مراحل برنامه ریزی استراتژیک


استراتژی در عمل و مفاهیم پیشرفته

اگر بخواهیم برنامه ریزی را تعریف نماییم.برنامه ریزی یا طرح ریزی (و یا اندیشیدن از پیش ، ) عبارت از فرآیندی برای رسیدن به اهداف است.برنامه ریزی پلی است بین آنجا که هستیم و آنجا که می خواهیم برویم یا برسیم.برنامه ریزی به آینده می نگرد.تعریف دیگری نیز برای برنامه ریزی مطرح شده اند که توجه به آنها خوب است :

1. تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،

2. تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،

3. تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راه‌ها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،

4. طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوه‌ای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.

پس برنامه ريزي عبارتست از فرايندي داراي مراحل مشخص و بهم پيوسته براي توليد يك خروجي منسجم در قالب سيستمي هماهنگ از تصميمات. برنامه ریزی فكر كردن راجع به آينده يا كنترل آن نيست بلكه فرايندي است كه مي‌تواند در انجام اين امور مورد استفاده قرار گيرد. برنامه ريزي، تصميم‌گيري در شكل معمول آن نيست بلكه از طريق فرايند برنامه ريزي، مجموعه‌اي از تصميمات هماهنگ اتخاذ مي‌شود. برنامه ریزی مي‌تواند براي زمان حال يا آينده انجام شود.

برنامه ريزي استراتژيك گونه‌اي از برنامه ريزي است كه در آن هدف، تعريف و تدوين استراتژيهاست. از آنجايي كه استراتژي مي‌تواند داراي عمر كوتاه يا بلند باشد برنامه ریزی استراتژیک مي‌تواند برنامه ريزي بلندمدت يا كوتاه‌مدت باشد اما متفاوت از آنهاست.

در یک تقسیم بندی میتوان گفت که برنامه ریزی دو نوع است .برنامه ریزی های : 1- عقلایی و 2-رویا محور.

برنامه ریزی استراتژیک از انواع برنامه ریزی عقلایی است .

برنامه ریزی استراتژیک به برنامه‌ای اشاره دارد که اهداف استراتژیک را سر لوحه قرار داده است. برنامه ريزي استراتژيك كوششي است ساخت‌يافته براي اتخاذ تصميم‌هاي اساسي و انجام اعمالي كه ماهيت سازمان، نوع فعاليت‌ها و دليل انجام آن فعاليتها توسط سازمان را شكل داده و مسير مي‌بخشد.

اهداف استراتژیک، اهدافی هستند که عصاره نتایج کلیه فعالیت های سازمان را بصورت کیفی و با تاکید بر درازمدت بودن (افق 20 ساله) بیان می کنند و برآن اساس می توان اهداف میان مدت و استراتژیهای لازم را جهت حصول به آن اهداف تعیین کرد.و در ارتباط با این اهداف استراتژیک ماموریت سازمان و عملیات آن تعریف میشود.

برای شناخت یک سازمان و تدوین برنامه استراتژیک برای آن سازمان معمولا چکیده و افق دراز مدت که در سازمان ها مطرح است با عناوین (پیشوندی )مختلفی از قبیل : سند استراتژیک ، برنامه راهبردی ، سند راهبردی و .. مشخص می شوند.مثلا : سند استراتژی ایالات متحده ، سند راهبردی متن باز جمهوری اسلامی .

پس برای شناخت یک سازمان باید ابتدا برای آن ماموریت سازمان را (شناخت و یا ) تعریف نمود و سپس اهداف استراتژیک را حول آن محور تعریف نمود:

مثال : برای سازمان برق منطقه ای کرمان مامورت سازمان را میتوان به شرح زیر تعریف نمود :

مشارکت در توسعه پایدار و ارتقا زندگی شهروندان از طریق مدیریت موثر تامین انرژی الکتریکی

برای سازمان برق منطقه ای کرمان اهداف استراتژیک را می توان به شرح زیر تعریف نمود.

· جلب مشارکت و رضایت مشتریان

· حفظ و ارتقا ویژگیهای تعیین شده برق از جمله پایداری ، قابلیت اطمینان و کیفیت توان بمنظور بهبود بهره برداری

· توسعه ظرفیتهای برق رسانی

· توسعه امر پژوهش و تحقیقات در راستای پیشرفت و بهبود امور تولید و انتقال و توزیع برق و بهره برداری

· حمایت از توسعه فن آوری در تمامی زمینه های مرتبط با صنعت برق

· افزایش بهره وری مراحل برنامه ریزی استراتژیک منابع با عنایت به جلب رضایت و مشارکت کارکنان

· مدیریت و بهبود مداوم فرآیندها

· اقتصادی نمودن فعالیتها با در نظر گرفتن سیاستهای بازار برق

فرایند برنامه ریزی استراتژیک اساساً فرایندی هماهنگ‌کننده بین منابع داخلی سازمان و فرصتهای خارجی آن می‌باشد. هدف این فرایند نگریستن از درون «پنجره استراتژیک» و تعیین فرصتهایی است که سازمان از آنها سود می‌برد یا به آنها پاسخ می‌دهد. بنابراین فرایند برنامه ریزی استراتژیک، یک فرایند مدیریتی است شامل هماهنگی قابلیتهای سازمان با فرصتهای موجود. این فرصتها در طول زمان تعیین شده و برای سرمایه‌گذاری یا عدم سرمایه‌گذاری منابع سازمان روی آنها، مورد بررسی قرار می‌گیرند.

حوزه‌ای که در آن تصمیمات استراتژیک اتخاذ می‌گردند شامل سه حوزه :محیط عملیاتی سازمان، مأموریت سازمان و اهداف جامع سازمان است. برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است که این عناصر را با یکدیگر در نظر گرفته و گزینش گزینه‌های استراتژیک سازگار با این سه عنصر را آسان می‌سازد و سپس این گزینه‌ها را بکار گرفته و ارزیابی می‌کند

این سئوال مطرح می شود که برای برنامه ریزی استراتژیک آیا مدل خاصی وجود دارد ؟ و پاسخ این است که : مراحل برنامه ریزی استراتژیک بلی مدلهایی نظیر مدل دیوید – مدل برایسون و.

اگر یک پیش بینی درستی نسبت به آینده وجود داشته باشد؛ بهتر است از روش هاي سنتی برنامه ریزي استراتژیک استفاده کنیم.( مثل مدل فرد، دیوید ) ولی با توجه به اصل عدم قطعیت نسبت به آینده و سیال بودن شرایط اگر با یک تفرق آراء زیادي نسبت به آینده مواجه باشیم باید از مدل دیگری استفاده کنیم .مدلی که قابلیت انطباق پذیری بیشتری با شرایط را داشته باشد.

قبلا در درسهای گذشته با مدل فرد.آر.دیوید آشنا شدید . مدل برایسون در این درس مورد بررسی قرار می گیرد.

"برنامه ریزی هوشین کانری"

برایسون مدلهای برنامه ریزی استراتژیک را بررسی کرده و شرایط بکارگیری آنها را در بخش های عمومی و غیرانتفاعی مورد تحلیل قرار می دهد و در نهایت خود رویکردی ارائه می دهد که در بخش های عمومی و غیرانتفاعی قابل کاربرد باشد.این مدل شامل یک فرایند پیوسته (مطابق با تعریف برنامه ریزی) و تکرارپذیر می باشد که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه می یابد. در این جا این فرایند در قالب ده مرحله شرح داده می شود. از خصوصیات این فرایند این است که نتایج حاصل از هر مرحله می تواند در بازنگری یا تکمیل مراحل پیش از آن مورد استفاده قرار گیرند.

این مدل ده گام دارد.

3. تحلیل ذینفعان

4. تنظیم بیانیه ماموریت سازمان

5. شناخت محیط سازمان

6. تعیین موضوعات استراتژیک پیش روی سازمان

7. تعیین استراتژیها

8. شرح طرحها و اقدامات

9. تمظیم دورنمای سازمانی برای آینده

10. برنامه عملیاتی یکساله

گام اول : توافق اولیه: در این مرحله ضرورت برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان مورد برنامه ریزی مراحل برنامه ریزی استراتژیک بررسی شده و آشنایی با این نوع برنامه ریزی حاصل می شود. سازمانها، واحدها، گروهها یا افرادی که باید در برنامه ریزی درگیر شوند مشخص گردیده و توجیه می شوند. مراحلی که در برنامه ریزی باید انجام شوند شرح داده می شوند. روش انجام مراحل برنامه ریزی استراتژیک برنامه ریزی، زمانبندی انجام، آیین نامه های مورد نیاز برای جلسات و نحوة گزارش دهی مشخص می گردند. منابع و امکانات لازم تعیین می گردند.

در این مرحله کارکنان ومدیران سازمان سناسایی و توجیه میشوند. زمان بندی و روش اجرای برنامه آیین نامه های لازم بدست می آید.آماده شده ساختار برنامه ریز و پی ریزی سنگ های اولیه برای کار- در واقع در این مرحله یک چشم انداز تعریف می شود.

در فاز اولیه قرار است برای یک شرکت تولیدی برنامه استراتژی مناسبی آماده شود.

برای اجرای فاز توافق اولیه گامهای زیر را پیشنهاد می شود: (10 گام دارد)

· بررسی ضرورت برنامه ریزی استراتژیک مشخص

· آشنایی با این نوع برنامه ریزی

· مشخص شده سازمان های درگیر

· توجیه گروهها و افراد و سازمانها

· مراحل مشخص میشوند

· تعریف منابع و امکانات

در این مرحله مراحل برنامه ریزی استراتژیک باید افراد سازمان در این پروسه درگیر شوند و تیم برنامه ریزی استرتژیک شکل داده شود. این سئوال مطرح می شود که ساختار مناسب برای تیم برنامه ریزی استراتژیک یک سازمان چگونه است؟

برای تشکیل این تیم هم باید از افراد بیرونی و هم از افراد درونی سازمان استفاده نمود.در درون یک سازمان افراد با ظرفیتها و توانایی های متفاوتی مکن است وجود داشته باشد. بر اساس تقسیم بندی بلبین (Belbin’s Team Role)برای سازماندهی تیم های کاری سه نقش برای افراد در هر سازمانی با انجام آزمون ها و دستورالعمل های مربوطه قابل تشخیص هستند: نقش فکر گرا – نقش فرد گرا – نقش عمل گرا . برای تشکیل تیم داخلی برنامه ریزی استراتژیک ، باید از افرادی با نقش ها ، توانایی ها و ظرفیتهای مختلف استفاده نمود.

انباشت نقش یکی از مشکلات و دلایل شکست پروژه ها است.یکی از کاربردهای مدل بلبین مقابله با این نقش است.یکی دیگر از دلایل شکست پروژه ، میتواند کاهش یا کمبود نقش افراد مورد نیاز در ترکیب تیم باشد.تیم برنامه ریز استراتژیک تعداد افراد اصلی اش بین 3 تا 11 نفر است.

تذکر :مدل بلبین فقط برای تیم سازی است.افراد از واحدهای گوناگون سازمان و با مهارتهای مختلف نیز باید در ترکیب برنامه ریزی استراتژیک باشند.بطور مثال:

معاونین و مشاوران سازمان

مدیران مالی، بودجه و طرح و برنامه سازمان برای تخصیص بود جه.

مدیران آمار، اطلاعات و پژوهش

مدیران امور پرسنلی و پشتیبانی

کارکنان سطوح اجرایی

واحدهای در گیر نیز عبارتند از :

واحد برنامه ریزی

واحد فناوری اطلاعات

واحد تولید بسته به صنعت

در سطوح مختلف سازمان افراد مختلف با رل های مختلف کنار هم جمع می شوند. برنامه ریزی برایشان توضیح داده می شود.

مسئله مهم دیگر در سازمان برای انجام برنامه ریزی استراتژیک وجود درجه بلوغ مناسب برای سازمان است.

بلوغ سازمان ، توانایی حفظ یا توسعه عملکرد در بلندمدت و نتیجه تداوم رضایت ذي نفعان سازمان در طول زمان است.

پارادایم بلوغ سازمانی امروزه تا حد بسیار زیادي جایگزین موفقیت در ادبیات مدیریت سازمان ها

شده است. اگر ادبیات موفق شدن سازمان به دنبال دو مفهوم هدف گذاري و عملکرد است و میزان

تحقق اهداف از پیش تعیین شده را می سنجد، مفهوم بلوغ سازمانی سعی در یافتن پاسخ براي

پرسش هاي زیر است:

v منطق و ساز و کار هاي هدف گذاري در سازمان چگونه است و تا چه حد از راهبرد ها و اهداف کلان سازمان اقتباس یافته است؟

v روند عملکرد سازمان در دستیابی به اهداف طرح ریزي شده در طول زمان چگونه است؟ آیا این موفقیت در طول زمان ادامه دارد یا مقطعی است؟

v دلیل حصول نتایج موفقیت آمیز و عملکردهاي مثبت سازمان چیست؟ آیا موفقیت ها به دلیل اتخاذ راهبرد ها و رویکردهاي مناسب سازمان است یا تصادفی، مقطعی و تحت تأثیر عوامل محیطی قرار دارند؟

v آیا نتایج موفقیت آمیز سازمان در برابر عملکرد سایر سازمان هاي رقیب و غیر رقیب قابل تقدیر است؟

v آیا نتایج به بخش خاصی از سازمان اشاره دارند یا دامنه نتایج در کل گستره سازمان قابل ارایه است؟

تدوین مدل برنامه‌‌ریزی استراتژیک نیروی انسانی بر مبنای فرایند توانمندسازی کارکنان

چالش سازمان‌‌ها در قرن بیست‌ویکم رقابت بر مبنای منابع گران‌قیمتی است که تعیین‌کنندة بقا و رشد آن‌‌هاست؛ این منابع عبارت‌اند از: مدیریت، نیروی انسانی، زمین، سرمایه، و منابع سرمایه‌ای (تجهیزات). از میان این منابعْ مدیریت و نیروی انسانی از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است. در حال حاضر، مزیت رقابتی بسیاری از کشور‌‌‌ها در نیروی انسانی توانمندی است که رسالت استفادة بهینة سایر منابع را بر عهده دارند. امروزه، موفقیت سازمان‌‌ها به تعداد نیروی انسانی وابسته نیست، بلکه به سطح توانمندی منابع انسانی مرتبط است. تلاش سازمان‌‌ها برای توسعة منابع انسانیْ «توانمندسازی» نام دارد و به عنوان یکی از ابزارهای استراتژیک کسب مزیت رقابتی مطرح است. در این تحقیق، مدل استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی به صورت یک الگوی مدون در هفت مرحله ارائه و نحوة اجرا و تکنیک‌های مورد استفاده در یک شرکت حفاری و اکتشاف بررسی شده است. وجه تمایز الگوی طراحی‌شده در ارتباط با برنامه‌ریزی استراتژیک نیروی انسانی، تحلیل محیط خارجی با استفاده از مدل انسوف، تحلیل محیط داخلی با استفاده از مدل مینزبرگ، طبقه‌بندی منابع انسانی با کمک الگوی گروه مشاوران بوستون، و ارائة استراتژی‌های مناسب در قالب مدل توانمندسازی هرسی و بلانچارد است.

کلیدواژه‌ها

  • برنامه‌ریزی استراتژیک منابع انسانی
  • توانمندسازی
  • مدل BCG
  • مدل توانمندسازی هرسی و بلانچارد
  • مدل مینزبرگ

20.1001.1.20085907.1393.6.2.3.5

موضوعات

  • 01. مدیریت راهبردی و اداره امور کسب و کار - مدیریت راهبردی
  • 1. تحلیل محیط رقابت و توسعه و حفظ مزیت رقابتی پایدار
  • 22. مدیریت کارکنان و امور پرسنلی نیروهای فروش و بازاریابی

عنوان مقاله [English]

Design of Strategic Planning Model for Human Resources Based on Staff Empowerment Process, Case Study (PEDEX Corporate)

نویسندگان [English]

  • Fereshteh Amin 1
  • Sayed Reza Sayed Javadin 2
  • Ali Ramezani 3

Organizational challenge in the twenty-first century is
competition due to the expensive resources that determine survival and
growth of enterprises. The resources can be categorized as management,
labor, land, capital resources and equipment. Among these materials, human
resources and management have a special place. At present, Competitive
advantage in many countries is based on Human resource capabilities as the
factors responsible for the optimal use of other sources. Today,
organizational success isn't dependent on the number of human resources, but
it is related to the level of human capability. Organizations efforts to improve
the quality of human resources development is known as empowerment. This
is proposed as one of the strategic tools for competitive advantage. In this
research, strategic model of human resource empowerment is presented as a
systematic pattern in seven distinct stages. This has been studied in PEDEX
Company as a case study. What distinguishes the designed pattern in
conjunction with the strategic planning of human resources is analysis of the
external environment using the Ansof model, analysis of the internal
environment using the Minzberg model, human resource classification using
Boston Consulting Group model. This also provides appropriate strategies in
the framework of Hersey and Blanchard Empowerment Model.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ansof Model
  • Boston Consulting Group Model
  • Empowerment of Human Resources
  • Hersey and Blanchard Empowerment Model
  • Minzberg Model
  • Strategic Planning of Human Resources

مراجع

پیرس، جی. و رابینسون، آر. ( 1386 )، برنام هریزی و مدیریت استراتژیک. ترجمة سهراب خلیلی شورینی،
چاپ چهارم. تهران: انتشارات یادواره کتاب.
سعادت، ا. ( 1387 )، مدیریت منابع انسانی، چاپ چهارم. تهران: انتشارات سمت.
کاتلر، اف. ( 1387 ). اصول بازاریابی. ترجمة بهمن فروزنده. چاپ پنجم. تهران: انتشارات آترپات کتاب.

برنامه ریزی استراتژیک سازمان

Strategic Planning - Business Concept. Green Arrow with "Strategic Planning" Slogan on a Grey Background. 3D Render.

برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که طی آن مدیران ارشد اجرایی و عملیاتی برنامه ریزی استراتژیک سازمان را طراحی می کنند. مهمترین ویژگی این فرآیند در ماهیت کار گروهی آن نهفته است. زیرا در قالب چنین فرآیند و کارگروهی است که اعتقاد و باور به استراتژی سازمان شکل می گیرد و افراد درگیر در این فرآیند، احساس تعلق و مالکیت نسبت به آن پیدا می کنند. بعلاوه چنین فرآیندی باعث تسهیل مرحله استقرار استراتژی سازمان می گردد.

چه چیز باعث می شود که مدیر به فکر تصمیم استراتژیک بیفتد؟ توجه به تحلیل فاصله پاسخ مناسبی بدین سئوال است. براساس تصمیمات اتخاذ شده در گذشته، سازمان از راهی خاص با استراتژی معینی به نتایجی رسیده است. در هر نقطه از زمان (t1) می توان عملکرد استراتژی را سنجید و به احتمال زیاد در این صورت می توان پیشنهاداتی برای تغییر در استراتژی داد. در فرآیند نیاز این تغییر، پیشنهاد باید با توجه به فاصله بین نتیجه پیش بینی شده در صورت ادامه استراتژی فعلی و نتیجه مورد نظر بر اساس تغییر داده شده در استراتژی برای آینده (t2) تدوین شود. اما باید توجه داشت که اولا فاصله باید معنی دار تشخیص داده شود. ثانیا، تصمیم گیرنده باید برای کاهش دادن فاصله، انگیزه ای داشته باشد. ثالثا تصمیم گیرنده باید اعتقاد داشته باشد که فاصله را می توان تقلیل داد.

برنامه استراتژیک از هفت عنصر تشکیل می شود:

ماموریت سازمان

تعریف ماموریت سازمان نقطه شروع فرآیند برنامه ریزی استراتژیک بشمار می آید. ماموریت سازمان در واقع شالوده ایست که دیگر عناصر برنامه استرتژیک روی آن ساخته می شوند و ماموریت سازمان عبارتی است که به مفهوم سازمان هویت می بخشد و نقطه کانونی در تشخیص هویت و فلسفه وجودی سازمان محسوب می شود. هر یک از شش عنصر دیگر از برنامه استراتژیک می بایست بطور مستقیم از ماموریت سازمان حمایت و پشتیباتنی نمایند.

تحلیل های استراتژیک

تحلیل های استراتژیک در حقیقت بانک اطلاعاتی برنامه استراتژیک را تشکیل می دهد. این تحلیل ها شامل تجزیه و تحلیل آن دسته از عوامل درونی و برون سازمانی است که تاثیر بسزایی روی آینده سازمان دارند. این تحلیل ها در نهایت باعث اولویت بندی موضوعاتی می گردد که برنامه می بایست به نوعی راه حلی برای آن بیابد. مرحله تجزیه و تحلیل های استراتژیک یکی از زمان بر ترین مراحل فرآیند برنامه استراتژیک به شمار می آید، زیرا برنامه استراتژیک بطور طبیعی و ماهوی برنامه مفهومی است که برای پشتیبانی از نقاط کلیدی برنامه به یک بانک اطلاعاتی دقیق نیاز دارد.

اهداف بلند مدت

اهداف بلند مدت مشخص کننده نتایج استراتژیکی است که ماموریت و استراتژی سازمان باید به آنها دست یابد. این نتایج استراتژیک در مفهوم گسترده و عام خود، منعکس کننده آرزوها و انتظاراتی است که سازمان قصد دارد در حوزه هایی نظیر سودآوری، رشد، گسترش ابعاد و نوع فعالیت، محصولات جدید و بازارهای جدید به آنها دست یابد.

برنامه ریزی استراتژیک سازمان

Strategic Planning - Business Concept. Green Arrow with "Strategic Planning" Slogan on a Grey Background. 3D Render.

برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که طی آن مدیران ارشد اجرایی و عملیاتی برنامه ریزی استراتژیک سازمان را طراحی می کنند. مهمترین ویژگی این فرآیند در ماهیت کار گروهی آن نهفته است. زیرا در قالب چنین فرآیند و کارگروهی است که اعتقاد و باور به استراتژی سازمان شکل می گیرد و افراد درگیر در این فرآیند، احساس تعلق و مالکیت نسبت به آن پیدا می کنند. بعلاوه چنین فرآیندی باعث تسهیل مرحله استقرار استراتژی سازمان می گردد.

چه چیز باعث می شود که مدیر به فکر تصمیم استراتژیک بیفتد؟ توجه به تحلیل فاصله پاسخ مناسبی بدین سئوال است. براساس تصمیمات اتخاذ شده در گذشته، سازمان از راهی خاص با استراتژی معینی به نتایجی رسیده است. در هر نقطه از زمان (t1) می توان عملکرد استراتژی را سنجید و به احتمال زیاد در این صورت می توان پیشنهاداتی برای تغییر در استراتژی داد. در فرآیند نیاز این تغییر، پیشنهاد باید با توجه به فاصله بین نتیجه پیش بینی شده در صورت ادامه استراتژی فعلی و نتیجه مورد نظر بر اساس تغییر داده شده در استراتژی برای آینده (t2) تدوین شود. اما باید توجه داشت که اولا فاصله باید معنی دار تشخیص داده شود. ثانیا، تصمیم گیرنده باید برای کاهش دادن فاصله، انگیزه ای داشته باشد. ثالثا تصمیم گیرنده باید اعتقاد داشته باشد که فاصله را می توان تقلیل داد.

برنامه استراتژیک از هفت عنصر تشکیل می شود:

ماموریت سازمان

تعریف ماموریت سازمان نقطه شروع فرآیند برنامه ریزی استراتژیک بشمار می آید. ماموریت سازمان در واقع شالوده ایست که دیگر عناصر برنامه استرتژیک روی آن ساخته می شوند و ماموریت سازمان عبارتی است که به مفهوم سازمان هویت می بخشد و نقطه کانونی در تشخیص هویت و فلسفه وجودی سازمان محسوب می شود. هر یک از شش عنصر دیگر از برنامه استراتژیک می بایست بطور مستقیم از ماموریت سازمان حمایت و پشتیباتنی نمایند.

تحلیل های استراتژیک

تحلیل های استراتژیک در حقیقت بانک اطلاعاتی برنامه استراتژیک را تشکیل می دهد. این تحلیل ها شامل تجزیه و تحلیل آن دسته از عوامل درونی و برون سازمانی است که تاثیر بسزایی روی آینده سازمان دارند. این تحلیل ها در نهایت باعث اولویت بندی موضوعاتی می گردد که برنامه می بایست به نوعی راه حلی برای آن بیابد. مرحله تجزیه و تحلیل های استراتژیک یکی از زمان بر ترین مراحل فرآیند برنامه استراتژیک به شمار می آید، زیرا برنامه استراتژیک بطور طبیعی و ماهوی برنامه مفهومی است که برای پشتیبانی از نقاط کلیدی برنامه به یک بانک اطلاعاتی دقیق نیاز دارد.

اهداف بلند مدت

اهداف بلند مدت مشخص کننده نتایج استراتژیکی است که ماموریت و استراتژی سازمان باید به آنها دست یابد. این نتایج استراتژیک در مفهوم گسترده و عام خود، منعکس کننده آرزوها و انتظاراتی است که سازمان قصد دارد در حوزه هایی نظیر سودآوری، رشد، گسترش ابعاد و نوع فعالیت، محصولات جدید و بازارهای جدید به آنها دست یابد.

رهبری در هزاره سوم

وبلاگ تخصصی دکترحسین حاتمی در مدیریت و کارآفرینی درهزاره سوم (برگزارکننده دوره ها و سمینارها)

برنامه ريزي استراتژيك

فرايند مضمون بندي استراتژي سازماني

هدف كلي اين فصل آشنايي دانشجو با مدلهاي تدوين استراتژي ، و فرايند تنظيم استراتژي است.

برنامه ريزي استراتژيك فرايند مديريت

اين استراتژي توسط تايلر در سال 1975 بيان شد. برنامه ريزي جامع يا استراتژيك فرايندي است كه ضمن آن اهداف و خطوط كلي فعاليتها و ماموريتهاي سازمان در دراز مدت تعيين مي شود.

فرايند برنامه ريزي استراتژيك فرايند مديريت

1.تعيين و تدوين اهداف آينده سازمان

2. شناخت اهداف و استراتژيهاي موجود سازمان

3. تجزيه و تحليل شرايط محيطي سازمان

4. تجزيه و تحليل منابع و امكانات سازمان

فرايند برنامه ريزي استراتژيك فرايند مديريت

5 . شناخت وضع موجود

6. تعيين تغييرات مورد لزوم در استراتژيها

7. تصميم گيري در مورد استراتژي مطلوب

8. اجراي استراتژي جديد

9. كنترل و سنجش استراتژي جديد در عمل

فرايند برنامه ريزي استراتژيك فرايند مديريت

مدل خط مشي هاروارد فرايند مديريت

اندرسن در سال 1980 مدل خط مشي هاروارد معروف به TOWS را بيان كرد.

در اين روش هدف ارزيابي فرصتها و تهديدات محيطي از يك طرف و نقاط ضعف و قوت داخل سازمان از سوي ديگر مورد توجه قرار مي گيرد.

مدل خط مشي هاروارد فرايند مديريت

مدل خط مشي هاروارد فرايند مديريت

چهار استراتژي در اين مدل پيشنهاد مي شود. اين استراتژيها عبارتند از :

1. ( Mini- Mini ) WT : در اين حالت هدف از استراتژي WT كاهش حتي الامكان نقاط ضعف و تهديدات مي باشد.شركتي كه تمام عواملش در اين خانه متمركز شود وضعيت نامطلوبي دارد.

مدل خط مشي هاروارد فرايند مديريت

2 . ( Wo( Mini- Maxi :

دومين استراتژي هدفش كاهش نقاط ضعف و افزايش فرصتهاست. در اين حالت شركتها به علت برخورداري از ضعفهاي اساسي امكان استفاده از فرصتهاي به دست آمده را ندارند.

مدل خط مشي هاروارد فرايند مديريت

اين استراتژي بر اساس توانمندي شركت در مقابل تهديدات بنا شده است.

مدل خط مشي هاروارد فرايند مديريت

هر شركتي علاقه مند است كه هميشه در اين موقعيت قرار داشته باشد تا بتواند بهره گيري از توانمنديها و فرصتها را به حداكثر برساند.

هدف اصلي مدل هاروارد تدوين بهترين استراتژي براي شركت است.

استراتژي صنفي فرايند مديريت

اين الگو توسط اندروز در سال 1980 مطرح شد ، استراتژي صنفي يك موسسه عبارت است از الگوي تصميم سازي كه بر اساس آن هدفهاي عمده ، هدفهاي جزئي و مقاصد سازمان را معين و مشخص مي شود.

اصولاً اين مدل داراي دو بعد است : بعد تدوين و بعد اجرا ،

استراتژي صنفي فرايند مديريت

اين الگو توسط اندروز در سال 1980 مطرح شد ، استراتژي صنفي يك موسسه عبارت است از الگوي تصميم سازي كه بر اساس آن هدفهاي عمده ، هدفهاي جزئي و مقاصد سازمان را معين و مشخص مي شود.

اصولاً اين مدل داراي دو بعد است : بعد تدوين و بعد اجرا ،

استراتژي صنفي فرايند مديريت

اقدامات اساسي براي تدوين استراتژي شناخت فرصتها و تهديدها موجود در محيط موسسه ، سپس نقاط قوت و ضعف موسسه را همگام با منابع موجود و دست يافتني شناسايي نموده ، توانمنديهاي عملي و بالقوه را براي برخورد با بازار برآورد مي كند.

استراتژي صنفي فرايند مديريت

مدل مراحل برنامه ریزی استراتژیک رقابتي ( پورتر ) فرايند مديريت

اساس اين استراتژي بر رقابت است. تلاش براي كسب سهم بيشتر در بازار رقابت ، تنها در رقابتهاي رقبا متجلي نمي شود بلكه رقابت در يك صنعت در اصول اقتصادي آن ريشه دارد و نيروهاي رقابتي وجود دارند كه فراتر از رقبا هستند.

وضعييت رقابتي در يك صنعت متكي به پنج نيروي اساسي است.

مدل رقابتي ( پورتر ) فرايند مديريت

مدل رقابتي ( پورتر ) فرايند مديريت

1.تهديد جديد الورودها : به طور كلي موانع ورود به بازار از ديدگاه پورتر عبارت اند از : حجم فروش ، وجوه تمايز محصول ، هزينه هاي متغير و.

2. قدرت تامين كنندگان مواد اوليه : عواملي كه در قدرت تامين كنندگان موثرند عبارت اند از : وجه تمايز وارده ها

مدل رقابتي ( پورتر ) فرايند مديريت

هزينه متغير عرضه كنندگان ، وجود وارده ها ، و مواد جايگزين و.

3. قدرت خريداران : عواملي كه موثرند عبارتند از : نفوذ چانه زني ، تمركز خريدار در برابر تمركز موسسه ، حجم خريد و.

مدل رقابتي ( پورتر ) فرايند مديريت

4. تهديد جايگزين : وجود كالاي جايگزين ، هزينه كالاي جايگزين ، كيفيت كالاي جايگزين

5. شدت رقابت : عوامل موثر عبارتند از : رشد رشته صنعتي ، ارزش افزوده ، ظرفيت توليد اضافي ، نظارت محصول ، هزينه متغير و.

مدل نظام برنامه ريزي استراتژيك فرايند مديريت

برنامه ريزي استراتژيك غالباً بعنوان نظامي تلقي مي شود كه در آن مديران شركتها در سطوح و مشاغل مختلف اقدام به تصميم گيري و اجرا و كنترل آنها مي نمايند.

مدل نظام برنامه ريزي استراتژيك فرايند مديريت

برنامه ريزي استراتژيك غالباً بعنوان نظامي تلقي مي شود كه در آن مديران شركتها در سطوح و مشاغل مختلف اقدام به تصميم گيري و اجرا و كنترل آنها مي نمايند.

مدل مراحل برنامه ریزی استراتژیک نظام برنامه ريزي استراتژيك فرايند مديريت

لورنج در سال 1980 و لاونج در 1986 اين مدل را طراحي كردند. لورنج معتقد است هر نظام برنامه ريزي استراتژيك بايد به چهار پرسش اساسي پاسخ دهد.

مدل نظام برنامه ريزي استراتژيك فرايند مديريت

1 . به كجا مي رويم ؟ ( مراحل برنامه ریزی استراتژیک فلسفه وجودي )

2. چگونه مي خواهيم به مقصد برسيم ؟ ( استراتژيها

3. امكانات ما براي اقدام چيست ؟ ( بودجه )

4. چگونه آگاه مي شويم كه در مسير درست حركت مي كنيم ؟ ( كنترل )

مدل رايت فرايند مديريت

رايت اين مدل را در سال 1992 بيان كرده است اين مدل داراي پنج مرحله اصلي است كه همه مراحل تحت تاثير نظام اطلاعاتي است.

تدوين استراتژي در سه سطح تنظيم مي شود :

مدل رايت فرايند مديريت

1. شركت : استراتژيهاي كلان شركت يا سازمان

2. فعاليت : تبديل استراتژيها به فعاليتهاي واحدها و بخشها

3. وظيفه : تعيين وظايف افراد در قالب استراتژيهاي تعيين شده

مدل رايت فرايند مديريت

مدل رايت فرايند مديريت

براي اجراي استراتژي توجه به سه عنصر زير ضروري است :

1. ساختار : مجموعه وظايف و مسئوليتها و ارتباط آنها در قالب ساختار

2. رهبري : فرد يا افراي كه از طريق وظايف قانوني و ايجاد زمينه مقبوليت زمينه اجراي استراتژي را فراهم كند.

3. فرهنگ سازماني : ايجاد فضاي مناسب براي پذيرش استراتژيها بطوري كه زمينه مشاركت افراد را فراهم كند.

مدل رايت فرايند مديريت

براي اجراي استراتژي توجه به سه عنصر زير ضروري است :

1. ساختار : مجموعه وظايف و مسئوليتها و ارتباط آنها در قالب ساختار

2. رهبري : فرد يا افراي كه از طريق وظايف قانوني و ايجاد زمينه مقبوليت زمينه اجراي استراتژي را فراهم كند.

3. فرهنگ سازماني : ايجاد فضاي مناسب براي پذيرش استراتژيها بطوري كه زمينه مشاركت افراد را فراهم كند.

مدل مينز برگ فرايند مديريت

اين استراتژي بحث ارزيابي نقاط ضعف و قوت داخلي و ارزيابي فرصتها و تهديدات محيطي را مطرح مي كند و اين ارزيابي تحت تاثير باورهاي مدير ، باورها و ارزشهاي اجتماعي قرار گرفته و استراتژي مناسب انتخاب شده و در گامهاي بعدي ارزيابي استراتژي و اجراي آن را مورد تاكيد قرار مي دهد.

مدل مينز برگ فرايند مديريت

مدل هيل فرايند مديريت

مدل هيل ، نسبتاً مدلي است چند بعدي كه از طريق برخورد اهداف و ماموريت و تحليل محيط بيروني و محيط دروني مي توان استراتژي را انتخاب كرد. تنها انتخاب اين استراتژي بايستي با توجه به استراژي قبلي و فعلي باشد ، يعني استراتژي قبلي را مورد بررسي قرار داد و استراتژي جديد را انتخاب كرد.

مدل هيل فرايند مديريت

استاد در یک نگاه:
دکتر حسین حاتمی
نام پدر:حشمت الله
تاریخ ومحل تولد:
1327 –پاسارگاد
محل سکونت:شیراز
تحطیلات ومطالعات:
دکترای مدیریت آموزشی
ازدواج: 1350
فرزندان: 2 پسر و1 دختر
اشتغال :
تدریس در دانشگا هها
برگزارکننده سمینارهای مدیریت
برگزارکننده کارگاههای آموزشی مدیریت
برگزاری دوره های آموزشی کارآفرینی
برگزاری کارگاههای آموزشی
مسولیت ها:
مدیر گروه آموزشی دروس عمومی
معاون دانشکده در مقطع کارشناسی ارشد
رئیس دانشگاه امام علی(ع)
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد سروستان
کتاب ها:
تالیف کتاب از دانشکده دانشگاه
تالیف کتاب مطالعات صلح (در دست تالیف)
تالیف کتاب جهانی شدن و تاثیر آن درجهان اسلام
تالیف نقش کار آفرینی در جامعه (درحال تالیف)
تالیف کتاب مدیریت استراتژیک درآموزش عالی
مقالات:
مطالعات صلح
دانشگاه آزاد وکارآفرینی



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.