استراتژی تجاری برای شتاب از سپرده


شبکه خبری منتخبان ملت

بانک آینده با هدف ارزش آفرینی و تنوع هر چه. را با عنوان آینده داران به عموم مشتریان حقیقی و. حقوقی عرضه کرد همه ی مشتریان بانک آینده که دارای. و پس انداز سپرده های بلندمدت شتاب آینده ساز و.

همه ی مشتریان بانک آینده که دارای انواع سپرده‎های. انداز سپرده های بلندمدت شتاب آینده ساز و واحدهای سرمایه. ir یا مراجعه به شعب بانک آینده بر اساس موجودی.

بانک آینده در اعطای تسهیلات به بخش های اقتصادی مولد. قدردانی کرد به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بانک آینده این. مدیرعامل بانک آینده مراتب سپاس و قدردانی خود از اقدامات. شعبه آینده در این استان را ابراز داشت .

بانک آینده از کسب وکارهایی که به دلیل شرایط ناشی. آینده با هدف کمک به صاحبان کسب وکارهای آسیب دیده. تسهیلات معرفی شده به بانک آینده تعداد بیش از 2083. آن ها نیز پرداخت می شود بانک آینده با توجه.

بانک آینده به منظور ارزش آفرینی برای مشتریان عزیز و. برای بانکداران حرفه ای خود برگزار کرد مشتریان بانک آینده . ارزی بانک آینده در سراسر کشور رجوع کنند اطلاعات بیش.

مدیر آینده پژوهی و تحقیقات بانکداری اسلامی در هفته بانکداری. مدیر آینده پژوهی و تحقیقات بانکداری اسلامی بانک پارسیان با.

آینده است و هیچ فرد حقیقی و حقوقی دیگری در. آینده برای تسویه بدهی علی انصاری با تصویب شورای پول. پس از آن طی فرایند ادغام و تأسیس بانک آینده . و انتقال دارایی ها و بدهی ها به بانک آینده .

بازاریابی استراتژی تجاری برای شتاب از سپرده

علامت تجاری چیست
علامت تجاری یکی از مهمترین عناصر بازاریابی و موفقیت یک سازمان می باشد ، و تصویریست که سازمان یا شرکت شما را با همه ابعادش معرفی می کند و تصویری از آنچه را که هستید یا می خواهید باشید را در ذهن بیننده، مشتریان، مصرف کنندگان و. ایجاد می کند.در واقع نشانه ای است که شرکت یا سازمان شما را از رقبا متمایز می کند و همچنین معرف کالاها و خدمات ایجاد شده توسط شرکت شما می باشد.
در درجه نخست علامت تجاری یک تعهد است.و می گوید که شما آن نام را می شناسید و به تعهد آن اعتماد دارید. اعتماد یک قدم اول حیاتی است که هدف علامت تجاری شتاب دادن به این قدم با وسیله نفوذ قرار دادن تعهد ضمنی علامت تجاری است.
اغلب علائم تجاری یک نشانه ویژه دارند که به عنوان یک میانبر برای به یادآوری تعهد علامت تجاری عمل می کند. این نشانه از رنگ، شکل، حروف، و تصاویر برای خلق یک تصویر متمایز استفاده می کند که هم برای جلب چشم ما و هم برای هدایت نظر ما در مسیری که می خواهد طراحی شده است. علامت تجاری ممکن است با آهنگ ، شهرت، عبارات گیرا و . همراه باشد. تمامی قسمتهای تصویر علامت تجاری به عنوان یک محرک روانی یا محرکی که موجب پیوستگی تمامی نظرات دیگر در مورد علامت تجاری است، عمل می کند.
اگر در جزئیات دقیق شوید می بینید که هر چیزی یک علامت تجاری است، چرا که ما درکمان از دنیا را به وسیله خلق ارتباط درباره چیز های مختلف میسازیم.برای مثال یک درخت ، تعهدی ضمنی از زیبایی و سایه را دارد. حتی کلمات نیز علامت تجاری هستند . به عنوان مثال زمانی که می گوییم "سرعت" ، در ذهنتان تصویری از یک ماشین استراتژی تجاری برای شتاب از سپرده سریع و. تداعی می شود.افراد هم علامت تجاری هستند. وقتی که مردم شما رامی بینند یا نام شما را می شنوند ، تصویری از شما را که دارند به یاد می آورند(چیزی که شما می توانید فعالانه مدیریت کنید یا اجازه دهید که اتفاق بیفتد). در یک شرکت جایی که افراد قابل رویت برای مشتریان هستند، مثل یک شرکت خدمات تجاری، افراد آن شرکت قسمت بزرگی از علامت تجاری آن شرکت هستند.
مدیریت علامت تجاری
مدیریت علامت تجاری کاربرد تکنیکهای بازاریابی برای یک محصول ویژه ، خطوط تولید یا علامت تجاری می باشد.و افزایش ارزش قابل درک محصولات برای مشتریان را می طلبد.بازاریابان یک علامت تجاری را به عنوان یک تعهد ضمنی می بینند که باید سطحی از کیفیت را که مردم از یک علامت تجاری انتظار دارند که درخریدهای اکنون و آینده آنان در مقابل محصولات مشابه تامین نماید. ارزش یک علامت تجاری با میزان سودی که برای تولید کننده ایجاد می کند ،سنجیده می شود.
مدیریت علامت تجاری با فهم معنی دقیق علامت تجاری شروع می شود.و آغاز آن با رهبران شرکتها ، کسانی که علامت تجاری را تعریف و مدیریت آن را کنترل می کنند، می باشد. مدیریت علامت تجاری در معنای کامل ، شروع و به پایان رساندن مدیریت کل شرکت از طریق علامت تجاری می باشد.
ایجاد یک تعهد به معنای تعریف یک علامت تجاری می باشد.تعهد یک علامت تجاری خوب ،یادآوردنی و مطلوب است.و اگر کسی آن را به یاد نیاورد ، نمی تواند موثر باشد، و اگر کسی آن را نخواهد ، نمی تواند خوب باشد. تعهد یک علامت تجاری خوب احساسات را فرا می خواند، چرا که احساسات محرک اعمال می باشد.مثلا ولوو احساسی از ایمنی را به ما می دهد. یک تعهد باید منحصر به فرد باشد. یک تعهد باید کاملا مشخص باشد و به طور کاملا شفاف متمایز از تعهدات شرکتهای دیگر باشد.
یک تعهد صحیح چیزی نیست که در یک بعد از ظهر جمعه آن را ساخته باشید.یک تعهد خوب از مطالعه عمیق و فهم دقیق بازار هدف و مشتریان شما به دست می آید.و همین طور از طریق فهم عمیق توانایی ها و انگیزه های کارکنان شرکت شما به دست می آید. ایجاد تعهدی که نتوانید ان را در طول سالیان بدون تناقض حفظش کنید یک خودکشی آشکار می باشد.
وقتی که شما تعهدی را خلق کردید ، قدم بعدی این است که آن را به ذهن مشتریان، کارکنان و تمام کسانی که از شما چیزی دریافت می کنند تزریق کنید.و این جایی است که بازاریابان وارد عمل می شوند.اگر چه این تنها وظیفه آنها نیست، بخش بزرگی از بازاریابی که شامل تبلیغات و. می شود مربوط به تثبیت موقعیت شرکت و محصولات آن در در ذهن مشتریان و در مقابل رقبا می باشد.
ایجاد و ساختن یک تعهد خوب یک چیز است و حفظ آن چیز دیگر . حفظ تعهد به معنای مدیریت قابلیت های آن می باشد.و آن به معنای فرآیندهای پایداری است که توانایی تحویل را دارندو این چیزی است که مورد نیاز می باشد.و همین طور به معنای تکنولوژی و سیستم هایی می باشد که قابل اطمینان و قابل استفاده می باشند.یک تعهد خوب به معنای افرادی با انگیزه است که توانایی تحویل کالاها را دارند.
مشخصات یک علامت تجاری خوب
یک علامت تجاری خوب باید:قانونا قابل حمایت باشد، به آسانی تلفظ شود، به آسانی به خاطر سپرده شود، به آسانی قابل تشخیص باشد، توجه را جلب کند، مزیتها و استفاده های محصول را معرفی کند، شرکت یا محصول را معرفی کند و موقعیت مرتبط با محصول برای رقابت را مشخص کند.

نحوه انتخاب يك نام تجاري موفق
نويسنده: سيده محدثه حسيني


مجله اكونوميست سال 1988 را سال نام تجاري (Brand)ناميد. در اين سال فيليپ موريس، كرفت (Kraft) را در آمريكا و نستله، رون تيري(Rown Tree) را در اروپا خريدند.

فيليپ موريس چهار برابر ارزش دارايي هاي شركت كرفت بابت خريد آن پول پرداخت كرد و نستله بيش از پنج برابر بابت خريد رون تيري. در سال 1988 تنها چهار نام تجاري به ارزش 50 ميليارد دلار فروخته شد. پرداخت چنين مبالغ كلاني بابت اين نام ها، بيانگر ارزش يك نام تجاري به دليل انتظار كسب سود و منفعت از آن در بلندمدت است. از آن پس مبادلات تجاري ادامه يافت و قدرت نام هاي تجاري روز به روز بيش تر شده، به طوري كه اكنون با قيمت هاي بسيار قابل توجهي مبادله مي شوند. انتخاب يك نام تجاري نياز به دقت فراواني دارد. يك نام مناسب مي تواند نقش مهمي در موفقيت يك كالا ايفا كند. بيش تر شركت هاي بزرگ بازاريابي براي انتخاب نام تجاري يك كالا، از روش هاي ويژه اي استفاده مي كنند. انتخاب بهترين نام تجاري براي كالا وظيفه دشواري است و براي انتخاب آن بايد كالا و مزاياي آن، بازار هدف و خط مشي هاي بازاريابي مربوط به كالا را دقيقاً مورد بررسي قرار داد. چندين روش براي تعيين نام تجاري وجود دارد كه با توجه به شرايط مختلف و منافع شركت مورد استفاده قرار مي گيرد. در اين جا به چهار خط مشي اصلي كه در انتخاب نام تجاري معمولاً مورد استفاده قرار مي گيرد، اشاره مي شود:

1- نام هاي تجاري منفرد: از اين سياست، شركت پروكتر اند گمبل به خوبي استفاده كرده، به طوري كه محصولات مختلف خود را با نام هاي تجاري گوناگون نظير تايد، كرست و. به بازار عرضه كرده است. در نتيجه هر محصول با نام تجاري خاص خود، با محصولات مشابه موجود در بازار به رقابت مي پردازد.

2- يك نام گروهي براي كالاها: نظير شركت آي.بي.ام (IBM)كه براي تمامي محصولات توليدي خود از نام تجاري آي.بي.ام استفاده مي كند.

3- اسامي گروهي جداگانه براي كالاها: به طور مثال، شركت سيرز از اين خط مشي تبعيت كرده است. به اين معنا كه اين شركت براي وسايل و ادوات نام كنمور، براي ابزارآلات نام كرافتزمن و براي تاسيسات خانگي نام هومارت را برگزيده است.

4- تلفيقي از نام تجاري شركت و اسامي كالاهاي منفرد: شركت كلاگ از اين خط مشي استفاده كرده است و كورن فليكس كلاگ، رايس كريسپيز كلاگ و رايزن بران كلاگ از آن جمله اند.

همچنين نام هاي تجاري بايد خصوصيات ويژه اي داشته باشند كه مهم ترين آن ها عبارتند از:

نام تجاري بايد چيزي درباره فوايد و ويژگي هاي كالا را برساند.

تلفظ و به خاطر سپردن نام تجاري بايد آسان باشد.

نام تجاري بايد شاخص و برجسته باشد.

ترجمه نام تجاري به زبان هاي بيگانه بايد آسان باشد.

و از همه مهم استراتژی تجاری برای شتاب از سپرده تر اين كه نام تجاري بايد قابليت ثبت و حمايت قانوني داشته باشد.


نام های ایجاد نام و نشان تجاری:
تجاری در دوران حيات خود با چالش های متفاوتی روبرو می شوند، زمانی که يک نام تجاری به عرصه بازاری وارد می شود، به اتخاذ رويکرد هايی کاملاً متفاوت از نام های تجاری جا افتاده و کهنه کار در بازار نياز دارد نام های تجاری موفق و خوشنام در دوران حيات خود مراحل تولد، رشد، بلوغ، افول و مرحله دگرگونی و گذار به تولدی دوباره را پشت سر گذاشته اند. اين نام های تجاری موفق بارها و بارها توسط مشاوران آگاه و خبره خود، برنامه های استراتژيک جديدی را تجربه کرده اند. هر نام تجـاری از دو ساختار تشکيل شده است. ساخـتار اول هر نام تجاری که به ساختار مشهود معرف است در قلمرو فعاليت شرکتهای تبليغاتی است. اين ساختار شامل نام، لوگو(آرم)، رنگ، طراحي، زبان می باشد که بسياری از افـراد زمانی که از ساختـار نام تجاری حرفی به ميان می آيد تمـرکز خود را فقط به بخش مشهود هر نام تجاری متمرکز می نمايند، اما ساختار دومی نيز هر نام تجاری دارد که به آن ساختار نامشهود می گويند.
در واقع اين ساختار نامشهود هر نام تجاری است که به آن ساختار مشهود می گويند که چگونه بايد ديده شود. مهمترين ساختار نامشهود هر نام تجاری "هويت" آن است که خود شش بعد را در بر می گيرد؛ اين ابعاد هويت عبارتند از: شخصيت، پيکر، فرهنگ، خود انگاره، رابطه و بازتابش.
تدوين ساختار نامشهود هر نام تجاری در قلمروی فعاليت مؤسسات و گروه های مشاوره برند است. در اين راستا نخستين کلينيک تخصصی مشاوره برند در ايران خدمات ويژه ای هم برای نام و نشان های تجاری موجود و هم برای نام و نشانهای تجاری جديد ارائه می نمايند. اين خدمات به شرح ذيل می باشند.
نقطه شروع فرايند ساخت برند ، ايجاد يک فهم درست پيرامون هويت درونی برند است، برند تبديل به اساس و بنيادی می شود که چهار چوب رضايت مندی مشتری را فراهم می کند. در اين راستا ارائه خدماتی استراتژی تجاری برای شتاب از سپرده استراتژی تجاری برای شتاب از سپرده ويژه هم برای نشان های تجاری موجود و هم برای نشان های تجاری جديد از اهميت ويژه ای برخوردار است. اين خدمات به شرح زير می باشد:
1. ايجاد نام و نشان تجاری جديد (New Brand Building)
o تدوين استراتژی برای نام و نشان تجاری جديد (Brand Building Strategy)
o تعيين و تعريف اجزاء نام و نشان تجاری (Developing Brand Elements)
o موقعيتيابی نام و نشان تجاری (Brand Positioning)
o تعيين پورتفوليوی نام و نشان تجاری (Brand Portfolio)
o تدوين استراتژی برای نام و نشان تجاری محصولات جديد (New Product Branding)
2. توسعه و نوسازی نام و نشان تجاری موجود (Existing Brand Building)
o بررسی و تحقيق پيرامون وضعيت موجود نام و نشان تجاری (Brand Audit)
o تقويت نام و نشان تجاری (Brand Reinforcement)
o احياء نام و نشان تجاری (Brand Revitalization)
o مديريت بحران نام و نشان تجاری (Brand Crisis)
o تدوين استراتژی برای نام و نشان تجاری موجود (Existing Brand Building Strategy)
o تعيين و تعريف اجزاء نام و نشان تجاری شامل:
§ تعيين و تعريف اجزاء جديد نام و نشان تجاری (Developing New Brand Elements)
§ تعريف اجزاء موجود نام و نشان تجاری (Applying Exiting Brand Elements)
§ استفاده از ترکيبی از اجزاء موجود و اجزاء جديد نام و نشان تجاري(Using a Combination of Old and New Elements)
o بررسی و تجزيه و تحليل پورتفوليوی نام و نشان تجاري(Brand Portfolio)
o بررسی وضعيت نام و نشان تجاری رقبا و تجزيه و تحليل استراتژی آنها در بازار (Brand Competitive Intelligence)
ارزشیابی نام و نشان تجاری:
در عصر اقتصاد مبتنی بر دانش، فعاليت های ارزش آفرين سازمانها فقط متکی بر دارايی های مشهود آنها نيست ، بلکه توانمندی سازمانها در بکارگيری دارايی های نامشهود، قدرت اصلی ارزش آفرينی آنها تشکيل می دهـد. هـر نام تجاری دارای ارزش ويژه ای است که می توان آن را با متد های علم حسابداری و بازاريابی محاسبه و ارزشگذاری کرد. امروزه هر نام تجاری خود به عنوان يک کالا در تجارت جهانی مورد داد و ستد قرار می گيرد، و بسياری از اشخاص حقيقی و حقوقی امروزه يا نام تجاری خود را می خرند و يا می فروشند. در کشور ما تا کنون در زمينه ارزشگذاری نام تجاری هيچگونه اقـدامی صورت نگرفتـه و کلينيک تخصصی مشـاوره برند اولين گـروهی است که با همـکاری انجمن حسـابداری ايران قـادر به محاسبه نام های تجاری بوده و ارزش ويـژه اين نام ها را با آخـرين متد علمی جهان محاسبه و ارزشگذاری می نمايد.
ارزشگذاری نام تجاری به مديران و متوليان امر کمک می کند تا از نظام های ارزش پايه برای مديريت برند مدد جويند. ايجاد ارزش اقتصادی نقطه محوری مديريت برند و تمامی تصميمات سرمايه گذاری مرتبط با برند است.

استراتژی تشکیل سبد هوشمند از ابزارهای مالی در کشاورزی ایران

بی تردید درهم آمیختگی پیامدهای ناگوار ناشی از تغییرات اقلیمی با پاندمی کووید-19 و اثرات خزنده تحریم های ناعادلانه و سندرم تاریخی تشدید استهلاک منابع و ابزار تولید در کشاورزی ایران در کنار بسآمد رخدادهایی نظیر بحران های موسمی مازاد تولید کشاورزی در محصولاتی مانند سیب زمینی، پیاز، گوجه فرنگی، خیار، سیر و زعفران، ناکارآمدی نهادی و نابهنگامی تامين مالي بخش صادرات کشاورزی در اقتصاد ايران و نیاز شدید به خریدهای تضمینی، حمایتی و توافقی، در کنار ردیف های سنتی تامین مالی بخش نظیر توسعه مکانیزاسیون بخش کشاورزی، توسعه کشت گلخانه ای، خرید تضمینی محصولات استراتژیک، تأمین نهاده ها، تولید بذور اصلاح شده، حمایت از خسارت دیدگان ناشی از تغییرات اقلیمی، سرمایه‌گذاری روی استارت‌آپ‌ها ؛ و مسئله تغییر شاکله و پیکربندی ریسک ها در کشاورزی کشور، نشان از ظهور پارادایم جدیدی از مصایب و سختی های تولید کشاورزی در ایران دارد که اگر نتوانیم با برنامه ریزی های راهبردی متقن و کارآ و سیاستهای منطقی و مطلوب در حوزه مالیه کلان کشاورزی؛ جامعه بهره برداران ایران را با آن مواجه نکنیم با صورتبندی متنوع، از بحران هایی روبرو خواهیم بود که در آینده باید با هزینه هایی گزاف به مصاف آنها برویم.

شواهد عینی نشان میدهد؛کارنامه تامین مالی بخش کشاورزی طی یکسال اخیر با سياستهاي اقتصادی کلان نامناسب، عملکرد بازارهـاي مالي و ساختار سرمایه (structure Capital)در بخش کشاورزی را تحت تأثير قرار داده است. اتخـاذ سياسـتهاي کم اثر نظيرکنترل هـاي قيمتي، سياستهاي تجاري سردرگم، بازی بی پایان با تعرفه ها، حقوق گمرکی ، سود بازرگانی و اولويت هاي سرمايه گذاري نادقیق، باعث تحريف در تخـصيص منابع از طريق واسطه گري هاي مالي در بازار پول و بازار سرمایه شده است. بعـلاوه وجـود محـدوديتهـاي قـانوني، وفور مجوزهای گوناگون و مقررات پیچیده اداری در بخش کشاورزی ایران موجب افزايش نااطميناني و کـاهش بـازده انتظـاري بـراي اعتباردهنـدگان در معاملات مالي شده و هزينـه هـاي معـاملاتي را افـزايش داده است و از عرضـه تسهیلات، اعتبـار و سپرده ها کاسته است. اصولا، منابع مالي در كشور ما در سه حوزه بانك، بازار سرمايه و بيمه گردآوری مي شوند. که گرو داران (ذی نفعان و ذی مدخلان)کشاورزی ایران عمدتا در مناسبات بانکی در گیر بوده و سهم نازلی در استفاده از ساز و کارهای بازار سرمایه و بیمه دارد. اين منابع بطور مستقيم يا غير مستقيم در جهت تامين مالي بخش کشاورزی تاثیرات متنوعی دارند. در بخش تسهیلات بانکی از میان دو سبد قراردادهاي مبادله اي(فروش اقساطي ، اجاره به شرط تمليك، معاملات سلف، مرابحه و جعاله) و قراردادهای مشارکتی (مشاركت مدني، مشاركت حقوقي ، مضاربه ، مزارعه ، تسهيم سود، مشاركت در سرمايه ، خطوط اعتباري ، استصناع و كمك های فني) عدم توازن بنفع مدیریت ریسک بانکی و فاقد همراهی با استراتژی های کلان بخش کشاورزی به چشم میخورد. افزون بر اينها تنگناهاي بازارهاي مالي در کشاورزی ایران مانند عدم انعطاف اين بازارهـا، اطلاعات نامتقارن و ناقص، از تخصيص بهينه منابع موجود جلوگيري ميکند. اين محدوديت هـا بـه طـور کلي بر واسطه گري و معاملات مالي در بخش کشاورزي، همراه با فصلي بودن چرخه توليد و فروش محصولات کـشاورزي، وجـود شـوک هاي زيـاد درآمدي و قيمتي توليدات، ريسک هاي واسطه گري مالي را افزايش و در کنار افزایش تورم روستایی نوعی "تله فضایی فقر" را در بین جامعه مولدین نهادینه کرده است. طرفه اینکه ساختار خرده پایی، درآمد پايين و پس انداز اندک کشاورزان و کوچک بودن وام ها باعث افزايش هزينه معاملاتي در بازارهاي مالي و افزایش ریسک نکول اعتبار رسانی گشته است. تمامی موارد فوق سیاستگزار را به این مضمون هدایت میکند که باید به دنبال تنوع بخشی به ابزارهای تامین مالی برنامه ها، طرحها و پروژه ها شده و امکان تشکیل سبدی هوشمندانه تری از امکانات مالی مانند (اوراق آتی، اوراق مشتقه، اوراق رهنی، صكوک، گواهی سپرده و اوراق مشاركت) را برای بخش کشاورزی فراهم می آورد. به عنوان مثال قراردادهاي مزارعه و مساقات از نظر فقهي جزء قراردادهاي مشروع و از جهت قانوني مستند به قوانين مدني و عادي ايران هستند، در نتيجه براي طراحي اوراق بهادار بر اساس آنها نيازي به تأسيس گفتمان فقهي و حقوقي جديد نيست از سویی با توجه به انتفاعي بودن اوراق مزارعه و مساقات ، انتظار مي رود در صورت وجود نهادهاي قانوني و حمايت دولت، براي اين اوراق بازار ثانوي در فرابورس شكل گيرد و قدرت نقد شوندگي پيدا كنند و به نظر ميرسد با توجه به نرخ سود آنها، درجه نقد شوندگي شان بيشتر از اوراق سهام عادي و ممتاز و نزدیک به سپرده هاي بانكي باشد. لذا با توجه به اينكه اوراق مزارعه و مساقات ميتوانند ابزار مناسبي براي جذب نقدينگي در دست مردم و هدايت آنها به سمت طرحهاي زیرساختی آبی-خاکی و توليدي و صنعتی در بخش کشاورزی باشند، اين اوراق به رشد اقتصادي بخش كمك ميكنند. حال اگر بخواهیم با هدف بهره گيري از ساختارهاي موجود از ميان صکوک قابل استفاده در حوزه صادرات محصولات کشاورزی (شامل استصناع، مضاربه، مشارکت، مرابحه، اجاره و جعاله)،یکی از عقود را سریعا عملیاتی نماییم؛ صکوک استصناع، در تأمين مالي صادرات محصولات كشاورزي بسیار کارساز است و حتی قابليت عملياتي شدن در تامين مالي صادرات خدمات فني و مهندسي در کشت فراسرزمینی را دارد و به همراه صکوک مضاربه، قابليت عملياتي شدن در تامين مالي صادرات محصولات کشاورزی را دارد. ضمن اينکه صکوک مشارکت نيز قابليت عملياتي شدن در هر دو حوزه را دارد. متاسفانه طي دهه اخير، بانك های تامین کننده تسهیلات در بخش کشاورزی بيشتر به استفاده از عقدهايي متمايل بوده اند كه بازده ي ثابتي دارند؛ زيرا اين نوع عقدها همواره ريسك كمتري داشته و اين امر باعث گرديد كه بانك ها انگيزه كمتري به مشاركت در فعاليتهاي زنجیره ارزش کشاورزی داشته باشند. کارنامه لیزینگ (Leasing) یا (اجاره به شرط تملیک) بعنوان نوعی اعتبار میان‌مدت در بخش کشاورزی با گستره نظامات بهره برداری کشاورزی در کشور همخوانی ندارد.در جهان امروز لیزینگ به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تامین مالی کالاهای سرمایه ای و مصرفی بادوام، مورد توجه متخصصین مالی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه است . لیزینگ یک ابزار اقتصادی است که با ارایه تسهیلاتی در قالب قرارداد اجاره به شرط تملیک، امکانات آینده را در زمان حال به مصرفکننده عرضه میکند و افراد جامعه مطلوبیت رفاه آینده را در زمان حال از آن خود نموده و بهای آنی را با درآمدهای آتی خود میپردازند. عقد نزدیک به لیزینگ یعنی فروش اقساطی (Instalment Sale)نیز در بخش کشاورزی با توجه به شواهد آماری سال 98-99 عملکرد قابل ملاحظه ای در مقام مقایسه با سایر بخش های اقتصادی کشور ندارد. با توجه به این که بسیاری از بهره برداران بخش کشاورزی توان مالی لازم برای خرید تجهیزات و ماشین آلات که منجر به افزایش بهره وری و کارایی زمین و آب میشود را ندارند، لذا استفاده از ابزار لیزینگ و فروش اقساطی میتواند در رونق این مکانیزاسیون زراعی، نوسازی کشتی های ماهیگیری، نوسازی ناوگان حمل و نقل بهداشتی محصولات کشاورزی با توجه به اولویتهای توسعه کشاورزی نقش بسزایی داشته باشد. مشاركت های مدني هم که معمولا از درآميختن سهم الشركه نقدي و يا غيرنقدي متعلق به اشخاص حقيقي و يا حقوقي متعدد به نحو مشاع، به منظور انتفاع و طبق قرارداد منتهی می شود عمدتا از كارآيي چندانی در تامین مالی صنایع تبدیلی، تکمیلی، نگهداری و فرآوری برخوردار نیستند و مشکل طرح های نیمه تمام رهاشده یا منابع مالی نابسنده جهت اتمام طرح ها همچنان پابرجاست. مسئله تامین سرمایه در گردش، برای واحدهای پسینی و پیشینی زنجیره تامین کشاورزی هم نیازی به توضیح ندارد و بیشتر واحدهای تبدیلی تکمیلی و فرآوری زیر 30 درصد ظرفیت خود مشغول به فعالیت، عمدتا بدهکار با سمت چپ تراز نامه متورم و گلایه مند و ناتوان از خرید مواد اولیه هستند. روزگاری کمکهای فنی (Technical Asistance)در بخش کشاورزی ایران برای فراهم آوردن مهارت‌های فنی جهت کمک به طرح‌های تحقیقی- ترویجی، تهیه مطالعات امکان‌سنجی، طراحی و مهندسی شرکتهای تعاونی تولید و سهامی زراعی و ارائه خدمات مشاوره‌‌ای از قبیل جهت دهی سیاست‌ها، مطالعات زیر بخش‌ها، تحقیقات و آموزش حضور جدی در عرصه تولید داشت اما امروزه بسیار کمرنگ شده است. خطوط اعتباری (Line of Financing)در بخش کشاورزی هم کم رمق بوده و با توجه به آماربانک مرکزی چندان قابل اهمیت نیست. بانکها کمتر در بخش کشاورزی تمایل به مشارکت در سرمایه (Equity Participation) دارند.چون کنترل ریسک هادر این بخش با پیچیدگی های ناشی از عدم ثبات در سیاستها و فقدان اعتبار سنجی صاحبان سهام گره خورده است. شواهد، همگی موید این واقعیت عینی است که سیستم بانکی با محوریت بانک کشاورزی به تنهایی پاسخگوی نیازهای مالی حل مسایل کشاورزی ایران نمی باشد و قطعا باید با تجدید نظر در شاخص‌های مالی بازده و طرح صورتبندی تازه ای ای از ریسک ها در کشاورزی ایران؛ بحران های مداوم را به شکل هوشمندانه تری با ابزارهای مالی نوین مدیریت و کنترل نمود. بسیاری از بحران های چندماهه اخیر از جمله بحران مرغ، تخم مرغ و بحران جوجه یک روزه و بحران قیمت تمام شده محصولات راهبردی؛ ریشه در عدم طراحی های مالی بسته های حمایتی دارد حتی برنامه حمايت قيمتي محصولات لبني نیز در آستانه بحران قرار داشته، نابسنده و فاقد استراتژی مشخص است. در حیطه تامین مالی خارجی نیز؛ روش های قرضی تامین مالی خارجی هم چه تامين مالي پروژه ای (فاینانس، ریفاینانس، يوزانس ، خطوط اعتباری، وام های بین المللی) بدلیل تحریم های ظالمانه کارایی چندانی ندارد. روش هاي غير قرضي تامين مالي خارجي نیز مانند سرمايه گذاری مستقيم خارجي، سرمايه گذاری غير مستقيم خارجي و تجارت متقابل در این مقطع کارساز نیست. تامين مالي نوآوري و سرمايه گذاري جسورانه(VC ) یا انواع شتاب دهنده ها ( Accelerators)، فرشتگان کسب و کار(Angel investors )،تامین مالی جمعی(Crowdfunding ) نیز در کشاورزی ایران هنوز جاپای مطمئنی باز نکرده است. به نظر می رسد که روش های سنتی تامین مالی در بخش کشاورزی ایران دیگر کارساز و کارآ نبوده و با استراتژی تجاری برای شتاب از سپرده سیاستهای محوری و استراتژیهای کلان بخش و حتی رخدادها،عدم قطعیت ها و کثرت ریسک ها همخوانی و سازگاری حداقلی پیدا نموده است. سیاستگزار کشاورزی باید بتواندگزینه‌های سرمایه‌گذاری جدیدی را برای رونق قراردادهای آتی و اختیار معامله، در اختیار سرمایه‌گذاران، شرکت‌ها و نهادهای مالی قرار دهد. بنابراین باید سریعا با برنامه ریزی جدید و طراحی تازه ای از ترکیب ویژگی‌های اوراق بدهی، سهام و اوراق مشتقه، ابزارها و امکانات مالی در اختیار بخش کشاورزی ایران را احصا و تقویم نموده و بدنبال اجرایی نمودن آنها در جستجوی تشکیل سبد هوشمندی از ابزارهای مالی در کشاورزی ایران بود.

همکاری جدید صرافی Bitso و صندوق Addem Capital برای خدمات پرداخت

همکاری جدید صرافی Bitso و صندوق Addem Capital برای خدمات پرداخت

بیتسو (Bitso)، صرافی ارزهای دیجیتال مستقر در مکزیک، همکاری جدیدی با Addem Capital، یک صندوق ارائه دهنده خدمات تامین مالی به استارتاپ‌ها و شرکت‌ها، آغاز کرده است. این صرافی ارزهای دیجیتال پرداخت‌‌های این صندوق را پردازش می‌کند و به آن امکان می‌دهد ارز دیجیتال را به عنوان بخشی از گزینه‌های پرداخت خود بپذیرد.

Bitso با Addem Capital همکاری می کند تا به کاربران لاتام اجازه دهد در کریپتو سرمایه گذاری کنند

ارزهای دیجیتال در حال نفوذ بیشتر در ساختارهای مالی سنتی در جهان و همچنین در لاتام هستند. پدرو سیتینا (Pedro Cetina)، یکی از بنیانگذاران و شریک Addem Capital، در مورد اهمیت روش های مالی غیرمتمرکز، اظهار داشت:
“ارزهای دیجیتال و پروتکل‌های دیفای (DeFi) این پتانسیل را دارند که در سیستم مالی آمریکای لاتین گنجانده شوند. مدل ما ذاتا دارای پیچیدگی‌های عملیاتی است، ارزهای دیجیتال می‌آیند تا مدل ما را متحول کنند.”

با توجه به چشم‌انداز Addem Capital، ارزهای دیجیتال می‌توانند باعث رشد بیشتر همکاری شرکت‌های سرمایه‌ گذاری خطر پذیر با شرکت‌های فناوری در لاتام، (بازاری که ارزش آن طبق بیانیه‌ای مشترک در سال 2021 به 15 میلیارد دلار رسید) شوند.

عملکرد بیتسو

بیتسو، به عنوان یک صرافی رمزارز، خدمات پرداخت را انجام می‌دهد، ارزهای دیجیتال را از سرمایه‌ گذاران دریافت می‌کند و به Addem اجازه می‌ دهد بسته به نیاز خود، آنها را به ارزهای فیات تبدیل کند. این کار وظایفی را که Addem باید انجام دهد را آسان می‌ کند.

کارلوس لوورا (Carlos Lovera)، رهبر توسعه کسب و کار در بیتسو، در مورد چشم اندازی که این صرافی در مورد استفاده از رمزارز برای این اهداف دارد، اظهار داشت:

“ما از فرصت بزرگی که ارزهای دیجیتال به ما می‌دهند مطلع هستیم، ارزهای دیجیتال می‌توانند برای متحول کردن بخش‌های مختلف، دسترسی کارآفرینان به ابزارهای سرمایه‌ گذاری و سرمایه، به روشی سریع‌تر، ساده‌تر و شفاف‌تر توسعه یابند.”

حتی در دوران رکود فعلی بازار، بیتسو محصولات با بازده جدیدی را معرفی کرده که به مشتریان خود اجازه می‌دهد تا با استیبل کوین و سپرده گذاری‌های بیت‌کوین خود درآمد دریافت کنند و به دنبال ارائه فرصت‌های بیشتری برای مشتریان برای افزایش ثروت خود در دوران تورمی است. با این حال، این شرکت نیز تحت تاثیر این وضعیت قرار گرفته و 80 کارمند از 600 کارمند خود را به عنوان بخشی از استراتژی تجاری بلندمدت خود اخراج کرده است.استراتژی تجاری برای شتاب از سپرده

همکاری جدید صرافی Bitso و صندوق Addem Capital برای خدمات پرداخت

همکاری جدید صرافی Bitso و صندوق Addem Capital برای خدمات پرداخت

بیتسو (Bitso)، صرافی ارزهای دیجیتال مستقر در مکزیک، همکاری جدیدی با Addem Capital، یک صندوق ارائه دهنده خدمات تامین مالی به استارتاپ‌ها و شرکت‌ها، آغاز کرده است. این صرافی ارزهای دیجیتال پرداخت‌‌های این صندوق را پردازش می‌کند و به آن امکان می‌دهد ارز دیجیتال را به عنوان بخشی از گزینه‌های پرداخت خود بپذیرد.

Bitso با Addem Capital همکاری می کند تا به کاربران لاتام اجازه دهد در کریپتو سرمایه گذاری کنند

ارزهای دیجیتال در حال نفوذ بیشتر در ساختارهای مالی سنتی در جهان و همچنین در لاتام هستند. پدرو سیتینا (Pedro Cetina)، یکی از بنیانگذاران و شریک Addem Capital، در مورد اهمیت روش های مالی غیرمتمرکز، اظهار داشت:
“ارزهای دیجیتال و پروتکل‌های دیفای (DeFi) این پتانسیل را دارند که در سیستم مالی آمریکای لاتین گنجانده شوند. مدل ما ذاتا دارای پیچیدگی‌های عملیاتی است، ارزهای دیجیتال می‌آیند تا مدل ما را متحول کنند.”

با توجه به چشم‌انداز Addem Capital، ارزهای دیجیتال می‌توانند باعث رشد بیشتر همکاری شرکت‌های سرمایه‌ گذاری خطر پذیر با شرکت‌های فناوری در لاتام، (بازاری که ارزش آن طبق بیانیه‌ای مشترک در سال 2021 به 15 میلیارد دلار رسید) شوند.

عملکرد بیتسو

بیتسو، به عنوان یک صرافی رمزارز، خدمات پرداخت را انجام می‌دهد، ارزهای دیجیتال را از سرمایه‌ گذاران دریافت می‌کند و به Addem اجازه می‌ دهد بسته به نیاز خود، آنها را به ارزهای فیات تبدیل کند. این کار وظایفی را که Addem باید انجام دهد را آسان می‌ کند.

کارلوس لوورا (Carlos Lovera)، رهبر توسعه کسب و کار در بیتسو، در مورد چشم اندازی که این صرافی در مورد استفاده از رمزارز برای این اهداف دارد، اظهار داشت:

“ما از فرصت بزرگی که ارزهای دیجیتال به ما می‌دهند مطلع هستیم، ارزهای دیجیتال می‌توانند برای متحول کردن بخش‌های مختلف، دسترسی کارآفرینان به ابزارهای سرمایه‌ گذاری و سرمایه، به روشی سریع‌تر، ساده‌تر و شفاف‌تر توسعه یابند.”

حتی در دوران رکود فعلی بازار، بیتسو محصولات با بازده جدیدی را معرفی کرده که به مشتریان خود اجازه می‌دهد تا با استیبل کوین و سپرده گذاری‌های بیت‌کوین خود درآمد دریافت کنند و به دنبال ارائه فرصت‌های بیشتری برای مشتریان برای افزایش ثروت خود در دوران تورمی است. با این حال، این شرکت نیز تحت تاثیر این وضعیت قرار گرفته و 80 کارمند از 600 کارمند خود را به عنوان بخشی از استراتژی تجاری بلندمدت خود اخراج کرده است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.