با الگوهای مثلثی از رشد نماد جا نمون
به این معنی که در روند صعودی بعد از این الگوها و استراحت روند، صعود ادامه می یابد و در روند نزولی ،نزول ادامه خواهد داشت.
و فرصتهای معاملاتی کم ریسکی را برای یک معامله گر باهوش فراهم می سازن.
در ادامه به معرفی این الگو خواهیم پرداخت با ما همراه باشید.
الگوهای قیمتی
یکی از 3 اصل مهم در تحلیل تکنیکال بیان میکند که گذشته تکرار خواهد شد.
بر همین اساس نوسانات قیمت در گذشته ،الگوهایی را ایجاد کرده اند که به علت تکرارپذیر بودن آنها در آینده
همچنان میتوان برای تحلیل چارت و پیش بینی قیمت ها از این الگوها استفاده کرد.
در تحلیل تکنیکال، دو نوع کلی از الگوهای قیمتی وجود دارد.
الگوهای بازگشتی (reversal pattern) و الگوهای ادامهدهنده (continuation pattern).
الگوهای بازگشتی در سه نوع الگوی کف و سقف دوقلو، الگوی کف و سقف سهقلو و الگوی سر و شانه وجود دارد.
معمولا در میان راه روند ها قیمت به استراحت پرداخته و بعد از کسب انرژی مجدداً به حرکت خود ادامه میدهد.
این استراحت بصورت یک سری الگو که به الگوهای ادامه دهنده مشهور هستند ظاهر می گردند
که به سه نوع الگوی پرچم و الگوی مستطیل و الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال تقسیم میشوند.
در ادامه به بررسی الگوهای مثلثی خواهیم پرداخت.
الگوهای مثلثی
الگوهای مثلث از جمله الگوهای ادامه دهنده روند هستند.
به این معنی که در روند صعودی بعد از این الگوها و استراحت روند، صعود ادامه می یابد و در روند نزولی ،نزول ادامه خواهد داشت.
و فرصتهای معاملاتی کم ریسکی را برای یک معامله گر باهوش فراهم می سازند.
گاهی اوقات این الگوها همانند الگوهای برگشتی نیز عمل میکنند.
تشخیص الگوی مثلثی در تحلیل تکنیکال به این صورت است که
باید بتوان روند حرکت قیمت سهم را ، با رسم دو خط همگرا درون یک مثلث جای داد.
این الگو بسته به شرایط مختلف، میتواند ادامهدهنده یا بازگشتی باشد.
این الگو معمولاً وقتی بالاها (قلهها) و پایینها (درهها)ی عملکرد قیمت، مانند طرفین یک مثلث نسبت به هم حرکت میکنند، شناسایی میشود.
هنگامی که سطح بالایی و پایینی مثلث در تعامل باشند، میتوان منتظر یک شکست مقاومتی (Breakout)،
از این مثلث بود و از این الگو برای شناسایی نقاط ورود به معامله استفاده کرد.
به طور کلی، ۴ نوع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال وجود دارد.
- الگوی مثلث صعودی،
- الگوی مثلث نزولی،
- الگوی مثلث متقارن
- الگوی مثلث انبساطی (پهن شونده)
الگوی مثلث صعودی (افزایشی)
چنانچه قیمت در داخل مثلث سقفهای یکسان ولی کف های بالاتر ایجاد کند در واقع یک مثلث افزایشی شکل گرفته است.
در الگوی کف دوقلو نشان دهنده چیست؟ شکل زیر شمای یک مثلث افزایشی نشان داده شده است.
هدف اولیه این الگو را می توان به میزان ارتفاع این مثلث در نظر گرفت .
این نوع از الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال از یک سطح بالایی مسطح و یک سطح پایینی صعودی تشکیل شده است.
وقتی در طول یک روند پررونق یک مثلث صعودی شکل میگیرد، روند ادامه پیدا میکند.
الگوی مثلث نزولی (کاهشی)
این الگو معمولا در میانه راه یک روند نزولی شکل می گیرد.
چنانچه قیمت در داخل دو خط همگرا (مثلث) کف های مساوی اما سقف های پایین تر ایجاد کند یک مثلث کاهشی شکل گرفته است .
هدف اولیه این الگو را می توان به میزان ارتفاع این مثلث در نظر گرفت .
نکتهی بسیار مهم این است که مثلثهای صعودی و نزولی، گاهی از سطح شیبدار شکسته میشوند
و سیگنالهای جعلی ایجاد میکنند. برای تایید شکستهای مقاومتی همیشه باید منتظر بسته شدن کندل بود.
با این کار سیگنالهای نادرست کمتری دریافت میکنید.
الگوی مثلث متقارن
این الگو هم در میانه روندهای صعودی و هم در میانه روند های نزولی قابل شکل گیری است.
در این نوع مثلث قیمت کفهای بالاتر و سقفهای پایین تر در داخل دو خط همگرا( مثلث) ایجاد میکند .
لازم به ذکر است برای رسم هر نوع مثلث به حداقل ۵ تماس (سه تماس در یک ضلع و دو تماس در ضلع دیگر )نیاز است.
هدف قیمت پس از خروج از مثلث را به دو شیوه می توان تعیین نمود که قیمت به هر کدام از سریعتر برسد هدف نهایی خواهد بود.
یک هدف مثلث می تواند به اندازه پهنای اولیه مثلث از محل خروج باشد که آن را با فلش نسفید نشان داده ایم.
همچنین چنانچه خطی موازی ضلع پایینی مثلث از نقطه ١ ترسیم کنیم (فلش سفید) ،
محل برخورد قیمت به این خط چین می تواند به عنوان هدف دیگر قیمت به شمار بیاد.
معمولا در این نوع از الگوی مثلثی هم امکان ادامه روند و هم امکان تغییر روند وجود دارد.
اینکه در نهایت روند چه سمتی داشته باشد به این بستگی دارد که کدام ضلع مثلث شکسته شود.
پس برای اینکه بتوانید در بازار، پوزیشن مناسبی انتخاب کنید،
باید با دقت هرچه تمامتر یک شکست مقاومتی بالقوه را در سطح بالایی یا پایینی مثلث متقارن شناسایی کنید.
الگوی مثلث انبساطی (پهن شونده)
این الگو که به ندرت در بازار اتفاق می افتد هم در میانه روند های نزولی و هم میانه روند های صعودی قابلیت تشکیل دارد
معمولا با خروج قیمت از این منطقه قیمت در جهت روند قبلی به حرکت ادامه خواهد داد.
در اینجا ذکر چند نکته اهمیت زیادی دارد.
توجه کنید الگوی مثلث صعودی یا نزولی الزاما به معنی تداوم روند صعودی یا نزولی نیست
و این نامگذاری از روی شکل الگو صورت گرفته است.
هر چند مثلث کاهشی یا مثلث نزولی یک الگوی ادامه دهنده است و اغلب با روندهای کاهشی همراه می باشد
ولی چندان هم دور از انتظار نیست که هر جای چارت آن را مشاهده کنید.
سیگنال خرید
توصیهی مهمی که در این جا داریم این است که برای دریافت سیگنال خرید سهام
تنها به دنبال الگوی مثلث صعودی و الگوی مثلث متقارن باشید
که در یک روند صعودی شکل گرفته و با شکست ضلع بالایی این گونه مثلثها اقدام به خرید کنید.
همچنین حد ضرر را بر روی شکست ضلع پایین یا امتداد آن قرار دهید.
هدف قیمتی
هدف قیمتی یا حد سود معامله با این الگو را میتوان ارتفاع قاعده مثلث در نظر گرفت.
که در توضیح هر الگو به الگوی کف دوقلو نشان دهنده چیست؟ الگوی کف دوقلو نشان دهنده چیست؟ ان اشاره شد.
در این مقاله به بررسی انواع الگوهای مثلثی پرداختیم.
لطفا سوالات خود را در کامنت مقالات با ما در میان بگذارید تا در مقالات بعدی به انها پاسخ دهیم .
باندهای بولینگر چیست؟
باندهای بولینگر توسط جان بولینگر توسعه یافته است ، نوارهای نوساناتی هستند که بالاتر و کمتر از یک میانگین متحرک قرار دارند. نوسان بر اساس انحراف استاندارد است که با افزایش و کاهش نوسان تغییر می کند. وقتی نوسانات افزایش می یابد باندها به طور خودکار گسترده می شوند و با کاهش نوسانات منقبض می شوند. برای سیگنال ها ، می توان از باندهای بولینگر برای شناسایی الگوهای دو کف و دو سقف یا تعیین قدرت روند استفاده کرد.
محاسبات باندهای بولینگر:
Middle Band = 20-day simple moving average (SMA)
Upper Band = 20-day SMA + (20-day standard deviation of price x 2)
Lower Band = 20-day SMA – (20-day standard deviation of price x 2)
باندهای بولینگر از یک باند میانی با دو باند بیرونی تشکیل شده اند. باند میانی یک میانگین متحرک ساده است که معمولاً روی ۲۰ دوره تنظیم می شود. از یک میانگین متحرک ساده استفاده می شود زیرا فرمول انحراف معیار نیز از یک میانگین متحرک ساده استفاده می کند. دوره بازگشت برای انحراف معیار همان دوره میانگین متحرک ساده است. باندهای بیرونی معمولاً با انحراف معیار ۲ استاندارد در بالا و پایین باند میانی تنظیم می شوند.
تنظیمات را می توان متناسب با ویژگی های خاص اوراق بهادار یا سبک های معاملاتی تنظیم کرد. بولینگر توصیه می کند تنظیمات افزایشی اندکی در ضریب انحراف معیار انجام دهید. تغییر تعداد دوره ها برای میانگین متحرک نیز بر تعداد دوره های مورد استفاده برای محاسبه انحراف استاندارد تأثیر میگذارد. بنابراین ، فقط تعدیلات کوچک برای ضریب انحراف استاندارد مورد نیاز است. افزایش دوره میانگین متحرک به طور خودکار تعداد دوره های مورد استفاده برای محاسبه انحراف معیار را افزایش می دهد و همچنین افزایش ضریب انحراف استاندارد را ضمانت می کند. با یک SMA 20 روزه، ضریب انحراف معیار ۲ تعیین شده است. بولینگر پیشنهاد می کند برای یک SMA 50 دوره ای ضریب انحراف استاندارد را به ۲٫۱ و ضریب انحراف استاندارد را به ۱٫۹ برای دوره ۱۰ روزه کاهش دهید.
سیگنال دوکف:
سیگنال دو کف بخشی از کارهای آرتور مریل بود که ۱۶ الگو را با شکل اولیه W مشخص کرد. بولینگر از این الگوهای مختلف دو کف با باندهای بولینگر برای شناسایی سیگنالهای دوکف استفاده میکند ، که در یک روند نزولی تشکیل می شود و شامل دو کف واکنشی است و یک سیگنال خرید میباشد. به طور خاص ، بولینگر به دنبال سیگنال دوکف است که کف دوم پایین تر از کف اول است اما بالاتر از باند پایین تر است. چهار مرحله برای تأیید سیگنال دوکف با باندهای بولینگر وجود دارد. اول ، یک واکنش کم تشکیل می شود. این کف معمولاً ، اما نه همیشه ، زیر نوار پایین است. دوم ، یک حرکت پرشتاب به سمت باند میانی وجود دارد. سوم ، تشکیل کف پایین تر از کف اول و بالاتر از باند پایین است. چهارم ، الگوی با حرکت قوی و با شکست مقاومت و عبور از باند میانی تایید می شود.
سیگنال دوسقف:
سیگنال دوسقف همچنین بخشی از کارهای آرتور مریل بود که ۱۶ الگو را با شکل اولیه دوسقف شناسایی کرد. بولینگر از این الگوهای مختلف دوسقف با باندهای بولینگر برای شناسایی سیگنال دوسقف استفاده می کند ، که اساساً مخالف سیگنال دوکف است. به گفته بولینگر ، سقفها معمولاً پیچیده تر و کشیده تر از کفها هستند.
در ابتدایی ترین شکل خود ، یک سیگنال دو سقف شبیه به یک الگوی سقف دوقلو است. با این حال ، سطح سقفها همیشه برابر نیست.سقف اول می تواند بالاتر یا پایین تر از بالاترین سقف دوم باشد. بولینگر پیشنهاد می کند که در هنگام افزایش قیمت ، علائم عدم تأیید را جستجو کنید. عدم تأیید با سه مرحله اتفاق می افتد. اول ، یک سهم یک سقف بالاتر از باند بالا ایجاد می کند. دوم ، برگشت به سمت باند میانی وجود دارد. سوم ، قیمت ها از بالاترین سقف قبلی پیش می روند اما نمی توانند به بالاترین سقف برسند. این یک علامت هشدار دهنده است. عدم توانایی سقف دوم بالا برای رسیدن به باند فوقانی ، روند رو به زوال را نشان می دهد ، که می تواند روند معکوس را پیش بینی کند. تأیید نهایی همراه با قطع پشتیبانی یا سیگنال نشانگر نزولی است.
نکات مهم در استفاده از باندهای بولینگر:
- باندهای بولینگر معیار مناسبی برای تایید روند صعودی و نزولی هستند.
- باندهاای بولینگر از اندیکاتورهای پیرو می باشند.
- در استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر می بایست از دیگر اوسیلاتورها برای تایید استراتژی معاملاتی استفاده کرد.
- در تایید الگوهای سقف و کف دوقلو می توان از آنها استفاده کرد.
- قیمت می تواند به بالای باند بالایی و به کمتر از باند پایین نفوذ کنند.
- بسته شدن قیمت در بالای نوار بالایی تایید برای ادامه دار بودن روند صعودی است.
- بسته شدن قیمت در پایین تر از باند پایینی تاییدی بر ادامه دار بودن نوار نزولی است.
- در روش پیشنهادی اقای بولینگر میانگین متحرک باند میانی، میانگین ساده متحرک ۲۰ روزه و انحراف معیار ۲ برای نوارهای بالایی و پایینی است.
نتیجه:
باندهای بولینگر جهت را با میانگین ۲۰ روزه متحرک ساده دوره ای و نوسان را با باند های بالا / پایین منعکس می کنند. به همین ترتیب ، می توان از آنها برای تعیین بالا یا پایین بودن قیمت استفاده کرد. به گفته بولینگر ، باندها باید حاوی ۸۸-۸۹٪ حرکات قیمتی باشند ، که این امر حرکت در خارج از باندها را توجیه می کند. از نظر تکنیکال ، قیمت ها بالاتر از باند بالا نسبتاً پایین هستند و قیمت های کمتر از باند پایین نیز کم هستند. قرار نیست باندهای بولینگر مانند سایر شاخص ها به عنوان ابزاری مستقل مورد استفاده قرار گیرد. تحلیلگران تکنیکال برای تأیید باید باند بولینگر را با تجزیه و تحلیل روند اساسی و سایر شاخص ها ترکیب کنند.
الگو های کلاسیک تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال انتقال بین روندهای صعودی و نزولی اغلب با الگو های کلاسیک قیمتی مشخص می شود. طبق تعریف، یک الگوی قیمت، مسیر قابل تشخیص حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خط روند و یا منحنی مشخص می شود.
هنگامی که یک الگوی قیمت تغییر در روند را نشان می دهد، به عنوان یک الگوی معکوس شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده زمانی اتفاق می افتد که روند پس از یک مکث کوتاه در مسیر موجود خود ادامه یابد.
مدت هاست که تحلیل گران تکنیکال از الگوی قیمت برای بررسی حرکت های فعلی و پیش بینی حرکت های آینده بازار استفاده می کنند. حال سراغ چندین الگوی معروف قیمتی می رویم.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه ها یک شکل نمودار است که به عنوان یک خط پایه با سه قله ظاهر می شود، دو قسمت بیرونی نزدیک به هم هستند و وسط آنها بیشترین قیمت را دارد. در تحلیل تکنیکی، الگوی سر و شانه ها شکل خاصی از نمودار را توصیف می کند که روند معکوس صعودی به نزولی را پیش بینی الگوی کف دوقلو نشان دهنده چیست؟ می کند. اعتقاد بر این است که الگوی سر و شانه ها یکی از قابل اعتمادترین الگوهای برگشت روند است. این الگو یکی از چندین الگوی اصلی است که با دقت نشان می دهد که روند صعودی در حال پایان است.
الگوی سر و شانه معکوس
الگوی سقف دوقلو جز الگوهای نمودار هستند که وقتی حرکت می کنند که سرمایه گذاری اساسی با الگویی مشابه حرف “W” (دو قلو پایین) یا “M” (دو قلو بالایی) حرکت می کند. تجزیه و تحلیل دو قلو بالا و پایین در تجزیه و تحلیل فنی برای توضیح حرکت در یک اوراق بهادار یا سرمایه گذاری دیگر استفاده می شود، و می تواند به عنوان بخشی از استراتژی تجارت برای بهره برداری از الگوهای تکرار شونده مورد استفاده قرار گیرد.
مثلث صعودی الگویی است که در صورت شکسته شدن قیمت با افزایش حجم، خط روند افقی بالایی را می شکند. این یک روند صعودی است. خط روند بالایی باید افقی باشد، نشان دهنده سقف های تقریباً یکسان است که سطح مقاومت را تشکیل می دهند. روند نزولی به صورت مورب در حال افزایش است، که نشانگر پایین آمدن بیشتر قیمت است زیرا خریداران با حوصله پیشنهادات خود را افزایش می دهند. سرانجام، خریداران صبر خود را از دست می دهند و به حمایت بالاتر از قیمت مقاومت می شتابند، که با شروع روند صعودی، خرید بیشتری را آغاز می کند. خط روند بالایی که در گذشته سطح مقاومت بود، اکنون به حمایت تبدیل شده است.
مثلث نزولی
یک مثلث متقارن از یک خط روند فوقانی در حال سقوط مورب و یک خط روند پایین که به صورت مورب در حال افزایش است تشکیل شده است. همان طور که قیمت به سمت بالا و صعودی حرکت می کند، به طور حتم روند صعودی بالایی را برای شکست و روند صعودی افزایش قیمت ها شکسته و یا روند نزولی را شکسته و روندی نزولی با افت قیمت ها را تشکیل می دهد.
معامله گران باید برای افزایش اعتبار بیش از خط روند مراقب باشند تا تأیید کند که شکست شکسته معتبر است و جعلی نیست. مثلث های متقارن معمولاً الگوهای شکست ادامه دار هستند، به این معنی که آن ها قبل از تشکیل مثلث در جهت حرکت اولیه شکسته می شوند. به عنوان مثال، اگر روند صعودی مقدم بر یک مثلث متقارن باشد، معامله گران انتظار دارند که قیمت شکسته شود.
الگوی پرچم
در زمینه تحلیل تکنیکال، پرچم یک الگوی قیمت است که در یک بازه زمانی کوتاه تر، بر خلاف روند قیمت غالب مشاهده شده در یک بازه زمانی طولانی تر در نمودار قیمت حرکت می کند. این نام به دلیل نحوه یادآوری یک پرچم روی میله پرچم به بیننده، نامگذاری شده است.
الگوی یک پرچم همچنین با نشانگرهای موازی در منطقه ادغام مشخص می شود. در صورت همگرایی خطوط، از الگوها به عنوان الگوی پرچین یاد می شود. این الگوها از معتبرترین الگوهای ادامه دهنده هستند که معامله گران از آنها استفاده می کنند زیرا برای ورود به یک روند موجود آمادگی لازم برای راه اندازی را ایجاد می کنند.
فصل ۱۲: الگوهای قیمت – قسمت اول – الگوهای برگشتی قیمت
الگوهای قیمت اشکالی از رفتار قیمت هستند که به دلیل تکراری بودن، به صورت الگو دارای ارزش پیش بینی رفتار آتی قیمت هستند. این الگوها انعکاس بین خریداران و فروشندگان می باشند. الگوها براساس نوع پیش بینی که از رفتار قیمت به ما می دهند، برای وارد شدن به بازار و محاسبه ریسک به ریوارد یا منفعت پوزیشن ها اهمیت زیادی دارند.
دسته بندی الگوهای قیمت:
- الگوهای برگشتی قیمت (تغییر روند)
- الگوهای ادامه دهنده روند
همین طور که از نام این الگوها پیداست، الگوهای برگشتی الگوهایی هستند که باعث تغییر جهت قیمت در جهت عکس روند کنونی می شوند و الگوهای ادامه دهنده، الگوهای گسترش دهنده روند کنونی هستند.
دسته اول: الگوهای برگشتی یا تغییردهنده روند
الگوهای برگشتی – الگوی اول: الگوی سر و شانه صعودی و نزولی
الگوی سر و شانه صعودی و نزولی Bearish Head and Shoulders Patte
الگوی سر و شانه نزولی در انتهای یک روند صعودی به وجود می آید. در این الگو انتظار می رود بعد از شکسته شدن خط گردن به اندازه پیک سر از خط گردن، نزول ادامه پیدا کند (شکل ۱).
شکل ۱ : الگوی سر و شانه نزولی
یکی از مهمترین نکته ها که باعث اعتبار دادن به الگوی سر و شانه نزولی می شود. این است که باید حتما یک روند صعودی قبل از آن داشته باشیم و اولین نشانه تشکیل سر و شانه شکسته شدن خط روند این روند صعودی می باشد.
نکته مهم بعدی این است که بعد از شکسته شدن خط گردن، قیمت نباید دیگر خط گردن را به بالا بشکند وگرنه الگوی سر و شانه نزولی دیگر اعتبار ندارد. یک نشانه مهم این است که حجم مارکت در سر کمتر از حجم مارکت در شانه چپ است که برای این منظور می توان از اندیکاتورها استفاده کرد که در ادامه بیشتر بحث خواهد شد.
کم شدن حجم مارکت به معنی کاهش روند صعودی است. حجم معاملات در شانه راست هم بسیار پایین خواهد بود. حتما بایستی یک کندل زیر خط گردن بسته شود، در این صورت شکست خط گردن محسوب خواهد شد. و تا قبل از شکسته الگوی کف دوقلو نشان دهنده چیست؟ شدن خط روند احتمال اینکه الگوی سر و شانه تشکیل نشود. و قیمت مجددا در جهت صعودی حرکت کند وجود دارد.
الگوی سر و شانه صعودی Bullish Head and Shoulders Patterns
شرایط الگوی سر و شانه صعودی کاملا مشابه الگوی سر و شانه نزولی است با این تفاوت که در انتهای روند نزولی تشکیل می شود (شکل ۲). در الگوی سر و شانه می توان از واگرایی در اندیکاتور RSI برای تشخیص تغییر حجم معاملات در سر و شانه ها استفاده کرد.
شکل ۲: الگوی سر و شانه صعودی
از تایم ۱۱ دقیقه و ۵۲ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی سر و شانه را روی چارت توضیح می دهند.
الگوهای برگشتی – الگوی دوم: الگوی سقف و کف دوقلو (دو قله و دو دره)
الگوی سقف دوقلو Double Top Pattern
الگوی سقف و کف دوقلو الگوهای خیلی قابل اعتمادی هستند. الگوی سقف دوقلو در انتهای یک روند صعودی ایجاد می شود (شکل ۳).
شکل ۳: الگوی سقف دوقلو
زمانی که حمایت مورب شکسته می شود با شکسته شدن حمایت افقی، مطابق شکل ۳۰۱۲ قیمت به اندازه اختلاف عمودی A تا B پایین می آید و نقطه D را می سازد. بعد از نقطه D در نقطه ای که LH تشکیل می شود، قیمت نباید بالای این خط حمایت افقی، هیچ کندلی تشکیل دهد، در این صورت تائید شروع روند نزولی صادر می شود.
الگوی کف دوقلو Double Bottom pattern
شراط حاکم بر این الگو مشابه شرایط حاکم بر الگوی سقف دوقلو است و در انتهای روند نزولی تشکیل می شود (شکل ۴).
شکل ۴: الگوی کف دوقلو
از تایم ۲۰ دقیقه و ۳۷ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی کف و سقف دو قلو را روی چارت توضیح می دهند.
در کف دوقلو یا سقف دوقلو در قله یا دره اول نسبت به قله یا دره دوم به وضوح در RSI واگرایی داریم که نشان از تغییر حجم در جهت تغییر روند است.
الگوهای برگشتی – الگوی سوم: الگوی سقف و کف سه قلو (سه قله و سه دره)
الگوی سقف سه قلو Triple Top Pattern
الگوی سقف سه قلو حالت خاصی از الگوی سر و شانه است که در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود. به این صورت که سرهم نتوانسته از مقاومتی که شانه ها با آن درگیر هستند، عبور کند (شکل ۵).
شکل۵ : الگوی سقف سه قلو
شرایط حاکم بر سقف سه قلو، شبیه شرایط حاکم بر الگوی سر و شانه است. با این تفاوت که سقف ها و کف ها از یک محدوده مشخص خارج نمی شوند. در این الگو باید تناسب زمانی بین سقفها و کفها برقرار باشد. یعنی مثلا تعداد کندل ها در هر برخورد بین سقف و کف تقریبا باید یکی باشند، نه اینکه یکی نصف دیگری باشد. زمان طولانی تر بین دوقله یا سه قله در همه الگوها و ارتفاع بیشتر آنها، اشاره به این نکته دارد که پتانسیل بیشتری برای برگشت قیمت وجود دارد. فاصله زمانی بین کف ها و سقفها در همه الگوها تائید قوی است.
الگوی کف سه قلو Triple Bottom Pattern
شکل ۶: الگوی کف سه قلو
شرایط الگوی کف سه قلو مشابه الگوی سقف سه قلو است. اگر الگوی سقف سه قلو در انتهای یک روند نزولی تشکیل شود به آن کف سه قلو گفته می شود و زمانی این الگو تکمیل می شود که قیمت برگردد و آخرین LH را بشکند، انتظار داریم بعد از شکست مقاومت، قیمت به اندازه فاصله سقف تا کف بالا رود (شکل ۶).
غیر از این الگو، الگوهای دیگری هم وجود دارند ولی اهمیت کمتری دارند. که برای مطالعه آنها می توانیم به کتاب «تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه» مراجعه کنیم.
الگو های نموداری در تحلیل تکنیکال کلاسیک
ساعد نیوز: شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.
الگو های نموداری در تحلیل تکنیکال کلاسیک
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می شوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن هاست، به گونه ای که به راحتی می توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، چند مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه قلو جزء بازگشتی ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می گیرند. طبق بررسی های انجام شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می شود که در معامله گری به دید وسیع تری دست یابید، که همین توانایی می تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارند. میزان تحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکل گیری یک الگو مدت زمان بیشتری طول بکشد، انتظار می رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از این رو به منظور تمیز دادن آن ها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکست های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روش های تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحب نظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش یافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
الگوی سر و شانه
تقریباً می توان گفت محبوب ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات شده است. تشکیل این الگو می تواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه مدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل گیری سه قله به صورت متوالی تشکیل می شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه های انسان در نمودار به وجود می آید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله دره ها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یک روند قوی رخ می دهد و برحسب شرایط بازار، می تواند نشانه ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب الوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکل گیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشان دهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده اند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمت ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می شود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویت شده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت می کند. سپس با توجه به صعود قیمت ها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش یافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت شده) پیش روی خود می رسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط می کند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمت ها می شوند، با این تفاوت که این روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروش های خود موجب شکل گیری یک روند نزولی قوی می شوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده می شود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می شود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان می شود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینه ای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکل گیری دره ها قابل تشخیص می باشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعی کننده یک سیگنال صعودی است.
دیدگاه شما