استراتژی الگوهای کندلی
همه معامله گران به دنبال روش هایی هستند که نقاط ورود و خروج مناسب را به آن ها نشان دهد یکی از روشی هایی که خیلی زود می تواند در نقاط حساس سیگنال هایی مبنی بر خروج از بازار یا ورود به بازار را به معامله گران بدهد الگوهای شمعی است.
به همین منظور در ادامه این مقاله قصد داریم تا در مورد تاریخچه، انواع این الگوها و نحوه استفاده از آن ها مطالبی را با شما در میان بگذاریم.
کندل استیک یا نمودار شمعی اولین باز توسط تجار برنج ژاپنی در سال 1600 میلادی مورد استفاده قرار می گرفت استفاده از این روش به آن ها کمک می کرد تا بتوانند روند قیمت در آینده را پیش بینی کنند.
اما نخستین کسی که این کندل ها را به شکل امروز نامگذاری و از آن ها استفاده کرده مونهیسا هما یک تاجر برنج ژاپنی بود که در قرن 17 میلادی زندگی می کرد. او با بررسی بازارها در گذشته و با شناسایی الگوهای مختلف شروع به دسته بندی آن ها به شکل امروز کرد و نام این روش نمایش قیمت را کندل استیک کذاشت.
سال ها بعد شخصی به نام استیو نیسو به شکل کاملا تصادفی این الگوها را پشت یادداشت هم اتاقی ژاپنی خود دید این اشکال موجب کنجکاوی او شد و در نهایت برای آشنایی بیشتر و کشف تمام اسرار این الگوها به ژاپن سفر کرد.
استیونیسون بعد از جستجوهای فراوان موفق به کشف اسرار این روش گردید و آن را با خود به غرب آورد و در معاملات روزانه خود از آن ها استفاده کرده. استفاده از کندل ها به قدری درصد موفقیت او را بالا برده بود که مردم گمان می کردند روشی جادویی پیدا کرده تا در سال 1990 کتابی با نام الگوهای شمعی ژاپنی از او منتشر شد در این کتاب نحوه استفاده از الگوها و انواع آن شرح داده شده بود.
• کتاب الگوهای شمعی ژاپنی استیونیسون امروز به عنوان یکی از منابع معتبر و کاربردی در زمینه شمع های ژاپنی در جهان مورد استفاده است.
ساده ترین و ابتدایی ترین روش نمایش قیمت نمودار خطی است. زیرا برای رسم این نمودار فقط از قیمت های بسته شدن(Close) استفاده می شود.
روش کار به این شکل است که قیمت بسته شدن در بازه زمانی مدنظر بر روی نمودار مشخص می شود سپس این قیمت ها به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی ایجاد می شود.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که این نمودار هیچ اطلاعاتی در مورد قیمت باز شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در اختیار معامله گران قرار نمی دهد.
نمودار میله ای از یک خط عمودی و دو زبانه در قسمت چپ و راست آن تشکیل شده است. پایین ترین قسمت میله نشان دهنده کمترین قیمت و بالاترین قسمت میله نشان دهنده بیشترین قیمت در بازه معاملاتی مدنظر است. برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن از زبانه های سمت چپ و راست میله استفاده می شود به این ترتیب که زبانه سمت چپ نشان دهنده قیمت باز شدن و زبانه سمت راست نشان دهنده قیمت بسته شدن است.
• پیش از شناخت الگوهای ژاپنی در کشورهای غربی نمودار میله ای متداول ترین شیوه ای بود که تحلیل گران غربی از آن استفاده می کردند.
برای نمایش میله صعودی زبانه کوچکی که سمت چپ خط عمودی قرار دارد باید بالاتر از زبانه سمت راست باشد به این ترتیب یه میله صعودی تشکیل گردیده است.
از نظر بسیاری از معامله گران نمودار شمعی همان نمودار میله ای است که از چهار قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت تشکیل شده است که از نظر بسری جذاب تر و تفسیر آن راحت تر است.
یکی از تفاوت های اصلی این نمودار و نمودار میله ای نحوه نمایش آن است به طوری که برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن مستطیلی عمودی و تو پر رسم می شود. برای نمایش بالاترین قیمت خطی در بالای این مستطیل و برای نمایش پایین ترین قیمت خطی در پایین این مستطیل رسم می شود که به آن سایه یا فیتیله می گویند.
در حالت کلاسیک معمولا این کندل ها به رنگ سیاه و سفید نمایش داده می شوند اما امروزه برای جلو بیشتر از رنگ سبز و قرمز نیز در نمایش کندل ها استفاده می شود. رنگ سفید و سبز برای کندل های صعودی و رنگ سیاه و قرمز برای نمایش کندل های نزولی استفاده می شود.
اولین شرطی که برای استفاده از این الگوهای باید در نظر داشته باشید روند حاکم بر بازار است. یعنی اگر روند نموداری که آن را بررسی می کنید صعودی باشد مشاهده الگوهای بازگشتی صعودی در این روند بی معنی است اما اگر الگوهای بازگشتی نزولی در چنین روندی مشاهده شود می تواند به عنوان اخطاری برای پایان روند صعودی باشد.
دومین شرطی که باید آن را مدنظر قرار دهید. بررسی این الگوها در جایگاه مناسب است. اگر در یک روند صعودی هستید ابتدا باید مقاوت های پیش رو را رسم نمایید اگر کندل بازگشتی نزولی در نزدیکی این مقاوت مشاهده کردید اعتبار الگو افزایش می یابد در غیر این صورت ممکن است الگو به راحتی فیل شود.
برای الگوهای بازگشتی صعودی نیز همین شرایط صادق است یعنی شما باید این الگوها را در نزدیکی یک مقاومت مشاهده کنید تا اعتبار آن افزایش یابد.
• دامنه پیش بینی کندل های صعودی 2 تا سه کندل است. یعنی اگر الگوی کندل مشاهده کردید به وسیله آن می توانید دو تا سه کندل آینده را پیش بینی کنید. بهتر است از این روش در کنار سایر روش های تحلیل تکنیکال استفاده نمایید.
• مشاهده الگوهای کندلی در نزدیکی یک حمایت و مقاومت به منزله تغییر روند از صعودی به نزولی یا عکس نیست بلکه می تواند بازار را وارد حال رنج یا نوسانی نماید.
• در این حال منظور بدنه کندل است. اگر کندلی داشته باشیم که بزرگ باشد اما بخش اعظم آن را سایه ها تشکیل داده باشند در واقع کندلی ضعیف خواهیم داشت.
آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایجترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرنهاست که برای شناسایی و پیشبینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایهگذاران قرار میگیرد. در ادامه میتوانید با برخی از مهمترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آنها کمک بگیرید.
چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟
در واقع الگوهای شمعی بیشماری وجود دارد که معامله گران میتوانند به کمک آنها، ناحیههای موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیمگیری کنند. از این موارد میتوان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطهنظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشاندهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیمگیری باشند.
باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آنها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانهای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده میشود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانههای گستردهتر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، میتواند در این الگوها نمود پیدا کند.
به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیهوتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روشها و تکنیکها، کاربرد دارند. این تکنیکها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.
مشهورترین الگوهای نمودار شمعی
الف – الگوهای بازگشت صعودی
چکش (Hammer)
شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیلشده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی میکند.
چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. بهطورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش میتواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکشهای سبز نشاندهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه میتوان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.
چکش وارونه
این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته میشود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل میشود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.
یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و میتواند نشاندهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیلشده در شمع نشان میدهد که اگرچه فروشندگان تلاش کردهاند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. بهاینترتیب، چکش وارونه ممکن است نشاندهنده این باشد که خریداران بهزودی کنترل بازار را به دست میگیرند.
سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل میشود، هر یک از آنها در بدنه شمع قبلی باز میشوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته میشوند.
به طور ایده آل، در این شمعها نباید فتیلههای بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمعها و اندازه فتیلهها میتوان بازار را قضاوت کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی، تشکیلشده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا میشود.
هارامی صعودی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش بهزودی پایان یابد.
ب – الگوهای وارونه نزولی
مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. بهطورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنهای کوچک در بالای شمع و فتیلهای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل میگیرد.
فتیله به سمت پایین نشاندهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانیمدت، فروش اینچنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران بهزودی کنترل بازار را از دست میدهند و روند نزولی آغاز میشود؛ تلقی شود.
ستاره دنبالهدار
الگوی ستاره دنبالهدار نوعی از الگوی هارامی صعودی و نزولی شمعها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمیشود. بدنه شمع در اندازهای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل میشود. ستاره دنبالهدار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل میشود.
این الگو نشان میدهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پسازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول دادهاند. برخی از معامله گران ترجیح میدهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابتشده و بر اساس آن تصمیمگیری میکنند.
سه کلاغ سیاه (Three black crows)
الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساختهشده است که هر یک از آنها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز میشوند و در سطحی پایینتر از سطح شمع قبلی بسته میشوند.
این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمعها نباید دارای فتیلههای بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمعها و طول فتیلهها میتوان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی نزولی
هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا میشود.
هارامی نزولی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار میشود.
پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)
الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیلشده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز میشود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته میشود.
اغلب این الگو میتواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشاندهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.
پ – الگوهای ادامهدار
الگو سهگانه صعودی(Rising three methods)
این الگو در یک روند صعودی اتفاق میافتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنههایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر میشوند. در حالتی ایده آل، شمعهای قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.
ادامهدار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنهای بلند تائید میشود، که نشاندهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.
الگو سهگانه نزولی (Falling three methods)
این الگو نقطه عکس الگو سهگانه صعودی است و نشاندهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.
دوجی (Doji)
الگو دوجی زمانی تشکیل میشود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت میتواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته میشود. بهاینترتیب،از یک الگو دوجی میتوان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.
در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق میافتد ، میتوان دوجی را به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :
شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیلشده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر میشود.
۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :
شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر میشود.
۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :
الگویی است که بسته به شرایط هم میتواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساختهشده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان میشود.
طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجاییکه بازار رمزارزها میتواند بسیار بیثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ میدهد. بهاینترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده میشود.
سخن پایانی
حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آنها برای هر معاملهگری ضروری است.
علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آنها نیز بههیچعنوان توصیه نمیشود. آنها میتوانند بدون شک برای تجزیهوتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونیای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.
الگوی هارامی صعودی و نزولی
در مورد تاریخچه کندل ها و ترکیب آن ها با یکدیگر می توان مفصل بحث نمود که از حوصله تاپیک خارج است. در اینجا تنها با چند الگوی برگشتی مهم آشنا می شویم. الگوهایی که اگر در نزدیکی ناحیه PRZ تشکیل شوند بر اعتبار پترن ایجاد شده می افزایند.
اصول استفاده از الگوهای برگشتی صعودی Bullish Reversals
الگوهای صعودی Bullish تشکیل شده از یک، دو و یا سه کندل در انتهای روند نزولی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از نزولی به صعودی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی صعودی (بولیش) را مشاهده می کنیم.
الگوهای تک شمعی One candle
Hammer
الگوی چکش (الگوی هامر) Hammer در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
Inverted Hammer
الگوی هامر معکوس (چکش معکوس) مانند الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
الگوهای ترکیبی دو شمعی Two candles
Bullish Engulfing Pattern
این الگو (پوشاننده صعودی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند نزولی تشکیل می شود. کل بدنه سفید (صعودی) شمع دوم، بدنه شمع اول مشکی (نزولی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند صعودی می دهد.
Bullish Piercing Line
در این الگو (پوشش شکاف صعودی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم. در شمع اول بدنه مشکی (نزولی) و شمع دوم بدنه ای سفید (صعودی) با نقطه پایانی پایین تر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی نزولی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند صعودی می باشد.
Bullish Harami
الگوی هارامی صعودی نیز در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه مشکی (نزولی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.
الگوهای ترکیبی سه شمعی Three candles
Morning Star
الگوی ستاره صبحگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند نزولی تشکیل می شود شمع اول نزولی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) نزولی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع صعودی است که آغاز آن با شکاف (گپ) صعودی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند صعودی را در انتهای روند نزولی اعلام می نمایند.
اصول استفاده از الگوهای برگشتی Bearish Reversals
الگوهای بریش Bearish تشکیل شده از یک، دو یا سه کندل در انتهای روند صعودی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از صعودی به نزولی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی نزولی (بیریش) را مشاهده می کنیم.
الگوهای تک شمعی One candle
Hanging Man
الگوی Hanging Man (مرد دارزده) در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه نزولی (مشکی) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
Shooting Star
الگو شوتینگ استار (الگوی ستاره رها شده) مانند الگوی قبلی در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه نزولی (مشکی) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
الگوهای ترکیبی دو شمعی Two candles
Bearish Engulfing
این الگو (پوشاننده نزولی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند صعودی تشکیل می شود. کل بدنه مشکی (نزولی) شمع دوم، بدنه شمع اول سفید (صعودی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند نزولی می دهد.
Bearish Harami
این الگو نیز در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه سفید (صعودی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.
Dark Cloud Cover
در این الگو (پوشای ابر مشکی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم در شمع اول بدنه سفید (صعودی) و شمع دوم بدنه ای مشکی (نزولی) با نقطه پایانی بالاتر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی صعودی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند نزولی می باشد.
الگوهای ترکیبی سه شمعی الگوی هارامی صعودی و نزولی Three candles
Evening Star
الگوی ستاره عصرگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند صعودی تشکیل می شود شمع اول صعودی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) صعودی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع نزولی است که آغاز آن با شکاف (گپ) نزولی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند نزولی را در انتهای روند صعودی اعلام می نمایند.
کندل شناسی در بورس چیست و آشنایی با انواع آن؟
کارشناسان حوزه بورس برای تحلیل بازار معمولا از دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده میکنند؛ و تحلیلگران تکنیکال این کار را با رسم سه نمودار کندل استیک، میلهای و خطی انجام میدهند. کندل شناسی علم رسم کردن، خواندن و پیشبینی بازار از طریق کندلها است و به عبارتی یک معاملهگر بورسی از طریق کندل شناسی در کنار بهره مندی از سایر استراتژی هایی نظیر استراتژی پرایس اکشن، تحلیل خط روند، امواج الیوت، میتواند معاملات خود را در روز مدیریت کند.
کندل استیک چیست؟
کندل و کندل استیک چیست؟ کندل در لغت به معنای شمع و کندل استیک (Candlestick) به معنای شمعدان است؛ و نمودار شمعی به مجموعهای از کندلها گفته میشود که پشت سر هم رسم میشوند و روند بازار را نمایش میدهند. نمودار کندل استیک زمانی کاربرد دارد که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشند و در نتیجه، رسم نمودار الگویی شامل نقاط حمایت و مقاومت سهم را در اختیار تحلیلگر میگذارد که منجر به انتخاب قیمت مناسب برای خرید میشود.
علم کندل شناسی در بورس اگرچه زیرمجموعه روش تحلیل تکنیکال است، اما در حوزه روانشناسی بورس هم کاربرد دارد. از آنجایی که روند حرکت هر سهم در بازار ناشی از تصمیمات معاملهگران است، بنابراین نمودار شمعی احساسات سرمایهگذاران و هیجاناتی که بازار تحت تاثیر آن قرار میگیرد را نمایش میدهد؛ و این موضوع را میتوان از دیگر کاربردهای کندل استیک به حساب آورد.
اجزای نمودار کندل استیک
نمودار کندل استیک در حقیقت از دو بخش اصلی «بدنه» و «سایه» تشکیل شده است؛ و رسم آن بر پایه تعدادی مولفه و انتخاب یک بازه زمانی (از یک ثانیه تا یک ماه) انجام میشود. در تصویر روبرو نمونهای از کندل را مشاهده میکنید که اجزای کندل به شرح زیر است:
- بالاترین قیمت: بالاترین الگوی هارامی صعودی و نزولی قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است.
- قیمت باز شدن: اولین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی، مورد معامله قرار گرفته است.
- قیمت بسته شدن: آخرین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی، مورد معامله قرار گرفته است.
- پایینترین قیمت: کمترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است.
- سایههای بالا و پایین: سایهها در هر کندل نشاندهنده میزان خرید و فروش در آن بازه زمانی هستند. اگرچه کندلها انواع گوناگونی دارند اما در حالت کلی، اگر سایه بالایی در کندل بلندتر باشد، از بیشتر بودن قدرت خریداران در ابتدا و قدرت یافتن فروشندگان در انتهای بازه معاملاتی حکایت دارد که موجب کاهش قیمت پایانی نسبت به قیمت عرضه خواهدشد. اما بلندتر بودن سایه پایینی، بیانگر بیشتر بودن قدرت فروشندگان در ابتدا و قدرت یافتن خریداران در زمان پایان بازه معاملاتی و افزایش قیمت پایانی است.
- بدنه: یکی دیگر از اجزای نمودار کندل استیک که قدرت خرید و فروش سهم را نشان میدهد، بدنه است. نموداری که در آن رنگ بدنه سبز یا سفید باشد، قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن بالاتر است، به عبارتی قیمت سهم رشد داشته است. اما اگر بدنه قرمز یا مشکی باشد، قیمت سهم کاهش یافته و قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر است. همچنین بدنه بزرگتر بیانگر بالا بودن قدرت خرید و فروش در آن سهم است.
انواع شمعها در کندل شناسی
شمعها در نمودار کندل استیک، به اشکال مختلفی ظاهر میشوند و هر کدام مفهوم خاص خود را دارند. معاملهگران برای شناسایی انواع شمعها در کندل شناسی، از الگوهای کندل استیک استفاده میکنند. این الگوها به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم میشوند که در هر دو گروه، میتوان انواع شمعهای بدون سایه، بدون بدنه، با سایه خیلی بلند یا خیلی کوتاه و… را مشاهده کرد.
همچنین گاهی در نمودار کندل استیک، چند الگو در امتداد هم شکل میگیرند که شامل انواع شمعها هستند. مثلا اگر ما بازه زمانی یک ماه را انتخاب کنیم، ممکن است در ابتدا انواع شمعهایی ظاهر شوند که نشان از قدرت معاملهگران دارند (الگوی شماره 1)، در هفته دوم الگو تغییر میکند و شکست سهم را نشان میدهد (الگوی شماره 2) و در هفته آخر ماه انواع شمعهایی ظاهر میشوند که نشان از بازگشت سهم دارند (الگوی هارامی صعودی و نزولی الگوی شماره 3).
برای درک بهتر انواع شمعها در کندل شناسی، در ادامه به بررسی چند الگو و چگونگی نمایش شمعها در هر الگو میپردازیم.
الگوهای کندل استیک
انواع کندل شناسی با توجه به ویژگیهای سهم و شرایط بازار در بازه معاملاتی انتخاب شده، طبق الگوی خاصی نمایش مییابند. هر کدام از الگوهای کندل استیک دارای نام و ویژگی مخصوص به خود هستند، مثلا ممکن است الگویی بدون سایه یا حتی بدون بدنه باشد! بنابراین در ادامه به معرفی چند الگو که در بحث کندل شناسی بیشترین کاربرد را دارند، میپردازیم.
1/ کندل مارابوزو (Marubozu)
کندل مارابوزو از نظر شکل ظاهری تنها از قسمت بدنه تشکیل شده است و میتواند سبز یا سفید و قرمز یا مشکی باشد. الگوی مارابوزو اغلب در انتهای یک روند صعودی یا نزولی تشکیل میشود.
مارابوزو سبز یا سفید: این مارابوزو اگر در انتهای روند صعودی ظاهر شود، نشان از ادامه رشد قیمت دارد؛ و اگر در انتهای روند نزولی تشکیل شود بیانگر حرکت معکوس قیمت سهم در ادامه بازار است.
مارابوزو قرمز یا مشکی: ظاهر شدن این مارابوزو در انتهای روند صعودی نشان از سقوط قیمت دارد؛ و اگر در انتهای روند نزولی ظاهر شود، بیانکننده این است که روند جاری ادامه خواهد داشت.
2/ کندل بلند (Long Candle)
الگوی کندل بلند تا حد زیادی شبیه مارابوزو است، با این تفاوت که سایههای بالایی و پایینی کوتاهی هم دارد.
زمانی که این کندل با رنگ قرمز یا مشکی ظاهر شود، ادامه مسیر به صورت نزولی، و زمانی که با رنگ سبز یا سفید نمایش یابد، ادامه مسیر به صورت صعودی را انتظار خواهیم داشت.
به عبارتی کندل بلند از وجود ثبات در بازار حکایت دارد و با ظهور آن به رنگ قرمز تا مدتی بیشتر افراد فروشنده و با ظهور به رنگ سبز برای مدتی بیشتر افراد خریدار خواهند بود.
3/ کندلهای سهتایی (Three candles patterns)
کندلهای سهتایی همانطور که از نامشان پیداست از قرارگیری متوالی سه شمعدان با بدنه و سایههای متوسط تشکیل میشوند؛ و شامل دو مدل: سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) و سه سرباز سفید (Three White Soldiers) هستند. دقت کنید در این الگو توالی شمعدانها مهم است و نباید بین آنها فاصلهای وجود داشته باشد. مثلا دو شمعدان با روند نزولی و سپس ظهور یک شمعدان صعودی، نمیتواند در الگوی سهتایی قرار بگیرد.
در الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) سه شمعدان با رنگ مشکی یا قرمز با حرکت نزولی ظاهر میشوند که احتمالا در ادامه آن، معاملهگران شاهد کاهش قیمت سهم خواهند بود؛ و به عبارتی تعداد فروشندگان همچنان بیشتر از خریداران است.
اما الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) برعکس حالت قبل است. یعنی ظهور سه شمعدان سفید یا سبز به شکل متوالی با حرکت صعودی؛ که بیانگر وجود خریداران قوی و افزایش قیمت سهم در ادامه خواهد بود.
4/ کندل دوجی (Doji)
کندل دوجی الگویی است که در زمان تضعیف یک روند ظاهر میشود. اگر الگوی دوجی در امتداد یک روند صعودی ظاهر شود، خبر از کم شدن قدرت خریداران دارد؛ و اگر در امتداد یک الگوی نزولی ظاهر شود گویای کاهش تعداد فروشندگان است.
از نظر ظاهری، دوجی کندلی بدون بدنه و دارای سایههایی بلند است و شامل سه مدل: دوجی سنجاقک، دوجی پایه بلند و دوجی سنگ قبر میشود.
زمانی که در سهمی قیمت شروع و پایان برابر باشد، با افزایش تعداد خریداران، دوجی سنجاقک و با افزایش تعداد فروشندگان، دوجی سنگ قبر ظاهر میشود. اما گاهی تردید زیادی درباره سهم وجود دارد و علاوه بر برابر بودن قیمت شروع و پایان، قدرت فروشندگان و خریدان هم تقریبا برابر است! که در این حالت شاهد رسم دوجی پایهبلند خواهیم بود.
5/ کندل چکش (Hammer)
این الگو ظاهری شبیه نام خود دارد، یعنی بدنهای کوتاه و مربعی با سایه پایینی بلند که طول سایه حداقل دو تا سه برابر بدنه است. کندل چکش سایه بالایی ندارد یا سایه بالایی آن بسیار کوتاه است.
معمولا زمانی که قرار است یک روند نزولی پایان یابد (مثلا پس از تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه)، یک کندل چکش ظاهر میشود. اگر کندلی که پس از چکش رسم میشود، حرکت صعودی داشته باشد، الگوی ما معتبر و در غیر اینصورت نامعتبر است. البته این موضوع را از رنگ کندل چکش هم میتوان حدس زد؛ معمولا چکشهای سبز یا سفید اعتبار بیشتری دارند و احتمال صعودی شدن حرکت پس از تشکیل آنها بیشتر خواهد بود.
6/ کندل ابر سیاه (Dark Cloud)
کندل ابر سیاه برعکس الگوی چکش است و در امتداد یک روند صعودی (مثلا پس از تشکیل الگوی سه سرباز سفید) ظاهر میشود و برعکس شدن روند جاری را خبر میدهد.
از نظر ظاهری رنگ بدنه مشکی یا قرمز، با سایههایی کوتاه یا حتی بدون سایه است.
قیمت باز شدن سهم در این کندل گاهی برابر با قیمت بسته شدن در کندل قبلی و اغلب بیشتر از آن است. معاملهگران ظاهر شدن الگوی کندل ابر سیاه را هشداری برای خروج از سهم قلمداد میکنند.
7/ کندل هارامی (Harami)
هارامی کلمهای ژاپنی است که اشاره به باردار بودن دارد. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید الگوی کندل هارامی با تشکیل یک شمعدان بزرگ (مادر) و یک شمعدان کوچک (نوزاد) در میانه آن، توصیف درستی از نام خود را ارائه میدهد. کندل هارامی شامل دو حالت صعودی (Harami Bullish) و نزولی (Harami Bearish) است؛ و معاملهگران آن را به عنوان یک الگوی ضعیفِ بازگشتی در روند بازار میشناسند.
به عبارتی الگوی کندل هارامی میگوید که قیمت از روند قبلی خود (خواه نزولی باشد یا صعودی) جدا خواهد شد؛ اما اینکه روند معکوس میشود یا سهم بدون روند به مسیر خود ادامه میدهد، مشخص نیست! و این مشخص نبودن میتواند آشفتگی بازار را در پی داشته باشد؛ چرا که برخی افراد توقف روند را به فال نیک گرفته و وارد معامله برای خرید یا فروش سهم میشوند و برخی دیگر منتظر روند پیدا کردن سهم در بازار میمانند.
سخن آخر
وجود الگوهای مختلف در بحث کندل شناسی، احتمالا موجب سردرگمی کاربران و پیچیده به نظر رسیدن این مبحث خواهد شد! اما دقت کنید که کندل در حالت کلی از اجزای ثابتی تشکیل میشود و تنها نحوه قرارگیری این اجزا در الگوهای مختلف متغیر است، بنابراین شما با بررسی نمودار چندین سهم و روند حرکتی آنها در بازار، به راحتی قادر به درک مبحث کندل استیک خواهید بود.
گفتنی است اگرچه کندل شناسی در بورس به تنهایی برای تحلیل بازار و مدیریت معاملات کاربرد ندارد، اما در کنار نمودارهای میلهای و خطی میتواند نتایج خوبی را در اختیارتان بگذارد و نقطه قوت آن که مشخص کردن بهترین زمان برای خرید سهم است، را میتوان دلیل محبوبیت این روش بین تحلیلگران حوزه تکنیکال دانست.
انواع الگوهای دو کندلی و سه کندلی
الگوهای دو کندلی به الگوهایی گفته می شود که از دو شمع تشکیل می شود و معیارهایی که برای تحلیل روی آن ها انجام می شود با در نظر گرفتن هر دو کندل در کنار یکدیگر است.
برای پیش بینی روند در الگوهای دو شمعی به رنگ و نوع شمع دوم دوم توجه کنید. اگر شمع دوم سفید رنگ و نزولی باشد روندی که در انتظار سهم است صعودی است و اگر رنگ کندل دوم سیاه و نزولی باشد، ما شاهد یک روند نزولی خواهیم بود.
نمونه ای از الگوهای دو شمعی
به طور مثال در تصویر بالا رنگ کندل دوم قرمز رنگ است و بنابراین اگر این دو کندل در نمودار یک سهم مشاهده شود، انتظار داریم که روند قیمتی نماد در ادامه نزولی شود.
الگوی بولیش اینگولفینگ و یا پوشش دهنده صعودی
این نوع الگو از دو کندل سفید و سیاه تشکیل شده است (سبز و قزمز) که شمع صعودی کل شمع نزولی را پوشش داده است. پس از این الگو انتظار داریم که روند قیمتی صعودی شود. اسم دیگر این الگو، الگوی پوشش دهنده صعودی است.الگوی هارامی صعودی و نزولی
الگوی پوشش دهنده صعودی
الگوی بیریش اینگولفینگ یا پوشش دهنده نزولی
این الگو در دسته الگوهای نزولی قرار دارد، به این معنا که هر جا این الگو مشاهده شود در ادامه روند شاهد نزول قیمت خواهیم بود. شمع اول سفید (سبز) رنگ و شمع دوم سیاه (قرمز) رنگ است، شمع قرمز رنگ به طور کامل بدنه شمع سبز رنگ را پوشش می دهد.
پوشش شمع سبز رنگ توسط شمع قرمز رنگ از سیگنال های فروش و یا خروج از سهم است چرا که رنگ کندل دوم تعیین کننده ادامه روند است. اسم دیگر این روند پوشاننده نزولی است.
الگوی پوشاننده نزولی
الگوی بولیش هارامی و یا هارامی صعودی
این الگو در جایی تشکیل می شود که روند قرار است از نزولی به صعودی تغییر پیدا کند. یک کندل نزولی بسیار بزرگ و یک شمع صعودی کوچک اجزای تشکیل دهنده این الگو هستند.
رنگ کندل دوم در این الگو سبز رنگ است و بنابراین روند صعودی پس از ظاهر شدن این الگوها در انتظار سهم است.
الگوی بولیش هارامی یا هارامی صعودی
الگوی بیریش هارامی یا هارامی نزولی
الگوی هارامی نزولی دقیقا برعکس هارامی صعودی است. در این الگو یک کندل نزولی بسیار بزرگ و یک شمع صعودی بسیار کوچک داریم و چون رنگ شمع دوم سبز رنگ است بنابراین پس از این الگو شاهد روند صعودی سهم خواهیم بود.
الگوی هارامی نزولی
نکته ای که در مورد الگوهای دو شمعی باید به آن توجه شود این است که حتما دو عدد شمعی که در کنار یکدیگر قرار می گیرند باید در دو رنگ متضاد باشند.
به این معنا که رو شمع نزولی و صعودی در کنار یکدیگر الگوهای دو کندلی را تشکیل می دهند و شمع های هم رنگ نشان دهنده سیگنال خاص خرید و یا فروش نیستند.
الگوی دارک کلود و یا ابر سیاه
این الگو از دو کندل تقریبا هم اندازه تشکیل می شود که رنگ شمع اول سبز رنگ و صعودی و رنگ شمع دوم قرمز رنگ و نزولی است. شمع دوم که نزولی است در سطحی بالاتر از شمع اول صعودی تشکیل می شود. این الگو در انتهای روند صعودی و ابتدای روند نزولی شکل می گیرد.
نکته ی قابل توجه این است که کندل قرمز رنگ دوم حداقل باید پنجاه درصد از بدنه کندل سبز رنگ را پوشش دهد.
الگوی ابر سیاه پوششی
الگوی پیرسینگ و یا ابر نفوذی
این الگو بر خلاف الگوی ابرسیاه پوششی شکل می گیرد. کندل اول قرمز رنگ و شمع دوم سبز رنگ است.
این الگو نشان دهنده پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است چرا که رنگ کندل دوم سبز رنگ و صعودی است. در این الگو نیز لازم است که شمع دوم حداقل باید پنجاه درصد از بدنه شمع اول را پوشش دهد.
الگوهای سه کندلی
به الگوهایی گفته می شود که از سه شمع تشکیل شده اند و برای تحلیل کردن آن ها لازم است که حتما سه شمع در کنار یکدیگر باشند.
الگوی مورنینگ استار و یا ستاره صبحگاهی
این الگو از سه شمع تشکیل شده است، دو شمع سبز رنگ و یک شمع قرمز رنگ، شمع اول نزولی و دو شمع بعدی صعودی هستند.
به این دلیل که رنگ شمع آخر سبز رنگ است بنابراین ما پس از مشاهده این الگو می توانیم پیش بینی کنیم که روند صعودی در انتظار سهم است. شمعی که در وسط قرار دارد معمولا دارای بدنه بسیار کوچک تری نسبت به دو شمع دیگر است.
الگوی ستاره صبح گاهی
الگوی ستاره عصرگاهی یا ایونینگ استار
این الگو در پایان روند صعودی و شروع روند نزولی شکل می گیرد و انتظار داریم که قیمت سهم پس از ظهور این الگو کاهش یابد. رنگ کندل اول در این الگو سبز و رنگ شمع سوم قرمز رنگ است.
شمعی که در وسط قرار دارد معمولا دارای بدنه بسیار کوچک تری نسبت به دو شمع دیگر است. نکته قابل توجه این است که کندل سوم باید حداقل پنجاه درصد از بدنه شمع اول را پوشش دهد که اعتبار این الگو سه شمعی افزایش یابد.
نکته بسیار مهم در مورد الگوهای سه شمعی این است که رنگ بدنه شمع وسط در الگو بی تاثیر است و نزولی و یا صعودی بودن شمع در تحلیل شمع اثری نخواهد داشت.
الگوی ستاره عصر گاهی
الگوهای دوجی
از دیگر الگوهایی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند می توان به الگوهای دوجی اشاره کرد.
ویژگی منحصر به فرد الگوهای دوجی این است که قیمت سهم در نهایت و پس از آن که نوسان های بسیاری را در تایم فریم مشخص شده دنبال می کند در قیمت ثابتی باز و در همان قیمت بسته می شود.
از انواع این الگوها می توان به الگوهای زیر اشاره کرد:
الگوی سنگ قبر، الگوی دوجی طبیعی، الگوی دوجی سنجاقک شکل
مشخصه این الگوها این است که باعث تغییر روند می شوند، یعنی اگر در یک روند صعودی ظاهر شوند آن را به نزولی تغییر می دهند و اگر در یک روند نزولی شکل بگیرند باعث تغییر روند به صعودی خواهند شد. نوع دوجی در تغییر روندها موثر نیست و هر کدام از آن ها که در نمودار قیمتی ظاهر شود تغییر روند صورت می گیرد.
دیدگاه شما