اگر در تایم فریم روزانه معامله میکنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید.
Shadow در کندل استیک چیست؟
سایه (Shadow) یا فتیله خطی است که روی کندل در نمودار کندل استیک یافت می شود و برای نشان دادن محل کندل بورس چيست و چه کارايي دارد؟ نوسان قیمت در مقایسه با قیمتهای باز و بسته به کار می رود. اساساً ، این سایه ها بالاترین و پایین ترین قیمت هایی را نشان می دهد که یک سهام یا ارز در یک بازه زمانی خاص معامله کرده است. کندل استیک قسمت وسیعی نیز دارد که به آن “بدنه” می گویند.
نکات کلیدی Shadow در کندل استیک
- در نمودار کندل استیک ، سایه (فتیله) قسمتهای نازکی است که عملکرد قیمت روز را نشان می دهد زیرا با قیمت پایی آن متفاوت است.
- طول و موقعیت سایه می تواند به معامله گران کمک کند تا احساس امنیت بازار را ارزیابی کنند.
- برخی از تحلیل گران تکنیکال معتقدند سایه بلند به معنی چرخش یا معکوس شدن قیمت است در حالی که کندل استیکی که عملا فتیله ندارد ، نشانه قوی بودن روند است.
- در ترید دو شکل اصلی تجزیه و تحلیل وجود دارد: تحلیل فاندامنتال و تکنیکال. تجزیه و تحلیل فاندامنتال به عملکرد شرکت برای ارائه سرنخ و بینش در مورد مسیر آینده قیمت متکی است. تحلیلگران فاندامنتال معیارهای درآمد را ردیابی می کنند.
- برای مقایسه ، تحلیلگران تکنیکال بر روی تغییرات قیمت تمرکز می کنند. آنها سعی می کنند الگوها را در عملکرد قیمت شناسایی کنند و سپس با استفاده از این الگوها جهت قیمت را در آینده پیش بینی می کنند. تجزیه و تحلیل فاندامنتال به تحلیلگران کمک می کند سهام یا ارز موردمعامله را انتخاب کنند ، در حالی که تجزیه و تحلیل تکنیکال به آنها می گوید چه موقع باید آن را معامله کنند. نمودار کندل استیک یکی ازابزارها برای آنالیز تکنیکال است.
شناسایی و استفاده از سایه یا Shadow در کندل استیک
هر کندل استیک دارای یک باز ، بالا ، پایین و نزدیک است. باز ، بالا ، پایین و نزدیک به قیمت اشاره دارد. این مقادیری است که الگوی کندل استیک را ایجاد می کند. قسمت داخل کندل استیک که توخالی است یا پر شده است ، بدنه نامیده می شود.
خطوط موجود در دو انتهای بدنه به عنوان فتیله یا سایه شناخته می شوند و نشان دهنده دامنه بالا یا پایین برای دوره زمانی است.
کندل استیک و انواع آن چیست؟ به صورت کامل
مبحث کندل ها یک مبحث پیچیده ای است که برای یادگیری آن باید وقت زیادی گذاشت.
انواع مختلفی دارد که به بررسی کوتاهی از آنها میپردازیم.
این موضوع را عملا نمیتوانید با توضیحات کوتاهی یاد گرفت اما میتوان دانش خود را نسبت به کندل استیک ها بالا برد.
کندل استیک ها مهم ترین بخش تحلیل تکنیکال میباشد که به شما نمودار قیمتی چارت را نمایش میدهد و همچنین به آن الگوهای شمعی هم میگویند
قطعا قیمت مهم ترین بخش بورس یا فارکس است که شما با توجه به قیمت معامله میکنید.
به طور کلی سه روش مختلف برای نشان دادن وضعیت حرکتی چارت وجود دارد.
با توجه به اینکه کندل استیک ها وضعیت بهتر و کامل تری از چارت به نمایش میگذارد، بنابراین برای توضیح روانشناسی بازار کارایی بهتری دارند.
نمودار میله ای نیز همانند کندل استک ها هستند با این تفاوت که در کندل ها وضعیت گرافیکی و تحلیلی بهتری برای نمایش وجود دارد.
در نمودار بالا تنها آخرین قیمت ها نمایش داده شده است و هیچ اطلاعات دیگری مثل بالا ترین قیمت ، پایین ترین قیمت و قیمت شروع معاملات در اختیار ما نمیگذارد.
بنابراین نمیتوانیم از نمودار خطی برای تحلیل استفاده کرد.
نمودار بالا وضغیت میله ای چارت را به نمایش گذاشته است.
همانطور که مشاهده میکنید در این نمودار اطلاعاتی در مورد اولین ، آخرین ، بالاترین و کمترین قیمت را نمایش داده است،
در واقع این نمودار شباهت زیادی به نمودار شمعی دارد اما به دلیل گرافیک بد از آن زیاد استفاده نمیشود.
نمودار کندل استیک بالا از نظر تحلیل و گرافیک نسبت به دو نمودار بالا بهتر است.
محبوب ترین چارت ها نمودار شمعی ژاپنی است که نمودار دقیق تری را به شما نشان میدهد.
چرا باید کندل استیک ها را یادگرفت؟
الگو های شمعی وضعیت بهتری را نسبت به چارت ها نمایش میدهد.
مهم ترین ویژگی کندل استیک ها اشاره کردن به بالا ترین ، پایین ترین ، قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن است.
تحلیل کندل ( Candlestick ) با توجه به ویژگی های وسیعش طرفدار بیشتری دارد.
فیبوناچی در بورس چیست؟ ۰ تا ۱۰۰ هر آنچه که باید بدانید
فیبوناچی در بورس چیست؟ این سؤال را میتوان یکی از مهمترین سؤالات در حوزه تحلیل تکنیکال بدانیم. سطوح فیبوناچی در بازار بورس و در چارتهای قیمتی میتوانند موقعیتهای جالبی را به ما نشان دهند. بهطورکلی این نسبتها در نمودار میتوانند سطوح مقاومت و حمایت پنهان را بهصورت دقیق نشان دهند، پس عملاً کاربرد فیبوناچی در بورس میتواند بهعنوان یک شاخص پیش رو نیز مطرح شود.
برای اینکه بدانیم دقیقاً فیبوناچی در بورس چیست و رسم نمودار فیبوناچی در بورس چه کاربرد و کارایی دارد ابتدا باید خود قانون فیبوناچی را موردبررسی قرار دهیم و سپس بر اساس این قانون بدانیم که فیبوناچی در بورس چیست.
قانون فیبوناچی چیست؟
فیبوناچی در کتاب خود از یک سری اعداد جالب رونمایی میکند. این سری اعداد با عدد صفر شروع میشود و عدد دوم نیز ۱ است. عدد سوم حاصل دو عدد اول یعنی صفر و یک خواهد بود. عدد چهارم حاصل جمع دو عدد دوم و سوم یعنی ۱ و ۱ خواهد بود؛ بنابراین این اعداد به ترتیب عبارتاند از:
۰ – ۱ – ۱ – ۲ – ۳ – ۵ – ۸ – ۱۳ – ۲۱ – ۳۴- ۵۵ – ۸۹ – ۱۴۴ و …
تا این جای داستان هنوز فیبوناچی چیز خارقالعادهای به ما نشان نداده است. این دنباله میتواند تا بینهایت ادامه داشته باشد و هر جمله مجموع دو جمله قبل خود باشد؛ اما داستان زمانی هیجانانگیز میشود که به نسبت میان اعداد دقت میکنیم.
شما ازجمله ۷ ام به بعد هر عدد را به عدد قبل خود تقسیم کنید نسبت ۱٫۶۱۸ به دست میآید. به این نسبت عدد طلایی نیز گفته میشود. علت این عنوان این است که شما در طبیعت هر چیزی که دارای زیبایی ظاهری و تقارنی دلنشین است بهصورت ناخودآگاه این نسبت در آن رعایت شده است. شاید برای شما هم جالب باشد بدانید که این نسبت میان اندازه اندام بدن نیز وجود دارد.
همچنین زمانی که شما هر عدد را به عدد بعد خود تقسیم میکنید به نسبت ۰٫۶۱۸ میرسید. اگر همان عدد را به دو عدد بعد خود تقسیم کنید این نسبت به ۰٫۳۸۲ و نسبت تقسیم هر عدد به سه عدد بعد از خود ۰٫۲۳۶ میشود.
اینها نسبتهای ثابتی است که در این دنباله فیبوناچی و در بسیاری از دنبالههای دیگر میتوان آن را پیدا کرد. هر چیزی که دارای یک نظم و ترتیبی است بهنوعی میتوان این نسبتها بهخصوص نسبت طلایی ۱٫۶۱۸ را پیدا کرد. این نظریه وجود دارد که یکی از دلایل عمده سحرانگیز بودن نقاشیهای فیبوناچی این است که در دل نقاشیهای خود از این نسبت طلایی استفاده کرده است و این موضوع میتواند هر بینندهای را به ذوق بیاورد؛ اما بر اساس این داستان چگونه میتوانیم بدانیم که فیبوناچی در بورس چیست؟ با ما در ادامه باشید، قرار است فیبوناچی را راحتتر یاد بگیریم.
فیبوناچی در بورس چیست؟
اگر مدرک تحصیلی شما از دیپلم بالاتر باشد و اگر در دبیرستان شیمی را خوب یاد گرفته باشید احتمالاً مفهوم گاز نجیب و رابطه آن با سایر عناصر را تا حدودی به خاطر دارید.
گازهای نجیب کاملترین و بدون واکنشترین عناصر طبیعی محسوب میشوند. این عناصر ازنظر تعداد الکترون بهاندازهای کامل هستند که نیاز به هیچ واکنشی ندارند و عملاً در هیچ واکنشی هم شرکت نمیکنند؛ اما سایر عناصر یا الکترون اضافی دارند و یا اینکه نیاز به جذب الکترون هستند تا به این گازها برسند. ازاینرو دست به واکنش میزنند. هر چه سایر گروهها به گروه گازهای نجیب نزدیکتر باشد عملاً احتمال واکنش بیشتر میشود.
رابطه نسب فیبوناچی یا همان نسبت طلایی و اعداد نیز اینچنین است. نسبتها در هر حالتی دوست دارند خودشان را به کاملترین شکل ممکن یعنی همان عدد طلایی ۱٫۶۱۸ برسانند. این موضوع در طبیعت ثابتشده است و در انواع دست سازههای بشر نیز بهصورت ناخودآگاه رعایت شده است. به نظر میرسد اگر قرار باشد برای زیبایی تعریف منطقی داشته باشیم میتوانیم از این نسبت استفاده کنیم.
این نسبت بهخوبی نشان میدهد که دو کمیت چه اندازه درست و دقیقی با یکدیگر دارند. قبل از اینکه این نسبت شناسایی شود بشر بهصورت ذهنی به آن احترام میگذاشت و سعی میکرد آن را رعایت کند و بعد از شناخت این نسبت نیز تفاوتی در ذهنیت بشر ایجاد نشد و همچنان تعریف زیبایی در بسیاری از موارد وابسته به نسبت است؛ اما با استفاده از این داستان چگونه میتوانیم متوجه شویم که فیبوناچی در بورس چیست؟
پاسخ ساده و روشن است. اعداد در بورس که همان قیمتها هستند دوست دارند که به سمت این نسبتها حرکت کنند؛ بنابراین سطوح فیبوناچی و رسم نمودار فیبوناچی در بورس میتواند نقاط حساس قیمتی را به ما نشان بدهد. در کلام سادهتر کندل ها در نمودار قیمتی دوست دارند که به سطوح نسبتها احترام بگذارند و به آن برسند. بهخصوص این احساس در مورد ۱٫۶۱۸ قویتر است. این موضوعی است که میتواند به ما در بسیاری از معاملات کمک کند.
کاربرد فیبوناچی در بورس چیست؟
اما مسئله و سؤال اصلی این است که این نسبتهای طلایی و … چگونه در بورس کاربرد خودش را نشان میدهد. در کلام سادهتر کاربرد فیبوناچی در بورس چیست؟
همانطور که در بالاتر بیان کردیم اعداد ۱٫۶۱۸، ۰٫۶۱۸، ۰٫۳۸۲، ۰٫۲۳۶ نسبتهای فیبوناچی هستند؛ یعنی اینها حاصل تقسیم یک عدد بر عدد دیگر است؛ بنابراین این اعداد یک سطح را میتوانند مشخص کنند که نسبت تقسیم دو عدد بر یکدیگر هستند. از طرف دیگر همانطور که گفتیم رابطه اعداد با این نسبتها درست مانند رابطه عناصر با گازهای نجیب است. اعداد و قیمتها و هر چیز دیگری دوست دارد خودش را به سمت این نسبتها بکشد. این موضوع میتواند ما را به یک موقعیت مهم در بورس برساند و آن چیزی جز سطوح حمایت و مقاومت نیست.(اگر میخواهید درباره حمایت مقاومت استاتیک بیشتر بدانید حتما این مقاله را بخوانید.)
بنابراین سطوح و نسبتهای گفتهشده میتوانند مهمترین و اصلیترین سطوح مقاومت یا حمایت برای یک سهم و چارت باشند. در کلام سادهتر این سطوح بهعنوان خطوط حمایت و مقاومت پنهان میتواند مورداستفاده قرار بگیرد. نکته بسیار مهم این است که این سطوح پیشران هستند؛ یعنی رفتار چارت در آینده را پیشبینی میکنند. این پیشبینی حتی در بعد زمان و تعداد کندل ها نیز امکانپذیر است؛ بنابراین زمانی که شما یاد بگیرید چگونه از فیبوناچی یا فیلتر فیبوناچی در بورس استفاده کنید عملاً میتوانید نسبت به سودآوری سرمایهگذاری خودتان امیدوار باشید.
با کندل استیک و نکات مربوط به استفاده از آن بیشتر آشنا شوید…
کندل استیک (Candlestick) به عنوان یک ابزار برای تحلیل تکنیکال در بورس شناخته میشود. این ابزار به کمک معاملهگر آمده و به اخذ تصمیم درست کمک میکند. شناخت کندل استیک و نمودارهای آن به شما کمک میکند تا بازار را تحلیل کرده و آن را تا حدودی پیش بینی کرده و به این صورت بهترین زمان را برای خرید یا فروش سهام خود انتخاب کنید.
ما در این مقاله به این سوال که کندل استیک چیست پاسخ داده و شما را با نمودارهای کندلی بیشتر آشنا خواهیم کرد. همچنین به منظور یادگیری بیشتر این بخش تاثیرگذار در روند افزایش سود شما در بازاربورس، گروه آموزشی ترزم پور در دورههای آموزش بورس در تبریز زیر و بم کندل استیک و الگوها و نمودارهای مربوط به آن را با ریز نکات کاربردی به علاقهمندان این بخش آموزش میدهد.
کندل چیست؟
کندل به عنوان یک نمودار تاریخچه یک سهام را نمایش میدهد. برای تحلیل نمودارهای کندلی باید بدانید که محور افقی در این نمودارها زمان و محور عمودی نشانگر قیمت هستند. عموما افراد از کندل استیک در کنار نمودار خطی و میلهای استفاده میکنند تا به بهترین نحو بازار بورس را تحلیل کنند.
هر کندل نمایانگر حداقل یا حداکثر قیمت سهام در بازه زمانی مشخص است. البته باید توجه داشته باشید که نمودارهای کندلی در زمانی مورد استفاده قرار میگیرند که تغییرات قیمت روند معینی داشته باشند تا با استفاده از آنها روند بازگشتی صعودی یا نزولی را در بازار را بتوان پیش بینی کرد. البته این تنها کاربرد نمودارهای کندلی نیست؛ شما با استفاده از این نمودارها میتوانید تحلیل تکنیکال در نقاط حمایت و مقاومت انجام دهید.
بهترین زمان خرید سهم را میتوانید از تحلیل نمودارهای کندلی بیابید اما تشخیص بهترین زمان برای فروش سهام از روی این نمودارها ممکن نیست. البته خوب است بدانید که عموما معاملهگران تحلیلهای خود را با نمودار کندلی انجام نمیدهند.
اطلاعات قابل استخراج از نمودار کندلی
همانطور که پیشتر گفتیم، یکی از کاربردهای نمودار کندلی استخراج روند قیمت یک سهم در طول زمان است. اما این تنها کارایی این نمودارها نیست و افراد با تحلیل نمودارهای کندلی میتوانند روانشناسی بازار را ارزیابی کنند و روند آینده بازار را تا حدودی پیش بینی نمایند.
ساختار کندل استیک
در ادامه میخواهیم ساختار یک کندل استیک را بررسی کنیم. هر کندل استیک از 3 جز ساخته میشود:
بدنه یا body کندل استیک
بدنه نمودارهای کندلی به ما قیمت شروع و پایان معامله را نشان میدهند. در صورتی که شما یک کندل صعودی را مشاهده کنید یعنی در آن بازه زمانی سهم قابل بررسی افزایش قیمت داشته است. تشخیص صعودی یا نزولی بودن کندل به این صورت است که اگر قیمت شروع معامله کمتر از قیمت پایانی باشد، یعنی نمودار صعودی است و اگر قیمت شروع معامله بیش از قیمت پایانی باشد نمودار شما نزولی خواهد بود.
فشار موجود در بازار را میتوانید از اندازه بدنه هر کندل متوجه شوید؛ به این صورت که اگر طول کندلی که مشاهده میکنید بلند باشد، یک حرکت قوی در قیمت رخ داده و اگر کوتاه باشد شما تنها شاهد یک تغییر جزئی در قیمت هستید.
سایه یا shadow کندل استیک
خط نازکی که به بالا و پایین بدنه نمودار وصل میشود را سایه میگویند. سایه در نمودار کندل نمایانگر بالاترین و پایین ترین قیمت دارایی در بازه زمانی مشخص است. اگر بخواهیم به یک صورت دیگر این مسئله را توضیح دهیم باید بگوییم، سایه یا shadow دامنه نوسان قیمت را در بازه زمانی مشخص نشان میدهد.
رنگ کندل استیک
بخش سوم در یک کندل رنگ آن است. در صورتی که رنگ کندل سفید یا سبز باشد، روند بازار و فشار خرید صعودی است و در صورتی که رنگ آن سیاه یا قرمز یاشد، فشار فروش کندل بورس چيست و چه کارايي دارد؟ یا روند بازار نزولی میباشد.
نکات مهم درباره کندل استیک
در ادامه قصد داریم مهمترین نکات را در مورد کندلها ذکر کنیم که نباید از آنها فارق شوید:
- هرگاه قیمت بسته شدن کندل از قیمت باز شدن آن بیشتر باشد، کندل صعودی است.
- هرگاه قیمت بسته شدن کندل از قیمت باز شدن آن کمتر باشد، کندل نزولی است.
- نمودارهای کندل زمانی مورد توجه تحلیلگران بازار سرمایه قرار میگیرد که روند تغییرات به صورت نزولی یا صعودی باشد.
- رنگ سبز یا سفید نشانگر افزایش قدرت خریداران و رنگ قرمز یا مشکی نشانگر افزایش قیمت فروشندگان است.
- فشار خرید در بازار و طول بدنه کندل باهم رابطه مستقیم دارند.
انواع الگوهای کندل استیک در بازار
با وجود اینکه بیش از 100 الگو در مورد نمودارهای کندلی شناخته شده است؛ اما 3 الگو بیشترین کاربرد را میان تحلیل گران دارد. الگوهای کندل استیک به تحلیل گران کمک میکند تا روند کاهش، افزایش یا بازگشت قیمتها در بازار را شناسایی کنند. همانطور که گفتیم کاربرد کندل برای شناسایی سقف و کف قیمت بازار است.
برخی از این الگوها در کف و برخی دیگر در سقف قیمت شکل گرفته و قابل استفاده هستند. در ادامه این مقاله از آکادمی آموزشی ترزم پور میخواهیم سه مورد از پرکاربردترین الگوهای نمودار کندلی را شرح دهیم:
الگوی یک کندلی
الگوی قوی که توانایی تغییر روند الگو در یک واحد زمانی را دارد. الگوی چکش نمونه ای از الگوی تک کندلی است. بدنه اصلی کوچک به همراه سایههای پایینی بلند به اندازه دو برابر بدنه توصیف این الگوست. این الگو را عموما در یک نقطه حمایتی یا مقاومتی و یا زونهای عرضه و تقاضا مشاهده میکنید. سایه بلند در این کندل به معنی حمایت خریداران است و میتواند در صورت تایید کندل بعدی روند نزولی را به صعودی و یا بلعکس تبدیل کند.
الگوی دو کندلی
برخی از الگوهایی که در این دسته قرار میگیرند شامل موارد زیر میشوند:
- کندل پوششی صعودی (اینگالف صعودی)
- پوشای نزولی (اینگالف نزولی)
این الگوها عموما دارای دو کندل با رنگهای متفاوت هستند. در صورتی که دو رنگ متوالی پشت سر هم قرار بگیرند در واقع روند دچار چرخش شده و روند جدید آغاز میشود. در کندل اینگالف اگر کندلی بخواهد کندل بعدی را بپوشاند باید خلاف رنگ آن بود و تمامی بدنه کندل قبلی را بپوشاند.
الگوی سه کندلی
الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی در این دسته قرار میگیرند. این الگوها از سه کندل تشکیل میشوند که کندل سوم باید حداقل 50% کندل اول را پر (اینگلف) کند.
مزایای استفاده از کندل استیک
نشان دادن اطلاعات متفاوت درباره قیمت سهام مهمترین مزیت کندل استیک است. اما همانطور که ابتدای مقاله توضیح دادییم؛ روانشناسی بازار و تحلیل تکنیکال نیز از جمله مزایای استفاده از کندل استیک هستند.
سخن پایانی
با استفاده از کندل استیک و نمودارهای آن تحلیلگران میتوانند در مورد معاملات خود تصمیم گرفته و قیمت سهام مورد نظر در بازار بورس را در بازه زمانی کوتاه مدت پیشبینی کنند. در واقع معاملهگران میتوانند از این نمودارها برای تعیین جهت حرکت قیمتها به صورت احتمالی استفاده کنند.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ + ویدئو
نقاط پیوت (Pivot Points) یک اندیکاتور تکنیکال و یا نوعی محاسبات است، که برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریمهای مختلف کاربرد دارد.
نقاط پیوت، بر اساس میانگینی از بالاترین و پایینترین قیمت تمام شده روز قبل محاسبه میشود. در روزهای بعدی، معامله در بالاتر از نقطه پیوت روز قبل، نشان میدهد که روند صعودی است و اگر در پایینتر از پیوت روز قبل ترید انجام شود، احساسات بازار بیشتر بر روی روند نزولی متمرکز خواهد بود.
در اندیکاتور آن، علاوه بر نقاط پیوت، خطوط مقاومت و حمایت نیز در انجام محاسبات نقطه پیوت دخیل هستند. تمام این سطوح به تریدرها کمک میکنند تا نقاط مقاومت و حمایت را پیدا کنند. به همین صورت، اگر قیمت از این نقاط عبور کند، تریدرها میتوانند روند را تشخیص دهند.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟
- زمانی که قیمت یک دارایی بالاتر از نقطه پیوت حرکت کند، میتوان نتیجه گرفت که این یک روند گاوی (صعودی) است.
- اگر قیمت یک دارایی پایینتر از نقطه پیوت حرکت کند، نتیجه میگیریم که یک روند خرسی (نزولی) خواهیم داشت.
- اندیکاتور پیوت معمولا شامل ۴ سطح اضافی است؛ S1 و S2 برای نقاط حمایت و R1 و R2 برای نقاط مقاومت.
- نقاط مقاومت و حمایت ۱ و ۲ ممکن است روند را معکوس کنند؛ اما همچنین میتوانند تایید کننده روند نیز باشند. برای مثال، اگر قیمت در حال نزول است و پایینتر از S1 حرکت میکند، روند نزولی را تایید میکند و نشان میدهد که ممکن است قیمت تا S2 نیز نزول کند.
فرمول محاسبه نقاط پیوت
در این فرمول:
بالا (High) نشان دهنده بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
پایین (Low) نشان دهنده پایین ترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
بسته شدن (Close) نشان دهنده قیمت تمام شده یا بسته شده روز قبل است.
نقاط پیوت را چگونه محاسبه کنیم؟
اندیکاتور پیوت را میتوان به نمودار اضافه کرد. این اندیکاتور این سطوح را به طور خودکار محاسبه و نشان میدهد. اما در اینجا ما به شما نحوه محاسبه دستی این نقاط را آموزش میدهیم.
۱. بعد از بسته شدن بازار و یا قبل از باز شدن روز بعد، بالا، پایین و بسته شدن را پیدا کنید.
۲. پس از یافتن این نقاط، آنها را با هم جمع کنید و سپس تقسیم بر ۳ کنید تا میانگین به دست آید.
۳. این عدد (قیمت) را بر روی چارت با P علامت بگذارید.
۴. پس از علامت گذاری، نقاط S1، R1، R2، S2 را محاسبه کنید؛ High و Low این محاسبات باید طبق روز قبل باشد.
تریدرها و به خصوص تریدرهای روزانه، از نقاط پیوت بسیار استفاده میکنند. اگر امروز صبح چهارشنبه است، از بالا، پایین و بسته شدن روز سه شنبه استفاده کنید تا نقاط پیوت امروز را به دست بیاورید.
نقاط پیوت به ما چه میگویند؟
نقطه پیوت اندیکاتور روزانه است که اغلب در معاملات آتی، کالاها و بازار سهام کاربرد دارد. بر خلاف میانگین متحرک یا اسیلاتورها، نقاط پیوت در طی روز ثابت باقی میمانند. این یعنی تریدرها میتوانند از سطوح ان برای برنامه ریزی معاملاتی استفاده کنند.
برای مثال، تریدرها میدانند که اگر قیمت پایینتر از نقطه پیوت حرکت کرد، احتمالا باید به زودی فروش انجام دهند و اگر قیمت بالاتر از این نقاط حرکت کرد، به زودی باید خرید کنند.
سطوح S1، S2، R1 و R2 میتوانند به عنوان هدف برای این تریدها استفاده شوند؛ تارگتهایی مانند حد ضرر و حد سود. همچنین تریدرها میتوانند نقاط ورود به بازار و خروج از آن را با این نقاط پیدا کنند.
ترکیب نقاط پیوت با اندیکاتورهای روندی دیگر، میتواند برای تریدرها تمرین خوبی باشد؛ اگر از میانگین متحرک ۵۰ یا ۲۰۰ استفاده میکنید، نقاط پیوت میتوانند با یکدیگر تقاطع یا همگرایی داشته باشند. همچنین ترکیب نقاط پیوت با فیبوناچی انبساطی، سطوح مقاومت و حمایت قدرتمندتری را ارائه میدهد.
تفاوت بین نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی
نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی یا انبساطی، هر دو خطوط افقی هستند که مناطق مقاومت و حمایت را مشخص میکنند.
سطوح فیبوناچی اصلاحی و انبساطی میتوانند توسط هر نقطه قیمتی بر روی نمودار ساخته شوند؛ زمانی که این سطح مشخص شدند، خطوط به صورت درصدی بر روی محدوده انتخابی رسم میشوند.
نقاط پیوت از درصد استفاده نمیکنند و مبنای آنها اعداد ثابت هستند؛ بالا، پایین و بسته شدن روز قبلی.
تفسیر و کاربرد نقاط پیوت
زمانی که نقاط پیوت را محاسبه میکنید، یک مقاومت و حمایت ابتدایی به دست میآورید. به این معنی که بیشترین حرکت، احتمالا در همین حدود قیمت اتفاق میافتد. دیگر سطوح مقاومت و حمایت قدرت و اعتبار چندانی ندارند، اما هنوز هم میتوانند برای تشخیص حرکات قیمتی مفید باشند.
نقاط پیوت میتواند به دو صورت استفاده شود؛ کاربرد اول تشخیص جهت روند است که قبلا توضیح دادیم. کاربرد دوم تشخیص سطوح قیمتی برای ورود و خروج به بازار است. برای مثال، یک تریدر میخواهد یک سفارش Limit قرار دهد تا در صورت شکست خط مقاومت، ۱۰۰ سهم خریداری کند. همچنین کندل بورس چيست و چه کارايي دارد؟ در محدوده خط حمایت، حد ضرر خود را قرار میدهد.
برخی اوقات این سطوح برای پیش بینی حرکات قیمت بسیار خوب است؛ اما برخی اوقات نیز این سطوح تاثیر خاصی ندارند.
میزان موفقیت با نقاط پیوت، تنها و تنها به توانایی تریدر در ترکیب منطقی با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال بستگی دارد. این اندیکاتورها میتوانند هر چیزی باشند؛ MACD، الگوهای کندل استیک، میانگینهای متحرک و غیره. هرچه سیگنالهای این اندیکاتورها به هم شبیهتر باشند، میزان موفقیت بیشتر است.
استفاده از نقاط پیوت در ترید
تا این لحظه، به نظر میرسد که نقاط پیوت مستقیما و بدون واسطه، نقاط محتمل ادامه قیمت یا معکوس شدن آن را به ما میگوید. باز کردن پوزیشن در این سطوح (که پتانسیل تغییر روند وجود دارد)، یک استراتژی معمول و پرطرفدار است.
برای بهبود عملکرد این استراتژی، تریدرها نقاط پیوت را با دیگر اندیکاتورها (مثل میانگین متحرک ۵۰) ترکیب میکنند. این کار باعث میشود که قدرت روند را اندازی گیری کنند و فقط در یک جهت معامله انجام دهند.
به علاوه، به جای اعتماد به اولین تماس با سطح نقطه پیوت، یک معاملهگر ممکن است صبر کند تا دومین یا سومین برخورد نیز انجام شود تا از اعتبار آن مطمئن شود. در ادامه، یک نمونه از این قضیه که “چرا تایید اعتبار یک سطح، بهتر از ورود به بازار با اولین برخورد است” را مثال میزنیم.
زمانی که یک خبر یا اطلاعاتی منتشر میشود، حجم معاملات بازار به طور محسوسی افزایش مییابد و تمام حرکات قیمتی گذشته و مقاومت و حمایت امروز، میتوانند به سرعت منسوخ شوند.
یک کندل بزرگ سبز (با حجم بالا) در تایم فریم ۵ دقیقه را تصور کنید که قیمت در بین دو سطح پیوت در حال حرکت است؛ اگر ما با هر برخورد پیوت ترید میکردیم، هر دو پوزیشن خرید و فروش را در عرض ۵ دقیقه باز میکردیم. در این حالت، بازار یا صعودی میشد یا نزولی، بدون این که واکنشی به نقاط پیوت نشان دهد.
پس شما باید مراقب باشید و مطمئن شوید که در نقاطی که قیمت به آنها واکنش نشان نمیدهد (با وجود حجم معاملات بالا)، معامله نکنید.
اگر قرار باشد که قوانین این سیستم را بنویسیم:
۱. الف) اگر SMA 50 به سمت بالا متمایل شد، فقط پوزیشن خرید باز کنید.
۱. ب) اگر SMA 50 به سمت پایین متمایل شد، فقط پوزیشن فروش باز کنید.
۲. اگر قیمت با برخورد به سطح پیوت معکوس شد، صبر کنید تا بار دوم هم همین اتفاق تکرار شود تا اعتبار آن سطح را تایید کند.
برای تریدرهای روزانه، استفاده از چارتهای ۵ دقیقهای تا یک ساعته از همه مناسبتر هستند. تریدرهای سوئینگ یا نوسانی که از نقاط پیوت هفتگی استفاده میکنند، میتوانند از نمودارهای ۴ ساعته و روزانه استفاده کنند و تریدرهای پوزیشن که از پیوتهای ماهیانه استفاده میکنند نیز میتوانند از چارتهای روزانه یا هفتگی استفاده کنند.
نقاط پیوت یک سیستم نسبتا آسان است که میتواند بسیار تاثیرگذار و مفید باشد. اما در صورت بی روند شدن بازار، نقاط پیوت کاربرد چندانی ندارد و ما اگر پوزیشن باز داریم، میتوانیم آن را ببندیم و اگر پوزیشن باز نداریم، بهتر است وارد معامله نشویم.
یک روش دیگر نیز وجود دارد؛ ما میتوانیم از برخوردهای میانگینهای متحرک استفاده کنیم. برخی تریدرها از عددهای محبوب این میانگینها (مثل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰) به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
در سیستم نقاط پیوت، حد سود (Take Profit) طبیعتا بر روی سطح بعدی مقاومت یا حمایت قرار میگیرد. در این حالت، اگر ما بر روی سطح حمایتی S2 پوزیشن باز کنیم، حد سود ما بر روی S3 (که پایینتر است) قرار میگیرد. البته بیشتر تریدرها در بین مناطق R1، R2، S1 و S2 ترید میکنند و سطوح R3 و S3 بسیار کم استفاده میشوند.
نکاتی درباره مناطق زمانی
نقاط پیوت همچنین به مناطق زمانی حساسیت نشان میدهند؛ بیشتر نقاط پیوت در زمان بسته شدن بازارهای نیویورک یا لندن مد نظر قرار میگیرند؛ بنابراین کسی که از یک صرافی ارز دیجیتال یا بروکر با منطقه زمانی توکیو یا سان فرانسیسکو استفاده میکند، نقاط پیوت متفاوتی خواهد داشت. این باعث تفاوتهایی در اشل بین المللی خواهد شد و حتی ممکن است نقاط آنها در بازارهای جهانی ارزشی نداشته باشد.
پیشنهاد میکنیم که زمان نمودارهای خود را بر روی نیویورک یا لندن تنظیم کنید؛ چون هر دوی این مناطق، طبق زمان هماهنگ جهانی (UTC) یا گرینویچ (GMT) تنظیم شدهاند.
هر نمودار زمانی که انتخاب میکنید، بدانید که نقاط پیوت میتوانند در پشت پرده، طبق اطلاعات قیمتی گذشته محاسبه شوند. این مهم است که مطمئن شوید در بازاری که قصد ترید دارید، قیمت به سطوح پیوت واکنش نشان میدهد.
در بازار سهام (که تنها ساعاتی از روز باز است) میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن ساعات استاندارد امروز استفاده کنید. در بازارهای ۲۴ ساعته مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، شما میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن روز فعلی برای محاسبه پیوت فردا استفاده کنید.
تریدرها از نقاط پیوت به صورت منظم و با تناسب استفاده میکنند؛ یعنی اگر در تایم فریم ماهیانه معامله میکنند، پیوت ماه قبل را محاسبه میکنند، اگر در چارت هفتگی ترید میکنند، نقاط پیوت هفته قبل را استفاده میکنند و به همین ترتیب تا آخر.
اگر در تایم فریم روزانه معامله میکنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید.
روشی برای محاسبه نقاط پیوت فردا
شما میتوانید برای به دست آوردن نقاط پیوت فردا، طبق فرمول بالا عمل کنید:
در این تصویر اگر: بسته شدن امروز کوچکتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + پایین (Low) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز بزرگتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بالا (High) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز مساوی با باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بسته شدن امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
جمع بندی
نقاط پیوت بر اساس محاسبات سادهای ساخته میشوند و برای تعدادی از تریدرها مناسب هستند و عدهای دیگر نیز آن را نامناسب میدانند؛ هیچ اطمینانی از این که قیمت در کجا توقف میکند، کجا معکوس میشود یا حتی به سطوح مشخص شده در نمودار میرسد یا نه، وجود ندارد. بعضی اوقات نیز قیمت در یک سطح، حرکت رفت و برگشتی دارد.
پس درست مثل تمام اندیکاتورها، نقاط پیوت نیز باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشد و به تنهایی کاربرد چندانی ندارد.
همانطور که میبینید، سیستمهای مختلفی برای نقاط پیوت وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط برای این که بدانید از چه سیستمی استفاده میکنید، بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرمهای چارت این کار را برای ما انجام میدهند؛ فقط کافی است که اندیکاتور نقاط پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات دلخواهتان را اعمال کنید.
دیدگاه شما