانی. با ساخت پادکست، راهی سریعتر و راحتتر برای جذب محتوای خود توسط مخاطب ارائه میکنید.
آنها میتوانند در ماشین، هنگام ورزش، هواپیما یا هر جای دیگر پادکست گوش دهند. آنها فقط نیاز به یک گوشی هوشمند دارند. به محض انتشار قسمت جدید، دنبال کنندگان شما به محتوا دسترسی پیدا می کنند و احتمال شنیده شدن آن بالاست. پادکست، روشی عالی برای دریافت مفاهیم و استراتژیهای پیچیدهای است که یاد می دهید تا به درک مصرف کننده کمک کند.
2.ساخت پادکست و محتوای صوتی آسانتر است.
تهیه یک مقاله، خبرنامه یا پست شبکه های اجتماعی چه مدت طول می کشد؟ تا زمانی که یک نویسنده حرفه ای نباشید، ایجاد محتوای با کیفیت، به زمان و انرژی زیادی نیاز دارد.
برای ساخت پادکست یا هرگونه محتوای صوتی، فقط به یک میکروفن ساده نیاز دارید. باید آنچه را قصد دارید بگویید برنامه ریزی کنید، اما احتمالا می توانید با سرعتی بیشتر از نوشتن آن صحبت کنید.
برای تولید قسمت های پادکست، می توانید محتوای یک ماهه را در یک هفته تولید کنید. با این صرفه جویی در زمان، می توانید بقیه زمان خود را صرف امور کسب و کارتان کنید.
3. می توانید قسمت های پادکست را با تقسیم به چند بخش، در قالب های متنوع منتشر کرده و دوباره استفاده کنید.
لازم نیست یک پادکست و قسمت های آن در پلتفرم های پخش پادکست باقی بمانند. میتوان یک بخش از پادکست را به یک پست وبلاگ، چند پست شبکههای اجتماعی، خبرنامه یا ویدیوی یوتوب تبدیل کرد. استفاده دوباره از محتوای پادکست آسان است و کمک می کند تا با تلاش کمتر، محتوای بیشتری تولید کنید. شما این فرصت را دارید که چندین فرم از محتوا، متناسب با رسانه های مختلف را داشته باشید.
شروع یک پادکست، آنچنان که فکرمی کنید پیچیده نیست. هزینه تجهیزات زیاد نیست و میتوانید محتوا را در هرکجا ضبط کنید. میتوانید از پشت صحنه آنچه انجام میدهید برای مخاطب خود بگویید و آنها را به سمت برند خود جذب کنید.
اگر میخواهید از بازاریابی محتوا بهطور کامل استفاده کنید، میخواهید نوع محتوا و رسانههای مورد استفاده را تغییر دهید. پادکست یک روش همهجانبه فوقالعاده برای پرورش مشتری و البته مشتری بالقوه از طریق محتواست. در همین حال، با افزایش حضور برند و ایجاد ارزش افزوده، مشتریان بیشتری محصول و خدمت شما را خریداری میکنند. پس هرگز استفاده از پادکست در استراتژی بازاریابی محتوا را فراموش نکنید.
دیدگاه شما