پنجشنبه: تحلیل طلا بر اساس استراتژی حرکات قیمتی (Price Action)
از ابتدای هفته، قیمت طلا تا حدودی حرکات محدودی داشته است. در نمودار چهارساعته، الگوی نموداری صعودی در حال شکل گرفتن است، که شامل نرخ بازگشایی ماه فوریه در ۱۳۴۵٫۱ دلار هم میشود. در بالای این سطوح، مقاومت چهارساعته ۱۳۵۶٫۸ دلاری قرارگرفته است، درحالیکه در زیر این محدوده هم ناحیه تقاضای چهارساعته ۱۳۳۴٫۴-۱۳۳۰٫۹ دلاری قرار دارد.
چشمانداز طلا در نمودارهای بلندمدت هم تغییری نداشته است. نمودار هفتگی همچنان در الگوی پرچم صعودی در حال معامله است. این الگو پیش از نرخ بازگشایی سال ۲۰۱۸ در ۱۳۰۲٫۵ دلار تشکیل شده و با حمایت کانال هفتگی رسم شده از کف ۱۱۲۲٫۸ دلار انطباق دارد. شکست صعودی این الگو میتواند قیمت طلا را به مقاومت هفتگی ۱۳۷۵٫۵ دلار برساند. در نمودار روزانه، طلا همچنان در کانال صعودی معامله میشود. حمایت کانال از کف ۱۲۳۶٫۶ دلاری و مقاومت آن از اوج ۱۳۴۰٫۵ دلار رسم شده است. در کل طلا میتواند از دید بلندمدت در هر جهتی حرکت کند.
استراتژی: بهاحتمالزیاد معامله گران کوتاهمدت به ناحیه تقاضای چهارساعته ۱۳۳۴٫۴-۱۳۳۰٫۹ بهعنوان محل مناسبی برای خرید نگاه میکنند و درعینحال مقاومت چهارساعته ۱۳۵۶٫۸ دلار را هم محلی برای فروش میدانند.
از دید بلندمدت، بهاحتمالزیاد قدرت فروشندگان در انتهای بالایی الگوی پرچم نمودار هفتگی ضعیف است، بهخصوص که هفته گذشته هم شکست جعلی به بالای این سطح رخداده است. بااینحال هنوز خریداران تلاش چندانی برای افزایش قیمت طلا نکردهاند. به همین دلیل شاید بهتر باشد که معامله گران پیش از افزایش قیمت طلا خود را برای برخورد مجدد بازار به حمایت کانال روزانه آماده کنند. درصورتیکه طلا به حمایت کانال روزانه برخورد کند، شاهد شکست جعلی ناحیه تقاضای چهارساعته خواهیم بود، به همین دلیل توصیه میشود که با احتیاط معامله کنید.
آموزش رایگان پرایس اکشن
پرایس اکشن یا حرکات قیمتی چیست؟معاملهگری بر اساس پرایس اکشن به معنای درک عمیق از الگوهای مختلف عملکرد قیمت است که در بازار شکل میگیرد.
مشکل این الگو این است که بسیاری از آنها در بازار شکل میگیرند، دانستن اینکه کدامیک را باید برای یادگیری انتخاب کنید و باید استفاده کنید میتواند کاملاً چالشبرانگیز باشد.
برای حل این مشکل، سعی شده که در این دوره علاوه بر پوشش حداکثری مطالب در فصول مختلف مهمترین الگوهای قیمت که باید به عنوان یک معاملهگر یاد بگیرید، آورده شود.
الگوهای پرایس اکشن با هر شمع شکل میگیرد و معاملهگر به دنبال الگوهای مختلف است تا بتواند نقاط ورود و خروج را شناسایی کند.
یکی از مهمترین نکات در بازارهای مالی عدم پیشبینی از وضع آینده بازارهاست، در این روش و با این رویکرد که ممکن است قیمتها به نقاط اولیه و سطوح قبلی خود بازگردند، فرد پرایس اکشن تریدر با استفاده از رصد کندل در تایمهای مختلفی اقدام به معامله مینماید.
نکته مهم اینجاست که پیشبینی وجود ندارد و افراد به محض ساختهشدن کندل و پایان آن اقدام به ورود و خروج میکنند.
پرایس اکشن یا حرکات قیمتی (Price Action) یکی از سادهترین و درعینحال قویترین استراتژیهای معاملاتی است که میتواند با تمرین و تکرار به تدوین یک استراتژی سریع و آسان منجر شود.
بهطورکلی سه الگوی کلی وجود دارد که ممکن است در بازار شکل بگیرد:
- الگوهای معکوس قیمتی
- الگوهای ادامهدهنده قیمتی
- الگوهای کندل استیک
همچنین یکی از مزایای این دوره، تحلیل نقاط حد سود و حد ضرر است و فرد میتواند با استفاده از مطالب این دوره برای خود یک استراتژی معاملاتی ساده و کاربردی تهیه و تدوین نماید.
در PAT الگوهای بسیاری وجود دارد و کاربرد بیشتر آن برای بازارهایی با سرعت معاملاتی بالا است، معاملهگر میتواند با استفاده از تایم فریمهای پایینتر در نقاطی که احساس میکند روند میتواند تغییر جهت دهد یا آغازی برای روند رشد باشد را شناسایی کرده و برای تایید از الگوهای قیمتی و کندلی استفاده نماید.
پینبار در PAT نقش بسیار مهمی دارد که تقریباً میتوان گفت به عنوان مهمترین الگو برای بازارهای قوی از آن استفاده میشود. یکی از معایب این روش این است که در عین سادگی، نیاز به تجربه فراوانی دارد، و پیچیدگی شناخت الگوهای صحیح آن کار مشکلی است.
یکی از کارکردهای پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال برای فریب قسمتی از بازار بورس است، این فریب باعث خواهد شد که معاملهگر نتواند به راحتی از بازار سود کند و معمولاً خرید یا فروش خلاف جهت باعث زیان سنگین او شود، کاربرد این موضوع را میتوان به وضوح در الگوهای جعلی پرایس اکشن دید که چگونه پینبار میتواند معاملهگران را غافلگیر کند.
آموزش پرایس اکشن | پرایس اکشن چیست؟ استراتژی Price Action
پرایس اکشن یکی از مراحل مهم آموزش مفاهیم اصلی و پایه در بازار بورس فارکس است، قیمت بهترین اندیکاتور در بازار فارکس و سهام است.
پرایس اکشن دوره Price الگوی جعلی در Price action Action آموزشی رایگان
در این دوره سعی می کنیم گام به گام و از طریق اطلاعات، تلاش زیاد و پشتکار تبدیل به یک تریدر با سودهای مداوم شویم. اگر دوره مقدماتی را مطالعه کرده باشید، از این دوره بهره بیشتری خواهید برد زیرا مباحثی که در این دوره مورد بحث قرار می گیرند بر پایه الگوی جعلی در Price action اطلاعاتی که در دوره مقدماتی ارائه شد، طراحی شده اند.
اشتباه نکنید – کار در بازارهای مالی به : کار سخت، نظم و صبر ، نیاز دارد. این دوره سعی می کند تجربه یادگیری را تا حد ممکن برای شما لذت بخش کند. اما این اطلاعات برای کسانی که بدنبال درآمدزایی خالص و بدون زحمت هستند، مناسب نیست. توصیه می کنیم در حین مطالعه این دوره، یک پکیج نموداری را در پس زمینه باز نگهدارید و همانطور که ما به نکات کلیدی اشاره می کنیم آنها را روی نمودار بررسی کنید. به این ترتیب می توانید ارتباط بیشتری با مفاهیم برقرار کنید و آنها را بصورت عملی هم ببینید.
اگر یک تریدر باتجربه هستید باز هم توصیه می کنیم نگاهی به دوره مقدماتی بیاندازید تا مفاهیم اساسی برایتان مرور شوند. یا دست کم مقدمه این دوره را بخوانید و از راهنمایی های ما برای کسب بیشترین فایده از دوره پیشرفته استفاده کنید.
علاوه براین، به همه خوانندگان توصیه می کنیم فصل چهارم – تحلیل تکنیکال – را یک بار دیگر بخوانید زیرا در این دوره برخی از مفاهیم آن فصل را بیشتر باز می کنیم و توضیح می دهیم. بنابراین بهتر است یکبار دیگر آن فصل را مطالعه کنید.
چرا رفتار قیمت تا این حد مهم است؟
رفتار قیمت یکی از فاکتورهای کلیدی در سیستم معاملاتی ما می باشد. یکی از رایج ترین اشتباهاتی که تریدرها و سرمایه گذاران معمولاً مرتکب می شوند، فراموش کردن رفتار قیمت و تکیه کردن صرف روی اندیکاتورهای تکنیکی است.
همانطور که در فصل 5 دوره مقدماتی اشاره کردیم، یک اندیکاتور تکنیکال چیزی بیشتر از مجموعه ای از نقاط داده ای که روی نمودار مشخص شده اند، نیست. این نقاط داده ای از یک فرمول ریاضی که روی قیمت هر مورد معاملاتی اعمال می شود، مشتق می شوند. به عبارت دیگر، این اندیکاتورها همان نمودار قیمت است که با یک روش متفاوت رسم شده است.
هدف اندیکاتورهای تکنیکال چیست؟ بیشتر این اندیکاتورها برای پیش بینی جهت احتمالی قیمت طراحی شده اند. این همان چیزی است که ما به دنبالش هستیم.
در دو پاراگراف قبلی که از اندیکاتورهای تکنیکال صحبت کردیم، دو نکته بسیار مهم وجود دارد:
اول: مشتق شده از یک فرمول ریاضی اعمال شده روی قیمت ؛ از این نکته به این نتیجه می رسیم که در نهایت قیمت ها آخرین حرف را می زنند و اندیکاتورهای تکنیکال رفتار قیمت را دنبال می کنند و مسیر جداگانه ای ندارند.
دوم: پیش بینی جهت احتمالی قیمت ؛ طراحی چنین اندیکاتورهایی براساس احتمالات آماری صورت می گیرد. به عبارت دیگر، هیچ قطعیتی وجود ندارد. برای تک تک سیگنال هایی که توسط اندیکاتورهای تکنیکال ایجاد می شوند، احتمال شکست وجود دارد.
اما شانس های یک معامله چقدر است؟ تا وقتی درگیر معامله هستیم نمی توانیم به پاسخ قطعی این سوال پی ببریم.
گاهی اوقات اندیکاتورها اشتباه می کنند؛ این یک حقیقت اجتناب ناپذیر است. به عنوان مثال، اندیکاتور RSI نسبت شمعدان های صعودی و نزولی را محاسبه می کند ؛ اگر 10 شمعدان(کندل) آخر همگی صعودی و میانگین همه آنها 5 پیپ باشد و شمعدان بعدی نزولی باشد و 50 پیپ را اندازه بگیرد، اندیکاتور RSI در زمانی که بازار با شرایط اشباع خرید فاصله دارد همچنان شرایط اشباع خرید را نشان خواهد داد. نگاهی به نمودارهایتان بیاندازید تا مثال های زیادی برای این نکته پیدا کنید.
این مثال ما را به یک نتیجه گیری مهم می رساند ؛ اندیکاتورهای تکنیکال فقط شرایط خاص قیمت ها را به ما نشان می دهند که دیدن آنها بدون اندیکاتورها بسیار دشوار است. بنابراین صرف نظر از شرایطی که اندیکاتورها به ما نشان می دهند، این قیمت است که همیشه حرف آخر را درباره جهت بازار می زند.
این فصل شامل بخش های زیر می باشد:
بخش اول : قیمت ها هیچوقت دروغ نمی گویند – هیچوقت نباید اهمیت رفتار قیمت را فراموش کنیم.
بخش دوم : معامله با شانس بالا – چگونه اندیکاتورهای تکنیکال را با رفتار قیمت ترکیب کنیم تا به سیگنال های دقیق تری برسیم.
بخش سوم : معامله با شانس بیشتر – در این بخش چند قانون براساس رفتار قیمت را می آموزید که به معامله های با شانس بیشتر کمک می کند.
بخش چهارم : خلاصه فصل
رفتار قیمت هیچوقت به تریدرها دروغ نمی گوید و این یک حقیقت محض است. ممکن است مشاوران اقتصادی به شما دروغ بگویند اما رفتار قیمت نمایانگر حقایق ذاتی است که در بازار جریان دارند.
اگر قیمت ها حرکت صعودی داشته باشند اما بهترین اندیکاتورها به شما بگویند که بازار در شرایط اشباع خرید قرار دارد، باز هم قویترین جهت احتمالی بازار صعودی است (مگر اینکه قیمت چیزی غیر از این به ما بگوید). اگر هم قیمت ها رو به پایین باشند، هیچ اندیکاتوری در جهان نمی تواند روند قیمت را تغییر دهد – علیرغم تمام نشانه های قطعی که روی مانیتور می بینیم.
در این نمودار بازار روند کناره (رنج)دارد (وقتی اسیلاتورها بیشترین استفاده را دارند). در چنین نمودارهایی استراتژی رایج این است که وقتی اندیکاتور مقادیر بالاتر از از محدوده اشباع از خرید را نشان میدهد اقدام به فروش کنیم و زمانی که مقادیر کمتر از اشباع از فروش را نشان می دهد اقدام به خرید کنیم over bought & over sold
همانطور که می بینید، اسیلاتورها سیگنال های زیادی داده اند. نکته جالب این است که بیشتر این سیگنال ها شکست خواهند خورد اگر خوب در این باره فکر کنید، در می یابید که حتی وقتی بازار یک روند بسیار جزیی هم داشته باشد اسیلاتورها شکست می خورند؛ حتی در بازارهای کناره (رنج)که چند ” روند ریز” وجود دارند.
اگر با تک تک سیگنال ها معامله کنیم هیچ راهی وجود ندارد که متوجه شویم نتیجه معامله هایمان چه خواهد شد زیرا متغیرهای زیادی از قبیل مدیریت سرمایه اعمال شده، حد سود و ضرر استفاده شده، مدیریت ریسک و … وجود دارند. با وجود این، در اینجا نکته مهم این است که وضعیت اشباع خرید و اشباع فروش باعث تغییر جهت قیمت نمی شوند و قیمت بدون توجه به نتایج اندیکاتورها تغییر می کند.
پس باید چکار کرد؟
ما نمی گوییم که اندیکاتورها کارآمد نیستند بلکه می گوییم گاهی اوقات اندیکاتورها در پیش بینی دقیق روند قیمت شکست می خورند. به همین خاطر ما اغلب از اندیکاتورهای تکنیکال به همراه سایر ابزارهای تکنیکال استفاده می کنیم تا دقت سیگنال های را افزایش دهیم.
به خاطر داشته باشید که اندیکاتورها امکان مشاهده شرایط خاص قیمت را برای ما فراهم می کنند؛ شرایطی که تشخیص و مشاهده آن با استفاده صرف از رفتار قیمت بسیار دشوار است. علاوه براین ، اندیکاتورها هستند که به ما می گویند احتمال دارد چه اتفاقی بیفتد (نه اینکه چه اتفاقی می افتد).
نکته مهم دیگری که باید بدانیم این است که اندیکاتورهای تکنیکال جادو نمی کنند. این اندیکاتورها فقط یک راهنمای ساده هستند که تحرکات احتمالی قیمت را مشخص می کنند.
اشکال دیگر اندیکاتورهای تکنیکال این است که گاهی اوقات شما را دیر وارد یک معامله می کنند، وقتی که بهترین حرکت قیمت اتفاق افتاده است و به اتمام رسیده است. همچنین وقتی قیمت ها به ضرر شما باشند، شما را از بازار بیرون می آورند و این امر گاهی اوقات باعث کاهش سود یک معامله می شود. از طرف دیگر، سیگنال هایی که با قیمت تولید می شوند زودتر از تغییر تمایلات تریدرها و سرمایه گذاران شما را وارد بازار می کنند.
یکی از اشتباه های رایج میان تریدرها این است فقط با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال به دنبال رسیدن به سود خالص هستند. امیدواریم متوجه مشکلات این رویکرد یک جانبه شده باشید. اگرچه تمام اندیکاتورها جای خودشان را دارند اما حقیقت بازار در یک چیز نهفته است … قیمت.
در ادامه این دوره می آموزید که چگونه از این عامل مهم به تنهایی و در ترکیب با سایر اندیکاتورها استفاده کنید و یک سیستم معاملاتی بسیار کارآمد تولید کنید.
بهترین راه برای تشخیص / پیش بینی رفتار قیمت چیست؟
بهترین راه برای تشخیص و پیش بینی تحرکات قیمت پیش رو، درک و استفاده از رفتار شمعدان ها یا کندل استیک ها می باشد. اگرچه شمعدان ها، اندیکاتوری هستند که قیمت باز و بسته شدن بازار و بیشترین و کمترین قیمت را در یک دوره خاص نشان می دهد، به شدت به رفتار قیمت و تحرکات آن وابسته هستند.
شمعدان ها بیشتر از هر اندیکاتور دیگری درباره قیمت ها به ما اطلاع می دهند:
– درباره تمایلات الگوی جعلی در Price action خریداران و فروشندگان در سطوح خاص و در هر بازه زمانی به ما اطلاع می دهند.
– مهمترین سطوح مقاومت و حمایت را مشخص می کنند.
– شمعدان ها به عنوان یک اندیکاتور به ما می گویند که محتمل ترین اتفاق در بازار کدام است.
– تمام این اطلاعات براساس تحرکات واقعی قیمت ارائه می شوند زیرا این همان چیزی است که شمعدان ها برای آن طراحی شده اند: محاسبه تحرکات قیمت.
برای مثال، می توانیم از یک نمودار بلند مدت برای بررسی تمایلات خریدارن و فروشندگان استفاده کنیم و سپس معامله های خودمان را در محدوده تایم فریم های کوتاه تر انجام دهیم.
ایده خوبی است که قبل از شروع معامله، نمودارهای بلند مدت را آنالیز کنیم زیرا می توانند در انتخاب پوزیشن به ما کمک کنند. اگر در نمودار بلند مدت یک الگوی بازگشتی مشاهده کردید، بهتر است فقط در تایم فریم های کوتاه آن جهت معامله کنید. اگر در نمودارهای بلند مدت الگوهای ادامه دهنده دیدید، باید در آن جهت معامله های طولانی تر و بلند مدت تری بکنید.
در این نمودار 4 ساعته ابتدا یک الگوی پوشاننده نزولی و سپس صعودی را می بینیم. در مورد الگوی اول فقط دنبال سیگنال های فروش می گردیم و در مورد الگوی دوم هم فقط به دنبال سیگنال های خرید می گردیم زیرا احتمال اینکه قیمت به همین ترتیب عمل کند بسیار زیاد است. همین قانون برای سایر الگوهای بازگشتی از قبیل الگوهای چکشی و ستاره ثاقب هم حکم می کند.
برای درک بهتر این قانون، بهتر است نگاهی به نمودارهای بلندمدت بیاندازید و سعی کنید این الگوها را پیدا کنید.
شمعدان ها ههمچنین به ما کمک می کنند سطوح حمایت و مقاومت قوی را هم تشخیص دهیم.
همانطور که با دقت در خط قرمز می بینید ، الگوی بازگشتی اول سطح حمایت قیمت را نشان می دهد. می بینید که بازار قبل از اینکه از یک صعود شدید داشته باشد، چندین بار این سطح را امتحان می کند.
در نمودار بالا، بازار یک حرکت نزولی دارد؛ اما ناگهان خریداران جذب قیمت های ارزان بازار می شوند و با خریدهای مکررشان بازار را به سمت صعود هدایت می کنند. این رفتار تریدرها یک الگوی چکشی می سازد که با فلش قرمز مشخص شده است. سپس قیمت ها دوباره به همان سطح پایین برمی گردند. این دفعه می دانیم که خریدارن چه موقع به دنبال خرید خواهند رفت بنابراین احتمال دارد قیمت در آن سطوح واکنش نشان دهد و همین امر یک سطح حمایتی قوی می سازد. همانطور که می بینید در این نقطه هم یک الگوی بازگشتی چکشی شکل گرفته؛ درست قبل از اینکه قیمت ها به شدت افزایش یابند.
حتماً متوجه شده اید که ما معمولاً می گوییم ” احتمال دارد …” یا ” به احتمال قوی …”؛ علت استفاده مداوم از این قید این است که هیچگاه قطعیتی وجود ندارد. احتمالات و شانس ها فراوان هستند اما هیچگاه قبل از حادث شدن یک اتفاق، نمی توانیم با قطعیت بازار را پیش بینی کنیم. در این باره بیشتر توضیح خواهیم داد.
معامله براساس سیگنال هایی که توسط رفتار قیمت تولید شده اند، شانس سودآور بودن معامله را بشدت افزایش می دهد زیرا سیگنال ها از رفتار قیمت و تحرکات آن تبعیت می کنند. اهمیت این نکته باعث بوجود آمدن بخش بعدی می شود؛ جاییکه درباره ترکیب سیگنال های حاصل از اندیکاتورهای تکنیکال و رفتار قیمت صحبت خواهیم کرد.
پرایس اکشن چیست؟ به زبان ساده اگر توضیح دهیم.
پرایس اکشن Price Action Trading یا مختصر شده PAT عبارتست از اینکه:
تریدر تمام تصمیمات خود در ترید را فقط بر اساس نمودار قیمت (بدون اندیکاتور، اکسپرت و…) اخذ می نماید.
این بدین معنا است که هیچگونه اندیکاتور تاخیری مانند مووینگ اوریج ها برای تعیین سطوح دینامیک حمایت و مقاومت استفاده نمی شود.(سطوح حمایت و مقاومت به دو دسته استایک و دینامیک تقسیم می شود. در سطوح استایک برای تعیین حمایت و مقاومت از خطهای افقی استفاده می شود که در نتیجه نسبت به زمان ثابت است اما در سطوح دینامیک مقادیر حمایت و مقاومت نسبت به زمان تغییر می نماید مانند موینگ اوریج ها که یکی از کاربرد های انها استفاده از آنها بعنوان سطوح حمایت و مقاومت می باشد.)
در تمام بازار های مالی اطلاعات قیمت بر اساس پریود هائی از زمان ترسیم می شود.
بدین ترتیب انواع نمودار قیمت بر اساس تایم فریم یک دقیفه تا ماهانه قابل دسترسی می باشد.
نمودار قیمت بازتابی از تمامی انتظارات بازیگران بازار اعم از بانکها، موسسات سرمایه گذاری، سرمایه گزارن خرد و حتی اکسپرتهای کامپیوتری (روباتهای معامله گر) در پریود زمانی مشخص (یک دقیقه، یکساعته و …) را نشان می دهد و این انتظارات این معامله گران در قالب نمودار و حرکت قیمت به بازار تجسم می بخشد.
پرایس اکشن یا حرکات قیمتی (Price Action) یکی از ساده ترین و در عین حال قوی ترین استراتژی های معاملاتی است که توسط موسسات مالی سرمایه گذاری و همچنین سرمایه گذاران خُرد مورد استفاده قرار می گیرد.
ویدئوی آموزش پرایس اکشن را می توانید بطور رایگان در کانال تلگرام ما دریافت کنید.
اصطلاحات مهم در پرایس اکشن
در این مقاله قصد داریم با توجه به اهمیت price action برخی از مهم ترین اصطلاحات کاربردی پرایس اکشن را مورد بررسی قرار دهیم و علاوه بر شناخت کامل، کاربرد و نحوه بکار گیری آنها را برای مخاطبین عزیز شرح دهیم.
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی یا نمودار شمعدانی نشاندهنده قیمت بالا، قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن و قیمت پایین است.
- قیمت بالا: بیشترین قیمتی است که سهام مورد نظر در دوره معین تحلیل داشته است.
- قیمت پایین: تعریفی کاملاً مخالف تعریف قیمت بالا را دارد.
- قیمت بسته شدن: آخرین قیمت معامله سهام است.
- قیمت باز شدن: قیمت اولین معامله سهام در دوره معین اشاره دارد.
روند گاوی چیست؟
روند گاوی هنگامی مشاهده میشود که قیمتها در حال افزایش و نمودار صعودی باشد. روند گاوی مشاهده شده در تحلیل یعنی قیمت سهمهای شرکت مورد نظر در حال افزایش است. در این مواقع سرمایهگذاران اطمینان دارند که روند صعودی ادامه خواهد داشت. در واقع روند گاوی را زمانی مشاهده میکنیم که مجموعه شمعها در حال افزایش به سمت راست باشند. در این زمان خط روند زاویه 45 درجه دارد.
روند خرسی چیست؟
روند خرسی هنگامی مشاهده میشود که قیمتها در حال کاهش و نمودار نزولی باشد. در روند خرسی قیمتها به صورت مداوم در حال کاهش یافتن هستند. این روند نزولی به دلیل باور معاملهگران به نزولی شدن آن بیشتر از این هم سقوط خواهد کرد. ساختار روند خرسی، مخالف ساختار روند گاوی است. در این زمان، خط روند در زوایهای 315 درجه قرار میگیرد.
بازار خنثی چیست؟
بازار خنثی بر خلاف بازارهای رونددار، نه روند صعودی و نه روند نزولی دارد. درواقع سهامی که در بازار خنثی مبادله میشود، قیمت ثابتی دارد و تغییرات اندکی را تجربه میکند. بازار ممکن است در مدتی که سرمایهگذاران منتظر دریافت خبری از شرکت عرضهکننده سهام هستند، همچنان خنثی باقی بماند.
خط حمایت چیست؟
خط حمایت یا سطح حمایتی، قسمتی در نمودار است که انتظار داریم روند نزولی به محض مواجهه با آن، توقف کند. خط حمایت به علت افزایش تقاضا یا انگیزه خریداران بوجود میآید. زمانی که قیمت سهم کاهش پیدا کند، تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند که موجب شکلگیری خط حمایت میشود. روند قیمتی سهم ممکن است از خط حمایتی پایینتر رود و تا سطح حمایتی دیگری ادامه پیدا کند.
خط مقاومت چیست؟
خط مقاومت یا سطح مقاومت بخشی در نمودار است که قیمتهای در حال افزایش توقف میکنند و جهت حرکت خود را تغییر میدهند و کاهش مییابند. سطح مقاومتی به مثابه مانعی است که از بیشتر شدن قیمتها جلوگیری میکند. قیمتها ممکن است در نهایت سطح مقاومتی را بشکنند و در ادامه به خط مقاومتی دیگری دست پیدا کنند.
اوتساید بار چیست؟
Outside Bar یا شمع بیرونی، شمعی است که قیمت بالای آن بیشتر از قیمت بالای شمع قبلی و قیمت پایین آن کمتر از قیمت پایین شمع قبلی باشد. بنابراین، شمع بیرونی شمع قبلی خود را میپوشاند. زمانی شمع بیرونی صعودی داریم که قیمت سهام افزایش پیدا کند و قیمت بسته شدن شمع بیرونی بیشتر از قیمت بالای شمع قبلی خود باشد.
اینساید بار پس از شکست سطوح
اینساید بار زمانی اتفاق میافتد که تعداد زیادی کندل استیک به صورت گروهی در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند و همزمان روند قیمت شروع به پیچیدن به دور خطوط حمایتی یا مقاومتی کند. در زمان بروز این اتفاق، معاملهگرانی که بر بازار غلبه دارند، سهام را سرکوب میکنند تا سهم بیشتری جمعآوری شود.
اسپرینگ چیست؟
اسپرینگ یک شکست جعلی به سمت پایین است. اسپرینگ را جهش نیز مینامند زیرا پس از وقوع آن، قیمتها به صورت جهشی به روند قبلی خود باز میگردند. زمانی شاهد اسپرینگ هستیم که قیمت سهام به کران پایین یک بازه میرسد و پس از آن، سریع به ناحیه معاملاتی باز میگردد و یک روند جدید را شروع میکند.
شمعهای سایه بلند چیست؟
شمعهای سایه بلند یکی از محبوبترین نقاط نشاندهنده استراتژی ورود برای معاملهگران است. این ساختارها حاوی یک وقفه بزرگ صعودی یا نزولی است که در ادامه آن پیشروی قابل توجهی وجود دارد و پس از آن قیمت برگشت میکند.
الگوی کندل استیک چیست؟
الگو های کندل استیک شکل بخصوصی دارند و تنها کاری که باید شما انجام دهید حفظ کردن شکل آن هاست.
الگوی کندل استیک چکش چیست؟
دارای ویک بلند و بدنه کوتاه می باشد و در انتهای یک روند نزولی می آید. دارای ویک بلند و بدنه کوتاه می باشد و در انتهای یک روند نزولی می آید.
الگوی داخل میله
الگوی میله داخلی یک الگوی دو میله ای است، متشکل از میله داخلی و میله قبلی که معمولاً به عنوان (میله مادر) نامیده می شود. میله داخلی کاملاً در محدوده زیاد تا پایین میله مادر قرار دارد. این استراتژی اقدام قیمت معمولاً به عنوان الگوی شکست در بازارهای پرطرفدار مورد استفاده قرار می گیرد، اما اگر در سطح نمودار کلیدی تشکیل شود، می تواند به عنوان یک سیگنال معکوس نیز معامله شود.
روند و دامنه معاملاتی چیست؟
مفهوم روند یکی از اساسی ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال است. روند یا نزولی و یا صعودی است. در روند صعودی قیمتها دائما در حال افزایش و در روند نزولی قیمتها دائما در حال کاهش هستند. به همان نسبت که تعریف روند ساده است، تحلیل آن دشوار و پیچیده است.
به عبارت دیگر فرض اساسی در تعریف روند وجود هم بستگی است. یعنی زمانی که در روند هستیم بازار در همان جهت قبلی به حرکت خود ادامه خواهد داد. در تصویر زیر یک روند نزولی داریم که دائما در حال افت است و در قسمت های صعودی، اصلاح صورت گرفته است.
تشخیص وضعیت چیست؟
معاملهگر به تشخیص وضعیت موجود میپردازد. برای مثال، ممکن است قیمت یک سهم در حال کاهش یا افزایش یافتن باشد یا سهام به کانال قیمت معینی ورود کند یا به سادگی، روند قیمتی، در حال شکستن خطوط مقاومت یا حمایت باشد.
معامله گران به دام افتاده
معاملهگران به دام افتاده اصطلاح رایجی در پرایس اکشن است و به معامله گرانی اشاره دارد که در سیگنال ضعیف وارد بازار شدهاند و یا بدون دریافت تأیید وارد شدهاند. این معامله گران در ضرر هستند چون بازار در جهت مخالف معامله آنها پیش رفته، یعنی اگر پرایس اکشن به حد ضرر آنها برخورد کند، آنگاه پوزیشن معاملاتی آنها بسته می شود.
سوئینگ چیست؟
در روند صعودی یعنی یک سقف بالاتر که به آن سوئینگهای (swing high) هم میگویند. که بعد از آن پولبک شکل میگیرد و در کف بالاتر تمام میشود. عکس این حالت در روند نزولی نیز صدق کرده و سوئینگ لو (swing low) ایجاد میشود.
زمانی که بازار خط روند را میشکند، آنگاه فاصله بین آخرین سوئینگ تا نقطه شکست، (خط روند میان) یا (گام) نامیده میشود. بعد از یک گام صعودی، یک M نزولی داریم که سوئینگ را شکل میدهد. به طور کلی معامله گران پرایس اکشن در روند استاندارد به دنبال ۲ یا ۳ سوئینگ هستند.
اسپرد
واژه اسپرد تحت عنوان شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع تفاوت موجود بین پایین ترین قیمت پیشنهادی فروش و بالاترین قیمت پیشنهادی خرید می باشد.
کندل ژاپنی
کندلهای ژاپنی نشانگر چهار داده قیمتی هستند:
- بالاترین قیمت کندل
- پایینترین قیمت
- قیمت باز شدن
- قیمت بسته شدن
اگر قیمت باز شدن کندل در زیر قیمت بسته شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی صعودی است. اگر قیمت باز شدن در بالای قیمت بسته شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی نزولی است.
اگر قیمت باز و بسته شدن یکسان باشد – یا فاصله ناچیزی از یکدیگر داشته باشند – کندل قیمتی خنثی است که خبر از برابری قدرت خریداران و فروشندگان میدهد. نمودارهای شمعی در بازار ارز خارجی کاربرد بسیار فراوانی دارند.
به راحتی میتوان به کمک کندلهای قیمتی، فشارهای خرید و فروش بازار را تشخیص داد. یک نگاه گذرا به کندلهای قیمتی میتواند اطلاعات بسیار مفیدی از قدرت خریداران و فروشندگان ارائه دهد و به آسانی تعیین کند که بازار دست فروشندگان است یا خریداران. ویژگیهای خاص این نوع نمودار به معاملهگران کمک میکند تا از بازگشت روند یا ادامه آن اطلاع یابند.
کندل برگشتی
کندل برگشتی به دو صورت «صعودی» و «نزولی» وجود دارد.
- کندل صعودی برگشتی به زیر «LOW» کندل قبلی رفته و بالاتر از آن بسته میشود.
- کندل برگشتی نزولی به بالای «HIGH» کندل قبلی رفته و پایینتر از آن بسته میشود.
در حالت صعودی یک حمایت زیر «LOW» کندل قبلی پدیدار میشود و چون بالاتر از آن بسته شده نشان از قوی بودن و نشانه برگشت خواهد بود. در حالت دوم که نزولی است در بالای «HIGH» کندل قبلی با مقاومت مواجه میشویم.
با توجه به این که پایینتر از «HIGH» کندل قبل بسته میشود نشان از قوی بودن دارد. بنابراین، توجه به اینکه که نسبت به کندل قبلی کجا بسته شود اهمیت زیادی دارد. در این حالت باید بالای کندل برگشتی صعودی اقدام به خرید و در پایین کندل برگشتی نزولی اقدام به فروش کرد.
الگو های مثلث یا Triangle
الگوی مثلث یک الگوی نموداری است که با ترسیم خطوط تراز در یک محدوده قیمت همگرا به تصویر کشیده می شود و باعث مکث در روند غالب است.
الگوهای برگشتی معمولا در زمان طولانی تری شکل می گیرند حال آنکه الگوهای ادامه دهنده اغلب در زمان کمتری ساخته می شوند و عموما در رده الگوهای کوتاه مدت و یا میان مدت طبقه بندی می شوند.
تحلیلگران تکنیکال مثلث ها را به عنوان الگوی ادامه طبقه بندی می کنند.
در تحلیل تکنیکال ، الگوهای مثلث ادامه دهنده در نمودار ، شکلی مثلث مانند را تشکیل می دهد.
مثلث ها شبیه کوه ها و پرچم ها هستند و در صورت تأیید ، می توانند الگوی ادامه دهنده باشند ، در صورتی که اعتبارسنجی شوند یا الگوی قدرتمندی باشند.
به طور غالب 3 ناحیه حساس در قیمت و فشردگی در بازه نوسانی قیمت وجود دارد که می تواند در اثر ایجاد یک الگوی مانند ، مثلث صعودی ، نزولی و متقارن ، تاثیر گذار باشد.
درک الگوهای مثلث
الگوهای مثلث به درستی نامگذاری شده اند زیرا خطوط روند بالا و پایین در نهایت در راس سمت راست قرار می گیرند و یک گوشه را تشکیل می دهند.
اتصال شروع خط روند بالایی به ابتدای خط روند پایین دو گوشه دیگر را برای ایجاد مثلث کامل می کند.
خط روند بالایی با اتصال قله ها تشکیل می شود ، در حالی که خط روند پایین با اتصال کف ها تشکیل می شود.
سه تغییر مثلث بالقوه وجود دارد که می تواند در اثر ایجاد یک الگوی نگهداری ، مثلث صعودی ، نزولی و متقارن ، ایجاد شود. تکنسین ها می دانند شکست یا شکست یک الگوی مثلثی ، به ویژه در حجم زیاد ، به عنوان سیگنالهای قوی گاوی / خرسی روند و یا از سرگیری ، یا برگشت روند قبلی است.
از الگوهای مثلثی می توان به 4 مورد با نام های الگوی مثلث متقارن ، الگوی مثلث صعودی ، الگوی مثلث نزولی و الگوی مثلث انبساطی (پهن شونده) نام برد.
هر نوع از این مثلث ها شکل تقریبا متفاوتی دارند و نحوه پیشبینی آنها با یکدیگر متفاوت است.
برای رسم هر ضلع این مثلث، در نظر گرفتن حداقل ۲ نقطه ضروری است.
انوع مثلث ها
انوع الگوهای مثلثی که در گروه الگوهای ادامهدهنده قرار دارند، به شرح زیر است:
الگوهای مثلث صعودی
الگوهای مثلث نزولی
الگوهای مثلث متقارن
الگوهای مثلث انبساطی (پهنشونده)
مثلث صعودی:
مثلث صعودی الگویی است که در صورت شکسته شدن قیمت با افزایش حجم ، خط روند افقی بالایی را می شکند.
این یک الگوی صعودی است.
خط روند بالایی باید افقی باشد ، نشان دهنده اوج های تقریباً یکسان است که سطح مقاومت را تشکیل می دهند.
در روند نزولی که به صورت مورب در حال پیش روی است ، نشانگر پایین آمدن بیشترقیمت و بی اشتیاقی خریداران است.
سرانجام ، خریداران صبر خود را از دست می دهند و به حمایت بالاتر از قیمت مقاومت می شتابند ، که با شروع روند صعودی ، خرید بیشتری آغاز اغاز می شود زیرا خریداران با حوصله پیشنهادات خود را افزایش می دهند.
خط روند بالایی که در گذشته سطح مقاومت بود ، اکنون به حمایت تبدیل شده است.
مثلث نزولی:
مثلث نزولی نسخه معکوس مثلث صعودی است و الگوی شکست محسوب می شود.
خط روند پایین باید افقی باشد و نزدیک به پایین ترین سطح متصل شود.
خط روند بالایی مورب به سمت راس کاهش می یابد.
شکست هنگامی رخ می دهد که قیمت از طریق حمایت از روند افقی پایین تر با از سرگیری روند نزولی سقوط کند.
روند نزولی ، که حمایت بود ، اکنون به مقاومت تبدیل می شود.
در این الگو، این نکته را باید در نظر بگیرید که به طور معمول خریداران موفق میشوند و مقاومت را در هم میشکنند.
البته برای رسیدن به این موفقیت، باید سفارش خرید خود را بالای خط مقاومت قرار دهید.
مثلث متقارن:
مثلث های متقارن معمولاً الگوهای شکست ادامه دار هستند ، به این معنی که آنها قبل از تشکیل مثلث در جهت حرکت اولیه شکسته می شوند.
به عنوان مثال ، اگر روند صعودی مقدم بر یک مثلث متقارن باشد ، معامله گران انتظار دارند که قیمت شکسته شود.
یک مثلث متقارن از یک خط روند بالایی در حال سقوط مورب و یک خط روند پایینی که به صورت مورب در حال افزایش است تشکیل شده است.
همانطور که قیمت به سمت اوج حرکت می کند ، انتظارمیرود، روند صعودی بالایی را شکست دهد و افزایش قیمت را ادامه دهد و و در روند نزولی انتظار می رود گه قیمت در روند نزولی شکسته شود با افت قیمت ها رو به رو شویم.
مثلث پهن شونده یا انبساطی:
الگوی مثلث پهن شونده یک نوع کمیاب از الگوهای مثلثی است که به شکل مثلث باز شده است که خطوط روند آن از یکدیگر فاصله میگیرند و شکلی مانند مثلث در حال توسعه و منبسط را به خود میگیرد.
معامله گران باید به بازه زمانی و حداقل تا بسته شدن بیش از خط روند مراقب باشند تا تأیید کند که شکست معتبر است ویا
تاثیر حجم در الگوهای مثلث
حجم معاملات همزمان با نوسان قیمت در مثلث و نزدیک شدن به راس کاهش پیدا می کند.
با افزایش قیمت و نزدیک شدن به رأس مثلث، حجم معاملات افزایش خواهد یافت
. چنین شرایطی این سیگنال را به ما میدهد که بازار کاملا احساساتی است.
در الگوهای برگشتی در حرکات صعودی، حجم معاملات، نقش مهم تری نسبت به حرکات نزولی دارد.
به این دلیل که افزایش حجم از ضروریات از سرگیری یک روند صعودی در تمامی الگوهای تثبیتی می باشد.
اگرچه میزان حجم معاملات در طی شکل گیری الگوی مثلث کاهش می یابد ولی بررسی دقیق حجم معاملات اغلب می تواند راهنمای خوبی باشد در مورد اینکه آیا حجم معاملات در زمان حرکات افزایشی قیمت سنگین تر است یا در زمان حرکات کاهشی قیمت.
به طور مثال در یک روند افزایشی احتمالا در زمان صعود قیمت معاملات سنگین تری نسبت به زمان نزول قیمت انجام می شود.
نوع رفتاری مثلث ها
نوع رفتاری الگوی مثلث ها به دوشکل ادامه دهنده و بازگشتی هستند که بستکی به نوع واکنش مثلث به نقاط حمایت و مقاومت دارد.
دیدگاه شما