پنج اشتباه رایج سرمایه گذاری در بازار بورس که احتمالاً شما مرتکبش میشوید
فرقی نمیکند که شما یک سرمایه گذار تازه کار یا کارآزموده باشید، پنج اشتباه رایج سرمایه گذاری در بازار بورس وجود دارد که احتمالاً شما مرتکب آن میشوید. پس بدون مقدمه میرویم سر اصل مطلب:
یک. فروش زودهنگام سهام سود ده و فروش دیرهنگام سهم های زیاندیده – یکی از بزرگترین اشتباهات سرمایه گذاری.
معمولاً همه انسانها به صورت طبیعی گرایشهایی دارند که آنها را به سمت چنین رفتاری سوق میدهد، امّا باید استراتژی سرمایه گذاری برای خود در نظر بگیرید تا ضررهای خود را هرچه سریعتر کاهش داده و به سهام برنده خود اجازه دهید تا به سوددهی ادامه دهند. یکی از استراتژی های کاربری ثبت سفارش های خرید و فروش هوشمندانه نظر کارگزارتان است. سفارش هایی که روزانه تعدیل شوند و از افزایش قیمت سهام شما حمایت کرده و جلوی زیان شما را بگیرد. اگر چیزی در مورد این نوع سفارش ها نمیدانید لطفاً مقاله "سفارش های خرید و فروش خود را هوشمندانه ثبت کنید!” را بخوانید.
دو. درگیر شدن بیشازحد با قیمتهای کوتاه مدت بازار، نوسانات و روندها
درحالیکه معامله گران روزانه بازار باید پیگیر نوسانات کوتاه مدت باشند، اکثر سرمایه گذاران نباید فکرشان را درگیر این موضوعات کنند. شما با این کار تمرکزتان را از روی سهام شرکت های مطمئن، متنوع سازی پرتفوی سهام و روند بلندمدت بازار از دست میدهید و این اتفاق عواقب ناخوشایندی برای شما خواهد داشت. (ما در مقالهای جداگانه به تفاوت بین سرمایه گذاری و سفته بازی پرداختهایم.)
سه. خرید و فروش بیشازحد.
یکی دیگر از اشتباهات همهگیر سرمایه گذاری بورس معامله بیشازحد سهام یک شرکت در بازار است. گرچه هیجان موجود در بازار همه را ترغیب به این کار میکند امّا شما باید به توصیه کارشناسان سرمایه گذاری توجه کرده و معاملات خود را فقط به آنهایی محدود نمایید که باعث پیشرفت استراتژی شما میشود.
چهار. صرف زمان اندک برای مدیریت سرمایه
اصول اولیه سرمایه گذاری در بورس بر این موضوع تأکید دارد که مدیریت سرمایه (مدیریت دارایی های صندوق یا پرتفوی) برای ساخت یک پرتفوی سهام موفق در درازمدت، ضروری است. درواقع انتخاب و خرید سهام شرکت های موفق اصل اولیه برای موفقیت در بازار بورس است؛ اما اصل اساسی درواقع مدیریت سهام شرکت هایی است که صاحب آن هستید. (برای اطلاعات بیشتر مقاله "مثل بقیه نباشید و بازبینی سبد سهام را فراموش نکنید!” را بخوانید.)
پنج. مخالفت با این طرز فکر که «دنیا همیشه به کام شما است!»
بازار بورس همچون کهکشانی از معاملات، خلقوخوها و جذر و مد ها است. مثل بازی شطرنج، فوتبال یا حتی بازیهای کامپیوتری، روزهایی وجود دارد که شما نباید بازی کنید. به همین سادگی… با این تمایل که: «من نباید عقبنشینی کنم و مأیوس شوم»، بجنگید. در این دورهها، شما معمولاً فقط پول بیشتری از دست خواهید داد.
داشتن یک نقشه مشخص برای سرمایه گذاری امری حیاتی است. البته، نوشتن این قوانین بهمراتب سادهتر از اجرای آنهاست. این اشتباهها را حتی باتجربههای عرصه سرمایه گذاری نیز تقریباً به همان میزان سرمایه گذاران نوپا و تازه کار، مرتکب میشوند. گرچه، شکی نیست که افراد آگاه قادرند از این اشتباهات رایج مزیت بالاتری به دست آورند و احتمال بیشتری دارد که به اهداف مالی خود دست پیدا کنند.
اشتباهات رایج تریدرهای تازه کار
جذابیت ارزهای دیجیتال، روزبهروز در حال افزایش است. از یک سو، بالارفتن آگاهی عمومی و افزایش پذیرش این نوع ارزها، باعث شده قیمت آنها هم افزایش پیدا کند. از سوی دیگر اما، این حوزه همچنان برای تازهواردان، دلهرهآور و ترسناک است؛ چراکه بیشتر فرایندها و اصطلاحات، ملموس و واضح نیستند. بهطور خلاصه دستهگل به آب دادن در این حوزه بسیار راحت است؛ بنابراین برای کمک به کسانی که نمیخواهند تجربههای گرانقیمت را از مسیری سخت به دست آورند، در این مقاله، اشتباهات رایج و پرهزینهای را که معمولاً تازهواردان حوزه ارزهای دیجیتال مرتکب آن میشوندرا برایتان خیلی شفاف توضیح دادهایم.
درگیر فومو نشوید
ترس از جا ماندن یافومو (FOMO) ، از سرواژههای عبارت انگلیسی fear of missing out تشکیل شده و اصطلاحی رایج در حوزه ارزهای دیجیتال است. این اصطلاح انگیزه خرید ارزهای دیجیتال را هنگامی که بازارها در حال پامپ شدن هستند، توصیف میکند.
این درصورتی است که عقل سلیم میگوید افزایش قیمتها به نقطهای رسیده که بسیاری در پی کسب سود و خروج از بازار هستند و منطقی است برای ورود به بازار، منتظر کاهش قیمتها ماند. بسیاری از تازهواردان نمیتوانند با این احساس خود مبارزه کنند که از این ضیافت جا ماندهاند. ظاهراً تا بخواهید خود را به این قافله برسانید، دیگر خیلی دیر شده است.
به خاطر باشیدکه هرچقدر روند صعودی شدیدتر و قابلتوجهتر باشد، احتمال بازگشت و اصلاح مجدد قیمت بیشتر است؛ اما اگر تسلیم احساسات خود شدید و خرید کردید، لطفاً از فروش هیجانی خودداری کنید و اشتباه دوم را مرتکب نشوید.
هیچ چیز را هیجانی نفروشید
زمان معامله در بازار بیثباتی مانند ارزهای دیجیتال، باید قلب بزرگی داشته باشید. اغلب مبتدیان با دیدن اولین کندل قرمز بزرگ، دستپاچه میشوند و دکمه فروش را میزنند.
شما با استفاده از حد ضرر یا همان استاپ لاس (Stop Loss)، میتوانید جلوی ضرر بیشتر خود را بگیرید. برای این کار شما باید قبلاً در مورد آن تصمیم گرفته و استراتژی خود را تعیین کرده باشید؛ نه اینکه وقتی در حال تماشای آبرفتن سرمایهتان هستید، واکنشی نسنجیده و بیملاحظه از خود نشان دهید.
واضح است که ارزهای دیجیتال بیثبات هستند و اگر نمیتوانید با این مسئله کنار بیایید، نباید در این حوزه سرمایهگذاری کنید. هیچ تضمینی وجود ندارد که روند نزولی معکوس شود، اما بیت کوین در طول تاریخ کوتاه خود با سقوطهای قیمتی متعددی مواجه شده و پس از آن اوج تاریخی جدیدی را ثبت کرده است.
وحشت نکنید؛ هر موقع احساس کردید زمان مناسبی برای کسب سود یا متوقفکردن ضرر است، بفروشید؛ اما اقدام ناشی از ترس و چککردن مداوم قیمتها اشتباه است.
نوسانات را دستکم نگیرید
هر چیز درخشانی، طلا نیست. اغلب ارزهای دیجیتال بیثبات هستند و حتی محبوبترین ارزها مانند بیت کوین و اتر هم از این قاعده مستثنی نیستند. تغییر قیمت ۵ تا ۱۰ درصدی طی یک روز، اتفاقی کاملاً معمولی در بازار ارزهای دیجیتال است. بیت کوین در ماه مارس سال ۲۰۲۰ (اسفند ۱۳۹۸)، فقط طی چند روز ۵۰ درصد ارزش خود را از دست داد.
بازار همیشه چه به سمت بالا و چه به سمت پایین در حال حرکت است. این احتمال وجود دارد که بازار ارزهای دیجیتال برای ماهها و سالها نزولی باقی بماند؛ بنابراین اگر در حال ورود به صنعت ارزهای دیجیتال هستید، برای نوسانات شدید و بازارهای خرسی آماده باشید.
به قول یکی از کاراکترهای سریال تلویزیونی مندلورین (Mandalorian)، «رسم روزگار اینه»! پس آماده باشید؛ چون بهیکباره همه چیز ترسناک و زشت میشود و در عین حال، یادتان باشد:
تاریکترین ساعت شب، درست قبل از سپیدهدم است.
به اعصاب خود رحم کنید و هر ۵ دقیقه یکبار قیمتها را چک نکنید
سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال، برخی مواقع و بهویژه هنگامی که قیمتها بالا میرود و ثروت خالص شما هم افزایش پیدا میکند، میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. اولین باری که چنین چیزی را تجربه میکنید، سطح دوپامین مغزتان بهشدت بالا میرود و احساس سرخوشی زیادی به شما دست میدهد و حتی بدون اینکه خودتان متوجه شوید، هر ۵ دقیقه یکبار قیمتها را بررسی میکنید تا چنین احساسی مجدداً به سراغتان بیاید.
زمانی که روی دیگر سکه نشان داده شود، احتمالاً ناامید خواهید شد و بدتر از آن احساس درماندگی و یأس میکنید. ارزهای دیجیتال نوسانی هستند و چککردن قیمتها در فواصل زمانی کوتاه، مثل این است که خود را مجبور به سوارشدن در یک ترن هوایی کنید! پس بهتر است که این موضوع را در پسزمینه ذهن خود قرار دهید و در فواصل طولانیتری قیمتها را چک کنید (اگر یک تریدر روزانه هستید، این توصیه را جدی نگیرید).
این کار مانند مراقبتکردن از یک گیاه است؛ با این تفاوت که بیت کوین به آبیاری منظم احتیاجی ندارد و فقط برای ایمن نگهداشتن آن باید حواستان به آن باشد.
از کلیدهای خصوصی خود محافظت کنید
کاربران ارزهای دیجیتال برای محافظت از سرمایههایشان، باید از امنیت کلید خصوصی خود اطمینان حاصل کنند. کلید خصوصی یک رشته طولانی و منحصربهفرد از کاراکترهاست که دسترسی به وجوه را امکانپذیر میکند. کلید خصوصی میتواند در یک عبارت بازیابی (Seed Phrase) خلاصه شود. عبارت بازیابی، کلمات منحصربهفردی هستند که کلید دسترسی به گنجینه ارزهای دیجیتال شما به حساب میآیند. این عبارات معمولاً بیت ۱۲ تا ۲۴ کلمه هستند.
کلید خصوصی و عبارت بازیابی، سرمایه شما را از گزند کلاهبرداران و هکرها مصون نگه میدارد؛ بنابراین نباید هرگز آن را با کسی به اشتراک بگذارید. برای دریافت هیچ خدمتی، نیازی به فاشکردن این دو مورد نیست، پس فریب نخورید.
اغلب تازهواردان فکر میکنند اگر بخواهند وارد فضای ارزهای دیجیتال شوند، باید هزاران دلار برای خرید یک بیت کوین هزینه کنند. این موضوع نهتنها یک سوءبرداشت است، بلکه یک مانع روانی برای پذیرش ارزهای دیجیتال محسوب میشود. در هر حال چنین چیزی صحت ندارد.
بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال تعویضپذیر، قابلتبدیل به واحدهای کوچکتر هستند (دقت کنید؛ این ویژگی شامل توکنهای غیرمثلی نمیشود). برای مثال یک بیت کوین را میتوان به ۱۰۰ میلیون ساتوشی (کوچکترین واحد بیت کوین) تقسیم کرد. کاربران میتوانند با خرید چند صد ساتوشی، به دنیای ارزهای دیجیتال پا بگذارند.
کدهای بازیابی دوعاملی خود را ذخیره کنید
استفاده از تأیید هویت دو عاملی (2FA) برای محافظت از خدمات حسابهای متمرکز (نظیر برنامهها و یا صرافیهای امانی) و همچنین امنیت شخصی ضروری است. با این حال کاربران ارزهای دیجیتال معمولاً فراموش میکنند که از اطلاعات موردنیاز خود نسخه پشتیبان تهیه کنند تا اگر به هر دلیلی (مثل گمکردن گوشی، سرقت و یا ارتقای نرمافزاری) دسترسیشان به تلفن همراه خود مسدود شد، مشکلی برایشان به وجود نیاید.
شما بدون داشتن این اطلاعات، برای اثبات اینکه صاحب حقیقی یک حساب هستید، با مشکلات فراوانی مواجه خواهید شد. باید انتظار این را داشته باشید که یک ویدیو ضبط کنید، تاریخ آن روز را بگویید، گذرنامه خود و یک متن دستنویس را در دست داشته باشید و احتمالاً شجرهنامه خانوادگیتان را هم تهیه کنید (این مورد آخر شوخی بود!) تا بتوانید احراز هویت خود را مجدداً انجام دهید. پس همیشه از کدهای بازیابی خود نسخه پشتیبان تهیه کنید.
حواستان باشد؛ وجوه را به آدرس اشتباه نفرستید
تراکنشهای بلاک چین برگشتناپذیر هستند. اگر تراکنشی انجام دهید و کاشف به عمل بیاید که اشتباهی رخ داده است، هیچ راهی برای اینکه بتوانید ارزهای دیجیتال خود را پس بگیرید، وجود ندارد. علاوه بر این هیچ قانونی وجود ندارد که نفر سوم را موظف به بازگرداندن وجوه کند.
بنابراین باید دقت زیادی در ارسال ارزهای دیجیتال به آدرسهای صحیح و همچنین ارائه آدرس صحیح به دیگران برای دریافت وجوه، به خرج دهید.
از برچسبهای آدرس برای به حداقل رساندن خطاها استفاده کنید و همچنین خود را به استفاده از تگهای آدرس (Memo) برای تشخیص دقیق آدرسهای مقصد، عادت دهید؛ چراکه ارزهای دیجیتالی نظیر ایکسآرپی، استلار و ایاس برای تشخیص هویت گیرنده تراکنش به آن نیاز دارند. برای انتقال هر یک از این ارزهای دیجیتال، شما مجبور هستید یک برچسب مقصد وارد کنید؛ در غیر این صورت، تراکنش ممکن است با مشکل مواجه شده و یا بهطور کلی از دست برود.
بدون دانش وارد بازار ارزهای دیجیتال نشوید
بازار ارزهای دیجیتال تفاوت قابل ملاحظهای با بازارهای مالی سنتی دارد. این صنعت بهسرعت پیشرفت میکند و بهروزرسانیها بهطور مداوم قوانین بازی را تغییر میدهند. ضروری است خود را با دنیای ارزهای دیجیتال آشنا کنید تا بدانید در کجا سرمایهگذاری میکنید.
وقتی این فناوری را درک کردید، میتوانید قبل از سرمایهگذاری در ارز یا پروژهای، وایت پیپر (Whitepaper) آن را مطالعه کرده، موارد کاربرد آن را شناخته و از این موضوع اطمینان حاصل کنید که بهصورت تصادفی بر روی ارزی سرمایهگذاری نمیکنید. افراد زیادی بدون رعایت کردن قانون DYOR که یکی از مهمترین قوانین در دنیای ارزهای دیجیتال است، وارد این حوزه میشوند.
DYOR مخفف عبارت Do Your Own Research است و یعنی: «خودت راجع بهش تحقیق کن».
مراقب باشیددر دام کلاهبرداران نیفتید
ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال هماکنون از دو تریلیون دلار عبور کرده و طبیعی است در جایی که ثروت زیادی وجود دارد، افرادی بخواهند برای به دست آوردن آن دست به کلاهبرداری بزنند. فضای ارزهای دیجیتال مملو از اسکمرها و اسپمرهاست. این موضوع هنگامی اهمیت پیدا میکند که بدانید در دنیای غیرمتمرکز، چیزی تحت عنوان پشتیبانی از مشتری وجود ندارد. با یک اشتباه ممکن است تمام ارزهای دیجیتال خود را از دست بدهید. در ادامه برخی از رایجترین کلاهبرداریها در این حوزه معرفی شدهاند:
کلاهبرداریهای سرمایهگذاری:
کلاهبرداران در این روش وعده سود بالا با ریسک اندک میدهند. نمونههای شاخص چنین کلاهبرداریهایی طرحهای پانزی و هرمی است. حتی برخی از عرضههای اولیه سکه (ICO) هم کلاهبرداری هستند. در برخی موارد، اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی نیز در تبلیغ این کلاهبرداریها مشارکت میکنند؛ بنابراین، خودتان راجع به هر پروژه یا طرحی تحقیق کنید، وایت پیپرها را مطالعه کنید و با جامعه ارز دیجیتال ارتباط برقرار کنید تا بتوانید شک و تردیدهای خود را برطرف کنید.
کلاهبرداری اهدای رایگان:
در این روش کلاهبرداران وعده میدهند که اگر مقدار مشخصی ارز دیجیتال به کیف پولی که آنها اعلام میکنند، واریز کنید، در ازای آن ارز دیجیتال رایگان (اغلب دو برابر میزانی که کاربر ارسال کرده) به شما میدهند. چنین روشهایی که تحت عنوان «کلاهبرداریهای اهدایی» از آنها یاد میشود، در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و تلگرام بسیار رایج هستند. کلاهبرداران میتوانند حسابهای جعلی ایجاد کرده یا حساب افراد مشهور را هک کنند تا همچنان چنین کلاهبرداریهایی را ادامه دهند.
کلاهبرداری فیشینگ:
این نوع کلاهبرداری صرفاً به دنیای ارزهای دیجیتال محدود نیست. کلاهبرداران از تکنیکهای فیشینگ برای گرفتن حساب ایمیل افراد، حساب شبکه اجتماعی و دیگر حسابهایی که با رمز عبور از آنها محافظت شده است، بهره میبرند. در دنیای ارزهای دیجیتال هدف کلاهبرداران دسترسی به داراییهای دیجیتال شماست. روش رایج این است که کاربران را فریب داده و از یک وبسایت جعلی بهجای وبسایت اصلی استفاده کنند. کاربر اطلاعات خود را در وبسایت جعلی وارد کرده و در واقع در اختیار کلاهبردار قرار میدهد؛ بنابراین بهتر است قبل از وارد کردن اطلاعات شخصی، آدرس وبسایت را دوباره بررسی کنید.
کلاهبرداریهای مرتبط با عرضه اولیه سکه:
ICO مخفف عبارت Initial Coin Offering است. ICO یک طرح جمعآوری سرمایه برای ایجاد یک پروژه مرتبط با ارزهای دیجیتال است. در کلاهبرداریهای مرتبط با ICO صاحبان پروژه افراد را متقاعد میکنند تا توکنهای جدیدی را از طریق ICO خریداری کنند. بهمحض آنکه مقدار قابلتوجهی توکن فروخته شد، کلاهبرداران به همراه پولهای جمعآوریشده، ناپدید میشوند. هیچ روش خاصی برای تشخیص کلاهبرداری ICO وجود ندارد؛ بنابراین پیشنهاد میشود قبل از سرمایهگذاری بر روی توکنها، آنها را بهطور کامل بررسی کنید.
مراقب سوگیری واحد کامل باشید
منظور از سوگیری واحد کامل (Unit Bias) در حوزه ارزهای دیجیتال این است که سرمایهگذار ارزش بیشتری برای داشتن کل یک واحد از ارز دیجیتال قائل شود تا اینکه بخواهد کسری از آن را داشته باشد.
همیشه کارمزدها و هزینههای گس را مدنظر قرار دهید
کارمزد تراکنشها، بخش جداییناپذیری از استفاده از ارزهای دیجیتال است. برای انجام هر معامله، شما باید مبلغ کمی را به عنوان کارمزد، به پلتفرمهای تبادل و همچنین شبکه بلاک چینی که از آن استفاده میکنید پرداخت کنید. بهطور کلی کارمزدها در صنعت ارزهای دیجیتال در مقایسه با کارمزدهایی که در جهان مالی سنتی دریافت میشود، نسبتاً پایینتر است.
با این حال ظهور دیفای و همچنین تقاضای زیاد برای استفاده از قراردادهای هوشمند، کارمزدها را بسیار افزایش داده است. اگر به کارمزدها و هزینههای گس بیتوجه باشید، بعید نیست که گاهی کارمزد پرداختی از ارزش معاملهتان بیشتر شود.
درگیر فاد (FUD) نشوید
اصطلاح FUD از سرواژههای کلمههای لاتین fear (ترس)، uncertainty (بلاتکلیفی) و doubt (تردید) ایجاد شده و برای توصیف گزارشها و اخبار منفی کماهمیتی استفاده میشود که پیرامون صنعت ارزهای دیجیتال منتشر میشوند.
تا زمانی که بهطور قطعی از موضوعی اطلاع پیدا نکردهاید، یا در مورد اخبار تحقیق کافی به عمل نیاوردهاید، به فاد واکنش نشان ندهید.
در حال حاضر اثرات زیستمحیطی استخراج بیت کوین و پشتوانه عرضه تتر، دو موضوعی هستند که میتوان در دسته فاد قرار دارد.
به ورطه پامپ و دامپ نیفتید
گروههایی که در شبکههای اجتماعی وجود دارند، سیگنالهایی برای خریدوفروش ارزهای دیجیتال ارائه میدهند. اما آیا این سیگنالها مفید هستند؟ پاسخ یک نه بزرگ است. این گروهها اغلب ناکارآمد و بهدردنخور هستند؛ زیرا هیچ راهی برای پیشبینی دقیق بازار و بهویژه بازار ارزهای دیجیتال وجود ندارد.
بیایید نحوه عملکرد این گروهها را بررسی کنیم. بهعنوان مثال یک گروه تلگرامی با ۵۰ هزار عضو، تصمیم میگیرد یک کوین را پامپ کند. آنها توافق میکنند که در زمانی معین پولهای خود را بر روی یک کوین خاص سرمایهگذاری کنند. این اقدام هماهنگ به ورود حجم عظیمی از پول به بازار منجر میشود. تا خریداران جدید به خودشان بیایند و متوجه شوند که بازی در حال تمام شدن است، بازیگران و نهنگهای هوشمند با سود زیاد از بازار خارج شدهاند و تازهواردان را با کوینهایی که بیش از حد ارزشگذاری شده و در حباب قیمتی فرو رفته، تنها میگذارند.
این نکته را به یاد داشته باشید که قیمتها از طریق پلهها بالا میروند ولی با آسانسور پایین میآیند.
نترسید
اگرچه هدف این مقاله برجسته کردن مواردی است که میتواند تازهواردان دنیای ارزهای دیجیتال را به اشتباه وا دارد، مهم است که همه موارد مثبتی را که ورود به دنیای ارزهای دیجیتال برای ما به ارمغان میآورد در نظر بگیریم.
مهمترین انتقال ثروت طول تاریخ در حال رخ دادن است، بنابراین نترسید؛ هرچند کمی ترسناک به نظر میرسد. فقط از این موضوع مطمئن شوید که تحقیقات زیادی انجام دادهاید و پس از آن در این حوزه فعالیت بیشتر و بیشتری انجام دهید.
اشتباهات رایجی که در این مقاله مطرح شد، منعکسکننده تصورات غلط درباره ارزهای دیجیتال و یا کاری است که آنها انجام میدهند. کلاهبرداران نسبت به عموم مردم آگاهی بیشتری از سازوکار این نوع ارزها دارند و به همین دلیل است که آنها سعی میکنند افراد تازهکار را هدف قرار دهند.
از سوی دیگر جامعه ارزهای دیجیتال حمایتگر و یاریرسان است و کاربرانی که در شبکههای اجتماعی ردیت و یا توییتر هستند، اشتیاق زیادی دارند که به سرمایهگذارانی که تازه به دنیای ارزهای دیجیتال وارد میشوند، کمک کرده یا آنها را تشویق کنند.
بهتر است یک سؤال به ظاهر احمقانه بپرسید تا اینکه یک اشتباه پرهزینه انجام دهید. جامعه ارزهای دیجیتال بیش از آنچه تصور میکنید، سخاوتمند است. فقط کافی است گامهایتان را با دقت بردارید و از اشتباهات پیشگامان شجاعی که قبل از شما در این مسیر قدم گذاشتهاند، درس بگیرید.
۶ اشتباه رایج هنگام معامله در بورس
بورس بازاری است که در آن اوراق بهادار، کالاها، مشتقات و سایر ابزارهای مالی مورد معامله قرار میگیرند. وظیفه اصلی بورس اطمینان از معاملات منصفانه و منظم و انتشار کارآمد اطلاعات قیمت برای هر معامله اوراق بهادار در آن بورس است. کارگزاریها به شرکتها، دولتها و سایر گروهها بستری را میدهند که از آن طریق میتوانند اوراق بهادار را به مردم سرمایهگذار بفروشند. در دهههای اخیر مبادلات به صورت کاملاً الکترونیکی انجام میگیرد. برای انجام معامله در بورس باید اطلاعات جامع و کامل داشته باشید. در ادامه اشتباهات رایج در بورس معرفی شدهاند:
اشتباه رایج هنگام معامله در بورس چیست؟
اشتباه ۱ : نداشتن دانش اولیه
قبل از خرید سهام داشتن دانش اولیه خاصی ضروری است. یکی از رایجترین اشتباهات برای معامله در بورس این است که بدون اطلاع قبلی، به راحتی شروع به مبادله کنید. کسی که فاقد دانش اولیه است، خطر از دست دادن مقدار زیادی پول در بازار سهام برای او وجود دارد. سرمایهگذاران بیتجربه تمایل دارند سهام را با قیمتهای بالا خریداری کنند زیرا آنها مهمترین سطحهای کلیدی را نمیدانند یا سهام را در یک زمان اشتباه خریداری و میفروشند؛ بنابراین، مبتدیان لازم است قبل از خرید اطلاعاتی در مورد دنیای بورس کسب کنند از جمله:
بورس چگونه کار میکند؟ قیمت سهام چگونه توسعه مییابد؟ چگونه سبد سهام را ایجاد کنیم؟ سود سهام چیست؟ دانش بورس اوراق بهادار نیز شامل دانش پایهای در اشتباهات متداول در سرمایهگذاری زمینه امور مالی است.
اشتباه ۲: معاملات کوتاه مدت
یک مطالعه توسط استادان اقتصاد آندریاس هاکتال و استفن مایر انجام شد و در مجله Finanztest منتشر شد که بر اساس آن سرمایهگذاران خصوصی در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ سود زیادی را در بازار سهام از دست دادهاند. دلیل این اشتباهات رایج در بورس عدم دانش در مورد معاملات کوتاهمدت و اقدامات کورکورانه بود.(در ادامه مقاله جفت ارز چیست را هم مطالعه کنید)
بسیاری از سرمایهگذاران هنگام کاهش قیمت سهام خود دلیلی برای نگهداری آنها نمیبینند و یا برخی هنگام بالا رفتن قیمت و افزایش سود به سرعت سهام را به فروش میرسانند.
در هر دو مورد، افراد فرصتهای ارزشمندی را از دست میدهند. در عوض، برای معامله در بورس سرمایهگذاران باید یک استراتژی سرمایهگذاری میانمدت و بلندمدت را دنبال کنند و آن را حتی در صورت تلاطم کوتاهمدت بازار حفظ کنند.(در ادامه مقاله معاملات دو طرفه در فارکس را هم بخوانید)
اشتباه ۳: متنوع نبودن سبد خرید
متنوع نبودن سبد خرید یکی از اشتباهات رایج در بورس است. متنوع سازی سبد خرید، پایه و اساس موفقیت در خرید فروش است. برای سرمایهگذاران خصوصی این بدان معنی است که: متنوع سازی میزان شکست را کاهش میدهد، به این معنی که هنگام سرمایهگذاری در سهام صنایع مختلف، خطرات موجود در سبد سهام کاهش مییابد.
اگر یک بخش دچار بحران شود، کل مجموعه سهام ارزش خود را از دست نمیدهد. با این وجود، بسیاری از سرمایهگذاران خصوصی این قانون اساسی را به اندازه کافی رعایت نمیکنند، زیرا سهام انفرادی بیش از حد در پرتفوی خود دارند. این کار اشتباه در معامله بورس است.(در ادامه مقاله شاخص قیمت را هم بخوانید)
اشتباه ۴: خرید سهام به وسیله اعتبار
خرید سهام به صورت اعتباری استراتژی مورد استفاده متخصصان بازار سهام است که یکی از اشتباهات رایج در بورس است. آنها برای خرید سهام از بانک یا کارگزار پول وام میگیرند.(در ادامه مقاله ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک را هم مطالعه کنید)
پس از افزایش قیمت سهام، آنها دوباره سهام را میفروشند و از سود بدست آمده بدهیهای خود را پرداخت میکنند و مابهالتفاوت را به عنوان سود خالص دریافت میکنند؛ اما در صورت افزایش و افت قیمت سهام، بانک یا کارگزار انتظار دارد که پول بیشتری بپردازند. این اصطلاح “کال مارجین” میتواند منجر به خسارات زیادی شود که بسیار بیشتر از سرمایه اولیه است.
برخی از سرمایهگذاران کوچک هنگام خرید سهام به جای وامهای بانکی به وامهای دوستان یا خانواده خود متوسل میشوند. اگر این سرمایهگذاری ناموفق باشد، ضرر زیادی متوجه افراد خواهد شد. به همین دلیل است که سرمایهگذاران خصوصی باید همیشه از معاملات اعتباری سهام دور باشند. خطر خسارات زیاد (برای وامهای بانکی) و اعتماد از بین رفته (برای وامهای خانوادگی) خیلی زیاد است.(در ادامه مقاله مارجینها و کمیسیون ها را هم بخوانید)
اشتباه ۵: پیروی کورکورانه از توصیهها
هنگام معامله در بورس، سرمایهگذاران بیتجربه تمایل به استفاده از توصیههای متخصصان بورس اوراق بهادار دارند. بهتر است در این زمینه از افراد قابل اعتماد که دارای علم و دانش کافی هستند مشورت بگیرید. مشورت با افراد بیدانش اشتباه در معامله بورس است.
تجارت بدون استراتژی که یکی از اشتباهات رایج در بورس است یعنی چه؟
اشتباه ۶: تجارت بدون استراتژی
به عنوان یک سرمایهگذار هنگام معامله در بورس، هرگز نباید اجازه دهید احساسات شما هنگام خرید سهام شما را راهنمایی کنند. ترس مشاور بدی است، اما سرخوشی بیاساس نیز میتواند خطرناک باشد. همانطور که اساتید اقتصاد آندریاس هاکتال و استفن مایر در تحقیقات خود دریافتند، میانگین سرمایهگذاران حدود یکچهارم سبد سهام خود را در بازه یکساله تغییر میدهند.(در ادامه اشتباهات متداول در سرمایهگذاری مقاله رصد و تحلیل در بورس و کیف پول ترزور هم بخوانید)
برخی از افراد کل سبد سهام خود را دو بار در سال تغییر میدهند، به همین دلیل کمترین بازده سهام را به دست میآورند. هزینههای معاملاتی کارگزاران بهتنهایی حدود ۱٪ درآمد را کاهش میدهد. برای سرمایهگذاری درست و اصولی در بورس، به یک استراتژی نیاز دارید.
برای خرید سهام دو استراتژی اساسی سرمایهگذاری وجود دارد: سرمایهگذاری با توجه به سود سازی شرکت و متنوع سازی. سرمایهگذاران باید یک استراتژی شخصی تهیه کنند که اولویتهای ریسک و ترجیحات سرمایهگذاری آنها را در نظر بگیرد.
هفت اشتباه نابخشودنی در سرمایه گذاری
اغلب سرمایه گذاران به واسطه باورهای غلطی که در ارتباط با چگونگی رسیدن به موفقیت در سرمایه گذاری دارند، متحمل زیان می شوند و آسیب می بینند.اینها همان باورهایی هستند که سرمایه گذاران خبره ای چون وارن بافت،جورجی شوارتز ، و کارل آیکان،اعتقادی به آنها ندارند.«مارک تایر» در کتاب «۲۳ اصل موفقیت وارن بافت» خود رایج ترین باورهای غیرواقعی و زیان بار در این میان را «هفت اشتباه نابخشودنی در سرمایه گذاری» می نامد:
اشتباه نابخشودنی شماره ۱ در سرمایه گذاری:
باور داشتن این موضوع که برای بدست آوردن بازده های بیشتر، باید حرکت بعدی بازار را پیش بینی کرد.
واقعیت :
سرمایه گذاران بسیار موفق در پیش بینی حرکت بعدی بازار هیچگونه برتری نسبت به من یا شما ندارند.
می توانید حرف مرا در این مورد جدی نگیرید.
یک ماه پیش از فروپاشی مالی بازار سهام در اکتبر ۱۹۸۷،چهره جورجی شوارتز بر روی جلد مجله فورچون چاپ شد.پیام او این بود:
«اینکه ارزش سهام آمریکا بالا رفته و از ارزش واقعی خود که بر اساس مقیاس های بنیادی سنجیده می شود بسیار فراتر رفته است،به این معنی نیست که باید سقوط ناگهانی در پی داشته باشد.تنها افزایش بیش از حد ارزش بازار بیش از ارزش واقعی آن نمی تواند به این معنی باشد که این روند تداوم نخواهد داشت.در صورتی که می خواهید بدانید سهام آمریکا تا چه اندازه با افزایش ارزش روبرو خواهد بود کافی است به کشور ژاپن نگاه کنید.»
جورجی شوارتز در حالی که به سهام آمریکا خوش بین بود،احساس کرده بود نوعی فروپاشی مالی در ژپن در راه است.او پیش بینی خود را در مقاله ای در فایننشال تایمز در تاریخ ۱۴اکتبر ۱۹۸۷ تکرار کرد.
یک هفته بعد صندوق سرمایه گذاری مشترک کوآنتوم که شوارتز مالک آن بود بیش از ۳۵۰میلیون دلار زیان کردکه این اتفاق در پی فروپاشی مالی در بازار آمریکا ونه در بازار ژاپن رخ داد.به این ترتیب کل سود او در آن سال در ظرف چند روز از بین رفت.به طوری که شوارتز اعتراف کرد:«موفقیت مالی من در تضاد کامل با توانایی من در پیش بینی رویدادهای بازار است.»
و بافت؟ او هیچ علاقه ای به اینکه حرکت بعدی بازار چه خواهد بود و تمایلی به هیچ گونه پیش بینی ندارد.به اعتقاد او « پیش بینی ها ممکن است نکات زیادی در مورد شخص پیش بینی کننده به شما بدهند،اما هیچ چیز در مورد آینده به شما نمی گویند!»
سرمایه گذاران موفق به پیش بینی حرکت بعدی بازار اتکا نمی کنند.در واقع بافت و شوارتز هر دو اولین کسانی هستند که می پذیرند در صورتی که به پیش بینی هایشان نسبت به بازار اتکا می کردند،سرمایه خود را از دست می دادند.
پیش بینی،از اجزای اساسی بولتن های سرمایه گذاری و بازاریابی برای صندوق های سرمایه گذاری مشترک است ونه جزئی از سرمایه گذاری موفق!
اشتباه نابخشودنی شماره ۲در سرمایه گذاری:
باور «مشاور» اگر من نمی توانم بازار را پیش بینی کنم حتما شخصی هست که بتواند این کار را انجام دهد- تمام کاری که باید انجام دهم پیدا کردن آن شخص است.
واقعیت :
اگر شما بتوانید واقعا آینده را پیش بینی کنید آیا آگاهی خود را از روی پشت بام ها به همه اعلام می کنید؟ یا آن را به هیچکس نمی گوئید و با ارائه درخواست خرید به شرکت کارگزاری و انجام معامله پول زیادی بدست می آورید؟الاین گارزارلی یک تحلیل گر تکنیکال ناشناس بود که در ۱۲ اکتبر ۱۹۸۷«فروپاشی مالی قریب الوقوعی در بازار سهام » را پیش بینی کرد. این پیش بینی دقیقا یک هفته پیش از دوشنبه سیاه اکتبر بود.
ناگهان گارزارلی به چهره مشهور رسانه ها بدل شد،و در مدت چندسال این شهرت خود را به ثروت هنگفتی بدل کرد.آیا او این موفقیت را با پیروی از ایده خود کسب کرد؟
خیر.او به یکی از گران قیمت ترین مشاوران در آمریکا،با دستمزدی در حدود ۱٫۵ تا ۲ میلیون دلار در سال تبدیل شد.و پولی که به صندوق سرمایه گذاری مشترک تازه تاسیس او ریخته شد در کمتر از یک سال به ۷۰۰ میلیون دلار رسید.با دستمزدی معادل ۳درصد برای مدیریت وجوه افراد و شرکت ها،مبلغی معادل ۲۱میلیون دلار در هر سال کسب می کرد.
چندان بد نبود -گرچه این دستمزد به کارفرمای گارزارلی و مدیر صندوق یعنی شیرسان لمان برادرز تعلق داشت و نه به خود گارزارلی.
در سال ۱۹۹۶ گارزارلی سرمایه گذاری بر روی یک خبرنامه را آغاز کرد که به سرعت ۸۲۰۰۰ نفر مشترک آن شدند.
منافع تجاری حاصل از مشاوره، پول زیادی را برای شیرسان و الاین گارزارلی ایجاد کرد-اما پیروان آنهاچطور؟!
تا سال ۱۹۹۴ میزان افزایش دارایی این صندوق سرمایه گذاری مشترک در حال کاهش بود،به طوری که این روند تا جایی ادامه یافت که عملکرد آن نسبت به میانگین بازار کاهش یافت.میانگین بازده برای مدت فعالیت صندوق سالانه ۴٫۷ درصد بود،در حالی که این میزان برای S & P500 5.8 درصد بود.
اولین بولتن خبری گارزارلی در سال ۱۹۹۷ یعنی یک سال پس از آغاز به کار آن و در حالی که با ناشر خود راجع به مساله ای مشکل پیدا کرده بود،تعطیل شد.
ناشر مدعی بود که این بولتن خبری ۳۰۰۰۰نفر از مشترکانش را از دست داده است و در مورد توانایی بلند مدت گارزارلی در جذب و حفظ مشترکان نگران بود.گارزارلی گفت که تنها ۱۵۰۰۰ نفر از مشترکان را از دست داده و بخشی از مسئولیت این اتفاق را متوجه ناشر خود دانست،که اشتباهات متداول در سرمایهگذاری به عقیده او در بازاریابی برای بولتن خبری به خوبی عمل نکرده بود.
فعالیت های بعدی گارزارلی در زمینه مدیریت صندوق سرمایه گذاری به اندازه اولین فعالیت او در این مورد موفق نبود.برای مثال،گروه صندوق سرمایه گذاری فوروارد، گارزارلی را به خدمت گرفت تا وجوه مربوط به سهام آمریکایی آنها را در سال ۲۰۰۰ مدیریت کند.به این امید که نام او سرمایه گذاران را به سوی آنها جلب خواهد کرد،این گروه با عنوان صندوق سهام آمریکایی فوروارد گارزارلی در بازار ظاهر شد.
هنگامی که گارزارلی مدیریت را به عهده گرفت،دارایی های این صندوق معادل ۳۵ میلیون دلار بود.هنگامی که سه سال بعد این دارایی ها به صندوق سهامی سیرا کلاب،انتقال یافت،دارایی آن به ۲۰ میلیون دلار تنزل پیدا کرده بود.
گارزارلی حتی اعتراف کرد«من یاد گرفته ام که زمان بندی و پیش بینی بازار می تواند شما را نابود کند.»، «اگر هنگامی که بازار از پویایی لازم برخوردار می شود،شما بیش از حد پول نقد نگه دارید،این یعنی در موقعیت بسیار بدی هستید.»
با وجود این الاین گارزارلی هجده سال پس از اینکه برای اولین بار با موفقیت،توجه عمومی در زمینه سرمایه گذاری را به خود جلب کرد،هنوز هم شهرت خود به عنوان یک مشاور را در رسانه ها حفظ کرده است.او یکی از همان مشاوران مشهوری است که ستاره اش دیگر چندان درخششی ندارد.
جوگرانویل را به خاطر می آورید؟او در اوایل دهه ۱۹۸۰ چهره محبوب رسانه ها بود-تا زمانی که وقتی در سال ۱۹۸۲ شاخص داو جونز در حدود اشتباهات متداول در سرمایهگذاری ۸۰۰ بود،او به پیروان خود توصیه کرد که تمام خریدهای قبلی خود را فروخته و به فروش استقراضی دربازار بپردازند.
سال ۱۹۸۲ سالی بود که بازار رو به رشد دهه ۱۹۸۰ آغاز شد.با وجود این گرانویل همچنان به مردم اصرار می کرد تا به فروش سهام بپردازندتا اینکه میزان شاخص به ۱۲۰۰ افزایش یافت.
گرانویل جای خود را به رابرت پرکتر داد-که برخلاف گرانویل-برای دهه ۱۹۸۰ بازار رو به ترقی را پیش بینی کرده بود.اما پس از فروپاشی مالی ۱۹۸۷ پرکتر اعلام کرد که بازار رو به ترقی خاتمه یافته است و پیش بینی کرد که در اوایل دهه ۱۹۹۰ شاخص داو جونز به ۴۰۰ واحد سقوط خواهد کرد.این تصمیم و پیش بینی آنقدر اشتباه بود که انگار گلوله ات که با یک تفنگ دو لول دیوار بزرگ یک مزرعه را هدف گرفته است به خطا رود.
رونق سریع شرکت های کامپیوتری در دهه ۱۹۹۰ دسته دیگری از قهرمان های رسانه ای را بوجود آورد که اغلب آنها پس از آنکه شاخص نزدک در مارس ۲۰۰۰ به شدت رو به کاهش گذاشت از دید عموم محو شدند.
در صورتی که واقعا شخصی وجود داشته باشد که بتواند دائما پیش بینی های دقیقی از بازار ارائه دهد، این شخص توانسته است از جست و جوی بی وقفه رسانه های جهان برای یافتن چنین افرادی فرار کند و خود را از آنها پنهان نماید.در مورد پول،حق با آن شخص خردمند ناشناس بود که گفت:«پیش بینی دشوار است،خصوصا هنگامی که به آینده اشاره داشته باشد.»
مشاوران سرمایه گذاری،درآمد خود را از طریق ارائه مشاوره درباره سرمایه گذاری ها،توصیه خرید و فروش،و یا از طریق دستمزدهایی که برای مدیریت سرمایه دیگران می گیرند،بدست می آورند.اما همانطور که جان ترین در مجله میداس تاچ اشاره می کند،«فردی که چگونگی دستیابی به طلا را کشف می کند،این راز را در قبال ۱۰۰ دلار در سال به شما نمی گوید.و یا در قبال هیچ چیز این راز را در شبکه تلویزیونی CNBC بازگو نمی کند.»
به همین خاطر است که بافت،شوارتز،آیکان و دیگر سرمایه گذاران خبره که از سرمایه گذاری واقعی پول درمی آورند،به ندرت در مورد آنچه انجام می دهند یا در مورد تفکر خود درباره بازار صحبت می کنند.اغلب اوقات آنها حتی به سرمایه گذاران خود نیز نمی گویند که چه چیزی در مورد سرمایه شان در حال رخ دادن است!
اشتباه نابخشودنی شماره ۳ در سرمایه گذاری:
باور این موضوع که اطلاعات داخلی راه بدست آوردن پول کلان می باشد.
واقعیت :
وارن بافت ، ثروتمندترین سرمایه گذار دنیا است. منبع مورد علاقه او برای کسب رهنمودهایی برای سرمایه گذاری، معمولا به طور مجانی در دسترس است: گزارشات سالیانه شرکت ها!
جورجی شوارتز هنگامی که در سال ۱۹۹۲ ده میلیارد دلار برای فروش استقراضی پوند استرلینگ سرمایه گذاری کرد،عنوان «مردی که بانک انگلستان را درهم شکست» را به خود اختصاص داد.
او تنها نبود.نشانه هایی که حاکی از سقوط قریب الوقوع استرلینگ بود برای تمام آنهایی که دید صحیحی داشتند،وجود داشت.صدها نفر و شاید هزاران نفر از دیگر معامله گران نیز هنگامی که پوند سقوط کرد،پول هنگفتی به دست آوردند.اما تنها شوارتز بود که بدون تردید وارد این معامله شد و دو میلیارد دلار سود کرد.
اکنون که بافت و شوارتز مشهور شده اند،به مقامات ارشد دسترسی دارند.اما زمانی که سرمایه گذاری را شروع کرذند کاملا ناشناخته بودند و نمی توانستند انتظار هیچ خوش آمدگویی را داشته باشند.علاوه بر این بازده های سرمایه گذاری بافت و شوارتز هنگامی که افراد شناخته شده ای نبودند از هم اکنون بیشتر بود.بنابراین اگر هریک از آنها امروزه به هر شکل از اطلاعات داخلی استفاده کنند،واضح است که نفعی به حال آنها ندارد.
بافت نیز در این مورد می گوید،«با اطلاعات داخلی کافی و یک میلیون دلار به راحتی می توانید در عرض یک سال ورشکست شوید!»
اشتباه نابخشودنی شماره ۴در سرمایه گذاری:
تنوع بخشی ( متنوع سازی پورتفوی)
واقعیت :
سابقه خیره کننده وارن بافت، از تشخیص تعداد محدودی سهم های برجسته – و سپس سرمایه گذاری اشتباهات متداول در سرمایهگذاری کلان تنها در همین چند شرکت ناشی می شود.
به عقیده جورجی شوارتز مهم نیست که شما قضاوت درست یا غلطی در مورد بازار داشته باشید.آنچه مهم است این است که هنگامی که در مورد یک معامله درست عمل می کنید،چه میزان پول به دست می آورید،و هنگامی که اشتباه عمل می کنید چه میزان پول از دست می دهید.منشاء موفقیت شوارتز مشابه بافت می باشد:
سرمایه گذاری کلان در سهامی با تنوع محدود که سود قابل توجهی ایجاد می کندو این سود بیش از زیان هایی است که در مقابل،از دیگر سرمایه گذاری ها ناشی می شود.
متنوع سازی،دقیقا نقطه مقابل این روش است:دارا بودن تعداد زیادی از دارایی های کوچک این اطمینان را حاصل می کند که حتی سودی قابل توجه در یکی از آنها اختلاف کمی را در کل دارایی شما ایجاد می کند.
تمام سرمایه گذاران بسیار موفق به شما خواهند گفت که متنوع سازی برای افراد مبتدی است.امااین پیامی نیست که شما احتمالا از مشاور وال استریت خود می شنوید.
اشتباه نابخشودنی شماره ۵ در سرمایه گذاری:
باور این موضوع که برای بدست آوردن سودهای بزرگ باید ریسک های بزرگ انجام داد.
واقعیت :
همچون کارآفرینان سرمایه گذاران موفق نیز به شدت مخالف ریسک هستند و هرکاری بتوانند انجام می دهند تا از ریسک اجتناب کنند و زیان را به حداقل برسانند.
در یک کنفرانس مدیریتی که چند سال پیش برگزار شد،شخصیت های دانشگاهی یکی پس از دیگری مقاله های خود در مورد «شخصیت های کارآفرینانه» را ارائه دادند.این شخصیت های دانشگاهی به غیر از یک موضوع اختلاف نظرهای بسیاری با یکدیگر داشتند:کارآفرینان قدرت تحمل بالایی در مورد ریسک دارند و در واقع اغلب آنها مایل به پذیرش ریسک های گوناگون هستند.
در پایان کنفرانس،یک شخص کارآفرین از میان حضار برخاست و گفت که او از چیزی که شنیده بسیار شگفت زده شده است.او گفت،به عنوان یک کارآفرین هرکاری انجام داده است تا از ریسک اجتناب کند.او همچنین تعداد بسیاری از کارآفرینان موفق دیگر را می شناخت و گفت،بسیار مشکل است که گروه دیگری از افراد را یافت که تا این حد مخالف ریسک باشند.
همچون کارآفرینان موفق که مخالف ریسک هستند،سرمایه گذاران موفق نیز دقیقا اینگونه عمل می کنند.اجتناب از ریسک،اصل اساسی برای افزایش دارایی است.برخلاف تصور ساختگی دانشگاهی،در صورتی که متحمل ریسک های بزرگ شوید ااحتمال آنکه با زیان های بزرگ روبرو شوید بیش از به دست آوردن سودهای کلان خواهد بود.
همچون کارآفرینان،سرمایه گذاران موفق نیز می دانند که از دست دادن پول آسان تر از به دست آوردن آن می باشد.به همین دلیل است که آنها بیش از آنکه در پی سود باشند به این موضوع توجه دارند تا از زیان ها اجتناب کنند.
اشتباه نابخشودنی شماره ۶ در سرمایه گذاری:
باور داشتن به وجود یک « سیستم» شخصی در جایی سیستمی بوجود آورده است- با برخی از پیچیدگی های خاص در تحلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی ، معاملات کامپیوتری ، مثلث های گان ، یا حتی طالع بینی – که سود اشتباهات متداول در سرمایهگذاری سرمایه گذاری را تضمین می کنند.
واقعیت :
این باور یکی از پیامدهای باور داشتن کلام مشاور است- اگر یک سرمایه گذار بتواند تنها به سیستم یک مشاور دسترسی پیدا کند ، قادر خواهد بود به همان میزانی که مشاور می گوید پول درآورد. آسیب پذیری منطقی گسترده در مورد این گناه نابخشودنی در سرمایه گذاری این است که چرا افرادی که سیستم های مربوط به معامله را می فروشند پول خوبی بدست می آورند.
منشاء باور مشاور و باور اشتباهات متداول در سرمایهگذاری سیستم مشابه است: تمایل به چیرهایی که در مورد آنها اطمینان وجود دارد.
وارن بافت نیز در پاسخ به پرسشی که در مورد یکی از کتاب های نوشته شده در مورد او بود،با لحنی تند گفت:«مردم به دنبال یک فرمول هستند».آنها فکر می کنند با پیدا کردن فرمول صحیح می توانند یک شبه پولدار شوند،و تصور می کنند تنها کاری که باید انجام دهند این است که آن فرمول را به کامپیوتر وصل کنند و سپس شاهد سرازیر شدن پول اشتباهات متداول در سرمایهگذاری به سوی خود باشند.
اشتباه نابخشودنی شماره ۷ در سرمایه گذاری:
باور به اینکه شما می دانید در آینده چه چیزی رخ می دهد- و مطمئن بودن از اینکه بازار باید « به طور اجتناب ناپذیر» درستی باور شما را اثبات کند.
واقعیت :
این باور یکی از ویژگی های عادی کسانی است که اشتیاق بیش از حدی به سرمایه گذاری دارند.تقریبا همه با ایروینگ فیشر موافق بودند هنگامی که او مدعی شد :« سهام به سطح بالای جدیدی رسیده است.» – دقیقا چند هفته قبل از فروپاشی مالی بازار سهام در سال ۱۹۲۹ !هنگامی که در دهه ۱۹۷۰ ارزش طلا افزایش یافت ، باور اینکه بوجود آمدن تورمی حاد غیرقابل اجتناب است آسان بود. با توجه به قیمت های ebay amazon.com yahoo.com و صدها شرکت اینترنتی دیگر که هر روز افزایش می یافت ،؛شعار وال استریت در دهه ۱۹۹۰ :« سود مهم نیست» درست بنظر می رسید.
این مورد،شکل قوی تر و فاجعه آمیزتر از گناه نابخشودنی شماره ۱ است،که شما باید قادر به پیش بینی آینده باشید.
سرمایه گذاری که معتقد است برای بدست آوردن پول باید قادر به پیش بینی آینده باشد،به دنبال روش صحیح پیش بینی می گردد.سرمایه گذاری که تحت تاثیر شدید هفتمین اشتباه نابخشودنی در سرمایه گذاری قرار می گیرد،گمان می کند که از آنچه در آینده رخ خواهد داد آگاه است.به این ترتیب،هنگامی که این اشتیاق دیوانه وار،نهایتا پایان می یابد،این شخص حجم زیادی از سرمایه خود را از دست می دهد-و گاهی اوقات حتی خانه و پیراهن خود را نیز باید برای جبران بدهی ها بفروشد.
در میان تمامی هفت اشتباه نابخشودنی در سرمایه گذاری ورود به بازار با داشتن باوری متعصبانه به میزان قابل توجهی مخاطره آمیزترین عامل برای دارایی شما خواهد بود.
پنج اشتباه رایج تریدرها در طول بازار نزولی
بازارهای نزولی ارز رمزنگاری می توانند برای سرمایه گذاران جدید و کم تجربه سخت و دردناک باشند. نوسانات در بازار ارز رمزنگاری به نسبت بازارهای سهام سنتی شدیدتر هستند و برخی از ارزهای رمزنگاری 90 درصد (یا بیشتر) از اوج قیمتی خود سقوط می کنند.
بازار صعودی (گاوی) و بازار نزولی (خرسی) چه هستند؟ چگونه می توان در این بازارها معامله کرد؟
سرمایه گذارانی که دانش کافی ندارند یا بازار نزولی را برای اولین بار تجربه می کنند، مرتکب اشتباهات زیادی می شوند. با در نظر گرفتن این موضوع، آموختن برخی نکات از افراد حاضر در چرخه های قبلی و همچنین شناسایی این اشتباهات از قبل، می توانند باعث صرفه جویی در هزینه ها و وقت شوند.
در زیر برخی از رایج ترین اشتباهات معامله گران و سرمایه گذاران در طول بازار نزولی ارزهای رمزنگاری و نحوه اجتناب از آنها آورده شده است.
فروش به خاطر وحشت
وحشت به طور کلی مضر است. وقتی وحشت می کنیم، احساس ترس شدید و اضطراب می کنیم و معمولا پاسخی به یک خطر در پیش رو است. وقتی این اتفاق رخ می دهد، ما بیشتر مستعد از دست دادن کنترل و تصمیم گیری های انفعالی عاری از عقل و منطق هستیم.
در زمینه تجارت و سرمایه گذاری، فروش ناشی از وحشت به عمل فروش یک ارز رمزنگاری در حجم بسیار بالا به دلیل ترس، شایعه یا واکنش بیش از حد احساسی اشاره دارد. سرمایه گذاری در یک ارز رمزنگاری نباید از روی احساسات باشد، بلکه باید براساس ویژگی ها و اهداف آن و همچنین تحلیل های مستدل باشد.
برای مثال، افراد بسیاری بیت کوین را طلای دیجیتال (یک پس انداز با ارزش) می دانند که ارزش آن به مرور زمان افزایش می یابد. بسیاری از مردم با اشتباهات متداول در سرمایهگذاری اشتباهات متداول در سرمایهگذاری هدف حفظ قدرت خرید سرمایه خود در این ارز بزرگ بازار سرمایه گذاری می کنند، به ویژه در زمانی که نرخ تورم بالا باعث کاهش سریع تر ارزش ارزهای فیات می شود. اگر دلیل سرمایه گذاری این باشد، احتمالا فرد یک دوره طولانی مدت را در اولویت قرار داده و تنها دلیل فروش وی باید تغییر در فاندامنتال های این ارز و عدم تحقق اهداف آن باشد.
بیت کوین چیست؟ آموزش کامل بیت کوین
با این حال، چیزی که در عمل مشاهده می کنیم، این است که افراد بسیاری در زمان آغاز کاهش قیمت، شروع به فروش کوین های خود در بازار می کنند. بسیاری بیت کوین را یک دارایی پرریسک می دانند. بنابراین، در زمان آشفتگی اقتصادی، این احتمال وجود دارد که سرمایه گذاران این ارز را زودتر از دارایی های امن دیگر خود، بفروشند. این باعث می شود تا قیمت آن به شدت کاهش یابد.
در طول این فشار فروش ها، بسیاری از سرمایه گذاران وحشت می کنند. این کاملا طبیعی است و احتمالا رایج ترین اشتباه است. به خاطر داشته باشید که هیچ دارایی به طور مستقیم بالا نمی رود و قطعا در طول مسیر حرکت خود با روندهای نزولی و کاهش قیمت مواجه می شود. نمودار زیر حرکت قیمت بیت کوین را در 10 سال گذشته نشان می دهد.
نمودار قیمت بیت کوین
بیت کوین نوسانات بیشتری نسبت به بازارهای سنتی (مانند شاخص S&P 500) دارد، اما قیمت این ارز در طول زمان نیز افزایش قابل توجهی داشته است. با این حال، روندهای نزولی اشتباهات متداول در سرمایهگذاری و کاهش قیمت این ارز شدید هستند و مهم است که دلیل اصلی سرمایه گذاری در وهله اول را نادیده نگیریم.
پیوند برقرار کردن با یک دارایی
در حالی که باید از فروش به خاطر وحشت خودداری کنید، این بدان معنا نیست که هرگز نباید یک دارایی را بفروشید. درک این که سرمایه گذاری بدی انجام داده اید و کنار گذاشتن اطمینان بیش از حد، به همان اندازه مهم است. برخی افراد “با دارایی های خود پیوند نزدیکی دارند”، به این معنی اشتباهات متداول در سرمایهگذاری که وقتی قیمت آن ریزش می کند، حاضر به فروش آن نیستند و نسبت به آینده آن امیدوار هستند.
این اتفاقی است که در سال های 2017 و 2018 (زمان رونق گرفتن ICO) برای افراد بسیاری رخ داد. بسیاری از سرمایه گذاران زودتر از بقیه وارد بازار شدند، به سودهای خوبی رسیدند، اما نتوانستند سودهای خود را محقق کنند، چون به دنبال بازدهی سرمایه (ROI) بالاتری بودند. بعدا، زمانی که ارزهای رمزنگاری آنها شروع به سقوط کرد، برای فروش اقدام نکردند، چون نسبت به افزایش مجدد آنها اطمینان داشتند.
واقعیت این است که بسیاری از آلت کوین ها 90 درصد یا بیشتر از اوج های خود کاهش یافته اند و بعید است که دوباره به این اوج ها برگردند. بنابراین، از هرجا که جلو ضرر را بگیرید، منفعت می کنید. بازار مملو از پروژه های قوی است که می توانید با تحقیق در مورد آنها و سرمایه گذاری در آنها سود کسب کنید.
بیش از حد معامله کردن یا اُوِر ترید کردن
این اشتباه نیز ارتباط زیادی با سوء مدیریت احساسات دارد. بیش از حد معامله کردن یا اُورترید کردن به پدیده ای گفته می شود که معامله گر کنترل خود را از دست می دهد و بدون هیچ برنامه ای پشت سر هم معامله می کند. بیش از حد معامله کردن اغلب در نتیجه عواملی مانند، پشیمانی از درست مطالعه نکردن یک مقاله سرمایه گذاری، از دست دادن فرصت، تمایل زیاد برای جبران ضررهای قبلی و غیره، رخ می دهد.
وجه مشترک همه موارد فوق برانگیختن تصمیم گیری مبتنی بر احساسات است. به خاطر داشته باشید که بازار به احساسات شما اهمیت نمی دهد و نمودار ها چیزی جز نمایش تصویری اطلاعات نیستند و این به شما بستگی دارد که چگونه این اطلاعات را تفسیر کنید. در همه موارد، تصمیم گیری ها باید براساس واقعیت باشند نه احساسات.
همچنین در هنگام ورود و خروج از معاملات باید کارمزد اضافی بپردازید و اگر ورود و خروج به موقعیت را به درستی مدیریت نکنید، هزینه های شما خیلی سریع افزایش می یابند.
تلاش برای تعیین زمان کف قیمت
تلاش برای تعیین زمان رسیدن قیمت به کف خود یکی دیگر از اشتباهات رایجی است که تازه واردان مرتکب آن می شوند. برخی بر این عقیده قدیمی تکیه می کنند که بیت کوین هنوز مستعد کاهش بیشتر است و بعدا خرید می کنم. سپس، یکی از این دو حالت اتفاق می افتد:
- قیمت بیت کوین کاهش می یابد، اما آنها هرگز نمی خرند و (باز هم) فکر می کنند که بیشتر کاهش خواهد یافت.
- قیمت بیت کوین هرگز کاهش نمی یابد و آنها با این تفکر که “آخرین مرحله کاهش” در نهایت رخ خواهد داد، خرید نمی کنند.
تصور کنید بیت کوین با قیمت 10000 دلار معامله می شود و فکر می کنید در یک کاهش 20 درصدی دیگر به 8000 دلار می رسد. شما خرید نمی کنید و سپس بیت کوین با یک روند صعودی پارابولیک به سطح 100000 دلار می رسد. حالا از خودتان بپرسید که آیا منتظر ماندن برای 20 درصد کاهش ارزش داشت یا نه؟
در طول سقوط بازارهای مالی در 12 مارس 2020 به خاطر کووید 19 که قیمت بیت کوین به زیر سطح 4000 دلار رسید، بسیاری فکر می کردند که شرایط اقتصادی به خاطر قرنطینه وخیم تر خواهد شد و این ارز بیشتر سقوط خواهد کرد. اما این اتفاق هرگز رخ نداد و بیت کوین روند صعودی قوی داشت و یک سال بعد به اوج 69000 دلار رسید.
هیچ کس از جهت بعدی حرکت قیمت خبر ندارد و هر چه تحلیل گران می گویند براساس احتمالات و حدس و گمان است. بنابراین، اگر یک معامله گر با تجربه یا حرفه ای نیستید، یکی از بهترین استراتژی هایی که می توانید استفاده کنید، میانگین هزینه دلاری (DCA) است. اگر از این استراتژی در هنگام کاهش قیمت استفاده شود، نتایج بهتری به همراه خواهد داشت.
در این استراتژی مقدار پولی را که می خواهید سرمایه گذاری کنید، به بخش های کوچک تر تقسیم می کنید و آن را در بازه های زمانی منظم (مثلا هر دو هفته یکبار یا هر ماه یکبار) وارد بازار می کنید. با این کار یک میانگین قیمت از تمام ورودی ها به دست خواهد آمد و ریسک شما را به حداقل می رساند.
عدم توجه به سلامت روان
مهم تر از تمام موارد فوق، اهمیت سلامت روان شما است. هیچ ثروتی ارزش فدا کردن رفاه و آسایش را ندارد. اکنون ارزهای رمزنگاری جزئی از ابزارهای سرمایه گذاری هستند و سلامت روان اهمیت زیادی دارد، چون هر روز افراد زیادی برای سرمایه گذاری و تجارت وارد این بازار می شوند.
حتما به سلامت روان خود توجه کنید و از آن غافل نشوید. یکی از بدون استرس ترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که برای بلندمدت سرمایه گذاری کنید، البته اگر ارزهای رمزنگاری را باور دارید. اگر فکر می کنید که بیت کوین طلای دیجیتال است و جایگزین طلای سنتی خواهد شد، چرا با کاهش یا افزایش بیش از 10 درصدی آن احساس نگرانی می کنید؟
اگر فکر می کنید اتریوم یک پلتفرم جهانی خواهد شد و صدها هزار توسعه دهنده و کاربر در سراسر جهان از آن استفاده خواهند کرد، آیا فرقی می کند که این ارز را با قیمت 1000 دلار بخرید یا 1100 دلار؟
اتریوم چیست؟ آموزش کامل اتریوم
در طول بازارهای نزولی قیمت ها به شدت کاهش می یابند و طبیعی است که مردم شاهد کاهش سود تحقق نیافته و سرمایه خود باشند. فراموش نکنید که زندگی در خارج از بازار ارز رمزنگاری ادامه دارد و به خاطر داشته باشید که هیچ ثروتی به اندازه سلامتی شما ارزش ندارد.
دیدگاه شما