شاخص بورس چیست؟ اینکه می گویند امروز شاخص بورس با 300 واحد افزایش به 63000 رسید چیست؟ نوسانات، کاهش یا افزایش اعداد شاخص بورس به ما چه می گوید؟ در این بخش شاخص بورس را آسان و روان آموزش خواهیم داد.
توجیه اقتصادی طرح، بررسی 4 شاخص مهم اقتصادی و مالی طرح توجیهی
انتخاب و اولویت بندی پروژه ها با شاخص های مالی و اقتصادی انجام می شوند. تجزیه و تحلیل هزینه و سود شامل شناسایی هزینه های مختلف یک پروژه و مقایسه آن با منافع آن است. تکنیک های اصلی تجزیه و تحلیل هزینه- سود عبارتند از
1. ارزش خالص فعلی (Net Present Value)
3.تحلیل هزینه/ فایده B / C (شاخص سودآوری)
این چهار شاخص اقتصادی را می توان با تکنیک های ارزش خالص فعلی و جریانی از درآمدها و هزینه ها استفاده کرد.
روش تجزيه و تحليل داده ها و اطلاعات
ارزیابی مالی و اقتصادی طرح ها بر مبنای هزینه ها، درآمدها و زمان (عمر پروژه) صورت می گیرد. اولین مرحله ارزیابی مالی و اقتصادی طرح ها تشکیل جدول جریان نقدی (Cash Flow) پروژه است.
جريان وجوه نقدی طرح (Cash Flow of A Project)
منظور از جريان وجوه نقدي يك طرح، در حقيقت كليه عايدي ها (منافع) و هزينه هايي است كه در طول عمر طرح در سال-هاي مختلف برآورد مي شود. جريان اوليه (Initial Flow) جريان عملياتي (Operation flow) و جريان نهائي (Terminal flow). منظور از جريان اوليه در حقيقت جريان پولي است كه قبل از شروع بهره برداري طرح (دوره ساخت) صورت ميگيرد. با توجه به اينكه اين نوع جريان معمولاً نوعي هزينه مي باشد لذا در ارزيابي طرح هاي اقتصادي علامت ارقام مربوط به جريان اوليه را منفي در نظر مي گيرند. منظور از جريان عملياتي در واقع كليه وجوهي است كه در ارتباط با طرح در طول سال هاي بهره برداري قابل پيش بيني است.
برآورد هزينهها و درآمدهاي طرح به قيمت جاري (Current Price):
محاسبات هزينهها و درآمدها در تحليل اقتصادي طرحها، گام اول را تشکيل ميدهد که اين محاسبات، ارقام هزينهاي و درآمدي به قيمت جاري را در بر ميگيرند. لذا با توجه به زمان وقوع، هزينه فرصت سرمايه، تورم و ساير ملاحظات، اين ارقام بايد با توجه به جدول زمانبندي طرح واقعي شوند. در ادامه نيز ميتوان با استناد به يافتههاي تحليل اقتصادي، صورت حساب سود و زيان سالانه طرح را تهيه کرد و سرمايه مورد نياز آنرا مشخص ساخت.
همانگونه که گفته شد، گام اول در تحليل اقتصادي طرح، برآورد هزينه و درآمد طرح به قيمت جاري است. در اينجا مقصود از قيمت جاري آن است که فرض شود که تمامي مراحل طرح در يک مقطع زماني حاضر آغاز شده و به پايان رسيده است. بر اين اساس درآمدها و هزينهها به قيمتهاي سال جاری برآورد و اين ارقام در قسمت ارزيابي درآمدها و هزينههاي واقعي طرح، با اتکا به جدول زمانبندي طرح و نرخ تنزیل، واقعي ميشود.
ارزش حال هزينهها و درآمدهاي طرح (Present value)
از آنجايي كه تمامي هزينهها و درآمدهاي طرح در يك زمان واحد تحقق نمييابند، علي القاعده نميتوان محاسبات هزينه و درآمد صورت گرفته به قيمت سال جاری را معيار عمل قرار داد؛ چرا كه با توجه به تغييرات سطح عمومي قيمتها در طول اين سالها، ميبايد تاثيرات تورم. کاهش ارزش پول را در محاسبات وارد كرد.
بدين منظور براي تبديل هزينهها و درآمدها به قيمت واقعي، در اقتصاد از يك شيوه مرسوم، تحت نام «شيوه ارزش حال» استفاده ميگردد. بر اين پايه با توجه به جدول زمانبندي طرح، بايد برآورد واقعياي از هزينهها و درآمدها با لحاظ کردن نرخ تورم داشت.
در اين ارتباط، ويژگي روش ارزش حال آن است که درآمد خالص طرح در سالهاي آينده (دوره عمر طرح) را به کمک نرخ تنزیل، به ارزش فعلي تبديل ميكند. در صورتي که Ci جریان نقدی سال i ام و r نرخ تنزیل باشد، ارزش حال Present Value در زمان حاضر از طريق فرمول ذيل محاسبه ميگردد:
براي به دست آوردن، هزينه و درآمد واقعي و سرمايه مورد نياز آن در هر سال، بايد دو اقدام صورت داد. بر اساس اين دو اقدام، جدول زير تهيه شده است كه اين جدول مراحل محاسبات را نشان ميدهد. اين اقدامات عبارتند از:
- اولاً: بايد به کمک فرمول ارزش فعلی، نرخ تنزیل را بر هزينهها با توجه به سال وقوع اعمال كرد تا هزينه واقعي يا ارزش فعلی هزينهها حاصل شود.
- ثانياً: درآمدها نيز با توجه به نرخ نزیل و سال وقوع آن بايد کاهش يابد تا درآمدهاي واقعي يا ارزش فعلی درآمدها حاصل گردد.
برای اطلاعات بیشتر بیشتر مطالب زیرا مطالعه بفرمایید:
نرخ تنزيل يا حداقل نرخ بازدهی مورد انتظار (MARR)
از آنجايي كه هزينه هاي يك پروژه در طي سال هاي مختلف انجام مي شود و درآمدهاي آن نيز در طي سالهاي مختلف محقق مي شود، اختلاف زماني بين هزينه ها و درآمدها بوجود مي آيد و اين اختلاف، زماني باعث مي شود كه ارزش واقعي هر ريال هزينه انجام شده (يا درآمد بدست آمده) در دو سال مختلف با هم اختلاف داشته باشد. اگر يك سال خاص به عنوان سال مبنا در نظر گرفته شود، نرخ تنزيل يا حداقل نرخ بازدهي مورد انتظار در واقع نرخي است كه با استفاده از آن مي توان ارزش واقعي هزينه هاي انجام شده و يا درآمدهاي بدست آمده در سال هاي مختلف را در آن سال مبنا محاسبه كرد.
محاسبه شاخص های اقتصادی و مالی برای تصميمگيري:
پس از محاسبه درآمدها و هزينههاي طرح در اين قسمت با استفاده از تكنيكهاي تصميمگيري به بررسي توجيه اقتصادي طرح خواهيم پرداخت:
1. روش ارزش خالص فعلی (Net Present Value):
روش ارزش فعلي يكي از مهمترين و در عين حال سادهترين تكنيكهاي ارزيابي طرحهاي اقتصادي است و اين روش زيربناي كاربرد تكنيكهاي ديگر است. محاسبه ارزش فعلي يك فرآيند مالي، تبديل ارزش آيندة كليه دريافتها و پرداختها به ارزش فعلي در زمان حال يا مبدأ پروژه است.
در صورتي كه با نرخ i درصد، ارزش خالص فعلی محاسبه شده، رقم مثبت (NPV>0) باشد طرح سودآور بوده، زيرا ارزش فعلي هزينهها كمتر از ارزش فعلي درآمد بوده است و در صورتي که ارزش خالص فعلی محاسبه شده رقم منفي (NPV <0) باشد طرح فاقد توجيه اقتصادي است و مشخص كننده اين حقيقت است كه ارزش فعلي هزينهها بيش از ارزش فعلي درآمدها ميباشد. اگر NPV=0 باشد پروژه اقتصادي است، زيرا حداقل نرخ جذب كننده براي سرمايهگذاري تأمين گشته است.
با توجه به آنچه گفته شد، ارزش خالص فعلی (NPV) از طريق فرمول ذيل محاسبه ميگردد :
2. نرخ بازگشت سرمايه (Rate of Return):
يكي از روشهايي كه امروزه در تعيين و انتخاب اقتصاديترين پروژهها متداول ميباشد روش نرخ بازگشت سرمايه است. در اين روش ضابطة قبول يا رد يك پروژه، بر اساس معياري (نرخي) به نام بازگشت سرمايه است. در حقيقت تعادل درآمدها و هزينهها، تحت اين نرخ امكانپذير است (البته نه هميشه با يك نرخ) و آن نرخ (يا نرخها) نرخ بازگشت سرمايه ميباشد. نرخ بازگشت سرمايه از تساوي قرار دادن ارزش فعلي درآمدها و هزينهها حاصل ميشود. اين تساوي تنها تحت يك نرخ امكانپذير است و آن، نرخ بازگشت سرمايه است.
در صورتي كه نرخ بازگشت سرمايه (ROR) از حداقل نرخ جذبكننده (MARR) كوچكتر باشد طرح پذيرفته نميشود و در صورتي نرخ بازگشت سرمايه (ROR) بزرگتر يا مساوي حداقل نرخ جذبكننده (MARR) باشد طرح داراي توجيه اقتصادي بوده و پذيرفته ميشود.
نرخ بازگشت سرمايه، ROR نرخ تنزيلي است كه در آن نرخ، ارزش فعلي عايدي ها (منافع) يك پروژه برابر با ارزش فعلي هزينه هاي آن است. به عبارت ديگر نرخ بازگشت سرمايه (ROR) نرخي است كه در آن ارزش خالص فعلی طرح (NPV) صفر است. در واقع ROR يك طرح، نرخ سودي است كه يك سرمايه گذار از سرمايهگذاري در انجام آن طرح بدست مي آورد. اين نرخ حداكثر نرخ بازدهي است كه طرح مي تواند به منابع مالي سرمايه گذاري شده بپردازد. در اين روش اگر نرخ بازگشت سرمايه بدست آمده بيشتر يا مساوي «حداقل نرخ سود قابل قبول سرمايه گذاري» باشد. طرح انتخاب مي گردد. هنگام مقايسه طرح هاي سرمايه گذاري نيز، طرحي انتخاب مي گردد كه علاوه بر شرط بيشتر بودن نرخ بازدهياش از نرخ بهره بازار يا هر نرخ قابل قبول ديگر، داراي بيشترين نرخ بازگشت سرمايه در ميان طرحهاي رقيب نيز باشد.
با توجه به اینکه مجموعه ای از دوتایی (زمان ، پول) در یک پروژه درگیر هستند ، نرخ بازگشت سرمايه تابعی از ارزش فعلی است. نرخ تنزیلی که در آن ارزش خاص فعلی برابر با صفر باشد، نرخ بازده داخلی است.
براي محاسبه اين نرخ از رابطه زير استفاده ميگردد:
در آن r نرخ بازگشت سرمایه ، t سال، Ct خالص جریان نقدی در سال t است.
3. تحليل هزينه- فايده
مباني نظري تحليل هزينه- فايده
با وجودي كه “ارزيابي طرح هاي اقتصادي” يا “اقتصاد مهندسي” رابطه بسيار نزديك با اقتصاد خرد متعارف دارد، اما بايد گفت كه خود داراي تاريخچه و مشخصات مستقل مي باشد. ارزيابي اقتصادي طرح ها اول بار توسط ژوليوس دوپويي فرانسوي در سال 1884 مطرح گرديد ولي استفاده عملي از تحليل هزينه– فايده با ارزيابي طرحهاي مربوط به توسعه منابع آب آمريكا در سال 1930 شروع شده است (پاكزاد، فريبرز، ارزشيابي طرحهاي صنعتي ص 25). علي رغم ارتباط نزديكي كه اين تحليل با علم اقتصاد دارد، اين فن بيشتر توسط مهندسان پايهگذاري شده است. براي معرفي مباني نظري تحليل هزينه– فايده در اين قسمت، به برخي مفاهيم مهم در تحليل هزينه– فايده اشاره مي شود.
محاسبه شاخص سودآوری )نسبت فایده به هزینه (B/C))
یکی دیگر از شاخص های اقتصادی ارزیابی طرح ها، نسبت منافع به مخارج یا سود به هزینه (B/C) است. این نسبت برابر با حاصل تقسیم ارزش فعلی منافع طرح بر ارزش فعلی هزینه های آن است. چنانچه این نسبت بزرگتر از یک باشد به معنی اقتصادی بودن طرح بوده و کوچکتر از یک بودن آن نیز به معنی غیر اقتصادی بودن طرح است.
چنانچه این نسبت بزرگتر از 1 باشد ، به معنی آن است که NPV بزرگتر از 0 است.
4. دوره بازگشت سرمایه
یکی از شاخص های مالی جهت ارزیابی طرح های اقتصادی ، شاخص دوره بازگشت سرمایه است. این شاخص نشان می دهد چه مدت طول می کشد تا سرمایه گذاری های انجام شده توسط درآمدها جبران شود. هر چه دوره بازگشت سرمایه کمتر باشد، طرح زودتر به سوددهی می رسد.
در صورت نیاز به سفارش تدوین طرح توجیهی با کارشناسان موسسه سپینود شرق تماس بگیرید :02126358608
تهیه شده در گروه تولید محتوی سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد.
شاخص بورس چیست و کاربرد انواع شاخص بورس
شاخص بورس چیست؟ اینکه می گویند امروز شاخص بورس با 300 واحد افزایش به 63000 رسید چیست؟ نوسانات، کاهش یا افزایش اعداد شاخص بورس به ما چه می گوید؟ در این بخش شاخص بورس را آسان و روان آموزش خواهیم داد.
شاخص بورس چیست؟
شاخص بورس عددی است که نشانگر وضعیت کلی بورس، روند رشد آن یا روند نزولی آن محسوب می شود. در بازار ایران چندین شاخص وجود دارد که بازار را از جنبه ها و زوایای مختلفی بررسی می کنند.
با بررسی معیار های مهم این شاخص ها اطلاعاتی در مورد گذشته و حال بورس به دست می آوریم. حال در این میان برخی از شاخص ها نسبت به بقیه آن ها از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند که در این مقاله به آن ها خواهیم پرداخت.
بورس چیست؟
اگر بخواهیم بسیار ساده و روان توضیح دهیم به بازاری که خریداران و فروشندگان سهام خود را خرید و فروش می کنند، بورس می گویند.
شاخص به زبان انگلیسی index به معنی نشانگر و بیانگر می باشد. که نشانگر تغییرات بوجود آماده در یک بازه زمانی در چند متغییرمی باشد.
شاخص کل بورس چیست؟
این شاخص همان شاخصی است که همیشه به اسم شاخص بورس تهران در اخبار و رسانه ها می شنویم. این شاخص یکی از شاخص های مهم می باشد که اطلاعاتی در مورد سطح عمومی قیمت و همچنین سود سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس را اعلام می کند. تغییرات شاخص کل بورس نمایانگر میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس می باشد یعنی هم تغییرات سهام و همچنین سود سالیانه ای که شرکت ها به سرمایه گذاران پرداخت می کند را محاسبه می نماید.
یک اسم دیگر این شاخص کل، شاخص قیمت و بازده نقدی Tedpix می نامند. باید در نظر داشته باشید که میزان تغییرات شاخص اهمیت دارد نه اینکه عدد شاخص، برای نمونه اگر شاخص کل بورس (شاخص بورس تهران) در یک سال گذشته از 20000 به 30000 برسد یعنی اینکه پنجاه درصد افزایش پیدا کند، بیانگر این موضوع است که میانگین بازدهی بورس در طی 1 سال گذشته 50 درصد می باشد. حال اگر سرمایه ی شرکت ها بیشتر باشند تاثیر بیشتری می توانند بر روی شاخص کل خواهند گذاشت.
شاخص کل، بیانگر میانگین حالِ تمام بازار می باشد.
دیگر مطالب آموزشی: آموزش فارکس
شاخص قیمت چیست؟
شاخص قیمت نیز یک شاخص مهم در بورس می باشد. شاخص قیمت بیانگر روند عمومی قیمت سهام تمامی شرکت های مورد قبول در سازمان بورس می باشد.
برای نمونه، اگر شاخص قیمت در یک سال گذشته 20 درصد رشد نماید بدین صورت محسوب خواهد شد که سطح عمومی قیمت ها در بورس برای مدت یکساله تقریبا 20% افزایش داشته است.
حال تفاوت شاخص قیمت با شاخص کل در محاسبه ی قیمت سهم می باشد، بدین معنی که شاخص قیمت تنها قیمت سهام شرکت ها را محاسبه می نماید. این درحالیست که در شاخص کل هم قیمت و هم سود پرداختی سالانه ی شرکت های بورسی مورد محاسبه قرار می گیرد. در این شاخص هر چه سرمایه ی شرکت ها بزرگتر باشد می توانند تاثیر بیشتری بر روی شاخص قیمت بگذارند.
شاخص ۵۰ شرکت فعال تر چیست
سازمان بورس بعد از 3 ماه لیستی از شرکت های فعال به لحاظ میزان نقد شوندگی سهام هایشان ارائه می دهد. حال منظور از نقد شوندگی یعنی سهام این شرکت ها بسیار سریع و آسان خرید و فروش می شوند. شرکت هایی که سهامشان سریه تر و آسان تر در بورس خرید و فروش می شوند را اصطلاحا می گویند که دارای نقد شوندگی بیشتر می باشند.
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ
با این شاخص سطح عمومی قیمت سهام 30 شرکت برتر نشان داده می شود. به عبارت دیگر شاخص 30 شرکت بزرگ، 30 تا از شرکت هایی را که ارزش بازارشان در قیاس با دیگر شرکت ها بیشتر و بزرگتر باشد را نشان می دهد. بزرگی شرکت ها هم از ارزش روز بازار سهم تعیین می شود. این شرکت ها تنها 10 درصد از کل شرکت های بورسی را تشکیل می دهد اما یادتان باشد که بیش از 70 % ارزش بورس تهران به این شرکت ها اختصاص داده می شود.
کاربرد شاخصهای بورسی چیست؟
با این شاخص ها شما می توانید از رکود یا رونق اقتصادی بازار سرمایه آگاه شوید. سهامداران و فعالان بازار سرمایه با محاسبه این شاخص ها به وضعیت کلی بازارها در حال و آینده دسترسی پیدا می کنند.
۳۴ شاخص کلیدی عملکرد در حوزه منابع انسانی
شاخص کلیدی عملکرد از معیارهایی است که میتوانید به کمک آن موفقیت خود را اندازه بگیرید، رسیدن به اهداف خود را ارزیابی کنید و حتی ببینید آیا در مسیر درست موفقیت حرکت میکنید یا خیر. شاخصهای کلیدی عملکرد یا KPI بسیار متنوع هستند و انواع بسیاری دارند. شاید همه آنها برای کار شما مناسب نباشند، اما بعضی از آنها به شما بسیار کمک میکنند. در این مطلب سعی داریم یک سری از شاخصهای پایه و اساسی را تعریف کنیم و فرمول بعضی را هم توضیح دهیم. با توجه به کسب و کارتان و استراتژیای که دارید، میتوانید شاخصهایی که به کمکتان میآید را استفاده کنید. در این مطلب قصد داریم به شاخصهای کلیدی عملکرد در حوزه منابع انسانی اشاره کنیم.
۱. میانگین هزینه برای استخدام در موقعیت شغلی
فرمول: [كل هزینههای استخدام] تقسیم بر [تعداد موقعیتهای شغلی باز]
این شاخص کل هزینه استخدام در دوره اندازهگیری تقسیم بر تعداد مواضع شغلی در آن دوره است. هزینهها میتواند شامل هزینه آگهی، هزینه بررسی و پالایش رزومههای دریافتی، هزینه ملاقات و سنجش داوطلبان، هزینه آمادهسازی و آشنا کردن افراد جدید به سازمان و همچنین هزینههای پنهان میتواند شامل هزینه عدم تحقق اهداف سازمان، هزینه خالی ماندن یک سمت در سازمان باشد.
۲. میانگین هزینههای گردش کارکنان
فرمول: [هزینههای گردش کارکنان] تقسیم بر [تعداد خروج کارکنان]
این شاخص هزینههای مربوط به خروج کارمندان است؛ شامل هزینههایی مانند استخدام، آموزش، و غیره
۳. میانگین هزینه مصاحبه
فرمول: (هزینه مصاحبه كل) تقسیم بر (كل مصاحبهها)
۴. میانگین (سالیانه) حقوق و دستمزد در هر کارمند
متوسط حقوق و دستمزد در هر کارمند
۵. درآمد به ازای هر کارمند (یا FTE)
فرمول: [در آمد] تقسیم بر [مجموع تعداد FTE] یا [تعداد کل کارکنان]
در آمد متوسط به ازای هر کارمند یا (FTE) مخفف Fulltime Employee
۶. مجموع هزینه اضافه کاری
پرداختهای انجام شده به کارکنان برای کارهایی که در خارج از ساعات کاری عادی انجام میشود.
۷. % کارکنان که اگر از شرکتی پیشنهاد دریافت کنند، ترک خواهند کرد
% از کارکنان که اگر از شرکتی پیشنهاد دریافت کنند، شرکت را ترک خواهند کرد.
۸. % کارمندان وفادار به شرکت
این KPI تعدادی از کارمندان در شرکت را شرح میدهد که وفاداری به نام تجاری شرکت، ارزش شرکت و غیره دارند.
۹. هزینه فضای اداری به ازای هر کارمند
فرمول: (کل هزینههای فضای اداری) تقسیم بر (تعداد کل کارکنان)
هزینه فضای اداری برای هر کارمند در دوره اندازهگیری (به عنوان مثال در هر ماه یا سال)
۱۰. رابطه نسبت حقوق زن و مرد
فرمول: حقوق متوسط برای زنان تقسیم بر حقوق متوسط برای مردان
این شاخص نسبت حقوق زن به حقوق مرد، از جمله پاداش، و غیره در سطح سلسله مراتب است؛ بعضی از شرکتهای فعال در سطح جهانی ممکن است از ترس مشکلات قانونی (بهویژه در ایالات متحده) این آمار را منتشر نکنند.
۱۱. کارکنان / گردش کارکنان
فرمول: خروج (FTE) تقسیم بر تعداد میانگین استخدام (FTE)
جابجایی بالای کارکنان ممکن است نشان دهنده از دست دادن دانش و هزینههای بالای استخدام برای پر کردن موقعیتهای باز باشد.
تعداد خروج کارمندان در (FTE) تقسیم بر تعداد میانگین کارکنان که در (FTE) کار میکند. نرخ خروج خدمت کارکنان (Turnover Rate) ، نسبت تعداد افراد خارج شده از شرکت به متوسط تعداد کل کارکنان شرکت در یک دوره زمانی است که به صورت درصد بیان میشود.
معمولاً این نرخ برای دورههای زمانی یکساله اندازهگیری و تحلیل میشود و بهعنوان یکی از معیارهای مهم قضاوت درخصوص موفقیت خط مشیهای منابع انسانی شناخته شده است.
تحلیل وضعیت عملکرد کاری افراد خارج شده از شرکت و اینکه آیا به اختیار خود تصمیم به خروج گرفتهاند و یا مجبور به ترک شرکت شدهاند، در شناسایی موقعیت فعلی و تصمیمگیری برای تغییر شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود رویکردها نقش مهمی بازی میکند. به همین دلیل نرخ خروج خدمت بهطور معمول به چهار دسته زیر تقسیم میشود:
نرخ خروج اختیاری (Voluntary): شامل نسبت افرادی که با میل خود شرکت را ترک نمودهاند.
نرخ خروج خدمت اجباری (Involuntary): کارمند بنا به تصمیم شرکت مجبور به ترک آن شده است.
نرخ خروج خدمت عملیاتی (Functional): زمانی که نیروی کار با عملکرد مناسب، تصمیم به ترک سازمان میگیرد. که میتواند گویای یک ریسک منابع انسانی در سازمان باشد.
نرخ خروج خدمت بهسازی (Dysfunctional): وقتی است که نیروی کار با عملکرد پایین، شرکت را ترک میکند. این نوع از خروج خدمت اتفاقاً به نفع سازمان بوده و بایستی از آن استقبال شود.
۱۲. میانگین تعداد مصاحبه شوندهها برای موقعیتهای شغلی باز
فرمول: [تعداد کل مصاحبه شوندهها] تقسیم بر [تعداد کل موقعیتهای شغلی باز]
میانگین تعداد افرادی که مصاحبه شدهاند برای موقعیتهای شغلی باز در یک دوره زمانی معین.
۱۳. میانگین زمان استخدام
میانگین زمان لازم برای داشتن یک فرصت شغلی برای پر کردن موقعیت باز است.
فرمول: (كل زمان فرصتهای شغلی باز) تقسیم بر (كل جای خالی)
۱۴. %استخدام بدون تبلیغات یا برون سپاری
این یک راه عالی برای صرفهجویی در هزینه استخدام است؛ اگر استخدام به موقع از طریق مرجع داخلی صورت گیرد، یا متقاضی مستقیماً از وبسایت شرکت استفاده میکند.
۱۵. % قراردادهای فراتر از سن بازنشستگی
فرمول: [تعداد قراردادهایی که در خارج از سن بازنشستگی گسترش مییابد] نسبت به [تعداد کل قراردادها]
زمان: درصد قراردادهایی که در طول سن بازنشستگی گسترش مییابد.
۱۶. %موقعیتهای کاری باز که نیاز به کارمندان موقت دارند
درصد موقعیتهای شغلی باز که نیاز به کارکنان موقت دارد.
۱۷. درصد فرصتهای شغلی
فرمول: [تعداد جای خالی در FTE] نسبت به [تعداد کل کارکنان در FTE]
۱۸. % هزینه آموزش کارکنان
فرمول: [هزینههای آموزش کارکنان] درصد [کل هزینههای شرکت]
درصد هزینهها برای آموزش کارکنان در هزینههای کل شرکت در دوره زمان (سال).
۱۹. % بودجه صرفشده در آموزش منابع انسانی
فرمول: [بودجه منابع انسانی برای آموزش] نسبت به [مجموع بودجه منابع انسانی]
درصد بودجه منابع انسانی که به آموزش پرداخت میشود.
۲۰. % دورههای آموزشی درخواست شده اما ارائه نشده
این شاخص درصد دورههای آموزشی مورد درخواست، اما ارائه نشده است.
۲۱. میانگین تعداد ساعات آموزش هر کارمند
فرمول: (تعداد کل دورههای آموزشی) تقسیم بر (تعداد کل کارکنان)
تعداد کل ساعتهای آموزشی تقسیم بر تعداد کارکنان (در FTE)
۲۲. میانگین هزینه آموزش برای هر کارمند
فرمول: [هزينه آموزش در هر کارمند] تقسیم بر [تعداد کارکنان]
هزینه آموزش در هر کارمند در (FTE) تقسیم بر تعداد کارکنان در (FTE)
۲۳. % هزینههای آموزشی که برای مدیران صرف میشود
%هزینههای آموزشی که مدیران نسبت به کل هزینههای آموزشی صرف میکنند.
۲۴. درصد ساعت آموزش با توجه به کل ساعات کار
این شاخص نسبت کل دوره آموزش با توجه به كل ساعات کار است که سالانه اندازهگیری میشود.
۲۵. نسبت آموزش داخلی و خارجی
این شاخص کلیدی عملکرد نسبت آموزش داخل (In-House) در مقابل خارجی است. این نسبت میتواند بر اساس ساعت آموزش یا هزینه آموزش محاسبه شود.
فرمول: [تعداد ساعتهای آموزشی داخلی] تقسیم بر [تعداد ساعات آموزش خارجی]
۲۶. % کارکنان کم کار
این شاخص درصدی از کارکنان است که با یک باند کمعملکرد همراه هستند.
۲۷. % کارکنان با کارایی بالا
درصد کارکنانی است که با یک گروه با عملکرد بالا مرتبط هستند.
۲۸. نرخ غیبت
درصد روزهایی که کارکنان در کار نیستند.
فرمول: (تعداد روزهای غیبت) نسبت به [(میانگین تعداد کارکنان) x (تعداد روزهای کاری)]
۲۹. نرخ کلی غیبت در کار
فرمول: تعداد کل روزهای از دست رفته کاری به علت غیبت تقسیم بر مجموع روزهای کاری کل کارکنان
۳۰. میانگین ساعتهای اضافه کار در هر نفر
تعداد پایین شاخص یا برنامهریزی مناسب، فرصت وقایع مربوط به خستگی انسان را کاهش میدهد.
۳۱. کارکنان جدید در مقابل نسبت کارکنان با تجربه
این شاخص نسبت کارکنان جدید نسبت به کارکنان با تجربه است. تجربه میتواند توسط تعداد سالها در کار اندازهگیری شود.
فرمول: [كل کارکنان جدید سال در محل کار] تقسیم بر [كل کارکنان با تجربه سال در محل کار]
۳۲. میانگین تعداد روزهای بیمار هر کارمند
فرمول: [تعداد کل روزهای بیمار] تقسیم بر [تعداد کل کارکنان]
۳۳. میانگین زمان باز ماندن موقعیتهای شغلی
این شاخص میانگین زمان که موقعیت شغلی عملی نشده است ، بر اساس تمام موقعیتهای شغلی ارسال شده در دوره اندازه گیری.
۳۴. % کارکنانی که عملکرد آنها در مقایسه با آخرین بررسی افزایش یافته است.
درصدی از کارکنانی که عملکرد آنها در مقایسه با آخرین بررسی افزایش یافته است
پی به ای چیست و نسبت P/E در بورس چگونه محاسبه میشود؟
P/E نسبت قیمت سهم (price) به درآمد سهم (Earning per share) است. محاسبه نسبت پی به ای یکی از روشهای رایج ارزشگذاری سهام در تحلیل بنیادی است که از طریق آن با تخمین سود خالص شرکتها، ارزندگی سهام بررسی میشود. این نسبت عموما برای شرکتهای تولیدی و سودده مورد استفاده قرار میگیرد. در این مقاله میتوان با نسبت پی به ای و نحوه محاسبه آن آشنا شد.
EPS چیست؟
به سود خالص هر سهم EPS گفته میشود که مخفف عبارت Earning Per Share است. برای محاسبه EPS باید سود خالص یک شرکت را بر تعداد سهام آن تقسیم کرد.
تعداد سهام شرکت/ سود خالص شرکت =EPS
تعداد سهام شرکت در فرمول فوق از تقسیم سرمایه شرکت بر ارزش اسمی هر سهم (1000 ریال) محاسبه میشود.
شرکتها موظفاند صورتهای مالی خود را بهصورت دورهای در سامانه کدال منتشر کنند. میزان سود شرکتها در صورت سود و زیان آنها گزارش میشود. در ادامه نمونهای از صورت سود و زیان یک شرکت در سامانه کدال نمایش داده شده است.
دو نوع EPS برای ارزشگذاری سهام وجود دارد:
EPS گذشتهنگر (TTM)
EPS گذشتهنگر به سودی گفته میشود که شرکت در 4 فصل گذشته به دست آورده است. سود خالصی که در صورت مالی سود و زیان گزارش میشود، EPS گذشتهنگر است. باید توجه داشت در صورتهای مالی 3 ماهه، شرکتها میزان سود یک فصل خود را گزارش میدهند. برای محاسبه EPS گذشتهنگر باید سود این فصل را با میزان سود 3 فصل گذشته جمع کرد.
EPS آیندهنگر (Forward)
در محاسبه EPS آیندهنگر، تحلیلگر با توجه به سود به دست آمده و بررسی عوامل موثر در سود شرکت مانند تورم، نرخ ارز، افزایش حقوق و دستمزد، شرایط اقتصادی ایران و جهان و… سودی که شرکت در یک سال آینده به دست خواهد آورد را پیشبینی میکند.
نسبت P/E چیست؟
نسبت قیمت به سود خالص هر سهم یک شرکت را نسبت P/E میگویند. قیمت (price) ارزش روز آن سهم است که در سایت www.tsetmc.com وجود دارد. نسبت P/E یکی از مهمترین نسبتهای مالی است که تحلیلگران و سرمایهگذاران برای ارزشگذاری سهام از آن استفاده میکنند. بطور کلی، نسبت P/E یعنی سرمایهگذار حاضر است بابت هر ریال سود شرکت چه میزان پول پرداخت کند. همچنین این نسبت نشان میدهد که چند سال زمان لازم است تا سودی معادل پولی که سرمایهگذاری شده به دست آید.
برای مثال بانکها در ایران بهطور میانگین تا 20 درصد سود سالانه پرداخت میکنند. یعنی اگر شخصی 10 میلیون تومان در بانک سرمایهگذاری کند، در طول یک سال 2 میلیون تومان سود دریافت خواهد کرد. به عبارتی پس از 5 سال شخص به اندازه پولی که سرمایهگذاری کرده است (10 میلیون تومان) سود کسب خواهد کرد. در مثال ذکر شده نسبت P/E بانک 5 است.
محاسبه نسبت P/E
میتوان با توجه به انواع EPS ذکر شده برای شرکتها، سهام آنها را از دو روش گذشتهنگر (TTM) و آیندهنگر (Forward) تحلیل و ارزشگذاری کرد. در ادامه هر یک از این روشها بررسی شده است.
P/E گذشتهنگر
نسبت P/E گذشتهنگر یا همان TTM که مخفف (Trailing Twelve Months) است با EPS گذشتهنگر محاسبه میشود. یعنی این نسبت با تقسیم قیمت روز سهم بر سود خالص هر سهم در 4 فصل گذشته محاسبه میشود.
سود خالص شرکت در 12 ماه گذشته/ قیمت روز سهم= P/E
پی به ای گذشتهنگر توسط هریک از شرکتها گزارش میشود. همچنین نسبت P/E گذشتهنگر بصورت لحظهای در سایت www.tsetmc.com نمایش داده میشود. این عدد بیانگر عملکرد شرکت در 4 فصل گذشته است و در قیمت روز سهم لحاظ شده است. در ادامه P/E گذشتهنگر در این سایت قابل مشاهده است.
در این مثال قیمت پایانی سهم (215،042 شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود ریال) بر EPS سهم (29،591 ریال) تقسیم شده است. EPS گزارش شده در این سامانه همان EPS گذشتهنگر گزارش شده توسط شرکتها است.
P/E آیندهنگر
P/E آیندهنگر (Forward) که به آن پی به ای تحلیلی نیز گفته میشود، با توجه به سود پیشبینی شده شرکت برای 12 ماه آینده، محاسبه میشود. معمولا برخی شرکتها میزان فروش و سودسازی خود در یک سال آینده را بهصورت سالیانه در گزارش تفسیری یا گزارش هیئتمدیره خود تخمین و منتشر میکنند. اما باید توجه داشت که این پیشبینی در طول سال دستخوش تغییراتی از قبیل نرخهای جهانی، نرخ فروش، نرخ ارز و… خواهد شد که در سود پیشبینی شده توسط شرکت لحاظ نمیشود.
مقایسه P/E گذشتهنگر و آیندهنگر
برخی از سرمایهگذاران از P/E گذشتهنگر استفاده میکنند. زیرا این عدد با فرض اینکه شرکتها درآمد خود را بهطور دقیق گزارش کرده باشند عددی قابل اعتماد است. این افراد معمولا معتقدند برآورد درآمد تحلیلگران برای آینده یک شرکت ممکن است صحیح و مطمئن نباشد.
از طرفی افراد برای کسب سود در آینده نسبت به خرید سهام اقدام میکنند. بنابراین چیزی که برای سرمایهگذار اهمیت دارد میزان سودسازی شرکت در آینده است. قیمت کنونی سهام باتوجه به گذشته شرکت مشخص شده است یا به عبارتی EPS گذشتهنگر تاثیر خود را بر قیمت سهام گذاشته است. بنابراین سرمایهگذاران باید پول خود را براساس میزان سودسازی آینده شرکت سرمایهگذاری کنند و آنچه برای سرمایهگذار دارای ارزش است، EPS آیندهنگر شرکت است.
نسبت P/E گروه
سرمایهگذاران و تحلیلگران برای تعیین ارزش نسبی سهام از طریق نسبت P/E، شرکتهای یک صنعت را در مقایسه با یکدیگر ارزشگذاری میکنند. برای هر صنعت P/E گروه محاسبه میشود. این نسبت در سایت www.tsetmc.com در قسمت دیدهبان بازار گزارش میشود. P/E هر صنعت میانگینی از پیبهایهای شرکتهای حاضر در آن صنعت است. P/E میانگین محاسبه شده شرکتها نیز گذشتهنگر است. در این روش باید توجه داشت که P/E یک شرکت از یک گروه با P/E گروه دیگر سنجیده نشود.همچنین میتوان یک شرکت را در برابر سوابق تاریخی خود مورد تحلیل و مقایسه قرار داد. در ادامه به بررسی ارزشگذاری به این روش پرداخته شده است.
ارزشگذاری به روش P/E
برای ارزشگذاری به روش P/E، میتوان یک شرکت را در گروه خود سنجید و قیمت آن را پیشبینی کرد. برای مثال نسبت P/E در یک صنعت که شرکتها از نظر حاشیه سود، فروش، ارزش بازار و… مشابه هستند 6 محاسبه شده است. یعنی در این صنعت افراد به ازای هر واحد سود بهطور میانگین 6 واحد پول پرداخت میکنند. پس P/E پایینتر از این عدد میتواند به این معنی باشد که این شرکت با قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی خود معامله میشود و میتوان انتظار داشت قیمت این سهم رشد داشته باشد. باید توجه داشت که میانگین P/E هر صنعت مانند پی به ای شرکتها نیز میتواند با گذر زمان تغییر کند. در این روش P/E بالاتر از پی به ای صنعت نیز میتواند نشانگر بالا بودن قیمت یک سهم باشد.پس میتوان انتظار داشت با گذر زمان قیمت سهم کاهش یابد.
- نکتهای که در این روش ارزشگذاری مقایسهای باید به آن توجه داشت این است که در یک صنعت شرکتهایی در یک گروه مقایسهای قرار بگیرند که از لحاظ سایز، تکنولوژی، کیفیت محصول و… تاحدودی مشابه باشند. زیرا ممکن است اگر شرکتی در یک صنعت دارای تکنولوژی بهروزتر یا برند معتبرتری نسبت به سایر شرکتهای موجود در آن صنعت باشد، بازار پی به ای بالاتری نسبت به پی به ای متوسط صنعت به آن شرکت اختصاص دهد.
نکات ارزشگذاری با نسبت P/E
گاهی برای شرکتهایی با P/E بالا گفته میشود که این شرکتها رشدی هستند. اکنون این سوال مطرح است که شرکت رشدی چه شرکتی است و چرا P/E بالایی دارد؟
در برخی تقسیمبندیها شرکتها به دو گروه رشدی و ارزشی تقسیم میشوند. شرکت ارزشی به شرکتی گفته میشود که به ثبات رسیده و بالغ شده است. این شرکتها امکان رشد بیشتری ندارند و شرایط باثباتی از لحاظ میزان تولید، فروش، حاشیه سود و… دارند. شرکت رشدی به شرکتی گفته میشود که در چرخه عمر خود هنوز به بلوغ نرسیده است و امکان رشد قابلتوجهی برای آن وجود دارد. رشد این شرکتها میتواند در میزان تولید، مبلغ فروش و یا دیگر عواملی باشد که در نهایت باعث رشد سودآوری آنها شود. شرکتهای صنعت دارو و IT عمدتا در گروه شرکتهای رشدی قرار دارند. شرکتهای رشدی ممکن است در ابتدا سود نداشته باشند یا سود آنها بسیار اندک باشد؛ با گذشت زمان و انتظار سوددسازی بالای این شرکتها در آینده، قیمت سهام آنها به مرور رشد خواهد کرد.
در محاسبات انجام شده با پایین بودن مخرج این کسر یعنی سود خالص به ازای هر سهم و رشد قیمت روز سهام آن (صورت مخرج)، نسبت P/E این شرکتها افزایش پیدا خواهد کرد. بهعبارتی میتوان گفت P/E بالا برای شرکتهای رشدی یعنی افراد پول بیشتری برای خرید این سهم پرداخت میکنند و انتظار سوددهی بیشتری از آینده این شرکت دارند.
نکتهی دیگری که باید در خصوص ارزشگذاری به روش P/E به آن توجه کرد این است که اگر P/E یک شرکت ارزشی در مدت طولانی پایین باشد و رشد نکند میتواند نشاندهنده کاهش سودآوری آن در سالهای آینده باشد. بنابراین افراد فعال در بازار سرمایه حاضر نیستند سهام این شرکت را با قیمت بالاتری خریداری کنند.
اهمیت ارزشگذاری به روش نسبت P/E فوروارد و TTM
همانطور که گفته شد آنچه برای سرمایهگذار ارزش دارد میزان سودسازی شرکتها در آینده، یعنی همان پی به ای فوروارد است. پس محاسبه دقیق P/E فوروارد اهمیت زیادی در تحلیل شرکتها دارد. از طرفی محاسبه این نسبت به عوامل زیادی مانند میزان نرخ تورم، عوامل موثر در صنعت آن شرکت و موارد بسیار دیگر بستگی دارد.
با توجه به اینکه محاسبه این نسبت برای تحلیل بنیادی تمام شرکتها به دانش و زمان زیادی نیاز دارد، افراد بسیاری از پی به ای TTM برای تحلیل شرکتها استفاده میکنند.
تیمی از متخصصین در انیگما P/E تحلیل بنیادی تمامی شرکتهای تولیدی را انجام دادهاند و با محاسبه سود سهم این شرکتها، پی ای فوروارد هر یک از آنها را محاسبه و در اختیار کاربران قرار دادهاند. در ادامه نمودار مقایسهای پی به ای فوروارد کلیه شرکتهای تولیدی و پی ای TTM آنها قابل مشاهده است.
همانطور که در این نمودار مشخص است در حال حاضر پی به ای TTM و پی به ای فوروارد به یکدیگر همگرا شدهاند. این موضوع نشاندهنده تعدیل انتظارات و رسیدن به تعادل در بازار است.
چگونه بهرهوری در شرکت خود را محاسبه کنیم؟
همه دوست دارند، در هر مرحله از کار و زندگی، بهرهوری بیشتری داشته باشند. شما همواره میتوانید کارهای بیشتری انجام دهید در حالی که وقت و انرژی کمتری را هدر میدهید. برای رسیدن به چنین مرحلهای آیا میزان بهرهوری شما و تیمتان را ارزیابی میکنید؟ آیا برای این کار، باید تعداد کارهای انجام شده، ساعات کار یا سطح مختلف یک فعالیت را اندازهگیری کنید؟
در این مقاله معیارهای مختلف بهرهوری را که بیشتر کسب و کارها از آن استفاده میکنند را شرح خواهیم داد تا چگونگی استفاده از آن را کشف کنیم.
بهرهوری (Productivity) چیست؟
قبل از آشنایی با مواردی که به اندازهگیری بهرهوری ختم خواهند شد، بهتر است ابتدا بدانیم که این مفهوم به چه معناست. بهرهوری در موارد مختلف و در زمینههای متفاوت، به معنای خاص خود تعبیر میشود. در مبحث ما، بهرهوری به شما کمک میکند تا میزان کارآیی در تولید کالاها (مانند یک محصول یا خدمات) از بسیاری از ورودیها (مانند سرمایه، مواد اولیه، زمان یا نیروی کار) را اندازهگیری کنید.
به عنوان مثال، اگر بعد از سه مرحله کار مونتاژ یک مبلمان (بهرهوری نیروی کار) را به پایان برسانید، اما عضو دیگری از تیم شما، برای انجام همان فعالیت به چهار مرحله کار نیاز دارد، شما بهرهوری بیشتری دارید.
ما به عنوان یک جامعه، درگیر بهبود بهرهوری هستیم و همیشه بدنبال آن شاهکلید، نکته یا ابزار خارقالعاده فروش و جذب مخاطب هستیم تا در زمان کمتری، کارهای مهم خود را انجام دهیم.
چگونه میتوان بهرهوری را اندازهگیری کرد؟
این مهم به این بستگی دارد که شما به چند خبر خوب در شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود مورد کسب وکار خود نیاز دارید؟ برای اندازهگیری بهرهوری نیازی به انجام تجزیه و تحلیل پیچیده بهرهوری نیروی کار ندارید. وقتی نوبت به اندازهگیری بهرهوری میرسد، تمام آنچه شما نیاز دارید چند معیار اساسی و بنیادین است. این بخش نشان میدهد که چگونه میتوانید بهرهوری را برای موارد زیر اندازهگیری کنید:
- محاسبه بهرهوری کسب و کار
- محاسبه بهرهوری افراد
نحوه محاسبه بهرهوری برای کسب و کار
قبل از تعیین معیارهای کلیدی اندازهگیری بهرهوری، باید بدانید که هدف شما چیست و از وضعیت کسب و کار یا دپارتمان خود چه انتظاراتی دارید. یکی از راههای اصلی برای تعیین شاخص بهرهوری شما، دیدن واقعیتهای سخت و سرد یا همان دادههای بهرهوری است.
بگذارید فرض کنیم شما برای تعیین بهرهوری روی درآمد تمرکز کردهاید. بهرهوری از نظر درآمد تولید شده برای هر کارمند با تقسیم کل تولید (درآمد) بر کل ورودی (تعداد کارمندان) قابل محاسبه است.
بهرهوری = خروجی کل / ورودی کل
بنابراین اگر شرکت شما ۱۰۰۰۰۰ دلار درآمد کسب کند و ۲۰ کارمند داشته باشید، فرمول بهرهوری شما از نظر تولید مالی به این شکل خواهد بود:
بهرهوری = ۱۰۰۰۰۰/۲۰ دلار = ۵۰۰۰ دلار برای هر کارمند
با این حال، به یاد داشته باشید که این فقط یک عدد خام است. این معیار هیچ هزینهای را در نظر نمیگیرد. همچنین ارزش، تخصص یا موقعیت هر کارگر یا عضو تیم را در نظر ندارد. در درک این نسبت کارایی ارزش زیادی وجود دارد، اما بهتر است ترکیب آن با یک اندازهگیری بهرهوری متفاوت را نیز در نظر داشت.
آنچه شما باید اتخاذ کنید، رویکرد اندازهگیری بهرهوری چند عاملی است. میتوانید این کار را با افزودن یک بازه زمانی به این معیار بهرهوری انجام دهید تا میانگین، مثلا در ماه یا هفته، برای کار را به دست آورید. سپس، شما یک “معیار یا مبنا” خواهید داشت که میتوانید آن را بهبود ببخشید.
بنابراین اگر ۱۰۰۰۰۰ دلار درآمد یک هفته شما بود، متوسط بهرهوری کارمندان شما هر هفته ۵۰۰۰ دلار درآمدزایی دارد. سپس میتوانید از این اطلاعات برای اجرای سیاستهایی استفاده کنید که به شما کمک میکند بیش از ۵۰۰۰ دلار در هفته به ازای هر کارمند بدست آورید.
توجه کنید:
هنگام محاسبه بهرهوری لازم نیست فقط به درآمد هر کارمند محدود شوید، شما میتوانید از شاخصهای کلیدی عملکرد KPI سازمان خود برای اندازهگیری بهرهوری سازمان استفاده کنید.
یکی دیگر از معیارهای بهرهوری سازمانی: نسبت اثر بخشی تیم
درمورد کل سود ناخالص خود (درآمد منهای تمام هزینههای خود) در مقایسه با کل هزینهی تمام نیروی کار خود فکر کنید. در صورت تمایل، آن را بر تعداد کارمندان تقسیم کنید. این معیار بهرهوری، میزان زمان صرف شده را در نظر نمیگیرد و فقط بهرهوری کلی کارمندان شما را در کار خود در نظر خواهد داشت. در واقع این مهم بر عملکرد تیم در طول زمان تأکید میکند و سهم هر یک از کارمندان را در نظر میگیرد.
هنگام محاسبه معیار بهرهوری سازمانی یک محدودیت قابل توجه وجود دارد. برخی از کارمندان ممکن است کارهای سنگینتری را انجام دهند و میانگین آنها عدالت را رعایت نمیکند.
نحوه محاسبه بهرهوری برای افراد
هر کارمند یا کارگر نقش متفاوتی در تیم شما دارد و تأثیر متفاوتی بر بهرهوری محیط کار خواهد داشت. به عنوان مثال، فرض کنید شما با ارائه راهحلهای نرمافزاری مجازی، کسب و کارهای کوچکی را اداره میکنید. در این صورت، تک تک کارمندان از راه دور یا کارگران از راه دور، وظیفه فعالیتهای درآمدزا را دارند، در حالی که دیگران در زمینه تعمیر و نگهداری، کار دانش محور، یا مدیریت مشارکت خواهند داشت.
به همین دلیل روش اندازهگیری بهرهوری کارمندان باید برای بخشهای مختلف یا مشاغل مختلف متفاوت باشد. وقتی صحبت از افراد میشود، میتوانید بهرهوری یک کارمند را از نظر زیر اندازهگیری کنید:
- بهرهوری فروش
- بهرهوری خدمات مشتری
- بهرهوری توسعه نرم افزار
- بهرهوری بازاریابی
بهرهوری فروش
برخی از معیارهای بهرهوری کارمندان برای اندازهگیری در فروش شامل موارد زیر است:
دیدگاه شما