نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟


خرید و فروش پلکانی چیست؟

خرید و فروش پلکانی چیست؟ خرید و فروش پله ای یا پلکانی روش بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ در بازارهای مالی از جمله بازار ارز دیجیتال هستش. در واقع این نوع خرید و فروش، راه نجات از ضررهای سنگین در بازار نزولی و کسب بیشترین سود در بازار صعودی به حساب میاد. خرید و فروش پلکانی برای کاهش استرس در سرمایه گذاری، کاهش ریسک معاملاتی و . مورد استفاده ی معامله گران قرار می گیره.

از تفاوت های شاخص بین تریدرهای مبتدی و یا تریدرهای زیادی که تنها یک یا چند بار وارد معاملات شدن و پس از قبول ضرر، برای همیشه از بازار خداحافظی کردن با تریدرهایی که در بازار می مونن و حرفه ای کارشونو ادامه میدن، خرید و فروش پله ای همراه با مدیریت سرمایه، هستش.

معامله‌ گران و تحلیلگران موفق بازارپس از، پس از بررسی و تحلیل ارز مورد نظر و قبل از اقدام به خرید، حد سود و زیان خودشونو تعیین می‌کنن. البته تعیین این حد سود و ضرر در قیمت‌ های مختلف انجام میشه. معامله ‌گران با در نظر گرفتن حد سود و ضررهای مختلف، در قیمت ‌های متفاوتی خرید و فروش می‌کنن. به خرید یا فروش یک ارز در چند مرحله و با فواصل زمانی یا در قیمت‌ های متفاوت با که حجم‌ های مختلف انجام میشه، خرید یا فروش پله ‌ای میگن. تعیین حد سود و ضرر معاملات پله ‌ای، برای هر فرد بر اساس میزان ریسک‌ پذیری و بازدهی مورد انتظارش، می تونه متفاوت باشه.

در ادامه ی مقاله در مورد خرید و فرش پلکانی، مزایا و معایب خرید یا فروش پله ای، تاثیرات این روش بر ریسک معاملات و . توضیحات بیشتری داده خواهد شد، همچنین شما می تونین برای داشتن اطلاعات بیشترمقاله آموزش مدیریت سرمایه گذاری رو هم مطالعه کنین با ما همراه باشید. .

خرید و فروش پلکانی (پله ای) چیست؟

خرید و فروش پله ای در واقع یکی از اصول استراتژی معاملاتی جهت مدیریت سرمایه در بازارارز های دیجیتال با استفاده از کنترل ترس و طمع هستش و روش انجامش به این صورته که خرید یا فروش ارز دیجیتال یا هر دارایی دیگه ای در چند مرحله انجام میشه. از این استراتژی باید حتما همراه تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده بشه. خرید و فروش پلکانی مفاهیم و چارچوب مشخصی داره که باید مدنظر گرفته بشه اما هیچ الزامی در بکارگیری تمام این نکات برای معامله گر وجود نداره و معامله گر می تونه با توجه به سرمایه و استراتژی معاملاتی خودش این روش ها رو شخصی سازی کنه.

هدف هر معامله گر در بازار ارز دیجیتال سودآوری هست و قطعا تمام معامله گران دوست دارن معامله ای با ریسک پایین، ضرر کم و البته سود زیاد داشته باشن. این استراتژی در بازار رمزارزها مثل چاقوی دو لبه هست! اگه به درستی و با در نظر گرفتن تمامی اصول و قواعد بکار گرفته بشه باعث کاهش ریسک معاملاتی و افزایش سود میشه. اما شاهد نتیجه ی عکس خواهیم بود اگه این روش به درستی بکار گرفته نشه. در این صورت باید منتظر ضررهای سنگینی بود!

خرید و فروش پله ای روشی هستش که معامله ‌گران‌ موفق برای کمتر ضرر کردن و ‌بیشتر سود کردن از اون استفاده میکنن و ریسک‌ معاملاتی شونو بسیار‌ پایین میارن. بدین ترتیب با سرمایه منطقی و معقول برخورد کرده و به صورت پله ای و د‌ر نزدیکی کف ‌های قیمتی، اقدام به‌ خرید و به‌ صورت پله ای و در ‌نزدیکی سقف‌ های قیمتی اقدام به‌ فروش می کنیم.

در این روش فرد سرمایشو به بخش هایی تقسیم میکنه و با توجه به قیمت و موقعیت تکنیکال در فواصل زمانی مشخصی این سرمایه ها رو وارد بازار میکنه. این بازه ی زمانی میتونه به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و . باشه. توجه به این نکته مهم هست که سرمایه گذار در خرید پلکانی سرمایه های تقسیم شده شو فقط بر روی یک ارز وارد می کنه. در مورد فروش هم همینطور! یعنی تمام سرمایشو به یک باره خارج نمی کنه و به صورت پلکانی این کار انجام میشه.

با نگاهی سطحی به سرمایه گذاری به روش خرید پلکانی و همینطور فروش پله ای به نظر بسیار خسته کننده میاد اما در بازار ارزهای دیجیتال که نوسانات قیمتی شدیدی رو شامل می‌شه، خرید و فروش پلکانی گزینه بسیار مناسبی هستش. چرا که در صورت ریزش یا افزایش ناگهانی قیمت ارز، ضرر کمتری متوجه معامله گر میشه. خرید و فروش پله‌ای مفهومی ساده اما روش ‌های متنوع و پیچیده ‌ای داره.

دلایل و اهداف استفاده‌ از خرید و فروش پله ای

در اینجا این سوال پیش میاد که چرا و به چه علت باید از این روش استفاده بشه؟ در جواب باید عرض کنیم که درسته که با نمودار روند قیمت و تحلیل تکنیکال میشه نقاط ورود و خروج رو مشخص کرد و روند قیمت ارز مورد نظر پیش بینی کرد اما باز هم احتمال شکست و درست نبودن پیش بینی وجود داره، به همین دلیل معامله‌ گران یا شاید بیشتر سرمایه گذاران بلند مدت، روش سرمایه گذاری به نام خرید و فروش پلکانی رو ابداع کردن.

حقیقت اینه که بازار همیشه بر یک‌ روال نمی مونه و‌ نباید انتظار‌ بازار همیشه مثبت‌ رو داشته باشیم و‌ چراکه بعد از هر صعودی، نزولی و ‌بعد هر نزولی هم صعودی وجود داره. مهمترین کار اینه ‌که استراتژی معاملاتی داشته ‌باشیم که متناسب با ریسک ‌پذیریمون، با خرید و فروش پله ای مناسبی که ‌انجام میدم ضررهامونو‌ به حداقل برسونیم و در این میان سود خوبی هم بدست بیاریم.

مزایا و معایب خرید و فروش پلکانی

در ادامه ی مقاله ی خرید و فروش پلکانی چیست؟ در مورد مزایا و معایب این روش صحبت میکینم. ابتدا مزایای این روش:

مزایای خرید و فروش پلکانی:

• کمتر شدن ریسک معاملاتی با استفاده از این روش: معامله با این روش با ریسک کمتری همراهه. دلیلش هم اینه که همه ی سرمایه یک جا وارد بازار نمیشه و کل سرمایه یکجا از بازار خارج نمیشه که در صورت تغییر پیش بینی سود بیشتر و ضرر کمتر متوجه سرمایه گذار میشه.

• معامله گر برنامه ای مشخص با به کارگیری این استراتژی خواهد داشت چرا که زمان بندی و مقدار خرید از قبل مشخص هستش.

معایب خرید و فروش پلکانی:

• پایبند بودن به این استراتژی سخته! چراکه ممکنه در تایمی معامله گر نتونه خرید خودشو به هر دلیلی انجام بده و یا شرایط بازار وسوسه انگیز باشه که خرید بیشتر یا کمتر از اون چه که مشخص شده انجام بشه.

• امکان افزایش قیمت ارز دیجیتال در یک بازه زمانی وجود داره که این باعث میشه معامله گر در قیمت های بالایی اون ارز رو خریداری کنه.

• بهره نبردن از تمام سودهای موج صعودی بازار به دلیل پله ای خرید کردن هم یکی دیگه از معایب این روش به حساب میاد.

نحوه ی خرید و فروش ارز دیجیتال

بازار ارزهای دیجیتال یکی از پرنوسان ترین بازار های مالی هستش بطوری که در روز ممکنه نوسانات بسیار شدیدی رو تجربه کنین. البته امروزه با استفاده از روشهای تحلیل بازار که مهمترینشون تحلیل تکنیکال و فاندامنتال هستش میشه این نوسانات رو پیش بینی کرد اما بعضی از این نوسانات رام نشده هستن طوری که خبره ترین کارشناسان هم از تحلیل برخی از رفتارهای این بازار درماندن.

خردمندانه ترین تصمیم با وجود چنین نوسانات شدید، استفاده از استراتژی خرید و فروش پله ای هستش. اما خرید پله ای و فروش پله ای به چه صورت انجام میشه:

خرید پله ای در بازار ارز دیجیتال

خرید پله ای به زبان ساده یعنی اینکه خرید در چند مرحله و با فواصل زمانی یا در قیمت‌ های متفاوت انجام بشه. گاهی اوقات برخی سرمایه‌ گذاران زمانی‌ که از پتانسیل‌ رشد یک ارز آگاهی دارن اما‌ از وضعیت کوتاه‌ مدت اون اطمینان ندارن، خرید‌های خود‌شونو به بخش‌ های مختلف تقسیم می‌کنن.

مفهوم خرید پلکانی در بازار رمزارزها یعنی پله پله نسبت به خرید ارز مورد نظرتون اقدام کنیم نه به یکباره. در این صورت اگه بعد از خرید با افت قیمت مواجه بشیم از ضررهای سنگین جلوگیری میشه. زمانی باید اقدام به خرید پله ای بشه که با استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال روند قیمتی ارز در بلند مدت و میان مدت مثبت ارزیابی بشه.

برای خرید پله ای ابتدا با توجه به تحلیل تکنیکال خطوط حمایتی و مقاومتی و . مشخص میشه. در مرحله بعدی تعیین میشه که در چند مرحله خرید کامل خواهد شد و نهایتا حجم خرید در هر مرحله مشخص میشه. سپس در نقطه ی مناسب که با استفاده از تحلیل تکنیکال تعیین شده اولین پله از خرید انجام میشه. پله های بعدی در صورت درست بودن پیش بینی روند قیمت برداشته میشه. توجه داشته باشین اینکه پله ‌های خرید در چه قیمتی انجام بشن کاملا به تحلیل شخصی معامله گر بستگی داره.

نکته قابل توجه دیگه که در خرید پله ای اهمیت داره اینه که اگه از روند صعودی رمزارز خود اطمینان زیادی دارین و روند کلیت بازار هم صعودیه، بهتره بیشترین حجم خرید خودتونو در اولین پله انجام بدین. چرا که هرچه حجم خرید پله ‌های ابتدایی بیشتر باشه افزایش میانگین قیمت خرید کمتر خواهد شد و بالطبع سود بیشتر نصیب سرمایه گذار خواهد شد. البته به شرطی که تمام این اما و اگرها طبق تحلیل تکنیکال و بنیادی باشه نه حس شخصی و حرف بقیه!

فروش پله ای در بازار ارز دیجیتال

در فروش پله ای هم فروش ارز دیجیتال در روند صعودی به صورت پله به پله انجام میشه. دلیلش هم اینه که اگه روند صعودی برگشت و نزولی شد تمام سود از بین نره تا بتوان سیو سود داشت. شما وقتی رمزارزی رو تحلیل می‌کنین نقطه ‌ای به عنوان نقطه ی مناسب خرید در نظر می‌گیرین. سپس محدوده ی حد ضرر رو تعیین می‌کنین و هدفی برای نقطه خروج در نظر می گیرین چرا که به امید قیمت بالاتر منتظر موندن اشتباهه و ممکنه ورق برگشته و ارزی که در سود بوده الان در ضرر باشه! نکته ی مهمی که در بازار ارزهای دیجیتال و یا هر بازار مالی دیگه وجود داره اینه که هر رالی صعودی بالاخره جایی تمام میشه و روند نزولی استارت میخوره.

تاثیرات خرید و فروش پلکانی بر ریسک معاملات

یکی از چندین مزایای استفاده از خرید و فروش پلکانی که در بالا اشاره شد و البته هدف اصلی این روش، کاهش ریسک سرمایه گذاری هستش. این روش به این صورت بر کاهش ریسک تاثیر می ذاره:

• با استفاده از این روش افراد برنامه ی زمان بندی مشخصی دارن و بنابراین بدون استرس سرمایشونو وارد بازار میکنن. در نتیجه ریسک چنین سرمایه گذاری هایی کمتر میشه.

• برای تازه کاران و مبتدیان بازار ارز دیجیتال، استفاده از این روش کمک زیادی در کاهش ریسک معاملاتی همراه خواهد داشت.

• سرمایه گذاری با این استراتژی باعث میشه تمام سرمایه ناگهانی و یکجا وارد بازار نشه. در نتیجه اگر قیمت بر خلاف میل سرمایه ‌گذار حرکت کنه نگرانی زیادی برای اون نخواهد داشت.

البته کاهش ریسک به این معنا که این استراتژی باعث خواهد شد که ریسک سرمایه ‌گذاری در بازارهای مالی از بین بره، نیستش بلکه منظور اینه که، میتونه ریسک کمتری رو نسبت به استراتژی ‌های دیگه داشته باشه.

در این مقاله با عنوان خرید و فروش پلکانی چیست؟ در مورد خرید و فروش پله ای، ضروریت استفاده از این روش، مزایا و معایب اون و نحوه ی انجام اون صحبت کردیم. در یک جمع بندی میتونیم بگیم که خرید و فروش پله ای یکی از بهترین استراتژی ها برای مدیریت سرمایه ست و فعالان بازارهای مالی از این روش برای سود بیشتر و ضرر کمتر استفاده می کنن. در واقع این روش به شما میگه که سرمایه و پول خودتونو به یکباره و ناگهانی خرج نکنین و هر چقدر که دفعات خرید و فروش بیشتر باشه، ریسک سرمایه گذاری برای افراد کمتر هستش.

برای افرادی که دید بلند مدت به بازار ارز دیجیتال دارن، این روش در سود و زیان معاملات اونها بسیار تاثیرگذار خواهد بود. برای استفاده از این استراتژی، در روندهای نزولی بایستی حمایت ها رو به خوبی تشخیص داد و در مقابل برای استفاده بهینه از این استراتژی در روند صعودی، بایستی مقاوت ها رو شناسایی کرد. در پایان پیشنهاد می کنیم مقاله بهترین روش مدیریت سرمایه رو هم مطالعه کنین تا اطلاعات مفیدی رو در این زمینه کسب کنین. موفق و پرسود باشید.

پاداش انتظاری در بورس‏ تهران

دنیای‌اقتصاد : جدیدترین داده‌ها از صرف ریسک سهام تا حدودی نشان می‌دهد که چرا خریدار چندانی در بورس تهران مشاهده نمی‌شود. آماری که حکایت از رتبه ۱۳۹ایران در میان ۱۹۰کشور مورد بررسی دارد. بازار سهام ایران از صرف ریسک ۶۷/ ۱۰درصدی برخوردار است که می‌گوید: در کنار نابازارسازهای بورس تهران، افزایش ریسک‌های سیستماتیک و انتظارات تورمی، بازده مورد انتظار برای سرمایه‌گذاران بورسی را افزایش داده است و حالا سرمایه‌گذاران تنها در ازای دریافت پاداش بیش از ۳۱درصدی حاضرند وارد بورس تهران شوند.

پاداش انتظاری در بورس‏ تهران

در بازار دارایی‌‌‌ها به ندرت می‌توان سرمایه‌گذاری را یافت که ریسکی بپذیرد و طلب پاداش نکند. هر چند در بازارهای گاوی یا صعودی، برآورد ذهنی از ریسک کاهش یافته و به اصطلاح سرمایه‌گذار وارد فاز جنون شده و بازار را عاری از ریسک تصور می‌کند اما در روزهای رکودی بازارها، شرایط به‌گونه‌‌‌ای متفاوت رقم می‌‌‌خورد. جدیدترین آمارها از صرف ریسک سهام تا حدودی نشان می‌دهد که چرا خریدار چندانی در بورس تهران مشاهده نمی‌شود و بازار توانی برای رشد ندارد.

آماری که حکایت از رتبه ۱۳۹ ایران در میان ۱۹۰ کشور مورد بررسی دارد. بر اساس آمار و ارقام منتشر شده، بورس تهران از صرف ریسک ۶۷/ ۱۰‌درصدی برخوردار است که نشان می‌دهد در کنار نواقص بازار سرمایه ایران، فزونی یافتن ریسک‌های سیستماتیک طی سال‌های اخیر، نرخ بازده مورد انتظار برای سرمایه‌گذاری در بورسی که با رکودی فرسایشی دست و پنجه نرم می‌کند را افزایش داده است و حالا سرمایه‌گذاران تنها در ازای دریافت پاداش بیش از ۳۱درصدی حاضرند وارد بازار سهام شوند. البته کارشناسان معتقدند منفی بودن نرخ بهره واقعی در ایران و دستوری تعیین شدن آن، عاملی است که محاسبه صرف ریسک سهام را با انحرافاتی مواجه کرده است، با این حال بدون آمار و ارقام نیز می‌توان دریافت که زیان‌‌‌های وارده به سرمایه‌گذاران در کنار رکود فرسایشی ۱۷ ماهه در بازاری که تقریبا هیچ یک از معیارهای یک بازار آزاد را در اختیار ندارد، چه میزان سطح ریسک بازار را افزایش داده که حتی پتانسیل‌‌‌های بنیادی نیز نمی‌توانند به محرکی برای ورود پول‌‌‌ها تبدیل شوند؛ دقیقا همان عاملی که در ماه‌‌‌های نخست سال ۹۹، بورس تهران را در ذهن سرمایه‌گذاران به بازاری بدون ریسک تبدیل کرده بود.

صرف ریسک چیست؟

ریسک یکی از کلیدی‌‌‌ترین مشخصه‌‌‌های شکل‌‌‌گیری تصمیم در حوزه سرمایه‌گذاری، امور مربوط به بازارهای مالی و انواع فعالیت‌های اقتصادی است. آگاهی از ریسک شرکت‌ها و شناخت عوامل موثر بر آن از مباحث مهم بازار سرمایه است که می‌تواند نقش‌به‌سزایی در تصمیم‌گیری‌‌‌ها ایفا کند؛ زیرا بازده سهام شرکت‌ها تابعی از ریسک است و سرمایه‌گذاران به فرآیند پیش‌بینی یا شکل‌‌‌گیری ریسک، توجه خاصی دارند. صرف ریسک (Risk Premium) در اصل میزان بازده اضافی بر بازده بدون ریسک است. به بیانی دیگر، زمانی که در بازار سهام، سرمایه‌گذاری انجام می‌شود بنا به نوع سهم انتخاب شده و ریسک مرتبط با آن، سرمایه‌گذار بازدهی بیشتر را بر اساس ریسک متحمل شده طلب می‌کند. این بازده مورد تقاضا صرف ریسک است. پس به مقدار بازده اضافه شده به بازده بدون ریسک در یک سرمایه‌گذاری (خرید سهم) صرف ریسک گفته می‌شود.

صرف ریسک در حالت ساده، پاداش مطالبه شده از سوی سرمایه‌گذار برای انتقال ثروت از دارایی بدون ریسک به دارایی ریسکی مانند سهام است. اگر نرخ بدون ریسک در ایران را حدود ۲۰‌درصد در نظر بگیریم (که با توجه به تعریف دستوری این نرخ، محاسبات نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟ کمی با انحراف مواجه می‌شود)، صرف ریسک ۶۷/ ۱۰درصدی بازار سهام ایران نشان می‌دهد که نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذار و آن نرخی که قرار است مبنای ارزشیابی سهام باشد، بیش از ۳۱‌درصد خواهد بود.

انحرافات تعیین ریسک سرمایه‌گذاری در بورس

همان‌طور که اشاره شد، نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران برای پذیرش ریسک اضافی، توسط دو متغیر نرخ بازده بدون ریسک (Risk-free Rate) و صرف ریسک سهام (Equity Risk Premium)، به‌‌‌عنوان اجزای تشکیل‌‌‌دهنده نرخ تنزیل برآورد می‌شود. در کشورهایی که از یک بازار اوراق قرضه فعال برخوردارند، نرخ بازده بدون ریسک با انجام تعدیلاتی برابر نرخ اوراق خزانه بلندمدت (معمولا ۱۰ سال) در نظر گرفته شده و ارزشیابی توسط کارشناسان با استفاده از همین نرخ‌ها انجام می‌شود. اما چالش اصلی در ایران، نبود اوراق قرضه فعال است. از این رو کارشناسان مجبورند نرخ بازده بدون ریسک را برابر نرخ مصوب سپرده‌‌‌ بانکی یا نرخ اوراق خزانه در نظر بگیرند که در واقعیت بدون ریسک نیستند و از آنجا که دستوری تعیین می‌شود، قابل اتکا نیز نیستند. در چنین شرایطی کارشناسان توصیه می‌کنند برای محاسبه نرخ بازده بدون ریسک باید به نرخ تورم انتظاری و نرخ رشد مورد انتظار رجوع شود و به این طریق نرخ بازده بدون ریسک را برای ارزشیابی سهام شرکت برآورد کرد. البته باید توجه داشت در نهایت آنچه محاسبه می‌شود بازده بدون ریسک نیست بلکه جایگزین بازده بدون ریسک است.

آمارها چه می‌‌‌گوید؟

جدیدترین آمارها از صرف ریسک سرمایه‌گذاری در کشورهای مختلف در قاره‌‌‌های پنج‌‌‌گانه نشان می‌دهد ایران با صرف ریسک سهام ۶۷/ ۱۰درصدی، رتبه ۱۳۹اُم را در میان ۱۹۰ کشور مورد بررسی در اختیار گرفته است. مناسب‌‌‌ترین صرف ریسک سهام در میان کشورها ۲۴/ ۴درصد بود که ۱۴ کشور در این سطح قرار داشتند. در این خصوص می‌توان استرالیا، کانادا، دانمارک، آلمان، جرزی، لیختن‌‌‌اشتاین، لوکزامبورگ، هلند، نیوزیلند، نروژ، سنگاپور، سوئد، سوئیس و آمریکا را نام برد که در زمره برترین بازارهای سرمایه از منظر صرف ریسک سهام قرار داشتند. ۱۸ کشور اما هم‌‌‌ردیف ایران بودند و با صرف ریسک ۶۷/ ۱۰ درصدی در زمره بورس‌‌‌های پرریسک قرار گرفتند. الجزایر، آنگولا، بلاروس، بوسنی و هرزگوین، کیپ ورد، غنا، گینه بیسائو، ماداگاسکار، مولداوی، مغولستان، نیکاراگوئه، نیجر، پاکستان، سنت وینسنت و گرنادین‌‌‌ها، اسواتینی، تاجیکستان، توگو و اوکراین ۱۸ کشوری هستند که در این خصوص با بازار سهام ایران نقطه اشتراک دارند و ۴۰ کشور در رده‌‌‌های پایین‌‌‌تر قرار می‌‌‌گیرند. بدترین میزان صرف ریسک سهام اما از آن ۴ کشور لبنان، سودان، سوریه و ونزوئلا با ریسک ۵۸/ ۲۴درصدی است.

متهم ردیف اول: ریسک‌های سیستماتیک

ریسک از نظر شرایط وقوع به دو نوع ریسک نظام‌‌‌مند (سیستماتیک) و ریسک ویژه (غیرسیستماتیک) تفکیک می‌شود. ریسک سیستماتیک به شرایط عمومی بازار مربوط است و تعدادی از دارایی‌‌‌ها را متاثر می‌کند. تغییر در نرخ برابری پول ملی در برابر ارزهای خارجی، نرخ تورم، سیاست‌های پولی و مالی، شرایط سیاسی، جنگ یا احتمال وقوع آن، تحریم و حتی برخی اظهارات سیاستمداران از منابع ریسک سیستماتیک هستند، بر ارزش سهام شرکت‌های حاضر در بورس تاثیر می‌‌‌گذارند و سهامداران یا شرکت‌های بازار نقشی در کنترل یا حذف آنها ندارند. در این ریسک، تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی کل بازار را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد؛ اما ریسک ویژه که از آن به عنوان غیرسیستماتیک یاد می‌شود، منحصر به یک دارایی خاص است. این میزان از ریسک مختص یک شرکت یا صنعت است و ناشی از عوامل و پدیده‌‌‌هایی مانند اعتصاب کارگری، عملکرد مدیران، رقابت، تغییر سلیقه مصرف‌کنندگان و اعتباردهندگان است.

اما عامل اثرگذار در افزایش صرف ریسک سهام، ریسک‌های سیستماتیک است. در ایران نیز تقریبا تمامی مولفه‌‌‌های افزاینده ریسک‌های سیستماتیک مشاهده می‌شود. تورم بالا، نوسان نرخ ارز، تحریم‌ها، نااطمینانی‌‌‌های سیاسی و اقتصادی، اظهارنظرهای شوک‌‌‌دهنده سیاستگذاران، تصمیمات سیاستی ناگهانی و یک شبه، تهدیدها و تنش‌‌‌های سیاسی و مواردی از این دست همگی یاری‌دهنده افزایش صرف ریسک در بازار سهام هستند. عواملی که قدرت پیش‌بینی را از فعالان بورسی سلب کرده و آنها را به تحمل ریسک بالاتری وادار می‌کنند که در نتیجه پاداش این تحمل ریسک را نیز افزایش می‌دهد.

متهمان ردیف دوم: انتظارات تورمی و نابازار

صرف ریسک بالا در یک بازار را می‌توان حاصل افزایش ریسک‌های سیستماتیک و غیرقابل حذف دانست. با این حال دو عامل رشد اقتصادی بالا و تورم فزاینده (نسبت به سود بدون ریسک‌عرف) می‌تواند سبب افزایش صرف ریسک شود. در ایران عامل دوم یعنی تورم بالا سبب شده تا GDP اسمی بیش از سود بانکی رشد کند و از آنجا که بازار سهام معمولا از روند GDP اسمی پیروی می‌کند، نرخ بازدهی بالاتر داشته و در نتیجه صرف ریسک بالاتری را در محاسبات نشان ‌دهد.

ضمن آنکه انتظارات تورمی بالا مانعی در برابر کاهش نرخ سود خواهد بود. کارشناسان معتقدند برخی نواقص بازار سرمایه از جمله بازار رقابت ناقص، اقتصاد دستوری و ناقرینگی اطلاعاتی سبب شده تا در کنار ریسک‌های بالای سیستماتیک، ایران از این منظر در رتبه‌‌‌های پایینی قرار گیرد چراکه تمامی این مولفه‌‌‌ها سبب شده نااطمینانی‌‌‌ها افزایش یابد و قدرت پیش‌بینی آینده از سرمایه‌گذاران سلب شود. یعنی اگر ریسک را مطابق تعاریف ادبیات مالی عبارت از نوسان حول میانگین یا انحراف معیار از میانگین در نظر بگیریم، سیاست‌های محدود‌کننده معاملاتی یا همان نابازارساز‌‌‌ها (به عنوان نمونه دامنه نوسان، دخالت‌‌‌های دولتی، قیمت‌گذاری دستوری و مواردی از این دست) موجب تشدید غیرضروری نوسانات مثبت و منفی در طول زمان حول میانگین بازدهی شده و از این منظر باعث افزایش ریسک بازار می‌شود. ضمن اینکه خود این محدودیت‌ها عامل نوسان‌‌‌ساز است که نه‌تنها باعث بیش پرتابی قیمت‌ها در سیکل‌‌‌های صعودی و نزولی می‌شود، بلکه در معاملات روزانه هم این سقف ۵‌درصدی موجب اثرگذاری بر رفتار خرید و فروش معامله‌‌‌گران شده و عملا خود یک عامل نوسان‌‌‌زا (تولید ریسک) است. به عبارت ساده می‌توان گفت این نابازارسازها از آنجا که ریسک نقدشوندگی برای سرمایه‌گذار در شرایط پرتلاطم اقتصادی ایجاد می‌کند، عملا به عنوان فاکتور اضافه ریسک عمل کرده و باعث رشد نرخ تنزیل یا طلب اضافه پاداش در برابر این ریسک نقدشوندگی می‌شود.

در عین حال یکی از فروض بازار رقابت کامل، شفافیت و برابری توزیع اطلاعات است؛ اما عامل اصلی اطلاعات نامتقارن، غیرواقعی بودن فرض‌‌‌های بازار رقابت است. نحوه رفتار سرمایه‌گذاران در بازارهای سرمایه از عوامل مختلفی تاثیر می‌‌‌پذیرد که یکی از این عوامل موضوع عدم‌اطمینان و عدم‌شفافیت اطلاعات مالی است. در رابطه با اطلاعات مالی دو ویژگی معین قابل‌توجه است؛ یکی کیفیت اطلاعات و دیگری توزیع اطلاعات. ازاین‌‌‌رو، ریسک اطلاعات حسابداری را می‌توان در محیط بازار سرمایه به دو جزء تفکیک کرد؛ یکی مربوط به ابهام درباره دقت اطلاعات و دیگری مربوط به توزیع اطلاعات.

اطلاعات مبهم، رابطه ارقام حسابداری و واقعیات اقتصادی را تضعیف کرده و سبب افزایش عدم‌تقارن اطلاعاتی می‌شود. بنابراین وجود محیط اطلاعاتی مطلوب، سبب افزایش توان گزارش‌های مالی در انتقال اطلاعات شرکت و از طرفی موجب توزیع متقارن اطلاعات میان فعالان بازار می‌شود. اگر انتقال اطلاعات به‌‌‌صورت نامتقارن بین افراد صورت گیرد، می‌تواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوع واحد سبب شود. در مجموع اما عدم‌تقارن اطلاعاتی پیامدهای نامطلوب مختلفی از قبیل افزایش ریسک، افزایش هزینه سرمایه، افزایش هزینه‌‌‌های معاملاتی، ضعف بازار، کاهش کارآیی بازار، کاهش نقدشوندگی و کاهش سود حاصل از معاملات در بازار سرمایه را در پی دارد.

مفهوم تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست؟

اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال

سرمایه‌گذاری در بازار ارزهای دیجیتال تنها به خرید و فروش و معامله انواع رمز ارزها خلاصه نمی‌شود. در واقع اگر به دنبال کسب سود مناسب هستید باید توانایی تحلیل بازار و پیش‌بینی منطقی را داشته باشید. یکی از بهترین و کاربردی‌ترین تحلیل‌های حاضر در این بازار، تحلیل تکنیکال است که مفاهیم مختلفی را در بر دارد. از اصلی‌ترین مفاهیم حاضر می‌توان به تایم فریم در تحلیل تکنیکال اشاره کرد که تاثیر بسزایی بر محاسبه و برآورد ارزش‌های آتی دارد.

بررسی مفهوم تایم فریم یا دوره زمانی

به مدت زمان یک قیمت واحد در نمودار، تایم فریم گفته می‌شود. تایم فریم به شکل نمودارهای مختلف قابل مشاهده است برای مثال در یک نمودار تایم فریم 1 دقیقه‌ای، هر کندل شامل یک قیمت ابتدایی، انتهایی، بالاترین و پایین قیمت در طول 1 دقیقه است. تایم فریم‌های رایجی که استفاده می‌شوند عبارت هستند از:

  • یک دقیقه‌ای
  • پنج دقیقه‌ای
  • ده دقیقه‌ای
  • پانزده دقیقه‌ای
  • سی دقیقه‌ای
  • یک ساعته
  • یک روزه
  • یک هفته‌ای
  • یک ماهه

البته دوره‌های زمانی دیگری نیز همانند تایم فریم 2 دقیقه‌ای، 3 دقیقه‌ای، 4 دقیقه‌ای، 2 ساعته، 3 ساعته و 3 ماهه وجود دارد. همچنین برخی از نرم‌افزارهای معاملاتی هم از دوره زمانی یا تایم فریم ثانیه‌ای پشتیبانی می‌کنند. اما دوره‌های زمانی ذکر شده در بالا جزء رایج‌ترین تایم فریم‌ها هستند که دوره آنها مناسب است.

همان‌طور که گفتیم تایم فریم یا یک دوره زمانی به لاین یک قیمت واحد اشاره می‌کند. در ادامه باید گفت با توجه به داده‌های موجود، این تایم فریم می‌تواند 1 ثانیه تا 1 سال یا حتی بیشتر باشد. در نظر داشته باشید هر چه دوره زمانی طولانی‌تر شود تعداد سیگنال‌هایی که نمودار تولید می‌کند کاهش می‌یابد.

چرا تایم فریم در تحلیل تکنیکال مهم و کاربردی است؟

انجام معاملات در بازار ارزهای دیجیتال همیشه با استرس و دل نگرانی همراه است ولی با انتخاب یک تایم فریم مناسب در تحلیل تکنیکال می‌توان این اضطراب را کاهش داد و با انرژی بهتر نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟ و بیشتری به ترید مشغول شد. دو عامل سبک معاملاتی و زمان شروع معامله بیشتری تاثیر را در بازدهی سرمایه‌گذاری دارند.

تایم فریم در تحلیل تکنیکال بسیار مهم است زیرا اگر معامله‌گران مبتدی تایم فریمی مناسب شخصیت خود انتخاب نکنند و بر این باور باشند که تایم فریم‌های کوتاه مدت سود بهتری برای آنها به ارمغان می‌آورد و در نهایت به نتیجه دلخواه خود نرسند، بدون‌شک دچار سرخوردگی و ناامیدی می‌شوند.

البته که انتخاب نوع تایم فریم به عوامل مختلفی بستگی دارد ولی به هرحال تریدر باید در انتخاب دوره زمانی مورد نظرش دقت زیادی به خرج دهد. برای مثال ممکن است تایم فریم‌های ساعتی سازگاری بهتری داشته باشند و بازدهی بیشتری را به ارمغان آورند.

نکته دیگری که در مورد تایم فریم‌ها وجود دارد مربوط به تعداد پایین سیگنال‌ها حاضر در آنها است، ولی شما زمان بیشتری برای تحلیل بازار خواهید دشت. در نهایت می‌توان گفت با اینکه تایم فریم اهمیت بسیاری در تحلیل تکنیکال دارد ولی با توجه به سلیقه و سبک معاملاتی افراد می‌توان یکی از دوره‌های زمانی را انتخاب کرد.

نمودار تایم فریم در تحلیل تکنیکال

سه مورد از تایم فریم‌ها

سوالی که ذهن بیشتر تریدرها را به خود مشغول می‌کند، مربوط به کاربرد شاخص‌های فنی در تایم فریم‌های مختلف است. در واقع تریدرها باید با توجه به دوره زمانی که در نظر دارند، از ابزارهای متفاوتی در معاملات خود استفاده کنند. بسیاری از تریدرها دوست دارند تنها یک تایم فریم خاص را در نظر بگیرند.

به عبارت دیگر با قفل شدن بر روی یک تایم فریم، معامله‌گران پویایی موجود در سایر بازه‌های زمانی را فراموش می‌کنند و تنها بر روی تایم فریم مورد نظر خود تمرکز دارند. با در نظر گرفتن یک سیر صعودی برای سرمایه‌گذاری خود و با کمک تایم فریم در تحلیل تکنیکال شما سعی دارید روند قیمتی رمز ارز مورد نظرتان را پیش‌بینی کنید.

در صورتی که دوره زمانی در بین قله‌ها یا دره‌های نمودار قرار داشته باشد، نشانه‌ای از عملکرد کوتاه مدت قیمت خواهد بود. اگر قصد دارید روند قیمتی رمز ارز خود را به طور دقیق پیش‌بینی کنید، باید تایم فریم مورد نظرتان را با نوسانات کوتاه مدت و بلند مدت نمودار قیمت آن مورد مقایسه قرار دهید.

این فعالیت به نوعی بازی در سرمایه‌گذاری به حساب می‌آید و شما همیشه در معرض هوس بازی‌های تایم فریم‌ها قرار می‌گیرید و سعی دارید براساس آنها عمل کنید. در این بخش 3 مورد از تایم فریم‌های موجود را به طور خلاصه شرح می‌دهیم.

تایم فریم کوتاه مدت ( روزها تا هفته‌ها)

در طول دوره زمانی کوتاه مدت که از چند روز تا چند هفته به طول می‌انجامد، بازار رمز ارزهای تمایل به برگشت دارند. بدین‌ترتیب روند قیمتی آنها به طور دائم عقب و جلو می‌رود و تا حدودی در میانه نمودار قرار می‌گیرند.

از این‌رو اگر از تایم فریم کوتاه مدت کمک می‌گیرید باید رمز ارزهای قیمت پایین را بخرید و قیمت‌های بالا را بفروشید. برخی از شاخص‌ها همانند RSI برای پیش‌بینی قیمت‌های پایین در این دوره زمانی کوتاه مدت استفاده می‌شوند.

در تایم فریم کوتاه مدت، جایی که بازار ارزهای دیجیتال به بازگشت تمایل دارد، باید از تحلیل تکنیکال استفاده کرد زیرا داده‌های بنیادی بسیار کمی در این تایم فریم مشاهده می‌شوند.

تایم فریم میان مدت ( ماه‌ها یا سال‌ها)

تایم فریم میان مدت برای تریدرهایی که به طور دائم روند بازار را دنبال می‌کنند، کاربرد زیادی دارد. با انتخاب تایم فریم میان مدت، دوره زمانی 6 تا 12 ماه روند بازار را دنبال می‌کند. در این صورت باید روندهای صعودی را بخرید و روندهای نزولی را بفروشید.

در این نوع معاملات، بیشتر تریدرهای نهادی حضور دارند زیرا به طور دائم در حال فعالیت هستند. ناگفته نماند بیشتر موسسات بزرگ نیز به طور دائمی از روند بازار پیروی می‌کنند. فراموش نکنید تایم فریم میان مدت ترکیبی از تحلیل بنیادی و تکنیکال را در اختیار تریدرها قرار می‌دهد.

نگاهی به نمودار تایم فریم در تحلیل تکنیکال

گذشته از اینکه برخی از معامله‌گران سعی دارند بیشتر از تایم فریم‌های بیش از 1 ساعت استفاده کنند ولی باید برای استفاده از این تایم فریم‌ها در تحلیل تکنیکال به موارد زیر نیز توجه داشت:

  • معامله‌گران باید مهارت‌های خود را به طور کامل بشناسند
  • تریدرها باید به درک درستی از ارتباط میان وجوه معاملاتی و تایم فریم‌ها دست یافته باشند
  • باید با الگوها و استراتژی‌های مناسب برای هر دوره زمانی آشنا باشند

با در نظر گرفتن 3 نکته بالا، تریدرها می‌توانند بهترین تایم فریم را برای تحلیل تکنیکال خود تشخیص دهند و از آن به بهترین شکل ممکن استفاده کنند. انتخاب یک دوره زمانی اولین قدم و استفاده از آن در تحلیل تکنیکال آخرین قدم به حساب می‌آید.

چهار عامل موثردر تشخیص بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال

تشخیص بهترین تایم فریم در انجام معاملات بسیار مهم است زیرا دوره زمانی منتخب باید با مدل و سبک معاملاتی شما مطابقت داشته باشد. برای برخی از تریدرهای عجول و پر ریسک یک تایم فریم 5 دقیقه‌ای با فرکانس بالای معاملاتی بهترین گزینه خواهد بود.

در حالی که برای برخی دیگر که طبیعت آرام‌تری دارند تایم فریم 30 دقیقه‌ای که دوره زمانی 5 دقیقه‌ای را نیز در بردارد گزینه بهتری محسوب می‌شود. از آنجایی که بسیاری از تریدرهای مبتدی بر این باور هستند که دوره زمانی کوتاه‌تر سود بهتری دارد، ممکن است حتی تریدرهای بلند مدت نیز وسوسه شوند و تایم فریم کوتاه مدت را بهترین گزینه بدانند.

در نظر داشته باشید، تایم فریم کوتاه مدت همیشه سودآور نیست. برای تشخیص یک تایم فریم مناسب و بهترین دوره زمانی باید به عوامل زیر توجه داشته باشید:

  1. قیمت ورودی
  2. سطح توقف بازار
  3. قیمت هدف در دسترس تریدرها
  4. نوسانات حاضر در دوره زمانی مورد نظر

در صورتی که نوسانات دوره‌های زمانی سریع‌تر رخ دهند و البته دامنه‌های کوچک‌تری داشته باشند، می‌توان گفت سیر نزولی را در پیش خواهیم داشت. در چنین شرایط اغلب سود موجود از تریدها خرج می‌شود. البته که نوسانات موجود در قیمت‌های ورودی و خروجی می‌توانند بر روی نسبت ریسک به پاداش تاثیرگذار باشند.

بهترین تایم فریم برای ترید

بهترین تایم فریم برای تریدهای روزانه هر فرد با سایرین متفاوت است. برخی از افراد با دوره‌های زمانی 30 دقیقه‌ای یا 1 ساعتی راحت‌تر فعالیت می‌کنند، در حالی که برخی دیگر به دلیل نوسانات و حرکت سریع بازار ارزهای دیجیتال از دوره‌های زمانی کوچک 10 دقیقه‌ای یا کمتر استقبال خواهند کرد.

بسیاری از معامله‌گران بر این باور هستند که تایم فریم کوتاه‌تر برای کسب سود بیشتر بهتر است ولی به هر حال برای رسیدن به موفقیت در این بازار به تجربه، تخصص، مهارت‌های تصمیم‌گیری سریع و ذهنی آرام نیاز است. تایم فریم‌های 1 دقیقه‌ای تا 5 دقیقه‌ای خیلی سریع اتفاق می‌افتند.

به خاطر داشته باشید تایم فریم 30 دقیقه‌ای یا 1 ساعتی آرام‌تر حرکت می‌کند و شما زمان بیشتری برای تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و انجام معاملات دارید. ترید روزانه یکی از سخت‌ترین تجارت‌های حاضر است که باید از روش تایم فریم در تحلیل تکنیکال استفاده کنید تا به یکی از تریدرهای روزانه تبدیل شوید.

بهترین دوره زمانی برای تریدهای کوتاه مدت

بسیاری از تریدرها به دوره‌های زمانی روزانه علاقه‌مند هستند زیرا در این تایم فریم‌ها هم می‌توان به صورت بلند مدت و هم کوتاه مدت ترید انجام داد. به خاطر داشته باشید، دوره‌های زمانی روزانه زمان زیادی برای برنامه‌ریزی و انجام معاملات در اختیار تریدرها قرار می‌دهند.

نمودار قابل مشاهده در تایم فریم در تحلیل تکنیکال

نتیجه‌گیری

تایم فریم در تحلیل تکنیکال برای بیشتر معامله‌گران و در طول انجام معاملات واقعی بسیار کاربردی است زیرا می‌تواند دقیق‌ترین اطلاعات را در اختیار تریدرها قرار دهد. در ضمن برخی از این تایم فریم‌ها می‌توانند سیگنال‌های معاملاتی حاضر در بازار فعال را نشان دهند.

توصیه می‌کنیم همیشه بر روی تایم فریم مورد نظر خود متمرکز نباشید و بهتر است از سایر دوره‌های زمانی نیز اطلاعاتی کسب کنید تا عقب نمانید. زیرا اگر تنها با تایم فریم مورد نظر خود درگیر باشید، از سایر داده‌های دور خواهید بود و حتی بر روی نوسانات کلی رخ داده نیز چشم خود را می‌بندید. بهتر است همیشه با احتیاط و حواس جمع حرکت کنید.

امیدوار هستیم این مقاله در مورد تایم فریم‌های حاضر در تحلیل تکنیکال برای شما مفید باشد، شما از کدام تایم فریم در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنید؟ خوشحال می‌شویم نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.

الگوی کف دوقلو چیست ❤️ تا چه اندازه قابل اعتماد است

الگوی کف دوقلو

الگوی کف دوقلو یک الگوی نمودار در تحلیل تکنیکال است که تغییر در روند و یک حرکت معکوس از پرایس اکشن پیشرو قبلی را توصیف می‌کند. این الگو شامل افت قیمت دارایی، بازگشت قیمت، افت دیگر به همان سطح یا مشابه با افت اولیه و در نهایت یک بازگشت مجدد را شامل می‌شود. الگوی کف دوقلو شبیه حرف “W” است. حداقل دو کف یک سطح پشتیبانی در نظر گرفته می‌شود.

الگوی کف دوقلو چیست؟

الگوی کف دو قلو یک الگوی برگشت صعودی است (اصطلاحا برگشت گاوی) که در انتهای یک روند نزولی رخ داده و نشان می‌دهد که فروشندگانی که تا کنون پرایس اکشن را در دست داشتند، در حال از دست دادن موقعیت هستند. این الگو به دلیل پایین بودن دو کف و تغییر جهت روند از یک روند نزولی به یک روند صعودی، شبیه حرف W است.

هدف از این مقاله، شرح چگونگی شناسایی آسان الگوهای کف دوقلو و مهمتر از همه، نحوه کسب سود در معاملات این الگوی نمودار با به اشتراک گذاشتن یک استراتژی معاملاتی ساده است.

شناسایی الگوی کف دوقلو

اکثر تحلیلگران فنی معتقدند که پیشروی در کف اول باید شامل 10 تا 20 درصد کاهش قیمت بوده و کف دوم باید در محدوده 3 تا 4 درصدی از نقطه پایین قبلی تشکیل شده و حجم مبادلات در پیشروی بعدی باید افزایش یابد. مانند بسیاری از الگوهای نمودار، الگوی کف دوقلو بهترین گزینه برای تحلیل دید میان مدت تا بلندمدت بازار است. به طور کلی، هر چه مدت زمان بین دو کف در الگو بیشتر باشد، احتمال موفقیت الگوی نمودار بیشتر است. عموما یک مدت زمان سه ماهه برای پایین‌ترین الگوی کف دوقلو مناسب در نظر گرفته می‌شود تا الگو احتمال موفقیت بیشتری را به همراه داشته باشد.

بنابراین، بهتر است هنگام تجزیه و تحلیل بازارها برای این الگوی خاص، از داده‌های نمودارهای قیمت روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگرچه ممکن است این الگو در نمودارهای قیمت روزانه ظاهر شود، اما زمانی که از داده‌های نمودارهای قیمت روزانه استفاده می‌شود، کسب اطمینان از اعتبار الگوی کف دوقلو بسیار دشوار است.

الگوی کف دوقلو همیشه از یک روند نزولی اصلی یا جزئی در یک دارایی خاص پیروی کرده و نشانه بازگشت و آغاز یک روند صعودی بالقوه است. در نتیجه، این الگو باید توسط مبانی بازار برای خود دارایی و همچنین بخشی که دارایی به آن تعلق داشته (و به طور کلی خود بازار) اعتبارسنجی شود. از لحاظ فاندامنتال، این الگو باید منعکس کننده ویژگی‌های یک برگشت آینده در شرایط بازار باشد. همچنین، حجم مبادلات باید در طول شکل گیری الگو به دقت کنترل شود. افزایش حجم معمولا در طول دو حرکت صعودی در الگوی قیمت رخ می‌دهد. این افزایش‌ها در حجم مبادلات، نشانه‌ای قوی از فشار صعودی قیمت هستند و به‌عنوان تأیید بیشتر الگوی کف دوقلو عمل می‌کنند.

هنگامیکه قیمت بسته شدن در بازگشت دوم قرار گرفت و به اوج بازگشت اول الگو نزدیک شد و افزایش محسوس در حجم مبادلات حال حاضر با عوامل بنیادی همراه شد که نشان دهنده شرایط بازار مساعد برای برگشت است، باید یک پوزیشن خرید بلند مدت در سطح قیمت بالاترین بازگشت اول، با حد ضرر در پایین ترین سطح دوم الگو اتخاذ کرد. سود هدف باید دو برابر مقدار حد ضرر بالاتر از قیمت ورودی در نظر گرفته شود.

اجزای الگوی کف دوقلو

الگوهای کف دوقلو در پایان یک روند نزولی رخ می‌دهد، همانطور که پرایس اکشن پایین‌تر می‌رود، کف‌های پایین‌ و پایین‌تر را ایجاد می‌کند، قیمت قبل از بازگشت مجدد به پایین، برای آزمایش مجدد پایین ترین سطح قبلی، بالاتر می‌رود.

از آنجایی که قاعده اصلی تحلیل تکنیکال می‌گوید که حداقل دو بار کف به یک سطح حمایت تبدیل می‌شود، فروشندگان قادر به ایجاد پایین‌ترین قیمت جدید، زیر پایین‌ترین سطح قبلی نیستند، که این فرصتی را برای خریداران فراهم می‌کند تا قیمت را بالاتر ببرند. در نتیجه، ما دو کف داریم – دو پایین – که شبیه حرف “W” است.

اجزای الگوی کف دوقلو

از سوی دیگر، بالاترین نقطه بازگشت پس از پایین اول به عنوان محرک الگو در نظر گرفته می‌شود. یک خط افقی در بالاترین نقطه‌ی بازگشت کشیده شده که به آن «خط گردن» می‌گویند. با توجه به اینکه تقریبا غیرممکن است که دو کف را با قیمت دقیقا یکسان بدست آورید، تا زمانی که این دو کف با قیمت مشابهی باشند، برای تأیید یک الگو کافی در نظر گرفته می‌شود.

از آنجایی که این الگو توسط روند نزولی آغاز شده و در یک روند صعودی نهایی می‌شود، الگوی کف دوقلو به عنوان یک الگوی برگشتی صعودی در نظر گرفته می‌شود. این الگو زمانی فعال می‌شود که پرایس اکشن بالای خط گردن بشکند. به این ترتیب، پرایس اکشن از وضعیتی که در آن پایین‌ترین کف و اوج‌ پایین‌تر ایجاد می‌کند، به وضعیتی تغییر می‌کند که روندی از پایین‌ترین اوج و اوج‌های بالاتر را آغاز می‌کند.

به طور کلی در نظر گرفته می‌شود که دو کف متوالی با مدت زمان کوتاه بین ایجاد آنها می‌تواند مشکل ساز باشد، زیرا این بدان معنی است که روند نزولی بسیار قوی است، بنابراین، روند نزولی غالب احتمالا ادامه خواهد داشت. به همین دلیل، موثرترین الگوهای کف دوقلو آنهایی هستند که زمان مشخصی بین دو پایین دارند.

مشاهده الگوی کف دوقلو

همانطور که قبلا ذکر شد، شناسایی و ترسیم الگوی کف دوقلو بسیار مهم است. نمودار جفت ارز USD/CAD در تایم فریم یک ساعته را در زیر مشاهده کنید که در آن جفت ارز قبل از اینکه بخواهد به زیر سطح حمایت افقی بشکند و سناریوی نزولی را بیشتر کند، به سمت پایین حرکت می‌کند.

در عوض، گاوها (خریداران) توانستند مقاومت کرده و در نهایت قیمت در بالای خط گردن بشکند تا در نهایت تمام ضررهای قبلی را پاک کنند و دستاوردهای خود را ثبت کنند. ما در اینجا دو کف قیمت را شناسایی می‌کنیم که تقریبا با همان قیمت در حدود 1.30 دلار هستند. از سوی دیگر، پرایس اکشن نیز دو نقطه اوج تقریبا مشابه را در طول یک بازگشت ایجاد می‌کند. بنابراین از این فرصت برای ترسیم خط مقاومت (خط گردن) که این دو اوج را به هم متصل می‌کند، استفاده می‌کنیم.

ترسیم الگوی کف دوقلو

همچنین شایان ذکر است که بسیاری از معامله‌گران با ورود به معامله “خرید” قبل از فعال شدن الگو، شتاب زده اشتباهی اساسی مرتکب می‌شوند. یک الگوی کف دوقلو، مهم نیست که چقدر عالی به نظر میرسد، بلکه تنها زمانی فعال است که خریداران خط گردن را بشکنند و بالای آن بسته شوند.

نمونه ای از این الگو

بیایید به یک مثال تاریخی از الگوی کف دوقلو در نوامبر سال 2018 میلادی نگاه کنیم. سهام گروه وودافون (VOD) پس از گزارش نتایج مالی بهتر از حد انتظار شرکت، بیش از 9 درصد افزایش یافت. مهمتر از آن، مدیرعامل جدید نشان داد که سود سهام Vodafone با وجود تلاش‌ها برای مهار بدهی پس از تصاحب 22 میلیارد دلاری از شرکت‌های آلمانی و اروپای شرقی لیبرتی گلوبال (LBTYA) امن است.

نمونه الگوی کف دوقلو

از نقطه نظر تحلیل تکنیکال، سهام وودافون با هدف قیمتی صعودی کوتاه مدت 21.50 دلار، یک الگوی کف دوقلو شد. سایر اندیکاتورها این الگو را تایید کردند: شاخص قدرت نسبی (RSI) با شاخص 55.00 دلار خنثی ماند، اما اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (MACD) یا همان اندیکاتور مکدی در یک کراس اور به اوایل ماه بر می‌گردد.

محدودیت های الگوی کف دوقلو

الگوهای کف دوقلو زمانی که به درستی شناسایی شوند، بسیار موثر و قابل اعتماد هستند. با این حال، زمانی که آنها به اشتباه تفسیر شوند، می‌توانند بسیار مضر باشند. بنابراین، قبل از نتیجه گیری سریع، باید بسیار مراقب و صبور بود.

نقاط قوت و ضعف

الگوی کف دوقلو یکی از قوی‌ترین الگوهای برگشتی است. از آنجایی که از دو قسمت کف تشکیل شده است، الگوی بسیار رایجی نیست. با این حال، پس از شناسایی، این الگو در پیش بینی تغییر جهت روند بسیار موثر است. بزرگترین نقطه قوت آن این است که سطوح کاملا مشخصی را برای بازی در خلاف جهت ارائه می‌دهد. خط گردن، خطر را نشان می‌دهد و به تعیین سود پس از فعال شدن الگو کمک می‌کند. از این رو، ترسیم صحیح کف دوقلو بسیار مهم است.

محدودیت اصلی الگوی کف دوقلو این است که یک استراتژی متضاد است. فراموش نکنید که روند کلی نزولی است و ما در اینجا معامله “لانگ” یا همین خرید، انجام می‌دهیم. از این رو، این ریسک همیشه وجود دارد که بازار در همان جهت به حرکت خود ادامه دهد. به همین دلیل، قبل از ورود به بازار، بررسی عوامل حمایتی به کمک سایر اندیکاتورها بسیار مهم است.

معامله با الگوی کف دوقلو

اکنون از همین مثال استفاده می‌کنیم تا به شما نشان دهیم که چگونه الگوی کف دوقلو را معامله کنید. این مثال همچنین بینش خوبی در مورد نحوه عملکرد شکست‌های ناموفق ارائه می‌دهد. همانطور که در نمودار زیر مشاهده می‌کنید، به محض اینکه پرایس اکشن کف دومی را ایجاد کرد، قیمت بالاتر خواهد رفت و سطوحی که دو اوج قبلی را ثبت کرده بود، می‌شکند.

معامله با الگوی کف دوقلو

با این حال، این یک شکست ناموفق بود، زیرا قیمت به سرعت به زیر خط گردن بازگشت. این به خوبی نشان می‌دهد که صبر در معامله چقدر مهم است. علاوه بر این، این امر همچنین نشان می‌دهد که چرا قبل از ورود به بازار، مهم است که در بالای خط گردن منتظر بمانید.

شکست‌های ناموفق معمولا با یک حرکت تند پایین‌تر دنبال شده تا خریداران را به دلیل عدم موفقیت در نهایی کردن حرکت اولیه بالاتر تنبیه کند. این دقیقا همان چیزی است که اتفاق می‌افتد. با این حال، خریداران در قیمت‌های پایین‌تر دوباره گرد هم آمده و فشار قوی دیگری را به سمت بالا ایجاد می‌کنند تا در نهایت در بالای خط گردن در اطراف قیمت 1.31 دلار بشکنند.

تعیین حد ضرر

بنابراین، قیمت ورودی ما 1.3110 دلار است، سطحی که USD/CAD برای اولین بار بالای خط گردن بسته شد. حد ضرر باید در زیر خط گردن قرار گیرد و فضایی را برای حرکت مشابه یک شکست ناموفق که در آن پرایس اکشن به سرعت از طریق حمایت/مقاومت بدون پیگیری نفوذ می‌کند، ایجاد کند. سطح دقیق حد ضرر بستگی به تحمل ریسک شما دارد، اما می‌تواند بین 15 تا 30 پیپ زیر خط گردن باشد. هر حرکت و بسته شدن زیر خط گردن، الگوی کف دوقلو فعال شده را باطل می‌کند.

تعیین حد سود

حد سود به همان روشی که در الگوی سر و شانه‌ها انجام می‌شود، محاسبه می‌شود. یعنی اندازه‌گیری فاصله بین خط روند پشتیبان (کف دوقلو) و خط گردن. سپس همان خط روند از نقطه‌ای که شکست رخ داده است، کپی شده و نقطه پایانی خط روند حد سود ما است. در مورد مثال ما، خط روند به 1.3180 دلار ختم می‌شود. در نهایت، دستور حد سود ما چند روز بعد زده شده و حدود 70 پیپ است. بسته به میزان تحمل ریسک و موقعیت حد ضرر شما، با ریسک کردن 30/15 پیپ، 70 پیپ به دست آوردیم که نشان می‌دهد نسبت ریسک به پاداش عالی است.

تفاوت بین کف دوقلو و الگوی سقف دوقلو

الگوهای کف دوقلو برعکس الگوهای سقف دوقلو بوده که یک الگوی سقف دوقلو از دو سقف گرد متوالی تشکیل می‌شود. اولین سقف گرد یک الگوی U وارونه را تشکیل می‌دهد. سقف‌های گرد اغلب می‌توانند شاخصی برای بازگشت نزولی باشند، زیرا اغلب پس از یک رالی صعودی طولانی رخ می‌دهند. سقف‌های دوقلو نتایج مشابهی خواهد داشت. اگر سقف دوقلو اتفاق بیفتد، قسمت بالای سقف دوم معمولا کمی پایین‌تر از سقف اول قرار گرفته که نشان دهنده مقاومت است. سقف دوقلو می‌توانند اتفاقات نادری باشند، زیرا شکل گیری آنها اغلب نشان می‌دهد که سرمایه گذاران به دنبال کسب سود نهایی از یک روند صعودی هستند. سقف دوقلو اغلب منجر به بازگشت نزولی می‌شود که در آن تریدرها می‌توانند از فروش دارایی در روند نزولی سود ببرند.

الگوی کف دوقلو چیست؟

هنگامیکه در یک روند نزولی قیمت کاهش یافته سپس افزایش یافته و مجدد کاهش یابد، زمینه‌ی شکل گرفتن نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟ الگویی با نام کف دوقلو تشکیل شده است. در این لحظه اگر قیمت مجددا به افزایش قبلی برسد و یک کندل بالای آن بسته شود، این الگو تشکیل شده است. این الگو از جمله الگوهای برگشت روند گاوی (صعودی) است که بسیار قابل اعتماد است.

آیا معامله بر اساس الگوی کف دو قلو توصیه میشود؟

اگرچه این الگو بسیار قابل اعتماد است، اما تشخیص آن سخت بوده و ممکن است سیگنال فیک صادر نماید. برای ورود به معاملات همواره باید استراتژی شخصی داشته و از چند اندیکاتور و الگو برای تصمیم گیری استفاده نمود.

خط گردن در الگوی کف دوقلو کجاست؟

ابتدا باید یک خط از دو قعر (کف) ترسیم نموده و سپس یک خط به موازات آن از محل سقف وسطی (بین دو قعر) رسم نمایید. این خط، خط گردن نامیده شده و ملاکی برای تعیین حد ضدد یا حد سود بر اساس این الگوی برگشتی است.

شرایط سازگار با سبک‌ های معاملاتی Alpari

اگر بازار فارکس توجه شما را به خود جلب کرده است و می‌خواهید آن را امتحان کنید، یکی از اولین مواردی که باید در موردش تصمیم‌ گیری کنید این است که شما چه نوع معامله‌ گری هستید.

آیا به معامله در چارچوب ساعات اداری که نیمه شب پیام و هشداری در مورد توقف ضررها و موارد دیگر برایتان ارسال نمی‌شوند علاقه دارید؟

در این صورت شما به عنوان یک معامله‌ گر روزانه فعالیت بهتری می‌توانید داشته باشید.

شرایط سازگار با سبک‌ های معاملاتی Alpari - اسکالپرها در alpari - معامله در چارچوب ساعات اداری

کوتاه مدت در مقابل بلند مدت

اکثر معامله‌ گران بازار فارکس معامله‌ گران روزانه هستند یا اینکه به طور کلی به صورت کوتاه مدت وارد معامله می‌شوند.

این نوع افراد می‌خواهند در طول یک روز یا یک هفته یا حداکثر چند هفته وارد معامله شده و از آن خارج شوند.

معامله گران روزانه و اسکالپرها در این گروه جای می‌گیرند و حتی برخی معامله‌ گران تکنیکال نیز می‌توانند جز این دسته باشند.

دیگر استراتژی‌ ها که شامل معاملات تکنیکال نیز می‌شود، در دسته بلندمدت قرار می‌گیرند که ممکن است از چند هفته تا چند ماه و حتی یک سال و بیشتر به طول انجامد.

معامله بزرگ در مقابل کوچک آلپاری

پس از اینکه معامله‌ گر انتخاب می‌کند کدام نماد معاملاتی را خرید یا فروش کند، باید تصمیم بگیرد که معامله‌اش به چه اندازه باشد.

معامله در چارچوب ساعات اداری - گزارش بانک مرکزی - معامله گران روزانه آلپاری - سبک های معاملاتی

کسی که سعی می‌کند 5 دقیقه قبل از انتشار گزارش بانک مرکزی ، بر روی یک جفت‌ ارز سرمایه گذاری کند،‌ بهتر است وارد معامله کوچکی به اندازه یک چهارم یا نصف حد معامله شود.

این به دلیل آن است که معمولا در این شرایط نسبت ریسک به پاداش عالی است. به زبان ساده این مانند یک سکه انداختن است که می‌تواند هر رویش را نشان دهد.

حتی اگر معامله‌ گر اعتقاد داشته باشد که می‌داند بازار چطور به اخبار منتشر شده واکنش نشان خواهد داد، ریسک به اندازه‌ای بزرگ است که پیشنهاد نمی‌شود وارد یک معامله بزرگ شوید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.