تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی


یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج نزولی است

الگوهای هارمونیک به زبان ساده و کامل

الگوهای هارمونیک (الگوهای فیبوناچی) الگوهایی هستند که با اشکال خاص و در نسبت‌های معینی از درصدهای فیبوناچی ایجاد می‌شوند. شناسایی این الگوها برخلاف الگوهای کلاسیک به تجربه و تمرین بیشتری احتیاج دارد، اما به مرور زمان، شخص می‌تواند حتی با چشم نیز این الگوها را تشخیص دهد. اساس الگوهای تکرارشونده یا هارمونیک بر مبنای نظریه‌ی لئوناردو فیبوناچی دانشمند و محقق سرشناس ایتالیایی و کاشف نظریه‌ی اعداد طلایی استوار است. علاوه بر این، الگوهای هارمونیک بر مبنای تحلیل تکنیکال بررسی روند معنادار موج‌های قیمتی و شناسایی روابط کمّی، ریاضی و هندسی بین آن‌ها قرار دارند. با گذشت زمان و حصول سابقه‌ی تاریخی روندهای قیمتی و تحلیل و بررسی روابط مکرر آن‌ها، قواعدی به دست آمدند که الگوهای هارمونیک از جمله مصادیق شاخص آن قواعد هستند. تلفیق این الگوها با روندهای قیمتی، فیبوناچی تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی تریدینگ را پایه‌گذاری کرد که پیش‌بینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) را آسان می‌کرد.

اعداد فیبوناجی

اصل و مبنای الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال: ۰.۱، ۲.۳، ۵.۸، ۱۳.۲۱، ۳۴، … با بررسی روند این دنباله، نسبت‌هایی بدست می‌آیند که همان نسبت‌های اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده می‌شوند. به عنوان مثال در این دنباله، حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل می‌کند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است. از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نیز نسبت دیگری به‌دست می‌آید. مهم‌ترین نسبت‌های به‌دست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵ و ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته می‌شود. البته عدد ۰.۵ را می‌توان حاصل تئوری معروف «داو» دانست که در این الگو نیز وارد شده است. نسبت‌هایی که درباره‌اشان سخن گفتیم، به مبنایی ریاضی و کاربردی در عرصه‌های گوناگون مبدل شده‌اند که یکی از کاربردهای رایج آن‌ها، استفاده از این نسبت‌ها جهت اعتبار بخشیدن به خطوط حمایتی و مقاومتی در نمودار روند قیمتی است. این اعتبارسنجی به گونه‌ای است که در یک روند نزولی خطوط حمایتی منطبق با نسبت‌های ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵ و خصوصاً ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتمل‌تر بوده و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی منطبق با نسبت‌های مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب می‌شوند. بنابراین با تعیین خط روندهای فرضی که نسبت‌های فیبوناچی در آن‌ها صادق باشد، می‌توان نسبت به پیش‌بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیل‌های درخور اقدام، سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش‌بینی کرده و یا اعتبار تحلیل و پیش‌بینی‌های دیگر را مورد ارزیابی قرار داد. الگوهای هارمونیک، الگوهایی تکراری و از جمله مباحث تکنیکال هستند که در نمودارهای قیمت پدیدار می‌شوند و ما با شناسایی و تشخیص آن‌ها می‌توانیم آینده‌ی قیمت سهام را پیش‌بینی کنیم و سودها سرشاری به دست آوریم. در تحلیل تکنیکال رفتار گذشته نمودار سهام اهمیت بسیاری دارد. رفتار نمودار نیز حاصل معاملات و رفتار تک تک افراد فعال در بازار است. در نتیجه هر روند و تغییری و هر نوع رفتار در نمودار قیمت، از رفتار معامله‌گران نشأت گرفته است.

آشنایی با انواع الگوهای هارمونیک

الگوهایی هارمونیک انواع مختلفی دارند. این الگوها معمولاً پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ به تصویر کشیده می‌شوند. ما در ادامه به برخی گونه‌های مشهور آن‌ها اشاره می‌کنیم:

الگوی هارمونیک AB=CD

الگوی AB=CD یکی از متداول‌ترین و ساده‌ترین الگوهای هارمونیک است و معمولاً تشخیص آن نیز ساده‌تر بوده و بیشتر در بازار تکرار می‌شود. در این الگو ابتدا حرکت AB در جهت صعودی یا نزولی انجام می‌گیرد و سپس از نقطه‌ی B اصلاحی به اندازه‌ی تراز ۳۸/۲ تا ۸۸/۶ فیبوناجی AB انجام می‌شود که خط BC نام می‌گیرد. سپس خطی از نقطه‌ی C هم‌جهت با AB و به اندازه‌ی AB تشکیل می‌شود که آن را خط CD می‌گویند. خط CD همچنین در تراز ۱۲۷/۲ تا ۲۶۱/۸ خط BC قرار می‌گیرد. الگوی AB=CD به‌صورت صعودی و نزولی تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی وجود دارد. همان‌طور که اندازه‌ی دو خط AB و CD برابر است، بهتر است که میزان زمان تشکیل این دو نیز با هم برابر باشد.

ساده ترین الگوهای هارمونیک

الگوی گارتلی

الگوی گارتلی یک الگوی چند بُعدی در الگوهای هارمونیک است که از بسط و توسعه‌ی ترازهای فیبوناجی به دست آمده است. این الگو بسیار قدرتمند است و شناخت آن، می‌تواند باعث انجام معاملات سودآور شود. الگوی گارتلی از پنج نقطه‌ی X، A، B، C، D تشکیل شده است که تشخیص جایگاه هریک از این نقاط بسیار مهم است. در این الگو خط XA اولین خطی است که تشکیل می‌شود و از بقیه بزرگ‌تر و طولانی‌تر است. بعد از XA، خط AB که در جهت معکوس است شکل می‌گیرد. در این حالت الگو پتانسیل الگوی AB=CD را دارد. خط BC نیز در جهت (صعودی یا نزولی) XA شکل می‌گیرد. خط نهایی نیز CD است، زیرا نقطه‌ی D نقطه‌ی بازگشت الگو است.

الگوی هارمونیک گارتلی

الگوی خفاش

این تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی الگو از نظر ساختاری مشابه الگوی گارتلی است. این الگو نیز از پنج نقطه‌ی X، A، B، C، D و خط XA نیز از همه بزرگ‌تر است. خط AB نیز اصلاح XA است که ۰/۳۸ تا ۰/۵۰ تراز فیبوناجی است. نقطه‌ی بازگشت، یعنی D نیز در تراز دقیق ۰/۸۸۶ فیبوناجی است. تفاوت این الگو با الگوی گارتلی نیز در این است که تراز نقطه‌ی B باید کمتر از ۰/۶۱۸ باشد. الگوی خفاش نیز تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی به‌صورت صعودی و نزولی وجود دارد.

الگوی هارمونیک خفاش

الگوی پروانه

الگوی پروانه نیز از الگوهای هارمونیک بسیار قدرتمند است. این الگو هم چند بُعدی است و از پنج نقطه‌ی اصلی X، A، B، C، D تشکیل شده است. یکی از مهم‌ترین شرایط اعتبار الگوی پروانه تشکیل الگوی AB=CD است. در این الگو نیز XA ابتدا تشکیل می‌شود و سپس در اصلاح آن خط AB که نقش مهمی در تشکیل الگوی AB=CD و نقطه‌ی بازگشت، یعنی D دارد. تفاوت الگوی پروانه با الگوی گارتلی این است که نقطه‌ی D از خط XA عبور می‌کند. الگوی پروانه نیز صعودی و نزولی است.

الگوهای هارمونیک پروانه

برای مطالعه بیشتر در این مورد می‌توانید پست "معامله سهام در بورس بر اساس الگوی هارمونیک پروانه" را مطالعه کنید.

الگوی خرچنگ

این الگو از نظر ظاهری مشابه الگوی پروانه است و از پنج نقطه‌ی X، A، B، C، D تشکیل شده است. در این الگو نیز ابتدا خط XA شکل می‌گیرد و در اصلاح آن خط AB تشکیل می‌گیرد. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطه‌ی B است که در تراز ۰/۶۱۸ خط XA قرار دارد. نقطه‌ی D در تراز ۱/۶۱۸ XA قرار دارد.

نمونه الگوهای هارمونیک خرچنگ

سخن آخر

در معامله‌گری به سبک الگوهای هارمونیک از مجموعه‌ی متنوعی از نسبت‌های فیبوناچی برای تعریف الگوها استفاده می‌شود. با این حال، معامله‌گری به سبک الگوهای هارمونیک فقط به تعریف و تشخیص الگوهای قیمتی ختم نمی‌شود؛ هرچند که در قدم اول بایستی فرصت‌های محتمل معاملاتی و قواعد خاص را تشخیص داد تا بتوان مدیریت موقعیت معاملاتی را بهتر تنظیم کرد. برای بالا بردن شانس موفقیت معامله و کاهش ریسک باید به این موارد توجه کنیم:

تشخیص معامله

صرف‌نظر از اینکه از چه نوع سیستم معاملاتی استفاده می‌کنید، قدم اول یافتن فرصت‌های معاملاتی محتمل است. تکنیک‌های معاملاتی هارمونیک از الگوهای قیمتی تکراری که در گذشته اثبات شده‌اند و نشانگر محدوده‌های اشباع خرید و اشباع فروش هستند، استفاده می‌کنند. درک تفاوت میان الگوهای مختلف هارمونیک برای بهینه کردن فرصت‌های معاملاتی خاص بسیار ضروری است.

اجرای معامله

پس از تعیین محتمل‌ترین فرصت معاملاتی، معامله‌ی اصلی باید تعیین شود. موارد زیادی باید در دوره‌ی مشخصی مورد ارزیابی قرار گیرند. باید درستی الگو تعیین شود و تصمیم نهایی در اجرای معامله هم در نظر گرفته شود.

مدیریت معامله

پس از تصمیم به اجرای معامله، موارد کلی دیگری هم هستند که باید در طول فرآیند معامله بررسی شوند. اگر معامله اجرا شده، باید موقعیت معاملاتی طبق قواعد به‌خصوصی جهت بهتر ساختن سود و ریسک معامله مدیریت شود. این سه مرحله بسیار مهم هستند. فرآیند کلی معامله‌گری به سبک الگوهای هارمونیک به همین سه مرحله وابسته است. در هر سیستم معاملاتی همیشه باید فرصت‌های محتمل معاملاتی، اجرای معامله و مدیریت معامله تا زمان بسته شدن، زیرنظر مستقیم معامله‌گر باشند. توصیه ما به شما این است که حتماً قبل از ورود به معامله، الگوهای هارمونیک را کاملاً مطالعه و درک کنید. مهم‌ترین عامل در معامله‌گری به سبک الگوهای هارمونیک، توانایی تشخیص ساختارهای قیمتی بر اساس نسبت‌های فیبوناچی است. این تکنیک‌ها بسیار دقیق هستند و سیستم معاملاتی را ایجاد می‌کنند که نیازمند شرایط خاص برای اجرای هر دستور معاملاتی است. تقریباً می‌توان گفت که تعیین محدوده‌های بازگشتی توسط الگوهای هارمونیک بسیار منحصربه‌فرد است. محاسبات خاص باعث شگفتی شما از میزان دقت الگوها خواهد شد.

الگوی پرچم چیست؟ — از صفر تا صد و به زبان ساده

«مجله فرادرس» تا به‌ حال مطالب متعددی را در حوزه آموزش بورس و تحلیل تکنیکال، منتشر کرده است. در نوشتار حاضر، به بررسی الگوی پرچم یکی از الگوهای ساده و مهم در تحلیل تکنیکال پرداخته‌ایم. الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه‌دهنده به شمار می‌رود.

الگوی ادامه‌ دهنده چیست ؟

«الگوی ادامه‌دهنده» (Continuation Pattern) نشان‌دهنده این است که پس از کامل شدن آن، قیمت به حرکت در جهت قبلی خود – قبل از ظهور الگوی ادامه‌دهنده – ادامه می‌دهد. تحلیل‌گران تکنیکال از تعداد زیادی الگوی ادامه‌دهنده برای دریافت سیگنالی مبنی بر ادامه پیدا کردن روند قبلی استفاده می‌کنند. از نمونه‌‌های الگوهای ادامه‌دهنده می‌توان به الگوهای مثلث، پرچم، الگوی آویز یا «پرچم سه‌گوش» (Pennant) اشاره کرد. توجه داشته باشید که تمامی الگوهای ادامه‌دهنده نشان‌دهنده ادامه روند نیستند و حتی پس از مشاهده آن‌ها، معکوس شدن روند محتمل است.

چه زمانی به الگوهای ادامه‌دهنده اعتماد کنیم؟

زمانی که روند وارد شده به الگو، روند قوی به شمار رود و الگوی ادامه‌دهنده در مقایسه با موج‌های الیوت، کوچک‌تر باشد، روند‌های ادامه‌دار، قابل اطمینان‌تر خواهند بود. برای مثال، در روند قیمتی، قیمت به طرز قابل توجهی افزایش پیدا می‌کند، مثلثی کوچکی شکل می‌گیرد، در بالای الگوی مثلث، روند، شکسته می‌شود و سپس بالاتر و بالاتر می‌رود.

الگوی پرچم چیست ؟

در تعاریف عبارت‌های بکارگرفته‌شده در تحلیل تکنیکال، «پرچم» (Flag) الگویی است که در چهارچوب زمانی کوتاه‌مدت‌تر، بر خلاف روند فعلی مشاهده شده در چارچوب زمانی بلندمدت‌تر روند قیمتی، حرکت می‌کند.

از الگوی پرچم برای شناسایی احتمال ادامه‌ یافتن روند از نقطه‌ فاصله گرفتن قیمت در خلاف جهت روند قبلی، استفاده می‌شود. اگر روند ادامه پیدا کند، افزایش قیمت قابل توجه خواهد بود و در این زمان مشاهده الگوی پرچم، برای معامله‌گران سود به همراه خواهد داشت.

الگوی پرچم چه زمانی مشاهده می‌شود؟

الگوی پرچم، زمانی ظاهر می‌شود که به صورت مداوم شاهد حرکات به سمت بالا و پایین در نمودار قیمتی سهامی باشید که روندی صعودی یا نزولی دارد. در این نمودار‌ها به سختی‌ می‌توان قله‌ها و دره‌ها را با خطوط موازی به یکدیگر متصل کرد.

الگوی پرچم نشان‌دهنده چیست؟

به صورت کلی، پرچم نشان‌دهنده عدم اطمینان در نمودار قیمتی یک سهم است. شکست مشاهده شده در پرچم، سیگنال‌دهنده این است که بازار تصمیم خود را درباره ارزش ذاتی این سهام گرفته است و این احتمال وجود دارد که حرکت قابل‌توجهی به سمت بالا یا پایین انجام شود که با جهت شکست قیمت، انطباق داشته باشد.

الگوی پرچم چگونه عمل می‌کند؟

پرچم یا نواحی ایستایی فشرده در پرایس اکشن نشان‌دهنده حرکتی برخلاف جهت روند است که به سرعت پس از حرکتی سریع در جهت روند، مشاهده می‌شود. این الگو عموماً از ۵ تا ۲۰ شمعدانی یا کندل استیک تشکیل شده است. الگوی پرچم می‌تواند صعودی یا نزولی باشد.

الگوی پرچم از چه اجزایی تشکیل شده است؟

الگوی پرچم از ۲ جزء «پرچم» (Flag) و «میله پرچم» (Flag Pole) تشکیل شده است. که بخش پرچم خود شبیه به کانال است که در آن می‌توانید «ایستایی» (Consolidation) یا ثبات قیمت را نیز مشاهده کنید.

آناتومی الگوی پرچم

پس از اتمام بخش پرچم، تغییر قیمتی به اندازه میله پرچم در ادامه آن وجود خواهد داشت.

۵ ویژگی اصلی الگوی پرچم چیست؟

الگوی پرچم، ۵ ویژگی اصلی دارند.

  • روند جلو رفته
  • کانال ایستایی
  • الگوی حجمی
  • شکست سطوح
  • تائید حرکت قیمت در جهتی یکسان با شکست سطوح

الگوهای صعودی و نزولی، ساختار یکسانی دارند اما جهت روند آن‌ها متفاوت است. همچنین، آن‌ها، تفاوت اندکی در الگوی حجمی دارند. الگوهای حجمی صعودی در روند جلو رفته افزایش پیدا می‌کند و در قسمت ایستایی پرچم، کاهش می‌یابد. به صورت متقابل، الگوی حجمی نزولی در جهت پیش‌رونده افزایش پیدا می‌کند و در جهت ایستایی کاهش می‌یابد.

چگونه با الگوی پرچم، معامله کنیم؟

با بکارگیری الگوی پرچم، شما می‌توانید با توجه به ۳ نقطه، ورود به معامله، حد ضرر و هدف‌گذاری کسب سود، استراتژی معاملاتی تعیین کنید.

  • نقطه ورود
  • تعیین حد ضرر
  • هدف‌گذاری کسب سود

نقطه ورود

بااینکه پرچم‌ها می‌توانند نشان‌دهنده ادامه روند فعلی باشند اما محتاطانه این است که منتظر شکست اولیه بمانیم تا سیگنال اشتباهی دریافت نکرده و گمراه نشویم. معمولاً، معامله‌گران انتظار دارند که یک‌روز پس از شکسته شدن قیمت و بسته شدن آن در خط موازی بالاتر از خط روند، وارد پرچم شوند.

تعیین حد ضرر

عموماً از معامله‌گران انتظار می‌رود که از جهت مخالف الگوی پرچم برای تعیین حد ضرر استفاده کنند. برای مثال، اگر خط روند بالایی الگو در ۵۵ دلار به ازای هر سهم و خط روند پایینی الگو در ۵۱ دلار به ازای هر سهم قرار گرفته باشد، در نتیجه، سطح قیمتی پایین‌تر از ۵۱ دلار به ازای هر سهم، ناحیه‌ای منطقی برای قراردادن حد ضرر برای پوزیشن بلند یا خرید، به شمار می‌رود.

هدف‌گذاری کسب سود

معامله‌گران محتاط‌تر ممکن است بخواهند از اختلاف بین خطوط روند موازی الگوی پرچم، برای هدف‌گذاری کسب سود استفاده کنند. برای مثال، اگر تفاوت دو خط روند به میزان ۴ دلار و نقطه ورود با توجه به شکست سطوح، ۵۵ دلار باشد معامله‌گر هدف‌گذاری کسب سود خود را در ۵۹ دلار ( ۵۵ + 4 ) قرار می‌دهد.

نگرشی خوش‌بینانه‌تر این است که فاصله‌های بین قیمت‌های بالای الگو و پایه پرچم را نسبت به واحد پولی اندازه‌گیری کنیم تا بتوانیم هدف‌گذاری بهتری برای کسب سود انجام دهیم.

برای مثال، اگر پایین‌ترین قیمت میله پرچم ۴۰ دلار و بالاترین قیمت پایه پرچم، ۶۵ دلار و نقطه ورود در شکست ۵۵ دلار باشد، حد سودی که ممکن است معامله‌گر انتظار داشته باشد، معادل ۸۰ دلار (۵۵ + ۲۵) است. علاوه بر این ۳ قیمت اساسی، معامله‌گران باید توجه کافی به انتخاب‌ موقعیت‌های معاملاتی و روند‌های کلی بازار داشته باشند تا موفقیت خود را در معامله با استفاده از استراتژی پرچم، حداکثر کنند.

الگوی پرچم صعودی چیست؟

الگوی پرچم صعودی یک الگوی ادامه‌دهنده است که مانند توقفی کوتاه در روند بوجود می‌آید و در ادامه آن حتی قیمت بیشتر افزایش می‌یابد. الگوی پرچم صعودی مانند کانال یا مستطیلی به سمت پایین، با دو خط موازی علامت‌گذاری شده است که این دو خط موازی در خلاف جهت قیمت پیش‌رونده هستند. در زمان این ایستایی، حجم نیز باید دچار سکون شود و ثبات داشته باشد تا قیمت را در نقطه شکست حتی بیش از پیش افزایش دهد.

مثال الگوی پرچم در فارکس

مثال الگوی پرچم

همان‌طور که در نمودار صعودی بالا مشاهده می‌کنید، قیمت دلار استرالیا در مقایسه با اغلب ارز‌های دیگر، افزایش داشته و عملکرد خوبی را به علت بازدهی بالا، با توجه به نرخ بهره، به نمایش تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی گذاشته است.

در تصویر بالا، الگوی پرچم را در نمودار جفت ارز AUD/CAD مشاهده می‌کنید. روند صعودی قبلی (میله پرچم) با خط طوسی مشخص شده است. می‌توانید ایستادگی قیمت‌ را در کانال نزولی مشاهده کنید. برای معامله با وجود الگوی پرچم، تحلیل‌گران می‌توانند در بازه پایین کانال قیمتی وارد شوند یا صبر کنند که شکست قیمتی در قسمت بالای کانال رخ دهد. این نواحی با دایره زردرنگ مشخص شده‌اند. همچنین، برای تعیین ناحیه‌ای که برای برداشت سود مناسب باشد، تحلیل‌گران می‌توانند انتهای پرچم را به اندازه طول میله پرچم امتداد دهند. در تصویر بالا، این مورد با نقطه‌چین مشخص شده است.

چگونه الگوی پرچم صعودی را در نمودار تشخیص دهیم؟

ممکن است تشخیص پرچم گاوی در یک نمودار، دشوار به نظر برسد زیرا این الگو دارای بخش‌های متفاوت متنوعی است. تحلیل‌گران باید به خوبی، این اجزا را تشخیص دهند و درک کنند تا بتوانند با استفاده از این الگو به خوبی معامله را انجام دهند. موارد کلیدی که باید هنگام جستجوی پرچم به آن‌ها توجه کنید به شرح زیر هستند.

الگوی پرچم صعودی

  • در ادامه روند صعودی قرار گرفته باشد.
  • ایستادگی قیمت با شیب به سمت پایین را تشخیص دهید (در الگوی پرچم صعودی).
  • اگر اصلاح قیمتی عمیق‌تر از ۵۰ درصد بود، ممکن است مورد مشاهده شده الگوی پرچم نباشد. به صورت ایده‌آل، اصلاح قیمت در کمتر از ۳۸ درصد روند اصلی رخ می‌دهد.
  • ورود به معامله در انتهای پرچم یا در شکست قسمت بالایی پرچم صورت بگیرد.
  • انتظار برای شکسته شدن قیمت با طول احتمالی برابر با اندازه میله پرچم

تفاوت بین الگوی پرچم صعودی و نزولی چیست؟

الگوی پرچم صعودی و الگوی پرچم نزولی هر دو نشان‌دهنده یک الگو در نمودار هستند با این‌حال، تفاوت‌هایی بین آن‌ها وجود دارد که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

  • پرچم خرسی برخلاف پرچم گاوی در یک روند نزولی مشاهده می‌شود.
  • پرچم نزولی زمانی کانال یا ناحیه ایستادگی را می‌شکند که قیمت، مقداری پایین‌تر از حد کانال را اختیار کرده باشد.
  • هردوی الگوهای پرچمی خرسی و گاوی در نمودار، برای تعیین قیمت هدف از طول میله پرچم استفاده می‌کنند.

الگوی پرچم سه‌ گوش یا الگوی آویز چیست ؟

الگوی «آویز‌» (Pennant) شباهت زیادی به الگوی پرچم دارد. تفاوت بین این دو الگو این است که خطوط روند آویز‌ها در نهایت همگرا شده و به یکدیگر می‌رسند و مثلثی کوچک را تشکیل می‌دهند. در واقع، آویز، الگوی پرچم همگرا به شمار می‌رود. خطوط روند الگوی پرچم، غالباً موازی هستند. شیب الگوی آویز نیز معمولاً در مقایسه با روند قبلی در جهت مخالف با آن قرار دارد. در بعضی مواقع، امکان دارد این ساختار‌ها افقی یا در جهتی همسان با روند غالب قرار گرفته باشند.

الگوی پرچم سه گوش

تفاوت الگوی آویز با الگوی پرچم چیست؟

هردوی این ساختار‌ها – الگوی پرچم و الگوی آویز یا سه‌گوش – نشان‌دهنده ایستادگی معینی در بازار هستند و این به نوعی نشان‌ می‌دهد که روند قبلی، روند قوی بوده است. اغلب بازیکنان بازار، دارایی خود را حفظ می‌کنند و تعداد بسیار محدودی از بازار خارج می‌شوند و این انگیزه در سایر معامله‌گران بوجود می‌آید که در جهت روند قبلی به معامله بپردازند.

بعد از شکسته‌شدن سطح در هر جهتی، پرایس اکشن را می‌توانید به صورت تعداد محدودی پولبک یا تروبک مشاهده کنید. بسیاری از معامله‌گران به دلایل گفته‌شده الگوهای پرچم و سه‌گوش را ترجیح می‌دهند.

پرچم‌ها نشان‌دهنده کانال‌های کوتاه هستند ولی شیب آن‌ها در مقایسه با روند قبلی، در جهت مخالف قرار دارد. در زمان هایی ممکن است شیب پرچم همسو با شیب روند باشد که نشان‌دهنده قدرت هرچه بیشتر روند است

عموماً حجم در حین تشکیل الگوی پرچم کاهش پیدا می‌کند. این الگو‌ها در طی مدت زمانی کوتاه – از چند روز تا چند هفته – شکل می‌گیرند. معمولاً انتظار داریم پس از مشاهده الگوی پرچم، شاهد حرکات شدید قیمتی باشیم.

تفاوت بین پرچم و سه‌گوش

تفاوت الگوی آویز با الگوی کنج چیست؟

الگوی آویز یا سه گوش با الگوی «گوه» (Wedge) یا کنج متفاوت است زیرا آن‌ها در مدت زمانی کوتاه‌تر تشکیل می‌شوند و روند قابل‌توجهی از قیمت، در ادامه آن‌ها، قرار گرفته است. همان‌طور که ساختار الگوی سه گوش در حال تشکیل شدن است، حجم، عموماً، کاهش پیدا می‌کند. در ادامه الگو، در قسمت «شکست سطح» (Breakout)، حجم افزایش می‌یابد. در تصویر زیر می‌توانید الگوی سه گوش صعودی را در نمودار یک‌ساعته جفت ارز USD/JPY مشاهده کنید.

الگوی آویز ۳ گوش در نمودار فارکس

جهت مشاهده تصویر در ابعاد بزرگ‌تر، روی آن کلیک کنید.

معامله‌گران عموماً تا زمانی که الگوی موردنظرشان کامل نشده است، شروع به معامله نمی‌کنند. آن‌ها پس از پیگیری این الگو‌ها، منتظر شکست سطوح می‌مانند. این اتفاق در زمان شکسته شدن خط روند و عموماً در جهت یکسانی با روند قبلی رخ می‌دهد.

الگوی سه‌گوش چیست

الگوی پرچم سه‌گوش یا آویز

معرفی فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازار‌های مالی

آموزش تحلیل تکنیکال

برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال می‌توانید به فیلم آموزشی تدوین شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره آموزشی در ۱۲ درس و ۱۲ ساعت و بوسیله استادی مجرب تهیه شده است. در ادامه، سرفصل‌های عنوان شده در این دوره آموزشی را به ترتیب بیان می‌کنیم.

مدرس، در درس اول به آموزش فلسفه تحلیل تکنیکال پرداخته است. ساختار نمودار‌ها و مفاهیم مقدماتی به ترتیب در دروس دوم و سوم معرفی شده‌اند. برای یادگیری الگوهای مهم برگشتی و الگوهای ادامه‌دهنده باید به درس‌های چهارم و پنجم، مراجعه کنید.

مباحث مربوط به میانگین متحرک در درس ششم مطرح شده است. اسیلاتور‌ها را در درس هفتم خواهید آموخت. نمودار‌های شمعی ژاپنی و سری‌های فیبوناچی در درس‌های هشتم و نهم مرور می‌شوند. در سه مطلب نهایی، به ترتیب با برخی از استراتژی‌های متداول معاملاتی، مدیریت سرمایه در معاملات و مباحث تکمیلی آشنا خواهید شد.

  • برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازار‌های مالی + کلیک کنید.

سخن پایانی

معامله‌گران با تجربه در اغلب مواقع به دنبال نقاط شکسته شدن روند هستند و یادگیری الگوی پرچم و تشخیص آن، می‌تواند شما را از شکست روند پیش از رخ دادن آن آگاه کند. الگوی پرچم به کرات در نمودار‌ها مشاهده می‌شود و نشان‌دهنده شکسته شدن سریع قیمت سهام به سمت بالا یا پایین است. پرچم‌ها سیگنال مهمی در بازار‌های فاقد اطمینان به شمار می‌روند زیرا پس از شکست قیمت، احساس اطمینان نسبی را برای معامله‌گر بوجود می‌آورند. الگوی پرچم به تنهایی کاربردی است اما می توان از آن جهت تائید سایر الگوها، مانند الگوهای پیچیده‌تر، همچون الگوهای پروانه یا گارتلی استفاده کرد.

سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً‌ با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایه‌گذاری،‌ تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آن‌ها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهره‌برداری از این نوشتار با هدف سرمایه‌گذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزش‌ها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد می‌شوند:

الگوها (Patterns) در مقابل روند ها (Trends) : تفاوت این دو چیست؟

شناسایی الگوها و روندها تکنیکی است که توسط تحلیلگران برای مطالعه میزان عرضه و تقاضای دارایی که در بازار آزاد معامله می شود ، مورد استفاده قرار می گیرد. یک روند ، جهت کلی قیمت در طی یک دوره زمانی است. الگو مجموعه ای از داده ها است که از یک فرم قابل تشخیص پیروی می کند ، که سپس تحلیلگران با استفاده از آن سعی در یافتن داده های فعلی می کنند.

نکات کلیدی

روند ، جهت کلی قیمت در طی یک دوره زمانی است.

الگو مجموعه ای از داده ها است که از یک فرم قابل تشخیص پیروی می کند ، که تحلیلگران سپس سعی در یافتن داده های فعلی می کنند.

بیشتر معامله گران در جهت روند معامله می کنند. معامله گرانی که در خلاف جهت روند معامله می کنند ، سرمایه گذاران مخالف روند یا خلاف گرا (contrarian investors) نامیده می شوند.

خطوط روند پایه و اساس اکثر الگوهای نموداری هستند.

روندها

در تحلیل تکنیکال ، روندها با استفاده از خطوط روند یا حرکات قیمت ، وقتی قیمت نوسانات اوج افزایشی را در روند صعودی ایجاد می کند ، یا نوسانات کف کاهشی را در روند نزولی نشان می دهد مشخص می شوند . سه نوع روند اصلی وجود دارد ، صعودی (up) ، نزولی (down) و جانبی (sideways).

روند صعودی (uptrend) با افزایش کلی قیمت مشخص شده است. هیچ روندی به مدت طولانی به سمت بالا حرکت نمی کند ، بنابراین همیشه نوسانات وجود خواهند داشت ، اما جهت کلی باید افزایشی باشد.

روند نزولی (downtrend) زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی طی یک بازه زمانی به سمت پایین حرکت کند. در حالی که ممکن است قیمت به طور متناوب افزایش یا کاهش یابد ، روند نزولی با قله های پایین تر و فرورفتگی های پایین تر در طول زمان مشخص می شود.

روندها ممکن است در کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ایجاد شوند. معمولاً سرمایه گذاران در دارایی هایی سرمایه گذاری می کنند که تا زمان ادامه یافتن روند فعلی سودآورباشند. سرمایه گذاری هایی که فقط در صورت بازگشت روند سودآور هستند دارای ریسک بیشتری هستند. تحلیلگران از خطوط روند و کانال هایی استفاده می کنند که اساساً مرزهایی برای نوسانات قیمت در تلاش برای شناسایی و تعریف روندها هستند. روند صعودی از طریق برخورد قیمت دارایی به یک سری سطوح (higher high) و (higher low) ، مشخص می شود ، در حالی که روندهای نزولی با (lower high) و (lower low) مشخص می شوند. بیشتر معامله گران در جهت روند معامله می کنند. معامله گرانی که مخالف روند سرمایه گذاری می کنند ، سرمایه گذاران مخالف روند نامیده می شوند.

الگوها (Patterns)

الگوها یک سری داده هستند که به روش قابل تشخیصی تکرار می شوند. می توان آن ها را در پیشینه یک دارایی که مورد ارزیابی قرار گرفته و یا دارایی های دیگر با خصوصیات مشابه شناسایی کرد. الگوها اغلب شامل مطالعه حجم فروش و همچنین قیمت هستند. الگوها می توانند در یک روند نزولی یا صعودی رخ دهند ، یا می توانند شروع یک روند جدید را نشان دهند.

الگوها شکل گیری های مشخصی هستند که توسط حرکت قیمت های دارایی در نمودار ایجاد می شوند. یک الگو توسط خطی مشخص می شود که نقاط مشترک قیمت مانند قیمت بسته شدن یا سطوح اوج یا کف را در یک دوره زمانی خاص به هم متصل می کند. چارتیست ها به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیش بینی جهت آینده قیمت دارایی ها هستند.

الگوها در سه نوع کف (bottoming)، سقف (topping) و ادامه دهنده (continuation) وجود دارند. الگوی “follow-through day” نمونه ای از الگویی است که برخی از تحلیلگران برای شناسایی نقاط کف بازار از آن استفاده می کنند. الگوی سقف سر و شانه ها “head-and-shoulders” در بین معامله گران روزانه و نوسانی محبوب است ، در حالی که الگوهای ادامه دهنده شامل “cup-and-handle” ، “flat base” و “three weeks tight” می باشند.

“روند دوست شماست” یک عبارت متداول در بین تحلیلگران تکنیکال است. اغلب با ایجاد یک نمودار خطی می توان یک روند را یافت. خط روند ، خطی است که بین سقف و کف تشکیل شده است. اگر خط به سمت بالا برود ، روند صعودی است. اگر خط روند شیب نزولی داشته باشد ، روند نزولی است. خطوط روند (Trendlines) پایه و اساس اکثر الگوهای نموداری هستند.

آشنایی با الگوی کنج در تحلیل تکنیکال

در ادامه‌ی مباحث مربوط به الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به «الگوی کنج» می‌رسیم. این الگو را می‌توان هم در دسته‌ی الگوهای بازگشتی جای داد و هم در دسته‌ی الگوهای ادامه‌دهنده. بنابراین قاعده‌ی کلی درباره‌ی آن وجود ندارد و برای تشخیص این مورد نیاز است که با مبحث امواج الیوت در تحلیل تکنیکال آشنا باشید. اما اکثر اوقات تشکیل این الگو به ما هشدار ادامه‌ی روند را صادر می‌کند. الگوی کنج همانند سایر الگوهای قیمتی که قبلا راجع به آن‌ها صحبت کردیم، دارای روند صعودی و نزولی می‌باشد. این الگو از لحاظ ظاهری شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد، اما تفاوت‌های اساسی نیز میان آن دو وجود دارد که علاقه‌مندان به تحلیل تکنیکال باید آن‌ها را بدانند. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با الگوی مثلث خواهیم پرداخت.

الگوی کنج در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی کنج در تحلیل تکنیکال چیست

الگوی کنج در تحلیل تکنیکال به چه شکل می باشد

الگوی کنج از جمله الگوهای قیمتی پرکاربرد در بحث تحلیل تکنیکال می‌باشد و معمولاً در میانه‌ی روندها اتفاق می‌افتد. یعنی تشکیل این الگو به ما هشدار ادامه‌ی روند را صادر می‌کند و معمولاً نقش یک الگوی ادامه‌دهنده را ایفا می‌کند. الگوی کنج در تحلیل تکنیکال از جمله الگوهای کوتاه‌مدت و کوچک بوده و تشکیل آن بین ۱ تا ۲ هفته به طول می‌انجامد. الگوهای کنج، هنگام نوسان قیمت سهم بین دو خط همگرا (حمایت و مقاومت) که مرزی هستند، شکل می‌گیرند. جهت حرکت این خطوط، خلاف جهت خط روند اولیه می‌باشد. در این دسته از الگوها، معمولاً مکانی که در آن گریز یا شکست قیمت رخ می‌دهد، در ۳/۲ طول کنج تا محل تقاطع دو خط همگرا می‌باشد. برای رسم الگوی کنج حداقل به دو سقف و کف نیاز داریم که هر چقدر تعداد آن‌ها بیش‌تر باشد، اعتبار الگو بیش‌تر خواهد بود.

نکته: الگوی کنج در تحلیل تکنیکال معمولاً زمانی شکل می‌گیرد که پس از یک حرکت شدید، ورود سریع قیمتی رخ دهد. بنابراین در مورد حجم معاملات نیز می‌توان گفت که کاهش آن هنگام نزدیک شدن به محل تقاطع خطوط همگرا رخ داده و هنگام نزدیک شدن به شکست قیمت نیز، شاهد افزایش حجم معاملات هستیم.

انواع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال

همان‌طور که گفتیم الگوهای کنج از دو خط همگرا تشکیل شده است که یا صعودی هستند و یا نزولی. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد.

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج صعودی است

این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال همان‌طور که از اسمش پیداست از دو خط روند صعودی همگرا تشکیل شده است. چنانچه روند اولیه در نمودار قیمتی نزولی باشد، بعد از آن یک الگوی کنج صعودی ظاهر خواهد شد و پس از شکست خط حمایت، روند نزولی ادامه خواهد یافت. بنابراین زمانی‌که شیب کنج رو به بالا باشد، انتظار کاهش قیمت را باید داشت. از مزایای این الگو در فاز اصلاحی می‌توان به بحث جمع‌آوری سفارشات سد راه قیمت اشاره کرد که توضیح آن در این مطلب نمی‌گنجد. اندازه‌ی حرکت قیمت در الگوی کنج صعودی به اندازه‌ی قاعده‌ی الگو می‌باشد. (البته در برخی مواقع دیده می‌شود که می‌گویند اندازه‌ی حرکت قیمت در این الگو به اندازه‌ی حرکت نزولی قبلی می‌باشد).

حد سود و زیان در الگوی صعودی چگونه تعیین می‌شود؟

برای حد زیان این نوع از الگوی کنج صعودی باید از آخرین سقفی که منجر به شکست ضلع پایینی الگو شده است استفاده کنیم و حد زیان را کمی بالاتر از آن قرار دهیم. برای تعیین حد سود هم از دو حالت می‌توان استفاده کرد.

۱- حالتی که الگوی کنج صعودی در فاز اصلاحی تشکیل شده باشد؛ در این حالت می‌توان حرکت نزولی قبل از آن را اندازه‌گیری کرده و پس از شکست ضلع پایینی، از نقطه‌ی شکست به سمت پایین به همان اندازه هدف‌گذاری نماییم.

۲- در حالت دوم می توان از قاعده‌ی این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال برای هدف‌گذاری استفاده کرد.

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج نزولی است

این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال درست برعکس الگوی صعودی است؛ یعنی در آن شیب کنج رو به پایین است. چنامچه روند اولیه در نمودار قیمتی دارای شیب مثبت (صعودی) باشد، بعد از آن یک الگوی کنج نزولی ظاهر خواهد شد پس از شکست خط مقاومت، روند صعودی ادامه خواهد یافت. البته ممکن است برعکس این موضوع هم اتفاق بیافتد. اما نباید عجله کرد و صبر می‌کنیم تا بازار شکست خود را به صورت درست و معتبر انجام دهد. اندازه‌ی حرکت قیمت در الگوی کنج نزولی همانند الگوی قبلی به اندازه‌ی قاعده‌ی الگو و یا حرکت صعودی قبل از تشکیل الگو خواهد بود.

حد سود و زیان در الگوی کنج نزولی چگونه تعیین می‌شود؟

برای تعیین حد زیان در این نوع از الگوی کنج نزولی می‌توان از آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالایی شده است، استفاده کرد و حد ضرر را کمی پایین‌تر از آن قرار داد. برای تعیین حد سود در الگوی کنج نزولی باز هم دو روش وجود دارد.

۱- چنانچه الگو در فاز اصلاحی شکل بگیرد، باید حرکت صعودی قبلی را اندازه‌گیری کرده و از نقطه‌ی شکست ضلع بالایی الگو، به سمت بالا هدف‌گذاری کرد.

۲- در حالت دوم می‌بایست ابتدا قاعده‌ی الگو را اندازه گرفت و سپس به همان میزان از نقطه‌ی شکست ضلع بالایی به سمت بالا اعمال کرد.

نکته‌ی مهم: در رابطه با انواع الگوهای کنج در تحلیل تکنیکال همواره این نکته را به یاد داشته باشید که در الگوی کنج نزولی شاهد افزایش قیمت و در کنج تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی صعودی شاهد نزول قیمت خواهیم بود.

تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث

تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث

بین الگوی کنج و الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چه تفاوت هایی هست

همان‌طور که در ابتدای مقاله گفتیم، دو الگوی کنج و الگوی مثلث از لحاظ ظاهری شباهت‌های بسیاری با هم دارند. هر دوی این الگوها جزء الگوهای اصلاحی هستند و دارای ۵ موج می‌باشند که پس از اتمام موج پنجم و پایان اصلاح، روند سهم در آن‌ها ادامه می‌یابد. اما میان این دو الگو یک سری تفاوت‌های اساسی وجود دارد که در این بخش آورده‌ایم:

  • طول ظلع‌های الگوی کنج معمولاً بیشتر از الگوی مثلث است.
  • در الگوی کنج وجود دو نقطه برای رسم هر ضلع الزامی است. اما در تشکیل الگوی مثلت نیازی به سقف و کف های واضح نیست.
  • شیب خطوط در الگوی کنج همگرا می باشد؛ یعنی جهت شکل‌گیری مثلث دقیقا هم جهت با روند قبلی می‌باشد. اما در الگوی مثلث شیب خطوط بر عکس روند قبلی آن‌ها می‌باشد.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم. این الگو نیز مانند دیگر الگوهای قیمتی برای تحلیل و پیش‌بینی قیمت سهم در آینده بسیار کاربردی است. اما الگوها به تنهایی برای تحلیل قیمت کافی نیستند و در کنار آن‌ها باید از ابزارهای تکنیکی دیگری هم استفاده کرد تا بتوان مطمئن‌تر در تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی رابطه با خرید و فروش سهم تصمیم‌گیری کرد. برای آشنایی با تحلیل تکنیکال دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائه‌ی نکات و دوره‌های مفید در زمینه‌ی آموزش بورس به شما برای سرمایه‌گذاری در این بازار پرتلاطم کمک نماید.

معرفی جامع الگوی کُنج ( Wedge ) در تحلیل تکنیکال

معرفی جامع الگوی کُنج ( Wedge ) در تحلیل تکنیکال

الگوی کُنج یک نوع الگوی قیمتی است که مبنی بر آن استراتژی‌های گوناگون بوجود آمده‌است. مهم‌ترین آن، استراتژی « تغییر روند » است که تکیه بر آن می‌تواند سود دهی بالایی داشته باشد. این الگو یکی از بهترین روش‌ها برای کشف نقاط تغییر روند (عطف) است و معمولا موقعیت‌های سودزا را پیدا می‌کند. در این مقاله بدان می‌پردازیم که چگونه الگوهای کُنج را پیدا کنیم و یا چرا چنین الگوهایی در تحلیل‌ تکنیکال نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند. در ادامه خواهیم آموخت که چگونه با وجود جَو شدید روند نزولی و افت قیمت‌های پی در پی، الگوی کُنج هشدار روند صعودی را بازگو می‌کند.

مانند اکثر الگوهای قیمتی، الگو کُنج نیز قادر است بر روی هر بازهِ زمانی و هر بازار معاملاتی پیاده شود؛ مهم نیست که نوسان‌گیری می‌کنید یا یک ساله معاملاتتان را انجام می‌دهید، بازار بیت‌کوین را نشانه گرفته‌اید یا به دنبال نوسانات پوند می‌روید؛ شما با کمک این الگو، همه جا قادر به تحلیل خواهید بود.

فهرست عناوین مقاله :

برای مطالعه بیشتر مقاله استراتژی معاملاتی یا ترید اسکالپ چیست را پیشنهاد میکنیم.

شکل الگوی کُنج

در ابتدا باید ظاهر الگوی کُنج را بدانیم. الگوی کُنج از دو خط در نمودار قیمت تشکیل می‌شود. خط اول نقاط حداکثری قیمت و خط دوم نقاط حداقلی قیمت را به‌هم وصل می‌کند. بدین سان روندهای کُنج نزولی، صعودی و قرینه شکل خواهد گرفت که در ذیل به آنان می‌پردازیم.

الگوی کُنج نزولی

شرط اساسی این الگو، نزولی بودن روند بازار در آن بازه است. هنگامی که این شرط صادق باشد، شاهد یک شکل شبیه به مثلث خواهیم بود که پیکانش رو به پایین است. حال لازم است که ساختار روند قیمتی را مورد بررسی قرار دهیم. در بازه مورد نظرمان، باید نقاط کاهش حداکثری قیمت ( LH ) به دنبال نقاط کاهش حداقلی قیمت ( LL ) وجود داشته باشد؛ بدین معنا که هر قیمت حداکثری باید کمتر از قیمت حداکثری قبل خود و هر قیمت حداقلی نیز کمتر از قیمت حداقلی پیشین خود باشد. هرچه تعداد این نقاط بیشتر باشد، تحلیل بوجود آمده دقیق‌تر است. حال هرچه به نوک پیکان نزدیک‌تر می‌شویم شاهد توقف قیمت‌های حداقلی می‌شویم. این روند تا جایی پیش می‌رود که دیگر نقاط پایینی، کمتر از قیمت قبل خود نیستند و دیگر روند کاهشی حداقلی را مشاهده نمی‌کنیم. در این لحظه، ما نظاره‌گر نشانه‌های از تغییر روند خواهیم بود. این‌جا طول موج‌ها باریک می‌شوند و آرام آرام قیمت‌های حداکثری از قیمت‌های حداکثری قبل خود پیشی می‌گیرند و رفتار خویش را برهم می‌زنند. این موقعیت، تغییر روند صعودی را رقم می‌زند. نکته‌ای که باید بدان توجه داشت این است که هنگامی از تغییر روند اطمینان داریم که قیمت، خط مقاومت الگو کُنج را شکسته باشد؛ در غیر این صورت نمی‌توان چنین تحلیل کرد.

نکته: الگوی کُنجی صعودی دقیقا عکس چیزیست که بالا بدان اشاره شد. از این پس، الگوهای کُنج صعودی و الگوهای کُنج نزولی را به صورت الگوی کُنج صعودی-نزولی می‌نویسیم؛ چراکه در مفهوم کلی تحلیل به یک معنا هستند و نیازی به تفکیک مورد به مورد آنان نیست.

می‌توان گفت شباهت‌های زیادی میان الگو‌های کُنجِ صعودی-نزولی و الگوی صعودیِ پرچمی وجود دارد، ولی تفاوت میان آنان در این است که الگوی پرچمی معمولا برای بازه‌ی کوتاه مدت استفاده می‌شود در حالی که الگوی کُنج بیشتر در دراز مدت به کار می‌آید.

قبل از این که به سراغ استراتژی‌های مختلف الگوی کُنج برویم، لازم است الگوی کُنج قرینه‌ای را مورد بررسی قرار دهیم.

الگوی کُنج قرینه‌ای

الگوی کُنج قرینه‌ای یکی دیگر از الگو‌های ساده کُنجی می‌باشد که بسیار به الگوهای صعودی-نزولی شبیه است. الگوی قرینه‌ای دارای شکلی مانند مثلث متساوی‌الساقین می‌باشد. این الگو بدان جهت مجزاست که پس از شکاندن الگوی خود، هم محتمل است تغییر جهت دهد و یا شاید به روند پیشین خود ادامه دهد. به طور کلی دو مولفه مهم در تشخیص این شکل برقرار است.

  • یک خط مقاوت نزولی که تعداد سقف قیمتی کاهشی را به هم وصل می‌کند.
  • یک خط حمایت صعودی که تعدادی کف قیمتی افزایشی را بهم وصل می‌کند.
  • اندازه فاصله میان خط‌ مقاومت تا قیمت با خط حمایت تا قیمت، تقریبا برابر است.

در آینده، دو خطی که سقف‌ها و کف‌ها را به هم وصل می‌کردند، به هم برخورد خواهند کرد و شکلی را در سمت راست الگو شکل خواهند داد.

الگوی کُنج قرینه‌ای موقعیت‌های معامله‌ای زیادی را فراهم می‌کند. این الگو هم می‌تواند در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد و هم روند نزولی. همانطور که پیش‌تر اشاره شد، علاوه بر آن که این الگو هشدار تغییر روند را می‌دهد، می‌تواند ادامه روند را نیز گوشزد کند. اکثر مواقع، پس از شکستن خط مقاومت یا حمایت این الگو، صراحتا نمی‌توان اعلام کرد که روند نزولی خواهد بود یا صعودی؛ بنابراین، وظیفه ما به عنوان یک تحلیل‌گر، صبر کردن است. پس از دیدن نشان‌های دیگر، شواهد را کنار هم گذاشته و پیش بینی خود را اعمال می‌کنیم.

حال زمان آن فرا رسیده است که استراتژی‌های مرتبط با چنین الگو‌هایی را بررسی کنیم. با توجه به این استراتژی‌ها قادر خواهید بود سود‌های کلان بدست آورید؛ اما فراموش نکنیم که مهم‌ترین عامل موفقیت در معامله، صبر است! با در نظر گرفتن این نکته به سوی مسائل ذیل می‌رویم.

موقعیت خرید در الگو‌های کُنج

به عنوان یک اصل مهم باید در نظر داشته‌باشیم که هرچه بازار میان الگوهای کُنجی قیمت‌هایی ثبت کند که مدام به حمایت و مقاومتمان برخورد کند، انتظار شکسته شدن الگو ( و احتمال تغییر روند ) بیشتر است. مثلا اگر بازار سه بار به خط مقاوت و پنج بار به خط حمایت برخورد کند، بسیار انتظار شکسته شدن الگو می‌رود تا هنگامی که بازار فقط سه بار به حمایت و مقاومت برخورد کند.

اول به الگوی کُنج صعودی-نزولی توجه می‌کنیم، چرا که موقعیت‌های سود ده بیشتری را فراهم می‌کند.

پیشنهاد میشود مقاله آموزش جامع اندیکاتور سایک را از دست ندهید.

قدم اول : منتظر بمانید تا بازار خود را شبیه الگوی کُنج صعودی-نزولی کند، سپس دو خط روند ترسیم کنید که سقف و کف قیمت‌ها را در بر گیرد.

نکته : در بازارهای مختلف الگو کُنج را خواهید دید، اما متوجه می‌شوید که شکل جزئی الگوها با یکدیگر متفاوت است؛ مثلا زاویه‌ی الگویی بازتر دیگر است یا شاید الگویی خیلی فشرده باشد. چنین تغییراتی کاملا طبیعی هستند و تحلیل شما را مختل نخواهند کرد. مادامی که بر روی اصول الگوهای کُنج را رسم می‌کنید نگران نباشید.

در قدم بعد، نیاز است بدانیم کجا وارد معامله شویم. پس با هم قدم دوم را بررسی می‌کنیم.

قدم دوم : هنگامی که قیمت، خط مقاومت رو به پایینِ الگویمان را شکست و دوباره به خط مقاومتمان نزدیک شد، وارد شوید و بخرید.

بسیار مهم است که قبل از خرید، به دقت قیمت‌ها را در الگویمان نظاره کنیم. وقتی قیمت به مقاومت می‌رسد فروشنده‌ها می‌فروشند و وقتی به حمایت می‌رسد، خریداران دست به کار می‌شوند. به طور کلی ما قیمت را در یک محدوده فرضی ( که همان الگو کُنج باشد ) فشرده در نظر گرفته‌ایم. هرچه این بازه قیمتی فشرده و فشرده‌تر شود، باید انتظار داشت تا ناگهان قیمت‌ همانند فنر در رفته و مخالف جریان قبلی عمل کند. در اینجا خط مقاومت ما به ناگه به خط حمایت تغییر می‌یابد. در این زمان است که اگر الگوی کُنج نزولی دیدیم باید وارد شویم و اگر کُنج صعودی بود، زمان مناسبی برای خروج از بازار را انتخاب کرده‌ایم.

حال که معامله خود را باز کردیم، باید به دنبال قدم بعدی باشیم که بدان می‌پردازیم.

قدم سوم : هنگامی که قیمت ریشه خود ( نقظه آغازین الگوی کُنج نزولی ) را شکست، معامله را ببندید و خارج شوید و چنانچه الگوی کُنج صعودی بود، وارد معامله می‌شویم.

به الگوی صعودی-نزولی خود نگاه می‌کنیم. اگر الگو نزولی بود به آغاز خط مقاومتمان دقت می‌کنیم، اگر قیمت پس از شکستن الگو به امتداد آن رسید، معامله را می‌بندیم و خارج می‌شویم. در الگوی صعودی، عکس همین کار را انجام داده و به هنگام رسیدن قیمت در راستای ریشه الگو، وارد می‌شویم.

اکنون که فهمیدیم کجا و چه زمان از بازار خارج شویم، نوبت آن است تا حد ضرر خود را نیز تعیین کنیم پس در زیر به چگونه قرار دادن حد ضرر ( Stop Loss ) می‌پردازیم.

قدم چهارم : حد ضرر خود را در امتداد آخرین موج نزول، قبل از تغییر جهت قرار دهید.

نقطه‌ای که برای حد ضرر خود انتخاب کرده‌ایم، نقطه‌‌ ایست کم ریسک که ضرر کمی را شامل می‌شود. این نقطه در امتداد آخرین کف قیمتی، قبل از شکست الگو قرار می‌گیرد. نقاط دیگری نیز وجود دارد که حد ضرر را می‌توان بر روی آنان قرار داد، اما در اینجا ما فقط به این نقطه ( که کم‌ترین ریسک را داراست ) می‌پردازیم.

الگوی کُنج قرینه‌ای درست همین قواعد را رعایت می‌کند؛ با این تفاوت که روش تخمین نقطه سود آن کمی متفاوت است.

برای دریافت نقطه سود در الگوی کُنج قرینه‌ای، ابتدا فاصله میان دو خط قرینه‌مان را پیدا می‌کنیم. حال آن فاصله را ( بر حسب روند و رفتار بازار ) بالا یا پایین نمودار، پس از شکستن الگو، قرار می‌دهیم. نوک این فاصله نقطه اساسی برای خارج یا وارد شدن ماست.

برای مطالعه بیشتر مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را ازدست ندهید.

تفاوت الگوی wedge و الگوی مثلث

ممکن است برخی از تحلیلگران الگوی مثلث را با الگوی وج اشتباه گرفته و تحلیل درستی نتوانند ارائه کنند، در ادامه معرفی مختصری برای الگوی مثلث و تفاوت این دو الگو ارائه خواهیم کرد.

الگوی مثلث چیست؟

سه نوع الگوی مثلثی افزایشی، کاهشی و متقارن بر روی نمودارها قابل ترسیم است. ضلع پایینی در الگوی مثلث به عنوان خط حمایت و ضلع بالایی این الگو به عنوان خط مقاومت تعریف می‌شود. اگر الگو به صورت متقارن به پیش برود، به معنی قدرت برابر خریداران و فروشندگان بوده و در نتیجه ممکن است روند گذشته حفظ شود و یا تغییر روندی در خلاف جهت گذشته ایجاد شود.

الگوی مثلث افزایشی با یک خط مقاومت افقی و خط حمایتی که به سمت خط مقاومت در حرکت است شناخته می‌شود. در این الگو قدرت خریداران در حال افزایش تدریجی است اما هنوز قدرت عبور از خط مقاومت را ندارد. در یک روند نزولی، این الگو نشان دهنده روند بازگشتی بوده و در یک روند صعودی، نشان دهنده یک الگوی ادامه دهنده است. الگوی مثلث کاهشی دقیقا معکوس الگوی مثلث افزایشی است.

سه نکته برای تشخیص الگوی کنج از الگوی مثلث

در یک نگاه شاید تصور شود که الگوی افزایشی مثلث همان الگوی raising wedge و الگوی کاهشی مثلث همان الگوی falling wedge است. اما با دقت به سه نکته می‌توانید تفاوت‌های موجود در بین الگوی مثلث و الگوی wedge که الگوی گُوِه یا الگوی کنج در فارسی نامیده می‌شود را تشخیص دهید.

  • الگوی مثلث در بیشتر مواقع شیب زیادی نسبت به الگوی کنج دارد. در نتیجه طول اضلاع در الگوی wedge طولانی‌تر است.
  • دیدیم که در الگوی کنج، حداقل دو نقطه برای رسم هر ضلع لازم است. اما در الگوی مثلث نقاط دقیقی برای ترسیم خطوط مقاومت یا حمایت نیاز نیست.
  • شیب خطوط در الگوی مثلث در جهت مخالف با روند قبلی است. اما در الگوی کنج، شیب خطوط همگرا بوده و با روند قبلی در یک جهت قرار دارد.

استراتژی و تعیین حد ضرر و حد سود در الگوی wedge

در الگوی کنج صعودی، حد ضرر را نزدیک و بالاتر از آخرین قیمتی که ضلع پایین را شکسته است تعیین می‌کنیم. اگر الگوی کنج در فاز اصلاحی باشد، حد سود از اندازه حداکثر فاصله بین دو ضلع به دست می‌آید. اندازه به دست آمده را از نقطه‌ای که شکست الگو اتفاق افتاده است قرار می‌دهیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.